ینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه24
فهرست مطالب
اندیشه سیاسی امام خمینی (ره)
شـرح حال
اندیشه سیاسی
منشأ و غایت حکومت
انواع حکومتها
* دمکراسی
* استبدادی (سلطنتی)
* حکومت اسلامی
گوهر اندیشه امام: ولایت فقهاء(دانشمندان صالح)
امّا چرا فقیه باید حکومت کند؟...
مقدمه
بنا به اعتراف تاریخ، همواره یک اندیشه سیاسی در اعصار گوناگونبرسرنوشت بسیاری از ملتها تأثیر داشته و چه بسا تغییرات اساسی درسرنوشت آنها ایجاد کرده است. امروزه نیز تأثیر عمیق اندیشه سیاسیامام خمینی بر سرنوشت بسیاری از ملتهای جهان ـ از بوسنی تا جنوبشرق آسیا و از آفریقای جنوبی تاافغانستان ـ آشکار و هویدا است.بنابراین در این نوشتار کوشش شده است که مطالبی از متون اصلیبزرگترین صاحب نظر سیاسی قرن بیستم در برابر دید و نظر علاقمندانقرار داده شود.
مطالب ذکر شده در این نوشتار در آمدی براندیشه سیاسی امام است،زیرا نتوانستهام در این مختصر به همه ابعاد اندیشه سیاسی امام بپردازم.به عبارت دیگر هدف از این کوشش این بوده است که دسترسیعلاقمندان به اندیشه سیاسی امام را امکانپذیر نمایم. البته این مطالبطوری انتخاب و تنظیم شده است که در ضمن مطالعه آنها آنپیوستگی متقابل که میان قسمتهای مختلف افکار امام وجود دارد بهخوبی درک میشود.
به هر کدام از عبارات نقل شده از امام، تفسیر روشن کنندهای به عنوانمقدمه و توضیح ملحق گردیده است؛ با این هدف که خواننده را دردرک مفهوم و اهمیت نظریههای مورد بحث یاری کند. البته نبایدتصور کرد که تفسیرهای ارائه شده از جامعیت و شمول کافی در موردمسائل مورد نظر برخورد دارند و تفسیرهای دیگری نمیتوان ارائهکرد.
در این نوشتار سعی شده است که مطالب مورد نظر امام دستهبندی شدهو یک طرح و الگوی جدید از نظام سیاسی مورد نظر امام ارائه شود کهنویسندگان دیگر ممکن است چندان توجهی به آن نکردهاند، به ویژهدر قسمت «نحوه تحقق نظام سیاسی اسلام» و «حدود اختیارات ولیفقیه» که چشمانداز جدیدی برای این دو مبحث ایجاد میکند.
با این مسائل شاید لازم نباشد که اطاله کلام داده شود. به هر حال هرخوانندهای استفاده خاصی ازاین مطالب خواهد داشت و مسلماً ازمطالعه این نوشتار نیز انتظار نمیرود که روشها و شیوههای مدیریتحضرت امام نصیب خواننده محترم شود زیرا این مسئله نوشتاردیگری را میطلبد.
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:6
فهرست مطالب
بسیج و بسیجی
شرکت خواهران در بسیج:
چرا به بسیج اهانت میشود:
خاطره ای از یک بسیجی:
بسیج و بسیجی
اگر بخواهیم مفهوم بسیج و بسیجی را در ادبیات انقلاب اسلامی جستجو کنیم، چاره ای جز بیان مراد حضرت امام (ره) از بسیج و بسیجی نداریم. در اندیشه امام(ره) بسیج نهادی است اجتماعی با ابعاد متعدد. در این نگرش بسیج دیگر صرفاً سازمانی نظامی نیست که فقط در زمان جنگ و برای دفاع در مقابل دشمن شکل گرفته باشد، بلکه نهادی است وسیع و پاسخگوی نیازهای اساسی و حیاتی جامعه و با اجزای دیگر نظام، چنان هماهنگی و پیوند دارد که انفصال آن جز با انحلال جامعه اسلامی متصور نیست. بسیج در صورتی می تواند نهادی جامع و شامل جهات متعدد و پایدار شناخته شود که نیازهای دایمی و باورها و ارزش های فرهنگی پدید آورنده آن به روشنی تعریف شوند، این نیازها ممکن است اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و یا نظامی باشند. به فرموده امام(ره) « بسیج شجره طیبه و درخت تناور و پر ثمری است که شکوفه های آن بوی بهار وصل و طراوت یقین و حدیث عشق می دهد، بسیج مدرسه عشق و مکتب شاهدان و شهیدان گمنامی است که پیروانش بر گلدسته های رفیع آن، اذان شهادت و رشادت سر داده اند. بسیج میقات پا برهنگان معراج اندیشه پاک اسلامی است که تربیت یافتگان آن، نام ونشانی در گمنامی و بی نشانی گرفته اند.»(1) از دیدگاه امام بسیجی کسی است که در عمل علاقه خود را به پیشرفت و حفظ و گسترش اقتدار نظام اسلامی و شأن و حیثیت ملت مسلمان نشان دهد. یعنی بسیجی بودن معیار و ملاکی است که بر اساس آن میزان تعهد اعضای آن به اصول و آرمان های انقلابی سنجیده می شود.
اسناد بدست آمده از لانه جاسوسی و اظهارات صریح حکام امریکایی مردم و رهبران کشور و بویژه حضرت امام را با این حقیقت آشکار مواجه ساخت که احتمال مداخله نظامی امریکا و هجوم وی به جمهوری اسلامی، امری بعید و غیرممکن نبوده و با توجه به سوابق این کشور در جهان لزوم آمادگی مردم جهت مقابله و رویارویی را در کوتاهترین زمان ممکن آشکار می ساخت.
بر این اساس امام امت در پنجم آذرماه سال 58، یعنی در مدتی کمتر از یک ماه بعد از انقلاب دوم، فرمان تاریخی تشکیل بسیج را صادر فرمودند:
یک مملکت بعد از چند سالی که بیست میلیون جوان دارد باید بیست میلیون تفنگدار داشته باشد و بیست میلیون ارتش داشته باشد و یک چنین مملکتی آسیب پذیر نیست و مردم دلسوخته و مسلمان پاکباخته که دل در گرو عشق به انقلاب و هدفهای والای آن داشتند، با آمادگی و قصد و اراده خلل ناپذیر جهت پاسداری از دستاوردهای انقلاب گروههای مقاومت مردمی را درپایگاههای بسیج و در آن زمان در مساجد سراسر کشور تشکیل دادند.
اولین تجربه آنها به صورت عملی یاری رساندن به سپاه و کمیته در قالب رویارویی با ضدانقلاب و خنثی سازی توطئه های آنها بود و از این راه نقش موثری در خدمت به انقلاب و اهداف الهی آن هم نشان دادند.
با هجوم و تجاوز ارتش عراق به کشور اسلامیمان در شهریور 59 این اعتقاد که یک سازماندهی جهت تشکیل بهتر نیروهای مردمی بوجود آید، قوت گرفت و از آن پس نیروهای مردمی صاحبان اصلی انقلاب اسلامی جهت حضور گسترده در جبهه گروه گروه به بسیج ملحق گردیدند و عملیاتهایی چون طریق القدس، حصر آبادان، فتح المبین، ثامن الائمه و الفجر 8 ، کربلای 5 و .... از دستاوردهای عظیم این تشکل الهی بود.
اگر امروز توفیق این را داشته ایم که کشور اسلامیمان و ملت سلحشور آن را از گزند نابکاران و نااهلان تاریخ حفظ کنیم به یمن حضور گسترده بسیج بوده و لاغیر. چنان که رهبر فقید انقلاب اسلامی حضرت امام (قدس سره) فرمودند:
رحمت و برکات خداوند بر بسیج مستضعفان که بحق پشتوانه انقلاب است.
آری رزمنده بسیجی، ضمن توان رزمی بسیار بالا در نبرد نامنظم، جنگجوی قابلی دردفاع منظم بحساب می آید تا حدی که سلاحهای سنگینی چون توپ و تانکهای پیش رفته را به حرکت در آورده و روبروی دشمن قرار داده. هدف از تشکیل واحد بسیج مستضعفین ایجاد توانایی های لازم در کلیه افراد معتقد به قانون اساسی و اهداف انقلاب اسلامی به منظور دفاع از کشور، نظام جمهوری اسلامی و همچنین کمک به مردم به هنگام بروز بلایا و حوادث غیرمترقبه یا هماهنگی مراجع ذیربط می باشد. بسیج جایگاهی ملکوتی است. مکانی برای درس چگونه زیستن انسانها، جایگاه عشق و صفا و صمیمت و در یک کلام، شهید جبهه ها و قهرمان یا مظلوم پشت جبهه هاست. بیش از یکسال از صدور فرمان امام خمینی (رحمة الله علیه) مبنی بر تشکیل بسیج نگذشته بود که رژیم بعثی عراق در تحقق اهداف پلید نظام سلطه جهانی، هجوم همه جانبه خود را به میهن اسلامی ما آغاز کرد.
خلاصه کتاب درس هایی از وصیت نامه امام خمینی
| تعداد نکات : ۲۳۶
| تعداد صفحات خلاصه : ۲۸
| مربوط به دانشگاه پیام نور و دانشگاه های سراسری
| نویسنده : سید محمد شفیعی مازندرانی
| ناشر : نشر معارف
درس اول : درباره وصیت نامهدرس دوم : ولایتدرس سوم : تشیعدرس چهارم : بزرگداشت حماسه عاشورادرس پنجم : علم و دیندرس ششم : دین و سیاستدرس هفتم : ولایت فقیهدرس هشتم : احیا و اجرای احکام اسلامدرس نهم : تعلیم و تهذیبدرس دهم : آزادی معقولدرس یازدهم : حفظ وحدت و یکپارچگیدرس دوازدهم : اصول مالکیت اسلامیدرس سیزدهم : استقلال و خودکفاییدرس چهاردهم : تحقق عدالت اجتماعیدرس پانزدهم : حمایت از مستضعفانفلسفه سیاسی امام خمینی با نگرش تطبیقی با قرآن
هستىشناسى سیاسى از منظر قرآن کریم و امام خمینى
مقدمه. 2
سوالات تحقیق. 2
چارچوب مفهومی. 2
انواع پدیده های عالم. 2
پدیدههاى مکانیکى: 3
پدیدههاى ارگانیکى: 3
سوپر ارگانیک: 3
سه لایه باورهای انسان. 4
سطح یا صورت ایدئولوژیک: 4 صورت و سطح ایدئولوژیک و رفتارى: 5 صورت و سطح ایدئولوژیک، رفتارى و مادى: 5هستی شناسی قرآنی دیدگاههای امام خمینی. 6
مبدأ هستى 7
هدایت و رهبرى الهى 15
مقدمه سوالات تحقیق
مدلول مفهومى همچون «هستىشناسى» چیست؟ آیا یک نوع «هستىشناسى» وجود دارد یا مىتوان از هستىشناسىهاى متنوع و متعدد سخن گفت؟ در صورتى که پاسخ مثبت است، هستىشناسى متفکران چه تأثیرى در آموزهها و رفتارهاى سیاسى آنان دارد؟ اگر هستىشناسى هر متفکر در اندیشه و عمل سیاسى او تأثیر دارد، میزان این تأثیر گذارى چقدر است؟ اصولًا چرا هستى شناسهاى متفاوت وجود دارد و به چه دلیل هستىشناسىهاى متفاوت اندیشهها، آرا و اعمال متفاوت را نتیجه مىدهد؟
پرسشهاى مذکور، برخى از مهمترین سؤالهایى است که در این مقاله درباره آنها به بحث مىپردازیم؛ همچنین دیدگاههاى حضرت امام را در این باره جویا مىشویم. براى تمهید بحث ذکر مقدمهاى ضرورى است، که بسان چارچوبى نظرى مىتواند مباحث این مقاله را تحمل نماید.
چارچوب مفهومی انواع پدیده های عالم
از پدیدههاى عالم طبقهبندىهاى مختلفى صورت گرفته است، بدون ورود به این طبقهبندىها، فقط از منظرى که براى تحقیق حاضر کاربرد داشته باشد، به این بحث مىپردازیم. از منظر بحث حاضر پدیدههاى عالم در سه گروه طبقهبندى مىشود:
پدیدههاى مکانیکى:به پدیدههایى گفته مىشود که از یک یا چند عامل فیزیکى- شیمیایى تشکیل یافتهاند. در شناخت این پدیدهها اختلاف نظر کمتر پیش مىآید.
پدیدههاى ارگانیکى:به پدیده هایى اطلاق مىشود که علاوه بر عامل یا عوامل فیزیکى- شیمیایى، از عامل حیات و زندگى نیز برخوردارند. در شناخت این نوع پدیدهها نیز اختلاف نظر چندانى وجود ندارد و اگر هم اختلافى باشد، براى زندگى اجتماعى سرنوشتساز نخواهد بود.
سوپر ارگانیک:سوپر ارگانیکها پدیده هایى هستند که علاوه بر عوامل فیزیکى و حیاتى، واجد عامل جدیدى هستند به نام عامل «معنا». از آنجا که عامل «معنا» از منظر ارزشها، فرهنگها و انسانهاى مختلف متفاوت مىشود، پدیدههاى سوپر ارگانیک داراى معناى گوناگون بوده و گاهى اوقات متعارض و متضاد خلق مىشوند. اختلاف نظر و اختلاف برداشت در این نوع از پدیدهها فراوان است، ضمن اینکه هر نوع اختلافى در این عرصه چه بسا از سطح «اختلاف» بگذرد و به سطح «خصومت» برسد. جنگهاى دینى، مذهبى، قومى، سیاسى و ... تماماً بر چنین شکافهایى قرار دارد. به پدیدههاى دسته سوم پدیدههاى اجتماعى- فرهنگى نیز گفته مىشود؛ به تعبیرى هر پدیدهاى که بتواند اندیشه و معنایى را «تجسّم» و «عینیت» ببخشد و بر پدیدهاى جسمانى یا زیستشناختى افزوده شود، پدیده اجتماعى- فرهنگى نامیده مىشود. براى مثال وقتى عامل معنا به یک «کاغذ» افزوده مىشود، آن کاغذ تبدیل مىشود به اسکناس، کتاب مقدس و یا هر نوع برگه بهادار و یا سندى که از وضعیت کاغذ بودن او را بیرون مىکند. همین عامل باعث مىشود که انسان در رفتار خود نسبت به آن کاغذ برخوردار از عامل معنا، به گونه ویژهاى عمل نماید. پارچهاى که تبدیل به پرچم مىشود، زمینى که براى مسجد یا کلیسا اختصاص مىیابد، زمانى که مهر شب قدر یا عید فطر بر آن مىخورد، مردهاى که گفته مىشود یک رهبر دینى یا سیاسى است، انسانى که از مقام دینى یا دنیایى برخوردار است، تمام اینها از عامل معنا برخوردارند. مشکل انسانها این است که با معنا بخشىهاى متفاوت روبهرو هستند و نوعاً مردم جوامع مختلف از اعتبار بخشىهاى یکدیگر برخوردار نیستند. پرسش اصلى این است که منبع و مأخذ معنا بخشى انسان چیست؟ یک پاسخ ساده این است: «ایدئولوژى» و «نظام باورها»؛ باورهاى انسانها ممکن است منشأ وحیانى و الهى داشته باشد، یا منشأ غیر الهى و غیر وحیانى.
سه لایه باورهای انسانباورهاى ما انسانها، چه از منشأ الهى برخوردار باشد و چه از منبع غیر الهى تغذیه شود، مىتواند از سه سطح و صورت بهرهمند شود و یا به عبارت دیگر مىتواند سه لایه داشته باشد:
1. سطح یا صورت ایدئولوژیک:این سطح مربوط به مجموعه معناها، ارزشها و هنجارها به صورت اعتقاد و در ظرف وجود ذهنى است؛ به عنوان مثال این که یک انسان شهادتین بگوید و آموزههاى اسلامى را به عنوان مجموعهاى از آموزههاى حق بپذیرد.
2. صورت و سطح ایدئولوژیک و رفتارى:وقتى افراد و گروهها ایدئولوژى را در اعمال روزانه خود به کار مىگیرند، صورت ایدئولوژى و صورت رفتارى توأماً به اجرا در مىآید. طبق مثال بالا، فرد تازه مسلمان شده نماز بخواند، روزه بگیرد و سایر عبادتها و وظایف دینى خویش را انجام دهد.
3. صورت و سطح ایدئولوژیک، رفتارى و مادى:هنگامى که محملهایى مادى ایدئولوژىها را تجسم و عینیت بخشند، شکل مادى ایدئولوژى نیز محقق شده است؛ مانند ساختن مسجد براى برگزارى نماز.[1]
نتیجه آن که تمام فرهنگ و ارزشهاى هر گروه، شخص و یا قومى از سه صورت خارج نیست: صورت ایدئولوژیک، صورت رفتارى و صورت مادى. بدیهى است که کاملترین صورت وقتى است که هر سطح و لایه حضور داشته باشند، در حالى که در بسیارى از موارد اینگونه نیست؛ مثلًا در میان مسلمانان، مسیحیان و پیروان سایر ادیان برخى فقط از دینشان باور سطحى و وجود ذهنى را پذیرفتهاند و برخى عمل شخصى خود را نیز با تعالیم دینى خود تطبیق مىدهند، در حالى که عده کمى براى تحقق عینى آنها در قالب یک تمدّن و اجتماع مدنى فعالیت مىکنند.
هنگام صحبت از هستىشناسى، لازم است به چارچوب نظرى گفته توجه داشته باشیم؛ کسى که به هستى همچون مخلوق خداوند متعال مىنگرد، از نظر منطقى، در مقایسه با کسى که نگاهى مادى به هستى دارد باید از رفتارها و محملهاى مادى متفاوتى بهرهمند باشد. هرچند از نظر عملى، ممکن است میان اندیشهها و وجودهاى ذهنى با اعمال و وجودهاى خارجى ملازمه و سنخیت وجود نداشته باشد، این مسئله حکایت از این دارد که انسانها از محتواى باطنى متفاوتى برخوردارند، غرایز، فطریات، احساسات، شناختها، ارزشها و خرافات از موارد مهمى هستند که محتواى باطنى عموم انسانها را تشکیل مىدهند. گاهى احساسات، جا را براى ارزشها تنگ مىکند، غرایز مسیر فطریات را تغییر مىدهد و .... «1»
فیلسوفان سیاسى، مبنایى و به صورت نظرى سخن مىگویند. بررسى عینى و تاریخى کار جامعه شناسان، تاریخ نگاران و سایر دانشمندان علوم تجربى است.
هستی شناسی قرآنی دیدگاههای امام خمینی
با توجه به آنچه آمد، دیدگاه حضرت امام رحمه الله در نگاهى تطبیقى با آیات قرآن چون محور پرسشهاى اصلى هستىشناسى ارائه مىشود. به منظور توقیف و کنترل بحث، ضمن استفاده از چارچوبهاى نظرى پیش گفته، از آموزههاى فلاسفه در بحث حرکت و ارکان آن، استفاده خواهیم کرد. با این حساب پرسش از مبدأ، رهبرى و مقصد و معاد، پرسشهاى عمده و اصلى ما خواهد بود.
مبدأ هستى
امام خمینى در نامهاى که به گور باچف، آخرین رئیس جمهور اتحاد جماهیر شوروى، نوشت از دو جهان بینى مادى و الهى سخن گفته و سعى نموده است تا گورباچف را به تأمل در جهان بینى الهى و پذیرش آن وادار نماید. در همین نامه ویژگى اصلى جهان بینى الهى در اعتقاد آن به خدا و دو جهان غیب و شهود دانسته شده است:
[آقاى گورباچف] بار دیگر به دو جهان بینى مادى و الهى بیندیشید مادّیون معیار شناخت در جهان بینى خویش را حس دانسته و چیزى را که محسوس نباشد، از قلمرو علم بیرون مىدانند و هستى را همتاى ماده دانسته و چیزى را که ماده ندارد، موجود نمىدانند. قهراً جهان غیب مانند وجود خداوند تعالى و وحى و نبوت و قیامت را یکسره افسانه مىدانند، در حالى که معیار شناخت در جهان بینى الهى اعم از «حس و عقل» مىباشد ... لذا هستى اعم از غیب و شهادت است و چیزى که ماده ندارد، مىتواند موجود باشد
[1] - (1). براى مطالعه بیشتر نک: علامه طباطبائى، اصول فلسفه و روش رئالیسم، ج 4، با پاورقىهاى مرتضى مطهرى، و پ، 1، سوروکین، نظریههاى جامعهشناسى و فلسفههاى نوین تاریخ، ترجمه دکتر اسداللَّه (امیر) نوروزى، بخش دوم کتاب
پایان نامه کارشناسی ارشد الهیات
گرایش فقه و مبانی حقوق اسلامی
121 صفحه
چکیده:
امر به معروف و نهی از منکر، از ارکان اسلام و ستون خیمه دین ماست که بدون آن، دیگر احکام فرصت ظهور و بروز شایسته را نخواهند یافت. این اصل، شاه کلید رسیدن به مدینه فاضلهای است که آرمان پیشوایان ما بود. از نظر قرآن کریم، مسلمین در صورتی که به این وظیفه عمل کنند، بهترین امت ها هستند.
امر به معروف و نهی از منکر، وظیفه ای همگانی است و در صورتی که هرکس سکوت کند به انتظار اینکه دیگری امر به معروف و نهی از منکر نماید و در نتیجه هیچکس قیام نکند، چنین قومی باید منتظر عذاب الهی باشد. امر به معروف و نهی از منکر از احکام ضروری اسلام است که در نصوص دینی مورد تأکید فراوان قرارگرفته است. آیت الله خویی و امام خمینی، امر به واجب ونهی از حرام را واجب و امر به مستحب و نهی از مکروه را مستحب میدانند، و مراتب امر به معروف و نهی از منکر را شامل مراتب قلبی، زبانی و اقدامات عملی میدانند ولی در خصوص شرایط امر به معروف و نهی از منکر در دو شرط احتمال تأثیر و عدم مفسده اختلاف نظر دارند.
در این پایان نامه به بررسی دیدگاههای امام خمینی (ره) و آیت الله خویی در خصوص امر به معروف و نهی از منکر میپردازیم.
واژهی های کلیدی: امربه معروف، نهی از منکر، امام خمینی، آیت الله خویی