دانلود مقاله قیصر امین‏پور

 

 

زندگینامه

 



قیصر امین‏پور متولد دوم اردیبهشت 1338 دزفول است .وی تحصیلات ابتدایی و متوسطه خود را در گتوند و دزفول به پایان برد سپس به تهران آمد و دکترای خود را در رشته زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه تهران در سال 1376اخذ کرد. وی فعالیت هنری خود را از حوزه اندیشه و هنر اسلامی در سال 1358 آغاز کرد .

 

در سال 1367 سردبیر مجله سروش نوجوان شدو از همین سال تاکنون در دانشگاه الزهرا و دانشگاه تهران به تدریس اشتغال دارد.

 

در سال 1382 نیز به عنوان عضو فرهنگستان ادب و زبان فارسی انتخاب شد.
اولین مجموعه شعرش را با عنوان "تنفس صبح" که بخش عمده آن غزل بود و حدود بیست قطعه شعر آزاد؛ از سوى انتشارات حوزه هنرى در سال 63 منتشر کرد و در همین سال دومین مجموعه شعرش "در کوچه آفتاب" را در قطع پالتویى توسط انتشارات حوزه هنرى وابسته به سازمان تبلیغات اسلامى به بازار فرستاد.

 

در سال 1365 "منظومه ظهر روز دهم" توسط انتشارات برگ وابسته به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى به بازار مى‏آید که شاعر در این منظومه 28 صفحه‏اى ظهر عاشورا، غوغاى کربلا و تنهایى عشق را به عنوان جوهره سروده بلندش در نظر مى‏گیرد. سال 69 برگزیده دو دفتر تنفس صبح و در کوچه آفتاب با عنوان »گزیده دو دفتر شعر« از سوى انتشارات سروش از وى منتشر مى‏شود. »
"آینه ‏هاى ناگهان" تحول کیفى و کمى امین‏پور را بازتاب مى‏دهد؛ در این مرحله امین‏پور به درک روشن‏ترى از شعر و ادبیات مى‏رسد. اشعار این دفتر نشان از تفکر و اندیشه‏اى مى‏دهد که در ساختارى نو عرضه مى‏شود. آینه ‏هاى ناگهان، امین‏پور را به عنوان شاعرى تأثیرگذار در طیف هنرمندان پیشرو انقلاب تثبیت مى‏کند و از آن سو نیز موجودیت شاعرى از نسل جدید به رسمیت شناخته مى‏شود.

 

در اواسط دهه هفتاد دومین دفتر از اشعار امین‏پور با عنوان "آینه ‏هاى ناگهان 2"منتشر مى‏شود که حاوى اشعارى است که بعدها در کتاب‏هاى درسى به عنوان نمونه ‏هایى از شعرهاى موفق نسل انقلاب مى‏آید.

 

در همین دوران است که برخى از اشعار وى همراه با موسیقى تبدیل به ترانه ‏هایى مى‏شود که زمزمه لب‏هاى پیر و جوان مى‏گردد. پس از تثبیت و اشتهار، ناشران معتبر بخش خصوصى علاقه خود را به چاپ اشعار امین‏پور نشان مى‏دهند و در اولین گام، انتشارات مروارید گزینه اشعار او را در کنار گزینه اشعار شاملو، فروغ، نیما و... به دست چاپ مى‏سپارد که در سال 78 به بازار مى‏آید. "گل‏ها همه آفتابگردانند" جدیدترین کتاب امین‏پور نیز در سال 81 از سوى انتشارات مروارید منتشر شد که به چاپ‏هاى متعدد رسید و با استقبال خوبى روبه‏رو شد.

 

دکتر قیصر امین ‏پور در سال 1382 علی رغم تمایلش از سردبیری سروش نوجوان استعفا داد ، و هم‏اکنون ضمن عضویت در فرهنگستان زبان و ادبیات فارسى؛ در دانشگاه تهران و الزهرا تدریس می کند وبه کارهاى پژوهشى مشغول است.

 


ویژگی سخن

 



قیصر امین پور پیش از آنکه به عنوان شاعر کودک و نوجوان به شمار آید در جامعه ادبی امروز به خاطر ویژگی های شعری اش شناخته شده است و شعرهای عمومی اش بیشتر از شعرهای کودکانه و نوجوانانه اش بر سر زبانهاست. از نیمه ی دوم دهه شصت بود که قیصر امین پور به ثبات زبان و اندیشه در شعرش دست یافت. هر چند جامعه ادبی او را به عنوان یک ادیب آکادمیک و استاد دانشگاه می شناسد ولی حوزه ادبیات کودکان و نوجوانان هنوز قیصر را از آن خود می داند. دو دفتر "به قول پرستو" و "مثل چشمه- مثل رود" آوازه خوبی دارند.

 

در طلیعه دفتر "به قول پرستو" شاعر با طرح چند پرسش ارتباط خود را با مخاطب آغاز می کند:

 

چرا مردم قفس را آفریدند؟ ----- چرا پروانه را از شاخه چیدند؟

 

چرا پروازها را پر شکستند؟----- چرا آوازها را سر بریدند؟

 

 

 

قالبهای مورد علاقه همین پور عبارتند ار:چهارپاره – غزل – دو بیتی- قالب نیمایی- مثنوی

 


ویژگی های شعری
الف: مضمون بکر

 

هوشیاری و دقت نظر امین پور از او شاعری مضمون یاب و نکته پرداز ساخته است. مضمون یابی و نکته پردازی او از نوعی نیست که وی را از واقعیت ها دور ساخته و نازک اندیشی های معما گونه را به ذهن و زبانش راه دهد. (مثل شاعران سبک هندی)

 

ویژگی زبان او در عین سادگی و روانی، از زیبایی چشمگیری برخوردار است.

 

مثلاً شعرهای لحظه سبز دعا- حضور لاله ها- لحظه شعر گفتن

 

ب: اندیشه های نو

 

یک تفکر سنتی در این مورد بر این باور است که هر چه بوده، گذشتگان و دیگران سروده و نوشته اند. پس آنچه سروده و نوشته می شود، تازگی و طراوت ندارد و دست کم تفسیری از آثار آنان است. اما پاسخی دیگر هست که می گوید: همه چیز را همگان دانند و همگان هنوز و به خلق و کشف مدام هنری باور دارند.

 

قیصر یکی از شاعرانی است که در این زمینه تلاش خوبی را سرگرفت.

 

در قطعه "راه بالا رفتن" این نوگرایی در مضمون و اندیشه دیده می شود.

 

ج: زبان امروزی

 

امین پور در شعرهایش می کوشد از زبان امروزی در نهایت سلاست و روانی استفاده کند و رعایت کامل قوانین بکار گرفتن فرهنگ کنایات و اصلاحات به جمعیت زبان او کمک می کند. او در شعر "بال های کودکی" بیش از هر شعری فرهنگ زبانی توده مردم را وارد کرده است.

 

د: گوناگونی موضوعات

 

موضوعات برگزیده او ،عام و متعلق به نوجوانان و مردم است و تازگی و طراوت خوبی دارند و این فعالیت و حجم ذهنیت او را نشان می دهد.

 

هـ: وزن

 

یکی از راههای ارتباط با کودکان و نوجوانان در شعر استفاده از وزن ریتمیک و واژه های موزون و خوش آهنگ است و امین پور از این اوزان و نیز دیگر اوزان برای عام در شعرهایش به تنوع استفاده کرده است.

 


نمونه شعر

 

خلاصه خوبیها برای امام خمینی، از کتاب تنفس صبح

 



لبخند تو خلاصه خوبیهاست ----- لختی بخند خنده گل زیباست

 

پیشانیت تنفس یک صبح است ----- صبحی که انتهای شب یلداست

 

در چشمت از حضور کبوترها----- هر لحظه مثل صحن حرم غوغاست

 

رنگین کمان عشق اهورایی----- از پشت شیشه دل تو پیداست

 

فریاد تو تلاطم یک طوفان----- آرامشت تلاوت یک دریاست

 

با ما بدون فاصله صحبت کن----- ای آن که ارتفاع تو دور از ماست

 

قصیر امین پور، در حوزه ی شعر کودک و نوجوان نامی آشناست ولی مانند بعضی از شاعران، در حوزه ی شعر کودک مکث چندانی از خود نشان نداد و بیشتر توجه خود را به نوجوانان معطوف داشت. نمونه آثار او در بخش شعر نوجوان: مثل چشمه، مثل رود(1368)- به قول پرستو(1375)- تنفس صبح(1363)- در کوچه انقلاب (1363)

 

راز زندگی: از کتاب به قول پرستو- نشر زلال- چاپ اول 1375

 

غنچه با دل گرفته گفت:
زندگی
لب زخنده بستن است
گوشه ای درون خود نشستن است
گل به خنده گفت
زندگی شکفتن است
با زبان سبز راز گفتن است
گفتگوی غنچه وگل از درون با غچه باز هم به گوش می رسد
تو چه فکر میکنی
کدام یک درست گفته اند
من فکر می کنم گل به راز زندگی اشاره کرده است
هر چه باشد اوگل است
گل یکی دو پیرهن بیشتر ز غنچه پاره کرده است!

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


آثار
تنفس صبح

 

در کوچه آفتاب
مثل چشمه ، مثل رود

 

ظهر روز دهم

 

آینه‏ های ناگهان

 

گل‏ها همه آفتابگردانند

 

گزینه اشعار « مروارید »

 

بی بال پریدن

 

طوفان در پرانتز

 

به قول پرستو « مجموعه شعر نوجوان »

 

سنت و نو آوری در شعر معاصر

 

 

 


لحظه هاى کاغذى
- قیصر امین پور شاعر، ادیب و فارسى پژوه متولد ، 1338 گتوند خوزستان
- ترک تحصیل از رشته دامپزشکى دانشگاه تهران 1357
- ترک تحصیل از رشته علوم اجتماعى دانشگاه تهران 1363
- اخذ دکتراى ادبیات فارسى از دانشگاه تهران با راهنمایى دکتر شفیعى کدکنى 1376
- تدریس در دانشگاه الزهرا 70 - 1367
- تدریس در دانشگاه تهران 1370 تاکنون
- دبیر شعر هفته نامه سروش 71-60
- سردبیر ماهنامه ادبى - هنرى سروش نوجوان 83- 67
- عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسى
- برخى از آثار او عبارتند از: ظهر روز دهم (برنده جایزه جشنواره کتاب کانون پرورش فکرى) به قول پرستو (برنده جایزه جشنواره کتاب کانون پرورش فکرى) تنفس صبح، در کوچه آفتاب، منظومه روز دهم، توفان در پرانتز، بى بال پریدن، گلها همه آفتاب گردانند و...
- برنده تندیس مرغ آمین 1368
- برنده تندیس ماه طلایى (برگزیده شعر کودک و نوجوان 20 سال انقلاب)
اگر بخواهیم شعرى از جنگ بگوییم حتماً سرآمد شاعران آن، قیصر امین پور به یادمان خواهد آمد همانکه روزگارى براى من و هم نسلانم سروده بود:
مى خواستم شعرى براى جنگ بگویم
دیدم نمى شود
دیگر قلم زبان دلم نیست.
گفت:
باید زمین گذاشت قلم ها را
دیگر سلاح سرد سخن کار ساز نیست
باید براى جنگ
از لوله تفنگ بخوانم
با واژه فشنگ
قیصر امین پور در آستانه دهه پنجم عمرش اما دیگر به دنبال واژه و فشنگ نیست. چه مدتهاست که زادگاه و سرزمین مادرى اش به دور از «وضعیت خطر» و «آژیر قرمز» نفس مى کشد. با این همه گویى غبار آن سالهاى نه چندان همچنان بر چهره شاعر «خانه هاى خونین» و «عروسک خون آلود» تازه مانده که گاه به گاه به یاد آن ایام داغ ولى تازه مى کند. گر چه «این حرمهاى داغ دلش را دیوار هم توان شنیدن نداشته است.» از همین روست شاید که امین پور لحظه هاى کاغذى اش را مى سراید و مى گوید:
خسته ام از آرزوها، آرزوهاى شعارى
شوق پرواز مجازى، بال هاى استعارى
لحظه هاى کاغذى را روز و شب تکرار کردن
خاطرات بایگانى، زندگى هاى ادارى
آفتاب زرد وغمگین، پله هاى رو به پایین
سقف هاى سرد و سنگین، آسمان هاى اجارى
عصر جدول هاى خالى، پارک هاى این حوالى
پرسه هاى بى خیالى، نیمکت هاى خمارى
رونوشت روزها را روى هم سنجاق کردم:
شنبه هاى بى پناهى، جمعه هاى بى قرارى
عاقبت پرونده ام را با غبار آرزوها
خاک خواهد بست روزى، باد خواهد برد بارى
روى میز خالى من، صفحه باز حوادث
درستون تسلیت ها، نامى از مایادگارى
قیصر امین پور، چنانچه از شعرهایش مى آید، جنوبى است و اهل «گتوند». منطقه اى در محدوده دزفول. به همین خاطر هست که جنگ را مى توان در اشعار روزگار جوانى اش به دیده ذهن دید و پریشان شد و بارید. او که در سال 1338 متولد شده، تا سال 1357 در همان منطقه به تحصیل پرداخت و در این سال بود که براى ادامه تحصیلات و ورود به دانشگاه تهران عزیمت کرد.
امین پور جوان در بدو ورودش به تهران و آغاز تحصیلات دانشگاهى جذب حوزه هنرى آن سالها مى شود و آشنایى اش با شاعران جوانى که در حوزه هنرى گردآمده بودند او را به حضور در جمع آنان کشاند و باعث شد تا او تحت تأثیر یاران هم سلک و مرامش و به اشتیاق شاعرانگى هایش رشته تحصیلى اش را از علوم اجتماعى به ادبیات تغییر دهد.
او در سال 1366 به همراه دوستان نویسنده و شاعرش، بیوک ملکى و فریدون عموزاده خلیلى، نشریه سروش نوجوان را طراحى و منتشر کرد که تا چندى پیش هم انتشار این مجله و مسؤولیت قیصر امین پور در سمت سردبیرى ادامه داشت.
از سال 1367 امین پور تدریس در دانشگاه الزهرا را آغاز کرد و دبیرى بخش ادبیات فصلنامه هنر و مسؤولیت در دفتر شعر جوان را به کارهاى خود ضمیمه کرد که تاکنون ادامه دارد. امین پور در سال 1376 با دفاع از رساله خود با عنوان «سنت و نو آورى در شعر معاصر» که با راهنمایى دکتر محمدرضا شفیعى کدکنى به سامان رسیده بود و موفق به اخذ مدرک دکتراى ادبیات فارسى از دانشگاه تهران شد و بعدها این پایان نامه در شمارگان بالایى به چاپ رسید.
قیصر امین پور درباره این اثر مى گوید: « پیشنهاد بررسى درباره این موضوع از طرف استاد ارجمند دکتر شفیعى کدکنى بود و من از میان موضوعات مختلف، این موضوع را به ضرورت بحث سنت و نوآورى، براى پایان نامه دکترى برگزیدم.»(1)
او مى گوید: «دشوارى کار آنجا بود که چون من به نسلى آرمانگرا تعلق دارم و کار ادبى و خلاق را براى خود انجام مى دهم، شعرى که دلم مى خواهد مى نویسم و هیچ کس هم در آن دخالت ندارد، فکر کردم در کار تحقیقى هم مى شود، این گونه بود؛ اما چنین نبود.»(2)
او ادامه مى دهد:« به هر حال من، آدمى دوزیست بودم. هم در مطبوعات هستم و هم در دانشگاه. دانشگاه از من توقعى داشت و لابد انتظار داشت از چشم انداز سنت، نو آورى را بررسى کنم و دوستان مطبوعات بر عکس. بین این دو دیدگاه سرگردان بودن مشکل کار من بود و موقعى این مسأله حل شد که تصمیم گرفتم یک چشم سوم برگزینم و به قول گادامر یک جور فاصله گرایى.»(3)
با این همه آنچه پس از بررسى این کتاب نصیب خواننده مى شود، این موضوع است که امین پور در این کتاب قصد نداشته تا تاریخ معاصر ادبیات را به رشته تحریر درآورد. چه ،کار این کتاب به جاى اینکه تاریخ ادبیات باشد، این است که سنت و نو آورى را با توجه به تفکیک تعاریف سنت به معناى دینى و ادبى، به شکل دو عرصه لازم و ملزوم نگاه مى کند. او در این کتاب از نظریه پردازى پرهیز کرده و به بررسى مکاتب مختلف پرداخته است.
اهمیت این کتاب به زعم کسانى چون ضیاء موحد در آن است که بعد از حافظ تماماً نقد شعر ما تقلید و چسبیدن به قالبهاى آهنین تا دوره مشروطه است و کتابهاى شعر ما از اول تا زمان حاضر تماماً تکرار و امر به تقلیدات و اینکه مبادا پایتان را از سنت بیرون بگذارید.
موحد متذکر مى شود: اگر کسى عظمت نیما را با این کتاب نفهمد و متوجه نشود که جاى این آدم در تاریخ شعر ما کجاست، در جاى دیگرى نمى فهمد. من واقعاً بى طرفانه مى گویم که با این کتاب حق نیما ادا شده است.(4)
گرچه این کتاب در سال 1372 آماده به چاپ بود اما به اقتضاى اینگونه پژوهشهاى دانشگاهى دامنه موضوع معین و محدود بود و تبدیل آن به کتاب نیازمند گسترش و پرورش یا پردازش بیشتر بود. پس قیصر امین پور به امید ادامه پژوهش و کشاندن دامنه سخن تا شعر امروز و شاخه هاى گونه گونش، در چاپ آن تا سال 1383 دریغ کرد. با این همه خودش مى گوید: دریغا که در این درنگ 5 ساله، از بسیارى کار و گرفتارى و بیمارى و دیگر پیشامدهاى ناگوار روزگار، حتى فرصت و فراغت بازنگرى در آن را نداشته ام چه رسد به بازنگارى.

آثار قیصر امین پور در محافل و جشنواره هاى ادبى همواره مطرح بوده و هستند. چنانکه او درسال 1368 توانست تندیس مرغ آمین را از جایزه ویژه نیما دریافت کند و دو کتابش با نام هاى «ظهر روز دهم» و «به قولى پرستو» در همان سالهاى نشریعنى در سال هاى 1365 و 1375 جایزه جشنواره کتاب کانون پرورش فکرى کودکان و نوجوان را از آن خود کرد.
قیصر امین پور همچنین جایزه تندیس ماه طلایى را که به برگزیدگان شعر کودک و نوجوان 20 ساله اخیر تقدیم شده است، به دست آورده است.
درباره کتاب معروف او «سنت و نو آورى در شعر معاصر» برخى از اهالى شعر و ادب معتقدند که او درباره شاملو کمى بى عنایتى کرده و به حرفهاى اخوان بیشتر پرداخته که شاید مأخذ لازم را در اختیار نداشته و درباره بعضى ها هم مثل خانلرى و توللى، گزینش غیر لازم صورت گرفته است.
با این همه بسیارى از کارشناسان مثل محمود فتوحى معتقدند که این کتاب امین پور در نوع خودش اولین پژوهش جدى دانشگاهى است که به مسأله سنت و تجدد پرداخته است. او درباره این کتاب مى گوید: «بررسى کتاب را مى توان از سه نظر تاریخ ادبى، مدرنیزم و توهم مدرنیزم و جامعه شناسى ساختگراى تکوینى مورد بررسى قرار داد و به نظر من از فصل نهم تا پانزدهم کتاب ماهیتاً نگرش تاریخ ادبى دارد؛ اما شاهد آن سنت تاریخ نویسى که خلأیى 80 ساله محسوب مى شود، نیستیم و در این کتاب تا حدى جبران شده است. در حقیقت بخش هاى مغفول تاریخ ادبیات مورد توجه قرار گرفته است؛ مثلاً تقى رفعت، محمد مقدم و تندرکیا مورد توجه هستند؛ اما مثلاً پروین اعتصامى در این کتاب نمى تواند جایگاهى داشته باشد.»(5)
چنانچه پیش از این آمد امین پور محصول تلاش فکرى سالهاى 57 و نسل دوم انقلاب است. او که در سال 1357 زادگاهش را براى تحصیل در رشته دامپزشکى در دانشگاه تهران ترک کرده بود و پس از مدتى از این رشته انصراف داده بود و به رشته علوم اجتماعى نقل مکان کرده بود و باز هم این رشته را پس زد و در رشته موردعلاقه اش ادبیات سرانجام گرفته بود، در همان سالها در شکل گیرى حلقه هنرى و اندیشه اسلامى در حوزه هنرى با افرادى چون سید حسن حسینى، سلمان هراتى، محسن مخملباف، حسام الدین سراج، محمدعلى محمدى، یوسفعلى میر شکاک، حسین خسروجردى و ... همکارى داشت. گروهى که بنیانگذاران جوان حوزه هنرى نام گرفتند و بعد ترها چهره هایى چون سهیل محمودى، ساعد باقرى، عبدالملکیان، کاکایى و فاطمه راکعى و علیرضا قزوه نیز به آنان پیوستند. البته هشت
سال بعد یعنى در سال 1366 او به همراه بسیارى از هم دوره اى هایش، از حوزه هنرى خارج شد و 2 سال بعد به کمک دوستانش دفتر شعر جوان را راه اندازى کرد.

امین پور در دهه هاى دوم و سوم زندگى اش شاعرى انقلابى و جنگ زده مى نماید و شعرهاى دوران جنگش از نوادر ادبیات جنگ و پایدارى آن سالهاست. اوخودش در پاسخ به این سؤال که «قضاوت شما در مورد شعر دفاع مقدس از ابتدا تا کنون چیست؟» مى گوید: قضاوت به ویژه براى ادبیات و هنر دوره هاى خاص، بسیار دشوار است. منظور از دوره هاى خاص دوره هایى مانند مشروطیت، انقلاب، جنگ و دفاع مقدس است که انگار شعر و ادبیات در این دوره ها وظیفه، کار کرد و رسالت و در نتیجه گویى تعریف دیگرى پیدا مى کند. بنابراین اگر بخواهیم با همان معیارهاى آرمانى و همیشگى دوره هاى دیگر به سراغ این دوره ها برویم چه بسا که دست خالى بر گردیم و گمان کنیم که خبرى از هنر و ادبیات نبوده است. در حالى که در بررسى چنین دوره هایى بهتر است که به جاى نقد ایده آل به نقد رئال بیشتر بپردازیم. یعنى واقعگرایانه تر نگاه کنیم نه صرفاً آرمانى و ایده آل.
امین پور که تجربه تدریس و مقطع راهنمایى را در فاصله سال هاى 60 تا 62 در کارنامه خود دارد، از سال 67 نیز به تدریس در دانشگاه الزهرا پرداخت، اما شروع تدریس او در دانشگاه تهران به سال 1370 بر مى گردد که همچنان ادامه دارد.
فعالیت هاى قیصر امین پور سال گذشته از فعالیت هاى مطبوعاتى اش فاصله گرفت و از مهرماه سال گذشته نیز به همراه کامران فانى، حسن انورى، محمد على موحد، یدالله ثمره، سلیم نیسارى و هوشنگ مرادى کرمانى، به عضویت فرهنگستان زبان و ادب فارسى در آمد.
قیصر امین پور و اشعارش هر چه که باشند، نمونه کامل زبان نسل دوم انقلاب است. نسلى که از آرمان گرایى رفته رفته به واقع گرایى رخ پوشانده و همین واقع گرایى موجب نوشدن افکار و آراى آنها را داشته است. شاید به همین خاطر باشد که اشعار دهه آخر عمر امین پوربیش از پیش مورد استقبال و اشتیاق نسل سوم انقلاب قرار گرفته است و آنها در کتابخانه هاى خود لااقل یکى از دیوان هاى او را در کتابخانه خود به غنیمت برده اند. بهتر است مهرگان امروز را با یکى از اشعار امین پور به پایان و از خواندنش لذت ببریم:
سراپا اگر زرد وپژمرده ایم
ولى دل به پاییز نسپرده ایم
چوگلدان خالى لب پنجره
پر از خاطرات ترک خورده ایم
دلى سربلند و سرى سربه زیر
از این دست عمرى به سر برده ایم

 

 

 

 

 

یادداشتها :

 


لحظه دیدار، قیصر امین پور

 

بعضی از کلمات بر گردن آدمی حق حیات دارند وآدمی نمی‌داند که آنچه آموخته است از او آموخته است. بعضی از کلمات ٌ پاره های بودن ٌ آدمیند و چگونه می توانم ننویسم وقتی که یکی از پاره های بـودنم، پاره لحظـه سرودنم، نه، یکی از پـاره های دلم ، که ز تمام دلـــم عظیمتر و عزیزتر است، با لهجه ای نجیب در گوشم می گوید : بنویس!

 

و چنین است که پیش ازآنکه تردید را به تصمیم برسانم، دارم می نویسم: بعضی از کلمات کلمه نیستند، پاره خطی از سرنوشت تو هستند. قطعه ای ازتو، قطره ای ازخون تو… کلماتی که تو را بزرگ کرده اند.

 

وبعضی از کتابـها کتاب نیستند. یک دوره از خاطرات دستهای لـرزان تو بوده اند که در قطع جیبی پنهان می کردی. لابلای برگهای آن قد می کشیدی. بعضی از کتابها سطر سطر سرنوشت تو را رقم می زنند. این کتابها بر گردن تو حق دارند، بلکه واژهای آنها در رگهای گردنت جاری هسـتند. معلم ما بوده اند. معلمانی که بسیار بسیار شاگردان ناشناس دارند که هیچ گاه آنها را ندیده اند.

 

گیرم که آن چند جلسه را هم به کلاس درس او نرفته بودم و بر سر شعر ٌ مرد و مرکب ٌ و ٌ خوان هشتم ٌ با او چند و چون دانشجویانه نکرده بودم …که جوان بودم ولی جویای نام نبودم. دانشجوی جامعه شناسی بودم و در نتیجه به ادبیات بیشتر علاقه مند بودم و گهـگاه ر کلاس ادبیات معاصر شرکت می کردم. عروض را جند سال پیش از روی چند برگ مجله ای پیدا کرده بودم، آموخته بودم. اما عروض شعر نو را خوب نمی شناختم، تا اینکه اتفاقا مقاله نوعی وزن در شـعر فارسی را مثل یک قاره ناشناخته کشف کردم. همان چند سطر، چند سال مرا به جلو پرتاب کرد.

 

خلاصه یک نوجوان روستایی که دانشجوی آن کلاس هم نبود، آن روز وقت کلاس را به خود اختصاص داده بود. خوب یادم نیست ولی گویا کلماتی از قبیل شعر ، روایت، سمبولیسم، سیاست، مردم، عـــوام و خواص و …بین ما رد و بدل می شد. شاید بـــرای اینکه می خواستم بگویـم من هم این چیزها را می دانم. و او چه مهربانانه کلاس را رها کرده بود تا مرا مجاب کند. مرا که نگاهم مثل پروانه در فضای باغ او می گشت. مرا که فقط او را می دیدم و نمی شنیدم. و همین که حدیــث مهربانیش روی با من داشت برایم کافی بود.
یادم هست که در آخر صحبتهایش پرسید: تو خودت هم شعر می گویی؟

 

من درآنجا چیزی نگفتم، ولی بعد از کلاس دفتری از سیاه مشقهایم را به او دادم تا بخواند هفه بعد لحظه دیدار شاعر ٌ لحظه دیدار ٌ فرا رسید. روز زیبایی بود. ومــن باز گویی در جهان دیگری بودم. در سایه مجـسمه فردوسی ایستاده بودم که در آینه نمایان شد / با ابــر گیسوانش در باد و به سان رهنوردانی که در افسانه هـا گویند، گیسوانش را – چو شیری یالهاش – افشــاند: سلام بر شما از داخل کیفش دفترم را بیرون آورد و به من داد. ومن از نزدیک به هـمان تصویر دور خیره بودم. همان تصویری که نگاه نوجوانـی مرا بر روی جلد کتابهایش خیره می کرد. لحظه دیدار مثل لحظه دیدار کوتاه بود.

 

* * *

 

مگر می شود به لبها دستور داد که درست در ساعت هشت وسی دقیقه وسی ثانیه یک لبخند سی وپنج درجــه ای بزنند؟
مگر می شود برای شانه های شاعر بخشنامه ای صادر کرد درست سر یک ساعت معین را به گریه اختصاص دهند؟
شعر یعنی این! و شاعر یعنی دلی که دستور نمی گیرد. و دستی که فقط از دل دستور می گیرد. وگردنی که فقط در برابر راستی خم می شود.

 

پس زیبا باش، تا تو را بسرایند!
پس راست باش، تا تو را بسرایند!
تو می توانی هر شعری را که تو ر ا خوش نیامد، مچــاله کنی و دور بیندازی.
اما شاعر تنها چند برگ از تاریخ نیست که آن را از شیرازه جدا کنیم و به دورش افکنیم. مثل این است که بخواهی پاره ای از پوســــت و گوشت خویش را برکنی و به دور بیندازی.
با این خط کشی که تو در دست گرفته ای و هر چه را که از آن بلند تر یا کوتاهتر بنماید، قطع می کنی. با این قلمی که نه، با این تـــیغ، چه بازوها باید قلم شوند. بازوهایی که به راستی انگشت شمارند. اما این خط کش تو تا قوزک پای حلاج، نه، تا رد پای حلاج هم قـد نمی دهد. اگر دست تو بود، نه تنها دست و پای حلاج می بریـدی، بلکه از او جز سایه ای بر دارنمی ماند . اگر دست توبودعین القضات و شیخ اشراق را صد بار سنگسـار می کردی، بر دار می کردی. و حتی بوعلی و رازی و ملاصدرا و حافظ و مولوی وسعدی و …
چرا یک لحظه فکر نمیکنی که مـــــمکن است خط کش تو کوتاه باشد. وگرنه دیگران بی قواره نیستند.

 

دعا کنیم که روزی ، چشم، در دور تکامل خود به نقطای برسد که ذرات زیبایی را در صورت دشمن ببیند.
کجاست آن چشمی که بسراید با مطـــلع : آه دشمن زیبای من، تو را دیدم!
کجاست آن گوشی که بسراید: آه ، دشنام زیبا ، تو را شنیدم.

 

 

 

یک گفتگوی قدیمی با قیصر امین‌پور

عبدللله مقدمی: مرحوم قیصر امین‌پور معمولا تمایلی به گفتگو با رسانه‌ها نداشت. گفتگوی زیر از معدود گفتگوهای قیصر امین‌پور است که سال ۱۳۸۰ انجام شده و پیش از این در ماهنامه تجربی فرهنگی-ادبی کرک به شکل محدود منتشر شده است.

 


اخوان می‌خواست از یوش، پلی به توس بزند

 

باید خیلی مهربان باشی، تا ساعت‌ها بنشینی، حتی بایستی بدون اینکه کسی رسما دعوتت کند و به شعرهای جوان‌هایی گوش کنی که تو را و اشعارت را دوست دارند.
برای آنها حرف بزنی و به حرف‌هایشان گوش کنی. قیصر امین‌پور را کمتر کسی نمی‌شناسد. اما جوان‌ترها با شعرهایش بزرگ شده‌اند و هنوز نوای «حاصل جمع قطره‌ها و ...» در گوش‌شان طنین‌انداز روزهای خوش کودکی است.
علاقه‌ای به مصاحبه ندارد شاید به همین خاطر باشد که حضور استاد در مطبوعات و رادیو-تلویزیون سال‌هاست فقط به‌واسطه شعرهای زیبایش است.

 

می‌خواهمت، چنان‌که شب خسته را
می‌جویمت، چنان که لب تشنه آب را

 

حتی اگر نباشی می‌آفرینمت باز
چونان که التهاب بیابان سراب را

 

به هرحال گفتگویی را که می‌خوانید هیچ کس نمی‌توانست سبب شود به‌جز اخوان.

 

- استاد با تشکر از وقتی که در اختیار ما قرار نهادید. به عنوان اولین سوال می‌خواستم بپرسم چند سال شاگرد اخوان بودید؟

 

- رسما شاگرد ایشان نبودم. من آن موقع دانشجوی دامپزشکی بودم، بعد هم جامعه‌شناسی خواندم. کلاسی بود آن روزها در دانشگاه تهران که شعرهای نیما و پس از نیما را بررسی می‌کردند. من هم گاهی به صورت آزاد در کلاس‌های ایشان شرکت می‌کردم. در کلاس‌های استاد اخوان و دکتر شفیعی کدکنی که درس‌های مثنوی و حافظ و ادبیات معاصر داشتند حضور داشتم، اما حضور من کاملا آزاد بود.

 

- صدای اخوان، صدایی گرم و گیرا بود. می‌خواستم بپرسم برخورد ایشان با دانشجویانش چگونه بود؟

 

- خوب بود، بله! اتفاقا استاد صدای بسیار گرمی داشت، ولی خب خیلی لهجه مشهدی داشت و فکر می‌کنم به همین خاطر بود که کاست‌های شعرخوانی ایشان، به اندازه نوارهای مرحوم شاملو فروش نکرد. در عین حال که شعرهای عالی داشت و خوب هم می‌خواند. حتی در کلاس هم شعرهای نیما را با لهجه مشهدی می‌خواند و همین به نظر من برای دانشجویان بسیار خوب بود. یعنی حتی اگر بحث نمی‌کرد، همین که شعرهای نیما را با آن دست‌اندازهای زبانی برای دانشجویان درست می‌خواند، خیلی عالی بود.
توجه زیادی به دانشجویان داشت. موقع امتحان سوالات سنجیده‌ای از دانشجویان می‌کرد، و اینکه جواب آنها را به خوبی می‌داد. خود من با اینکه دانشجوی‌شان نبودم، ولی وقتی که یکی دو سوالی از ایشان می‌پرسیدم، ایشان چند دقیقه‌ای به من اختصاص می‌دادند.

 

- سوال بعدی من راجع به نقد اخوان است. نقدی که گاه صورت تندی به خود می‌گیرد. مانند نقد دکتر حمیدی شیرازی که در کتاب حریم سایه‌های سبز چاپ شده است. آیا استاد همیشه همانطور بیرحمانه نقد می‌کردند؟

 

- ویژگی که اخوان داشت این بود که ترکیبی از ادبیات کلاسیک و شعر جدید بود. یعنی وقتی به زبان اخوان نگاهی کنیم می‌بینیم که از آبشخورهایی سیراب شده است که زبان سهل و ممتنع سبک خراسانی دوم اینکه زبان ساده و مردمی دوره مشروطه مثل ایرج و بهار و ... و سوم زبان امروز را داشت. که به قول خودش می‌گفت: «می‌خواهم از یوش پلی به توس بزنم.» یعنی از دستاوردهای زبانی نیما استفاده کنم، در عین حال آنها را ربط بدهم به زبان فاخر و فخیم سبک کلاسیک خراسانی. که البته در این کار هم موفق بود. شما ببینید که اخوان صاحب سبک خاص خودش است و در این زمینه از کسی تقلید نکرده است. نقدش هم چون تربیت یافته انجمن‌های ادبی خراسان بود ترکیبی بود از نقد بلاغی و نقد ذوقی.
نقد بلاغی، نقدی بود که به آنها در مورد قوانین فصاحت و بلاغت در انجمن‌های ادبی به آنها می‌آموختند، بحث می‌کردند که این شعر ایهام دارد، ایجاز دارد، فصیح است، بلیغ است و از این‌جور بحث‌ها که در کتاب‌هایی مثل المعجم شمس قیس و چهار مقاله نظامی عروضی این مباحث وجود دارد. به‌اضافه ذوق خود اخوان، یعنی تربیت و دانش‌آموختگی‌اش از طریق نیما. اخوان یکی از اولین کسانی بود که توانست شعر نو را به جامعه ادبی بشناساند، حتی بیشتر از خود نیما. چون اخوان تربیت ذهن کلاسیک داشت و می‌دانست که سنتی‌ها از شعر چه توقعی دارند. از همان نقطه‌ها وارد می‌شد. مثلا در ابتدا می‌گفتند شعر نیما نه وزن دارد، نه قافیه، نه معنی و نه هنجار. و اخوان جواب می‌داد ۱-وزن دارد ۲-قافیه دارد ۳- معنا دارد ۴- فرم و ساختار دارد.
کسی بود که می‌دانست مشکل مخاطب برای درک شعر نو چیست و همانها را حل می‌کرد. در نتیجه بهترین مقاله‌ای که نوشت «نوعی وزن در شعر فارسی» بود که در مطبوعات آن دوره چاپ شد و بعد هم در کتاب «بدعت‌ها و بدایع نیما یوشیج» منتشر شد. وقتی نیما این مقاله را خواند، گفت «اخوان حلقه مفقود شعر کلاسیک و شعر نو را کشف کرد.»
این مقاله نشان داد که عروض و قافیه شمس قیس چطور تکامل یافته و رسیده به شعر نیما. دستگاه عروض و قافیه نیما را تبیین کرد، کاری که نیما قولش را داده بود، ولی هیچ گاه فرصت چاپ کتابی اینچنین را نداشت. البته در مقاله‌ها و یادداشت‌هایش، پراکنده به این موضوع اشاره کرده بود. ولی هیچ وقت اینها را نتوانسته بود به صورت یک مجموعه کامل و مستقل گردآوری کند.
قوانین عروض، پایان‌بندی مصرع‌ها، فرق شعرنو با مستزاد و بحرطویل و ... اخوان اینها را خیلی خوب روشن کرد و پلی خوب برای آشتی و آشنایی مخاطب فرهیخته و عام با شعر نیمایی بود.
به‌طوری که الان هم اگر کسی باشد که بخواهد با شعر نیمایی آشنا شود. به جای اینکه از او بخواهیم زبان سخت نیما را اول برو اخوان بخوان، بعد که با اخوان آشنا شدی می‌توانی شعر نیما را بخوانی.

 

- اشاره کردید به برخوردها. حالا می‌خواهم دقیق‌تر بشوم و راجع به حمید بپرسم. چرا اخوان و شاملو خیلی‌های دیگر اینقدر به حمیدی حمله می‌کردند؟

 

- چون حمیدی هم به آنها حمله می‌کرد.

 

- یعنی تقصیر حمیدی بود؟

 

- البته من که نمی‌توانم قضاوت کنم. این یک بحث تاریخی و سبک‌شناسی و ذوقی است.

 

- که آیا شما از اشعار حمیدی خوشان می‌آید یا نه؟

 

- به هر حال حمیدی هم شاعری بود که در حد خودش کارهایی کرده است و حتی نوآوری‌هایی هم داشته است. استحکام زبان و قالب و فرم و موضوعات تازه - که کمی هم تحت تاثیر رومانتیسم بود - را داشته است. اما خب ایشان روی قالب‌ها و قواعد خیلی متکی بود و از همان ناحیه با شعر نیمایی مخالف بود.

 

یعنی از همان کسانی بود که می‌گفت: شعر نیما نه وزن دارد، نه قافیه و نه فرم، فقط حمق دارد و بلاهت! بعد هم شاملو و اخوان که شاگردان نیما بودند جواب می دادند .ٌ یک بار هم حمیدی شاعر را بر دار شعر خویــش آونگ کردم"ٌ و نقد اخوان .

 

- استاد سوالی که می‌پرسم، بر می‌گردد به مقاله‌ای که یازده سال پیش نوشته بودید. در آنجا به برخورد با متفکران، شاعران و نویسندگان انتقاد کرده بودید، با توجه به اینکه در روزگار امروز هم شاهد چنین برخوردهایی هستیم که آخرین نمونه آن گستره تبلیغی مرگ شاملو بود .
دکتر! هنوز هم به آن حرفها معتقدید؟

 

- بله، صددرصد. اگر مـعتقد نبودم که نمی‌نوشتم. مخصوصا من آن مطـالب را موقعی نوشتم که این گونه حرف‌ها مد نبود. الان می‌بینید که خیلی از این حرفها –آزادی بیان، تکثر فرهنگی، آزادی سبک و اینها – مد شده است. که البته بد نیست، بودنش بهتر از نبودنش است. الان هم کماکان قضیه ادامه دارد. حالا مصداقهایش را خودتان پیدا کنید. چون اگر من بخواهم وارد بحث بشوم صحبت طولانی می‌شود.

 

- خبرهای ضد و نقیضی راجع به انتقال قبر استاد اخوان شنیده می‌شود می‌خواستم ببینم آیا خبر بیشتری دارید؟ یا اینکه نظر خاصی؟

 

- نظر خاصی ندارم، خوب بود با همکاری دوستان و شاگردان ایشان، دکتر شفیعی کدکنی، گرمارودی، خانواده و مسئولان ارشاد وقت، استاد را به جایی که می‌خواست منتقل کردند.

 

- الان، استاد! الان یعنی در سال 1380. این کار را می‌خواهند بکنند.

 

- نه! انجام شد. به توس منتقل شد.

 

- بله در توس که هست. اما چندی پیش در روزنامه آفتاب یزد خبری چاپ شده بود که خودشان هـم گفته بودنـد چندان مطمئن نیستند از این خبر و مثالی که آورده بودند این بود که: فلانـــی به خاطر اینکه ترساست، از قبرستان مسلمـانان بیرون می‌شود. یعنی بحث انتقال نیست، بلکه صحبت از بیرون کردن بود.

 

- نه! من اطلاعی از این قضیه ندارم پس اظهار نظری نمی‌کنم. چون اشکال بزرگ ما این است که در موضوعاتی که اطلاعی از آن نداریم دخالت می‌کنیم.

 

- به عنوان آخرین سوال راجع به اخوان، ایشان را در یک جمله تعریف کنید.

 

- سخت است، نمی توانم.

 

- حالا می‌خواهم چند سوال در مورد خودتـان بپرسم. پارسال خبرهایی راجع به بیماری شما در مطبوعات به چاپ رسید. می‌خواستم بپرسـم، الان وضعیت سلامتی شما چگونه است؟

 

- الان بد نیستم. اما من زیاد دوست ندارم درباره مسائل شخصـی صحبت بکنم. هر کس مشکلاتی دارد. من هم مشکلاتی دارم. من دعا می‌کنم، شما هم دعا کنید بهبود پیدا کنم.

 

- انشاا… . سوال بعدی اینکه آخرین حضور شما در صفحه تلویزیون ملی کی بود؟

 

- یادم نمی‌آید. چون هیچ وقت به صورت رسمی در هیچ برنامه تلویزیونی شرکت نکردم.

 

- یعنی خودتان نخواستید؟

 

(با خنده) بلد نیستم. اصلا روحیه‌اش را ندارم. خوشبختــانه یا متاسفانه از این سعادت محرومم. هر کجا هم بوده تصـادفی بوده است، که من یادم نیست. ولی شاید در آینـده بـشود. البته درخواستهایی بوده، ولی من چون عادت ندارم به این کارها، نه در مطبوعات، نه کتابها و نه تلویزیون. سعی می‌کنم زیاد حرف نزنم. (حالا شما دارید از من حرف می‌کشید!) چون آدم اگر کار بلـد باشد کار می‌کند. حرف را همیشه می‌توان زد.

 

- آقای امین پور ما منتظر شعرهای جدید شما هستیم، تا کی باید صبر کنیم ؟

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  37 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید



خرید و دانلود  دانلود مقاله قیصر امین‏پور


دانلود مقاله کاربرد سرامیکهای پیشرفته

 

 تعریف سرامیک
به مواد (معمولاً جامد)ی که بخش عمدهٔ تشکیل دهندهٔ آنها غیرفلزی و غیرآلی باشد، سرامیک گفته می‌شود.این تعریف نه‌تنها سفالینه‌ها، پرسلان(چینی)، دیرگدازها،محصولات رسی سازه‌ای، ساینده‌ها، سیمان و شیشه را در بر می‌گیرد، بلکه شامل آهنرباهای سرامیکی، لعاب‌ها، فروالکتریک‌ها، شیشه-سرامیک‌ها، سوخت‌های هسته‌ای و ... نیز می‌شود.
تاریخچه
برخی‌ها آغاز استفاده و ساخت سرامیک‌ها را در حدود ۷۰۰۰ سال ق.م. می‌دانند در حالی که برخی دیگر قدمت آن را تا ۱۵۰۰۰ سال ق.م نیز دانسته‌اند. ولی در کل اکثریت تاریخنگاران بر ۱۰۰۰۰ سال ق.م اتفاق نظر دارند. (بدیهی است که این تاریخ مربوط به سرامیک‌های سنتی است.)واژهٔ سرامیک از واژهٔ یونانی کراموس گرفته شده‌است که به معنی سفال یا شیء پخته‌شده‌است.
طبقه‌بندی سرامیک‌ها
سرامیک‌ها از لحاظ کاربرد به شکل زیر طبقه‌بندی می‌شوند:
• سرامیک‌های سنتی(سیلیکاتی)
• سرامیک‌های مدرن(مهندسی)
o سرامیک های اکسیدی
o سرامیک های غیر اکسیدی
سرامیک‌های اکسیدی را از لحاظ ساختار فیزیکی می‌توان به شکل زیر طبقه‌بندی کرد:
• سرامیک‌های مدرن مونولیتیک (یکپارچه)
• سرامیک‌های مدرن کامپوزیتی
انواع سرامیک‌ها
سرامیک‌های سنتی
این سرامیک‌ها همان سرامیک‌های سیلیکاتی هستند. مثل کاشی، سفال، چینی، شیشه، گچ، سیمان و ...
سرامیک‌های مدرن
این فرآورده‌ها عمدتاً از مواد اولیهٔ خالص و سنتزی ساخته می‌شوند. این نوع سرامیک‌ها اکثراً در ارتباط با صنایع دیگر مطرح شده‌اند
سرامیک‌های اکسیدی
برخی از پرکاربردترین این نوع سرامیک‌ها عبارت‌اند از:
• برلیا (BeO)
• تیتانیا (TiO2)
• آلومینا (Al2O3)
• زیرکونیا (ZrO2)
• منیزیا (MgO)
سرامیک‌های غیراکسیدی
این نوع سرامیک‌ها با توجه به ترکیبشان طبقه‌بندی می‌شوند که برخی از پرکاربردترین آنها در زیر آمده‌اند:
1. نیتریدها
o BN
o TiN
o Si3N4
o GaN
2. کاربیدها
o SiC
o TiC
o WC
صنعت سرامیک های پیشرفته
بازار سرامیک‌های پیشرفته در ایالات متحده امریکا در سال ۱۹۹۸ نزدیک به ۷۰۵ میلیون دلار بود که در سال ۲۰۰۳ به ۱۱ بیلیون دلار رسید.
خواص برتر سرامیک‌ها نسبت به مواد دیگر
• دیرگدازی بالا
• سختی زیاد
• مقاومت به خوردگی بالا
• استحکام فشاری بالا
کاربردهای مختلف مواد سرامیکی
در زیر کاربردهای رایج مواد سرامیکی به همراه چندنمونه از مواد رایج در هر کاربرد آورده شده‌است:
1. الکتریکی و مغناطیسی
o عایق‌های ولتاژ بالا (AlN- Al2O3)
o دی الکتریک (BaTiO3)
o پیزوالکتریک (ZnO- SiO2)
o پیروالکتریک (Pb(ZrxTi1-x)O3))
o مغناطیس نرم (Zn1-xMnxFe2O4)
o مغناطیس سخت (SrO.6Fe2O3)
o نیمه‌رسانا (ZnO- GaN-SnO2)
o رسانای یونی (β-Al2O3)
o تابانندهٔ الکترون (LaB6)
o ابررسانا (Ba2LaCu3O7-δ)
2. سختی بالا
o ابزار ساینده، ابزار برشی و ابزار سنگ‌زنی (2O3TiN-Al)
o مقاومت مکانیکی (SiC- Si3N4)
3. نوری
o فلورسانس (Y2O3)
o ترانسلوسانس(نیمه‌شفاف) (SnO2)
o منحرف کنندهٔ نوری (PLZT)
o بازتاب نوری (TiN)
o بازتاب مادون قرمز (SnO2)
o انتقال دهندهٔ نور (SiO2)
4. حرارتی
o پایداری حرارتی (ThO2)
o عایق حرارتی (CaO.nSiO2)
o رسانای حرارتی (AlN - C)
5. شیمیایی و بیوشیمیایی
o پروتزهای استخوانی P3O12(Al2O3.Ca5(F,Cl))
o سابستریت (TiO2- SiO2)
o کاتالیزور (KO2.mnAl2O3)
6. فناوری هسته‌ای
o سوخت‌های هسته‌ای سرامیکی
o مواد کاهش‌دهنده‌ی انرژی نوترون
o مواد کنترل کننده‌ی فعالیت راکتور
سرامیک‌های الکترونیکی
عمده‌ترین استفادة سرامیک¬های پیشرفته در صنایع الکترونیک است که حدود 66 درصد کل مصرف سرامیک¬های پیشرفته را به خود اختصاص می¬دهند. مهم‌ترین مواد سرامیکی برای کاربردهای الکترونیکی، اکسیدهای خالص یا مخلوطی از اکسیدها هستند که شامل آلومینا، زیرکونیا، سیلیسیا، فریت¬ها، تیتانات باریم اصلاح‌شده و تیتانات و زیرکونات سرب می‌باشند. فیبرها، محافظ‌ها در مدارهای الکتریکی و الکترونیکی، خازن¬ها، تبدیل‌کننده‌ها، القاگرها، ابزارهای پیزوالکتریکی و سنسورهای فیزیکی و شیمیایی عمده‌ترین موارد استفا‌دة سرامیک-های الکترونیکی هستند. میزان بازار جهانی سرامیک¬های الکترونیکی در نیمة پایانی سال 2000، حدود 13.3 میلیارد دلار بوده است. مواد مورد مصرف در مدارهای IC مجتمع، محافظ‌های الکترونیکی و خازن¬ها تقریباً 67 درصد بازار سرامیک¬های الکترونیکی را بخود اختصاص داده‌اند. بازار محصولات سرامیکی الکترونیکی اگر چه نسبتاً بزرگ است ولی نرخ رشد آنها از نرخ رشد دو رقمی که در چند دهة گذشته از خود نشان داده‌اند بیشتر نیست.
سرامیک¬های ساختاری
استفاده از سرامیک¬ها در کاربردهای ساختاری کمتر از 19 درصد کل بازار است. سرامیک¬های ساختاری بعنوان اجزاء تحمل‌کنندة تنش یا پوشش قسمت¬هایی که تحت تنش هستند شناخته می‌شوند. علاوه بر این، مقاومت سرامیک¬ها در برابر خوردگی، سایش و دمای بالا، این مواد را برای کاربرد در تجهیزات صنعتی زیادی مناسب ساخته است. افزایش بازده و کاهش مصرف انرژی، محرک تحقیقات بر روی سرامیک¬های ساختاری پیشرفته است. در سال 2005 شاهد بازار جهانی 4.5 میلیارد دلاری برای سرامیک¬های ساختاری خواهیم بود و رشد خوبی در بازار اجزای مقاوم به سایش، یاطاقان‌ها، درزگیرها، تجهیزات فرآیندها و پوشش¬های سرامیکی محقق می‌شود. بیشترین مواد اولیه مورد استفاده در سرامیک¬های ساختاری انواع گوناگون اکسیدآلومینیوم، زیرکونیا، کاربید سیلیسیم و نیترید سیلیسیم می‌باشد.
سرامیکهای سازه‌ای
بازار سرامیک¬های سازه‌ای که شامل ابزارهای برش، قطعات مقاوم به سایش، بیوسرامیک¬ها، لباس¬های ضدگلوله و امیک¬های مورد استفاده برای تعمیرات نیمه‌هادی هستند، رشد خواهد کرد. بازار سرامیک¬های سازه‌ای پیشرفته در آمریکا از 541 میلیون دلار در سال 2000 به 736 میلیون دلار در سال 2005 خواهد رسید و بالاترین نرخ رشد متوسط سالیانه (حدود 6.3 درصد) را برای چند سال آینده در مقایسه با بازار سرامیک‌های پیشرفته دیگر خواهد داشت. 43 درصد از سرامیک¬های سازه‌ای برای قطعات مقاوم به سایش در کشتی‌ها و هواپیماها، قرقره‌ها، قالب‌ها، نازل‌ها، سوپاپ‌ها، درزگیرها، میلة استوپر، یاتاقان‌ها و اجزای لازم برای ساخت خمیر کاغذ استفاده می‌شوند. اگر چه سرامیک¬های سازه‌ای با شدت زیادی در حال تجاری‌شدن هستند اما در بعضی از این قطعات قیمت آنها بعنوان یک مانع فراروی توسعة بازار آنها عمل می‌کند. (posterior Material) است. سرامیک‌های مورد استفاده در ابزارهای برش نیز 17 درصد از بازار سرامیک¬های سازه‌ای را تشکیل می‌دهند که شامل آلومینا (Alco3)، Al2o3/Tic، آلومینای تقویت‌شده با Sicو سیالن نیتریدسیلیکون (مادة پیوندی در زمینه دیرگدازها کربورسیلیسمی) می¬باشند. بازار ابزارهای برشی سرامیکی‌ نیز بعلت تجاری‌سازی و افزایش قابلیت¬های کامپوزیت-های آلومینا SiC- و ابزارهای سیلیکون نیتراید ترقی کرده است
پودرها و افزودنی¬ها
در حوزة سرامیک¬های سنتی، پودرها مواد غیرآلی هستند که در فرآیندهای مختلف بصورت بلوک یا قطعة نهایی شکل می‌گیرند و افزودنی-ها مواد غیرآلی هستند که استفاده از پودرها را در فرآیندهای مختلف آسان می‌کنند و در قطعة نهایی باقی نمی‌مانند. این تعریف‌ها صحت خود را تا حد زیادی در مورد سرامیک‌های پیشرفته که از تکنولوژی‌های پیچیدة شیمیایی بهره‌ می‌برند، از دست داده‌اند.
پودرهای سرامیکی پیشرفته و افزودنی‌ها بعنوان مواد خام برای سرامیک¬های ساختاری و سرامیک¬های الکترونیکی مورد استفاده قرار می‌گیرند. پودرهای سرامیکی پیشرفته بازاری بالغ بر 2.7 میلیارد دلار را به خود اختصاص داده‌اند که رشد متوسطی معادل 2 درصد برای آنها تا سال 2005 پیش‌بینی شده است. پوردهای اکسیدی 85 درصد از این بازار را از نظر ارزش و 95 درصد را از نظر وزن به خود اختصاص داده‌اند. بقیة بازار مربوط به غیراکسیدی‌هایی نظیر کاربید سیلیسیم، نیترید سیلیسیم، نیترید آلومینیوم و تیتانیوم دی‌براید است. پودرهای آلومینیومی با کارایی بالا، پودرهای زیرکونیا که در بیوسرامیک¬ها استفاده می‌شوند و کاربردهای مربوط به سیستم‌های مخلوط چند اکسیدی مثل شیشه‌سرامیک¬ها و سرامیک¬های با ضریب انبساطی پایین، رشد متوسط بالاتری را از خود نشان خواهند داد. رشد بازار افزودنی‌ها کمی بیشتر از پودرها خواهد بود که علت آن رواج افزودنی‌های با کارایی بالا و افزودنی‌های قوی در روش‌های تولید از قبیل شکل دادن گرم و سرد و قالب‌گیری تزریقی است
در دنیای کنونی و به دنبال آن در کشورمان، قطعات، ابزار و محصولات سرامیکی اهمیت و سهم قابل توجهی رابه خود اختصاص داده‌اند. به دلیل فقر دانش پایه در بسیاری موارد، این کالاها در رده‌ی سرامیک‌ها به حساب نمی‌آیند و این امر سبب شده است دست‌اندرکاران و تصمیم‌سازان کشور تنها به کاربردهای سنتی این مواد توجه کنند. هدف اصلی تدوین این کتاب پوشش ظرفیت کامل سرامیک‌ها و همه‌ی کابردهای نوین و تکنولوژیک آن‌ها برای نهادهای تصمیم‌ساز و تصمیم‌گیر کشور است.
نگاهی به کاربردهای سرامیکهای پیشرفته
سرامیکهای ساختاری (structuralceramics) دستهای از سرامیکهای پیشرفته هستند که امروزه استفاده وسیعی از جمله کاربردهای مکانیکی، نظامی، شیمیایی، حرارتی و غیره یافته‌اند و طبق پیش¬بینیهای اعلام شده، بازار آنها رو به گسترش است. مقالة زیر، به معرفی ویژگیها، کاربردها و بازار جهانی سرامیکهای ساختاری میپردازد:
براساس تقسیم‌بندی کلی، سرامیک‌ها را می‌توان به سه دسته سرامیک‌های "عامل"، "ساختاری" و "ترکیبی" تقسیم‌بندی نمود. در این نوشتار سعی بر آن شده است که ابعاد مختلف نظیر تقسیم‌بندی، خواص، کاربرد و بازار جهانی سرامیک‌های ساختاری به اختصار تبیین شود.
تقسیم بندی سرامیکهای ساختاری
سرامیک‌های ساختاری را می‌توان بر اساس مواد بکار رفته در آنها تقسیم‌بندی نمود:
1) سرمت‌ها یا کامپوزیت‌های سرامیک – فلز
2) سرامیک‌های اکسیدی (برلیم، آلومینات‌ها، اکسید منیزیم، زیرکونات‌ها)
3) سرامیک‌های پرطاقتشده (PSZ, TZP, ZTA, ZTM)
4) سرامیک‌های نیترید سیلیسیم Si3N4
5) سرامیک‌های کاربید سیلیسیم SiC
علاوه بر تقسیم‌بندی فوق، تقسیم‌بندی‌های دیگری نیز وجود دارد که در کتاب‌های مرجع می‌توان یافت.
خواص ممتاز سرامیکهای ساختاری پیشرفته
خواص ممتاز سرامیک‌های ساختاری پیشرفته عبارتند از:
1) مقاومت مکانیکی بسیار بالا
2) سختی قابل توجه
3) مدول‌ الاستیسیته بالا
4) پایداری ابعاد خوب
5) مقاومت زیاد در مقابل خوردگی و اکسیداسیون
6) دوام زیاد در مقابل سایش
7) دوام زیاد در مقابل تشعشعات
8( پایداری حرارتی بالا
9) دانسیته جرمی بالا
10) ضریب اصطکاک کم
11) ضریب انبساط حرارتی کم

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   24 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید



خرید و دانلود  دانلود مقاله   کاربرد سرامیکهای پیشرفته


دانلودمقاله پیش‌بینی تکنولوژی‌های نگهداری و تعمیرات

 

 

 

 

تکمیل تکنولوژیهای کنترل وضعیت ـ مثل کنترل تغییرات و تجزیة روغن ماشین ـ روند بهبودی و تکنولوژیهای جدید بوجود آمدند. در اضافه، آنها باهم در ارتباطند توسط سیستم نرم‌افزاری پر انرژی که کنترل می‌کند دِتا را. توسط رابرت سُوَن کَمپ1
مدتهای مدیدی بود که تولید‌کنندگان نیروی برق سعی براین داشتند که راهی برای تعمیرات و نگهداری PdM (مدولاسیون تداوم پالس) و همینطور کنترل وضعیت ابزار پیدا کنند. تکنولوژیهای ماهر و پیشرفته با کاهش عیوب دستگاهی و افزایش دستگاههای خُبرة موجود و حذف و رفع تعمیرات غیرضروری که قبلاً وجود داشت، جایگاهی خوب برای خود بوجود آورده‌اند.
حتی اغلب متصدیان تعمیرکار و محافظ به این توافق رسیده‌اند که به ندرت برنامه‌های PdM در ولتاژکامل قراردهندواینکار باید تا اندازه‌ای انجام‌ گیرد به دلیل اینکه قیمت تکنولوژی PdM و سخت‌افزار و نرم‌افزار که وضعیت تجهیزات را کنترل می‌کند بطورمداوم توسط تهیه‌کنندگان بالا می‌رود. مصرف‌کنندگان اغلب از این ابزارهای جدید و ناکامل در وسایل توسعه یافته استفاده می‌کنند. این حقیقتی است برای رشد بیشتر (تکنولوژیهای اولیه PdM):
کنترل تغییرات، تجزیة نمونه روغن ماشین و ترموگرافی مادون قرمز برای استفاده‌های تازه‌کار خوب است (تکنولوژیهای ثانویه PdM ): کنترل جریان موتور، آزمایش مافوق صوت و آشکار ساختن سوراخ لامپ لیزری.
تولید‌کنندگان برق در حال کنترل مشکلات همراه با تعلیم متخصصان بوسیلة مخازن بیرونی یک قسمت یا تمام برنامة‌شان به متخصصان PdM هستند. (تمام برنامه‌ها و مشکلات را به متخصصان تعلیم می‌دهند).
دلیل دیگر برنامة PdM ممکن است اُفت ولتاژ کامل باشد با همة تکنولوژی اطلاعاتIT) ) مشکل: بار اضافی اطلاعات، مقدار داده ( data) در برنامة PdM جامع که باید جمع شده، سازماندهی شود، بایگانی، تجزیه و تحلیل شود. مثل یک تسونامی1 که کوچک شروع می‌شود سپس ساخته می‌شود تا زمانیکه نامتناسب‌ها از بین برود. برای کمک به حل این مشکل تولیدکنندگان برق بر سر دو راهی هستند که از طریق تعهد مراجعه‌کننده یا منسوخ دست به کار نرم‌افزار بزنند.
مطمئناً دلیل اصلی که تکنولوژی PdM به ندرت در ولتاژ کامل قرار می‌گیرد این است که تهیه‌کنندگان و کارآزمودگان PdM هر دو به نظر موافقند که ابزار، خودشان نیستند. نسبتاً دلایل آنها همیشه همراه با عمل بوده همانطور که هست.
(یک مشکل Predxty) پیش‌بینی اینکه چگونه مدیر انتخاب کند فعالیت را روی پیش‌بینی (فعالیت در مورد پیش‌بینی) مخصوصاً در این ناحیه نامعلوم صنعت و افق کوتاه مدت موضوع دیگری است.
یک متصدی که کارخانه را در وضعیت نقطه‌ای اشتباه، ثابت نگهدارد. توسط مجریان متعهد به علت نگهداری، افت و افت تولیدهای بعدی مورد انتقاد قرار می‌گیرد. کنترل به عنوان یک علم دقیق معرفی نشده است. تعداد محاسبات ساخته شده به عنوان حدس دوم وجود دارد.
پیشرفت رشد تکنولوژیها
پایه و اساس برنامه‌های PdM سه تکنولوژی اولیه است: کنترل تغییرات، تجزیه روغن ماشین و ترموگرافی مادون قرمز. با این وجود این تکنولوژیها برای دهها سال در رشد وسایل، توانایی و عملی بودن ادامه یافتند. طبق بررسیهای مشعل NOx پایین، کارخانه‌های برق در سالهای اخیر مشعل‌ها را از خروج هوا حفظ می‌کنند. اما در این مواقع چند مشکل عملکردی ظاهر می‌شود که در میان آنها: تغییرات غیرعادی در اجزاءِ باطری متغیر و سطح صدای بالا، مشکلات در طرح اجباری، طرح القاء شده، طرح اولیه، کار کانال بین هواکش و محفظة باد، تهیه مشعل منزل، کوره‌ها، گرم کننده‌های بیش از حد، دوباره گرم‌کننده‌ها و صرفه‌جویی‌کننده‌ها ظاهر می‌شود. در تشخیص منبع مشکلات، تولیدکنندگان برق در مورد تکنولوژی کنترل تغییرات و تست جزئیات هادی و کلاً تنظیم بار باطری بر سر دوراهی هستند. پروژة واقعی توسط مهندس مواد و مکانیک مایک تاربت1. ایوستین تکس2 در یک صفحه در کنفرانس سال 2000، نوشته انتیک IRDبین‌الملل3، میلفوود اُهیو بحث شد. در این آزمون دو مورد استاندارد و فرکانس پایین شتاب‌سنج‌ها 7000ـ2 هرتز و تجهیزات و لوله‌کشی داخلی آن یک کابل بادوام و سخت در طول 100و ft150 در دسترس است و می‌تواند دردرجة حرارت بالای F120 مقاومت کند.
قرارداد VITیک قرارداد 2 ساله که اخیراً توسط مدیران اتم هسته‌ای شرکت LLC، هودسُن4، ویت5 بسته شد برای تهیه تجهیزات کم‌یاب به شرکت اتم هسته‌ای در شش محل (مُنیتکلو، پرایری ایلند، کیوایونی پُینت بیچ، دُوان آرنولد و پالیسادس6).
پیشرفتهای جدید مارک دوم جدید تکنولوژی PdM در سپتامبر توسط نوادا کراپ، میندن، نِو7، برای کمک در قسمت برق آبی (هیدرولیک) ارائه شد. سوراخ پایة نگهدارندة هوا ( SMAG) در کنترل سیستم مسافت بین چرخش بخشهای ثابت ژنراتور را اندازه‌گیری می‌کند که مهم است زیرا پایة نگهدارندة هیدروژنراتور بیشتر از حدود ft40 در قطر انعطاف‌پذیری دارد، پس وضع متحدالمرکز وخیم است. « SMAGمتصدیان کنترل سیستم در مورد موقعیت هشدار می‌دهند که بتوانند در مورد نگهدارنده و گردنده راهنمایی کنند.»
به دلیل ادامة افت و جبران هزینه‌ها بنتلی نواد جیم8 راه‌حل اختصاصی را برای هیدرو ارائه‌داد. ] (گفت) جملة قبلی را[ “موج جدید” درکنترل وضعیت بر طبق پیشرفت‌کننده‌ها چیزهایی وجود دارد که تجزیة طول موج یا (کشش موج) توسط سووَنتج1 LLC فورت لودیردال فلا توسعه یافته دِرِسِرـ راندکو2 اُلن NY نشان داده شده است.
تجزیه طول موج (کشش یا فشار موج) مطمئناً آشکار می‌کند و اندازه‌‌ می‌گیرد حتی تکان و ضربة مختصر و اصطکاک و حادثه‌هایی را که بین ارتباط سطحی در جریان کار ماشین‌آلات اتفاق می‌افتد. سوانتج می‌گوید: کنترل وضعیت قدیمی (سنتی) اغلب نیازهای پیشرفته را برای جلوگیری از خسارت و آسیب جدّی تجهیزات برآورده نمی‌کند.
همچنین نیازمند است که تکنسین وقت زیادی را برای کار صرف کند (در مورد) تجهیزات و مسائل تنها آژیر خطر و هشدار تکنسین پذیرفته شود. وقت و پول برای کارهای خسته کننده هدر می‌رود که این تقصیر شخصی و آژیر مهمی است.
اما تجزیة طول موج (فشار یا کشش موج) طبق گفته سوانتج که می‌گوید انرژی خلق شده در قسمت‌های دستگاه برای ارتباط و تماس در سطوح مستعملِ مهم برای نیازهای بازیابی و بررسی تغییرات بوجود می‌آید و هادی (کاشف) باید قبل از وقوع خسارت فلز را برروی سیستم روغن‌کاری فعال کند. بازیابیِ ترقی کرده در ساخت، پیش‌بینی می‌کند که انرژی طول موج (فشار یا کشش) به تمام دستگاه منتقل می‌شود، تجزیة ابزارها بطور مجزا و انرژی اندازه‌گیری می‌شود سپس مقدار درجة خسارتی که در صورت ادامة روند وارد می‌شود. (اندازه‌گیری می‌شود).

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  23  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید



خرید و دانلود دانلودمقاله پیش‌بینی تکنولوژی‌های نگهداری و تعمیرات


دانلودمقاله افغانستان

 
مقدمه
سرزمین افغانستان در طول تاریخ گلوگاه تهاجم به هند بوده است؛ جنگجویان بسیاری چون "اسکندر مقدونی"، "محمود غزنوی" ، " تیمور گورکانی " ، " نادر شاه افشار "، از پیچ و خم کوهها و دره های این کشور خود را به هندوستان رسانده اند. علاوه بر این تا قبل از کشف راههای آبی در قرون جدید و سپس توسعه راههای هوایی، خط مسیر بازرگانی شرق و غرب، از دشت شمال این کشور عبور می کرد که محل عبور کاروانهای جاده ابریشم از این سرزمین بوده که عموما ازطریق قندهار به هند و از طریق بلخ به چین می رفت. پس از کشف راههای آبی و سپس توسعه راههای هوایی، افغانستان مانند سایر سرزمین های آسیای مرکزی، تبدیل به منطقه ای محصور شد.
مختصات جغرافیایی
بین 60 تا 75 درجه شرقی بین 29 تا 38 درجه شمالی
مساحت
مساحت افغانستان 652225 کیلومتر مربع است.که از نظر مساحت در جهان مقام چهلم و در قاره آسیا جایگاه یازدهم را دارا می باشد.
مرز های مشترک
کل: 5529 کیلومتر
• مرزهای مشترک:
o ایران (غرب): 936 کیلومتر
o ترکمنستان (شمال): 744 کیلومتر
o ازبکستان (شمال): 137 کیلومتر
o تاجیکستان (شمال): 1206 کیلومتر
o چین (شرق): ۷۶ کیلومتر
o کشمیر (شمال شرق): ؟؟؟ کیلومتر
o پاکستان (جنوب): ۲,۴۳۰ کیلومتر
آب و هوا
قاره ای، تابستان گرم و زمستان سرد.
ارتفاع
کشور افغانستان از معدود کشورهایی است که محصور در کوهستان ها و خشکی ها است. مناطق مختلف این کشور اغلب پوشیده از کوه است اما در جنوب و جنوب شرقی مناطق پستی نیز وجود دارد.
بلندترین نقطه: قله نوشاک(Nowshâk) به ارتفاع ۷,۴۸۵ متر از سطح دریا.
پایین ترین نقطه: رود آمودریا (Amu Darya) به ارتفاع ۲۵۸ متر از سطح دریا.
منابع طبیعی
از منابع طبیعی آن می توان به گاز طبیعی ، نفت ، زغال سنگ ، مس ، کرومیت ، طلق (talc) (نوعی کانی شفاف به رنگ های سفید و سبز و خاکستری ) ، سولفات باریم ، گوگرد ، سرب ، روی ، سنگ آهن ، نمک طعام و سنگ های قیمتی (گوهر) و .... اشاره کرد.
محیط زیست
شاید مهمترین مشکل زیست محیطی افغانستان خط انقراض حیواناتی چون پلنگ ، سمور، غزال های وحشی ، قوچ و ... باشد .این حیوانات بیشتر برای استفاده از پوست شان کشته میشوند. از شاخص ترین محدودیت های زیست محیطی این کشور می توان به محدویت در دسترسی به منابع آب (مصرف کشاورزی و آشامیدنی )، چرای بیش از حد دام ، آلودگی هوا و آب ، عدم دسترسی به آب های آزاد و ... اشاره کرد. تقریبا در افغانستان سیستم چگونگی دفع زباله به روش مدرن وجود ندارد.
جغرافیای انسانی
طبق آمار سال ۲۰۰۵ دارای ۳۵ ولایت است. پرجمعیت ترین شهر های افغانستان به ترتیب کابل ، قندهار ، مزار شریف، جلال آباد و ... هستند. . روابط خویشاوندی و خانوادگی در میان مردم افغانستان بسیار نزدیک وصمیمانه است که نشانه عواطف و احساسات عمیق خانوادگی است. هنوز در این کشور مسائل حاد میان مردم توسط ریش سفیدان و بزرگان حل و فصل می شود.
تقسیمات کشوری
افغانستان دارای ۳۴ ولایت (استان) است.
خطرات طبیعی
از بلایای طبیعی معمول این کشور می توان به زلزله های متوالی در میان کوه های هندوکش و سیل و خشکسالی اشاره کرد.
مردم
جمعیت
جمعیت افغانستان حدود ۳۰ میلیون نفر برآورد می‌شود.براساس سرشماری مقدماتی کمیته ملی احصائیه کشور، جمعیت افغانستان در سال 1385، 24 میلیون نفر است. گفته می شود از این تعداد 12,300 میلیون مرد و 11,800 میلیون نفرشان زن هستند، 7/21% جمعیت کشور شهرنشین می باشند. مرحله اصلی نفوس شماری افغانستان در ماه سنبله 1387 صورت خواهد گرفت.این آمار شامل میلیون ها مهاجر افغانی مقیم ایران، پاکستان و کشورهای دیگر نمی باشد. سازمان ملل پیش از این جمعیت افغانستان را 29 میلیون نفر برآورد کرده بود.
وضعیت سنی
آمار زیر به صورت تقریبی می باشند.
۰ تا ۱۴ سال: ۴۴.۶% / مرد ۷۰۹۵۱۱۷/ زنان ۶۷۶۳۷۵۹
۱۵ تا ۶۴ سال: ۵۳% / مرد ۸۴۳۶۷۱۶ /زنان ۸۰۰۸۴۶۳
۶۵ به بالا: ۲.۴% / مرد ۳۶۶۶۴۲ / زنان ۳۸۶۳۰۰
گروه‌های قومی و نژادی
پشتون، تاجیک، هزاره و ازبک ،ایماق، ترکمن، بلوچ و ...
دین ها و مذاهب
99٪ مردم افغانستان را مسلمان تشکیل میدهند که حدود 75٪ آنان مسلمان سنی و 24٪ مسلمان شیعه‌هستند[1].

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  17  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید



خرید و دانلود دانلودمقاله افغانستان


دانلود مقاله گزارش کار کائولن

 

 

 

 

مقدمه:
کائولن واژه ای است که معانی مختلف دارد از نظر کانی شناسی کائولن جز گروه کانی های آلومینا سیلیکاته آبدار است که شامل کانی های کائولینیت ، ناکریت ، دیکیت و هالوئیزئت می باشد کائولن به عنوان کانی های رسی می باشد که با خصوصیات نظیر سفیدی ، درخشندگی ، توزیع دانه بندی ، پلاستیسیته مناسب به عنوان یکی از کانی ها صنعتی کاربرد متفاوتی دارد کائولن یک کانی بی نظیر صنعتی است ، زیرا دارای دامنه کسترده ای از ph که خنثی می باشد و از نظر شیمیایی مقاوم بوده و در جدول موس داردی سختی حدود 5/2 می باشد و به رنگ سفید بوده دارای خاصیت پ.شش دهی خوبی است و به عنوان رنگدانه می توان استفاده نمود کائولن به صورت نرم بوده و هدایت الکتریکی و حرارتی کمی دارد و قیمت آن نسبت به سایر موادی که با آن رقابت می کنند کمتر است.
خاک کائولن در ابتدا در سرزمین چین شناخته شده است و لغت آن از کلمه کائولینگ kao-liang بعمنی ( سلسله جبال بلند ) مشتق یافته و چون برای اولین بار این خاک در منطقه چین یافته شده به این جهت لغت خاک چینی (chinaclay) به آن اطلاق یافته است و در واژه تجارتی این کلمه مختص کائولن انکستان ( کورن وال ) (corn wall) می باشد.
تقریبا نیمی از کائولن استخراج شده از معادن مختلف در صنعت سرامیک کاربرد دارد و ما بقی به صورت ماده پر کننده در صنایع شیمیایی-کاغذ سازی و دارو سازی ، نساجی و برخی صنایع دیگر کاربرد دارد.
در صورت خصوصیات شیمیایی کائولن می توان به فرمول آن اشاره نمود که دارای فرمول Al2o3sio2 2h2o که دارای ترکیب نضری فوق میباشد. Al2o3=39.8% و Sio=46.3% و H2O3=18.9 %.
شکل ذرات کائولن به صورت ورقه های هگزاگونال است که ابعاد آن از 5% تا 10 میکرون تغییر میکند و قطر متوسط آن 5/0 میکرون است.
وزن مخصوص کائولن بین2/2 تا 6/2 گرم بر سانتی متر مکعب تغییر می کند در حالت خاص رنگ آن به صورت سفید است.
خواص پخت کائولن هنگام پخت به شدت منقبض می شود بنابراین به تنهایی مورد استفاده قرار نمی گیرد. انقباض طول کائولن در 1300 C معمولا از 6% تا 17% متغییر است تقطه ذوب آن 1750 C تا 1770 درجه است.
کارخانه خاک چینی ایران در 15 کیلومتر شهر مرند و در 12 کیلومتری معدن کائولن زنوز واقع گردیده ، اولین و بزرگترین تولید کننده کائولن تصفیه شده در کشور بوده و از نظر مرغوبیت خاک میتوان این کارخانه را در زمره کائولن مرغوب دانست این کارخانه مقدمات اولیه آن و آزمایشات مختلف در معدن آن در سال 1364 صورت پذیرفت و با توجه به مرغوب بودن خاک آن مطالعات دقیق روی آن صورت پذیرفت تا اینکه خاک چینی ایران در سال 1371 به طور رسمی افتتاح گردید و این کاخانه با ارائه انواع کائولن تصفیه شده سوپر و معمولی و کانه آراریی به صنایع سرامیک ، چینی بهداشتی و مظروف و کاشی و غیره کشورمان را از جهت واردات کائولن تقریبا بی نیاز نموده معدن این کارخانه در حدود 33 میلیون تن به طور تقریبی ذخیره قطعی دارد که این امر نشان دهنده آن است که تا چندین سال میتوان از این ذخیره معدنی جهت مصارف مختلف استفاده نمود.
معرفی مراحل تولید کائولن :
1- استخراج از معدن 2- انتقال مواد خام به کاخانه و ذخیره سازی 3- انبار کردم و خرد کردن مواد خام توسط سنگ شکنهای اولیه و ثانویه 4- همگن سازی و ذخیره سازی مواد خام خرد شده در سالن هموژن 5- آسیاب نمودن مواد خام از ورودی سالن هموژن توسط آسیاب فایفر آسیاب ریمونر 6- تهیه دوغب و بلانج کردن 7- دانه بندی 8- تلغیظ و خالص سازی دوغاب خروجی از بلانجر 9- پروسس دانه بندی 10- تعیین محدوده ی اپتیم دانه بندی 11- آبگیری 12- تلغیظ 13- انبار هموژن کردن دوغاب تلغیظ شده 14- فیلتراسیئن 15- فیلتر پرس 16- خشک کن انتقا به سیلو های ذخیره و بسته بندی مواد تولیدی
کل پروسه کارخانه
سنگ شکن اولیه 100 تن در ساعت
هموژن آسیون 50 تن در ساعت
آسیاب 50 تن در ساعت

 


1/0 مواد به صورت خام به فروش می رسد
تغلیظ به روش تر

 


سنگ شکن اولیه
سنگ شکن مورد استفاده در کاخانه خاک چینی ایران از نوع فکی با بازوی مضاعف که ساخت کشور چک می باشد و ظرفیت اسمی آن 100 تن در ساعت است که بسته به اندازه مواد ورودی از 100 تا 110 تن در ساعت قابل تغییر است .
نحوه شارژ مواد با سنگ شکن اولیه ( فکی ) به این ترتیب است که مواد توسط لودر برداشته شده و توسط کامیون به سنگ شکن اولیه یعنی فکی انتقال می یابد. ابتدای سنک شکن سرندی است که چشم های آن درابعاد 40*40 می باشد یعنی تا اندهزه 40cm میتوانند وارد سنگ شکن فکی گردند اگر اندهزه اسمی مواد درشت تر باشد توسط کارگری که در آن قسمت گذاشته شده است خرد می گردد تا به اندازه مشخص جهت عبور از سرند 40*40 که توسط کامیون و لودر بارگیری و تغذیه میشود مواد توسط فیدر شاتونی وارد قسمت ابتدای سنگ شکن می گردد . سرند دیگری نیز بعد از فیدر شاتونی وجود دارد به نام سرند گریزلی که هدف از بارگیری آن این است که اگر موادی که اندازه آنها کمتر از 7 الی 5/7 باشد از آن عبور نموده و وارد سنگ شکن نگردد تا از این طریق بتوان کار سنگ شکن را آسان نمود پس موادی که اندازه اسمی آن کمتر از 7 الی 5/7 هستند از سرند گریزلی که با حرکت رفت و برگشت عمل سرند کردن را صورت می دهد عبور کرده و وارد سنگ شکن نشود و مواد درشت تر وارد سنگ شکن می شوند که سنگ شکن با حرکت رفت و برگشت فک متحرک موجب خرد شدن مواد می گردد ظرفیت سنگ شکن فکی حدود 100 تن در ساعت است مواد عبوری از سرند گریزلی و مواد خارج شده از سنگ شکن فکی که خروجی آن 7 الی 5/7 است هر دو بر روی نوار نقاله ریخته شده و به سمت جلو حرکت داده میشود معمولا جهت جلوگیری از گرد و غبار موجود در ابتدای سنگ شکن شیر آبی قرار داده شده جهت کمی خیس کردن مواد تا از گرد و غبار کمی جلوگیری کرد البته این آب به آن حد نیست که بازده سنگ شکن را دچار مشکل نماید مسئله دیگر در مورد سنگ شکن فکی این است که چون این نوع سنگ شکن خیلی سریع گیر و خفه می شود بنابراین باید مواد ورودی آن تنظیم گردد تا در اثر ورود مواد زیاد موجب خفه شدن نگردد بنابراین جهت کنترل آن 3 نفر در هر شیفت جهت این امر استفاده شده است مواد خروجی از سنگ شکن توسط نوار نقاله به سمت جلو حرکت داده می شود در قسمت وسط سنگ شکن فکی و مخروطی یک آهن ربای بکار برده شده است که جهت حذف آهنهای احتمال ناشی از تکه های آهنی که از ماشینهای شارژ کننده و یا جاهای دیگر جدا شده باشند ممانعت کند. این اهن ربا به محض روشن شدن سنگ شکن فکی روشن می شود با این آهن ربا نمی توان آهن احتمالی در کانه را حذف نمود البته میزان آهن موجود در کانه خیلی کمتر است بنابراین جهت این امر هیچ کاری صورت نمی گیرد و عمدتا اهن ربا جهت حذف آهن های احتمالی از جدا شدن تکه های آهنی از دستگاهها به کار برده شده است. مواد توسط نوار نقاله به سنگ شکن بعدی انتقال می یابد.

 


سنگ شکن مخروطی ( ثانویه ) (cone crusher )
سنگ شکن مخروطی که به نام مخترع آنها به Symons معروف شده است برای مراحل میانی خرد کردن ( سنگ شکنی ثانویه ) یا خرد کردن تا ابعاد نسبتا کوچک و سنگ شکنی مرحه سوم مورد استفاده قرار می گیرد این سنگ شکن در حقیقت نوعی سنگ شکن ژیراتوری است که در آن زاویه راس مخروط تا حدود 100 درجه افزایش یافته است و همزمان با آن به منظور مناسب نگه داشتن فضای داخلی سنگ شکن ، انحنا داخلی بدنه تغییر کرده ، محفظه خرد کردن مسطح شده است. در سنگ شکنهای مخروطی هسته متحرک و همچنین سطح داخلی بدنه ثابت به وسیله پوششهای قابل تعویض از جنس فولاد منگنز دار پوشیده شده اند فضای بین آنها بسته به میزان خرد کردن مورد نظر دارای شکلهای مختلفی می باشد.
مواد خارج شده از سنگ شکن فکی توسط نوار نقاله به قسمتی که در آن سنگ شکن مخروطی قرار دارد وارد می شود اما قبل از اینکه مواد وارد سنگ شکن مخروطی گردد دوسرند به ترتیب سرند شماره 1 با چشم های 4*4 و در زیر آن سرند شماره 2 1*1 وجود دارد . علت قرارگیری این سیستم سرند به این علت است که موادی که اندازه آنها کمتر از 4 سانتی متر است جدا شده و وارد سرند پایین خود که دارای چشم های 1*1 است به خوبی جدا شود موادی که از این قسمت جدا می شود اندازه آنها در حدود 0 الی 4 سانتی متر می باشد مواد جدا شده در این قسمت توسط نوار نقاله ای به سمت دیگری انتقال داده می شود که جهت مصارف کاشی کاربرد دارد پس مواد مورد استفاده در صنعت کاشی فقط یک مرحله طی می کند. آن هم عبور از سنگ شکن فکی می باشد و از سند 4*4 و 1*1 عبور کرده و به این کاخانه ها حمل می گردد اما مواد درشت تر که از سرند 4*4 عبور نکرده اند وارد سنگ شکن مخروطی می گرددو قبل از سنگ شکن مخروطی سیلو که در حدود 50 تن ظرفیت دارد وارد می شود و توسط فیدر تغذیه کننده در قسمت پایین مواد آرام آرام با توجه به ظرفیت سنگ شکن مخروطی در حدود 4cm است یعنی مواد خروجی با اندازه 4cm از آن خارج می گردد ظرفیت سنگ شکن مخروطی در حدود 100 تن در ساعت است که در هر شیفت دو نفر جهت کنترل آن به کار گرفته شده است. مواد خروجی سنگ شکن مخروطی توسط نوار نقاله به سالت هموژن انتقال می یاب در برخی موارد وقتی موادی که اندازه آنها کمتر از 1cm است نیاز به صتعت کاشی نباشد همراه مواد به سالن هموژن انتقال داده می شود البته مسیر آنها با هم فرق می کند و دپوی که در قسمت ابتدای سالن هموژن بود از همین مواد بود البته جداسازی مواد فقط در مورد مواد معمولی می باشد ما در مواد سوپر هیچگاه جداسازی مواد 1cm و انتقال آن به قسمت کاشی را نخواهیم داشت.
سالن هموژن
مرحله بعدی از آماده سازی مواد اولیه یکنواخت کردن و هموژناسیون از نظر رطوبت و دانه بندی است . موتد خروجی از سنگ شکن مخروطی به اندازهآنها تقریبا 4cm است وارد قسمت شوت ابتدای هموژن می شود مواد توسط نوار نقاله که به صورت رو به بالا است مواد را انتقال داده و وارد قسمت ابتدای استاکر می کند.
استاکر : نام دستگاهی است که مواد اولیه را از سنگش کن مخروطی که توسط نوار نقاله رو به باله دریافت نموده و به صورت طولی در سالن جمع می کند طول دپو 22 متر و ارتفاع آن 11 متر با زاویه 18 موار به صورت فایل 4 هزار تنی ریخته می شود وقتی مواد به 4 هزار تن رسید استاکر به طور اتوماتیک عمل ریزش راقطع نموده و شروع به ریزش فایل جدید می کند در قسمت سالن هموژن 4 فایل وجود دارد به نام های A1 و A2 و B1 و B2 که هر کدام از آنها 4 هزار تنی می باشند در سالن هموژن فقط یک عدد است که وجود دارد ظرفیت کاری استاکر 100 تن در ساعت است عینی متناسب با ظرفیت سنگ شکن مخروطی می باشد عملیات برداشت مواد توسط ریکلایمر صورت می گیرد اما دو عدد ریکلایمر در سالن همژن وجود دارد مواد مه به صورت فایل 4 هزار تنی با زاویه 18 دجه ریخته شده اند توسط شانه های موجود در ریکلایمر آرام آرام حرکت داده شده و در اثر لغزش مواد به پایین ریخته می شوند در قسمت پایین ریکلایمر قاشقکهایی وجود دارد که با حرکت رفت و برگشت در اثر لغزش مواد و ریخته شدن آنها در فضای بین آنها مواد را به قسمت جلو انتقال داده و وارد نوار نقاله ای که در انتهای آن وجود دارد می کند مواد از این قسمت توسط نوار نقاله به آسیاب فیفر انتقال داده می شود طول نوار نقاله از سالم هموژن تا سیلوی ذخیره مواد آسیاب فایفر در حدود 150 متر است که در طول مسیر یک آهن ربا قرار داده شده است که یکی از آنها ایرانی و دیگری آلمانی می باشد البتهجهت انتقال مواد به آسیاب فایفر دو عدد نقاله وجود دارد. آهن ربای موجود مثل آهن ربای قبلی فقط جهت حذف آهن های احتمالی از جدا شدن تکه ای از دستگاهها به کار برده شده است در این قسمت نیز دو نفر جهت کنترل دستگاهها به کار برده شده است البته تمامی موارد اتوماتیک صورت می گیرد و فقط هدف از بکاگیری فرد نظارت بر کار دستگاهها می باشد مواد انتقال داده شده به آسیاب فایفر به دو قسمت میرود یکی آسیاب فایفر قدیم و دیگری آسیاب فایفر جدید یا سالن قدیم و سالن جدید مواد انتقال داده با توجه به نوعی که اعلام شده توسط نوار نقاله به سیلوی ذخیره آسیاب فایفر وارد می شود در قسمت سالن قدیم در حین پر شدن سیلوی به علت از کار افتادن دستگاهی که به محض پر شدن سیلوی عملیات انتقای و برداشت توسط ریکلایمر را قطع نماید وجود دارد به همین خاطر باید فردی که در سالن هموژن است هر از گاهی یه این امر هم نظارت داشته باشد اما سیلوی ذخیره سالن جدید دارای دستگاه اتوماتیک قطع موقع پر شدن سیلو می باشد ظرفیت ریکلایمر 50 تن در ساعت است مدت زمان تشکیل یک دپو به صورت تئوری 40 ساعت است اما در عمل یک دپو در مدت 48 الی 50 ساعت طول می کشد تا تشکیل شود.
تمام دستگاههای موجود در سالن هموژن ساخت کشور آلمان بوده و تمامی مراحل به طور اتوماتیک می باشد.
قبل از اینکه وارد بحث خردایش مواد توسط آسیاب فایفر بشویم لازم به ذکر است که در کارخانه فوق دو سالن جهت این امر اختصاص داده شده است که سالن قدیم و سالن جدید که لازم است ابتدا سالن قدیم را مورد بحث قرار دهیم و سپس وارد سالن جدید بشویم چون تفاوت های عمده ای با هم درند.
خرد کردن مواد در سالن قدیم
پس از مرحله هموزن ، مواد اولیه توسط نوار نقاله هایی به سیلوی ذخیره مواد که در حدود 150 تن ظرفیت دارند وارد می شود در انتهای سیلوی ذخیر مودا یک تغذیه کننده به نام دیسک فیلر وجود دارد که عملیات انتقال مواد به آسیاب را بر عهده دارد نوع آسیاب به کار برده شده آسیای غلتکی ( Roller Mill ) می باشد. آسیای غلتکی برای خرد کردن مواد نیمه سخت به کار برده می شود.
ساختمان این آسیاب تشکیل شده است از یک قسمت تحتانی که مستقل از بدنه توسط یک الکترو موتور یک جعبه دنده که در زیر آن قرار گرفته است ، حول محور مرکزی دوران می کند . بر روی آن تعدادی غلتک در حدود 3 عدد به شکل استوانه یا مخروط وجود دارد که مواد بین قسمت تحتانی و غلتکها خرد می شوند فشار لازم برای غلتکها توسط تعدادی فنر تامین می شود در آسیاب غلتکی کف گرد غلتکها در جایگاه خودشان با سرعت ثابت در حال چرخش میباشد در اثر شارژ مواد توسط دیسک فیلر این غلتکها موجب خرد شدن مواد می گردد عملیات خارج شدن مواد به این ترتین است که در بالای آسیان یک عدد سپراتور قرار گرفته جهت دانه بندی که این سپراتور با سرعت متغییر در حال چرخش است یعنی سپراتور با سرعت کم بچرخد مواد خروجی از آسیب درشت در اثر چرخش سپراتور با سرعت زیاد مواد خروجی ریز تر خواهند بود پس هدف از قرار گیری سپراتور دانه بندی مواد است در پایین سپراتور یک شبکه دیگری وجود دارد که باعث میشود اگرموادی که نتواند از سپراتور رد شوند به پایین ریخته شده در اثر برخورد آن به این شبکه خرد گردند عامل چرخش فایفر توسط یک پمپ هیدرولیکی روغنی تامین می شود ظرفیت آسیاب 20 الی 30 تا در ساعت است در قسمت بیرون یک مکنده خیلی قوی وجود دارد که عمل مکش را از داخل آسیاب بر عهده دارد یعنی این مکنده با سرعت زیاد مواد آسیاب شده که به دانه بندی مورد نظر رسیده اند بعد از عبور از سپراتور مکیده و وارد قسمت ایرسیکلون انتقال دهد به علت سختی بالای مواد مسیر همیشه در معرض سایش قرار دارد به همین خراطر این مسیر با پوششی از نوع آلمینای پوشیده شده تا از سایش آنها جلوگیری گردد معمولا عمل مکش به خاطر اختلاف فشار فن و داخل آسیاب است به این معنی که فن یک محیط کم ایجاد می کند و مواد از محل پر فشار ( داخل آسیاب ) به قسمت بالا کشیده می شود مواد وارد 4 عدد ایرسیکلون می شود. ایرسیکلون : یک محفظه قیفی شکل است که مواد داخل آن به صورت حلزونی یا به عبارتی بهتر گردبادی حرکت می کند در نتیجه این حرکت ، مواد درشت به جداره پایینی ایرسیکلون چسبیده و توسط پارویی جمع آوری می شود و به قسمت اسکرو یا حلزونی ریخته می شود اسکرو محفظه لوله ای شکل است که داخل آن یک حلزون قرار دارد اما گرد غبار های موجود در آسیاب هم به دو عدد فیلتر انتقال می یابد که این فیلتر ها گرد و غیار موجود که از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است به علت خالص تر بودن مواد آن توسط پارچه های موجود در فیلتر ها گرد و غبار موجود مکیده شده و این مواد به همراه مواد موجود در ایرسیکلون وارد قسمت شوتینگ می شود قسمت داخلی ایرسیکلون از پوشش سخت پوشیده شده تا از سایش آنها جلوگیری گردد و خود آسیاب نیز از پوشش سخت می باشد مواد خارج شده از ایرسیکلون و فیلتر ها در قسمت شوتینگ با مقدار مشخصی معمولا 6 قسمت آب یک قسمت مواد مخلوط شده که البته این آب از قسمت استخر ته نشین سازی مواد وارد این قسمت می شود در اثر مخلوط شدن مواد با آب دوغاب حاصل وارد قسمت جدا سازی می گردد.
جدا سازی مواد ( دوغاب )
دوغاب خارج شده از قسمت شوتینگ در مرحله اول جدایش وارد دستگاهی به نام درام بلنجر که به صورت حلزونی است وارد می شود دوغاب فوق که از قسمت قبل وارد این دستگاه شده به ازای هرتن ماده خشک دارای حدود 5 الی 6 تن آب می باشد و دارای دانسیته در حدود 1/093 gr/cm3 است دوغاب از قسمت وسط دستگاه وارد درام بلنجر می شود این دستگاه شامل حلزونی است که دوغاب وارد شده را به آرامی می چرخاند در انتهای این دستگاه قاششکهایی وجود دارد که دوغاب وارد شده به این دستگاه کهدارای ناخالصی سیلیس است و دارای وزن زیاد می باشد در اثر ته نشین شدن به علت وزن زیاد توسط قاشقکها برداشته شده و به قسمت ضایعات انتقال داده می شود و اثر چرخش حلزونی و مواد زیر دارای وزن کم به سمت روبروی دستگاه که دارای یک سرند هم هست انتقال می یابد. مواد زیر که دارای وزن کم است به تانک ذخیره که دارای ظرفیت حدود 15m3 می باشد پمپاژ می شود و مواد درشت که توسط قاشقکها برداشته می شود به ضایعات انتقال داده می شود دوغاب پمپاژ شده به تانک ذخیره 15m3 دارای دانسیته حدود 1/088gr/cm3 می باشد علت قرار دادن این تانکهای ذخیره این است که پمپ ها در بعضی مواقع خالی کار نکند و نیز ذخیره ای است برای نگهداری قسمتی از مواد پمپاژ شده به تانک ذخیره 15m3 بعد از ذخیره کردن در این تانک توسط پمپی دیگر به هیدروسیکلون شماره یک یعنی 350mm میشود.
هیدروسیلکون مطابق شکل فوق متشکا از ظرفی استوانه _ مخروطی شکل است. مواد از طریق دهانه ورودی و از مسیر لوله ای که مماس بر بخش استوانه ای در قسمت فوقانی آن است به هیدروسیکلون جریان می یابند. سطح فوقانی بخش استوانه ای توسط در پوشی مسدود است که از مرکز آن در امتداد محور ظرف لوله ای نصب شده است . که تا عمقی کمی پایین تر از محل ورود مواد به داخل این بخش امتداد یافته است . این لوله ف سرریز هیدروسیکلون است و دارای مقطع قابل تغییر می باشد که به آن دیافراگم یا vortex گفته می شود. در قسمت تحتانی ظرف میخی در راس بخش مخروطی نیز سوراخی با قطر قابل تغییر قرار دارد که ته ریز هیدروسیکلون گفته می شود و آنرا apex می گویند.
بار اولیه تحت فشار از طریق لوله ورودی و به طور مماس به داخل هیدروسیکلون جریان می یابد در نتیجه پالوپ دارای حرکتی دورانی می شود. این حرکت باعث ایجاد حرکت گردابی شکل در داخل هیدروسیکلون می شود. لذا در امتداد محور آن ناحیه ای با فشار کم به وجود می آید و در این امتداد ستونی از هوای به وجود می آید که از طریق دهانه ته ریز به هوای خارج متصل می شود . بخشی از هوای تشکیا دنهده این ستون ، از هوای موجود در سیال حاصل شده که در نتیجه کاهش فشار آن خارج می گردد.
موادی که به حالت پالپ به داخل هیدروسیلکون هدایت می شوند تحت تاثیر دو نیرو قرار می گیرند : نیروی گریز از مرکز در جهت داخل به خارج و نیروی مقاومت در جهت خارج به داخل . نیروی گریز از مرکز باعث افزایش سرعت ته نشین مواد می شود ( در این شرایط می توان سرعت ته نشینی مواد و دانه ها را با توجه به قانون استوکس بدست آورد ) به این ترتیب مواد بر اساس ابعاد و چگالی صبقه بندی می شود. دانه هایی که سرعت ته نشینی آنها زیاد است به طرف جداره هیدرسیکلون حرکت می کند زیرا در آنجا سرعت کمتر است و در امتداد جداره به طرف دهانه ته ریز هدایت شده ، از آنجا خارج می گردند. با توجه به نیروی مقاومت سیال ، دانه هایی که سرعت ته نشینی آنها کمتر است به طرف ناحیه ای که فشار کمتری دارد یعنی بخش مرکزی و در امتداد محور هیدروسیکلون حرکت می کنند و با حرکت رو به بالا از طریق دیافراگم سر ریز می شوند.
با توجه به وجود ناحیه ای که در امتداد جداره که در آن حرکت مواد به طرف پایین و ناحیه ای در امتداد محور هیدروسیکلون که در آن حرکت مواد به سمت بالاست ، لازم است که در مکانی سرعت قائم مواد برابر صفر باشد. این مکان به صورت سطحی در سرتاسر بخش بزرگی از هیدروسیکلون گسترش یافته است. دانه هایی که تاثیر نیروی گریز از مرکز بر آنها بیشتر است به خارج این سطح منتقل شده ، از طریق ته ریز خارج می گردند ، و دانه هایی که تاثیر نیرو و مقاومت بر آنها بیشتر است در داخل ، عین سطح قرار می گیرند و به طرف محور هدایت شده ، از سر ریز خارج می گردند . دانه هایی که تاثیر نیروی گریز از مرکز و مقاومت بر انها یکسان است بر روی سطح قرار می گیرند.
علت اصلی قرار دادن هیدروسیکلون ها عبارتند از بازدهی آنها به ویژه در دانه بندی های کوچکتر به مراتب بیشتر است. فضای کمتری اشغال می کند و مصرف انرژی کمتری نیاز دارد. مدت زمان کمتری مواد در داخل هیدروسیکلون ها می ماند در نتیجه کنترل و تنظیم آنها آسانتر است . با توجه به مدت زمان کمتر توقف مواد در داخل هیدروسیکلون اسیداسیون آنها کاهش می یابد . و نیز ظرفیت هیدروسیکلون ها خیلی بالاست.
هیدروسیکلون 350mm
مواد جدا شده از بلنجر که به مخزن به ظرفیت 15m3 پمپاژ شده توسط پمپ دیگری به هیدروسیکلون شماره یک یعنی 350mm وارد میشود . مشخصات این هیدروسیکلون عبارتند از قطر دهانه ورودی 350mm و زاویه 20 درجه می باشد مواد از سمت بغل وارد هیدروسکلون می شود و بر اساس نیروی گریز از مرکز یعنی بر اساس وزن مواد ، مواد تشکیل دهنده دوغاب از هم جدا می گردد. مواد با وزن زیاد که اغلب سیلیس است به سمت ته ریز و مواد با وزن کم به سمت سر ریز هدایت می شود اغلب در این هیدروسیکلون موادی که زیر 90 میکرون است به سمت سر ریز هدایت می شود و مواد بالاتر از 90 میکرون به سمت ته ریز هدایت می شود دانسیته مواد سر ریز شده برابر 07/1 درجه می باشد مواد سر ریز شده توسط پمپی به مخزن دیگر هدایت می شود تا از آنجا به هیدروسیکلون بعدی انتقال یابد.
هیدروسیکلون 150mm
در این هیدروسیکلون قطر دهانه ورودی 150mm و زاویه 16 درجه است مواد ته ریز شده بالای 70 میکرون می باشد و مواد سر ریز شده زیر 70 میکرون است دانسیته مواد سر ریز شده 065/1 می باشد در بعضی مواقع وقتی درصد مواد زاید افزایش می یابد با توجه به اعلام آزمایشگاه مبنی بر این مورد برای افزایش درصد مواد و راندمان کار ته ریز هیدروسیکلون 150mm دوباره به درام بلنجر انتقال می یابد تا با یک بار دیگر عمل سیلیس زدایی صورت گرفته و مقدار مواد زائد کمتر شود که اغلب این مورد در کائولن سوپر بیشتر اتفاق می افتد و مواد برگشت داده شده یا ته ریز وارد شده به درام بلنجر بعد از سیلیس زدایی به کائولن سوپر 2 تبدیل می گردد. البته این مورد در بعضی مواقع معمولا موقع پایین آمدن در صد مواد ( کائولن ) اتفاق می افتد سر ریز مواد خارج شده از هیدروسیکلون شماره 150mm به مخزن دیگری توسط پمپ سانتریوفیوژی انتقال می یابد و از آنجا توسط پمپی دیگر به هیدروسیکلون شماره 10/50 وارد می شود مدت زمانی که طول می کشد یک لیتر مواد در هیدروسیکلون شماره 150mm از هم جدا می گردد 20 الی 25 ثانیه است .
هیدروسیکلون 10/50
در این هیدروسیکلون قطر دهانه ورودی 50mm و شیب مخروط 10 درجه می باشد در این هیدروسیکلون ته ریز با دانسیته 35/1 جز ضایعات محسوب می گردد مواد زیر 50 میکرون سر ریز و بالای 50 میکرون جز ضایعات محسوب می گردد فشار 5/3-3 و تعداد هیدروسیکلون ها 24 عدد می باشد. مواد از نوع معمول باشد عمل هیدروسیکلون ها پایان می یابد ولی اگر مواد از نوع کائولن سوپر باشد وارد هیدروسیکلون 5/50 می شود.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  30  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید



خرید و دانلود دانلود مقاله گزارش کار کائولن