جهانی شدن و چالشهای فراروی مدیران
مقدمه
امروزه درحال گذر از جامعه صنعتی و ورود به جامعه اطلاعاتی هستیم. بشر امروز، هزاره سوم را درحالی آغاز کرد که پیشرفتهای اعجاب آور علمی و فنی وی را احاطه کرده است. فناوری اطلاعات بنیانهای جامعه صنعتی را سست کرده تا ستونهای جامعه اطلاعاتی را برپا کند.
همانگونه که گذر از عصر کشاورزی و ورود به عصر صنعت، چالشها و مشکلاتی را برای بشر به وجود آورد گام نهادن به عصر اطلاعات نیز برای بشر چالش زا خواهد بود اما این بار بشر می بایست با چالشهای عمیق تر و قدرتمندتر دست و پنجه نرم کند. عصر اطلاعات نیازمند سرعت، انعطاف پذیری، نوآوری و... است و سازمانهای این دوره نیز باید بدین موضوع توجه کنند.
تنها عامل موفقیت سازمان در عصر اطلاعات کارکنان و مدیران آن هستند. مدیران این دوره نیازمند هوشمندی، تخصص و دید وسیعتری برای مقابله با چالشهای فراروی خود خواهند بود.
در این مقاله سعی شده است تا با شناسایی و تشریح این چالشها، مدیران را هرچه بیشتر با این چالشها آشنا ساخته و به آنها در رویارویی با این چالشها کمک کند.
تعداد صفحات: 17
فرمت فایل: ورد قابل ویرایش
تعداد صفحات: 45
مقدمه :
مدیریت منابع انسانی شامل دو حیطه بسیار وسیع است : مدیریت پرسنلی و وظایف توسعه ای هدف اصلی ، پاسخگویی به سوالات اساسی پیرامون توجه به اهمیت منابع انسانی از جنبه جهانی است . مدیران ارشد چگونه قادرند یک گروه مدیریتی با فرهنگ مختلط را تربیت کند ؟ نیروی انسانی در مدیریت مذاکرات و اقدامات بین اللملی چه نقشی را بازی می کنند؟
بهترین شیوه آموزش مشارکت گروهی با فرهنگ مختلط چیست ؟
محیط بین المللی به سرعت درحال تغییر است هیچ چیز ثابتی وجود ندارد ، عواملی که دیروز سبب موفقیت بودند ممکن است در دنیای فردا سبب شکست شوند . رهبران کنونی باید برای ایجاد مدلهای نوین مدیریتی مسئولیتی به عهده بگیرند ، چرا که بسیاری از فرضیاتی که مطابق آنها عمل می کردند در حال منسوخ شدن است . رقابت بین اللمللی ونیاز به تجارتی کار آمد در عرصه فراملیتی سبب شده است تا بسیاری از سازمانها ودولتها بیش از پیش به نگرش جهانی وتغییرات فرهنگی متاثر از آن توجه کنند .
تغییرات سریع تکنولوژی باعث تغییر در بعد زمان شده اند . سرعت وکیفیت پاسخگویی به نیازهای مشتریان جهانی ، تا حد زیادی روی تعیین برنده بعدی درعرصه تجارت ، اثر گذاشته اند . پیشرفت فنون تکنولوژیک در سطح جهانی بیش از هر دوره ای در تاریخ بشری است .
در عرصه فعالیتهای اقتصادی جهان ، رقبای قدرتمند جدیدی در حال ظهورند . شرایط رقابتی جهانی به زودی ا زبین المللی شدن شرکتهای خدماتی تاثیر می پذیرد وتا حد زیادی باعث پیشرفت ظهور تکنولوژیهای چند ملیتی خواهند شد .
جهانی شدن به پذیرش این نکته اشاره دارد که گوناگونی فرهنگ بر سبک وسیاق مدیریت اثر می گذارد ، به مزایای رقابتی شرکتهای جهانی کمک می کند ونیز هر چند ممکن است بطور تئوریک جهانی شدن کار آمد همزمان با استفاده از تئوریهای مدیریتی متناقض به نظر برسند ، اما سبب یافتن نگرشهای کارآمد مدیریتی می شوند .
ماهیت مدیریت منابع انسانی
مدیریت منابع انسانی را شناسایی ، انتخاب ،استخدام ،تربیت و پرورش نیروی انسانی به منظور نیل به اهداف سازمان تعریف کرده اند . (Wendel , 1986 , p4) منظور از منابع انسانی یک سازمان ، تمام افرادی است که در سطوح مختلف سازمان مشغول بکار هستند و منظور از سازمان تشکیلات بزرگ یا کوچکی است که قصد و نیت خاصی و برای نیل به اهدافی مشخص بوجود آمده است . مدیریت منابع انسانی دارای وظایفی کاملاً تخصصی است که نقش مهمی در موفقیت نهایی سازمان دارد . اما از آنجا که سازمان بست انسان طراحی و اداره می شود و انسانهای شاغل در کل سازمان موضوع اصلی مدیریت منابع انسانی هستند ، مسائل نیروی انسانی نمی تواند فقط به یک حوزه تخصصی محدود شود . در نتیجه تصمیمات و عملکرد مسئولان امورد پرسنلی ، در کلیه سطوح سازمانی و به تبع آن در عملکرد کلی سازمان تأثیر می گذارد . با وجود اهمیت آشکار مدیریت منابع انسانی همیشه ابهامات و سوء تعبیرهایی درباره ماهیت واقعی ، نقش و وظیفه دقیق آن وجود داشته است . یکی از دلایل این امر ، جدید بودن این وظیفه نسبت به سایر وظایف است . دلیل دوم و مهمتر اینکه انسان موجودی زنده است . که قادر به تفکر ، قضاوت و تصمیم گیری است و ماده ای بی جان نیست که براحتی در دست دیگران شکل گیرد . به همین جهت خواسته ها ، اهداف و آمال نیروهای شاغل همیشه موافق یا همسو با اهداف سازمان نیست . مقاومت کارکنان در مقابل تصمیماتی که درباره آنها گرفته می شود منشاء دشواریها و تنشهایی است که در امر اداره و کنترل انسانها وجود دارد . به همین دلیل ، دانشمندان علوم انسانی هرگز نتوانسته اند واکنشها و رفتارهای انسان را طبق فرمول یا مدل خاصی ،بطور دقیق پیش بینی کنند . علاوه بر ویژگیهای فردی و شخصیتی انسان ، مسائلی که تجمع انسانها ، پیدایش گروهها و در نتیجه ،رفتار گروهی به وجود می آورد ، بر پیچیدگی موضوع افزوده ، اداره و کنترل انسانها را در سازمان به مراتب دشوارتر می سازد . (سعادت ، 1375 ، ص 2)
وظایف مدیریت منابع انسانی
فهرست زیر از جمله مهمترین وظایف مدیریت منابع انسانی در سازمان است .
ـ نظارت بر استخدام در سازمان به طوری که این امر در چهارچوب قانون و مطابق با قوانین و مقررات انجام گیرد و حق و حقوق قانونی متقاضیان شاغل پایمال نگردد .
ـ تجزیه و تحلیل مشاغل به طوریکه ویژگیهای هر یک مشخص و معین گردد .
ـ برنامه ریزی برای تأمین نیروی انسانی مورد نیاز سازمان .
ـ کارمند یابی ، یعنی شناسایی کسانی که شرایط کافی را برای استخدام در سازمان دارا هستند .
ـ انتخاب و استخدام بهترین و شایسته ترین نیروهای ممکن برای تصدی مشاغل در سازمان .
ـ طراحی وتنظیم برنامه هایی که ورود کارکنان جدید به سازمان را تسهیل و به ایشان کمک می کند تا جایگاه صحیح سازمانی و اجتماعی خود را در آن بیابند .
ـ آموزش کارکنان ـ تربیت مدیر ـ طراحی سیستم ارزیابی عملکرد کارکنان .
ـ طراحی سیستم پاداش ـ طراحی سیستم حقوق و دستمزد ـ وساطت میان سازمان و سندیکاهای کارگری .
ـ طراحی سیستمی برای رسیدگی به خواسته ها یا شکایات کارکنان ـ طراحی سیستم بهداشت و ایمنی محیط کار .
ـ طراحی سیستم انضباط . (سعادت ، 1375 ،ص 4)
فرآیند نظام مدیریت منابع انسانی شامل چهار زیر مجموعه می باشد :
الف : نظام جذب ، تأمین و تعدیل منابع انسانی
ب : نظام پرورش و آموزش و یا به تعبیر کلی بهسازی منابع انسانی
ج: نظام حفظ و نگهداری منابع انسانی
د : نظام بکار گیری و استفاده موثر از منابع انسانی
در این پژوهش با توجه به ارتباط موضوع و تحدید مسئله صرفاً به نظام برنامه ریزی و تأمین منابع انسانی و نظام حفظ و نگهداری منابع انسانی پرداخته می شود .
مدیریت منابع انسانی جهانی برای تربیت و مدیریت بر پرسنلی که د ربخشهای استراتژیک و عملیاتی با تناقضاتی مواجه هستند ونیز برای کسانی که توانایی مدیریت کردن بر فرهنگهای گوناگون را دارند ، قالب سازمان یافته مناسی ارائه می کند .
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه47
فهرست مطالب
مقدمه
فصل اول
جهانی شدن:
الف: پیامدهای جهانی شدن از دیدگاه برخی نویسندگان:
ب: نتیجة موارد ذکر شده:
فصل دوم:
هویت ملی
الف: تأثیرات عمده جهانی شدن بر هویت ملی:
ب: رابطة فرهنگ و هویت:
د: هویت در علوم سیاسی:
چهار بحران دیگر: بحران مشروعیت، مشارکت، نفوذ و توزیع).
الف: تحول تاریخی هویت ایرانی:
نوع تعامل و در نهایت تطابق با جهانی شدن بدون تردید مهم ترین چالش کشورهای در حال توسعه در نظام بین الملل فعلی است. این پدیده پیچیده که در دو دهة گذشته تمامی حوزه های اقتصادی، تجاری، مالی، صنعتی و فن آوری را تحت الشعاع خود قرار داده است هم اکنون مقتضیات و مناسبات جدیدی در عرصه های اجتماعی، فرهنگی و حتی سیاسی نیز به همراه آورده است. اگر جهانی شدن را فرآیندی تلقی کنیم که از چند قرن گذشته آغاز شده و هم اکنون در مراحل تکاملی خود قرار دارد طبعاً می توانیم آن را غیر برنامه ریزی شده ولی هدایت شده تفسیر کنیم. کشورهای صنعتی در طی این مدت و به صورت تدریجی سعی کرده اند یک سیستم قاعده مند جهانی ایجاد کنند و اقتصاد و سرمایه داری را از جغرافیای غرب به کل نظام بین الملل تسری بخشند. فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، چنین تحرک و عزم کشورهای صنعتی را نیرویی نوین بخشید و به جهاتی تر شدن این فرایند مساعدت کرد. کشورهای مهم و مستقل در حال توسعة جهان مانند چین، هند و برزیل که از حساسیتهای جدی حاکمیت و استقلال ملی برخوردارند در طی دو دهه گذشته
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب *
فرمت فایل :Word (قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه:29
فهرست مطالب :
تعریف جهانیشدن
ابعاد جهانیشدن
بُعد اقتصادی
علل جهانیشدن اقتصاد
گسترش تجارت رشد سرمایهگذاریهای خارجی نهادینهشدن بازارهای مالی
آثار جهانیشدن اقتصاد
گفتار یکم: آثار مثبت جهانیشدن اقتصاد
افزایش رقابت در سطح اقتصاد بینالملل انتقال تکنولوژی و بهبود استاندارد زندگی تقسیم کار بهتر بهرهگیری از مزیّتهای نسبی
گفتار دوم: آثار منفی جهانیشدن اقتصاد
بحرانهای اقتصادی وخیمتر شدن وضعیّت محیط زیست جنگ فقر و غناأ. صفبندیهای جدید
ب. تغییر وظایف دولت
ج. بیوطنشدن سرمایه
د. تشکیل دولت جهانی
مقدمه
تعریف جهانیشدن
جهانیشدن، واژهای رایج در دهة 90 است که به عنوان روندی ازدگرگونی که از مرزهای سیاست و اقتصاد فراتر میرود و علم، فرهنگ و شیوةزندگی را نیز در بر میگیرد، استفاده میشود. جهانیشدن پدیدهای چند بُعدیو قابل تسرّی به جنبههای گوناگون اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، حقوقی،فرهنگی، نظامی و فنآوری و همچنین عرصههای دیگری چون محیط زیستاست.
هیچ اتّفاق ِنظری بین دانشمندان در مورد تعریف دقیق جهانیشدن، یاتأثیر آن بر زندگی و رفتار ما وجود ندارد. برخی از دانشمندان کوشیدهاندجهانیشدن را به عنوان مفهومی اقتصادی تعریف کنند؛ در حالی که جمعیدیگر به تبیین این مفهوم در چارچوب کلّ تحوّلات فرهنگی، سیاسی،اقتصادی و زیستمحیطی اخیر پرداختهاند. میتوان تعاریف ارائه شده را بهدودستة کلّی تقسیم کرد. دستة اوّل، جهانیشدن به معنای عام را در نظر دارندو دستة دوم تنها به جهانیشدن اقتصاد اشاره دارند. تعاریف زیر وابسته بهدستة اوّل هستند:
مک گرو، میگوید:
جهانیشدن، عبارت است از برقراری روابط متنوّع و متقابل بین دولتها وجوامع که به ایجاد نظام جهانی کنونی انجامیده است و نیز فرآیندی که ازطریق آن، حوادث، تصمیمات و فعالیتها در یک بخش از جهان، میتواندپیآمدهای مهمی برای سایر افراد و جوامع در بخشهای دیگر کرة زمینداشته باشد.
از نظر گیدنز، جهانیشدن این گونه تعریف میشود:
تشدید روابط اجتماعی در سراسر جهان که مکانهای دور از هم را چنان بههم مرتبط میسازد که رخدادهای هر محل، زادة حوادثی است که کیلومترهادورتر به وقوع میپیوندد.
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:28
فهرست مطالب:
«جهانی شدن و فرهنگ»
فرهنگ در میان ایرانیان
هویت ملی از دیدگاه جامعه شناسی به مثابه نوعی احساس تعلق عاطفی نسبت به اجتماع است که موجب وحدت و انسجام ملی شده و دارای ابعاد مختلف مادی، فرهنگی و روانی است که سبب تفاوت جوامع از یکدیگر می شود. اما در عصر حاضر که جهانی شدن به صورت فراگردی وسیع و گسترده در عرصه های مختلف سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، مرزهای ملی را در می نوردد و به عنوان واقعیتی در حال تکوین و تکامل، زمان و مکان را به یکدیگر نزدیک می کند، هویت ملی چه وضعیتی خواهد داشت؟ آیا یکسان سازی و ادغام فرهنگ های بومی و محلی در فرهنگ جهانی، موجب از خود بیگانگی فرهنگی کشورهای جهان سوم می شود و یا اینکه جهانی سازی نه تنها به تضعیف هویت ملی منجر نمی شود بلکه درصدد شکل دهی به آن بر اساس تعامل مبتنی بر هم جوشی فرهنگها و خارج ساختن آن از حالت تنگ و متضاد نژادی و قومی است؟ برای پاسخ به این سؤالها با دکتر نعمت ا... فاضلی، استاد انسان شناسی و مطالعات فرهنگی دانشگاه علامه طباطبایی و عضو پژوهشگاه مطالعات آفریقا و شرق دانشگاه لندن گفتگویی انجام داده ایم که در پی می آید...
** هویت مفهومی بسیار سیال و از جمله مفاهیم تفسیری در حوزه علوم انسانی و اجتماعی است و با توجه به اینکه از چه منظر، گفتمان یا سنت فکری به این مفهوم نگاه کنیم تعابیر مختلفی می توان از آن ارایه داد، علت این مسأله هم از یک سو به لایه های مختلف هویت و از سوی دیگر به تفاوتهای گفتمانی نوشته های علمی و فکری برمی گردد. به عنوان مثال، روان شناسان بیشتر با لایه فردی هویت سر و کار دارند در حالی که جامعه شناسان و متخصصان فرهنگی حوزه کارشان هویت جمعی است و این دو سطح تمایز بین هویت فردی و جمعی در توضیح مفهوم هویت در هر شکل آن که باشد، مؤثر است.