تحقیق در مورد ظهور حضرت مهدی در اسلام مذاهب و ملل جهان

تحقیق در مورد ظهور حضرت مهدی در اسلام مذاهب و ملل جهان

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایلhtml

 

 

 

 

پیشگفتار        

 

مطالعه سرگذشت جامعه هاى مختلف بشرى و بررسى مکتب هاى فکرى در طول تاریخ، نشان مى دهد که انسان ها همواره به یک سلسله مسائل بنیادى، اعتقاد راسخ داشته اند تا جایى که با گذشت قرن ها و ظهور مکتب هاى جدید فکرى و پدیدار شدن تحول هاى شگرف در علم و صنعت، این گرایش ها تغییر نکرده و به اصالت خود باقى مانده است.

یکى از این مسائل، اعتقاد به ظهور یک منجى و مصلح جهانى است. گرچه اعتقاد به ظهور این منجى در آخرالزمان، در میان پیروان ادیان الهى، فروغ بیشترى دارد، ولى بشر همواره در انتظار این مصلح به سر برده است و عقیده دارد که روزى، این منجى خواهد آمد و به نابسامانى ها و بى عدالتى ها خاتمه خواهد داد و انسان را بسر منزل مقصود و سعادت و کمال که خواسته دیرینه او بوده، خواهد رساند.

در این کتاب، مؤلف محترم تلاش کرده تا عقیده به منجى و مصلح جهانى را، در ادیان الهى و مکتب هاى مختلف فکرى پى گیرد و دیدگاه هر کدام را ارائه دهدکه با این بررسى، اصالت اعتقاد به ظهور منجى و انتظار او، ثابت مى شود.

ایشان با ارائه شواهد، ثابت مى کند که تمام این دیدگاه ها به یک نفر اشاره دارند و او همان مهدى موعود اسلام است.

سپس به نویدهاى اسلام درباره ظهور آن حضرت مى پردازد و روایاتى را از طریق شیعه و اهل سنت مى آورد تا قطعیت این اعتقاد را بنمایاند. روایاتى را نیز براى شناخت نسب آن حضرت نقل مى کند. آراى جمعى از دانشمندان اهل سنت را درباره صحت روایات وارده درباره مهدى(علیه السلام) ، و تواتر آنها مى آورد و شبهات برخى از اهل سنت را مطرح کرده، آن ها را پاسخ مى دهد.

سپس دیدگاه جمعى از اهل سنت را که تصریح کرده اند که آن حضرت، فرزند امام حسن عسکرى(علیه السلام) است، ذکر مى کند.

اشاره اى نیز به دیدگاه تنى چند از مستشرقین و نقد آنها و اعترافات برخى از آنها دارد. در بخشى از کتاب، مسأله انتظار را ریشه یابى کرده، آثار سازنده آن را در فرد واجتماع باز مى گوید. در قسمتى دیگر از کتاب، آیاتى را که راجع به آن حضرت و ظهورش رسیده است، نقل مى کند.

بخش عظیمى از کتاب را به نقل نویدهاى ظهور منجى، در کتاب هاى مقدّس تورات و انجیل و کتاب هاى هندوها و زرتشتیان اختصاص مى دهد.

درباره دین آینده جهان با استمداد از آیات و روایات بحث مى کند و از زاویه هاى گوناگون به این مسأله مى نگرد و ثابت مى کند که دین آینده جهان، اسلام است.

در بخشى نیز به بررسى وضع جهان پیش از ظهور و آثار منفى تمدن صنعتى مى پردازد و اعترافات تنى چند از دانشمندان را که بر لزوم حکومت واحد جهانى تأکید دارند، ذکر مى کند.

در آخرین بخش کتاب، به برخى از ویژگى هاى حضرت مهدى(علیه السلام) و یاران آن حضرت مى پردازد و به چند سؤال پاسخ مى دهد.

واحد تحقیقات مسجد مقدّس جمکران، ضمن قدردانى از زحمات محقق گرانقدر حجة الاسلام و المسلمین سید اسد اللّه هاشمى شهیدى، افتخار دارد که تحقیق و تصحیح مصادر و ویرایش متن کتاب را انجام داده و آن را آماده چاپ و نشر نموده است.

بدان امید که این اثر مورد قبول قطب عالم امکان حضرت بقیة اللّه الاعظم ارواحنا فداه قرار گیرد و در شناسایى آن حضرت نزد شیفتگان عدالت مؤثر افتد و الطاف آن جان جهان را شامل حالمان گرداند



خرید و دانلود تحقیق در مورد ظهور حضرت مهدی در اسلام مذاهب و ملل جهان


داستانهاى کودکى بزرگان تاریخ‏ جلد 2

داستانهاى کودکى بزرگان تاریخ‏ جلد 2

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:html

 

 

 

 

حافظ شیرازى‏

مقدمه‏

اکنون جلد دوم کتاب داستانهاى کودکى بزرگان تاریخ را مطالعه مى‏کنیم. کودکى بزرگانى که تاریخساز بوده و هر کدام به نوعى، دنیا را تکان داده و سرگذشتهاى جذاب و سرنوشت سازى از خود بجاى گذاشته‏اند.
در این کتاب داستانهاى بزرگانى را مطالعه مى‏کنیم، تا ببینیم کودکى آنان چگونه بوده؟ آنان چه کرده‏اند؟ و با چه شیوه هایى از یک دهکده کوچک، از یک سرزمین گمنام، از چنگال فقر و تهیدستى، از میان دردهاى یتیمى و بى کسى و از کابوس وحشتناک آوارگى و پریشانى، خود را نجات داده و در سایه تلاش و پشتکار و با قدرت دانش و ابتکار خویش، در آسمان تاریخ براى همیشه زنده مانده و درخشان گردیده‏اند.
آرى، کودکان و نوجوانانى که یک روز مانند سایر همسن و سالهاى خود، در مزرعه و دهکده، در بخش و شهر و در مدرسه و کارخانه قدم بر مى‏داشتند و زندگى عادى داشتند، اما در روزگار دیگرى بخاطر تحصیل و کوشش و ابتکار و خلاقیت خود بجایى رسیدند، که یکى میکرب را کشف نمود و از این ناحیه بزرگترین خدمت را به جامعه بشریت انجام داد، افرادى در فیزیک و شیمى اختراعات و اکتشافات معجزه آسایى پدید آوردند، اشخاصى در علوم دینى مشعلدار هدایت و راهبر زندگى انسانیت شدند، برخى با شعر و ادب خویش، چون خورشید در آسمان تاریخ درخشیدند، جمعى با قدرت علم و قلم، کتابهاى عمیق و ماندگار خود غذاى فکرى سالم براى نسلها فراهم کردند، بعضى با حکمت و فلسفه خویش، فکر و فرهنگ الهى و معنوى را گسترش بخشیدند، و بالاخره تعدادى هم با مبارزه و فداکارى خود توانستند ملتهایى را از چنگال بردگى و ستم استعمار نجات داده و به فضاى دلاراى آزادگى و امنیت برسانند.
بارى، در این کتاب هم تعداد بیست و سه داستان و سرگذشت از مردان و زنان مبارز و مجاهد و مخترع و مکتشف و دانشمندانى را مى‏خوانیم، که در طى قرنها هر کدام شخصیت بزرگى گردیده و خدمتهاى فوق العاده‏اى به جهان انسانیت نموده‏اند. اما باید توجه داشته باشیم، این کتاب در مقایسه با جلد اول آن دو تفاوت دارد:
اول: جلد اول کتاب داستانهاى کودکى بزرگان تاریخ داراى پنجاه داستان بود، در حالى که این جلد، با تقریبا همان تعداد صفحه، از بیست و سه داستان تشکیل گردیده و در نتیجه، داستانها طولانى‏تر تنظیم شده است.
دوم: در جلد اول، داستانها تقریبا بر اساس مراتب تاریخى آورده شده بود، در صورتى که در این جلد، معیار تنظیم داستانها بر پایه حرف اول عنوان آن و ترتیب حروف الفباء تنظیم یافته است.
ولى در این مقدمه، این نکات مهم را هم باید مورد توجه داشته باشیم، که قهرمانهاى این داستانها، که به موفقیتها و مقامهاى بلند انسانى و اجتماعى دست یافته‏اند، همگان این جهات مشترک را داشته‏اند:
1 - آنان هیچگاه نیروهاى جوانى خلاق و سازنده خود را، به هرز و هدر نداده‏اند.
2 - از ولگردى، هوسرانى، تن پرورى، شهوترانى، بى عارى و خلافکارى و کجروى پرهیز جدى داشته‏اند.
3 - آنان استعدادها و شخصیت گرانقیمت انسانى خویش را با هوسهاى زودگذر و با هیچ چیز دیگرى مبادله نکرده‏اند.
4 - از لغزیدن دیگران، درس نلغزیدن و از افتادن دیگران، درس خویشتن‏دارى و خلاصه از بدبختى دیگران، عبرت و درس خوشبختى آموخته‏اند.
5 - و بالاخره، کوشش و تلاش، دقت و پشتکار، استفاده از فرصت، تحمل رنج نادارى و بیمارى، مبارزه با نگرانى و آوارگى و شکستن موانع راه پیروزى، خصلتهایى بوده که براى آنان کامیابى و سربلندى آفریده است.
همه این درسها را هم امام على (ع) در چند جمله بیان نموده است.
آن حضرت فرموده: هر کس خویشتن را در وادى لذتها رها سازد، راه بدبختى و انحراف را پیموده است. ?
هر کس تجربه‏هاى استوار و محکم بدست آورد، شخصیت خود را از غلتیدن در تباهى‏ها مصون داشته است. ?
هر کس دوست مى‏دارد به مقامهاى بلند قدم گذارد، حتما باید خواسته‏هاى خودسرانه نفسانى خویش را مهار سازد. ?
هر کس از سرگذشتهاى دیگران عبرت بیاموزد، مثل این است که با گذشتگان تاریخ مى‏زیسته است. ?
هر کس از نردبان ترقى و پیشرفت بالا رود، مورد تعظیم و ستایش همه ملتها قرار مى‏گیرد. ?

به آسمان سعادت، کسى عروج کند که بند بگسلد و بر هوس خروج کند


در پایان، یادآورى این نکته هم لازم خواهد بود، که کار تنظیم تعدادى از داستانهاى این مجموعه را، فرهنگى خدمتگزار، آقاى حسین تمنایى به عهده داشته، که ضمن سپاس، بهبودى و سلامت و موفقیت ایشان را از درگاه خداوند متعال خواستاریم.
تهران، 25/12/1372
احمد صادقى اردستانى‏

امام على (ع)

فاطمه دختر اسد با عجله خود را به نزدیک خانه کعبه رسانید و در حالى که دست به دعا برداشته بود، اینطور به راز و نیاز پرداخت:
اى خداى من! من به تو ایمان دارم، به همه کتابهاى آسمانى و همه پیامبرانت نیز ایمان دارم، من سخن جدم ابراهیم خلیل را هم تصدیق مى‏کنم، او این خانه کهن را به پاى داشت، تو را به حق آن که این خانه را ساخت و به حق کودکى که در شکم من است سوگند مى‏دهم وضع زایمان را برایم آسان به گردان. ?
سیزدهم ماه رجب، سى سال بعد از حمله ابرهه پادشاه یمن با سپاه فیل سوار او به خانه کعبه و مطابق با سال 600 میلادى بود، در حالى که نه قبل از آن و نه بعد آن چنین حادثه‏اى رخ نداده بود. حادثه اینست که:
وضع زایمان فاطمه در خانه کعبه واقع شده و على (ع) در خانه خدا به دنیا آمده است. ?
وقتى کودک به دنیا آمد، پدر او ابوطالب هم از ولادت این کودک به قدرى شادمان شد، که دست به دعا برداشت: اى خداى من! اى خداى کعبه و طواف! تو را به حق این کودک که او را پاکى و درستى بخشیده‏اى، سوگند مى‏دهم، قبل از آنکه مرگ من فرا برسد، جوانى زیبا و دلدائى او را مشاهده کنم.
ابوطالب غیر از على (ع) سه پسر دیگر هم به نامهاى: عقیل، طالب و جعفر داشت، اما تولد آخرین فرزند او برایش شادى و خرسندى فوق العاده‏اى به وجود آورده بود، بدین خاطر براى تولد او جشنها گرفت، شترها قربانى کرد و افراد دسته دسته به خانه‏اش مى‏آمدند و به او تبریک و تهنیت مى‏گفتند.
زندگانى ابوطالب با داشتن چهار پسر و یک دختر به نام ام هانى طراوت و شکوه زیادى داشت، اما این طراوت و شادابى چندان طولى نکشید و خشکسالى و قحطى که در مکه به وجود آمد، زندگى ابوطالب را هم مانند بسیارى از افراد از لحاظ مادى تحت فشار قرار داد و او که مرد عائله‏مندى بود، طعم تلخ تنگدستى و کمبود مخارج زندگى را بیش از دیگران مى‏چشید.
در چنین وضعى حضرت محمد (ص) که سى و هشت ساله بود، و خود هم درد یتیمى و سختى معیشت را به خوبى احساس کرده بود، مشکل زندگى ابوطالب را با عموى دیگر خود عباس بن عبدالمطلب که از ثروتمندان مکه بود، در میان گذاشت و چاره جوئى آن، مورد قبول او هم واقع شد.
حضرت محمد (ص) و عباس به اتفاق نزد ابوطالب رفتند، مذاکره انجام شد، ابوطالب، عقیل و طالب را نزد خود نگاهداشت و عباس، جعفر را انتخاب کرد و على (ع) را که از همه کوچکتر بود و هفت سال داشت، براى سرپرستى و نگهدارى به حضرت محمد (ص) سپرد.
على (ع) خود در این باره مى‏گوید: به هنگام کودکى، پیامبر اسلام مرا در دامان خویش پرورش مى‏داد، مرا در آغوش خود مى‏گرفت، نوازش مى‏داد و کنار خود مى‏خوابانید، من بوى خوش او را استشمام مى‏کردم، او غذا در دهان من مى‏گذاشت، او هرگز از من دروغ و خلافى مشاهده نکرد. من پیوسته دنبال او حرکت مى‏کردم و از اخلاق و رفتار پسندیده او استفاده مى‏بردم. مرا به کارهاى نیک وادار مى‏ساخت. هر سال هم که به غار حرإ؛ مى‏رفت جز من کسى او را نمى‏دید و از کارش اطلاعى پیدا نمى‏کرد.
البته این در حالى بود که آئین اسلام هنوز در هیچ خانه‏اى وارد نشده بود. ?
آنگاه که بعثت پیغمبر (ص) واقع شد و اسلام ظهور کرد على (ع) نه ساله شده بود، در دامن پیامبر پرورش یافته بود و در چنین سن و سالى که خدیجه هسمر پیامبر هم اسلام آورده بود، على (ع) هم به دامن پرمهر اسلام وارد شد. ?
على (ع) به خود مى‏گوید: نور وحى را که به پیامبر (ص) نازل مى‏شد من مى‏دیدم و بوى دلاراى نبوت را احساس مى‏کردم. ?
عفیف کندى مى‏گوید: یک روز براى خریدن عطر و لباس وارد مکه شدم، در مسجد الحرام کنار عباس بن عبدالمطلب که یکى از بازرگانان مکه بود نشسته بودم، خورشید به وسط آسمان نزدیک مى‏شد، ناگاه مشاهده کردم مردى که حدود چهل سال داشت وارد مسجد الحرام شد و در حالى که به آسمان نگاهى انداخت، کنار خانه کعبه قرار گرفت، بعد نوجوانى وارد شد و در عقب سر او سمت راستش ایستاد، سپس زنى آمد و عقب سر او سمت چپ قرار گرفت و هر سه نفر به عبادت و نماز مشغول شدند.
این صحنه براى من تعجب آور و تماشائى بود، از عباس پرسیدم این مرد کیست؟ من امروز چیز تازه‏اى مى‏بینم!
عباس گفت: این مرد برادرزاده من محمد بن عبدالله و آن پسر على بن ابیطالب پسر برادر من و آن زن هم خدیجه همسر محمد (ص) است.
محمد (ص) عقیده دارد آئینى را از جانب خداوند آورده است و تاکنون در زیر این آسمان همین سه نفر طرفدار و پیرو این آئین هستند. عظمت و ارزش این آئین هم براى آنان به قدرى است، که آن را از همه خزینه‏هاى کسرى و قیصر براى خود بالاتر مى‏دانند.
البته عفیف کندى خود هم بعد مسلمان شد، اما پیوسته افسوس مى‏خورد که اگر من هم از همان روز اسلام آورده بودم، پس از على بن ابیطالب (ع) دومین مرد مسلمان محسوب مى‏شدم. ?
به هر حال پیغمبر (ص) دوشنبه به رسالت مبعوث شد و على (ع) روز سه‏شنبه به او ایمان آورد و پیوسته براى ترویج اسلام در کنار رسول‏ ? خدا قرار داشت، فداکارى‏ها کرد، و جانفشانى‏ها نمود.
بارى، على (ع) از هفت سالگى تحت سرپرستى و تربیت پیامبر قرار گرفته بود، اولین مردى است که در نه سالگى اسلام آورد و به همراه رسول خدا در مسجد الحرام نماز جماعت خواند.
او از ظهور اسلام در مکه پیوسته همراه و همراز پیغمبر بود، پس از هجرت به مدینه هم برادر و یاور پاکباخته رسول خدا بود و در همه صحنه‏ها و جنگهاى تبلیغى و دفاعى پیامبر حضور داشت.
امام على (ع) در جنگهاى: بدر، احد، خندق، خیبر و سایر جنگها به غیر از جنگ تبوک - که جانشین آن حضرت در مدینه گردید - شرکت داشت و عموما فرمانده و پرچمدار سپاه اسلام محسوب مى‏گردید، شجاعتها به خرج داد و پیروزى‏ها براى اسلام بدست آورد.
آرى، على (ع) که از کودکى یارى اسلام را عهده دار شده بود، در همه مدت بیست و سه سال نبوت در کنار پیامبر و همدوش او بود، براى حفظ اسلام و گسترش تعالیم زندگى ساز این آئین مقدس نهایت خلوص و فداکارى را از خود نشان داد و همه سختى‏ها و مشکلات طاقت فرسا را تحمل نمود و همیشه طرفدار حق و درستى بود و هیچگاه از اجراى عدالت و انسانیت غفلت نداشت.
به همین جهت پیامبر اسلام درباره او فرموده است:
على (ع) همراه حق است و حق هم همراه على (ع) است، هرجا حق وجود دارد، على (ع) هم آنجا حضور دارد، هرکس هم از على (ع) اطاعت کند، از حق پیروى کرده است. ?
موضوع خلافت و جانشینى على (ع) از پیامبر (ص) هم، از همان روزهاى آغازین گسترش اسلام روشن بود، زیرا در سال سوم بعثت که آیه قرآن نازل شد: اى پیامبر! خویشان نزدیکتر خود را بیم بده و به اسلام دعوت کن رسول خدا در چند نوبت قوم و خویشان خود را در مجلسى دعوت‏ ? نمود و مسئله رسالت خویش و لزوم اطاعت از خود را اعلام داشت و اضافه کرد: هر کس از شما در این راه مرا کمک دهد، او برادر من وصى من و خلیفه من در بین شما مى‏باشد.
على (ع) مى‏گوید، من آن روز از همه کوچکتر بودم، برخاستم و دعوت پیامبر (ص) را پذیرفتم، آن حضرت هم گردن مرا به دست گرفت و فرمود:

ان هذا افخى و وصیى و خلیفتنى فیکم، فاسمعوا له و اطیعوا

خرید و دانلود داستانهاى کودکى بزرگان تاریخ‏ جلد 2


تحقیق در مورد زندگانی حضرت امام علی النقی الهادی (ع)

تحقیق در مورد زندگانی حضرت امام علی النقی الهادی  (ع)

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:16

 

 

 

 

 

1.حضرت امام علی النقی الهادی (ع ) اصحاب و یاران امام دهم (ع ) صورت و سیرت حضرت امام هادی (ع )شهادت امام هادی (ع ) زن و فرزندان امام هادی (ع )

 

 

 

حضرت امام علی النقی الهادی (ع)


تولد امام دهم شیعیان حضرت امام علی  النقی  (ع ) را نیمه ذیحجه سال 212
هجری قمری  نوشته اند . پدر آن حضرت ، امام محمد تقی جوادالائمه (ع ) و مادرش
سمانه از زنان درست کردار پاکدامنی بود که دست قدرت الهی او را برای تربیت
مقام ولایت و امامت مأمور کرده بود ، و چه نیکو وظیفه مادری را به انجام
رسانید و بدین مأموریت خدایی قیام کرد . نام آن حضرت - علی - کنیه آن امام
همام " ابوالحسن " و لقبهای مشهور آن حضرت " هادی " و " نقی " بود . حضرت
امام هادی (ع ) پس از پدر بزرگوارش در سن 8 سالگی به مقام امامت رسید و
دوران امامتش 33 سال بود . در این مدت حضرت علی النقی (ع ) برای نشر احکام
اسلام و آموزش و پرورش و شناساندن مکتب و مذهب جعفری و تربیت شاگردان و
اصحاب گرانقدر گامهای بلند برداشت        
نه تنها تعلیم و تعلم و نگاهبانی فرهنگ اسلامی را امام دهم (ع ) در مدینه
عهده دار بود ، و لحظه ای  از آگاهانیدن مردم و آشنا کردن آنها به حقایق مذهبی 
نمی آسود ، بلکه در امر به معروف و نهی از منکر و مبارزه پنهان و آشکار با
خلیفه ستمگر وقت - یعنی  متوکل عباسی - آنی آسایش نداشت . به همین جهت بود
که عبدالله بن عمر والی مدینه بنا بر دشمنی دیرینه و بدخواهی درونی ، به متوکل
خلیفه زمان خود نامه ای  خصومت آمیز نوشت ، و به آن امام بزرگوار تهمتها زد ، و
نسبتهای ناروا داد و آن حضرت را مرکز فتنه انگیزی و حتی ستمکاری وانمود کرد و
در حقیقت آنچه در شأن خودش و خلیفه زمانش بود به آن امام معصوم (ع ) منسوب
نمود ، و این همه به جهت آن بود که جاذبه امامت و ولایت و علم و فضیلتش
مردم را از اطراف جهان اسلام به مدینه می کشانید و این کوته نظران دون همت که
طالب ریاست ظاهری و حکومت مادی دنیای فریبنده بودند ، نمی توانستند فروغ
معنویت امام را ببینند . و نیز " مورخان و محدثان نوشته اند که امام جماعت
حرمین ( = مکه و مدینه ) از سوی دستگاه خلافت ، به متوکل عباسی نوشت : اگر
تو را به مکه و مدینه حاجتی است ، علی بن محمد ( هادی ) را از این دیار بیرون
بر ، که بیشتر این ناحیه را مظیع و منقاد خود گردانیده است       " .
این نامه و نامه حاکم مدینه نشان دهنده نفوذ معنوی امام هادی (ع ) در
سنگر مبارزه علیه دستگاه جبار عباسی است          



خرید و دانلود تحقیق در مورد زندگانی حضرت امام علی النقی الهادی  (ع)


کتاب شیوه های یاری قائم آل محمد

کتاب شیوه های یاری قائم آل محمد

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:html

 

 

 

 

بسمه تعالى

 

مولف این مجموعه ، مرحوم   آیت الله میرزا محمّد باقر فقیه ایمانى فرزند مرحوم حاج شیخ حسینعلى طهرانى ، در خانواده اى مذهبى از پدرى روحانى و مادرى علویه چشم به جهان گشود ، در کودکى پدر خود را از دست داد و در دامان مادر خویش رشد و پرورش یافت ، و با وجود مشکلات شدید مالى به جهت علاقه شدید وارد حوزه و به تحصیل علوم دینى پرداخت و دررشته هاى مختلف مانند فقه ، اصول ، تفسیر ، حدیث شناسى و غیره به مدارج عالیه نائل گشت و در ضمن تحصیلات خود به تزکیه نفس و کسبِ کمالات معنوى پرداخت.

آنچه بیش از هر چیز قابل ذکر است توجه   و علاقه خاصى بود که ایشان به اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام خصوصاً حضرت بقیة الله الاعظم ارواحنا فداء داشتند که کاملا در رفتار و گفتار ایشان آشکار بود ، و تمام عمرش در انتظار و فراق آنحضرت دلى سوخته و اشکى ریزان داشت ، در منابر و مجالس و هر فرصتى در طول سال مردم را به ساحت قدس حضرت توجّه و تنبّه مى داد و با آن حال معنوى خاصّى که در ایشان بود تأثیرى در حال اشخاص مى گذاشت ، مثلا روزهاى جمعه دعاى ندبه را با حال گریه و شور و اشتیاق چندین بار در طول روز قرائت مى کرد ، و هنگام مراجعه مردم براى رفع مشکلات توصیه دائمى ایشان به آنها توجّه و توسّل به حضرت صاحب الامر علیه السلام و قرار دادن نذرى براى آنجناب بوده است.

و این علاقه و محبّت بود که ایشان را به فیض حضور ذى نور محبوبش نائل گردانید.

از آثار به یادگار مانده ایشان حدود هفتاد جلد کتاب در موضوعات مختلف مذهبى است که حدود سى جلد آن به احوال و شئون حضرت ولى عصر عجّل الله تعالى فرجه تعلق دارد که بعضى از آنها به چاپ رسیده، از پروردگار توفیق نشر سایر مؤلّفات ایشان را خواهانیم.

کتابى که در پیش رو دارید به نام «لواء النتصار» از تالیفات این مرحوم است که به جهت استفاده هرچه بیشتر توسط بعضى از فضلاء حوزه تحقیق و ویرایش شده است .

در پایان از درگاه احدیّت خواستاریم که ما را در زمره منتظران و یاوران حضرتش قرار دهد.

مهدى فقیه ایمانى

اصفهان  ، رجب المرجب 1419

 

 

مقدّمه

 

بسم الله الرّحمن الرّحیم

 

و أهل بیته الراشدین المهدیّین و المطهّرین المعصومین .

 

مقدمّه :

(حکمت طلب نصرت و یارى خداوند از بندگان)

نظر بر اینکه خداوند جلّ شأنه در کلام مجیدش ــ (اِنْ تَنْصُرُوا الله یَنْصُرْکُمْ وَ یُثَـبِّتْ اَقْدامَکُمْ)( [1] )  ــ شرط کمک و یارى به بندگان خود را ــ  براى ثبات قدم در راه حق و صراط مستقیم در دنیا و آخرت ــ این قرار داده که آنها هم او را یارى نمایند ، و حضرت احدیّت جلّ شأنه اگر چه واجب الوجود و غنىّ بالذات است و محتاج به یارى غیر نیست ، و لکن مهمترین حکمت این درخواست از بندگان دو جهت است :

جهت اوّل :آنکه در مقام بندگى و دوستى نسبت به ذات مقدّس الهى امتحان شوند ، پس اگر بندگى و دوستى آنها حقیقت و واقعیت داشته باشد ; باید در کمک و یارى به او در هر عنوان و مقامى که امر فرموده ; سعى و کوشش تمام داشته باشند .

جهت دوّم :آنکه بر حسب آنچه که گفتیم : خداوند متعال از فیض دیگران غنى و بى نیاز است ، بنابراین ; در انتساب و اختصاص بنده براى قابلیّت و استحقاق عنایات الهى هیچ راهى به ساحت قدس اونیست ; مگر بواسطه چنگ زدن و تمسّک به چیزى که عنوان و مورد یارى او جلّ شأنه باشد ، تا قابلیت و لیاقت پیدا نموده و مورد عنایت و فضل و مرحمت کامل و مخصوص او شود .

که این عنوان و مورد یارى ; چیزیست که آن را در کتاب خود از طریق وحى بیان نموده و راهنما و هادى بسوى آن ; وجود مبارک و مقدّس حبیب خود حضرت سیّد المرسلین و خاتم النبیّین محمّد بن عبدالله (صلى الله علیه وآله) قرار داده است ، و ائمّه راشدین و اهل بیت معصومین ایشان را ; امین بر حفظ و حراست آن قرار داده است .

پس در هر زمان مصداق و عنوانِ نصرت و یارى به حضرت احدیّت جلّ شأنه ; آن وجود مبارک مطهر است که ولىّ خدا در امر دین و شریعت حضرت سیّدالمرسلین (صلى الله علیه وآله)است .

و چون در این زمان ; بر حسب ضرورت مذهب حقّ ; و به مقتضاى براهین قطعى عقلى و اخبار متواتره نقلى ; ولایت کلیّه الهیّه و خلافت و وصایت نبویّه (صلى الله علیه وآله)به وجود مبارک حضرت خاتم الأوصیاء المرضیّین ، و بقیّة الله من الأوّلین و الآخرین من الأنبیاء و المرسلین ، و حجّة الله على الخلائق أجمعین ، و نور الله فی السّماوات و الأرضین ، أمین وحیه فی الکتاب المبین ، کهف الأمان للإنس و الجانّ ، صاحب العصر و الزمان ، حجّت بن الحسن بن علىّ بن محمّد بن علىّ بن موسى بن جعفر بن محمّد بن علىّ بن الحسین بن علىّ بن أبی طالب ، سلام من الرحمان نحو جنابهم ، فإنّ سلامى لایلیق ببالهم . اختصاص دارد ، بنابراین ; اگر کسى بخواهد مورد نصرت و یارى حضرت احدیتجلّ شأنهقرار گیرد باید سعى در یارى و کمک به وجود مقدّس آنحضرت (صلى الله علیه وآله)نماید ، تا به این وسیله براى کمک و یارى از جانب حضرت احدیت جلّ شأنه قابل و لایق شود ، و بوسیله کمک و یارى خداوند در راه حقّ و صراط مستقیم ثابت بماند ، چرا که قرآن مى فرماید :(قُلْ لا اَسْئَلُکُمْ اَجْراً إلاَّ الْمَوَدَّةَ فِى الْقُربى)( [2] ) ، که مودّت با ذوى القربى را اجر و مزد رسالت حضرت خاتم الانبیاء(صلى الله علیه وآله)قرار داده است .

 

 

بنابراین ; بنده مؤمن باید دو امر را ملاحظه نموده و در هرحالى واقعاً نسبت به آندو ، معرفت و شناخت داشته و متذکّر باشد .

امر اوّل :جلالت و عظمت شأن و رسالت نبویّه (صلى الله علیه وآله) که چنین وجود مبارکى که اشرف و اکمل همه ممکنات بوده و هر کمال که ممکن الوجود بتواند به اعلا درجه آن متّصف شود و در آن درجه کمال ; مَظهَر حضرت واجب الوجود شود ، در آن وجود مقدّس (صلى الله علیه وآله) ظاهر گردید ، و به همین سبب از همه موجودات به درگاه قرب الهى جلّ شأنه محبوبتر بودند.

پس تشریف فرما شدن ایشان از آن مقام رفیع که اشرف بقعه هاى عرش باشد به این عالم دنیا ; در زمانى که به خاطر ظهور جهل و ضلالت و شقاوت و آثار آنها بدترین زمانها بوده ; واضح است که انس و حشر و نشر با اهل آن منتها درجه ابتلا و محنت است ، علاوه بر دردهاى جسمى و روحى دیگر و انواع و اقسام ظلمها و اذیّتهائى که اشرار و کفّار نسبت به وجود مقدّسش (صلى الله علیه وآله) روا داشتند.

پس بنده مؤمن ــ بعد از اینکه تصوّر مى کند که چنین وجود مبارکى از جانب ذات مقدّس حضرت احدیت جلّ شأنه به این عالم تشریف فرما شده ، و چنین ابتلاء و محنت بزرگى را تحمّل کردند ، و غرضى نداشته جز هدایت و راهنمائى بندگان به آنچه خیر و نفع آنها است ، و خواسته است که این بر وجه کمال و دوام در همه مصالح زندگى دنیوى و اُخروى آنها باشد ، و مزد و پاداش این رسالت عظمى را جز محبّت در حقّ ذوى القرباى خود طلب نفرموده .

باید بنگرد که چگونه سزاوار است در اداى این حقّ مهمّ ــ که دوستى با اهل بیت معصومین(علیهم السلام)و ذرارى منسوب به ایشان است ــ اهتمام نماید ؟

امر دوّم :هرگاه مولا و اربابى نسبت به بنده خود و یا پدرى نسبت به فرزند خود نعمتهائى از باب لطف عنایت نماید که مورد غبطه دیگران واقع شود ، آن بنده و یا آن فرزند نه تنها آن نعمتها را در راه معصیت و نافرمانى مولاى خود صرف نمى کند بلکه سعى خود رابه کار خواهد بست تا به گونه اى از آن بهره برداى نماید که رضایت و خشنودى مولا درآن باشد ، اگر چه صراحتا چیزى ازاو نخواسته باشد.

پس بنابراین ; بنده مؤمن و با بصیرت باید تفکر کند که انواع و اقسام مراحم و الطاف جلیله و کامله و دائمه از جانب ولىّ و منعم حقیقى او حضرت احدیّت جلّ شأنه ، به یمن آن وجود مقدّس پیامبر و اهل بیت معصومینش (علیهم السلام)فراهم شده است که بزرگترین آنها نعمت وجود است ، و سرچشمه همه فیوضات دیگر است ، واگر وجود مبارک او و اهلبیتش (علیهم السلام)نبود ; این نعمت وجود از براى احدى نبود .

و بعد از نعمت وجود ; کلیّه نعمتها و فیوضات دنیوى است که در هر لحظه نوعى از آن شامل حال همگان است . و مزید این نوع از لطف در حقّ مؤمن آن است که به او از این نعمتهاى دنیوى آن مقدار عطا مى شود که صلاح حال او باشد ، و امّا نعمتهائى که باعث فساد مؤمن شود ــ یعنى مانع رسیدنِ او به نعمتهاى اُخروى مى شود ــ از او منع مى شود .

و بعد از همه این نعمتها ; کلّیه اسبابى که براى سعادت و هدایت بنده مؤمن فراهم شده است ، تا بوسیله آن قابلیّت پیداکند و درجات عالیه رضوان الهى جلّ شأنه را تحصیل نماید ; وبه درجات رفیعه بهشت راه پیدا کند ، و همه این نِعَم به برکت و یمن وجود مبارک حضرت رسول و اهلبیت طاهرینش (علیهم السلام) بوده ، هم از نظر ظاهرى و هم از نظر باطنى ، هم براى اوّلین و هم براى آخرین .

علاوه بر این ; بنده مؤمن باید متوجّه شود که به جهت انتساب به دین مبین آنحضرت (صلى الله علیه وآله) ; و بوسیله تمسّک جستن به ولایت و متابعت او و اهلبیتش (علیهم السلام)چه درجه رفیعى از عزّت در درگاه الهى جلّ شأنه پیدا مى کند؟! و چه مقام منیعى در نظر انبیاء عظام (علیهم السلام) دارد؟! که از بس خداوند فضل و مقام آنها را براى ایشان در کتبشان بیان فرمود ، و منزلت و مکانشان را به آنها نشان داده ، که همچون ابراهیم خلیل آرزومند شده که از شیعیان آنها شود( [3] ) و چون موساى کلیمى (علیه السلام) از خداوند متعال تمنّا و مسئلت نموده که از امّت ایشان باشد ، و آرزوى دیدار ایشان را کرده است .( [4] )

و امّت انبیاءگذشته بعداز توسّل به وجود مبارک پیامبر واهلبیت اطهارش(علیهم السلام)خداوند عالم را به حقّ اصحاب و امّت ایشان قسم مى دادند ، چنانچه این مطلب و امثال آن صریحاً در آیات و روایات زیادى وارد شده است .( [5] )

و اینان چه مقام بلند و قدر و منزلت نیکوئى در نظر ملائکه دارند که آنها از روى اشتیاق در حال خواب ایشان ; نظر به ارواحشان مى کنند که چون ستارگان درخشانند ، و در حقّ آنها دعا مى کنند ؟ و همه این عزّتها و مقامات رفیع و والا بواسطه انتساب حقیقى آنان به وجود نبوى و اهلبیت اطهارشان (علیهم السلام) است .

پس بعد از ملاحظه تمام این مراحم و الطاف جلیله و جمیله الهیّه که به یمن وجود مبارک آنحضرت (صلى الله علیه وآله) است ، بنده مؤمن عاقل تصوّر نماید که هر گاه بتواند به همین اسباب و وسائل دنیوى و اُخروى به هر کیفیّتى که امکان دارد با جان و مال و عزّت و اهل خود ; و در هر مورد و عنوانى که بداند و بفهمد موجب رضا و خشنودى حضرت احدیّت جلّ شأنه و نیز موجب خشنودى آن وجود مبارک و مقدّس (صلى الله علیه وآله)مى شود باید در کسب آن کمال سعى و اهتمام را داشته باشد ، چه رسد به آنکه از او بر وجه تصریح طلب نمایند ، خصوصاً در چنین امرى که مودّت به ذوى القرباى آنحضرت (صلى الله علیه وآله)باشد .

و روشن است که در این زمان از بقیّه ذوى القرباى در تمام این عالم دنیا کسى جز وجود مبارک حضرت بقیّة الله فى الأرضین (علیه السلام)نیست که و جود مبارکش در حسن جمال و کمال الهى و تمامیّت اخلاق و محاسن مانند وجود مقدّس نبوى (صلى الله علیه وآله)و مظهر کامل او است ، و مظلومیّت آنحضرت هم در نهایت اضطرار مى باشد .

پس بنابراین ; هر قدر معرفت و شناخت مؤمن نسبت به جلالت مقام رسالت نبوى (صلى الله علیه وآله)بیشتر باشد  ; درجه واقعى محبّت و اخلاص او ثابت تر و محکم تر است ، و هرچه محبّت او با آنحضرت بیشتر باشد ; سعى او در اداء حقّ عظیم آنحضرت (صلى الله علیه وآله) ; با مودّت و محبّت به ذوى القرباى ایشان ــ یعنى حضرت ولىّ الله فى الأرضین (علیه السلام) ــ کاملتر خواهد بود .

و بعد از تمام این جهات مزبوره ، لازم به ذکر است که به مقتضاى دلیل عقلى و نقلى بر هر انسانى لازم است که در مقابل احسان و نعمت ; شکر و سپاسگذارى کند ، و ترک شکر بى نهایت قبیح و مذموم مى باشد ، و در فضل آن همین بس که مى فرماید : ( لَئِنْ شَکَرْتُمْ لاََزیدَنَّکُمْ)( [6] ) که انسان هر قدر در مقام شکر ــ به گونه اى که سزاوار شأن بخشاینده نعمت است و در مقدور شخص نعمت داده شده باشد ــ کاملتر شود آثار برکات و فیوضات آن نعمت از نظر ظاهرى و باطنى پایدارتر و کاملتر خواهد گردید .

و بعد از اینکه جلالت شأن این نعمت عظماى الهى ــ یعنى وجود مقدّس نبوى (صلى الله علیه وآله) که از بزرگترین نعمتهاى خداوند متعال است زیرا که منشاء و وسیله همه نِعَم ظاهرى و باطنى و دنیوى و اُخروى او مى باشد ــ واضح شد ; پس واجب ترین و مهمّ ترین چیز براى بندگان ; اداء شکر آن نعمت بزرگ الهى است ، البته به وجهى که خداوند متعال معیّن و مقرّر فرموده ; و آن مودّت نسبت به ذوى القرباى آنحضرت (صلى الله علیه وآله)است .

بدیهى است که هر امرى که وسیله و سبب اثرى باشد ; و آن امر هم داراى مراتب باشد ، پس بر حسب تکمیل مراتب ; اثر آن کاملتر خواهد شد .

بنابراین ; بنده مؤمن در مقام نصرت الهى جلّ شأنه ; هرقدر نصرت و یاریش نسبت به وجود مبارک حضرت بقیّة الله (علیه السلام)کاملتر باشد ; اثرش که نصرت خداوند است در حقّ او کاملتر خواهد شد .

و همچنین هر قدر در مقام تعظیم و تجلیل حضرت خاتم النبیّین (صلى الله علیه وآله)و حقّ عظیم ایشان ، و نیز اداى شکر الهى در باره نعمت ظاهرى وجود مبارک ایشان ، مودّت مؤمن نسبت به ذوى القرباى ایشان شدیدتر باشد ، پس اثر نور هدایت نبوى (صلى الله علیه وآله)هم که بوسیله وجود مبارک حضرت بقیّة الله (علیه السلام)است ــ که باید نسبت به این بنده افاضه شود ــ کاملتر و ظاهرتر خواهد شد .

 



خرید و دانلود کتاب شیوه های یاری قائم آل محمد


مجموعه وکتور خطی امام زمان (ع)

مجموعه وکتور خطی امام زمان (ع)

 

 

 

 

 

 

مجموعه وکتور خطی امام زمان علیه السلام

این مجموعه شامل 45 وکتور خطی و هنری با موضوع امام زمان (ع) میباشد

هم شامل عکس و هم با فرمت EPS با کیفیت فوق العاده

فایل های EPS در فتوشاپ یا برنامه های گرافیکی دیگر این امکان را به شما میدهد تا از فایل خود در هر اندازه ای که بخواهید استفاده کنید

*** این مجموعه زیبا فقط 3500 تومان ***

 



خرید و دانلود مجموعه وکتور خطی امام زمان (ع)