تحقیق در مورد روشهای تدریس و سخنرانی

تحقیق در مورد روشهای تدریس و سخنرانی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

 

تعداد صفحه:30

 

روش سخنرانی چیست و ما چه کار باید بکنیم  :

واقعیت این است که برای هر روشی را که اشاره کردیم  روش تجویزیاست . از یک موقعیت به موقعیت و از درسی به درسی دیگر فرق میکند. حتی از یک شاگرد به شاگرد و طیف دیگر .بنابراین ما باید دقت کنیم که  در کجا روش سخنرانی را بکار ببریم . کلاسهای پرجمعیت ، مباحثی نظری، مباحثی که ما هنوز جدید و مکتوب نداریم و فیلم تهیه نشده است .

واقعیت دیگر این است که علیرغم اینکه برخی از روانشناسان و متخصصان تعلیم و تربیت با روش سخنرانی مخالفند ولی من به جرأت میگویم.

50 درصد فعالیت دنیا را در سیستم اکادیمیک و مدرسه این روش است ، حداقل بصورت ترکیبی این روش وجود دارد. به همین دلیل یک مروری بر این روش خواهیم کرد تا ببینم مراحل اجرایی این روش چیست ؟

مرحله اول : مرحله آمادگی است همین جور وارد کلاس شدن هر چه دل آدم بخواهد صحبت کند بدون منابع بدون مآخذ معتبر سخنرانی نیست.

بنابراین اگر معلم تصمیم بگیرد از شیوه – سخنرانی استفاده کنید اولین فکری که به ذهنش  میرسد این است که آیا آمادگی علم و مطالعه لازم را دارد؟

آیا زمان برای کسب اطلاعات جدید دارد یا نه ؟

اگر نتواتند مطالب جدید جمعآوری کند یا بقول سورونلایت ، اگر مفاهیم او از تازگی برخوردار نباشد اثر خود را از دست میدهد بنابراین فرد باید از نظر اطلاعات آماده باشد

گام دوم: آمادگی عاطفی است :

آمادگی عاطفی کی پیش میآید . وقتی من میخواهم وارد کلاس بشوم ، در اولین بار سخنرانی ممکن است آدم تعادل خود را از دست بدهد و ضربان قلب زیاد شو

 حالا چه کار کنیم که این آمادگی را بدست آوریم : این نیاز به تمرین و تکرار دارد ، در کلاسهای مختلف کم کم فرد آن حالت عاطفی را بدست میآورد.

ولی اگر خیلی مبتدی است بعضیها راههای را پیشنهاد میکنند . مثلاً شما میتوانید برای دوستان خود همین مبحث را برایشان سخنرانی کنید . هرچه ممکن است آنها سربه سرتان بگزارند .

آیا میتوانید در این کش و قوس این تعامل موفق بیرون بیائید یا نه و بعد میتوانید وارد جمع شوید و سخنرانی کنید بعد سخنرانی خود را ضبط کیند . بعد خود شنوده خودتان باشید .

آیا درست مطرح کردید؟ منظم بود؟ یا نه و حتی بعضیها توصیه میکنند جلوی آینه بایستید و سخنرانی خود را ببینید . این تمرین بسیار مؤثر است . ضبط کردن صدا و خود گوش دادن یا آن شکل خود را درآینه دیدن تنها کافی نیست بلکه حرکات من و نحوه وایستادن من همه میتواند در انتقال معنا کمک کننند.

 مرحله آمادگی عاطفی، آمادگس تجهیزاتی :

من اگر بخواهم سخنرانی کنم امکانات میخواهم . تخته میخواهم . میکروفون میخواهم . باید این تجهیزات برایم فراهم باشد و گرنه ارتباط من با مخاطبم صورت نمیگی

این مرحله آمادگی است که هنوز وارد کلای نشدم .

اما مرحله دوم ، مقدمه سخنرانی :

 من وار کلاس شدم . آیا بلافاصله باید به ارائه محتوا بپردارم . بعضیها میگویند خیر . اولین گام این است که با شاگردان رابطه برقرار کنم . این هم نمیشود دستور العمل از قبل نوشت که چه چیزی باعث ارطبات بین شما می شود .

یک معلم بایک طنز با یک جمله یا سؤال ارتباطی را بین خود و بچه ها برقرار می کند. چرا؟

بچه ها که از بیرون میآیند و یا در جمع نشستند ممکن است هنوز تمرکز گوش کردن به حرفهای شما را نداشته باشند .

این ارتباط ایجاد رابطه میتواند موضوعی خیلی کوتاه ولی خارج از بحث باشد ولی این اتباط باید صورت گیرد.

توجه به دانش آموزان ویا دانشجویان خیلی مهم است (برای دیدن رغبت آنها). بعضی از این سیاستمداران دنیا گاهی میگویند هیتلر سخنران خوبی بود . روحیه روانشناختی خوب دارند. اوایل بحث دو سه جمله را اصلاح میکنند میبینند کجاها مردم دست میگذارند. متوجه میشن که کجاها برای شما اهمیت دارد ، ازهمانجا بحث را شروع می کنند در کلاس درس هم معلم باید روحیه بچه ها را بشناسد.

در چه زمینه هایی بچها ودانشجویان بیشتر علاقهمند جهتگیری کند در آن زمینه و ایجاد انگیزه کند با سؤال یا مسائل مختل .



خرید و دانلود تحقیق در مورد روشهای تدریس و سخنرانی


مقاله چگونه با فرزندنوجوانمان صحبت کنیم

مقاله چگونه با فرزندنوجوانمان صحبت کنیم

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:20

فهرست و توضیحات:

مقدمه

تجزیه و تحلیل

چگونه با فرزندنوجوانمان صحبت کنیم

دیدگاه نوجوانان نسبت به والدین

با ایجاد مقرراتی ، سلامت و سعادت

می گویند فرزند هر چقدر هم که بزرگ شود باز هم برای پدر و مادر کودک است . شاید به همین دلیل باشد که پدیده نوجوانی،والدین را در برابر موقعیتی قرار می دهد که یا آن را نمی پذیرند و یا گمان می کنند که این واقعه مربوط به زمان حال نیستو بلوغ پدیده ای است که در آینده برای فرزند آنها اتفاق خواهد افتاد ...

به منظور پیشگیری از جدایی افکار ، احساسات و اندیشه های والدین و نوجوانان ، لازم است همزمان با تغییرات جسمی و روانی نوجوانان ، تغییراتی نیز در والدین رخ دهد تا بتوانند بپذیرند که فرزند نوجوانشان همان کودک خردسال دیروز نیست. چرا که انتقال از دوره کودکی به نوجوانی نیازمند حمایت اطرافیان،خصوصاً والدین است . والدین فهیم و آگاه با برخوردهای متناسب و منطقی می توانند نقش مؤثری را در ایجاد هویت صحیح و سازگاری نوجوانشان با محیط داشته باشند .

 

معمولاً نوجوانان نیز شکایت دارند که والدین و دیگر بزرگسالان" روحیه ما را درک نمی کنند ، به شخصیت ما احترام نمی گذارند ، عقاید خود را به ما تحمیل می کنند و ..." نوجوانانمی گویند : آنها متعلق به نسل دیگری هستند و روحیه نسل جوان را درک نمی کنند ، دنیایی تفاوت بین عقاید و دیدگاه های ما با والدینمان وجود داردو... آنها حتی سطح سواد و تحصیلات والدین خود را قبول ندارند ، چرا که در بسیاری از موارد نوجوانان تحصیلات خود را امروزی تر و کارآمدتر از والدین خود می دانند. این در حالی است که بزرگسالان نیز رفتارها و عقاید فرزندانشان را نمی پذیرند.پای صحبت هرکدام که می نشینی ، می شنوی : نوجوانان امروزی گستاخ شده اند؛ احترام بزرگتر و کوچکتری معنی خود را از دست داده؛ فکر می کنند قد کشیده اند عقل کل شده اند؛ هنوز خوب و بد را از هم تشخیص نمی دهند ، حرف ، حرف خودشان است؛ هر چه که بگویی انگار برای دیوار حرف می زنی و .... از همین رو خشک و مستبدانه رفتار می کنند و گاه نسبت به واکنش های فرزندان خود بی توجه می مانند.

گرچه نوجوان، دیگر فرزند خردسالی نیست که تحت فرمان و تملک والدین باشد اما این بدان معنا نیست که او را در انجام هر عملی آزاد بگذاریم . ضرر آزادی بیش از حد ، به اندازه محدودیت های بی مورد و غیر منطقی است  که به هر حال همچون زخمی چرکی ، زمانی سرباز خواهد کرد . اگر خانواده از ترس این که مبادا فرزندش اشتباهی مرتکب شود امکان هر تجربه ای را از او گرفته و همچون کودکی خردسال با نوجوان خود رفتار کند ، اعتماد به نفس را برای او معنی کرده است ؟ نوجوانی که همیشه با محدودیت رفتاری مواجه بوده و فرصتی  برای رشد اجتماعی به دست نیاورده ، تنها متکی بودن را آموخته و نمی داند در صورت مواجه شدن با وضعیتی چون شکست یا عدم توفیق در کارها چه واکنشی از خود نشان دهد . زیرا تحت هیچ شرایطی تصمیم گیری و برخورد با مشکلات را تجربه نکرده است و طبیعی است که نه تنها در زمان حال بلکه در زمان آینده نیز به جای تجربه اندوزی و قرار گرفتن در جریان مواج زندگی ،‌به دنبال یک حامی ، یک نقطه اتکا و ساحلی امن و آرام باشد . چنین افرادی تغییر را به ندرت می پذیرند و همیشه سعی در حفظ وضعیت با ثبات دارند. آیا چنین کسی در دنیای سراسر تغییر و تحول امروزی که دگرگونی های کلی یا جزیی را سبب می شود جایی برای موفقیت و کامیابی خواهد داشت ؟

 

 



خرید و دانلود مقاله چگونه با فرزندنوجوانمان صحبت کنیم