جوانانی از اوس با پیامبر دیدار کردند و یک تن از آنها به اسلام متمایل شد. این گروه به یثرب بازگشتند ولی بازگشت آنان با آخرین حلقه از زنجیره جنگهای اوس و خزرج مصادف شد و با راه افتادن جنگ معروف بعاث میان این دو قبیله، برای مدتی خبر اسلام به فراموشی سپرده شد. سرانجام جنگ بعاث اگرچه شکست اوس و پیروزی خزرج بود ولی نتیجه اصلی آن خستگی شدید دو قبیله از جنگ و افتادن به فکر چارهای برای پایان قطعی این درگیریها بود. در همین ایام بود که شش تن از خزرجیها در مکه با پیامبر دیدار کردند و پیامبر، اسلام را به آنان عرضه کرد و آنان نیز پذیرفتند که در بازگشت، این مطلب را با قوم خویش در میان گذارند. سال بعد که سال دوازدهم بعثت بود، دوازده تن از اهالی یثرب که تعدادی از نفرات سال پیش نیز در میان آنان بودند، به مکه آمدند و اسلام آوردند
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:80
فهرست و توضیحات:
مقدمه
چارچوب نظرى
جاهلیت و ویژگى هاى آن
مدینه النبى و ویژگى هاى آن;
نتیجه گیرى.
یکى از ابعاد زندگى پیامبر اسلام(ص) که کمتر مورد توجه قرار گرفته است, شیوه آن حضرت در تبدیل جامعه جاهلى به جامعه اسلامى است.
پاسخ به این پرسش که: پیامبر اسلام(ص) چگونه توانست در فرصتى اندک و با امکاناتى ناچیز, آن چنان تغییراتى در سطح فرد و جامعه به وجود آورد که پس از مدتى, جامعه اى کاملا متفاوت با آن چه پیش از آن بوده است, پدید آورد, هر چه باشد, پاسخ به مشکلات عصرما و جامعه ما است. توضیح این که: اگر مهم ترین دغدغه انسان امروز, مسئله ((توسعه)) در ابعاد مختلف فرهنگى, سیاسى و اقتصادى است و منظور از توسعه نیز حرکت از وضع نامطلوب موجود به سمت وضع مطلوب است, کسى که از همه بهتر, سریع تر و دقیق تر به انجام چنین امرى موفق شده است, پیامبر عظیم الشإن اسلام(ص) است. بایسته است که براى آزمون این ادعا, نگاهى هر چند گذرا به محیط پیدایش اسلام و اقداماتى بیفکنیم که حضرت ختمى مرتبت(ص) در این جهت انجام داده است. شاخص هاى مورد بررسى, مقولات: فرهنگ, سیاست و اقتصاد خواهد بود. این شاخص ها براساس این مفروض مبناى بحث هستند که اندیشه, ثروت و قدرت, سه ضلع مثلثى را تشکیل مى دهند که نشان دهنده سیماى تمدنى جوامع مختلف است. پیش فرض دیگر نگارنده این است که ((توسعه)) امرى قاعده مند است, براین اساس مى توان در پرتو مطالعه جوامع توسعه یافته به طور نسبى به این قواعد دست یافت.
فرضیه مورد آزمون این است که حضرت محمد(ص) در جریان تغییر, تبدیل و گذار از جامعه جاهلى به جامعه اسلامى از شیوه فرهنگى بهره جسته است; به بیان دیگر, در رإس اقدامات آن حضرت, اقدامات فرهنگى و محتوایى قرار داشته و به تعبیر امروزه, آن حضرت از تئورى فرهنگى, استفاده کرده است. براساس این نظریه, پس از آن که فکر, اندیشه و باور انسان تغییر کرد, رفتار و کردار او نیز تغییر خواهد کرد, لذا تغییر در محتواى باطنى انسان ها عاملى سرنوشت ساز به شمار مىآید. حتى وقتى پیامبر(ص) تشکیل حکومت داد, باز هم به فکر و فرهنگ, اولویت و اولیت مى داد. چارچوب نظرى این بحث در نظریه ماکس وبر و سیدمحمد باقر صدر قابل پى گیرى است, که در ادامه از آن ها سخن خواهیم گفت:
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:23
فهرست مطالب
آداب و سنن پیامبر
1ـ روى زمین و با بردگان غذا خوردن.
2ـ بر مرکب ساده سوار شدن.
3 ـ به دست خود بز دوشیدن.
4 ـ لباس پشمینه پوشیدن.
5 ـ و به کودکان سلام کردن .
روایاتى چند درباره پارهاى از سنن و آداب آن حضرت در معاشرت
1- و در کتاب ارشاد دیلمى است که:رسول خدا (ص) لباس خود را خودش وصله مىزد، و کفش خود را خود مىدوخت، و گوسفند خود را مىدوشید، و با بردگان هم غذا مىشد،و بر زمین مىنشست و بر مرکب سوارمىشد و دیگرى را هم پشت سر خود بر آن سوار مىکرد، و حیا مانعش نمىشد از این که مایحتاج خود را خودش از بازار تهیه کرده به سوى اهل خانهاش ببرد، به توانگران و فقرا دست مىداد و دست خود را نمىکشید تا طرف دست خود را بکشد،به هر کس مىرسید چه توانگر و چه درویش و چه کوچک و چه بزرگ سلام می داد، و اگر چیزى تعارفش مىکردند آن را تحقیر نمىکرد اگر چه یک خرماى پوسیده بود، رسول خدا(ص) بسیار خفیف المؤنه و کریم الطبع و خوش معاشرت و خوش رو بود، و بدون این که، بخندد همیشه تبسمى بر لب داشت، و بدون این که چهرهاش در هم کشیده باشد همیشه اندوهگین به نظر مىرسید، و بدون این که از خود ذلتى نشان دهد همواره متواضع بود، و بدون این که اسراف بورزد سخى بود،بسیار دل نازک و نسبت به همه مسلمانان مهربان بود، هرگز به نوعی که سیر شود غذا نخورد، و هرگز دست طمع به سوى چیزى دراز نکرد. (29)
2- و در کتاب مکارم الاخلاق روایت شده که: رسول الله (ص) عادتش این بود که خود را در آینه ببیند و سر و روى خود را شانه زند و چه بسا این کار را در برابر آب انجام مىداد و گذشته از اهل خانه، خود را براى اصحابش نیز آرایش مىداد و مىفرمود:
خداوند دوست دارد که بندهاش وقتى براى دیدن برادران از خانه بیرون مىرود خود را آماده ساخته؛ آرایش دهد. (30)
3- و در کتابهاى علل و عیون و مجالس به اسنادش از حضرت رضا از پدران بزرگوارش(ع) نقل کرده که رسول الله (ص) فرمود: من از پنج چیز دست برنمىدارم تا بمیرم:
1ـ روى زمین و با بردگان غذا خوردن.
2ـ بر مرکب ساده سوار شدن.
3 ـ به دست خود بز دوشیدن.
4 ـ لباس پشمینه پوشیدن.
5 ـ و به کودکان سلام کردن .
براى این دست برنمىدارم که امتم نیز بر آن عادت کنند و این خود سنتى شود براى بعد از خودم. (31)4-و در کتاب فقیه از على (ع) روایت شده که به مردى از بنى سعد فرمود:
آیا تو را از خود و از فاطمه حدیث نکنم ـ تا آنجا که فرمود ـ پس صبح شد و رسول الله (ص) بر ما وارد شد در حالى که من و فاطمه هنوز در بستر خود بودیم، فرمود: سلام علیکم، ما از جهت این که در چنین حالى بودیم شرم کرده، جواب سلامش نگفتیم، بار دیگر فرمود: السلام علیکم باز ما جواب ندادیم، بار سوم فرمود: السلام علیکم اینجا بود که ترسیدیم اگر جواب نگوئیم آن جناب مراجعت کنند چرا که عادت آن حضرت چنین بود که سه نوبت سلام مىکرد اگر جواب مىشنید و اذن مىگرفت داخل مىشد و گرنه برمىگشت، از این جهت ناچار گفتیم: و علیک السلام یا رسول الله، درآى، آن حضرت بعد از شنیدن این جواب داخل شد... .(32)
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:4
ولادت
وصیت نامه امام حسین (ع)
زندگی
سخنان امام حسین(ع)
حسین پسر علی
حسین پسر علی
حسین فرزند علی پسر ابوطالب و فاطمه دختر محمد پیامبر اسلام و امام سوم شیعیان است. حسین ۳ شعبان ۴ هجری قمری زاده شده و در ۱۰ محرم ۶۱ در کربلا کشته میشود.
ولادت
چون فاطمه(ع) به حسین -علیه السلام- آبستن شد جبرئیل نزد رسول خدا آمد و گفت: براستی فاطمه(ع) به زودی پسری آورد که پس از تو امتت او را بکشند، پس چون فاطمه به حسین آبستن شد درباره او نگرانی داشت و چون او را هم زائید در باره او نگرانی داشت. امام صادق(ع) فرمود: این آیه قرآن درباره فاطمه(ع) نازل شد: (وَوَصّینا الأنسانَ بوالدیْه حُسْناً حَمَلتهُ اُمّهُ کُرْهاً و وَضعتْهُ کُرْهاً و حملهُ و فصالُهَ ثَلاثونَ شَهراً)- ما وصیت کردیم انسان را به والدینش نیکی کند، مادرش او را به ناخوشی باردار شد و به ناخوشی زائید و آبستنی و از شیر بریدنش روی هم سی ماه است.- سوره احقاف، آیه 15-
در روایت دیگر از امام رضا(ع) است که: پیامبر(ص) را شیوه بود که حسین را نزد او می آوردند و زبانش را در دهان او می گذاشت و آن را می مکید و به همان اکتفاء می کرد و از هیچ زنی شیر نخورده است.
مشهور آنست که ولادت آن حضرت در مدینه در سیم ماه شعبان بوده، و شیخ طوسی ره روایت کرده که بیرون آمد توقیع شریف به سوی قاسم بن علاء همدانی وکیل امام حسن عسکری علیه السلام که مولای ما حضرت حسین علیه السلام در روز پنجشنبه سیم ماه شعبان متولد شده پس آنروز را روزهدار و این دعا را بخوان:
اَلّلهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِحَقِ الْمَوْلُودِ فی هذَا الَْیَوْم الخ.
و ابن شهر آشوب (ره) ذکر کرده که ولادت آن حضرت بعد از ده ماه و بیست روز از ولادت برادرش امام حسن علیه السلام بوده و آن روز سه شنبه یا پنجشنبه پنجم ماه شعبان سال چهارم از هجرت بوده، و فرموده روایت شده که مابین آن حضرت و برادرش فاصله نبوده، مگر به قدر مدت حمل و مدت حمل و شش ماه بوده است.
و سید بن طاوس و شیخ ابن نما و شیخ مفید در ارشاد نیز ولادت آن حضرت را در پنجم شعبان ذکر فرمودهاند، و شیخ مفید در مقنعه و شیخ در تهذیب و شهید در دروس آخر ماه ربیع الاول ذکر فرمودهاند، و به این قول درست میشود روایت کافی از حضرت صادق علیه السلام که مابین حسن و حسین علیهماالسلام طهری فاصله شده و مابین میلاد آن دو بزرگوار شش ماه و ده روز واقع شده و الله العالم.