مقدمه:
از جمله مسائلی که در مورد تعلیم و تربیت اسلامی مطرح است مسئله محبت و نقطه مقابل آن، خشونت است. البته نقطه مقابل محبت معمولاً بغض است. ولی اثر محبت احسان و نرم است و اثر بغض خشونت و سختگیری. می دانیم که بعضی ها به چشم انتقاد به این تعلیم و تربیت اسلامی نگریسته و گفته اند که در اسلام آنچنان که باید و به قدر کافی روی مسئله محبت و اثرش که نرمی و احسان است تکیه نشده است، و اگر در اسلام مسئله محبت به انسانها و مسئله احسان به انسانها و نرمش در مقابل انسانها مطرح است در مقابل مسئله دشمن داشتن انسانها و خشونت به خرج دادن و به یک معنا بدی کردن هم مطرح است. باز می دانیم که آنها که زیادی روی محبت تکیه می کنند مسیحیها هستند و کشیشهای مسیحی. اینها خیلی دم از محبت می زنند و می گویند عیسای مسیح تنها به محبت دعوت می کرد در محبت هم استثناء نمی کرد میان اینکه افرادی که باید به آنها محبت بشود خداپرست باشند یا نباشند پیرو عیسی باشند یا نباشند بلکه می گفتند که به همه محبت کنید. در یکی از کتابهای تاریخ ادیان و شاید در یک مقاله ای که ترجمه شده بود خواندم که یک جمله است که در همه ادیان بزرگ دنیا آمده است و متحد الآلمان همه ادیان است. در مسیحیت هست، در دین یهود است، در دین زرتشت هست در دین اسلام هست دردین بودا هست و آن این است که «برای دیگران همان را دوست بدار که برای خود دوست می داری و همان را دشمن بدار که برای خود دشمن می داری» که ما به این مضمون در اسلام زیاد داریم مانند:
احبب للناس ما تحب لنفسک و اکره لهم ما تکره لنفسک.
این دستور که در اسلام نیز هست یک دستور کالی و مطلق است. حال آیا اسلام در این قاعده عمومی استثنائی آورده است و در ادیان دیگر استثنائی نیست؟ در مسیحیت استثنائی نیست ولی در اسلام استثناءست؟ که در واقع اسلام می گوید برای مردم دوست بدار آنچه را که برای خود دوست می داری مگر در بعضی از امور؟ آیا در اسلام استثنائی هست؟ یا نه، آنچه در اسلام با مسیحیت اختلاف هست، در تفسیر محبت است نه در این اصل کلی.
مصلحت جمع مقدم بر مصلحت فرد است
به علاوه یک وقت هست پای فرد در میان است، و یک وقت هست پای جمع در میان است. باز مثال به همان پدر و مادر می زنیم که چند پسر و دختر در خانه شان هست و همه را هم دوست دارند. یکی از این بچه ها، نسبت به افراد دیگر متعدی و متجاوز است. پدر و مارد تنها این را دوست ندارند که بگویند مطابق میل این رفتار می کنیم. اگر میل هم مقیاس باشد، میل افراد دیگر را نیز باید در نظر بگیرند. یعنی آن کسی که می خواهد از روی کمال محبت با بچه های خودش رفتار بکند، گذشته از این که میل نباید مقیاس باشد بلکه مصلحت باید مقیاس باشد، همچنین مصلحت جمع باید مقیاس باشد نه مصلحت فرد. و چقدر موارد ما می بینیم که مصلحت جمع با مصلحت فرد جور در نمی آید. یعنی اگر مصلحت یک فرد را در نظر بگیریم مصلحت افراد دیگر و بلکه مصلحت آن سازمان و جامعه ای که این فرد جزء آن است از بین می رود و در نهایت خود آن فرد هم صدمه می بیند. این است که در مواردی مصلحت فرد فدای مصلحت جامعه می شود. و از اینجاست که در مواردی خود محبت که گفتیم ریشه اش قصد خیر و احسان داشتن است ایجاب میکند عدم نرمی را ایجاب میکند خشونت را ایجاب میکند حداکثر آنچه را که طرف آن را برای خودش بدی تلقی میکند مثلاً اعدام را آنجا که پای مصلحت جمع در میان است.
انسان دوستی
یک مطلب دیگر را هم اینجا باید عرض بکنیم و آن این است: می گویند: «انسان دوستی». البته سخن درستی است ولی این مطلب باید شکافته شود. به قول طلبه ها «انسان» در «انسان دوستی» انسان بما هو انسان است یعنی انسان را از آن جهت که انسان است باید دوست داشت، و به اصطلاح امروز انسان با ارزشهای انسانی. یک وقت ما در تعریف انسان می گوییم یک حیوان یک سرو دو گوش مستقیم القامه که حرف می زند. اگر انسان این است، چمبه همان قدر انسان است که لومومبا انسان بوده، آنهایی که خواستند عیسی را به دار بشکند همان قدر انسانند که خود عیسی. آنها هم مثل عیسی حرف می زنند و از این جهات فرقی با او نداشتند.
یک وقت می گوییم «انسان» یعنی این هیکل خاص که درهمه این افراد مشترک است، و «انسان را دوست داشته باشیم» یعنی هر کس را که از نسل آدم هست دوست داشته باشیم، و خلاصه منظور از انسان، انسان زیست شناسی است، آن که زیست شناسی او را انسان می داند. آیا مقصود این است؟ یا نه، مقصود انسان بما هو انسان است، یعنی انسان به خاطر ارزشهای انسانی، به خاطر انسانیت، و انسان دوستی یعنی انسانیت دوستی. اینجاست که وقتی چمبه و لومومبا را کنار همدیگر می گذاریم، دو نوع از آب در می آیند، این یک چیز از آب در می آید، آن یک چیز دیگر؛ یعنی ممکن است این یک اسنان از آب در بیاید، یک انسان درست با ارزشهای انسانی و آن تنها یک انسان نباشد بلکه حیوان هم نباشد، و به تعبیر قرآن از حیوان هم چند درجه پائین تر باشد. انسان را باید دوست داشت به خاطر انسانیت نه به خاطر همین هیکلش. و به عبارت دیگر انسانیت را باید دوست داشت.
حال اگر انسانی ضد انسان و ضد انسانیت شد مانع راه انسانهای دیگر و مانع تکامل انسانهای دیگر شد، آیا باز ما باید این انسان را که در واقع اسمش انسان است و در معنا انسان نیست، و به تعبیر امیرالمؤمنین : الصوره صوره انسان و القلب قلب حیوان ظاهر، ظاهر انسان است و باطن، یک حیوان دوست بدارید؟ آیا نه نام انسان دوستی باید به انسانیت خیانت بکنیم و با انسانیت دشمنی بورزیم؟!
پس از گذشته از این مسأله که محبت صرفاً رعایت میل ها نیست بلکه عبارت است از رعایت مصلحت و خیر و سعادت طرف، و گذشته از این که مصلحت فرد به تنهایی نمی تواند مقیاس باشد بلکه مصلحت جمع باید در نظر گرفته شود اساساً مسأله انسان دوستی،مسأله انسانیت دوستی است، و الا اگر مراد از «انسان» انسان به معنای همنی جنس و انسان زیست شناسی باشد از نظر زیست شناسی فرقی بین انسان و حیوان نیست. چرا ما گوسفند ها را به اندازه انسانها دوست نداشته باشیم؟ چرا اسبها و الاغها را به اندازه انسانها دوست نداشته باشیم؟ او یک حیوان جاندار است، این هم یک جاندار است. اگر ملاک جانداری و ادراک لذت و الم است و «میازار موری که دانه کش است» این در انسان همان مقدار است که در اسب و الاغ.
پس مسأله باید به انسانیت دوستی برگردد. وقتی که انسان دوستی، معنایش انسانیت دوستی شد و انسانیت دوستی هم معنایش رعایت مصالح انسانی و نه تنها رعایت میلها- شد، معلوم می شود که (این تفسیر از) دستور محبت به انسانها که قطع نظر از همه چیز فقط طوری رفتار کردن که این خوشش بیاید و آن دوست داشته باشد، یک منطق غلطی است، بلکه محبتش منطقی غلطی است، بلکه محبت منطقی در مواردی طبعاً توأم با خشونتها، جهادها، مبارزه ها و کششها است؛ و انسانهایی را که خار راه انسانیت هستند باید از بین برد.
نیکی به کافر
در قرآن کریم می بینیم که به محبت و به احسان و نیکی نسبت به همه مردم حتی نسبت به کفار توصیه شده است اما در حدودی که این محبت کردن و این نیکی کردن اثر نیک ببخشد. آنجا که نیکی کردن اثر نیک نبخشد، آن نیکی نیست بلکه بدی است به صورت نیکی.
مثلاً در آیه مباره که ای که در سوره ممتحنه است می فرماید:
لا یَنهیکم الله عن الذین لم یقاتلوتکم فی الدین و لم یخرجوکم من دیارکم ان تبرّووهم و تقسطوا الیهم انُ الله یحب المسطین. انما ینهیکم الله عن الذین قاتلوکم فی الدین و اخرجوکم من دیارکم.
یعنی خود شما را نهی نمی کند (اول می گوید نهی نمی کند، بعد هم امر میکند) که نسبت به کافرانی که به خاطر دین با شما نجنگیده اند، با شما در حال نبرد آن هم به خاطر دین نیستند، آنها که شما را از خانه هایتان بیرون نکرده اند- که در آن وقت مصداقش قریش بودند که هم به خاطر دین با مسلمین می جنگیدند و هم مسلمین را از خانه هایشان خارج می کردند- ] آری خدا شما را نهی نمی کند که نسبت به این کافران نیکی کنید[ . یعنی اگر ما می گوئیم به کافران نیکی نکنید، آنها را می گوئیم. نیکی کردن به آنها عین بدی کردن به خود شماست، تقویت بنیه دشمن است که طبعاً علیه شما به کار می رود.
بعد می فرماید: «ان الله یحب المقسطین» خدا کسانی را که خوبی می کنند و به قسط و عدالت رفتار نمایند دوست می دارد. یعنی این کار را بکنید. انما ینهیکم الله عن الذین قاتلوکم فی الدین و اخرجوکم من دیارکم. ] خدا شما را نهی میکند از نیکی کردن نسبت به کافرانی که به خاطر دین با شما جنگیده اند و شما را از خانه هایتان بیرون کرده اند[.
رفتار عادلانه با کافر
به علاوه، راجع به عدل و به عدالت رفتار کردن و حق واقعی هر فردی را به او دادن حتی نسبت به همین کافرانی که با شما می جنگند و شما را ]از خانه هایتان[ بیرون کردند نیز می گوید از عدل خارج نشوید. آن، مسأله احسان بود. فرمود: به اینها احسان نکنید. اما مسأله عدل چطور؟ مسأله اینکه می خواهیم حق آنها را به ایشان بدهیم. آیا می توانیم به آنها ظلم کنیم؟ می گوید: نه. در اوایل سوره مبارکه مائده است:
و لا یجرمنکم شنآن قوم علی ان لا تعدلوا، اعدلوا هواقرب للتقوی.
هرگز کینه و دشمنی یک قومی شما را وادار نکند که بر آنها ظلم و ستم بکنید، یعنی آنچه را که مستحق آن نیستند به آنها برسانید؛ با آنها هم به عدالت رفتار کنید که عدالت، به تقوا نزدیکتر است: اعدلوا هوا اقرب للتقوی.
در آیات دیگر قرآن نیز هست که با کافر جنگیدن هم یک حدی دارد یعنی جایی می رسد که اگر بیش از آن جلو بروند، به تعبیر خود قرآن، اعتداء و تجاوز از حد است که در آیه دیگر می فرماید:
قاتفلوا فی سبیل الله الذین یقاتلونکم و لا تعتدوا ان الله یحب المعتدین.
در راه خدا با مردمی که با شما می جنگند بجنگید، ولی از حد تجاوز نکنید. مثلاً آن وقت که دشمن اسلحه اش را زمین می گذارد و می گوید تسلیم، آنگاه که دیگر تسلیم شد و شمشیرش به روی شما کشیده نیست دیگر او را نکشید. یا مثلاً معترض بچه هایشان نشوید، معترض زنهایشان نشوید، معترض پیرمردهایشان نشوید، متعرض آبادیشان، درخت و چشمه هایشان نشوید، همان دستورهایی که پیغمبر اکرم غالباً وقتی که مسلمین می رفتند به جنگ، به صورت متحد المآل به آنها می فرمود.
بنابراین وقتی که پای عدالت و نقطه مقابل آن ظلم در میان باشد می گوید در مورد کافران هم از حد تجاوز نکنید، به آنها ظلم نکنید، با آنها هم به عدالت رفتار کنید.
پس عدالت به هر حال باید رعایت بشود. احسان به کافر را در جایی اجازه می دهد که اثر خوب داشته باشد، اما آنجا که اثر بد می بخشد- یا برای خود او و یا برای مسلمین- مسلم اجازه نمی دهد. مثلاً می گویند اسلحه به کافر نفروشید. ولی ذکر می کنند که این در صورتی است که شما بدانید یا احتمال بدهید که اگر این اسلحه را به او بفروشید او را تقویت کرده اید و با همین اسلحه فردا می آید به جنگ شما و شما را از بین می برد. پس این در واقع تقویت غیر مستقیم دشمن علیه خودتان است. این کار را نکنید. و الا فروختن چیزی به کافران که هیچ اثر نامطلوبی از آن پیدا نمی شود مانعی ندارد.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 15 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
این بانک منحصر به فرد شامل آدرس و تلفن کلیه مرکز ، ادارات ، شرکتها ، سازمانها ، بانکها ، بیمارستانها ، داروخانه ها ، آژانسها ، کلینیکها وکلیه مشاغل ، اعم از دولتی و خصوصی می باشد که شما را از تماس با 118 و جستجوی اینترنتی بی نیاز می سازد این فایل بسیار سود مند حاوی بیش از 20000 آدرس و تلفن می باشد
...چکیده
هدف ازاین تحقیق، بررسی امکان بکارگیری سیستم های خبره دربرنامه ریزی وکنترل تولید با توجه به شرایط عملیاتی شرکتهای تولیدی داخلی می باشد.
برای دستیابی به این هدف مراحل زیرطی شده است:
1-مطالعه وبررسی مفاهیم وعملکرد برنامه ریزی وکنترل تولید.
2-مطالعه وبررسی مفاهیم وعملکرد سیستمهای خبره.
3-مطالعه وبررسی عملکرد شرکتهای نمونه تولیدی برای آشنایی با ماهیت برنامه ریزی وکنترل تولید در این شرکتها.
در فصل اول این تحقیق،به تولید دسته ای وبرنامه ریزی وکنترل درآن پرداخته شده است.دراین زمینه به ترتیب موضوعات هدف و تعریف برنامه ریزی وکنترل تولید ، سازمان و تشکیلات بخش برنامه ریزی وکنترل تولید،تأثیر سیستم برنامه ریزی وکنترل تولیدبرهزینه های سازمان وکلیات برنامه ریزی وزمانبندی شامل برنامه ریزی بلند مدت ،میان مدت وکوتاه مدت شرح داده شده ودرپایان نیز عوامل ارزیابی عملکردسیستم برنامه ریزی وکنترل تولید مطرح شده اند.
درفصل دوم که به معرفی سیستمهای خبره می پردازد،تعاریف ومفاهیم این سیستمها مورد بحث قرار گرفته است.در این زمینه ابتدا ی جایگاه سیستمهای خبره در شاخه ی اصلی تر علم هوش مصنوعی و تعاریف کلی مربوط به این دو مقوله مطرح شده است و به دنبال ان کاربرد سیستمهای خبره ،مشخصات این سیستمها و اجزا ی ان مورد بحث قرار گرفته است.اجزا ی اصلی که در این جا مورد بحث قرارگرفته اند عبارتند از :پایگاه دانش،موتور استنباطی،امکانات دستیابی به دانش و امکانات تفسیرگر.
در فصل سوم این تحقیق به روشهای برنامه ریزی و کنترل تولید درصنعت نمونه می پردازد.شرکتهای تولیدی که مورد مراجعه قرار گرفته عبارتند از:شرکت اتمسفر(سهامی عام).انتخاب این شرکت بصورتی انجام شده است که جنبه های کلی عملکرد شرکت تولیدی را پوشش می دهد.
فصل چهارم تحت عنوان سیستم خبره برنامه ریزی و کنترل تولید ارائه شده است که به طرح یک سیستم خبره برنامه ریزی وکنترل تولید بر اساس مفاهیم حاصل از فصل های قبلی می پردازد.در این زمینه ابتدا طرح سیستم شامل شناسایی موقعیت تحت مطالعه،انتخاب ناحیه ی تصمیم گیری،و تمرکز مطالعات در یک ناحیه تخصصی،مورد بحث قرار گرفته و به دنبال ان چگونگی عملکرد و چگونگی فرایند تصمیم و عوامل کیفی موثر بر تصمیم بررسی شده است. در پی این مطالب مواردمربوط به مراحل تهیه برنامه تولید ارائه شده است.ابزارهای تجزیه وتحلیل کمی و اطلاعات مورد نیازسیستم خبره برنامه ریزی وکنترل تولید ،مطالب دیگری است که دراین فصل موردبررسی قرارگرفته اند.وآخرین قدم دربرپایی سیستم خبره تعریف مسئله می باشد.
فصل پنجم به معرفی یک سیستم خبره نمونه برنامه ریزی وکنترل تولیدبراساس طرح ارائه شده درفصل چهارم اختصاص دارد.دربخش انتهایی این فصل مستندات سیستم خبره شامل پیشنهادسیستم ،شرح نمونه اولیه،دیاگرام وابستگی هاونمودارهای تصمیم مورد استفاده سیستم رانامبرده شده است.
فرمت فایل: WORD (قابل ویرایش)
تعداد صفحات: 70
فهرست مطالب
فصل اول: تولید دسته ای :برنامه ریزی کنترل
1- 2 هدف وتعریف برنامه ریزی و کنترل وتولید
1- 2- 1- سازمان وتشکیلات بخش برنامه ریزی وکنترل تولید
1- 3 تأثیر سیستم برنامه ریزی وکنترل تولید برهزینه های تولید
1- 4 کلیات برنامه ریزی وزمانبندی
1- 5 عوامل ارزیابی عملکرد سیستم برنامه ریزی وکنترل تولید
1- 6 نتیجه گیری
فصل دوم :سیستمهای خبره
2- 1 کاربرد سیستمهای خبره
2- 2 مشخصات سیستمهای پشتیبانی خبره
2- 3 اجزای سیستم خبره
2- 3- 1 پایگاه دانش
2- 3- 2 موتور استنباطی
2- 3- 3 امکانات تفسیرگر
2- 4 نتیجه گیری
فصل سوم: روشهای برنامه ریزی وکنترل تولید درصنعت نمونه
3- 1 تاریخچه وفعالیت کارخانجات اتمسفر
3- 2 معرفی محصولات شرکت
3- 3 معرفی کارگاه های تولید
3- 4 اهمیت محصولات
3- 4- 1 شرح پروژه های شرکت اتمسفر
3- 5 عملکرد برنامه ریزی وکنترل تولید
3- 6 سطوح برنامه ریزی تولید
3- 7 برنامه ریزی وکنترل تولید ازدیدگاه شرکت
3- 8 نکات قابل توجه دربرنامه ریزی تولید
3- 9 کنترل تولید
3- 10 روش عملی کنترل تولید
3- 11 شرح اطلاعات وجریان فرمها
3- 12 حرکت فرمها
3- 13 نتیجه گیری
فصل چهارم: سیستم خبره برنامه ریزی وکنترل تولید
4- 1 عوامل مؤثر برتصمیم گیری
4- 2 مراحل تهیه برنامه تولید
4- 3 ابزارهای تجزیه وتحلیل کمی
4- 3- 1 نیازهای اطلاعاتی سیستم خبره برنامه ریزی وکنترل تولید
4- 3- 1- 1 اطلاعات موردنیازروش MRP
4- 3- 1- 2 اطلاعات تکمیلی سیستم خبره
4- 4 ملاحظات دیگردرمورد برنامه ریزی (برنامه ریزی صریع وضمنی)
4- 5 تعریف مسئله
فصل پنجم: نتیجه گیری وجمع بندی وپشتیبانی برای حرکتها بعدی
5- 1 بررسی سیستم خبره وپیشنهادات
5- 1- 1 توانایی های سیستم
5- 1- 2 موارد لازم جهت تکمیلی سیستم
5- 2 پیشنهاداتی برای شرکت
منابع ومأخذ
üدنیای اطراف ما از کل هایی به نام سیستم تشکیل شده است.üسیستمها خواصی دارند که صرفا ازجمع خواص اجزا تشکیل نمی شوند.üهدف سیستم تعیین کننده اجزاء مناسب و روابط مفید است.üمرز سیستم مجموعه اجزاء داخل سیستم را از اجزاء خارج سیستم جدا می کند.üمرز سیستم مفهومی مجرد است و با مرزهای اداری، حقوقی و یا جغرافیایی متفاوت است.üبرای درک پدیده های اطراف باید سیستم ها و روابط مناسب اجزاء و علل پدیده ها را در داخل مرزها جستجو کرد.
برای دانلود کل پاپورپوینت از لینک زیر استفاده کنید:
چکیده :
شناخت جرم و مجازات و نحوۀ اجرای آن به گونه ای که نتیجه بخش باشد و موجبات حفظ جامعه را در مقابل خطرات مجرمین فراهم کند از جمله مسائلی است که ذهن اکثریت افرادی که به نوعی مرتبط با این موضوع هستند را به خود جلب کرده.
در این میان تبیین جرم و تلاش در جهت تعیین مبانی آن و شناخت معیارها و اصول لازم برای جرم انگاری از زمان ظهور مکاتب حقوق کیفری تا حال حاضر می تواند نقش اساسی را در داشتن یک سیستم جنائی عالی داشته باشد.
تحقیق حاضر برای رسیدن به مجازات فایده مند، مجازات های اجتماعی را مدنظر قرارداده و در صدد بررسی قضازدائی به عنوان بهترین راهکار است به همین منظور به بررسی لایحه قضازدائی و حذف برخی عناوین مجرمانه که در 6 حوزه(زیست محیطی - امور پزشکی،بهداشتی ،درمانی ودامپزشکی- امور اقتصادی و دارا ئی- کار وامور اجتماعی ،حمل و نقل و نظام مهندسی معدن و ساختمان – ثبت اسناد واملاک وثبت احوال ) مطرح شده پرداخته ،عوامل توجیهی قضازدائی را عنوان کرده و در آخر اصلاح سیاست جنائی را پیشنهاد می کند.
فهرست مطالب
عنوان صفحه
مقدمه1
الف تعریف مسأله و سؤالهای اصلی تحقیق.1
ب)سابقه و ضرورت تحقیق2
پ)فرضیات تحقیق...2
ت)دلیل انتخاب موضوع2
ث)روش بررسی..2
ج)اصطلاحات و مفاهیم پایه (واژه شناسی)3
1)قانون.3
2)جرم...3
3)پدیده جنائی3
4)سیاست جنائی..3
5)قضازدائی3
6)جرم زدائی...4
7)کیفر زدائی...4
فصل اول : جرم انگاری
1 ـ 1 )جرم انگاری و هدف آن....6
1 ـ2 )جرم انگاری از دیدگاه مکاتب حقوق کیفری...6
1 ـ2 ـ1 )مکتب فایده اجتماعی...6
1 ـ 2 ـ 2 )مکتب عدالت مطلق...7
1 ـ2 ـ3 )مکتب کلاسیک..7
1 ـ2 ـ4 )مکتب تحققی7
1 ـ2 ـ5 )مکتب دفاع اجتماعی....7
1 )مکتب اثباتی انتقادی.7
2 )مکتب اصالت عمل کیفری.7
3 )دفاع اجتماعی ترکیبی....8
4 )مکتب نفی حقوق جزا...8
5 )مکتب دفاع اجتماعی نوین..8
6 )دفاع اجتماعی بر مبنای عدالت ترمیمی...8
1 ـ2 ـ6 )مکتب نئوکلاسیک9
1 ـ2 ـ7 )مکتب نئوکلاسیک جدید....9
1 ـ3 )منابع شرعی جرم انگاری... 9
1 ـ3 ـ1 )کتاب...9
1 ـ3 ـ2 )سنت....9
1 ـ3 ـ3 )اجماع..9
1 ـ3 ـ4 ) عقل یا قیاس.... 9
1 ـ 4 )مراجع داخلی جرم انگاری.. 10
1 ـ4 ـ 1 )قانون10
1 ـ4 ـ 2 ) آئین نامه....10
1 ـ4 ـ3 ) مراجع مکمل....11
1 ـ5 )علوم مرتبط با جرم زدائی.13
1 ـ5 ـ1 ) جامعه شناسی کیفری.13
1 ـ5 ـ2 ) جرم شناسی17
1 ـ5 ـ3 )روانشناسی جنائی...17
فصل دوم :راهکارهای نوین در عرصه سیاست جنائی
2 ـ 1 )راهکارهای قوه قضائیه در راستای بهبود بخشیدن به مشکلات قوه قضائیه....21
2 ـ 1 ـ1 )اصلاح ساختار نظام قضائی کشور.... 21
2 ـ 1 ـ2 )استفاده از تعدد قضات...21
2 ـ 1 ـ 3 )تخصصی کردن رسیدگی به دعاوی..22
2 ـ 1 ـ4 )تثبیت و توسعه شوراهای حل اختلاف و استفاده از روش داوری و حکمیت در
حل وفصل دعاوی.22
2 ـ 1 ـ5 )بالا بردن سطح علمی مراکز آموزش حقوقی و قضات23
2 ـ1 ـ 6 )بازنگری و اصلاح قوانین....23
2 ـ1 ـ7 )لایحه قضازدائی24
2 ـ2 )قضازدائی و جرم زدائی....25
2 ـ2 ـ1 )قضازدائی.26
2 ـ2 ـ2 )مفهوم قضا زدائی....26
2 ـ2 ـ3 )مفهوم قضازدائی در عمل.26
2 ـ2 ـ4 )قضازدائی و قانون اساسی....27
2 ـ2 ـ5 )قضازدائی و حقوق اداری28
2 ـ2 ـ6 )جرم زدائی...29
2 ـ2 ـ7 )مفهوم جرم زدائی..29
2 ـ2 ـ8 )انواع و کارکردهای جرم زدائی..29
2 ـ2 ـ 9 )جرم زدائی عملی.33
2 ـ2 ـ10 )نسبت جرم زدائی و قضازدائی....34
2 ـ2 ـ11 )جرم زدائی و قانون اساسی35
2 ـ2 ـ12)جرم زدائی و حقوق اداری.36
2 ـ2 ـ13 )نتیجه گیری...37
فصل سوم :دلایل توجیهی لایحه
مقدمه39
3 ـ1 )مقتضیات زمان و مکان...39
3 ـ1 ـ 1 )مقتضیات زمان و مکان در قلمرو حقوق کیفری...39
3 ـ2 )تورم کیفری45
3 ـ2 ـ1 )علل و افزایش جمعیت کیفری.45
3 ـ3 )قضازدائی راهی به سوی تعدیل قوانین کیفری..56
فصل چهارم: لایحه قضازدائی و حذف برخی عناوین مجرمانه از قانون
4 ـ1 )تقدیم لایحه قضازدائی به مجلس از سوی رئیس جمهور61
4 ـ2 )فرایند کار لایحه..63
4 ـ3 )ملاحظاتی درباره محتوی لایحه....64
4 ـ4 )مقدمه توجیهی65
4 ـ5 )کمیسونهای مربوطه..66
4 ـ6 )تفکیک حوزه ها و بررسی مواد:..66
4 ـ6 ـ1 )حوزه آلودگی هوا....66
4 ـ6 ـ2 )حوزه منابع طبیعی...69
4 ـ6 ـ3 )حوزه شکار و صید.72
4 ـ6 ـ4 )حوزه آب.75
4 ـ6 ـ5 )حوزه امور پزشکی ،بهداشتی ،درمانی و دامپزشکی..77
4 ـ6 ـ6 )حوزه کار و امور اجتماعی....91
4 ـ6 ـ7 )حوزه حمل و نقل.98
4 ـ6 ـ8 )حوزه مالیاتهای مستقیم و غیر مستقیم100
4 ـ6 ـ9)حوزه ثبت احوال...103
4 ـ6 ـ10 )حوزه ثبت اسناد.109
4 ـ7 )بررسی کلی لایحه115
4 ـ8 )اصلاح قوانین و تصحیح سیاست جنائی.118
4 ـ8 ـ1 )اقدام های پیشنهادی..119
4 ـ8 ـ2)نتیجه گیری.121
منابع و مأخذ ..123