دانلود مقاله تفسیر سوره حمد

 

 

مقدمه
تفسیر چیست؟
تفسیر در لغت به معنای برگرفتن نقاب از چهره است.
مگو تو آن که نور و کلام مبین است نقابی بر چهره دارد که از آن برگیریم؟
نه، نقابی قرآن ندارد این ما هستیم که باید نقاب از چهره جان برگیریم و پرده از دیده عقل و هوش خود کنار زنیم تا مفاهیم قرآن را دریابیم و روح آن را دریابیم. از سوی دیگر قرآن تنها یک چهره ندارد، یک چهره عمومی دارد که برای همه گشاده است، و نور مبین است و رمز هدایت خلق!
این چهره ها که در لسان احادیث «بطنون» قرآن نامیده شدند برهمه کس تجلی نمی کنند و یا صحیحش را همه چشم ها قدرت دیدن آن را ندارد و تفسیر کمک می کند که حجاب ها کنار برود و به ما شایستگی دید دهد.

 

 

 

 

 

 

 


ویژگی های سوره ی حمد
این سوره در میان سوره های قرآن درخشش فوق العاده ای دارد که از مزایای زیر سرچشمه می گیرد:
1- آهنگ این سوره 2- سوره حمد، اساس قرآن است 3- سوره حمد، افتخار بزرگ پیامبر
4- تأکید بر تلاوت این سوره
محتوای این سوره
این سوره 7 آیه دارد و هر کدام اشاره به یک مطلب مهم می کند:
«بسم الله» سر آغازی است برای هر کار و استمداد از ذات پاک خدا را به هنگام شروع در هر کار به ما می آموزد.
«الحمد لله رب العالمین» درسی است از همه ی بازگشت های نعمت و تربیت همه ی موجودات و توجه به این حقیقت که همه این مواهب از ذات پاکش سرچشمه می گیرد.
« الرحمن الرحیم» این نکته را بازگو می کند که اساس خلقت و تربیت و حاکمیت او بر پایه ی رحمت و رحمانیت است و محور اصلی نظام تربیتی جهان را همین اصل تشکیل می دهد.
«مالک یوم الدین» توجهی است به معاد و سرای پاداش اعمال و حاکمیت خداوند بر آن دادگاه عظیم.
«ایاک نعبد و ایاک نستعین» توحید در عبادت و توحید در نقطه ی اتکاء انسان ها را بیان می کند.
« اهدنا الصراط المستقیم» بیانگر نیاز و عشق بندگان به مسأله ی هدایت و نیز توجهی است به این حقیقت که هدایت ها همه از سوی او است!
سرانجام آخرین آیه ی این سوره، ترسیم واضح و روشنی است از صراط مستقیم راه کسانی است که مشمول نعمت های او شده اند، و از راه مغضوبین و گمراهان جدا است.و از یک نظر این سوره به دو بخش تقسیم می شود. بخشی از حمد و ثنای خدا سخن می گوید و بخشی از نیازهای بنده.
چنان که در «عیون اخبار الرضا» علیه السلام در حدیثی از پیامبر (ص) می خوانیم:
خداوند متعال چنین فرموده: من سوره ی حمد را میان خود و بنده ام تقسیم کردم، نیمی از آن برای من و نیمی از آن برای بنده ی من است، و بنده ی من حق دارد هر چه را می خواهد از من بخواهد:
هنگامی که بنده می گوید:«بسم الله الرحمن الرحیم» خداوند بزرگ می فرماید بنده ام به نام من آغاز کرد و بر من است که کارهای او را به آخر برسانم و در همه حال او را پر برکت کنم و هنگامی که می گوید : «الحمدلله رب العالمین» خداوند بزرگ می گوید بنده ام مرا حمد و ستایش کرد و دانست نعمت هایی که دارد از ناحیه ی من است، و بلاها را نیز من از او دور کردم، گواه باشید که من نعمت های سرای آخرت را بر نعمت های دنیای او می افزاییم و بلاهای آن جهان را نیز از او دفع می کنم، همانگونه که بلاهای دنیا را دفع کردم.
و هنگامی که می گوید «الرحمن الرحیم» خداوند می گوید: بنده ام گواهی داد که من رحمان و رحیم، گواه باشید بهره ی او را از رحمتم فراوان می کنم و سهم او را از عطایم افزون می سازم و هنگامی که می گوید «مالک یوم الدین» او می فرماید: گواه باشید همانگونه که او حاکمیت و مالکیت روز جزا را از آن من می دانست، من در روز حساب، حسابش را آسان می کنم، حسناتش را می پذیرم و از سیئاتش صرف نظر می کنم.
و هنگامی که می گوید« ایاک نعبد» خداوند بزرگ می گوید بنده ام راست می گوید، تنها مرا پرستش می کند، من شما را گواه می گیرم بر این عبادت خالص ثوابی به او می دهم که همه ی کسانی که مخالف این بودند به حال او غبطه خوردند.
و هنگامی که می گوید «ایاک نستعین» خدا می گوید: بنده ام از من یاری جسته و تنها به من پناه آورده، گواه باشید من او را در کارهایش کمک می کنم، در سختی ها به فریادش می رسم و در روز پریشانی دستش را می گیرم.
و هنگامی که می گوید « اهدنا الصراط المستقیم ........» تا آخر سوره. خداوند می گوید این خواسته ی بنده ام برآورده است و او هرچه می خواهد از من بخواهد که من اجابت خواهم کرد آنچه امید دارد، به او می بخشم و از آنچه بیم دارد ایمنش می سازم.
تفسیر:
1- بسم الله الرحمن الرحیم
میان همه ی مردم جهان رسم است که هر کار مهم و پردازشی را به نام بزرگی از بزرگان آغاز می کنند و نخستین کلنگ هر مؤسسه ارزنده ای را به نام کسی که مورد علاقه ی آن هاست بر زمین می زنند، یعنی آن کار را با آن شخصیت مورد نظر از آغاز ارتباط می دهند.
ولی آیا بهتر نیست که برای پاینده بودن یک برنامه و جاوید ماندن یک تشکیلات، آن را به وجود پایدار و جاودانی ارتباط دهیم که فنا در ذات او راه ندارد، چرا که همه ی وجودهای این جهان به سوی کهنگی و زوال می روند، تنها چیزی باقی می ماند که با آن ذات لایزال بستگی دارد.
اگر نامی از پیامبران و انبیاء باقی است به علت پیوندشان با خدا و عدالت و حقیقت است که کهنگی در آن راه ندارد، و اگر فی المثل اسمی از «حاتم» بر سر زبان ها است به خاطر همبستگیش با سخاوت است که زوال ناپذیر است.
از میان تمام وجودها آن که ازلی و ابدی است تنها ذات پاک خداست و به همین دلیل باید همه چیز و هرکاری را با نام او آغاز کرد و در سایه ی او قرار داد و از او استمداد نمود لذا در نخستین آیه ی قرآن می گوییم « به نام خداوند بخشنده ی بخشایشگر »
این کار نباید تنها از نظر اسم و صورت باشد، بلکه باید از نظر واقعیت و معنی با او پیوند داشته باشد، چرا که این ارتباط آن را در مسیر صحیح قرار می دهد و از هرگونه انحراف باز می دارد و به همین دلیل چنین کاری حتماً به پایان می رسد و پربرکت است.
به همین دلیل در حدیث معروفی از پیامبر(ص) می خوانیم: کل امر ذی بال لم یذکر فیه اسم الله فهو ابتر:«هرکار مهمی که بدون نام خدا شروع شود، بی فرجام است»
امیرالمؤمنین علی (ع) پس از نقل این حدیث اضافه می کند «انسان هرکاری را که می خواهد انجام دهد باید بسم الله بگوید یعنی با نام خدا این عمل را شروع می کنم و هر عملی که با نام خدا شروع شود خجسته و مبارک است و نیز می بینیم که امام محمد باقر (ع) می فرماید:«سزاوار است هنگامی که کاری را شروع می کنیم چه کوچک باشد چه بزرگ، بسم الله بگوییم تا پربرکت و میمون باشد».
کوتاه سخن این که پایداری و بقای عمل بسته به ارتباطی است که با خدا دارد.
به همین مناسبت خداوند بزرگ در نخستین آیات که به پیامبر وحی شد، دستور می دهد که در آغاز شروع تبلیغ اسلام این وظیفه ی خطیر را با نام خدا شروع کند: اقرء باسم ربک.
و می بینیم حضرت نوح (ع) در آن طوفان سخت و عجیب هنگام سوار شدن بر کشتی و حرکت روی امواج کوه پیکر آب که هر لحظه با خطرات فراوانی روبرو بود برای رسیدن به سر منزل مقصود و پیروزی و مشکلات به یاران خود دستور می دهد که در هنگام حرکت و در موقع توقف کشتی «بسم الله» بگویند.
تنها سوره ی توبه است که بسم الله در آغاز آن نمی بینیم چرا که سوره ی توبه با اعلان جنگ به جنایتکاران مکه و پیمان شکنان آغاز شده و اعلام جنگ با توصیف خداوند به « رحمان و رحیم» سازگار نیست.
در اینجا توجه به یک نکته لازم است و آن این که ما در همه جا بسم الله می گوییم چرا نمی گوییم بسم الخالق یا بسم الرزاق و مانند آن؟!
نکته این است که الله چنان که به زودی خواهیم گفت، جامع ترین نام های خداست و همه ی صفات او را یک جا بازگو می کند، اما نام های دیگر اشاره به بخشی از کمالات او است، مانند خالقیت و رحمت او و مانند آن .
به هرحال هنگامی که کارها را با تکیه بر قدرت خداوند آغاز می کنیم، خداوندی که قدرتش مافوق همه ی قدرت هاست، سبب می شود که از نظر روانی نیرو و توان بیشتری در خود احساس کنیم، مطمئن تر باشیم، بیشتر کوشش کنیم، از عظمت مشکلات نهراسیم و مأیوس نشویم و ضمناً نیت و عملمان را پاک تر و خالص تر کنیم. و این است رمز دیگر پیروزی به هنگام شروع کارها به نام خدا.

 

 

 

 

 


نکته ها:
1- آیا بسم الله جزء سوره است؟!
در میان دانشمندان و علماء شیعه، اختلافی در این مسأله نیست که بسم الله جزء به سوره ی حمد و همه ی سوره های قرآن است، اصولاً ثبت «بسم الله» در متن قرآن مجید در آغاز همه ی سوره ها، خود گواه زنده این امر است،زیرا می دانیم در متن قرآن چیزی اضافه نوشته نشده است و ذکر بسم الله در آغاز سوره ها از زمان پیامبر (ص) تا کنون معمول بوده است.
2- الله جامع ترین نام خداوند
در جمله ی « بسم الله» نخست با کلمه ی « اسم» روبرو می شویم که به گفته ی علمای ادبیات عرب، اصل آن از «سمو» بر وزن غلو گرفته شده که به معنی بلندی و ارتفاع است و این که به هر نامی اسم گفته می شود، به خاطر آن است که مفهوم آن بعد از نامگذاری ،معنی پیدا می کند و از مهمل و بی معنی بودن در می آید و ارتفاع می یابد.
تنها نامی که اشاره به تمام صفات و کمالات الهی یا به تعبیر دیگر جامع صفات جلال و جمال است همان «الله» است.
3- رحمت عام و خاص خدا
مشهود در میان گروهی از مفسران این است که صفت «رحمان» اشاره به رحمت عام خدا است که شامل دوست و دشمن، مؤمن و کافر و نیکوکار و بدکار می باشد، زیرا می دانیم « باران رحمت بی حسابش همه را رسیده، و خوان نعمت بی دریغش همه جا کشیده» همه ی بندگان از مواهب گوناگون حیات بهره مندند، و روزی خویش را از سفره ی گسترده نعمت های بی پایانش برمی گیرند، این همان رحمت عام او است که پهنه ی هستی را در برگرفته و همگان در دریای آن غوطه ورند .
ولی « رحیم» اشاره به رحمت خاص پروردگار است که ویژه ی بندگان مطیع و صالح و فرمانبردار او است، زیرا آن ها به حکم ایمان و عمل صالح، شایستگی این را یافته اند که از رحمت و بخشش و احسان خاصی که آلودگان و تبهکاران از آن سهمی ندارند، بهره مند گردند.
4- چرا صفات دیگر خدا در بسم الله نیامده است؟!
پاسخ این سؤال، این که در آغاز هر کاری لازم است از صفتی استمداد کنیم که آثارش بر سراسر جهان پرتو افکن است، همه ی موجودات را فراگرفته و گرفتاران را در لحظات بحرانی نجات بخشیده است.
مؤمنان راستین با گفتن «بسم الله الرحمن الرحیم» در آغاز کارها دل از همه جا بر می کنند و تنها به خدا دل می بندند، و از او استمداد و یاری می طلبند، خداوندی که رحمتش فراگیر است و هیچ موجودی از آن، بی نصیب نیست.
اَلحَمدُلِلهِ رَبِّ العالَمین
اَلرَحمنِ اَلرَحیم
جهان غرق رحمت اوست. این که می گوییم: انگیزه، به خاطر آن است که هر انسانی به هنگامی که نعمتی به او می رسد فوراً می خواهد، بخشنده ی نعمت را بشناسد و طبق فرمان فطرت به سپاسگزاری برخیزد و حق شکر او را ادا کند.
و این که می گوییم: راهنمای ما در شناخت پروردگار نعمت های او است، به خاطر آن است که بهترین و جامعترین راه برای شناخت مبدأ، مطالعه در اسرار آفرینش و رازهای خلقت و مخصوصاً وجود نعمت ها در رابطه با زندگی انسان هاست.
به این دو دلیل سوره فاتحه الکتاب با این جمله شروع می شود(الحمدلله رب العالمین). برای پی بردن به عمق و عظمت این جمله لازم است به تفاوت میان «حمد» و «مدح» و «شکر» و نتایج آن توجه شود.
حمد در لغت عرب به معنی ستایش کردن در برابر کار یا صفت نیک اختیاری است، یعنی هنگامی که کسی آگاهانه کار خوبی انجام می دهد و یا صفتی را برای خود برگزیند که سرچشمه ی اعمال نیک اختیاری است، ما او را حمد و ستایش می گوییم.
مدح به معنی هر گونه ستایش است، خواه در برابر یک امر اختیاری باشد یا غیر اختیاری،فی المثل تمرینی را که از یک گوهر گران بها می کنیم، عرب آن را مدح می نامد.
شکر از یک نظر عمومیت بیشتری دارد، چرا که شکر گاهی با زبان است و گاه با عمل در حالی که حمد و مدح معمولاً با زبان است.
اما کلمه «رب» در اصل به معنی مالک و صاحب چیزی است که به تربیت و اصلاح آن می پردازیم و کلمه «ربیبه» که به دختر همسر انسان گفته می شود از همین جا گرفته شده است، زیرا او هرچند از شوهر دیگری است ولی زیر نظر پدر خوانده اش پرورش می یابد.
کلمه ی « عالمین» جمع عالم است و عالم به معنی مجموعه ای است از موجودات مختلف که دارای صفات مشترک و یا زمان و مکان مشترک هستند، مثلاً می گوییم عالم انسان و عالم حیوان و عالم گیاه و یا می گوییم عالم شرق و عالم غرب، عالم امروز و عالم دیروز، بنابراین «عالم» خود به تنهایی معنی جمعی دارد و هنگامی که به صورت « عالمین» جمع بسته می شود، اشاره به تمام موجودات و مجموعه های این جهان است.
نکته ها:
1- خط سرخ بر همه رب النوع ها
مطالعه تاریخ ادیان و مذاهب نشان می دهد که منحرفان از خط توهین راستین، همواره برای این جهان رب النوع هایی قائل بودند، سرچشمه این تفکر غلط این بوده که گمان می کردند که هر یک از انئاع موجودات نیاز به رب النوع مستقلی دارد که آن نوع را تربیت و رهبری کند، گویا خدا را کافی برای تربیت این انواع نمی دانستند! حتی برای اموری همانند عشق، عقل، تجارت، جنگ و شکار رب النوعی قائل بودند، از جمله یونانیان دوازده خدای بزرگ را(رب النوع) پرستش می کردند که به پندار آن ها بر فراز قله بزم خدایی دائر ساخته و هر یک مظهر یکی از صفات آدمی بودند!
پرورش الهی راه خداشناسی
گرچه کلمه رب همانگونه که گفتیم در اصل به معنی مالک و صاحب است ولی نه هر صاحبی، صاحبی که عهده دار تربیت و پرور می باشد و به همین جهت در فارسی به عنوان پروردگار ترجمه می شود.
دقت در سیر تکاملی موجودات زنده و تحول و دگرگونی های موجودات بی جان، و فراهم آمدن زمینه های تربیت موجودات و ریزه کاری هایی که در هر یک از این قسمت ها نهفته شده است یکی از بهترین طرق خداشناسی است.

 


اَلرَحمن اَلرَحیم
معنای رحمان و رحیم و گسترش مفهوم آن ها و همچنین تفاوت میان این دو کلمه را در تفسیر (بسم الله) مشروحاً گفتیم: نکته ای که باید این جا اضافه کنیم این است که دو صفت که از مهمترین اوصاف الهی است در نمازهای روزانه ی ما حداقل 30 بار تکرار می شوند( دو مرتبه در سوره ی حمد و یک مرتبه در سوره ای بعد از آن می خوانیم) و به این ترتیب 60 مرتبه خدا را به صفت رحمتش می ستاییم.
بنابراین آوردن «رحمان و رحیم» بعد از رب العامین اشاره به این نکته است که ما در عین قدرت نسبت به بندگان خویش، با مهربانی و لطف رفتار می کنیم این بنده نوازی و لطف خدا، بندگان را شیفته ی او می سازد:که با یک دنیا علاقه بگویند«الرحمن الرحیم»
مالِکِ یومِ الدین
در این جا به دومین اصل مهم اسلام یعنی قیامت و رستاخیز توجه می کند و می گوید: خداوندی که مالک روز جزا است.
و به این ترتیب محور مبدأ و معاد که پایه ی هرگونه اصلاح اخلاقی و اجتماعی است در وجود انسان تکمیل می گردد.بدون شک مالکیت خداوند در آن روز یک مالکیت اعتباری، نظیر مالکیت ما نسبت به آنچه در این جهان ملک ماست، نمی باشد، چرا که این یک مالکیت قراردادی است با تشریفات و اسنادی می آید و با تشریفات و اسناد دیگری از بین می رود، ولی مالکیت خدا نسبت به جهان هستی مالکیت حقیقی است و آن پیوند و ارتباط خاص موجودات با خداست که اگر یک لحظه از او بریده شوند نابود می شوند.
در حدیثی از امام سجاد(ع) می خوانیم: هنگامی که به آیه ی « مالک یوم الدین » می رسید، آن قدر آن را تکرار می کرد که نزدیک بود روح از بدنش پرواز کند.
اما کلمه ی یوم الدین این تعبیر در مواردی که در قرآن استعمال شده به معنی قیامت آمده است و اینکه چرا آن روز، روز دین معرفی شده؟به خاطر این است که آن روز، روز جزاست و دین در لغت به معنی جزا می باشد و روشن ترین برنامه ای که در قیامت اجرا می شود همین برنامه جزا و کیفر و پاداش است، در آن روز پرده از روی کارها کنار می رود و اعمال همه دقیقاً مورد محاسبه قرار می گیرد و هرکس جزای اعمال خویش را اعم از خوب و بد می بیند.
ایّاکَ نَعبُدُ وَ اِیّاکَ نَستَعین
این جا سرآغازی است برای نیازهای بنده و تقاضاهای او از خدا و در حقیقت لحن سخن از اینجا عوض می شود، زیرا آیات قبل از حمد و ثنای پروردگار و اظهار ایمان به ذات پاک او و اعتراف به روز قیامت بود.
در واقع آیات گذشته سخن از توحید ذات و صفات می گفت و در این جا سخن از توحید عبادت و توحید افعال است.
توحید عبادت آن است که هیچ کس و هیچ چیز را شایسته ی پرستش جز ذات خدا ندانیم و تنها به فرمان گردن نهیم، تنها قوانین او را به رسمیت بشناسیم و از هر نوع بندگی و تسلیم در برابر غیر ذات پاک او بپرهیزیم.
انسان تنها متکی به الله خواهد بود،تنها قدرت و عظمت را مربوط به آن می داند و غیر او در نظرش فانی، زوال پذیر و فاقد قدرت می باشد. تنها ذات الله قابل اعتماد و ستایش است و لیاقت این دارد که انسان او را تکیه گاه خود در همه چیز قرار دهد.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  19  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید



خرید و دانلود  دانلود مقاله  تفسیر سوره حمد


دانلودمقاله گربه چه نوع حیوانی است

 


گربه ها از جمله حیوانات شکارچی هستند که سایر حیوانات را کشته و می خورند . سه نوع گربه در خانواده گربه ها وجود دارد ؛ گربه های بزرگ مثل شیر ، گربه های کوچک مثل سیاه گوش و گربه های خانگی و چیتاها که خود گروه جداگانه ای از گربه ها را تشکیل می دهند .

 

مراقب باش !
گربه ها در شب به خوبی می بینند ، در روز مرکز چشم که محل عبور نور است به صورت شکاف باریکی در می آید و در شب گرد و بزرگ
می شود .

 

پیشی باهوش
گربه ها به باهوشی مشهورند . در کتاب «گربه چکمه پوش» یک گربه حیله‌گربه صاحب جوانش کمک می کند تا با شاهزاده ای جوان و زیبا ازدواج کند . او پادشاه ، پدر شاهزاده را با هدایایی از غذاهای خوشمزه مجذوب خود می سازد .
چه کشش خوبی
در اسکلت بدن یک گربه حدود 40 استخوان بیشتر از اسکلت شما و یک ستون فقرات بسیار انعطاف پذیر وجود دارد ، به همین علت آنها بسیار چابک هستند .

 

چنگال ها تو ، چنگال ها بیرون
گربه ها در مواقعی که شکار نمی کنند و یا از جایی بالا نمی روند چنگال‌های تیز خود را داخل پنجه ها مخفی کنند .

 

کمک !
تمام گربه ها قادرند با استفدده از چنگال های تیز و پاهای قوی خود به سرعت برق از درختان بالا روند . ولی بعضی از گربه های خانگی در پائین آمدن مشکل دارند !

 

گربه ی سیاه
گربه های نر وقت زیادی را صرف جنگیدن با گربه های نری می‌کند که
در محله آنها پرسه می زنند .

 

این یک یوزپلنگ نیست
او مثل یک یوزپلنگ پوستی خال خالی دارد . اما این گربه یوزپلنگی در واقع یک گربه کوچک است که در جنگل های آسیا زندگی و شکار می کند .

 

گربه فرعون
این گربه حبشی با وجود ظاهر مغرور حیوان دست آموزی است با گذشته ای اسرار آمیز . او احتمالاً نسبتی با گربه مقدس مصر باستان دارد که در گذشته های بسیار دور آن را می پرستیدند .

 

یک توافق کاری
مصری ها گربه های مقدس را در ناز و نعمت نگهداری می کردند . در عوض گربه ها هم موش ها را از انبار غله دور نگه می داشتند .
گربه سنگی
ابوالهول مجسمه بسیار بزرگی است با سر یک زن و بدن شیر . او در صحرای مصر نشسته و از اهرام فراعنه و یا پادشاهان باستانی مراقبت می‌کند .

 

همدم خوب
گربه های حبشی حیوانات خارق العاده ای هستند . آنها خوش خلق ، با‌هوش و عاشق بازی هستند . اما اگر تمام روز آنها را در خانه تنها بگذارید دچار بی قراری می شوند .

 

کت چند رنگ
گربه های حبشی رنگ های متنوعی دارند اگر به دقت به موهای آنها نگاه کنید خواهید دید که در هر تار مو لکه هایی از دو یا سه رنگ مختلف دیده
می شود .

آهنگسازی
گربه حبشی ستاره گروه کر (همسرایان) گربه ها است . میو میو کردن
این گربه بیشتر به صدای پرندگان شبیه است تا صدای گربه .

 

لیسیدن خوب
گربه ها خود را به کمک زبان ، دندان ها و چنگال هایشان تمیز می کنند .

 

گربه های موبلند
به نظر می رسد کشورهای سردسیر مثل روسیه زیستگاه اصلی گربه‌های موبلند باشند . موهای بلندشان آنها را گرم نگه می دارد ، اما موهای بلند و زیبای آنها نیاز به توجه و مراقبت زیادی دارد .

 

دارایی
بر اساس یک افسانه ، گربه مقدس برمه‌ای فقط در کشور برمه یافت می‌شد . ولی روزی یک میلیونر آمریکایی تعداد زیادی از آنها را قاچاقی به آمریکا برد .
اجداد وحشی
مانیول ، از خویشان وحشی گربه خانگی می تواند صدای جغد در بیاورد و مانند سگ زوزه بکشد !

 

ببخشید !
گربه ها علف می خورند اما نه به خاطر مزه خوبش . آنها با این کار غذای نامطلوبی را که خورده اند و یا موهایی را که هنگام تمیز کردن خود بلعیده‌اند ، استفراغ می کند .

 

با دقت حمل کنید
گربه ها دوست دارند به این صورت بغل شوند . یک دست را پشت پاهای جلویی بگیرید و قسمت پایین بدن را بالاآورده و بدن را ثابت نگهدارید .

 

برس را رد کن بیاد
گربه مو بلند برای نظافت و مرتب کردن موها به کمک نیاز دارد .
موهای بلند پوست این گربه درست مثل موهای انسان نیاز به برس زدن و شانه کردن روزانه دارد .

 

 

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  60  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید



خرید و دانلود دانلودمقاله گربه چه نوع حیوانی است


دانلود مقاله سونا:

 

 

 

سونا در لغت به معنای حمام و حمام عمومی است. سونا برای اولین بار در حدود 200 سال پیش در فنلاند ابداع شده است.
اولین سوناها به وسیله حفر گودال هایی در زمین ایجاد می شدند که آن را بر روی زمین به وسیله الوارهای چوبی ساختند.
سونا در سال 1638 توسط یک فرد فنلاندی به آمریکا برده شد زندگی جدید و الکتریسیته دوباره سونا را متحول کرد و بعد از آن، اجاق های سونا الکتریکی شدند (در دهه 1950).

 

فواید سونا:
- تسکین و آرام کردن ماهیچه ها
- کمک به کاستن خستگی های ذهنی
- کاستن تنش و اضطراب
- بهبود وضعیت قلب و عروق
- بهبود میزان سوخت و ساز
- افزایش ایستادگی در برابر بیماری
- تنظیم جریان خون
- التیام دادن و تسهیل دردهای طاقت فرسا
- سوزاندن در حدود 300 کالری در یک وضعیت نرمال
- کمک به تمیز نگه داشتن و سلامت پوست و شادابی آن
- افزودن ارزش و میزان شیک و لوکس بودن خانه اشخاص
سونا تنها حمامی در دنیاست که در یک زمان دارای دو نوع مرطوب و خشک است. میانگین دمای سونا بین 175 درجه فارنهایت تا 195 درجه فارنهایت می باشد.
ارتفاع محل سقف سونا 7 فوت است. تفاوت بین ارتفاع 7 فوت و 8 فوت در چارت روبرو نشان داده شده است.

 

 

 

 

 

 

 

 

 


قلب هر سونایی گراماساز آن می باشد. گرماسازهای فنلاندی بهترین گرما سازها می باشند. در صفحه بعد تعدادی از انواع مختلف این گرماسازها نشان داده شده است.

 

ساختار:
در سونا، ساختار الواری یا چوبی به مراتب متداول تر بوده و عایق بندی حرارتی مناسب در بخش بیرونی ضرورت دارد، زیرا اختلاف دما بین داخل و خارج سونا اغلب در زمستان به 100 درجه سانتیگراد می رسد.
اتاق استحمام باید تا حد امکان کوچک باشد (16 متر مربع و به ارتفاع 5/2 متر) و برای کاهش تابش آفتاب باید با الوار سیاه رنگ روی سقف و دیوارها را پوشاند. دیوارها به جز در قسمت کوره، از الوار با چوب نرم و محکم ساخته می شوند.

 

انواع سونا:
1- سونای بخر:
سنگهای بزرگ بر روی هم انباشته شده و روی یک بخاری (هیزمی) به شدت داغ می شوند و دود از طریق درب بازی خارج می گردد. وقتی سنگها گداخته و سرخ شدند، آتش خاموش شده و بقیه دود توسط قطرات آب خارج می شود. سپس درب بسته شده و پس از مدت کوتاهی، سونا برای استحمام آماده است.
2- سونای بخار نهایی:
در پایان مدت گرم کردن، وقتی دمای سنگها به 500 درجه سانتی گراد می رسد، دودکش کوره به طرف داخل هدایت می شود. گازهای حاصل از احتراق بدون تولید دوده کاملاً می سوزند، سپس دربهای بالایی حتی اگر هنوز هم در اتاق های احتراق، شعله ای وجود داشته باشد کاملاً مسدود شده و درجه حرارت به سرعت به اندازه 10 درجه بالا می رود، قبل از استحمام با باز کردن درب، به مدت کوتاه، دودهای باقی مانده خارج می شوند. سپس آب آب روی به روس سنگهای داغ ریخته می شود.

 

3- سونای کوره ای:
در این سوناها، از کوره ای با پوشش فلزی یا سرامیکی که با گازهای دودکش حاصل از اتاق احتراق گرم شده است، استفاده می شود. گرم شدن از طریق یک درب بخاری از اتاق استحمام یا راهرو صورت می گیرد. زمانی که سنگها گرم می شوند، درب بخاری مسدود می شود و دربهای قسمت فوقانی پوشش کوره باز شده تا هوای گرم قبل از ریختن آب روی سنگها خارج می شود.

 

فضاهای جنبی همراه با سونا:
برای خنک کردن بدن پس از سونا که الزامی است، یک استخر شیرجه ساخته می شود. جزء مهم دیگر، ساخت یک حمام بخار مجهز، متناسب با حوضچه های آب گرم شستشوی پاهاست.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   5 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید



خرید و دانلود دانلود مقاله سونا:


دانلود مقاله SMES کارآفرینی و

 

 

 

 

 


مقدّمه

 

کارآفرینان کسانی‌اند که با ایجاد محصولات و خدمات نوین مورد نیاز مردم، درآمد خوبی کسب می‌کنند. واژه (Entrepreneur) که در فارسی کارآفرین ترجمه شده است، در بردارنده معنای موفّقیت است. این واژه به معنای محصولات، ابداعات، کیفیت و خدمات نویندر درون یک شرکت است. این واژه به معنای نوع خاصی از روحیة،‌ سر زندگی و فضیلت است. ای. ا . باتلر ، مفسر روزنامه تجاری، آن را «شوق خلقت» می¬نامد. از همه مهمتر، این واژه به اشخاص پراراده‌ای اطلاق می‌شود که اراده، خلّاق، پایداری و موفّقیت اجتناب ‌ناپذیرشان، آنها را به رهبران و قهرمانان روز تبدیل می‌کند (کوک،ترجمه تیموری.1382. ص15).
افق کارآفرینی:
کارآفرینی واژه¬ای جادویی است. وقتی در حد یک کلمه به آن نگاه کنید، چیزی بیش از ایجاد اشتغال به ذهن القاء نمی¬شود. امّا اگر در این واژه تعمّق کنید، و به خلّاقیت که جوهرة آن است دست پیدا کنید. آن گاه جادوی این واژه بر شما عیان خواهد شد، و شما خود نیز جادو خواهید شد. گرچه بسیاری از افراد به امید کار وارد این گود می¬شوند، امّا در ادامه نواهایی خواهند شنید و رنگ-هایی خواهند دید که تاکنون از آن بی خبر بوده¬اند. و بدین شیوه فرد جادو می¬شود. البته آنچه بیان شد درون خود فرد است و کارآفرینی همانند آینه¬ای آن ¬را به فرد باز می¬نمایاند. کارآفرینی طریقی است که به جان آفرینی ختم می-شود؛ به زبان دیگر کارآفرینی همان طریق خود شکوفایی است. کارآفرینی عرصة وسیعی به ابعاد تخیّل بشر دارد. و در یک کلام عرصة نامحدود دارد. از مروارید بافی یک دختر نابینا در بازارچه خود اشتغالی پارک لاله تهران گرفته تا تدوین سیاست¬های جهانی آمریکا در کاخ سفید. در سال 1985 بحث در بارة دولت¬های کارآفرین در عصر اطلاعات شکل گرفت و این بحث در دوره ریاست جمهوری کلینتون به اوج خود رسید. به-طوری¬ که کلینتون رئیس جمهور وقت امریکا بیان کرده بود که اگر بخواهیم بر دنیا حاکم باشیم، راهی نداریم جز این که برای در دست گرفتن دنیا، هم سیاست جدیدی را برگزینیم و هم سطح و گونة جدیدی از خدمات را به عموم مردم دنیا ارائه کنیم. برای تحقق این امر بحث بازآفرینی دولت را مطرح می¬کنند. اسبورن و گابریل اصول بازآفرینی دولت را به شرح ذیل ارائه نمودند (غریبی،1381. ص23).
- هدایت و رهبری به¬ جای ((فعّالیت اجرایی)) .
- قدرتمند سازی به جای خدمتگزاری.
- تزریق رقابت به عرصة خدمات.
- دگرگون سازی سازمانهای قاعده مدار.
- سرمایه گذاری بر روی دستاوردها و نوآوری¬ها.
- ارضای نیازهای مشتری ونه بروکراسی.
- پیشگیری به جای درمان.
- حرکت از سلسله مراتب به سمت مشارکت و کارگروهی.
- استفاده از مکانیزم بازار به عنوان اهرمی قوی برای تغییرات.
با نگاهی به اصول بازآفرینی دولت، تعدادی از این اصول در واقع همان اهداف کارآفرینی است. همین کارآفرینی در مسیر رشد خود به کارآفرینی سیاسی و یا آنچه که ذکر شد (دولت کارآفرین) ختم می¬شود.
اهمّیت کارآفرینی:
• کارآفرینی نوش داروی لحظات دشواری:
کارآفرین می‌تواند در حالت اضطراری پاسخگو باشد. او در صورت نیاز می‌تواند فوراً تصمیم‌گیری کند. برای این کار، او باید حوادثی را که ممکن است در آینده اتفاق بیفتد پیش‌بینی کند و از عواقب آن آگاه باشد. ماهیت شغلی کارآفرینی، سرمایه‌گذاری طولانی مدت، پیش‌بینی جایگزین‌ها و عواقب آنها قبل از اتفاق، پیش‌بینی تغییرات و آمادگی تطبیق با این شرایط را ایجاب می‌کند (سالازار و همکاران،ترجمه نطاق،1380،ص45).
• کارآفرینی مسیر خود شکوفایی:
کارآفرینی یک فرآیند اجتماعی است که در آن کارآفرین با اشتیاق و پشتکار درکار، خویشتن خویش را پیدا می‌کند و از بند عادات و سنّت‌های مرسوم رها می‌شود (احمدپور/نقل از سعیدی کیا ، 1382،ص35). کارآفرینی عامل رشد و شکوفایی استعدادها و سوق دهنده به سوی خود شکوفایی است (کشتکاران.1381.ص121). کارآفرینی توانایی‌های انباشته فردی را آزاد می‌کند. نیاز‌هایی مانند استقلال و اتّکا به نفس نمونه‌هایی هستند که با توسعه کارآفرینی در افراد امکان بروز پیدا می‌کنند. بر اساس تحقیقات انجام شده در میان خانوار‌های کشور انگلستان افراد در کنار انگیز‌‌ه‌های مادی مانند پول و سمت، کارآفرینی را راهی برای ارضای برخی نیاز‌های معنوی خود مانند آزادی، استقلال و کسب جنب و جوش در زندگی انتخاب می‌کنند (گزارش منتشر شده توسط اتحادیه اروپا، سال 2003 /نقل از سایت موسسه خانه پژوهش نواندیش).
• کارآفرینی بعنوان جوهرة رویش سیستم اقتصادی:
کارآفرینی موتور توسعه‌ی اقتصادی است. آن‌چه کارآفرینان مخاطره‌جو انجام‌‌‌ می‌دهند نوعی "تخریب خلاق" در نظام اقتصادی و ایجاد ساختارها و مناسبات اقتصادی جدید است.کارآفرینی طبق مدل توسعه اقتصادی « شومپیتر »‌، ‌تخریبِ خلّاق است که به عنوان یک نیروی برانگیزاننده در توسعة اقتصادی جامعه، لازم و ضروری است (کوراتکو و هاجتس / نقل از احمدپور، 1380، ص10). تخریب خلاق در واقع همان قدرت جوانه زدن است، جوانه¬های که طراوت و شادابی را به سیستم اقتصادی باز می¬گرداند. تداوم حیات اقتصادی را فراهم می¬کند. چنانچه این توان از یک سیستم اقتصادی سلب شود، اگرچه بالاترین توان را نیز داشته باشد، بالاخره از بین خواهد رفت. تنها راه تداوم حیات اقتصادی کارآفرینی است.
• کارآفرینی فرایند خلق ارزشها است:
کارآفرین با عمل خود سه ارزش را خلق می کند.
1- ارزش اقتصادی (ثروت): کارآفرینی فرایند خلق و توزیع ثروت در اجتماع است.
2- ارزش اجتماعی: کارآفرین با کار خود از یک سو به تقاضا های افراد اجتماع جواب میدهد و از سوی دیگر باخلق ثروت، رفاه و آسایش را به اجتماع ارزانی می دارد و این¬ها خود ناشی از حس احترام و ارزش برای دیگران می باشد.اگر نتوان گفت که انگیزه اوّلیه کارآفرینی پاسخ به نیازهای اجتماعی است، امّا تداوم کارآفرینی وابسته به این امر می باشد.
3- ارزش وجودی (خلق معنای زندگی): مکتب معنی درمانی برای معنا بخشیدن به زندگی سه راه را پیشنهاد می‌کند. یکی از این راهها عبارتست از خلق چیزی در جهان، که کارآفرینی این فرایند را فراهم می¬کند.

 

 

 

بیان مساله:
از دیدگاه کتل شخصیت چیزی است که امکان پیش بینی آنچه را که شخص در یک موقعیت معین انجام خواهد داد می¬دهد (کتل /نقل از شولتز ترجمه سید محمدی).
هدف از مطالعه شخصیت و ویژگی¬های شخصیتی، پیش بینی کردن رفتار است. یعنی پیش بینی کردن آنچه یک فرد در پاسخ به یک موقعیت معین انجام خواهد داد. تنها زمانی که ما صفات یک نفر را بشناسیم می¬توانیم پیش بینی کنیم که آن شخص چگونه در یک موقعیت رفتار خواهد کرد.
رفتار فرد حاصل تعامل ویژگی¬های شخصیتی با شرایط و عوامل محیطی است. بدون شک رفتار همه انسانها از شرایط اجتماعی و ویژگیهای شخصیتی آنها ناشی می¬شود. آنچه مهم است اینست که جنبه فاعلیت به کدام بخش مربوط می¬شود؟ در پس رفتارهای جدید معمولاً فاعلیت به ویژگیهای شخصیتی و برداشت فرد از آن موقعیت بر می¬گردد. در کارآفرینی نیز چنین شرایط حاکم است. به طوری که دانلد اف در این زمینه چنین بیان می¬کند: بازاریابی مهم است؛ امور مالی حائز اهمّیت است؛ حتی کمک به نهادهای عمومی نیز اهمّیت دارد. ولی هیچ یک از آنها به تنهایی باعث ایجاد کارهای جدید نمی‌شوند. از همین رو به شخصی نیاز داریم که در ذهن او،‌ کلیه حالات ممکن گرد هم آورده شوند، باور داشته‌باشد. برای این موارد به یک دیدگاه روان‌شناختی حقیقی از کارآفرینی نوین نیاز است (دانلد اف.ریچارد ام، ترجمه عامل محرابی.1383 .ص128).
با پررنگ شدن نقش کارآفرینان در توسعه اقتصادی، روان¬شناسان با هدف ارائه نظریه¬هایی مبتنی بر ویژگیهای شخصیتی و همچنین با تفاوت قائل شدن بین کارآفرینان با مدیران و غیر کارآفرینان، به بررسی ویژگیهای روانشناختی کارآفرینان پرداختند ( فرن هام 1994/به نقل از احمدپور 1380).
شناسایی ویژگی¬های شخصیتی کارآفرینان از اهمّیت خاصی برخوردار می¬باشد. برای ترویج و پرورش صفت کارآفرینی در اجتماع نیازمند شناخت ویژگیهای شخصیتی و روان شناختی مؤثّر در امر کارآفرینی می¬باشیم. هدف این تحقیق نیز بررسی ویژگیهای شخصیتی و روان شناختی مؤثّر در کارآفرینی است. به همین منظور پنج ویژگی شخصیتی و روان شناختی در نظر گرفته شده است، و به بررسی و مقایسه این پنج ویژگی دربین کارآفرینان و افراد عادی پرداخته¬ایم. این پنج ویژگی عبارتند از:

 

 

 


- خودپنداره :
خوپنداره ارزیابی کلی فرد از شخصیت خودش است. این ارزیابی ناشی از ارزیابیهای ذهنی است که معمولاً از ویژگی‌های رفتاری خود به عمل می‌آوریم. در نتیجه، خوپنداره ممکن است مثبت یا منفی باشد (فرهنگ توصیفی اصطلاحات روانشناسی،برنو،ترجمه یاسایی وطاهری.1370. ص109).
- باورهای خودکارآمدی :
منظور از باورهای خود کارآمدی، باورهای شخص درمورد توانایی برای کنار آمدن با موقعیت‌های متفاوت (فرهنگ روانشناسی و روان پزشکی،پورافکاری.1373.ص1364).
- منبع کنترل :
منبع¬کنترل، به انتظار تعمیم یافته در مورد تقویت‌هایی اشاره می‌کند که تحت کنترل درونی - بیرونی هستند. افراد بین این دو جهت‌گیری قرار می‌گیرند. در یک طیف افراد دارای کنترل درونی قرار دارند که معتقدند تقویت¬ها با تلاش شخصی، توانایی و ابتکار تعیین می‌شود. در طرف دیگر، افراد دارای کنترل بیرونی هستند که معتقدند تقویتها توسط افرادی دیگر، ساختارهای اجتماعی، شانس یا سرنوشت تعیین می‌گردد (راتر، 1966به نقل از گوردن ای ،ترجمه غضنفری و یزدانی،ص173).
- خلّاقیت :
خلّاقیت عبارت است از فرایندهای ذهنی که منجر به یافتن راه¬حل¬ها، ایده¬ها، مفهوم سازیها، شکلهای هنری، تئوریها و فرآوردهایی می¬شود که بی همتا و تازه هستند (لغت نامه روانشناسی پنگوئن به نقل از فیض بخش،1381،ص12).
- هوش هیجانی :
گلمن(2001) هوش هیجانی را مهارتی می¬داند که دارندة آن می¬تواند از طریق خودآگاهی، روحیات خود را کنترل کند؛ از طریق خود مدیریتی آن را بهبود بخشد؛ از طریق همدلی، تاثیر آنها را درک کند و از طریق مدیریت روابط به شیوه¬ای رفتار کند که روحیة خود و دیگران را بالا ببرد (به نقل ازخائف الهی، دوستار.1382.ص54).

 

 

 

هدف پژوهش
این پژوهش در پی شناخت ویژگی¬های روان¬شناختی و شخصیتی مؤثر در امر کارآفرینی می¬باشد. برای دست¬یابی به این هدف محقق پنج ویژگی شخصیتی و روانشناختی را مشخص نمود و به امر ارزیابی آن در افراد کارآفرین و مقایسه آن با افراد عادی پرداخته است.

 

اهمّیت موضوع تحقیق :
مطالعه کارآفرینی نوین با خصوصیاتی منطقی ویژگیهای روان¬شناختی «کارآفرینان» آغاز شد. با گذشت سال‌ها تعداد بیشتری از ویژگی¬های شخصیت شناسی کنار گذاشته‌اند، رد شده‌اند، یا حداقل به طور نامؤثر مورد سنجش قرار گرفته‌اند. نتیجه این بود که تقریباً به هر چیزی پرداخته شد. مگر فرد. شرایط اقتصادی مهم هستند، بازاریابی مهم است؛ امور مالی حائز اهمّیت است؛ حتی کمک به نهادهای عمومی نیز اهمّیت دارد. ولی هیچ یک از آنها به تنهایی باعث ایجاد کارهای جدید نمی‌شوند. از همین رو به شخصی نیاز داریم که در ذهن او،‌ کلیه حالات ممکن گرد هم آورده شوند، باور داشته ‌باشد. برای این موارد به یک دیدگاه روان‌شناختی حقیقی از کارآفرینی نوین نیاز است (دانلد اف، ریچاردام، ترجمه عامل محرابی،1383،ص128).
به دلایل ذیل شناخت ویژگی¬های روان¬شناختی و شخصیتی کارآفرینان از اهمّیت ویژه¬ای برخوردار می¬باشد.
1- شناخت افراد مستعد کارآفرینی:
برای چنین شناختی باید ویژگی¬های مرتبط با کارآفرینی را شناسایی کرد. داشتن ویژگی¬های خاص روان¬شناختی و شخصیتی از ملزومات کارآفرینی است توسعه کار آفرینی نیازمند تربیت افراد کار آفرین می‌باشد. در سرتاسر دنیا مراکز مختلفی برای آموزش و آماده کردن افراد جهت کارآفرینی وجود دارد. یکی از راههای سریع در آموزش کارآفرینی اینست که افرادی را که بصورت بالقوه از روحیه کارآفرینی برخور می¬باشند شناسایی نموده و سپس امکانات لازم را جهت به فعلیت رساندن آنها را فراهم ¬نمایند.
2- توسعه و تشویق بینش کارآفرینی:
در تربیت کارآفرین دو عامل مدّ نظر می‌باشد؛ که یکی ازاین عوامل رویکرد شناخت ویژگی¬های روان¬شناختی و رفتار کارآفرینانه فرد می¬باشد. در این دیدگاه، ویژگی¬های کارآفرینان را برای فرد بیان کرده و راه‌های کسب این توانمندی‌ها و ویژگی¬ها را به او نشان می‌دهند تا فرد تشویق شود و با کسب توانایی‌های فردی دست به فعّالیت‌های کارآفرینانه بزند. به عبارتی با این عامل، بذر را تقویت می‌کنند و با شیوه‌های اصلاح نباتات کاری می‌کنند که این بذر در هر خاک و شرایط سخت جوی رشد کند و بتواند در عرصه رقابت دوام آورده و پایدار بماند (سعیدی کیا،1382،ص133).
3- ساخت وتهیه آزمونهای روان شناختی معتبر در زمینه کارآفرینی:
برای ساخت یک آزمون معتبر در زمینه کارآفرینی باید از ویژگیهای مؤثر در این امر اطلاع داشته باشیم.
دلائل ضرورت تهیه آزمونهای کارآفرینی:
1-3 امروز یکی از مهمترین اولویتهای حرفه¬ای شناخت کارآفرینان بالقوه می¬باشد. چراکه این افراد را می¬توان با سرمایه گذاری اندکی به کارآفرینان موفقی تبدیل نمود.
2-3 شناخت افرادی با ویژگیهای کارآفرینی برای سازمانها و شرکتها یک امر حیاتی است. زیرا با شناسایی این افراد و قرار دادن آنها در جایگاه مناسب می¬توان میزان بهره وری سازمان را بسیار بالا برد. برعکس اگر چنین افرادی شناسایی نشوند و همانند سایرین با آنها برخورد شود نه تنها در پیشبرد اهداف مؤثر نمی¬باشند بلکه به صورت ناخودآگاه به مانع تبدیل می¬شوند. با یک آزمون مناسب به راحتی می¬توان چنین افرادی راشناسایی نمود.

 

4- مشاورة کارآفرینی:
توجه به مشاوره کارآفرینی یک ضرورت جدی در امر توسعة کارآفرینی می¬باشد. یک مشاور کارآفرینی باید به صورت کاملاً تخصصی از ویژگیهای فردی موثر در امرکارآفرینی اطلاع داشته باشد. این امر مستلزم شناخت ویژگیهای موثر درکارآفرینی است.
شکل گیری مشاورة روان شناختی کارآفرینی بنا به دلائل ذیل ضروری می¬باشد.
1-4 بسیاری از افراد دست به فعّالیت کارآفرینانه می-زنند، امّا متأسفانه تعداد کمی موفق می¬شوند. پس اگر مشاورین متخصص در امر مشاوره روانشناختی با گرایش کارآفرینی وجود داشته باشند، می¬توانند تأثیر گذار باشند. و میزان موفّقیت تلاشهای کارآفرینانه را افزایش دهند.
2-4 بسیاری از کارآفرینان در زندگی حرفه¬ای خود دچار مشکل می¬شوند و ممکن است روند فعّالیت آنها را سد نماید. در این لحظات وجود مشاوری که به کارآفرینی نیز آگاه باشد. بسیار می¬تواند مثمر ثمر باشد.
3-4 با توجه به مدل رشد کارآفرینی که در این تحقیق ذکر شده است. ممکن است که کارآفرین در هر مرحله¬ای از این رشد دچار مشکل شود و از ادامه فعّالیت منصرف شود امّا با وجود یک مشاور آگاه به این تحول و مسائل مربوط به آن، می¬تواند کارآفرین را در این مسیر یاری و هدایت نماید.

 

5-توجه به این ویژگی¬ها در تدوین متون و منابع آموزشی کارآفرینی :
این امر زمانی محقق می¬شود که این ویژگیها قبلاً شناسایی شده باشند. مدتی است که تشکیل کارگاهای آموزشی در زمینه کارآفرینی بسیار رایج شده است، زمانی این کارگاها بیشترین بازدهی را خواهند داشت، که به این ویژگی¬ها توجه شود.

 

فرضیه های پژوهش
در پژوهش حاضر فرضیه¬های زیر آزمون شده¬اند.
فرضیه اصلی:
بین کارآفرینان و افراد عادی از لحاظ ویژگیهای شخصیتی و روان شناختی تفاوت وجود دارد .
فرضیه های فرعی:
1- بین میزان هوش هیجانی کارآفرینان و افراد عادی تفاوت وجود دارد.
2- بین میزان خلّاقیت کارآفرینان و افراد عادی تفاوت وجود دارد.
3- بین میزان خودکارآمدی کارآفرینان و افراد عادی تفاوت وجود دارد.
4- بین میزان خودپنداره کارآفرینان و افراد عادی تفاوت وجود دارد.
5- بین منبع کنترل کارآفرینان و افراد عادی تفاوت وجود دارد.

 

 

 

 

 

 

 

متغیرهای پژوهش
متغییرهای پژوهش حاضر عبارتند از:
متغیرپیش بینی کننده:
متغیر پیش¬بینی¬کننده به متغیری گفته می¬شود که از طریق آن متغیر ملاک، تبیین یا پیش بینی می¬شود. متغیر پیش¬بینی-کننده، متغیر پیش فرض است به این معنی که این متغیر مقدّمه و متغیر ملاک نتیجه آن است. متغیر پیش¬بینی¬کننده متغیری است که از پیش وجود دارد و فرض شده است که بر متغیر ملاک تأثیر دارد.
در این تحقیق پنج ویژگی شخصیتی و روان شناختی مورد تحقیق، متغیر پیش¬بینی¬کننده می¬باشند که عبارتند از:
1- خودپنداره 2- خودکارآمدی
3- منبع کنترل 4- خلّاقیت
5- هوش هیجانی
متغیر ملاک:
متغیری است که مشاهده یا اندازه گیری می¬شود تا تأثیر متغیر پیش¬بینی¬کننده برآن معلوم و مشخص شود.
در این تحقیق ویژگی و صفت کارآفرینی به عنوان متغیرملاک در نظر گرفته شده است.
ویژگی و صفت کارآفرینی (با توجه به این¬که هنوز ابزار استانداردی برای سنجش صفت کارآفرینی ساخته نشده است، لذا در این تحقیق از افرادی که به عنوان کارآفرین ازسوی مراکزی نظیر: سازمان همیاری اشتغال، شرکت گسترش کارآفرینی وابسته به سازمان گسترش نوسازی صنایع ایران، موسسة پژوهشی خانة پژوهش نواندیش، نشریه انجمن کارآفرینان شناخته شده¬اند، استفاده شده است.

 

متغیر کنترل:
متغیرهای کنترل به عواملی گفته می¬شوند که تأثیر آنها بر متغیر وابسته (ملاک) توسط پژوهشگر خنثی یا حذف می¬شود (دلاور،1379،ص45).
متغیرهای کنترل در این تحقیق عبارتند از: سن جنس و میزان تحصیلات.
این متغیرها به دو شیوه در این تحقیق کنترل شده¬اند:
الف: انتخاب گروه افراد عادی متناسب با گروه کارآفرینان از لحاظ متغیرهای فوق. (شیوة همتا نمودن)
ب: شرکت کنندگان به طور مستقل در هر گروه و بر اساس متغیرهای فوق طبقه بندی شدند، سرانجام تحلیل داده¬ها مبنی بر تأثیر متغیرهای فوق بر نتایج آزمونها مورد ارزیابی قرار گرفت.
تعاریف نظری و عملیاتی اصطلاحات (مورد تحقیق)
کارآفرینی :
تعریف نظری:
فرآیند خلق چیز (کالا یا خدمات) جدید و با ارزش است با اختصاص زمان و تلاش لازم، در نظر گرفتن ریسکهای (خطر پذیری) مالی، روانی و اجتماعی، و رسیدن به رضایت فردی و مالی و استقلال (هیسرچ وپیترس، ترجمه فیض بخش و تقی یاری،1383،ص10).
تعریف عملیاتی:
ویژگی که به واسطه آن افرادی از جمله افرادی که در این تحقیق مورد ارزیابی قرار گرفته¬اند، از سوی مراکز ذیصلاح بعنوان کارآفرین معرفی شده¬اند.
کارآفرین :
تعریف نظری:
کارآفرین کسی است که توانایی آن را دارد تا فرصت‌های کسب و کار را ببیند و آنها را ارزیابی کند، منابع لازم را جمع‌آوری و از آنها بهره‌برداری کند؛ و عملیات مناسبی را برای رسیدن به موفّقیت پی‌ریزی نماید (مردیث و همکاران، ترجمه نبی¬ئیان،1371،ص 1).
تعریف عملیاتی:
در این تحقیق کارآفرین کسی است که از سوی یک از سازمان¬ها و شرکت¬های ذیل: سازمان همیاری اشتغال فارغ التحصیلان جهاد دانشگاهی، کمیته دومین جشنواره کارآفرینی مرکز کارآفرینی دانشگاه صنعتی شریف، شرکت گسترش کارآفرینی وابسته به سازمان نوسازی صنایع ایران به عنوان کارآفرین شناخته شده باشند.
خلّاقیت
تعریف نظر ی:
پاپالیا (1998) خلّاقیت را توانایی دیدن چیزها در یک نظر نو و غیر معمولی می¬داند، دیدن مشکلاتی که هیچ کس دیگر امکان تشخیص موجود بودن آنها را نمی¬دهد، سپس ارایه رهیافت¬های جدید، غیر معمولی و اثر بخش می¬داند (آقایی،1377،ص17).

 

تعر یف عملیاتی:
در این پژوهش منظور از خلّاقیت نمرة حاصل از اجرای آزمون سنجش خلّاقیت عابدی می¬باشد.
خودپنداره
تعریف نظری : "
باور و پندار فرد نسبت به خودش، نگرش او نسبت به خود در مورد اینکه چگونه فردی است، چه ویژگی‌هایی دارد و نیز نگرش فرد نسبت به ویژگی‌های برجسته خودش"(کوپر اسمیت و فولدمن، 1974، به نقل از خاطری،1384).
تعریف عملیاتی:
در این پژوهش منظور از خود پنداره نمره¬ی حاصل از اجرای آزمون خود پنداره راجرز می¬باشد.
منبع کنترل :
تعریف نظری :
عقیده فرد نسبت به اینکه وی تحت کنترل وقایع خارجی یا داخلی می¬باشد را مرکز کنترل می¬نامند (هورنادی وآبود به نقل احمدپور،1380).
تعریف عملیاتی:
در این پژوهش منظور از مکان کنترل نمره¬ی حاصل از اجرای آزمون مکان کنترل راتر می¬باشد.
خود کارآمدی
تعریف نظری :
درنظام بندورا، منظور از خودکارآمدی، احساس¬های شایستگی، کفایت، و قابلیت در کنار آمدن با زندگی است (شولتز،ترجمه سید محمدی،1377،ص466).
تعریف عملیاتی:
در این پژوهش منظور از خودکارآمدی نمره¬ی حاصل از اجرای مقیاس خودکارآمدی شرر و همکاران می باشد.
هوش هیجانی:
تعریف نظری:
گلمن (2001) هوش هیجانی را مهارتی می¬داند که دارندة آن می¬تواند از طریق خودآگاهی، روحیات خود راکنترل کند؛ از طریق خود مدیریتی آن را بهبود بخشد؛ از طریق همدلی، تاثیر آنها رادرک کند و از طریق مدیریت روابط به شیوه ای رفتار کند که روحیة خود ودیگران را بالا ببرد (خائف الهی، دوستار،1382،ص54).
تعریف عملیاتی:
هوش هیجانی توانایی است که در این تحقیق توسط پرسشنامه هوش بهر هیجانی بار- اون مورد سنجش قرار گرفته است

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

((اگر کار تفریح باشد، زندگی لذّت بخش است و اگر
وظیفه باشد، زندگی بردگی است)) "ماکسیم گورکی"
مقدّمه
شناسایی و پرورش صفات کارآفرینی، کمک بسیار بزرگی برای هر کاری که انتخاب کنید، می‌باشد، چه این کار، کارآفرینی باشد چه هر شغل دیگری. زمانی تصور می‌شد که کارآفرینان به جای ساخته شدن، متولّد می‌شوند. صفات آنها به قدری نادر و خاص بود که در هر جایی یافت نمی‌شد. امروزه، شواهد کافی موجود است که نشان دهد صفات کارآفرینی می‌تواند در نتیجه آموزش دوران کودکی، استقلال، به خود متّکی بودن و در معرضِ ارزشهای فرهنگی مرتبط با کار و صنعت قرار گرفتن، پرورانده شود (سالازار و همکاران ترجمه نطاق،1380،ص53).
کار آفرینی چیست؟
کارآفرینی عبارتست از؛ فرایند کشف و برنامه ریزی عنصر وجودی (خود واقعی) خویشتن در عرصة فعّالیت حرفه¬ای، جهت دست یابی به خود شکوفایی (پژوهشگر).
کارآفرینی عبارتست از فرآیند ایجاد ارزش از راه تشکیل مجموعة منحصر به فردی از منابع به منظور بهره گیری از فرصتها (احمدپور،1380).
جفری تیمونز کارآفرینی را ایجاد کنندة یک چیز ارزشمند از هیچ می¬داند و کارآفرین کسی است که دارای قدرت درک بالا است و توان پیدا کردن خلأها و فرصتها را دارد، و می¬تواند در جامعه از طریق پرورش ایده و تبدیل فکر خود به یک محصول جدید اقدام به ارزش آفرینی از هیچ نماید. این ارزش میتواند یک ارزش اقتصادی، سیاسی و یا اجتماعی و حتّی فرهنگی باشد (سعیدی کیا،1384).
کارآفرینی یعنی: تشکیل تیمی از افراد با مهارتها و استعدادهای مکمّل و مشاهدة فرصت¬ها در شرایطی که دیگران تنها هرج و مرج، ‌تناقض، ‌تضّاد و ابهام را متوجه می¬شوند و همچنین مستلزم یافتن دستیابی و کنترل منابع برای دنبال نمودن فرصت می¬باشد (احمدپور،1380ص24).
مک¬کله¬لند تعریف گسترده¬تری از کارآفرینی بیان می¬کند و فرایند کارآفرینی را فراتر از شغل و حرفه، بلکه یک شیوه زندگی تعبیر می¬نماید به طوری که خلّاقیت و نوآوری، عشق به کار و تلاش مستمر، پویایی، مخاطره پذیری، آینده نگری، ارزش آفرینی، آرمان¬گرایی، فرصت¬گرایی، نیاز به پیشرفت، مثبت اندیشی، زیر بنا و اساس زندگی کارآفرینانه می-باشد، در این زندگی شکست مفهومی ندارد به جز این که پلّه¬ای باشد برای بالا رفتن، موقعیتی برای آموختن، تصور ناقصی از واقعیت، ابهامی که در هدف وجود دارد، واقعه¬ای که هنوز فواید آن تبدیل به سود نشده است. در این زندگی پول، انگیزة اصلی و اولیّة فعّالیت¬های اقتصادی نیست، بلکه معیاری برای سنجش میزان موفّقیت فرد محسوب می¬شود. در زندگیِ کارآفرینانه، هدف اصلی از کار و فعّالیت ارضاء حس کنجکاوی، تحقّق بخشیدن به آرمانها، آزاد سازی انرژی¬های ذهنی و تبدیل آنها به ایده¬های عملی و در نهایت خلق ارزش است و همه چیز تحت الشعاع آرمان شخص قرار می¬گیرد (صمد آقایی، ص1378).
کارآفرینی ویژگی فردی است، که؛ با عزمی راسخ و با وجود موانع بسیار در رساندن یک محصول یا ارائه خدمت جدیدی به بازار، فرایند نوآوری را با موفّقیت هدایت می‌کند (قاسم زاده/ نقل از سعیدی کیا،1382ص 96). خلاصه مطلب این که، کارآفرینی چیزی بیش از ایجاد کار است. گرچه این امر به طور قطع، یکی از وجوه مهم آن است، ولی تصویر کاملی از¬ کارآفرینی ارائه نمی‌دهد. خصوصیاتی همچون جستجو به دنبال فرصت¬ها، به جان خریدن خطرات، و اصرار در تحقّق پیوستن ایده‌ها در مجموع دیدگاه خاصی را تشکیل می‌دهند که کارآفرینان را به تصویر می‌کشند (دانلد اف، ریچارد ام. ترجمه عامل محرابی،1383،ص22).
کارآفرینی فرایند خلق ارزشها است. کارآفرین با عمل خود سه ارزش را خلق می¬کند.
1- ارزش اقتصادی(ثروت): کارآفرینی فرایند خلق و توزیع ثروت در اجتماع است.
2- ارزش اجتماعی: کارآفرین با کار خود از یک سو به تقاضا های افراد اجتماع جواب می¬دهد و از سوی دیگر با خلق ثروت، رفاه و آسایش را به اجتماع ارزانی می¬دارد و اینها خود ناشی از حس احترام و ارزش برای دیگران می باشد. یک کارآفرین موفق به خاطر کمک¬هایی که به جامعه می‌کند از جمله ایجاد مشاغل و تولید کالاها و خدمات، و از اعتباری که به دست می‌آورد، لذت می‌برد (سالازار و همکاران، ترجمه نطاق،1380،ص31). اگر نتوان گفت که انگیزه اوّلیه کارآفرینی پاسخ به نیازهای اجتماعی است، امّا تداوم کارآفرینی وابسته به این امر می¬باشد.
3- خلق معنای زندگی: مکتب معنی درمانی (فرانکل ) برای معنا بخشیدن به زندگی سه راه را پیشنهاد می‌کند یکی از این راهها عبارتست از؛ خلق چیزی در جهان. که کارآفرینی این فرایند را فراهم می¬کند.
تقریباً در همه تعاریف کارآفرینی، این توافق وجود دارد که در مورد رفتاری بحث می¬کنیم که: 1) پیشگام است. 2) ساز وکارهای اجتماعی و اقتصادی را برای تبدیل منابع و موقعیت¬ها به وضعیت عملی، سازماندهی یا سازماندهی مجدّد می‌کند. 3) با مخاطره و شکست همراه است (هیسرچ و پیترس ، ترجمه فیض بخش و تقی یاری،1383 ،ص9).
کارآفرین کیست؟
کسی که با قبول مخاطرات احتمالی سرمایه ی خود را در کارهای تولیدی به کار می¬اندازد و کار ایجاد می¬کند، کارآفرین یا کارکیا می¬نامند (CD فرهنگ لغت شش جلدی، آریا نپور، نسخه صادراتی).
کارآفرین شخصی است که ارزش فرصت¬های پیرامون خود را درک می¬نماید و یک چیزی را خلق و یا در آن تغییراتی ایجاد می¬نماید (جانگ،2004).
کارآفرینان، کسانی هستند که در محل کار خود فراتر از هنجار و عرف می¬درخشند و در کار از دیگران پیشی می¬گیرند¬ (کراس و تراوگلن 2003).
کارآفرین: فردی است که ریسکها را می‌پذیرد و کار جدیدی را آغاز می‌کند (هیسرچ و پیترس، ترجمه فیض بخش و تقی یاری،1383،ص5)
کارآفرین فردی که مسئولیت اولیةی [وی] جمع آوری منابع لازم برای شروع کسب و کار است و یا کسی که منابع لازم برای شروع یا رشد کسب و کاری را بسیج می¬نماید و تمرکز او بر نو آوری و توسعه فرایند، محصول یا خدمات جدید می باشد (احمد پور1380).
از نظر لبینشتاین (1968) کارآفرین، کسی است که یکی از فعّالیت¬های ذیل را انجام دهد: (به نقل از احمدپور،1380،ص19).
1- بازارها را یکپارچه و مرتبط سازد .
2- خلأ ها و شکافهای بازار را پر نماید .
3- با صرف وقت ، خود را درگیر تغییرات ساختاری و سازمانی نماید .
4- کلیة عوامل را برای تولید و بازاریابی یک محصول مهیّا نماید .
تراپ مان و مورنینگ استار در کتاب نظام¬های کارآفرینانه (1990) بیان می¬نمایند که: کارآفرین یعنی ترکیب متفکّر با مجری، کارآفرین فردی است که فرصت ارائه یک محصول، خدمات، روش و سیاست جدید یا راه تفکّری جدید برای یک مشکل قدیمی را می¬یابد (احمدپور،1380ص23).
از نظر پالمر کارآفرین کسی است که یکی از فعّالیتهای زیر را انجام دهد (احمد پور،1380).
1- ارائه روشی جدید در فرایند تولید
2- گشایش بازاری تازه
3- یافتن منابع جدید ایجاد هرگونه تشکیلات جدید درصنعت
تاریخچة کارآفرینی:
بحث کارآفرینی از ابتدای دوران زندگی بشر تاکنون وجود داشته و به دلیل وجود «عامل تغییر» در آینده نیز مطرح خواهد بود. امّا نخستین گامها جهت شناخت و تبیین درست مفهوم کارآفرینی در قرن 16 برداشته شد و در بطن تئوری‌های اقتصادی تبلور یافت. اندیشمندان اقتصادی نقش‌های کارکردی و متعدّدی را برای کارآفرینان مطرح ساختند و آنها را از سطح معامله‌گر و واسطه تا حد مالک، نوآور و تصمیم گیرنده معّرفی کردند (قائم پناه،1381،ص25).
پیدایش مفهوم نظری کارآفرینی با گسترش وسیع این اصطلاح همزمان بوده است واژه (entrepreneur) کارآفرین واژه‌ای فرانسوی است و ترجمه تحت الفظی آن «واسطه» یا «دلّال» است. نمونه قدیمی اولین تعریف کارآفرین در مفهوم واسطه مارکوپولو است. وی تلاش کرد با خاور دور روابط تجاری برقرار کند. مارکوپولو، به عنوان واسطه، باید با فرد پولداری (به بیان امروز طلایه‌دار سرمایه‌گذار در فعّالیت کارآفرینانه) برای فروش کالاهایش قرارداد می‌بست (هیسرچ و پیترس، ترجمه فیض بخش و تقی¬یاری،1383،ص5). در قرون وسطی، اصطلاح کارآفرین هم برای بازیگر و هم برای شخصی که طرحهای تولیدی بزرگ را اداره می‌کرد به کار می‌رفت. در این‌گونه طرحهای تولیدی بزرگ، چنین فردی هیچ ریسکی نمی‌کرد، بلکه صرفاً طرحی را با استفاده از منابع اماده، که معمولا به وسیله دولت تهیّه می‌شد، مدیریت می‌کرد. کارآفرینان در قرون وسطی عموماً از بزرگان بودند. برقراری ارتباط مجدّد بین ریسک و کارآفرینی در قرن هفدهم شکل گرفت، ‌به طوری که کارآفرین به شخصی اطلاق می‌شد که به منظور عرضه خدمت یا تهیه محصولات مقرّر با دولت قرارداد می‌بست. از آنجا که قیمت قرارداد ثابت بود، نتیجه سود یا زیان از آنِ کارآفرین بود. یکی از کا‌رآفرینان فرانسوی این دوره جان لا بود که مجوز تاسیس بانک سلطنتی را دریافت کرد. کانتیلون یکی از نخستین نظریه‌ها را در مورد کار آفرینی عرضه کرد و به همین دلیل برخی او را بنیانگذار این واژه می‌شناسند. او کارآفرین را فردی می‌داند که اهل ریسک باشد و بنا بر مشاهداتش؛ ریسک،‌ شاملِ حال بازرگانان، کشاورزان، صنعتگران و سایر مالکان شخصی‌ای می‌شد که «به قیمت معلوم می‌خریدند و به قیمت نامعلوم می‌فروختند، از این‌ رو در معرض خطر بودند». سرانجام، در قرن هجدهم، بین صاحب سرمایه و فردی که به سرمایه نیاز دارد تفاوت گذاشته شد. به بیان دیگر، کارآفرین از تامین‌کننده سرمایه (به بیان امروز سرمایه‌گذار فعّالیت کارآفرینانه) متمایز شد. در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، غالباً کارآفرینان را از مدیران تمایز نمی‌دادند و عموما از جنبه اقتصادی به آنها نگاه می‌کردند (هیسرچ وپیترس،ترجمه فیض بخش و تقی یاری،1383 ص6و7). در نیمة اوّل قرن بیستم، شومپیتر، اقتصاد¬دان و نظریه‌پرداز اجتماعی، مطالب گسترده‌ای پیرامون کارآفرینی و تأثیر آن بر اقتصاد نوشت. بعد از شومپیتر ، محقّقان زیادی مباحث کارآفرینی را دنبال کردند. پیتر دراکر -¬ پیر مدیریت- در سال 1985 کتابی پیرامون اصول نو‌آوری و کارآفرینی نوشت (بوشهری1384). در اواسط قرن بیستم، نظریه کارآفرین نوآور پایه‌‌‌ریزی شد. کارآفرین نوآور: شخصی است که چیزی بدیع را اماده بهره‌برداری می‌کند (هیسرچ و پیترس، ترجمه فیض بخش و تقی یاری،1383،ص8). در آخرین دهه‌های قرن بیستم، با رونق تکنولوژی اطلاعات، سر فصل دیگری در مبحث کارآفرینی تکنولوژیک پدید آمد. کار‌آفرینانی چون بیل گیتس، مفهوم تخریب خلّاقانه‌ی شومپیتر را با تکیه بر تکنولوژی اطلاعات به تصویر کشیدند. در سال‌های اخیر، رشد کارآفرینی تکنولوژیک بر مبنای تکنولوژی اطلاعات به حدّی بوده‌است که برخی صاحب ‌نظران، اطلاق ‹‹عصر کارآفرینی›› به عصر حاضر را ناشی از همین رویداد می‌‌دانند (بوشهری1384).
رویکردهای مهم به کارآفرینی :
1- رویکرد اقتصادی.
2- رویکرد روانشناختی.
3- رویکرد اجتماعی- فرهنگی.
4- رویکرد رفتاری.
1- رویکرد اقتصادی به کارآفرینی :
کارآفرین و کارآفرینی اولین بار مورد توجه اقتصاد دانان قرار گرفت و تمامی مکاتب اقتصادی از قرن شانزدهم میلادی تا کنون به نحوی کارآفرینی را در نظریه¬های اقتصادی خود تشریح نموده¬اند (احمدپور،1380، ص5 ). کارآفرینی در بطن تئوریهای اقتصادی تبلور یافت و از قرن نوزدهم تا دهه 1960 تنها اندیشمندان اقتصادی به آن می پرداختند که بعد از آن همراه به گرایش تحلیلهای اقتصادی به استفاده از شیوه های آماری و ریاضی، عملاً از تئوریهای اقتصادی حذف گردید (جنینگر 1994/ نقل از احمدپور،1380، ص26 ). از نقایص این رویکرد آنست که اقتصاد دانان کانون توجه خود را تنها بر فضای اقتصادی کارآفرینی متمرکز می کردند و در نتیجه از ویژگیها و عوامل فردی و اجتماعی که بطور مثبت یا منفی بر فرد کارآفرین تأثیر می گذارد، غافل بودند. هیچ جایگاهی را برای این ویژگیها در نظریه¬های خود در نظر نمی¬گرفتند، و از ارائه مدلی اثر بخش برای سنجش آنها چشم پوشی نموده¬اند (احمدپور،1380 ،ص 75)
2- رویکرد ویژگی¬های شخصیتی به کارآفرینی :
با خارج شدن کارآفرینی از نظریه¬های اقتصادی، ‌همراه با پررنگ شدن نقش کارآفرینان در توسعه اقتصادی، روان-شناسان با هدف ارائه نظریه¬هایی مبتنی بر ویژگیهای شخصیتی و همچنین با تفاوت قائل شدن بین کارآفرینان با مدیران و غیر کارآفرینان، به برّرسی ویژگیهای روان¬شناختی کارآفرینان پرداختند (فرن هام ،1994/ نقل از احمدپور1380).
همانطور که از نگرش پیشگامان این رویکرد پیداست، دورنمایه اصلی در این رویکرد بر اساس تفاوت قائل شدن بین کارآفرین با غیر کارآفرین بوده است و با فرض اینکه کارآفرینان دارای ویژگیهایی هستند که زیر بنای رفتار و موفّقیت آنان را شکل می¬دهد.
3- رویکرد اجتماعی- فرهنگی به کارآفرینی :
با روی آوردن جامعه شناسان و دیگر اندیشمندان علوم مدیریت به مطالعه کارآفرینی، نظریه¬های اجتماعی– فرهنگی (تأثیر محیط و فرهنگ برفرد در اقدام به کارآفرینی ) و نظریه شبکه های اجتماعی شکل گرفت (احمد پور،1380،ص30).
4- رویکرد رفتاری به کارآفرینی :
با استفاده از رویکرد رفتاری، کارآفرینی را همچون فرآیندی معّرفی نمودند که سرانجام به ایجاد شرکتهای جدید می¬انجامد. از جمله مهمترین عوامل مورد برّرسی در رویکرد رفتاری می¬توان به تأثیرات محیطی و فرهنگی بر فرد و به عبارتی سابقه و تجربیات او اشاره نمود که عواملی همچون عوامل ذیل را در بر می گیرد (آمیت و دیگران به نقل از احمدپور،1380، ص30 ).
1- شرایط کودکی و تأ‌ثیر خانواده. 2- الگوی نقش.
3- تجارب شغلی. 4- عدم قرارگرفتن درپایگاه اجتماعی.
5- تحصیلات. 6- مهاجرت.
علاوه بر این 6 متغیر در اواخر1970 به بعد دو دسته دیگر از متغیرهای سازمانی و محیطی (اقتصادی- سیاسی ) نیز مورد توجه قرار گرفتند (احمدپور،1380،‌ص30).
البته لازم به ذکر است که رویکرد رفتاری به واسطه جامعّیت خود، رویکرد ویژگیهای شخصیتی را نیز در بر می¬گیرد ( احمدپور ،1380،ص30 ). در واقع، در این رویکرد به فعّالیت کارآفرین، دلایل و چگونگی تشکیل یک کسب و کار یا شرکت نو پا و یا فرایندی که طی آن شرکتهای جدید پا به عرصه وجود می¬گذارند توجه می¬شود ( کولر مایر ‌، به نقل از احمد پور،1380، ص76 ).
وظایف کارآفرین
وظیفه کارآفرین عبارت است از اصلاح و متحّول ساختن الگوی تولید با بهره ‌‌‌برداری از اختراع یا ‌به طور عمومی‌تر امکان فنی امتحان نشده در تولید کالای جدید یا تولید کالای قدیمی به روشی جدید، بازگشایی منابع جدید برای دسترسی به مواد یا بازار جدید محصولات با سازماندهی صنعتی جدید (هیسرچ و پیترس، ترجمه فیض بخش و تقی¬یاری،1383،ص8). کی یرلوف ( 1979) سه وظیفه اساسی را برای همه کارآفرینان موّفق تعیین کرده است (به نقل از احمدپور،1380ص20).
1- نوآوری ‌(کارآفرین باید فرصتهای تجاری ناشی از تغییرات در تقاضا و فناوری جدید را شناسایی کند) .
2- سرمایه گذاری ( توانایی و تمایل به یافتن و فراهم کردن سرمایه مخاطره آمیز برای یک شرکت).
3- مدیریت (هنگامی که شرکت تاسیس شده است).
به طور کلّی، هشت وظیفه برای کارآفرین وجود دارد:
1- ازموقعّیتهای محیط آگاه می‌شود. 2- برای استفاده از این موقعیتها خود را درخطر می‌اندازد.
3- برای کار سرمایه‌گذاری می‌کند. 4- نوآوریها را معّرفی می‌کند.
5- کار و تولید را نظم می‌بخشد. 6- تصمیم می‌گیرد.
7- برای آینده برنامه‌ریزی می‌کند. 8- محصولات خود را با سود می‌فروشد (سالازار و همکاران، ترجمه نطاق،1380،ص32).
هاری وظایف کارآفرین را به دو دسته تقسیم می‌کند: وظیفه اوّل، وظیفة اجرایی است. یعنی؛ مدیریت امور و رفع نیازهای افراد. وظیفه دوم رابط بودن است. یعنی: انتقال احساسات به دیگران. این وظیفه همراه با وظیفه اصلی در فعّالیت انسانی و اجتماعی موجب بالا رفتن شهرت و جایگاه کارآفرین می‌شود. کارآفرین باید سعی نماید تا حامل پیام دوستی، اعتماد، صداقت با مشتریان بوده و موجب تداوم روابط و همچنین موفّقیت شود (قائم پناه،1381).

 

 

 

 

 

انواع کارآفرینی
کارآفرینان را می¬توان از لحاظ شیوه عملکرد و زمینه عملکرد تقسیم بندی نمود:
1-کارآفرینان از لحاظ شیوة عملکردی به سه شیوه عمل می-کنند. به صورت مستقّل، سازمانی و شرکتی.
1-1 کارآفرین مستقّل( Entrepreneur):
فردی که مسئولیت اوّلیة وی جمع آوری منابع لازم برای شروع کسب و کار است و یا کسی که منابع لازم برای شروع و یا رشد کسب و کاری را بسیج می نماید و تمرکز او بر نو آوری و توسعه فرآیند ،‌محصول و یا خدمات جدید می باشد ( احمدپور،1380).
2-1 کارآفرین سازمانی((Intrapreneur:
پینکات درسال(1985)واژه (Intrapreneur) را ابداع نمود وکارآفرین سازمانی را فردی تعریف نمود که در سازمانهای بزرگ همچون یک کارآفرین مستقّل فعّالیت می¬نماید و فعّالیت وی ایجاد واحدهای جدید در سازمان، ارائه محصولات، خدمات و فرایندهای جدید می¬باشد که شرکتها را به سوی رشد و سود آوری سوق می¬دهد (احمدپور،1380،ص136). شومپیتر عمده فعّالیتهای کارآفرینان سازمانی را شامل توسعه کالا و خدمات جدید، معّرفی روشهای جدید تولید، تشخیص بازارهای جدید، پیدا کردن منابع جدید و توسعه و بهبود سازمان می-داند (صمدآقایی،1378،ص20). از نظر گینزبرگ وگاث (1990) کارآفرین سازمانی کسی است که در زیر چتر یک شرکت؛ محصولات، فعّالیت¬ها و فناوری جدید را کشف و به بهره برداری می¬رساند (احمدپور،1380،ص139).
3-1 کارآفرین شرکتی (Corporate Entrepreneurship):
شاپیرو (1980) کارآفرینی شرکتی یک مفهوم چند بعدی است که فعّالیتهای شرکت را متوجه نوآوری محصول، نوآوری در فناوری، مخاطره پذیری و پیشگامی می¬سازد.
کاوین و سلیون (1996)کارآفرینی شرکتی به مفهوم تعّهد شرکت به ایجاد و معّرفی محصولات جدید، فرآیندهای جدید و نظام¬های سازمانی نوین می¬باشد (احمدپور، 1380، ص140).
از نظرگاث و گینزبرگ (1990) کارآفرینی شرکتی دارای دو بعد است:
1- نوآوری به منظور ایجاد فعّالیت¬های جدید.
2- تأسیس واحدهای جدید.
2-کارآفرینان از لحاظ زمینه عملکردی در سه زمینه عمل می¬کنند. اقتصادی، اجتماعی و سیاسی.
کارآفرینی اقتصادی:
کارآفرینی اقتصادی فرایندی است که کارآفرین از طریق خلّاقیت و نو آوری با چالش¬های حرفه¬ای خویش برخورد می-کند. عموماً در این نوع کارآفرینی چالش¬ها ماهیت محیطی دارند.
کارآفرینی اجتماعی:
تأثیر کارآفرینی صرفاً به اشتغال و امور استخدامی منحصر نمی¬شود، بلکه تأثیرگذاری کارآفرینی مربوط به تمام لحظات زندگی روزانه است. پدیدةکارآفرینی برای این مقصود می¬تواند یک وسیله مفید باشد، در صورتی که آن را به عنوان یک راه آفرینش در نظر بگیرید (جانسون، 2002). . از جمله عرصه¬های مهم زندگی، عرصة اجتماعی است.
کارآفرینی اجتماعی فرایندی است که تغییراتی را در خدمات اجتماعی از طریق موارد ذیل جهت دست‌یابی به ارزش اجتماعی به وجود می‌آورد:
٭ توجه به ایجاد سرمایه و ارزش اجتماعی.
٭ به کار گیری نگرش‌های بازار مدار برای حل مسائل اجتماعی.
٭ یافتن بازارها و فرصتهای جدید برای مأموریت غیر سودآور یا زمینه‌های حمایت نشده توسط نیروهای بازار. کارآفرین اجتماعی خلق کننده ارزش اجتماعی است (طالبیان،1381).
کارآفرینان اجتماعی به عنوان عاملان تغییر، ایفای نقش می‌کنند. که مهمترین این نقشها عبارتنداز: تطابق با مأموریت ایجاد و حفظ ارزش‌های اجتماعی (نه ارزش خصوصی)، شناخت و پی‌گیری فرصت‌های جدید در فعّالیت بدون توجه به محدودیت‌های وضع شده و ایجاد حس مسئولیت‌پذیری در قبال نهادهایی که در جهت ایجاد نتایج مؤثرند. به اعتقاد گریگوری دیس - از دانشگاه استنفورد، کارآفرینی اجتماعی شور و شوق یک رسالت اجتماعی را با بینش تجاری و بازرگانی ترکیب می‌کند (مقیمی،1382).
تفاوت کارآفرینی اجتماعی با کارآفرینی اقتصادی:
علیرغم شباهت

خرید و دانلود دانلود مقاله     SMES کارآفرینی و


دانلود مقاله ریاضیات گسسته

 

مقدمه:
تاریخچه ریاضیات گسسته
پیشرفتهای سریع تکنولوژی در نیمه دوم قرن یبستم به ویژه پیشرفتهای شگفت آور علوم کامپیوتر، مسائل جدید را مطرح کردندکه طرح و حل آنها روشها و نظریه های تازه ای می طلبد. طبیعت متناهی و گسسته بسیاری از این مسائل موجب شده است که روشها و قواعد گوناگون شمارش از اهمیت خاصی بر خوردار شوند. توفیق مفاهیم لازم برای بررسی این مسائل به کار گیری منطق ریاضی و نظریه مجموعه ها را اجتناب ناپذیر ساخته است.
معادلات تفاضلی، روابط بازگشتی، توابع مولد، از دیگراجزایی هستند ک در حل مسائل مورد بحث نقشی اساسی دارند از طرف دیگر هنگام بررسی مسائل مربوط به مدارها، شبکه های حمل و نقل، ارتبا طات بازاریابی و غیره نقش جایگزین ناپذری گرا فها قا طعانه آشکار می شود.
ریاضیات گسسته مقدماتی متنی فشرده برابر یک دوره ریاضیات گسسته در سطحی مقدماتی برای دانشجویان کارشناسی علوم کامپیوتر و ریاضیات است. مولفه های اساسی برنامه کار ریا ضیات گسسته در سطحی مقد ماتی عبارتند از : ترکیبات نظریه گرا فها همراه با کار بردهایی در چند مسئاله استاندارد بهینه سازی شبکه ها، الگوریتمهایی برای حل این مسائل مهم اتحادیه سازندگان ماشینهای محاسبه و مهم کمیته برنامه ریزی یرای کارشناسی ریا ضی بر نقش حیاتی یک دوره درسی روشهای گسسته در سطح کارشناسی که دانشجویان را به حیطه ریاضیات ترکیباتی و ساختارهای جبری و منطقی وارد کند و روی ارتباط متقابل علوم کامپیوتر و ریاضیات تأکید داشته باشد صحه گذاشته اند.

 

جایگاه و ضرورت آموزش ریاضیات گسسته در نظام جدید دبیرستانی
در جریان تغییر نظام آموزش دوره های کارشناسی ریاضی در سالهای اخیر در دانشگاهها و موسسات آموزش عالی شاهد بودیم که درسهای جدید به تنا سب گرایشهای این رشته جایگزین درسهایی از نظام قبلی شدند. درس ریا ضیات گسسته نیز به ارزش 4 واحد درسی در این راستا بعنوان یکی از واحدهای پایه همه گرایشهای دوره کارشناسی ریاضی در نظر گرفته شده است. در کتابهای درسی ریا ضی نظام جدید دبیرستان نیز شاهد گنجاندن مفاهیم پایه ای مربوط به مباحث مقدماتی ریاضیات گسسته مانند نظریه گراف و دنباله ها و آمار و احتمال و ... می باشیم.
همچنین در دوره پیش دانشگاهی نیز درسی جداگانه تحت عنوان ریاضیات گسسته در نظر گرفته شده است. از آنجا که این شاخه از ریاضی نیاز مند بحث و تبادل نظر از لحاظ آموزشی و تعیین جایگاه و ارتباط آن با سایر شاخه ها و موضوعات ریاضی می باشد.
مطالبی که در این قسمت از بحث طرح خواهد شد بیشتر بر اساس مقاله ای است که تحت عنوان »آموزش ریاضی گسسته در دوره دبیرستان« توسط پروفسور آ.کاتلین
در مجلة بین المللی ریاضیات، علم و تکنولوژی 1990 درج شده است.
» انقلاب کامپیوتری، ریاضیات گسسته را همانند حساب دیفرانسیل و انتگرال برای علم و تکنولوژی ضروری ساخته است.«

 

محتوای کلی ریاضیات گسسته
محتوای دقیق یک دوره ریاضیات گسسته هنوز تا حدودی به طور مبهم باقیمانده است، زیرا هم کتابهایی که تاکنون در این زمینه به رشته تحریر در آمده و هم برنامه های درسی که در این مورد از سوی برنامه ریزان مباحث درسی ریاضی تهیه وتنظیم می شود، دقیقاَ نتوانسته اند موضوعات و قلمرو مباحث این درس را مشخص نمایند. موضوعاتی از قبیل نظریه اعداد و آمار و احتمالات و جبر خطی آنالیز عددی و مباحسات و برنامه سازیهای کامپیوتری ضمن اینکه در ریاضیات پیوسته جای پای محکمی دارند، در ریاضیات گسسته نیز خودنمایی و شکوفای روز افزون دارند. با این حال می توان گفت که ریاضیات گسسته شامل مباحثی است که مراحل مربوط به تغییرات گسسته و کمیتهای گسسته را توصیف می کند، در مقابل کالکوس که مراحل تغییرات به طور پیوسته را دنبال می کند پس به طور دقیق می توان گفت که ریاضیات گسسته کالکوس( حسابان) نیست.
به طور کلی یک دوره ریاضیات گسسته را می توان شامل عناوین زیر دانست:
منطق راضی و نظریه مجموعه ها ، ساختار های جبری از قبیل مباحث مربوط به گروهها و حلقه ها و میدانها و کواتریونها، شببکه ها جبر یون، نظریه گراف، روشهای ترکیبات و شمارش، نظریه اعداد محاسبات و الگوریتمهای عددی و تجزیه و تحلیل آنها، استقرار و روابط بازگشتی معادلات تفاضلی،آمار و احتمال با فضاهای نمونه ای گسسته.

 

تفاوت ریاضیات گسسته و حساب دیفرانسیل و انتگرال ( ریاضیات پیوسته)
در اساسی ترین سطح، مدلی برای بیان تفاوت بین ریاضیات گسسته و ریاضیات پیوسته ( یعنی حساب دیفرانسیل و انتگرال و شاخه هایی از آنا لیز که به حساب دیفرانسیل و انتگرال وابسته اند) تفاوت بین اعداد صحیح و اعداد حقیقی است. اعداد حقیقی، پایه همه ریا ضیاتی هستند که مانند حساب دیفرانسیل و انتگرال با خواص توابع پیوسته سر و کار دارند. در حالیکه ریاضیات گسسته بیشتر با توابعی سر و کار دارند که بر مجموعه نقاط گسسته تعریف شده اند( مثل دنباله ها) واز بسیاری جنبه ها به طور کامل با ساختمان پرشکوه آنالیز که بر پایه حساب دیفرانسیل بنا شده است و به طور عمده به توابع پیوسته می پردازد، تفاوت دارد. می دانیم که سیستم های فیزیکی از تعداد زیادی ذرات گسسته – اتمها و مولکولها – تشکیل شده است، در عمل پیوسته فرض کردن ماده فرض بسیار مناسب و دقیقی است. این سبب می شوند که اکثر پدیده ها ی طبیعی سیستمهای فیزیکی که از طریق حساب دیفرانسیل و انتگرال مدل سازی می شوند نوعاَ به صورت معادلات دیفرانسیل درآیند. این عملکرد آنچنان موفقیت شگفت انگیزی داشته است ک نتایج حاصل از آن تقریباَبرای همه مقاصد و اهداف ذاتاَ دقیق اند و موفقیت مهندسی وصنعت در قرنهای اخیر در سراسز دنیا مرهون این مدل سازی زیبا و دقیق و کار بردی ریاضی است، خصوصاَ از زمانی که پیدایش حسابگرهای رقمی و سپس کامپیوترها امکان بررسی و حل عددی معادلات دیفرانسیل و دیگر معادلات را فراهم نمودند. این آغاز شکوفایی آنالیز عددی بود نمونه متعارف از مسائلی که با استفاده از تکنیکهای آنالیز عددی حل می شوند این است که فرمول بندی یک مساله فیزیکی را با استفاده از حساب دیفرانسیل و انتگرال در نظر بگیریم و سپس آن را به شکل گسسته تبدیل کنیم تا با روشهای عددی قابل حل باشد. چنانچه در نمودار سیکلی مدل سازی ریاضی برای مسائل فیزیکی بیان گردید مرحله نهائی این پروژه زمانی قابل استفاده برای مسائل فیزیکی خواهد بود که جواب یا پیش بینی حاصلها از الگوی ریاضی ارزش عملی دانسته باشد و این امر جز به وسیله آنالیز عددی و محاسبات عددی مربوط به آن و تجزیه تحلیل خطاهای وارده و استفادهاز اصل دقت متغیر در روشهای ریاضی امکان پذری ننخواهد بود. از طزفی نیاز به ریاضیات گسسته، محدود به آنالیز عددی میشد نمی توانستیم ادعا کنیم که چنین ریاضیاتی نقش مقایسه کردنی با حساب دیفرانسیل و انتگرال دارد. آنالیز عددی با وجود کار بردهای وسیع، آن موضوعی تخصصی است نمی تواند تأثیر چشمکیری بر روند دآموزشی ریاضیات بگذارد هر چند آنالیز عددی مهمترین محل تلاقی ریاضیات پیوسته گسسته است امروزه تنها یک جزء کوچک از کار بردهای ریاضیات گسسته را در‌بر‌می‌گیرد.
محرک حقیقی برای رشد ریاضیات گسسته خود علوم کامپیوتری و همچنین نیازهای سایر رشته ها مانند اقتصاد ، پزشکی، زیست شناسی، علوم اجتماعی و... بوده است. بویژه هنگامی که اقتصاددانان و زیست شناسان سعی کردند که بحثهای خود را کمی تر و ریاضی تر نمایند با وجود این وضعیتهای تحت بررسی که باید مدلسازی می شدند اغلب گسسته بودند از مدلهائی شروع کردند که توسط حساب دیفرانسیل و انتگرال فراهم شده بودند زیرا به نظر نمی رسد چیز دیگری در دسترسشان باشد هنگامی که کامپیوترها بیشتر در دسترس قرار گرفتند و وقتیکه ریاضیات گسسته روشهای مفید و قابل دسترس فراهم کرد باید اضافه کرد که مدل ریاضی مسائل فوق عوض اینکه به صورت معادله دیفرانسیل در آید به صورت یک معادله تفاضلی در آمد که چون حل معا دله تفاضلی خود به صورت مقادیر گسسته می باشد لذا نیازی به آنالیز عددی و تقریب جواب نیز نمی باشد بنابر این چون برای حل بیشتر این مسائل به ریاضیات گسسته نیاز داریم در آینده ریاضیات گسسته به طور فزاینده ای در مرکز توجه ریاضیات کاربردی قرار خواهد گرفت.نکته این نیست که در ریاضیات کاربردی، ریاضیات گسسته از آنالیز مهمتر خواهد بود یا نه در هر حال مساله مهم این است که هردو به اندازه کا فی مهم خواهند بود به طوری که اگر کسی بخواهد در ریاضیات یا هر رشته ای که تنگاتنگ به ریا ضیات وابسته است پیشرفتی داشته باشذنمی تواند از دانستن ریاضیات کاربردی کلاسیک یا ریا ضیات گسسته یعنی ریا ضیات کاربردی جدید چشم بپوشد.
چنانچه قبلانیز اشاره شد باید توجه کرد که ریا ضیات گسسته و پیوسته وجه تمایز قاطعی ندارند بعضی از شاخه های ریاضیات، شامل عناصری از هر دونوع گسسته و پیوسته هستند.

 

مباحثی از ریاضیات گسسته
انواع ریاضیاتی که تحت عنوان ریاضیات گسسته شناخته می شود و انواع مسائلی که این نوع ریاضیات برای حل آنها به کار گرفته می شود با استفاده از تعدادی مثال بهتر فهمیده خواهد شد بعضی از این مثالها به طور کلی ریا ضی و بعضی مربوط به مسائل علمی خواهند بود این مثالها هرگز همه شاخه های ریا ضی موجود در ریا ضیات گسسته را در بر نمی گیردبلکه منظور از آوردنشان تنهااین است که روحیه حاکم بر ریا ضیات گسسته و کاربردهای آن نشان داده شود. اما شاخه هایی از ریاضیات گسسته که در زیر مورد بحث قرار خواهیم داد گستره گوناگونی از کاربردهای عملی را در بر خواهند داشت. همچنین تذکر این نکته ضروری است که از نظر آموزشی بهتر است ریاضیات گسسته و پیوسته به همراه همدیگر تعلیم داده شوند.

 


مرور تاریخی مباحث مهم ریاضیات گسسته:
• تجزیه مسائل به اجزایی که برای حل به فرمولهای همانند یا متفاوتی نیاز دارند بینشی کلیدی در پهنه های ریاضیات گسسته و ترکیباتی فراهم کرد این چیزی شبیه به روش از بالا به پایین برای بسط الگوریتمها در زبان ساخت یا فته ای نظیر زبان پاسکال است. در این روش برای حل مساله ای مشکل ابتدا الگوریتمی را با در نظر گرفتن اجزای فرعی مهم مسائل که نیاز به حل دارند تهیه می کنند سپس این اجزای فرعی بیشتر پالائیده شده – به کارهای انجام پذیر برنامه ریزی ساده تری تقسیم می‌شوند هر سطح پالایش، روشنی، دقت و جامعیت الگوریتم را بهبود می بخشد تا به راحتی قابل ترجمه به کد زبان برنامه ریزی شود.
مفهوم جایگشت را می توان در اثر عبری( کتاب آفرنش) دستخوشی عرفانی که در زمانی بین 200تا600 سال قبل از میلاد نوشته شده است یافت . اما حتی قبل از آن جالب است که بگوئیم قضیه ای از خنوکراتس اهل جالسدون(396-314 قبل از میلاد) در دست است که احتمالاَممکن است شامل » اولین تلاش در ثبت حل مسأله ای مشکل در جایگشتها و ترکیبها باشد.«
اولین فن حدس زدن (Ars Conjectandi) نوشته یاکوب برنولی(1654-1705 ) نخستین کتاب درسی است که پاره ای از مطالب این بحث را مورد بررسی قرار داده است این کتاب در سال 1731 پس از مرگ برنولی منتشر شد و شامل چاپ تازه اولین رسالة رسمی دربارة احتمال است که در 1675 کریستیان هوینگس نوشته است.
در 1837 پترگوستاف لوژون دیریکله (1805-1859) فرمولبندی دقیقتری را از مفاهیم متغیر، تابع، و تناظر بین متغیر مستقلx ومتغیر وابسته y ، وقتی پی ریزی کرد کاردیله بر بستگی بین دو مجموعه از اعداد تأکید داشت و منربوط به وجود فرمول یا عبارتی که دو مجموعه را به هم مربوط کند بشود. با پیشرفتهایی که در نظریه مجموعه ها در طی قرنهای نوزده و بیست صورت گرفت تعمیم تابع به صورت نوعی خاص از رابطه در آمد.
دیرکله علاوه بر کار اساس اش دربارة تعریف تابع در ریاضیات کاربردی و در نظریة اعداد نیز کاملاَ فعال بوددر همین جا بود که نیاز به اصل لانة کبوتررا که اغلب به آن اصل کشوی دیریکله هم می گویند دریافت.
• اعدا استرلینگ به ا فتخار جیمز استرلینگ(1692-1770) که در بسط تابعهای مولد پیشگام بوده است، به این نام خوانده شده اند.
اصل شمول و عدم شمول تاریخچة جالبی دارد که در نوشته های مختلف تحت نامهایی نظیر » روش غربال« یا » ا صل رده بندی حذ فی« وجود دارد یک صورت نظریة مجموعه ای این اصل که با اجتماعها و اشتراکها سر وکار دارد در اصول شانسها (1718) کتابی درسی دربارة نظریة احتمال اثر آبرام دمواورآمده است کمی پیشتر از آن در1713 پی ریمون دمونموراندیشة زیر بنایی این اصل را در حل مسأله‌ای که عموماَ به مسأله پریشیها معروف است به کار برد.
امتیاز این نحوة بسط و پرداختن به این اصل، از آن جیمز جوزف سیلوستراست ولی اهمیت این تکنیک تا زمانی که نوشته های ویت ورت ریاضیدانان را از توان واستفادة آن آگاه نکرده بود،به طور کلی درک نشده بود.

 

نظریة گراف
یکی از شاخه های مهم ریاضیات در حالتی گسترده با موضوعات مختلف نظریه گراف می باشد . نظریه گراف یکی از کاربردی ترین شاخه های ریاضیات گسسته است یکی از محبوبترین و پربارترین شاخه های ریاضیات و علوم کامپیوتری است.
یکی از دلایل مهم این علاقه به نظریه گرا فها در قابلیت کاربرد آن در بسیاری از مسایل پیچیده و گسترده جامعه مدرن در زمینه های گوناگون نظیر ا قتصاد، توزیع، خدمات، مدیریت، بازاریابی ، مدلسازی انرژی، انتقال اطلاعات و برنامه‌ریزی حمل و نقل نهفته است، از این جهت نظریه گرافها را نخست و قبل از همه به عنوان ابزاری برای فرمولبندی مسائل و تعریف روابط متقابل ساختاری به کار می گیرند.رشته نظریه گرافها دارای دوشاخه متفاوت است 1- جنبه های جبری
2- جنبه های بهینه سازی
مسأله پل کونیگسبرگ:

 

نخستین مطلب منتشر شده درباره نظریه گرا فها از لئونهارت اویلرسوئیسی در 1736 بود مقاله او راه حل را برای مسئله ای که بنام مسئله بل کونیکسبرگ مشهور است ارائه می کردشهر کونیکسبرگ در روسیه که در کنار رود پرگل واقع شده است از شاخص شمالی(N) ساحل جنوبی (S )جزیره غربی(W) و جزیره شرقی(E) تشکیل شده است. ارتباط بین این چهار قسمت به وسیله هفت پل برقرار می شد.دوپل بینN وW دوپل بین S وW و یک پل ازE به هر یک ازNوS وW (مطابق شکل)مسئله ای که اویلر مطرح کرد این بود که »آیا امکان دارد از جایی در شهر شروع به حرکت کرد و پس از پیمودن هر پل دقیقاَیکبار به نقطه شروع بازگشت یا نه؟« اگر هر قسمت شهر بعنوان یک رأس و هر پل بعنوان یک یا ل تلقی شود. گراف با چهار رأس، هفت بال داریم که مدلسازی مسئله نامبرده را به زبان گرافها به دست می دهد که می توان مسئله را به این شرح بیان کرد: گرافی (نه لزوماَ ساده) مفروض است، آیا امکان دارد کل نمودار این گراف را چنان پیمود که از روی هر بال بیش از یک بار عبور بکنیم؟

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   48 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید



خرید و دانلود دانلود مقاله ریاضیات گسسته