تحقیق در مورد پیمان شکنی و وفای به عهد

تحقیق در مورد پیمان شکنی و وفای به عهد

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه:8

 

  

 فهرست مطالب

 

 

زیان پیمان شکنی و تاثیر وفای به عهد در اجتماع

وفای به عهد در قرآن و روایات(اقسام عهد وپیمان(

عهد و پیمان دو قسم است:

انواع عهد وپیمان

-1وفای به عهد در خانواده:

 

-2وفا به قراردادهای مالی و بازرگانی:

 

-3پیمان زناشویی:

 

-4 پیمان ملل مسلمان با ملل غیر مسلمان:

داستانی در مورد اهمیت وفای به عهد

« در مکتب امیرالمومنین »

 

 

 

 

 

 

پیمان شکنی علاوه بر زیان فردی، زیان اجتماعی نیز دارد. اثر فردی آن این است که خشم خدا را برای پیمان‌شکن در بر دارد و او را از رحمت حق دور می‌کند و از نظر اجتماعی پیمان‌شکن در چشم مردم بی‌ارزش و از احترام او کاسته می‌شود..

پیغمبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم پیمان‌شکنی را مایه‌ی چیرگی دشمن دانسته و می‌فرماید:

هرگاه پیمان‌شکنی کردند خداوند دشمنانشان را بر آنها چیره می‌کند.

 

زیرا پیمان‌شکنی مایه‌ی سلب اعتماد از یکدیگر شده و اتحاد و یگانگی را از بین می‌برد.

وقتی هم جامعه‌ای دچار پراکندگی شد هنگام خطر نمی‌تواند با یکپارچگی در برابر دشمن بایستد تأثیر وفای به عهد در اجتماع پای‌بندی به عهد و پیمان در زندگی مردم و روابط داخلی و خارجی آنان تأثیر بسیار دارد و هر اندازه مردم بیشتر آن را رعایت کنند اعتماد بیشتری نسبت به یکدیگر پیدا می‌کنند در نتیجه احساس آرامش بیشتری نموده و با خیال راحت‌تری به فعالیت می‌پردازند و نسبت به تعهدات مالی احساس ناامنی و نگرانی نمی‌کنند طبیعی است در کشوری که مردم وفای به عهد را وظیفه‌ی انسانی، اخلاقی و دینی خود بدانند و در مراعات آن کوشا باشند تعهدات مالی و قراردادهای اقتصادی بر پایه‌ی اعتماد و اطمینان کامل شکل می‌گیرد و باعث رشد اقتصادی آن کشور و مایه‌ی سعادت مردم آن می‌گردد زیرا بدهکار در وقت معین و مقرر بدهی خود را می‌پردازد و فروشنده نیز کالا را برابر تعهدات خود تسلیم خریدار می‌کند و چرخ اقتصاد منظم حرکت می‌کند اما اگر هر یک از طرفین به تعهد خویش بی‌اعتنایی نشان دهند و تخلف کنند به همان مقدار سلب اعتماد پدید آمده، باعث کندی گردش چرخ اقتصاد می‌گردد.

وفای به عهد در قرآن و روایات(اقسام عهد وپیمان(

پای‌بندی به عهد و پیمان یک اصل جهانی است و از امهات فضائل به شمار می‌رود.

تمام افراد بشر، از هر قاره و اقلیمی، به این اصل ریشه دارد عمق وفای به عهد عنایت خاصی دارند و عهدشکنی را خیانت و رعایت عهد و پیمان را فضیلت می‌شمارند.

وفای به عهد یکی از اصول و پایه‌های با اهمیت اخلاقی است که هم در قرآن مجید و هم در روایات و سخنان پیشوایان دین، بر آن تأکید شده است.

در قرآن آمده است: و به عهد (خود) وفا کنید، که از عهد سؤال می‌شود.

 

حضرت علی علیه‌السلام فرمود: همانا عهد و پیمان‌ها گردن بندهایی در گردن‌ها هستند تا روز قیامت. کسی که آن را به پا دارد، خداوند او را به (هدفش) می‌رساند و کسی که آن را بشکند خداوند او را به خودش وا می‌گذارد.

پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم می‌فرمود: کسی که به عهد و پیمانش وفا نکند دین ندارد.

 

 

 



خرید و دانلود تحقیق در مورد پیمان شکنی و وفای به عهد


تحقیق در مورد برزخ از دیدگاه قرآن و سنت

تحقیق در مورد برزخ از دیدگاه قرآن و سنت

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:21

 

 

 

 

 

عالم برزخ، عالم متوسطى میان دنیا و آخرت است که مردگان تا قیامت در آن بسر مى‏برند .

پس از اثبات وجود روح مجرد و بقاى آن پس از مرگ و تخلیه بدن، این مساله اساسى مطرح مى‏گردد که ارواح پس از مرگ و خارج شدن از قالب اجسام بدنى در کجا زندگى مى‏کنند؟

آیا عالمى به نام برزخ که واسطه بین عالم دنیا و عالم آخرت است وجود دارد؟ یعنى ما در سلسله عقاید خود و ملاحظه مراحل تکاملى انسانها قبل ا ز این دنیاى مادى، نطفه بودیم و قبل از نطفه عناصرى در زمین، و بعد از نطفه به صورت انسانى در آمدیم و در دنیا زندگى مى‏کنیم آیا بعد از این دنیا هم به عالم دیگرى وارد مى‏شویم به نام عالم برزخ یا نه؟

کلمه برزخ در لغت‏به معناى فاصله و حائل میان دو چیز راگویند .

مرحوم طریحى (1) در مجمع‏البحرین (2) در معناى کلمه برزخ چنین مى‏نویسد:

«البرزخ: الحاجز بین الشیئین‏» یعنى «برزخ حائل بین دو شى‏ء است‏» ، سپس روایتى از معصوم علیه السلام چنین نقل مى‏کند: «نخاف علیکم هول البرزخ‏» پس مراد از برزخ در این روایت‏بین دنیا و آخرت از هنگام مرگ تا رستاخیز مى‏باشد پس کسى که مى‏میرد، داخل برزخ مى‏شود . این کلمه و واژه در قرآن سه بار و در سه آیه ذکر شده است: در دو آیه که یکى در سوره فرقان و دیگرى در سوره «الرحمان‏» است، واژه برزخ به معناى فاصله و حائل میان دو دریا که یکى شور است و دیگرى شیرین و به هم نمى‏آمیزند، آمده و در آیه سوم که در سوره «مؤمنون‏» است، در معناى عالم برزخ یا فاصله میان مرگ و رستاخیز ذکر شده است .

آیه اول: «و هو الذی مرج البحرین هذا عزب فرات و هذا ملح اجاج و جعل بینهما برزخا و حجرا محجورا» (3).

«او خدائى است که آب دو دریا را بهم آمیخت، دو دریایى که آب یکى از آن دو شیرین و گوارا است و آب دیگرى شور و تلخ، و میان این دو آب فاصله و حائلى قرار داد تا همیشه از هم جدا باشند و به هم نیامیزند» .

آیه دوم: «. . و بینهما برزخ لا یبغیان ...» (4).

«میان آن دو دریا فاصله‏اى است که به حدود یکدیگر تجاوز نمى‏کنند و به هم نمى‏آمیزند» .

آیه سوم: «لعلى اعمل صالحا فیما ترکت کلا انها کلمة هو قائلها و من ورائهم برزخ الى یوم یبعثون‏» (5).



خرید و دانلود تحقیق در مورد برزخ از دیدگاه قرآن و سنت


تحقیق در مورد برزخ ازنظرلغت واصطلاحات

تحقیق در مورد برزخ ازنظرلغت واصطلاحات

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:14

 

 

 

 

 

        کلمه (برزخ) معمولاً درمحاورات، همرا ه باکلماتی مثل(مابین)، (مابینهما) بکارمی رود، مثلاً  گفته می شود: (برزخ ما بین این دو) یا (برزخ بین دو چیز) و یا (برزخ بین دنیا و آخرت) و در قرآن شریف آمده است:

(بینهما برزخ لا یبقیان)1 (و جعل بینهما برزخا و حجراً محجورا)2

مشاهده می شود که، (برزخ) در دو آیه فوق همراه با کلمه (بینهما) به کار رفته است و این بدان علت است که (برزخ) در لغت به معنای (حاجز و مانع) است، و حاجز و مانع در محاورات یک معنای مستقلی نیستند، درست مثل معنای (فی) در عربی و کلمه (در) در فارسی است.اگرچه این دو کلمه به خودی خود دارای معنا و مفهومی هستند ] یعنی: تُو، داخل، درون[ اما این معنا، معنای مستقلی نیست و برای تمام شدن معنای آن احتیاج به کلمه و یا کلمه های دیگر است، مثل اینکه می گوییم: (در خانه، در مدرسه و ... ) که کلمه (در) همراه با (خانه و مدرسه) توانسته است معنای خود را ایفا کند. روی همین حساب اگر معنای لغوی (برزخ) حاجز و مانع باشد باید معلوم شود حاجز میان چه و چه چیزی، و یا مانع میان کدام دو چیز.

برزخ در کتب لغت

1- برزخ مانع میان دو چیز است، و زمان میان دنیا و آخرت از هنگام مرگ تا قیامت.

___________________________

1- سوره 55 آیه 20

2- سوره 25 آیه 53

2- برزخ مانع و حد فاصل بین دو چیز است، و برزخ در قیامت همان فاصله بین انسان و رسیدن او به درجات رفیع در آخرت است، و از همین باب است فرمایش خداوند که فرموده: (پشت سر اینها) (مردگان) برزخی است تا روز قیامت.

3- برزخ مانع بین دو چیز است، و در این حدیث از امام صادق (ع) که فرمود: (من از هول و سختی برزخ برای شما می ترسم) مقصود همان زمانی است که فاصله میان دنیا و آخرت  از هنگام مرگ تا قیامت است. پس هرکس که مرد، داخل عالم برزخ می شود، و از همین باب است حدیثی که فرموده:  ( همه شما در بهشت هستیدجزاین که من ازعالم بر:زخ شمامی ترسم،سوال شد:برزخ چیست. ؟

حضرت فرمود:(قبراست اززمان مرگ تاقیامت)

عالم برزخ کجاست؟

طبق مطالب قبل فاصله زمانی بین مرگ وقیامت عالم برزخ نامبده شدکه مردگان تا برپایی قیامت درآنجا بسرمی برنداینک به این نکته میپردازیم که:آیا عالم برزخ جزاین عالم است،یعنی آیاعالم برزخ درهمین دنیاست ومثلا همین خورشیدوماه برآن طلوع وغروب دارد ،وارواح اموات چه مومن وچه کافردرروزاین عالم یک حالت ودرشب این عالم دارای حالت دیگری هستند؟یا اینکه طلوع وغروب خورشید برای اهل این دنیا تاثیر دارد وشب وروز برای برزخیان تاثیری ندارد ؟

1- عالم قیامت هنوز بر پا نشده ویکی از مقدمات برپایی آن نابودی نظام این عالم است وبه تعبیر قرآن قیامت وقتی برپا می شودکه:

(اذاالشمس کورت، واذاانجوم انکدرت، واذاالجبال سیرت، و... واذاالبحارسجرت...)1 اذاالسماءانفطرت، واذاالکواکب انتثرت، واذاالبحارفجرت، واذاالقبوربعثرت...)2 (واذاوقعت الواقعه، لیس لوقعتها کاذبه، خافضه رافعه، اذا رجت الارض رجا، و بست الجبال بسا، فکانت هباءً منبثا)3          

خورشید منکدر و نابود شود، ستارگاندر هم بریزند، کوه ها غبار پراکنده شوند، دریاها دگرگون شوند، ستارگان درهم و برهم شوند، قبرها زیر و رو شوند، زمین آنچنان به خود بلرزد که کوه ها مانند پنبه زده شوند و زمین مانند غباری خفیف شود و ... . اینها همه علائم فروپاشیدن نظام این عالم است و باید بدانیم تا این نظام وجود برپاست، عالم قیامت برپانشده و مردگان در عالم دیگری بنام «عالم برزخ» بسر می برند.

2- در جای خود ثابت است که این خورشید و ماه در عالم قیامت وجود ندارند و خداوند متعال عالم قیامت را به وسیله نیروی دیگری روشن می کند و البته در آن هم اختلاف است که آیا نور و روشنایی قیامت، بوسیله اعمال صالح هر شخص و آنهم برای خود اوست.



خرید و دانلود تحقیق در مورد برزخ ازنظرلغت واصطلاحات


تحقیق اثبات معاد از طریق توحید

تحقیق اثبات معاد از طریق توحید

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه:15

 

  

 فهرست مطالب

 

 

 

اثبات معاد از طریق توحید

 

این چند تعبیر در قرآن آمده است. در خلقت، باطل در کار نیست، حق است، این آسمان و زمین به حق آفریده شده‏اند نه به باطل. ما که خلق کننده هستیم در خلق عالم لاعب یعنی بازی کنند نبوده‏ایم. «افحسبتم انما خلقناکم عبثا و انکم الینا لا ترجعون‏» ۳ (باز کلمه «عبث‏» آمده است) شما خیال کرده‏اید که مرجوع نمی‏شوید پس عبث آفریده شده‏اید؟ این چند کلمه همه در مورد قیامت آمده، یعنی قرآن این طور می‏گوید که اگر قیامتی نباشد معنایش این است که هستی بر باطل است، هستی بازیچه است، هستی بیهودگی است. اما در اینجا کلمه «لاعب‏» آمده است: «و ما خلقنا السموات و الارض و ما بینهما لا عبین‏» .

 

اینجا باید مطلبی را توضیح بدهیم. به چه می‏گویند «بازی‏»؟ این کلمه «لعب‏» باید روشن بشود تا بعد مطلب آیه قرآن روشن بشود. بچه - یا بزرگ که معمولا بازی بیشتر کار کودک است - در می‏آید مشغول بازی می‏شود. کاری را شروع می‏کند. مثلا می‏آید اتاقک می‏سازد، شتر یا اسب درست می‏کند. بازی‏اش که تمام می‏شود خرابش می‏کند می‏رود. باز دفعه دیگر همان را درست می‏کند. شما اگر درست در کار این بچه دقت کنید که چه هدفی در این کارش نهفته است، هیچ هدفی، هیچ حکمتی در کار خود آن بچه پیدا نمی‏کنید; یعنی اثری واقعا بر آن مترتب باشد، هرگز اثری بر آن مترتب نیست. فرض کنید می‏روند فوتبال بازی می‏کنند. چندین بار توپ از این طرف می‏رود آن طرف و از آن طرف می‏رود این طرف، به این دروازه وارد می‏شود، به آن دروازه وارد می‏شود. شما از نظر نفس کار در نظر بگیرید، به روح آن بچه کار نداشته باشید، به خود کار توجه کنید.

 

حالا این توپ به این دروازه برود یا به آن دروازه، چه اثری بر این کار مترتب است؟ هیچ. البته هر لعبی - اگر دقت کنید - لعب نسبی است‏یعنی از نظر آن کار بازیچه است، ولی این بچه چرا این کار را می‏کند؟ او در عالم خیال خودش به هدفی می‏رسد. فقط از نظر خیال این بچه (یا بزرگ) بازی نیست; یعنی از این راه قوه خیال او به هدف و مقصد خیالی خودش می‏رسد.

 

مثال دیگری عرض می‏کنم. فلاسفه بحثی دارند در باب لعب و لهو و این جور چیزها. اغلب ما عادتهایی داریم که نوعی عبث و لعب است. یک کسی عادتش این است که انگشتانش را می‏شکند، دیگری عادتش این است که با تسبیح بازی کند، یکی با انگشترش بازی می‏کند، یکی با محاسنش بازی می‏کند. اگر از کسی که این بازی را می‏کند بپرسید این کار را برای چه می‏کنی؟ می‏گوید هیچ چیز. راست است، خود این کار برای «هیچ چیز» صورت می‏گیرد یعنی در این کار «هیچ چیز» است. اما نیرویی در این هست که می‏خواهد خودش را به جایی برساند، یعنی قوه خیال و واهمه او با همین «هیچ چیز» تفنیی می‏کند، ولی خود کار «هیچ چیز» است. حالا می‏آییم سراغ کار حکیمانه. کارهایی که ما انجام می‏دهیم که اینها را «حکیمانه‏» تلقی می‏کنیم بعد می‏بینید همین کارهای حکیمانه ما از یک نظر حکیمانه است و از یک نظر همه کارهایی حکیمانه دنیا لعب است (انما الحیوة الدنیا لعب و لهو) ۴

 

 

 

چطور؟ کار حکیمانه چگونه است؟ مثلا می‏آییم در زمینی خانه‏ای می‏سازیم دارای هال، مهمانخانه، آشپزخانه، حمام و ... هر که از ما بپرسد این کار را برای چه می‏کنی، دیگر نمی‏گوییم «هیچ چیز» ، می‏گوییم معلوم است، می‏خواهم زندگی کنم، انسان که می‏خواهد زندگی کند جا لازم دارد. چرا این طور می‏سازی؟ آدم مهمان برایش می‏آید، مهمانخانه می‏خواهد، حمام می‏خواهد، ... اینجا این کار شکل حکیمانه به خودش می‏گیرد، یعنی روی یک نقشه عقلانی و روی اثر و فایده‏ای که بر این کار برای آن شخص مترتب است صورت می‏گیرد. اینجا دیگر «خیال‏» این کار را نکرده، «عقل‏» این کار را کرده است و چون هدف درستی از این کار دارد، ما این کار را «حکیمانه‏» می‏گوییم. باز هم این کار حکیمانه نسبت‏به «کننده‏» حکیمانه است، از نظر کسی که این کار را می‏کند و از نظر انتساب این کار به شخصی که این کار را انجام می‏دهد حکیمانه است، ولی از نظر مجموع آجرها و سنگها و کچها و آهنهایی که در این خانه به کار رفته چطور؟ یعنی اگر ما خودمان را مجزا کنیم و توجهی به اینها بکنیم، برای اینها چه کار حکیمانه‏ای صورت گرفته؟ از نظر این آجرها که قبلا خاک بود و هنوز در کوره نرفته بود و به صورت آجر در نیامده بود و امروز به صورت آجر در آمده و جرم این دیوار را تشکیل می‏دهد چگونه است؟ یعنی اگر او به جای ما باشد و اگر او شاعر به ذات خودش باشد، برای او فرق نمی‏کند، باز برای او کاری است لعب; یعنی از نظر طبیعت و ذات آن اشیاء لعب است.

 

 

 



خرید و دانلود تحقیق اثبات معاد از طریق توحید


تحقیق در مورد حیات جاودان

تحقیق در مورد حیات جاودان

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:29

 

 

 

 

فهرست مطالب

عنوان

صفحه

معاد ، از ارکان جهان بینی اسلامی

5

تعبیرات مختلف قرآن از معاد ، هر کدام بابی از معرفت است

6

منبع و منشا ایمان به حیات اخروی

7

راه‏های گوناگون ایمان به زندگانی جاوید

8

. 1 راه شناخت خدا

8

. 2 راه شناخت جهان

8

. 3 راه شناخت روح و نفس انسان

8

ماهیت مرگ

10

اصالت روح و بقاء روح پس از مرگ

12

زندگی پس از مرگ

19

عالم برزخ

21

قیامت کبری

27

رابطه و پیوستگی زندگی این جهان و زندگی آن جهان

29

 

تجسم و جاودانگی اعمال و مکتسبات انسان

30

وجوه مشترک و وجوه متفاوت زندگی دو جهان

33

استدلالهای قرآن

37

توضیح

46

عدل الهی

46

حکمت الهی

50

 

 

                     

 

                معاد از ارکان جهان بینی اسلامی

یکی از اصول جهان بینی اسلامی که از ارکان ایمانی و اعتقادی دین اسلام‏
است ، اصل ایمان به زندگی جاوید و حیات اخروی است . ایمان به عالم‏
آخرت شرط مسلمانی است ، یعنی اگر کسی این ایمان را از دست بدهد و
انکار کند از زمره مسلمانان خارج است .
پیامبران الهی - بدون استثناء - پس از اصل توحید ، مهمترین اصلی که‏
مردم را به آن متذکر کرده‏اند و ایمان به آن را از مردم خواسته‏اند ، همین‏
اصل است که در اصطلاح متکلمان اسلامی به نام " اصل معاد " معروف شده‏
است .
در قرآن کریم به صدها آیه برمی‏خوریم که به نحوی از انحاء درباره عالم‏
پس از مرگ و روز قیامت و کیفیت حشر اموات و میزان و حساب و ضبط
اعمال و بهشت و جهنم و جاودانگی عالم آخرت و  

                                                                                   5

سایر مسائلی که به عالم پس از مرگ مربوط می‏شود بحث کرده است ، ولی در
دوازده آیه رسما پس از ایمان به خدا از " ایمان به روز آخر " یاد کرده‏
است .
قرآن کریم در مورد عالم قیامت تعبیرات مختلفی دارد و هر تعبیری بابی‏
از معرفت است ، یکی از آنها " « الیوم الاخر »" . است قرآن کریم با
این تعبیر خود دو نکته را برای ما یادآوری می‏کند :
الف . اینکه حیات انسان بلکه دوره جهان ، مجموعا به دو دوره تقسیم‏
می‏شود و هر دوره را به عنوان یک " روز " باید شناخت : یکی روز و
دوره‏ای که اول و ابتداست و پایان می‏پذیرد ( دوره دنیا ) ، دیگر روز و
دوره‏ای که آخر است و پایان ناپذیر است ( دوره آخرت ) ، همچنانکه در
برخی تعبیرات دیگر قرآن ، از حیات دنیوی به " اولی " و از حیات‏
اخروی به " آخرت " یاد شده است ( 1 ) .
ب . دیگر اینکه هم اکنون که دوره اول و نخستین حیات را طی می‏کنیم و
به دوره دوم و روز دوم نرسیده‏ایم و از ما پنهان است ، سعادت ما در این‏
روز و آن روز به این است که به آن دوره و آن روز " ایمان " پیدا کنیم‏
.
سعادت ما در این روز از آن جهت بسته به این ایمان است که ما را
متوجه عکس‏العمل اعمال ما می‏کند و می‏فهمیم که اعمال و رفتار ما از
کوچکترین اندیشه‏ها و گفتارها و کردارها و خلق و خویها گرفته تا بزرگترین‏
آنها مانند خود ما روز اول و روز آخر دارند . چنین نیست که در روز اول‏
پایان یابند و معدوم گردند ، بلکه

پاورقی :
. 1 "
و ان لنا للاخره و الاولی »" ( لیل / 13 ) ، " و للاخره خیر
لک من الاولی »" ( ضحی / 4 )

6                                                                                   

 باقی می‏مانند و در روزی دیگر به حساب آنها رسیدگی می‏شود . پس کوشش‏
کنیم که خود را و اعمال و نیات خود را نیکو سازیم و از اندیشه‏ها و
کارهای بد پرهیز نماییم و به این ترتیب همواره در راه نیکی و نیک خویی‏
و نیک رفتاری گام برداریم . و اما سعادت ما در آن روز از آن جهت بسته‏
به این ایمان است که - چنانکه بعدا خواهیم گفت - مایه حیات سعادت‏
آمیز یا شقاوت آلود انسان در آن جهان اعمال و رفتار او در این جهان است‏
.
این است که قرآن کریم ، ایمان به آخرت یا روز آخر را برای سعادت بشر
یک امر حتمی و لازم می‏شمارد .

منبع و منشا ایمان به حیات اخروی

منبع و منشا ایمان به زندگی جاوید و حیات اخروی ، قبل از هر چیز دیگر
، وحی الهی است که وسیله پیامبران به بشر ابلاغ شده است .
بشر پس از آنکه خدا را شناخت و به صدق گفتار پیامبران ایمان آورد و
دانست که آنچه به عنوان وحی ابلاغ می‏کنند واقعا از طرف خداست و تخلف‏
ناپذیر است ، به روز قیامت و حیات جاوید اخروی که همه پیامبران ایمان‏
به آن را مهمترین اصل پس از توحید معرفی کرده‏اند ، ایمان پیدا می‏کند ،
از این رو درجه ایمان هر فرد به حیات اخروی از طرفی بستگی دارد به درجه‏
ایمان او به " اصل نبوت " و صدق گفتار پیامبران ، و از طرف دیگر
بستگی دارد به اینکه سطح معارف انسان تا چه حد بالا باشد و تصورش از امر
معاد و عالم

7                                                                           

 آخرت چه اندازه صحیح و معقول و خردپسند باشد و تصورات جاهلانه و عامیانه‏
در آن راه نیافته باشد .
البته علاوه بر راه وحی الهی که وسیله پیامبران به بشر ابلاغ شده است‏
یک عده راه‏های دیگر - و لااقل قرائن و علائم دیگر - برای اعتقاد و ایمان‏
به معاد وجود دارد که نتیجه تلاشهای فکری و عقلی و علمی خود بشر است و
حداقل ، تاییدی برای صحت سخن پیامبران در امر معاد و عالم آخرت شمرده‏
می‏شود . آن راه‏ها عبارتند از :
. 1
راه شناخت خدا
. 2
راه شناخت جهان
. 3
راه شناخت روح و نفس انسان
ما فعلا به این راه‏ها که بحث در آنها مستلزم پیش کشیدن یک سلسله‏
بحثهای علمی و فلسفی است کاری نداریم و تنها از طریق وحی و نبوت وارد
مطلب می‏شویم ، ولی نظر به اینکه در خود قرآن به این راه‏ها تصریح یا
اشاره شده است ، ما در بخشی که بعدا تحت عنوان " استدلالهای قرآن‏
درباره جهان دیگر " ذکر خواهیم کرد به این راه‏های سه گانه اشاره خواهیم‏
کرد .
مسائلی که لازم است مورد بحث قرار گیرد تا آنکه مساله زندگی جاوید و
حیات اخروی از نظر اسلام روشن شود امور ذیل است :
ماهیت مرگ
زندگی پس از مرگ
عالم برزخ

8                                                                            

 قیامت کبری
رابطه و پیوستگی زندگی دنیا با زندگی پس از مرگ
تجسم و جاویدانی اعمال و آثار و مکتسبات انسان
وجوه مشترک و وجوه متفاوت زندگی این جهان و زندگی آن جهان
استدلالهای قرآن درباره جهان دیگر .

9                                                                             



خرید و دانلود تحقیق در مورد حیات جاودان