بسم الله الرحمن الرحیم
چنین گوید ابوالحسن عبدالله ابن المقفع، رحمه الله، پس از حمد باری، عز اسمه، و درود بر سید المرسلین، علیه الصلاه و السلام، که ایزد تبارک و تعالی بکمال قدرت و حکمت عالم را بیافرید، و آدمیان را بفضل و منت خویش عزیمت عقل و رجحان خرد از دیگر جانوران ممیز گردانید، زیرا که عقل بر اطلاق کلید خیرات و پای بند سعادات است، و مصالح معاش و معاد دوستکامی دنیا و رستگاری آخرت بدو باز بسته است. و آن دو نوع است : غریزی که ایزد جل جلاله ارزانی دارد؛ و مکتسب که از روی تجارب حاصل آید. و غریزی در مردم بمنزلت آتش است در چوب، و چنانکه ظهور آن بی ادوات آتش زدن ممکن نباشد اثر این بی تجربت و ممارست هم ظاهر نشود، و حکما گفتهاند که التجارب لقاح العقول و هر که از فیض آسمانی و عقل غریزی بهرومند شد و بر کسب هنر مواظبت نمود و در تجارب متقدمان تأمل عاقلانه واجب دید آرزوهای دنیا بیاید و در آخرت نیک بخت خیزد، و الله الهادی الی ما هو الا وضح سبیلاً و الا رشد دلیلا.
و بباید دانست که ایزد تعالی هر کار را سببی نهاده است و هر سبب را علتی و هر علت را موضعی و مدتی، که حکم بدان متعلق باشد، و ایام عمرو روزگار دولت یکی از از مقبلان بدان آراسته گردد. و سبب و علت ترجمة این کتاب و نقل آن از هندوستان بپارس آن بود که باری عز اسمه آن پادشاه عادل بختیار و شهریار عالم کامگار انوشروان کسری بن قباد را، خفف الله عنه، شعاع عقل و نور عدل حظی وافر ارزانی داشت، در معرفت کارها و شناخت مناظم آن رای صائب و فکرت ثاقب روزی کرد، و افعال و 6 اخلاق او را بتابید آسمانی بیار است، تا نهمت بتحصیل علم و تتبع اصول و فروع آن مقام را در نتوانست یافت، و آن درجت شریف و رتبت عالی را سزاوار و مرشح نتوانست گشت. و نخوت پادشاهی و همت جهان گیری بدان مقرون شد تا اغلب ممالک دنیا در ضبط خویش آورد، و جباران روزگاران در ربقه طاغت و خدمت کشید، و آنچه مطلوب جهانیان است از عز دنیا، بیافت و آنچه از عزتهای دنیا شایسته حمایت روبرو بدست آورد.
و در اثنای آن بسمع او رسانیدند که در خزاین ملوک هند کتابیست که از زبان مرغان و بهایم و حوش و طیور و حشرات جمع کردهاند، و پادشاهان را در سیاست رعیت و بسط عدل و رأفت، و قمع خصمان و قهر دشمنان، بدان حاجت باشد، و آن را عمدة هر نیکی و سرمایة هر علم و راهبر هر منفعت و مفتاح هر حکمت میشناسد، و چنانکه ملوک را ازان فواید نتواند بود اواسط مردمان را هم منافع حاصل تواند شد، و آن را کتاب کلیله و دمنه خوانند.
آن خسرو عادل، همت بران مقصور گردانید که آن را ببیند. و فرمود که مردی هنرمند باید طلبید که زبان پارسی و هندوی بداند. و اجتهاد او در علم شایع باشد، تا بدین مهم نامزد شود. مدت درزا بطلبیدند، آخر برزویه نام جوانی نشان یافتند که این معانی دروی جمع بود، و بصناعت طب شهرتی داشت او را پیش خواند و فرمود که : پس از تأمل و استخارت و تدبر و مشاورت ترا بمهمی بزرگ اختیار کردهایم، چه حال خرد و کیاست تو معلومست، و حرص تو بر طلب علم و کسب هنر مقرر و میگویند که هندوستان چنین کتابی است، و میخواهیم که بدین دیار نقل افتد، و دیگر کتب هندوان بدان مضموم گردد. ساخته باید شد. تا بدین کار بر وی و بدقایق استخراج آن مشغول شوی. و مالی خطیر در صحبت تو حمل فرموده میآید تا هر نفقه و مؤونت که بدان حاجت افتد تکفل کنی، و اگر مدت مقام دراز شود و به زیادتی حاجت افتد باز نمائی تا دیگر فرستاده آید، که تمامی خزاین ما دران مبذول خواهد بود.
و آنگاه مثال داد تا روزی مسعود و طالعی میمون برای حرکت او تعیین کردند، و او بر آن اختیار روان شد، و در صحبت او پنجاه صره که هر یک ده هزار دینار بود حمل فرمود. و بمشایعت او یا جملگی لشکر و بزرگان ملک برفت رفتند.
و برزویه با نشاط تمام روی بدین مهم آورد، و چون بمقصد پیوست گرد درگاه پادشاه و مجلسهای علما و اشراف و محافل سوقه و اوساط میگشت و از حال نزدیکان رای و مشاهیر شهر و فلاسفه میپرسید و بهر موضع اختلافی میساخت و به رفق و مدارا بر همة جوانب زندگانی میکرد، و فرا مینمود که برای طلب علم هجرتی نمودهست. و بر سبیل شاگردی بهرجای میرفت، و اگر چه از هر علم بهره داشت نادان وار دران خوضی میپیوست، و از هر جنس فرصت میجست، و دوستان و رفیقان میگرفت، و هر یک را بانوع آزمایش امتحان میکرد. اختیار او بر یکی از ایشان افتاد که بهنرو خرد مستثنی بود، و دوستی و برادری را با او بغایت لطف و نهایت یگانگی رسانید تا بمدت اندازة رای و رویت و دوستی و شفقت او خود را معلوم گردانید، و بحقیقت بشناخت که اگر کلید این راز بدست وی دهد و قفل این سر پیش وی بگشاید در آن جانب کرم و مروت و حق صحبت و ممالحت را برعایت رساند.
چون یکچندی برین گذشت و قواعد مصادقت میان ایشان هر چه مستحکم تر شد و اهلیت او این امانت و محرمیت او این سر را محقق گشت در اکرام او بیفزود و مبرتهای فراوان واجب دید. پس یک روز گفت : ای بذاذر، من غرض خویش تا این غایت بر تو پوشیده داشتم، و عاقل را اشارتی کفایت باشد.
هندو جواب داد که : همچنین است، و تو اگر چه مراد خویش مستور میداشتی من آثار آن میدیدم لکن هوای تو باظهار آن رخصت نداد. و اکنون که تو این مباثت پیوستی اگر بازگویم از عیب دور باشد. و چون آفتاب روشن است که تو آمدهای تا نفایس ذخایر از ولایت ما ببری، و پادشاه شهر خویش را بگنجهای حکمت مستظهر گردانی، و بنای ان برمکرو خدیعت نهادهای. اما من در صبر و مواظبت تو خیره مانده بودم، و انتظار میکردم تا مگر در اثنای سخن از تو کلمهای زاید که باظهار مقصود ماند، البته اتفاق نیفتاد. و بدین تحفظ و تیقظ اعتقاد من در موالات تو صافی تر گشت. چه هیچ آفریده را چندین حزم و خرد و تمالک و تماسک نتواند بود خاصه که در غربت، و در میان قومی که نه ایشان او را شناسند و نه او بر عادات و اخلاق ایشان وقوف دارد. و عقل بهشت خصلت بتوان شناخت ک اول رفق و حلم؛ و دوم خویشتن شناسی، و سوم طاعت پادشاهان و طلب رضا و تحری فراغ ایشان؛ و چهارم شناختن موضع راز و وقوف بر محرمیت دوستان؛ و پنجم مبالغت در کمان اسرار خویش و ازان دیگران؛ و ششم بر درگاه ملوک چاپلوسی و چرب زبانی کردن و اصحاب را بسخن نیکو بدست آوردن؛ و هفتم بر زبان خویش قادر بودن و سخن بقدر حاجت گفتن؛ و هشتم در محافل خاموشی را شعار ساختن و از اعلام چیزی که نپرسند و از اظهار آنچه بندامت کشد احتراز لازم شمردن. و هر که بدین خصال متحلی گشت شاید که بر حاجت خویش پیروز گردد، و در اتمام آنچه بدوستان برگیرد اهتراز نمایند.
متن کامل را می توانید دانلود نمائید چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
همراه با تمام ضمائم (پیوست ها) با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است
تعداد صفحات 103 صفحه
2-1-سازمان و وظایف
وظایف حوزه ریاستدر حوزه ریاست علاوه بر وظایف مدیریت، سازماندهی، هماهنگی و کنترل، انجام وظایفی بشرح زیر صورت می پذیرد:
تشکیل و نظارت بر فعالیت گروههای کار مستقر در شهرستانها و ایجاد هماهنگی در جهت حسن انجام کلیه وظایف تعیین شدهانجام امور و روابط عمومی سازمان استانانجام امور مربوط به تحریرات و ثبت و صدور نامه ها و بایگانی اوراق و مکاتبات سازمانانجام امور مربوط به حراست براساس ضوابط و مقررات مربوطه و از طریق هماهنگی با دفتر حراست مرکزی وزارتخانه3-1- وظایف گروه برنامه ریزی، کنترل پروژه و اطلاعات مدیریت
تعیین و پیشنهاد اولویت های برنامه های استان در چهارچوب سیاستها و خط مشی های ابلاغ شده
برنامه ریزی فعالیت های محوله به سازمان استان و تدوین و تنظیم آنها براساس خط مشی های تعیین شده و با توجه به امکانات موجود استانتهیه و تنظیم گزارش پیش بینی اعتبارات عمرانی و جاری در چارچوب برنامه های اجرائی تدوین شدهانجام امور مربوط به تبادل موافقت نامه ها و همچنین اصلاح یا تمدید آنها با سازمان برنامه و بودجه استانبررسی فنی طرح های تهیه شده توسط مشاوران و تهیه گزارش های فنی لازمکنترل روند پیشرفت برنامه ها و فعالیت ها و تهیه گزارش های لازمکنترل چگونگی اجرای طرحها و پروژه های محوله به پیمانکاران و حصول اطمینان از رعایت معیارها و ضوابط ابلاغ شده در اجرای کارکنترل مقادیر پیش بینی شده در سیستم کنترل پروژه،استخراج اطلاعات مربوط به پیشرفت فیزیکی پروژه ها و تنظیم و ارائه گزارش های تحلیل لازم به رئیس سازمان استانبررسی و تائید صورت وضعیت های ارسالی از سوی پیمانکاراناداره امور آرشیو فنیوظایف مدیریت/ معاونت شهرسازی و معماریمشارکت در بررسی های مربوط به برنامه ریزی های منطقه ای با دفتر طرح های کالبدی ( ملی منطقه ای) و هماهنگی، کنترل و نظارت بر اجرای طرح های کالبدی منطقه ای مربوط به استان.نظارت بر تهیه طرح های توسعه و عمران شهرستان و منطقه شهری، نظارت بر اجرای طرح های مذکور و بروز نگهداشتن اطلاعات و تصمیم گیری های که در رابطه با عناصر کالبدی در محدوده شهرستان یا منطقه شهری بتدریج بعمل آورده خواهد شد و انعکاس آن بر روی نقشه های موجود. کسب راهنمایی های لازم از معاونت شهرسازی و معماری وزارتخانه در زمینه نحوه عقد قراردادهای مربوط به طرح های توسعه و عمران شهرستان، مناطق شهری، جامع و تفصیلی شهرها و جزئیات شهرسازی مربوطه.عقد قرارداد با مهندسین مشاور به منظور تهیه طرح های مذکور و نظارت بر تهیه طرح های فوق الذکرهمکاری در تهیه اطلاعات و اسناد و مدارک مورد نیاز مشاور بر حسب مفاد قراردادبررسی و اظهار نظر در مورد طرح های توسعه و عمرانش شهرستان، منطقه شهری، جامع و تفصیلی شهرها و ارائه آنها به کمیته های فنی شورای شهرسازی و معماری استان و شورای مذکور و کمیسیون های ماده 5 استان به منظور بررسی و تصویب و عنداللزوم ارسال آن به واحد شهرسازی و معماری جهت ارائه گزارش و یا طرح در شورایعالی شهرسازی و معماری ایرانپاسخ به استعلامها در طول تهیه طرح های توسعه و عمران شهرستان، منطقه شهری و جامع و تفصیلی شهرهاارشاد و راهنمائی دستگاههای مربوطه در مسائلی ناشی از اجرای طرح های جامع و تفصیلی شهرهانظارت بر اجرای ضوابط و مقررات شهرسازی ( مصوبات شورایعالی شهرسازی و معماری ایران) و انجام هماهنگی های لازم با دستگاههای مجری ذیربطاجرای دستورالعمل و ضوابط ارائه شده از سوی واحد شهرسازی و معماری وزارتخانه در زمینه نحوه صحیح تهیه، بررسی، تصویب و اجرای طرح های توسعه شهریهمکاری در تهیه طرح های تفصیلی و نظارت بر رعایت ضوابط طرح های جامع شهری مصوب و شرکت در کمیسیون ماده 5 و تنظیم صورتجلسات مربوطه (بعنوان دبیر کمیسیون ماده 5)نظارت بر اجرای طرح های تفصیلی شهری توسط شهرداری ها و سایر سازمان های ذیربطانطباق کلیه طرح های آماده سازی و نقشه های تفکیک اراضی با طرح های تفصیلی و بررسی و تصویب آنهامکانیزه کردن روش تهیه طرح های توسعه شهرینظارت بر اجرای فعالیت های عمران شهرها توسط سازمان ها ذیربطنظارت بر حسن اجرای آئین نامه مربوط به استفاده از اراضی و احداث بنا و تاسیسات در خارج از محدوده قانونی و حریم شهرها مصوب سال 1355 و دستور العمل مربوطه مصوب سال 1356توسط شورایعالی شهرسازی و معماری ایران و شرکت در کمیسیون های مربوطه ( بند 2 ماده 8 و ماده 13 آئین نامه)شرکت در کمیسیون ماده 32 آئین نامه اجرائی مربوط به واگذاری و احیای اراضی و انجام بازدیدهای لازم در خصوص واگذاری اراضی خارج از محدود شهریهمکاری با شرکت عمران شهر جدید واقع در منطقه در زمینه تهیه طرحها و مبادله اطلاعات لازم همکاری با استانداری در زمینه بررسی محدوده قانونی شهرهاهمکاری با استانداری و بنیاد مسکن انقلاب اسلامی در زمینه تشخیص شهرها و روستاهای نیازمند طرح های هادی شهری و روستائی و همکاری در بررسی و تصویب آنهاانجام امور دبیرخانه ای شورای شهرسازی و معماری استان و کمیسیون ماده 5 و کمیسیون ماده 13نظارت بر اجرای مقررات ملی ساختمان در محدوده استان و همکاری در جمع آوری نظرات و پیشنهادات استانیاقدام به تشکیل سازمانهای نظام مهندسی و سایر تشکل های فنی و حرفه ای در سطح استان و همکاری با آنها موجب مقررات مربوطه و نظارت بر عملکرد آنهااظهار نظر و جمع آوری نظارت در مورد مقررات ملی ساختمانی و انعکاس آن به وزارتخانهتهیه برنامه اجرائی واحد و تنظیم موافقت نامه های اجرائی طرحها و پیشنهاد اصلاحیه ها و متمم های بعدیوظایف واحدهای تابعه معاونت پشتیبانی5-1-1- حوزه معاونت
- سرپرستی و هدایت کلیه واحدهای تحت نظارت به منظور حسن انجام وظایف محوله
- تهیه و تنظیم بودجه سالانه براساس دستور العمل های مربوط و پیشنهاد اصلاحیه بودجه با همکاری واحدهای ذیربط
- کنترل و نظارت بر گردش کار کلیه فعالیت های مالی و محاسباتی، کوشش به منظور رفع مشکلات مربوطه و ارائه گزارش های مستمر در زمینه فعالیت های جاری به رئیس سازمان
- سرپرستی و نظارت بر امر پیش بینی نیروی انسانی مورد نیاز سازمان و نیازهای آموزشی در قالب اعتبارات سالانه،افت نیروی انسانی و سایر متغیرهای موثر به منظور تنظیم برنامه جامعه نیروی انسانی
برقراری ارتباط و انجام هماهنگی های لازم با دستگاههای ذیربط استان نظیر:
اداره کل امور اقتصادی و دارائی، سازمان برنامه و بودجه و... به منظور رفع ابهامات، مشکلات و تنگناها در حدود وظایف و مسئولیتهای محوله
6-1- اداره امور اداری
فصل اول:
سبک ها و روش های مدیریت در معدن
تاریخچه مدیریت:مدیریت به مفهوم کلی سابقه ای برابر با زندگی اجتماعی انسان دارد. اولین کاربرد مدیریت توسط انسان غارنشین به شکل کار از طریق و توسط دیگران با رعایت اصل تقسیم کار آغاز شد. با روی آمدن انسان به زندگی قبیله ای و نیاز به رهبری، مدیریت سنتی شکل گرفت. با گسترش این نوع زندگی و نیاز به تصرف منابع تولید جدید بحث سازماندهی و تقسیم کار، نظارت و کنترل بوجود آمد که یک نوع مدیریت نظامی است. قید و بندهای این نوع مدیریت باعث شد مدیریت مذهبی جایگزین مدیریت نظامی شود و به مرور مدیریت سیاسی جایگزین مدیریت مذهبی شد بعد از رنسانس صنعتی در اروپا اداره امور به مدیران علمی واگذار شد. [1]
دلایل موفقیت مدیران:در بررسی مؤسسه گالوروی 782 مدیر موفق در جهان دلایل موفقیت ایشان عبارتند از: 1- صداقت 2- جدّیت و سخت کوشی 3- توانایی کار با مردم. سایر پارامترها عبارتند از: مهارت در برنامه ریزی و سازماندهی – تخصص حرفه ای – ایجاد انگیزه در پرسنل – هدایت و رهبری مؤثر – انعطاف پذیری – هوشیاری و درک موقعیت – قضاوت منصفانه.
عوامل شکست مدیران:درک نکردن موقعیت – عدم توانایی کار با دیگران – آگاه نبودن به آنچه در حول و حوش سازمان می گذرد – نداشتن انگیزه – مردود بودن در انگیزه – مخالفت با تغییر – متکی نبودن به خود – غیر مسئولانه برخورد کردن – ضعف در حل معزلات – عدم صداقت در رفتار و گفتار از عوامل شکست مدیران بوده اند.[1]
انواع مکاتب مدیریت:مدیریت دارای سه مکتب کلاسیک، نئوکلاسیک و مکتب سیستمهای اجتماعی است.
الف- مکتب کلاسیک یا مدیریت علمی یا مدیریت تبلور یا مدیریت آمریکایی
در سال 1911 توسط فردیک تیلور تئوریسین اقتصاد صنعتی آمریکا ارائه شد. دارای چهار اصل به شرح زیر است:
کشف روش علمی هر جزء از کار کارگر بجای روشهای غیر علمی سنتیانتخاب کارکنان با استفاده از روشهای علمی و انتخاب نیروی انسانی مناسب برای هر شغل همراه با تعلیم و آموزش او در ضمن خدمت.همکاری صمیمانه و تسریک مساعی مدیر با کارکنان و تقسیم مساوی کار و مسئولیت بین مدیر و کارکنان.ایجاد کنترل و برقراری تشویق و تنبیه بطوریکه هر کارگری که خوب کار کرد مورد تشویق و کارگری که به خوبی از انجام مسئولیتهای خود فارق نشد مورد تنبیه قرار گیرد. [1]1-4-1- برای پیدا کردن مدیریت آمریکایی انجام موارد زیر پیشنهاد می شود:
بررسی مجموعه فعالیتهای شرکت، اندازه گیری دقیق زمان هر جزء کار و تعیین نحوه انجام آن.استاندارد کردن کلیه ابزار، تجهیزات و مقررات و تعیین بهترین شیوه استفاده از آنها.تخصصی کردن کارها در سازمان و ایجاد سرپرستهای جداگانه.تهیه شرح وظایف هر کدام از کارکنان و تعریف شرح شغل.تنظیم سیستم و پرداختن حقوق و دستمزد متناسب با کیفیت کار کارکنان.علاوه بر تیلور که تئوریسین مدیریت کلاسیک می باشد دانشمندان دیگری نیز در تکوین مدیریت علمی اثرگذار بودند از جمله هنری فایبل که اصل تفکیک وظایف را مطرح کرد و مبتکر نمودار سازمانی بود و فرانک گیلبرت که روشهای متعددی برای تجزیه و تحلیل کار بوجود آورد و نمودار جریان کار به حرکت سنجی از نتایج فعالیتهای اوست. [1]
1-4-2- نارسایی مدیریت علمی:
پیروان این مکتب حدود فیزیکی، عملکرد پرسنل را بررسی می کنند و آنرا بصورت وزن، آهنگ، سرعت، خستگی و … بیان می کنند. انسان و سازمان را با دید مکانیکی نگاه می کنند. کارکنان را بصورت ابزار و وسیله ای برای تولید می سنجند و بطور خلاصه به عوامل انسانی و اخلاقی توجه ندارند این تئوری در معدن زغالسنگ روسیه توسط آقای استتخف باعث شد تولید یک معدن 25 برابر افزایش پیدا کند. [1]
مکتب نئوکلاسیک یا روابط انسانی یا مدیرت ژاپنی:بنیانگذار این نظریه آقای مایو استاد دانشگاه هاروارد همزمان سرپرست برنامه های تحقیقاتی وستر الکتریک شهر شیکاگو و قبل از مرگ مشاور صنعتی دولت بریتانیا بود او اعتقاد دارد کارکنان سازمان پیچ و مهره و یا لوازم کار نیستند. هویت و روحیه بخشیدن بر آنها می تواند اثرات شگفتی در کمیت و کیفیت تولید داشته باشد. در این مکتب مدیریت، مدیر نگرش خاصی به نیروی انسانی دارد، او ارتباط و شرایط کار و میزان تولید را بررسی می کند، نتایج مهمی که از این نظریه استخراج شده عبارتند از:
سطح تولید یک کارخانه بوسیله هنجارهای اجتماعی تعیین می گردد نه مقررات فیزیکی سازمانپاداش معنوی بزرگترین نقش را در ایجاد انگیزه دارد البته پاداش مادی نیز مؤثر است.عمل و عکس العمل کارکنان بر مبنای خواسته های گروه است نه فرد.رهبر غیررسمی گروه نقش اساسی در تعیین معیارها دارد.در صورت مشارکت پرسنل در تصمیم گیریها نه تنها وظایف معمولی به بهترین وجه اجراء می شود بلکه رابطه حقیقی و صمیمی جهت به ثمر رساندن اهداف سازمان نیز ایجاد می کند.یک مدیر خوب باید حداکثر استفاده را از سازمانش از گروههای غیررسمی ببرد. [1]
1-5-1- تفاوت مدیریت کلاسیک و نئوکلاسیک:
طرفدارن مدیریت نحوه کلاسیک توجه خاصی به انسان دارند و دیدگاه ماشین به این پارامتر در سازمان ندارند. اما طرفداران مدیریت علمی به افراد سازمان با دید اقتصادی نگاه می کنند و عقیده دارند افراد صرفاً تحت تأثیر انگیزه های مادی قرار می گیرند. احساس غرور و برتری، شخصیت و هویت دادن به افراد در مدیریت علمی جایگاهی ندارد.
مکتب سیستمهای اجتماعی:این روش بر مبنای ریاضیات کاربردی، مدلهای ریاضی، علوم هندسی و کامپیوتر بود. پایه گذار این مکتب آقای هربرت سایون، سازمان را بعنوان یک سیستم وفاق پذیر تعریف کرد که بقائش منوط به تعدیل در مقابل تغییرات محیط خارج است. هر سیستم دارای ورودی و خروجی می تواند باشد ورودی می تواند پول، نیروی انسانی، انرژی، اطلاعات و هر نوع تقاضا یا نیاز باشد و خروجی می تواند محصول، نیروی انسانی متخصص، اطلاعات و یا هر نوع عرضه باشد. برای تبدیل ورودی به خروجی مجموعه فعالیتها انجام می شود که به آن پردازش می گویند.
سیستم برای بقاء خود باید قدرت انطباق با شرایط محیط را داشته باشد و در هر لحظه با هر تغییری به نقطه تعادل برسد. همانطوریکه سیستم به سمت تعادل میل می کند ممکن است بسوی فناء نیز میل نماید این خاصیت در اثر عاملی بنام آنتروپی بوجود می آید. آنتروپی بی نظمیهای موجود در سازمان است. هر سازمان برای اینکه پایدار بماند مقداری از انرژی خود را برای مبارزه با بی نظمی صرف نماید.
برای اینکه یک سیستم پایدار بماند باید محصولی به جامعه عرضه کند که جامعه برای آن ارزش قائل باشد. اگر محصول تولیدی مورد نیاز جامعه نباشد در بهترین شرایط نیز سازمان محکوم به فناست.
تناسب اجزاء یکی از قابلیتهای یک سیستم خوب است، در صورت نبودن تناسب بین اجزاء سیستم متلاشی می شود، سیستم بصورت واحد با جمع اجزاء آن متفاوت است. بین اجزاء یک سیستم به راههای مختلف می توان ارتباط برقرار کرد و ترکیب مختلفی بوجود آورد هر ترکیب دارای خصوصیات مختلفی است بنابراین نحوه ارتباط بین اجزاء سیستم باید بگونه ای باشد که اهداف سازمان را پوشش بدهد. سیستم می تواند باز یا بسته عمل کند، سیستمی که از طریق ارتباط دائم با محیط خارج خود را هماهنگ می کند و با تغییرات محیط تغییر کرده بر محیط نیز اثر می گذارد و دائم در حال کنش و واکنش با محیط است را سیستم باز می گویند.
سیستم بسته دارای ارتباط محدود با محیط است، همیشه در حال تعادل بوده و تا وقتیکه یک فشار خارجی به آن وارد نشود در نقطه تعادل است، مشکل اساسی این سیستم توقف و رکود آن است. [6]
روشهای مدیریت:مدیریت مبتنی بر هدف: در این شیوه مدیریت اهدافی بین مدیر و کننده کار معین می شود، اهدافی که ضمن عملی بودن قابل اندازه گیری و ارزیابی نیز باشند. سپس برنامه ریزی هماهنگ و دقیقی با در اختیار داشتن ابزار قابل دسترس طراحی می شود. اساس این روش بر دسترسی بر اهداف تعیین شده، بطوریکه در محدوده زمانی خاصی بکمک تمام ابزار ممکن اهداف تحقق بیابد (در این روش مدیریت قبل از توجه به نیازهای فردی به نیازهای سازمانی توجه می شود و هرگونه تغییر در وظایف، روابط و مسئولیتها براساس اهداف سازمان شکل می گیرد) شعار اصلی طرفداران این روش مدیریت اینست که: هدف وسیله را توجیه می کند.مدیریت اقتضائی: طرفداران این نظریه اعتقاد دارند شرایط این محیط روش مدیریت را دیکته می کند، استفاده از هر سبک مدیریت براساس شرایط محیط پی ریزی می شود. بهترین شیوه و رفتار برخورد مدیر، بسته به محیطی است که سازمان در آن قرار گرفته. در این روش مدیریت سازمانها را به دو گروه تقسیم می کنند:الف- سازمانهای با تولید کم نیروی متخصص، مشاغل بسیار تخصصی
ب- سازمانهایی با تولید انبوه، یکنواختی در کارها
در گروه اول تأکید مدیریت بر جنبه های فنی استوار است، بنابراین مکتب نئوکلاسیک (اخلاقی) توصیه می شود.
در گروه دوم با توجه به وسعت کار، مدیریت کلاسیک یا علمی توصیه می شود. همچنین می توان بسته به شرایط محیط بعضاً از مدیریت کلاسیک یا نئوکلاسیک تواماً استفاده کرد.
مدیریت ترکیبی: طرفداران این روش مدیریت اعتقاد دارند بایستی دو مکتب مدیریت را با یکدیگر ترکیب کرد و ضمن توجه به اهداف سازمان به روابط انسانی نیز توجه داشت.در این روش مدیریت شبکه ای از وظایف مدیر و روابط اجتماعی او ترسیم می کند.
برای هر تصمیم گیری مدیر باید تعیین کند تصمیمی که او گرفته در کدام قسمت نمودار قرار می گیرد. تصمیمی مناسب است که ضمن افزایش بازدهی تولید، مراعات روابط نیروی انسانی را نیز کرده باشد.
نظریه مدیریت مقداری: از ریاضیات در حل معزلات سازمان استفاده می شود مدیری که به این سبک اعتقاد داشته باشد از این طریق عمل می کند:مشکل را بصورت یک معادله ریاضی عرضه می کند.مدل ریاضی برای موضوع می سازد.برای این مدل راه حلهای متعددی پیدا می کند.نتایج بدست آمده را با واقعیتها کنترل می کند.راه حل انتخاب شده را به کار می بندد.پیگیری نظارت و کنترل و در صورت نیاز اصلاح سیستم.در این روش مدیریت از برنامه ریزی خطی، روش صف بندی، تصمیم گیری آماری، روش برنامه ریزی حمل و نقل، Simplex برای محاسبه سرمایه از NPV و IRR برای محاسبه مقدار تولید، تعیین نقطه سربه سری و بودجه بندی استفاده می کنند.
مدیریت مشارکتی: هیچ مدیری به تنهائی قادر نیست طرح مناسبی ارائه و خود به تنهائی اجرا کند. بنابراین او باید توانائی کارکنان را شناسائی و در زمینه مورد علاقه از این توان بهره گیری نماید.در مشارکت سه نکته حائز اهمیت است:
پرسنل باید احساس مسئولیت کرده با تمام شخصیت و وجدان خود مشارکت را باور کرده باشد.داوطلبانه دارای قسمتی از کار را که به آن علاقه و تخصص دارند را به عهده بگیرد.پرسنل باید علاقه به کار گروهی داشته باشند و مسئولیت پذیر باشند.مدیریت ژاپنی دارای سه اصل زیر است:
استخدام مادام العمرزمینه سازی برای بروز خلاقیت و نوآوریبهره مندی از مزایای پیشنهادی که داده شده و برای سازمان آیدی داشته.مدیریت اسلامی: یعنی مدیریت الهی، آنچه که خدا می خواهد و منافع مخلوق را در بر دارد.در مدیریت اسلامی مدیر باید خداجو، خدا ترس، صادق، صالح و رفاقت پیشه باشد، مدیر نباید متظاهر باشد ضمن آگاهی کاری باید طرز برخورد مناسب و عادلانه ای داشته باشد کارها براساس شور و مشورت انجام شود و تعیین کارها بصورت دسته جمعی و موازین و معیارهای دین اسلام است. زهد و تقوی همراه با بخشش و ارشاد باعث جلب رضایت خدا و خلق می شود. شناختن خویشتن، صبر و دوراندیشی رعایت نظم و ترتیب، توجه به اولویتها وارستگی ظاهری و توسعه گرا بودن از ویژگیهای مدیریت اسلامی است.
مقدمه
علم مدیریت که در اثر گردهمایی به جای زندگی فردی در تکامل زیست محیطی بشر شکل گرفته با توسعه سازمانها پیچیدهتر شد به طوری که با افزایش روزافزون سازمانهای مختلف در قرن بیستم، مدیریت به عنوان یک پدیده تعیینکننده در سرنوشت کشورها و سازمانها مطرح گردید. این علم از زمانی که انسان دریافت که به تنهایی توانایی انجام کارها به نحو مورد نظر را ندارد شروع و در این قرن فقط متحول گردید ولی همین تحول از دید کشورها و سازمانهای مختلف به ویژه در دهههای اخیر با روشهای گوناگون انجام گرفته و عملکردهای متفاوتی را نیز در برداشته است. این تحول در جایی عملکرد مثبتی را باعث گردیده که با انتخاب و به کارگیری روش صحیح مدیریت زمینه استفاه از تمامی امکانات مادی و انسانی در آن فراهم شده. از استعدادها، توانها، ضمن شکوفا شدن بهرهگیری مورد نظر نیز حاصل شده و در این حالت بوده که از عوامل تولید نظیر نیروی انسانی، سرمایه، تکنولوژی و کار و استفاده کارآ و اثربخش گردیده و بین متغیرهای ساختار اداری، منابع مالی، تخصص نیروی انسانی همبستگی لازم مشاهده شده است و در جایی نیز با این تحول انجام پذیرفته و یا در جهت خلاف نوع اول بوده است به عبارت دیگر درست اندیشیدن و مدیریت صحیح کلید پیشرفت در کشورها و سازمانهایی بوده است که توانستهاند از منابع موجود به نحو مورد نظر استفاده و به هدفهای از پیش تعیینشده خود دست یابند.
در راستای تحولهای یاد شده سازمانها در پی روشهای مدیریتی جدیدتر و مؤثرتری بودهاند. مدیران این سازمانها در صدر تجدیدنظر در هدفها استراتژیها ـ ساختار و فرهنگ سازماندهی خود شدهاند. آنها سعی کردهاند به نیروی انسانی بیش از پیش اهمیت دهند و تلاشهایی که در زمینههای یاد شده در حال انجام است نشانگر این نکفته بوده که این تلاشها به سوی هر چه بیشتر حرفهای کردن مدیریت پیش رود.
با نگاهی به سابقه و تاریخ زندگی بشر از ابتدای پیدایش او درمییابیم که مدیریت به مفهوم کلی سابقهای برابر با زندگی اجتماعی انسان دارد پدیدهای نوظهور نیست و گرچه دانش مدیریت در قرن بیستم اهمیت بیشتری پیدا کرده ولی مروری بر تاریخچه آن نشانگر آن است که این پدیده از همان ابتدا به نوعی وجود داشته و با تکامل زیست انسان فقط متحول گردیده است.
اولین کاربرد علم و مدیریت توسط انسان غارنشین و به صورت کار توسط و از طریق دیگران با رعایت اصل تقسیم کار در زمانی که انسان برای محافظت از خود با جابجایی سنگی در مقابل غار خود در زمان ورود و خروج از غار و اطاعت از فردی به نام سرکرده آن را انجام میداد پدیدار گشت. با گسترش زندگی اجتماعی و روی آوردن به زندگی قبیلهای، رهبری سنتی به وجود آمد که انجام وظیفههای مختلف مدیریت در اداره این قبیلهها توسط رئیس قبیله شکل میگرفت با گسترش این نوع زندگی و برنامهای برای تصرف سرزمینهای دیگر، سازماندهی افراد برای این کار کنترل و نظارت در قالب به کار گماردن افراد و همچنین دریافت باج و خراج، مدیریت نظامی شکل گرفته و با گسترش آن مدیریت سیاسی نیز در قالب آن به وجود آمد که قرون باستانی را در برگرفته و تا قبل از قرون وسطی به عنوان تنها روش مدیریت آن جوامع مطرح گردید. با به قدرت رسیدن مذهبیون در اروپا در قرون وسطی و تا قبل از دوره رنسانس، انجام وظایف مدیریت توسط مذهبیون در اروپا مطرح گردیده و اداره آن جوامع به صورت مدیریت مذهبی اعمال میگردید. با شروع رنسانس و انقلاب صنعتی ار اروپا تحول در صنایع و تغییر ماهیت سازمانی آن جوامع از حالت فئودالیته و کشاورزی به صورت صنعتی و عدم کاربرد اداره سازمانها از طریق سنتی باعث پیدایش نظریههای جدیدی در سال 1911 توسط دانشمندی به نام فردریک وینسلوتیلور در قالب مدیریت علمی گردید که تاکنون نیز ادامه دارد.
نارساییهای موجود در این مدیریت سرآغاز مطالعاتی توسط التون مایر در دهه 1930 گردید که منجر به پیدایش مکتب روابط انسانی گردید در پی نظریه مایو نظریههای دیگری توسط کیلرت و کریس آرگرس مطرح شد که به نام مکتب انسانگرایی صنعتی شناخته شد. پس از جنگ جهانی دوم و پیشرفتهایی که در زمینه تکنولوژی، ارتباط، محاسبههای الکترونیکی به وجود آمد امکان بهرهبرداری از تکنیکهای کمی در طراحی مدلهای تصمیمگیری مدیریت و استفاده از ریاضیات کاربردی برای حل مسائل مدیریت فراهم کردید و حل نارساییهای مدیریت از این طریق عملی گردید و به دنبال آن مکتبی مبتنی بر تئوری سیستمها پا به عرصه وجود گذاشت که مدیریت را براساس تجزیه و تحلیل سیستمها و روشها اعمال مینماید.
اصول مدیریت علمی
1- کشف روش علمی برای انجام هر علمی به جای روش غیرعلمی
2- انتخاب کارکنان با استفاده از روشهای علمی برای انجام هر کار و آموزش آنها برای انجام وظیفههای تعیینشده به جای اینکه خودکاری را انتخاب نموده و در آن آموزش ببیند.
3- همکاری صمیمانه کارکنان و مدیران به منظور اطمینان بر اینکه نتایج کارشان با اصول و موازین علم مورد نظر هماهنگ میباشد.
4- تقسیم تقریباً مساوی و منطقی کار بین مدیران و کارکنان به جای اینکه برخلاف گذشته تمامی کار و مسئولیت به عهده کارکنان بود و مدیران فقط بخشی از کار را که بهتر از دیگران انجام میدادند قبول میکردند.
مکانیزم یا روشهای اجرایی اصول مدیریت
1- بررسی و اندازهگیری زمان دقیق هر جزء کار و تعیین نحوه انجام آن.
2- تخصصی کردن کارها در سازمان و ایجاد سرپرستیهای جداگانه
3- استاندارد کردن کلیه ابزار و وسایل کار و تعیین بهترین شیوه استفاده از آن
4- تهیه شرح وظایف هر یک از کارکنان
5- تنظیم سیستم پرداخت حقوق و دستمزد متناسب با کیفیت کارکنان
به نظر تیلور ازدیاد تولید فقط در اثر فعالیت بیشتر کارکنان صورت نمیگیرد و عواملی از قبیل تجزیه و تحلیل کار، ساده کردن و حذف عملیات بیمورد و همچنین بررسی حرکات و زمان صرف شده در انجام کار نیز در ازدیاد تولید تأثیر به سزایی دارد. به عقیده وی زمانی که افراد دقیقاً متناسب با شرح وظیفههای انتخاب شده آموزش داده شده به آنها کاری داده شود که به بهترین نحو بتوانند انجام دهند کارآیی سازمان بالا رفته سود بیشتری نصیب کارگران و کارفرمایان گشته و تضاد منافع بین آنها و بحرانهای کارگری از بین رفته و یا به حداقل میرسد. تیلور تأکید زیادی بر اصل استاندارد کردن کار، وسیله کار و زمان انجام کار داشته و از طریق پاداش بر مبنای عملکرتد سعی بر آن دارد که سازمان را به صورت ماشینی کارآمد درآورد تا حداکثر کارایی با حداقل مصرف هزینه، زمان و نیروی کار عاید سازمان گردد. او اخراج کارگر را به صورت عدم نیاز و همچنین کوتاهی وظیفه از اصول مدیریت میداند.