در جنگ های جدید ابزارهای فناوری و ابزارهای ارتباطی و الکترونیکی و رسانه ها برای عملیات روانی علیه مردم به کار می رود و هدف دشمن کاهش آستانه تحمل ملی و کاهش پایداری مردم است.
سطوح تهدید تغییر جدی کرده است. تهدید، عنصر ثابتی نیست و شکل تهدید، با تغییرات فناوری تغییر یافته است. امروزه صورت جنگ ها از نبردهای رودررو به نبردهای اطلاعاتی و روانی و جنگ های نرم تبدیل شده است. در جنگ نرم، دشمنان به آرامی از داخل جبهه خودی ، مقاومت مردم را کاهش داده است و با ایجاد ترس و دلهره و تغییر در ارزش ها و باورها،روحیه مردم را برای پایداری و ایستادگی ضعیف می کند.
امروزه برای مقابله با تهدیدات جدید باید دانایی را افزایش داد و افزایش دانایی ، توانایی ما را افزایش می دهد.
در جهان امروز، علاوه بر استفاده از سخت افزارهای نظامی گرایش دشمنان به سوی عملیات اقتصادی، فرهنگی و روانی سوق یافته و تهدیدات جدید دشمن حمله به ساختارهای سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و روانی کشور و مردم است. خطر تهدیدات ناشناخته به نحوی است که لازم است هر یک از ما دانش خود را در شناخت تهدیدات جدید افزایش دهیم تا با توسعه ادبیات پدافند غیرعامل بتوانیم برای حفظ خود، خانواده و جامعه مان تلاش کنیم.
یادمان باشد برنامه های دفاع غیرعامل، بدون بهره گیری از سلاح برای کاهش آسیب پذیری ما و افزایش پایداری در مقابل دشمن خارجی برنامه ریزی می شود و مردم به عنوان کسانی که امروزه هدف غیرمستقیم تهدیدات خارجی هستند، لازم است با ابعاد گوناگون پدافند غیر عامل آشنا شوند.
فایل ورد 12 ص
ًَلینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه7
همهچیز از سال 1844 شروع شد؛ وقتی ساموئل مورس با تقتق دستگاه کوچکی که بعدها تلگراف نامیده شد این پیغام را فرستاد: .خداوند، چهها که نیافریده است.! مورس در اصل یک نقاش بود و در سفری به نیویورک تازه با برق آشنا شده بود. او در راه بازگشت طرح سادهِ اختراعی را که به ذهنش رسیده بود بر روی کاغذهای طراحی کشید و به محض رسیدن در مدت کوتاهی آن را ساخت.سی و دو سال بعد تلفن اختراع شد و 14 سال بعد از آن شصت هزار نفر در آمریکا دارای گوشی تلفن بودند. حالا، دیگر تنها این راهها نبودند که شهرها را به یکدیگر متصل میکردند و این موضوع را از سیمهای طولانی بین شهرها میشد فهمید. اختراع رادیو (1917) و تلویزیون (1930) مجموعهِ اختراعاتی را که به ارتباطات مربوط میشد کاملتر کرد.در اواسط دههِ 40، یعنی کمتر از 10 سال بعد از راهاندازی نخستین ایستگاه تلویزیونی نیمی از مردم آمریکا در خانههایشان دستگاه تلویزیون داشتند. کمکم در اکثر مناطق پرجمعیت دکلهای بزرگ تلویزیونی کار گذاشته شد. آنتنهای بزرگ و کوچک منظرهِ پشتبامها را عوض کرد. روزبهروز دکلهای بیشتری کاشته میشد، مناطق بیشتری زیر پوشش امواج تلویزیونی میرفت. دیگر تلویزیون تبدیل به یکی از نیازهای اصلی خانوادهها شده بود. با وجود این گسترش سریع، باز هم جاهای بسیاری، به دلیل دوری از دکلهای بزرگ فرستنده قادر به دریافت امواج تلویزیونی نبودند. برای رفع این مشکل لازم بود دکلهای زیادی در مناطق دوردست نصب شود. جنگلهای انبوه، کویرهای پهناور، کوههای بلند و... همگی موانع طبیعی بزرگی بودند که جلوی فراگیرتر شدن تلویزیون و هر وسیلهِ ارتباطی دیگر را میگرفتند.
باید راه حلی آسانتر برای حل این مشکل پیدا میشد و استفاده از ماهوارهِ مخابراتی همان راه حل بود. اختراع ماهوارهایدهِ اولیهِ ماهوارهِ مخابراتی را آرتور سی کلارک -نویسندهِ مشهور داستانهای علمی تخیلی- ارائه کرد. هرچه در ارتفاع بلندتری بایستید، فضای قابل دیدتان بیشتر میشود. این امر در مورد یک دکل مخابراتی نیز صادق است. هر چه ارتفاع دکل بیشتر باشد، از نوک آن فضای بیشتری دیده خواهد شد. دکلها را میشود تا جایی بلند کرد، که تنها با 3 دکل تمامی سطح زمین پوشش داده شود. حتماً فکر میکنید ساخت چنین دکلهایی غیرممکن است. دانشمندان آن زمان هم، همین فکر را کردند ولی ایدهِ کلارک دقیقاً مربوط به همین قسمت ماجرا بود. در واقع لازم نیست چنین دکلهایی ساخته شود. کافی است نوک دکل را که تجهیزات مخابراتی در آن است، درون یک ماهواره گذاشت و ماهواره را در نقطهای که قرار بود نوک دکل باشد قرار داد. پیشنهاد آرتور سی کلارک چیز دیگری هم داشت: میدانیم که سرعت گردش یک ماهواره به ارتفاعش بستگی دارد ارتفاعی که باید این ماهوارهها در آن قرار بگیرند، همان ارتفاعی است که سرعت حرکت ماهواره در آن با سرعت حرکت زمین به دور خودش برابر است؛ یعنی ماهوارهها نسبت به زمین ساکنند و اگر ماهوارهای بالای یک نقطهِ خاص روی زمین قرار گیرد همواره بالای همان نقطه باقی میماند. این ارتفاع خاص یعنی 36 هزار کیلومتری زمین، همان ارتفاع شناخته شدهِ ژئوسنکرون (ژئو= زمین، سنکرون= هم زمان) است. به این ترتیب با سه ماهوارهِ ژئوسنکرون میتوان کل زمین را
لینک دانلود " MIMI file " پایین همین صفحه
تعداد صفحات : " 103 "
فرمت فایل : " word "
فهرست مطالب :
مقدمه
بخش اول: آزادی اطلاعات
گفتار اول: مناسبات آزادی بیان و آزادی اطلاعات
گفتار دوم: جایگاه آزادی اطلاعات در اسناد بین المللی
بند اول: منشور ملل متحد اعلامیه جهانی حقوق بشر
بند دوم: میثاق حقوق مدنی و سیاسی
بند سوم: کنوانسیون اروپایی حقوق بشر
بند چهارم: کنوانسیون آمریکایی حقوق بشر
بند پنجم: اعلامیه حقوق بشر اسلامی
بند ششم: منشور آفریقایی حقوق بشر و مردم 1981 م
بند هفتم: سایر اسناد
گفتار سوم: شناسایی اصل آزادی ارتباطات در یونسکو
بند اول: اقدامات سازمان یونسکو بین سالهای 1960 تا 1970
بند دوم: اقدامات یونسکو بین سالهای 1976 تا 1998
گفتار چهارم: جایگاه تکنولوژی های ارتباطی در جریان آزاد اطلاعات
بند اول: مطبوعات
بند دوم: خبرگزاریها
بند سوم: رادیو
بند چهارم: تلویزیون
بند پنجم: ماهواره
قسمت اول: تلاش بین المللی برای تعیین اصول حاکم بر پخش مستقیم
قسمت دوم: پارزایت
بند ششم: اینترنت
قسمت اول: فیلترگذاری و سرود نمودن سایت
قسمت دوم: قواعد اخلاقی و رفتاری
قسمت سوم: رمزنگاری، گفتار کدبندی شده
گفتار پنجم: ارزیابی عملکرد جمهوری اسلامی ایران در ارسال پارزایت بر روی برنامه های ماهواره ای و فیلترینگ اینترنت
بند اول: ارسال پارزایت بر روی برنامه های ماهواره ای
بند دوم: ارزیابی عملکرد جمهوری اسلامی در خصوص اعمال فیلترینگ
بخش دوم: حریم خصوصی
گفتار اول: حق حفظ حریم خصوصی
گفتار دوم: حریم و امنیت اطلاعات
بند اول: حق حریم و آزادی بیان
بند دوم: حق حریم و جریان فرامرزی داده های فردی
بند سوم: حق حریم و شبکه On Line
گفتار سوم: بررسی کنوانسیون شورای اروپا در خصوص حمایت از افراد در مقابل پردازش خودکار داده های شخصی 1980 م
گفتار چهارم: بررسی منشور حقوق اساسی اتحادیه اروپایی مورخ 7 دسامبر 2000 م
نتیجه گیری
منابع و مآخذ
بخشی از فایل :
مقدمه
از آنجایی که بشر موجودی مدنی الطبع است همواره محتاج برقراری ارتباط با دیگران بوده است. زندگی هیچگاه در خلاء صورت نمی گیرد و دقیقاً به همین دلیل انسان همواره نیازمند ارتباط با سایر همنوعان خویش است. تا چندی پیش فن آوری هسته ای ابزار سلطه جهانی به شمار می رفت. هر کشوری این فن آوری خوف آور و ویران ساز را در اختیار داشت به خود حق می داد که دیگران را به اطاعت از خویش فراخواند. اما اشاعه و فراوانی تکنولوژی هسته ای از خوف آن کاست. بر این اساس دول چندی در پی یافتن ابزار برای ؟؟ خود برآمدند و آنرا یافتند. این ابزار نوین، فن آوری اطلاع رسانی بود. ابزاری که هیچگونه ارعاب و وحشتی در ورای آن نهفته نشده بود؛ بنای این تکنولوژی بر اساسی ترین حقی که بر حیات معقول بشر استوار بود، پایه می گرفت یعنی آزادی در داشتن عقیده و بیان آزادانه آن و این حقی بود که در متون بنیادین حقوق بشر یعنی اعلامیه جهانی حقوق بشر و میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی نگاشته شده بود.
در اینجا سخن از آزادی اطلاعات و محدودیت های وارد بر آن خواهیم گفت. «آزادی به معنای داشتن اختیار قانونی»حقوقی در پی دارد و به همین دلیل صاحبان آن در برابر این حقوق، تکالیفی نیز بر عهده خواهند داشت. شاید به سختی بتوان تمدنی را یافت، که در برابر آزادیها و حقوق منتبع از آن آزادیها، مسئولیت هایی را نیز به رسمیت نشناخته باشد. اما نکته اساسی اینست که پذیرش یکی از دو دیدگاه مختلف در خصوص آزادی و محدودیت، نتایج متفاوتی در پی خواهد داشت، آیا باید اصل را بر آزادی نهاد یا اینکه مسئولیت را مقدم شمرد؟
ادموند برک می گوید: «عاقلترین هیأت حاکمه آنست که همواره درصدد تحمیل حداقل محدودیت ها به جامعه باشد و نه حداکثر، آزادی چیز خوبی است که باید آنرا توسعه بخشید، آزادی پدیده نفرت انگیزی نیست که همواره درصدد کاستن و محدود کردن هر چه بیشتر آن باشیم».
مقررات بین المللی نیز از همین دیدگاه پیروی می کند و دولتها موظفند حداکثر اختیارات و آزادیها را برای افراد فراهم کنند؛ محدودیت ها استثناء هستند و اعمال آنها نیز نباید به گونه ای باشد که مانع از اجرا و بی محتوا شدن اصل حق گردند. در حقیقت با تعیین حدود و شغور استثنائات است که اصل حق چهره روشنی پیدا می کند. مفاهیمی همچون حریم خصوصی، نظم عمومی، امنیت ملی، اخلاق و ... از چنان کلیتی برخوردارند که در نگاه اول سوء استفاده از آنها بسیار سهل می نماید.
با نگاهی به تاریخچه جریان فرامرزی اطلاعات می توان پی برد که دولتهای مختلف، موضع گیرهای متفاوتی در مقابل این مقوله اتخاذ کرده اند. در حقوق بین الملل کلاسیک جریان فرامرزی اطلاعات اهمیت چندانی برای دولتها نداشت. قوانینی که در سطح ملی و یا از طریق اتحادیه های تجاری به تصویب می رسید به نحوی جابجائی مسافران و هجوم مطالب چاپی را تحت کنترل در می آورد. تلگراف حتی بی سیم نیز نتوانست در این وضع تغییری بنیادین دهد. بعد از جنگ اول جهانی بود که برای اولین بار پخش امواج کوتاه رادیویی برای اهداف تبلیغاتی بکار رفت. پخش کننده این امواج ابتدائاً اتحاد جماهیر شوروی، کشورهای توتالیتر از 1937 و کشورهای دموکراتیک بودند.
از اوایل دهه 1930 تلاشهایی برای تنظیم قواعد راجع به محتوی
پخش بین المللی صورت گرفت. موافقتنامه ارتباطات رادیویی کشورهای آمریکای جنوبی در سال 1935 و همچنین کنوانسیون مربوط به استفاده از پخش در زمان صلح به زعامت جامعه ملل از آن جمله بود.
در جریان جنگ جهانی دوم، حیات جامعه بین الملل به گونه ای بود که تمایلات و آگاهی ملل تحت تأثیر و نفوذ رسانه ها درآمد. اروپا در طول جنگ بیشترین استفاده را از رادیو و مطبوعات برد. بدین لحاظ این کشورها مصرانه می خواستند اصل آزادی اطلاعات را در چارچوب ملل متحد مورد شناسایی قرار دهند. در سال 1945 ، اساسنامه یونسکو با هدف اصلی ارتقاء جریان آزاد اطلاعات میان ملل و دولتها نوشته و تنظیم گردید. در سال بعد سازمان ملل متحد اهمیتِ آزادی های مربوط به اطلاعات را شناسایی کرد در 10 دسامبر 1948 با ذکر آزادی اطلاعات در اعلامیه جهانی حقوق بشر، حوزه این آزادی مشخص گردید «هر کس حق آزادی عقیده و بیان را دارد. این حق شامل آزادی در کسب اطلاعات و افکار و اخذ و نشر آن، به تمام وسائل ممکن و بدون ملاحظات مرزی می شود.»
با ظهور جنگ سرد می توان گفت که جریان آزاد اطلاعات موضوع این جنگ و مورد مشاجره شمال و جنوب درآمد. معلوم شد که با دولتهای سوسیالیستی نمی توان در معنای آزادی اطلاعات به توافق رسید زیرا سیستم های سیاسی این کشورها خصوصاً در زمینه پخش رادیوئی غربی به اصل حاکمیت و عدم مداخله متوسل می شدند.