اقدام پژوهی چگونه توانستم دانش آموزان را به رعایت بهداشت ترغیب نمایم ؟

اقدام پژوهی چگونه توانستم دانش آموزان را به رعایت بهداشت ترغیب نمایم ؟

دانلود اقدام پژوهی

چگونه توانستم دانش آموزان را به رعایت بهداشت ترغیب نمایم ؟ با فرمت ورد و قابل ویرایش

تعداد صفحات : 26 صفحه

چکیده:

کلمهٔ استرس را به شیوه های مختلف استفاده می کنند بعضی از استرس برای مراجعه به خواسته ها و فشارهایی استفاده می کنند که شخص با آنها روبه روست و گرفتگی و تنش را واکنش مشخصی در برابر آن موقعیت می دانند. برخی دیگر استرس را سطحی از حالات منفی که شخص با آن روبه روست می دانند و دستهٔ سوم معتقدند اگر تقاضا از شخص بیش از توان او باشد. شخص دچار استرس می شود رسیدن به اهداف آموزشی که مدارس به عنوان هدف اساسی خود به آنها توجه دارند مستلزم تأمین بهداشت روانی دانش آموزان است. تحقیقات متعدد نشان می دهند که سلامت روانی دانش آموزان با پیشرفت تحصیلی آنها ارتباط دارد و دانش آموزانی که به نحوی از مشکلات روانی یا از نبود بهداشت روانی مناسب رنج می برند، اغلب با افت تحصیلی مواجه هستند. بنابراین ضروری به نظر می رسد جهت تأمین شرایط مناسب برای نیل به اهداف آموزشی، تربیتی و تضمین سلامت افراد جامعه در سنین مختلف، عوامل بازدارنده آن را مورد بررسی قرار داد.

اینجانب …….مدت ...سال سابقه در آموزش و پرورش می باشم . در سال تحصیلی اخیر دانش آموزی به نام علی(اسم مستعار) دارم که وقتی می خواهد با من و یا همکارانم صحبت کند، مخصوصاً هنگام پرسش و پاسخ مطالب درسی هول و دستپاچه و دچار اضطراب و استرس می گردد طوری که دچار لکنت زبان و (مِن و مِن کردن) می شود و دستانش شروع به لرزیدن می کند و نمی تواند به خوبی صحبت کند و درس را جواب دهد و باعث افت تحصیلی او شده است. این وضعیت موجب نگرانی و ناراحتی من شده است. با خود فکر کردم که چرا علی این حالت را دارد و مشکل او چیست، در صورتی که معلم سخت گیری نیستم و نمی توانم بگویم که بچه ها از من می ترسند.

این موضوع مرا براین داشت که بتوانم مسئله علی را به شکل مطلوب حل نمایم.



خرید و دانلود اقدام پژوهی چگونه توانستم دانش آموزان را به رعایت بهداشت ترغیب نمایم ؟


پایان نامه مقایسه اختلالات رفتاری ،سبکهای دلبستگی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان ۱۲-۱۷ ساله ی عادی و ساکن در خوابگاه

پایان نامه مقایسه اختلالات رفتاری ،سبکهای دلبستگی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان ۱۲-۱۷ ساله ی عادی و ساکن در خوابگاه

 

این فایل در قالب ورد و قابل ویرایش در 189 صفحه می باشد.

 

فهرست
فصل اول ۱
کلیات پژوهش ۱
مقدمه ۲
بیان مساله ۵
اهمیت و ضرورت پژوهش : ۸
اهداف پژوهش : ۹
فرضیه های پژوهشی : ۹
تعاربف نظری و عملیاتی متغیرها : ۱۰
فصل دوم ۱۴
ادبیات و پیشینه پژوهش ۱۴
مقدمه ۱۵
۱ – تعریف اختلال رفتاری ۱۸
۲ – اختلال عاطفی ۲۱
۱ -۲ – تعریف اختلال عاطفی ۲۱
۲ -۲ – طبقه بندی مشکلات عاطفی ۲۱
طبقه بندی اختلالهای روانی ۲۲
اختلالهای کودکی تا چه میزان رواج دارد ؟ ۲۳
هنجارهای اجتماعی فرهنگی ۲۳
تفاوتهای مربوط به جنسیت ۲۵
وضعیت روانی کودکان مبتلا به اختلالات رفتاری ۲۶
۳ -۲ ‹‹ پاره ای از مشکلات رفتاری و رابطه آنها با کندی پیشرفت تحصیلی ›› ۲۷
۵ – ۲ ‹‹ برخی تکنیکهای شناسایی کودکان مبتلا به مشکلات رفتاری ›› ۳۲
۶ -۲ ‹‹ دسته بندی اختلالات رفتاری و تاثیر آنها در پیشرفت تحصیلی›› ۳۴
مشکلات فرآیند آموزش اختلالات رفتاری ۴۰
آمارها و ضرورت انجام مطالعه ۴۰
دوره های مختلف مطالعات همه گیر شناسی اختلالات رفتاری ۴۱
همه گیرشناسی ۴۳
بررسی پیشینه میزان شیوع اختلالات رفتاری کودکان در جهان و ایران ۴۶
پیشینه میزان شیوع اختلالات رفتاری در جهان ۴۶
۸ – ۲ ‹‹ پاره ای از تحقیقات انجام شده در ابطه با مشکلات رفتاری و پیشرفت ›› ۶۲
۳ – سبب شناسی اختلالات روانی ۶۴
۱ -۳ – دیدگاه زیست شناختی ۶۵
۲ -۳ – عوامل ژنتیک ۶۶
۳ -۳ – دیدگاه روان پویشی ۶۸
۴ -۳ – دیدگاه یادگیری ( رفتاری ) ۷۰
۵ -۳ – دیدگاه شناختی ۷۲
۶ -۳ – دیدگاه انسانگرائی – هستی گرائی ۷۳
۷ – ۳ – دیدگاه اجتماعی ۷۵
۴ – نظریه های راجع به نقش خانواده ۷۶
۱ -۴ – نظریه سیستم ها : ۷۸
۲ -۴ نظریه ارتباطات : ۷۸
۳ -۴ – نظریه ساختی : ۷۹
نظریه های سبکهای دلبستگی ۷۹
۲ -۳ -۱ نظریه های روان تحلیل گری : ۷۹
۲-۳-۲ نظریه یادگیری ۸۴
۲-۳ -۳ نظریه رفتارشناسی طبیعی ۸۶
۲ -۳ -۴ دیدگاه اتولژیک رشد کودک ۸۸
۲-۳ -۵ نظریه جان بالبی ۸۸
۲ – ۳ -۵ -۱ مفاهیم اساسی نظام بالبی ۸۹
کاربرد نظام بالبی برای پرورش کودک ۹۲
معیارهای تشخیص دلبستگی ۹۳
۲ ـ۵ الگوهای مختلف دلبستگی در کودکان ۹۴
۲ـ۵ ـ۱ ـ دلبستگی ایمن ۹۵
۲ ـ ۵ ـ ۲ دلبستگی نا ایمن دوسوگرا ۹۷
دلبستگی نا ایمن اجتنابی ۹۸
دلبستگی سازمان نایافته / جهت نایافته ۹۹
مراحل تحول دلبستگی ۱۰۰
۲-۷ تاثیر عامل فرهنگ بر الگوی دلبستگی ۱۰۹
۲ ـ۸ عوامل موثر بر تغییر الگوی دلبستگی ۱۱۰
۲ -۹ خانواده به عنوان یک نظام اجتماعی ۱۱۳
۲ – ۱۰ مفهوم نقش ها در خانواده و رابطه ی اعضای خانواده ۱۱۴
۲ – ۱۱ کارکرد های خانواده ۱۱۵
۲ – ۱۲ نداشتن خانواده و اثرات آن بر فرزندان ۱۱۷
۲ – ۱۳ پدیده بی سرپرستی و اثرات آن بر رشد روانی – اجتماعی کودک ۱۱۹
۲-۱۴ پدیده ی بد سرپرستی و اثرات آن بررشد روانی – اجتماعی کودک ۱۲۱
۲-۱۵ شیوه ی سرپرستی موثر برای کودکان بی سرپرست وبدسرپرست ۱۲۲
بخش سوم : جدایی و فقدان و آثار آن برکیفیت دلبستگی مادر- کودک ۱۲۳
۲-۱۶ تاثیرات جدایی وفقدان برتحول دلبستگی ۱۲۳
۲-۱۷ مراحل واکنش کودک به جدایی از مادر ۱۲۵
۲-۱۸عوامل موثر در شدت واکنش به جدایی ۱۲۶
۲-۱۹ انواع اختلالات دلبستگی ۱۲۷
انواع اختلالات دلبستگی مطرح شده ۱۲۸
۲ -۱۹ – ۱ نوع اول : اختلال دلبستگی بدون تعلق ( دل نابسته ) ۱۲۸
۲ – ۱۹ – ۲ نوع دوم : اختلال دلبستگی نا متمایز ۱۲۸
الف . درهم آمیختگی اجتماعی ۱۲۹
ب . بی احتیاطی / تمایل به حادثه / خطر کردن ۱۲۹
۲ -۱۹ -۳ نوع سوم : اختلال دلبستگی بازداری شده ۱۲۹
۲ – ۱۹ – ۴ نوع چهارم : اختلال دلبستگی پرخاشگرانه ۱۳۰
۲ – ۱۹ – ۵ نوع پنجم : اختلال جابجا شده ۱۳۱
۲ – ۲۱ پیشگیری از بروز اختلالاتت دلبستگی ۱۳۳
۲ – ۲۲ پیشگیری در مراکز شبانه روزی ۱۳۴
۲ -۲۲ خلاصه فصل ۱۳۷
فصل سوم ۱۴۰
روش پژوهش ۱۴۰
مقدمه ۱۴۱
جامعه آماری ۱۴۱
نمونه و روش نمونه گیری ۱۴۱
ابزار اندازه گیری ۱۴۲
تاریخچه آزمون آزمون R-90 –SCL ( معرفی آزمون ) ۱۴۲
اعتبار و روایی تست R-90 – SCL ۱۴۳
آزمون RAAS سبکهای دلبستگی ۱۴۳
نمره گذاری ۱۴۴
شیوه اجرا ۱۴۵
روش اجرا ۱۴۵
روش آماری ۱۴۵
فصل چهارم ۱۴۶
تجزیه و تحلیل داده ها ۱۴۶
مقدمه ۱۴۷
فصل پنجم ۱۶۸
بحث و نتیجه گیری ۱۶۸
بحث و نتیجه گیری درباره یافته ها ۱۶۹
تحلیل سوال های پژوهشی حاضر به ترتیب : ۱۷۸
محدودیتهای پژوهش ۱۷۹
پیشنهادات پژوهش ۱۷۹
منابع فارسی : ۱۸۰
منابع انگلیسی : ۱۸۴

 


مقدمه
کودکی که به دنیا می آید ممکن است عالیترین و کامل ترین امکانات رشد را دارا باشد . وی ممکن است آمادگی داشته باشد و ظرفیت آن را که به شایستگی ترین وجهی پرورده شود و برترین کمالات دست یابد . کافی است عادی به دنیا بیاید و خانواده و محیط مناسب در اختیارش قرار گیرد تا ببالد و نشو ونما یابد و جایگاه ارجمند خویش را در این دنیا بیابد . اما زندگی خانوادگی و محیط بهداشتی و آموزشی و اجتماعی و فرهنگی بسیاری از مردم جهان چنان است که دست یابی به چنین مقصودی را دشوار و گاه امکان ناپذیر می سازد . محدودیتهای محیط زندگی گروهی از کودکان چنان زیاد است که بقای آنان نیز مسیر میشود . بزرگی ارقام فقر و بیماری و مرگ در کشورهای جهان سوم لرزه بر اندام آدم می اندازد و مشکلات عاطفی و رفتاری کودکان نیز که نتیجه ممکن فقر و بیماری و جهل و بد رفتاری ونابسامانی های خانوادگی و کاستیهای آموزشی و اجتماعی و فرهنگی است شدیدا مانع رشد و بالندگی و وصول آن به کمالاتی است که در خلقتشان مقدر شده است . ( منشی طوسی ، ۱۳۷۱ )
سال ۲۰۰۱ به عنوان سال بهداشت روانی اختصاص یافته است و در این سال تمام ملل جهان وظیفه دارند که سطح بهداشت روان خود ، خانواده و جامعه شان را ارتقاء دهند و با افزایش دانش بهداشت و زدودن برچسب های مخرب زمینه های این رشد را فراهم آورند. ( شاه محمدی ، ۱۳۷۹ )
اکنون که دوران سرنوشت ساز سازندگی و بازسازی همه جانبه کشور با شتابی فزاینده آغاز گردیده است ، زمان آن فرا رسیده است که برنامه توسعه و تامین تندرستی کودکان و ارتقاء سطح بهداشت خانواده و مدارس به عنوان بخش مهمی از سیاستهای ارتقاء بهداشت کشور و اساسی ترین حرکت در راستای تامین سلامتی نسل آینده ساز و تحقق بخش توسعه اجتماعی و اقتصادی آتیه کشور ، جایگاه و هویت واقعی خود را بازیابد . بدون تردید کاهش منابع ، امکانات و اعتبارات مالی ؛ کمبود نیروی انسانی آموزش دیده ، رشد افزون جمعیت و بحران زیست که جملگی تهدیدی جدی برای سلامتی نسل آینده است موانع و مشکلات متعددی را در مسیر تحقق اهداف فوق الذکر ایجاد خواهد کرد . حل این مشکلات راهی جز مشارکت همه جانبه نهادهای اجتماعی به ویژه خانواده را باقی نمی گذارد .اما باید توجه داشت که مشارکت مردم بدون دادن آگاهی و اطلاعات به آنان تحقق نمی یابد .
راه مشارکت همه ، آگاهی همه است ( پالاهنگ، ۱۳۷۷ ).
گر چه پیشینه توجه به نیازها و مشکلات روانی کودکان به عنوان قشر خاص و دارای ویژگی های منحصر به فرد خود و نه به عنوان بزرگسالانی کوچک اندام به پیش از چند دهه نمی رسد ، لیکن در همین مدت کوششهای بسیاری در جهت شناخت ، تبیین و طبقه بندی و ارائه روشهای درمانی برای اختلالات دوران کودکی و نوجوانی به عمل آمده است . طبقه بندی اختلالات کودکان این سوال را مطرح می کند که ‹‹ چند نوع اختلال وجود دارد ›› ؟
سوال اساسی در همه گیر شناسی این است که چه تعداد از کودکان در جمعیت کلی دچار این اختلالات هستند؟ همه گیر شناسی با تشخیص علل یا عوامل همراه با انتشار اختلالات در جمعیت نیز سرو کار دارد اختلالات رفتاری طیفی وسیعی از مشکلات کودکی را از رفتارهای پرخاشگرانه و تکانشی تا رفتارهای افسرده گونه و گوشه گیری در بر می گیرد . کودکان با اختلالات رفتاری بنابر ماهیت رفتارهایشان احتیاجات روانی ، تربیتی و آموزشی متفاوتی از سایر کودکان دارند . لذا برای آموزش ، تربیت و ترمیم رفتارهای آنان لازم است چگونگی طبقه بندی این اختلالات با توجه به انواع و دشواریهای رفتاری آنان تعیین شود (عیسی زاده ، ۱۳۸۶).
درباره چگونگی طبقه بندی اختلالات رفتاری ، اختلاف نظرها و بحثهای گوناگون و فراوانی وجود دارد اشکالات طبقه بندی اختلالات رفتاری بنابر علل زیر می باشد :
۱ – علل متفاوتی می توانند زیربنای مشکلات رفتاری مشابهی باشد و درمقابل انواع متفاوت مشکلات رفتاری می تواند از علل مشابهی حاصل آمده باشد .
۲ – فراوانی و تنوع رفتارهای ناسازگارانه بسیار گسترده است .
۳ – چگونگی شروع این گونه رفتارها و کیفیت رشد و پیشرفت آنان متفاوت است .
۴ – میزان و درجه رشد آنان مختلف است .
۵ – چگونگی پاسخ دهی این گونه رفتارها با روشهای درمانی گوناگون متفاوت می باشد . (سیف نراقی و نادری ، ۱۳۸۰ )
آمارهای اپیدمیواوژیک نشان داده اند که تقریبا ۱۴ تا ۲۰ درصد همه کودکان از بدو تولد تا ۱۸ سالگی انواعی از اختلالات روانی را داشته و حدود ۳ تا ۵ درصد این گروه دارای اختلالات شدید روانی می باشند این کودکان مشکلات مهمی در سازگاری به همراه نارسایی خانوادگی – تحصیلی و روابط اجتماعی زندگی دارند ، در هر صورت کمتر از ۵/۱ درصد کودکان نیاز به درمان دارند . با کمال تاسف و تعجب باید بگوییم که در کشور ما به مسائل گوناگون و پیچیده کودکان به طور جدی پرداخته نشده است . این در حالی است که اختلالات عاطفی – رفتاری ، به ویژه وضعیت نامتعادل و تحول زندگی خانوادگی و اجتماعی دریکی دو دهه اخیر کشور ما بیش از هر زمان دیگری گریبانگیر گروههای وسیعی از کودکان شده است (عیسی زاده ، ۱۳۸۶).
نابسامانی های خانوادگی ، کمبودهای آموزشی ، پرورشی و بهداشتی ، جابه جا شدن گروههای اجتماعی و فشارهای ناشی از آن ، رشد نامعقول جمعیت ، مهاجرتهای بی رویه و آوارگی ، فقر و اعتیاد گسترده دل آزردگی و افسردگی و پرخاشجویی و شکوه گراییهای حاصل از غیبت و فقدان سرپرست در بسیاری از خانواده ها و همچنین ناآگاهی های دیرپای والدین کودکان برای مقابله علمی عاقلانه با فشارهایی که زندگی جدید و ناآشنا و پیچیده کنونی به طور مستقیم و غیر مستقیم بر روانهای حساس و پذیرایی خردسالان وارد می آورد . و بسیاری عوامل مهم دیگر سبب شده است که اختلالات عاطفی و رفتاری کودکان وسعت بی سابقه ای بیابد . ( استارت ، لوریا،[۱] ۱۹۹۸ نقل از عیسی زاده ، ۱۳۸۶).
درچنین وضعیتی جا دارد که پژوهشگران و متخصصان تعلیم و تربیت و روانشناسی کودک هر چه نیرو و دانش و تجربه در توان و هر چه شور وشوق و دلسوزی در جان دارند به کار گیرند و بر این دشمن مهلک درونی بشورند و کمک کنند تا اختلالهای جانکاه عاطفی را از دلهای آسیب پذیر کودکان معصوم و دوست داشتنی بیرون کنند و رشد شخصیت سالم و متعادل آنان را امکان پذیر سازند .
۱ – تعریف اختلال رفتاری
تعریف و تعیین عملکردهای مختل کار آسانی نیست زیرا الگوهای رفتاری دارای انواع نا محدودی هستند و همچنین نامهای مختلفی دارند ، نظیر : اختلال رفتاری ، بدکاری رفتار،مشکلات رفتاری ، مشکلات روانشناختی ، رفتارنابهنجار ، رفتار ناسازگارانه ، اختلالات ، نقائص و آسیب شناسی روانی .
رفتار مشکل غالبا به عنوان رفتار ‹‹ نابهنجار›› در نظر گرفته شده است ، ‹‹ نا ›› به معنای ‹‹ دور›› یا ‹‹ از ›› و ‹‹ هنجار ›› به معنای میانگین یا استاندارد . بنابر این ‹‹ نابهنجار›› به معنای چیزی است که از میزان استاندارد منحرف شده باشد ( نلسون [۲] و ایزرائیل[۳] ، ۲۰۰۰ ، صفحه ۱و۲).
از هر نقطه نظری که به مفهوم بهنجاری و نابهنجاری نگریسته شود ، معلوم می گردد که یک مفهوم نسبی است . انحراف از یک هنجار ، ممکن است آنقدر ناچیز باشد که موجب هیچ نگرانی نشود یا ممکن است به اندازه ی زیاد باشد که تردیدی درباره ماهیت نابهنجاری آن باقی نماند . بنابر این مفهوم نابهنجار و بهنجاردو اصطلاح جدائی ناپذیرند و هر یک از آنها را بدون توجه به دیگری نمی توام تعریف کرد ( دادستان ، ۱۳۷۰ ).
در مورد تعریف مشکلات رفتاری ، اتفاق نظر در میان محققین وجود ندارد ، و یک تعریف مشخص و محدود برای آن موجود نمی باشد . اما اغلب تعاریف روی انطباق رفتار با معیارهای اجتماعی تاکید کرده و چنانچه رفتاری با معیارهای اجتماعی تطبیق داشته باشد ، آن رفتار بهنجار تلقی خواهد گردید ؛ کراسنر[۴] معتقد است که رفتاری غیر عادی نامیده می شوند که با در نظر گرفتن سه متغیر مداخه گر مطالعه گردند .
الف ) : خود رفتار
ب ) : محتوی اجتماعی آن
ج ) : مشاهده کننده ای که در آن وضعیت با تمام نیرو به مطالعه رفتار پرداخته است .
هیچ رفتاری به خودی خود غیر عادی نمی باشد ، زیرا فردی ممکن است کارهائی از قبیل داشتن توهمات کلامی ، گاز گرفتن ، امتناع از غذا خوردن و …. را انجام دهد . یا این امکان وجود دارد که درموقعیتهای مختلف فردی خشم و عصبانیت نسبت به هر کس را نشان دهد ، لذا با در نظر گرفتن سه عمل یاد شده است که می توان تمایز میان رفتارهای عادی و غیر عادی را مشخص و معین نمود ( راس ، ۱۹۷۴ ، صفحه ۱۴۹ – ۱۵۷ نقل از خانجانی ، ۱۳۷۸).
انجمن روانپزشکی امریکا ( ۱۹۹۴ ) یک اختلال را به عنوان سندرم یا الگوی رفتاری تعریف می کند که موجب درماندگی شخص یا افزایش ریسک مرگ ، درد، ناتوانی ،یا از دست دادن آزادی می شود ( نلسون و ایزرائیل ، ۲۰۰۰ ،صفحه ۱و۲ ).
با توجه به نظرات ارائه شده ، در ارزیابی رفتار بهنجار از نابهنجار ملاکهائی بیان گردیده است که به صورت خلاصه به آنها اشاره می شود :
۱ -۱ – ملاک آماری: این ملاک بر اساس اصل ریاضی منحنی طبیعی است و در این روش آنچه که اکثریت افراد عمل می کنند طبیعی شمرده می شود و آنچه در دو قطب قرار می گیرد نابهنجار قلمداد می گردد . ‹‹ رفتار نابهنجار رفتاری است که از لحاظ آماری کم بسامد [۵] است و یا از هنجار انحراف دارد›› ( هیلگارد ، ترجمه براهنی و دیگران ، ۱۳۷۱ ، جلد ۲ ، صفحه ۱۸۶ )
۲ -۱ – ملاک هنجار اجتماعی : در این ملاک با توجه به معیارهای ویژه یا هنجارهائی که هر جامعه برای رفتارهای افراد پذیرفته است رفتار نابهنجار باز شناخته می شود . بر اساس این معیار ، ملاکها برا یهر جامعه جنبه اختصاصی پیدا کرده و نابهنجاری از جامعه ای به جامعه ای دیگر و از زمانی به زمان دیگر فرق می کند .
۳ -۱-ملاک غیر انطباقی بودن رفتار : این ملام بیشتر مد نظر دانشمندان علوم اجتماعی می باشد ، آنها معتقدند به جای آنکه رفتار نابهنجار به وسیله ملاک اجتماعی یا آماری تعیین گردد به وسیله چگونگی تاثیر رفتار در بهزیستی فرد یا گروه مشخص می گردد . بر اساس این ملاک ، رفتاری غیر طبیعی است که ( غیر انطباقی [۶] ) باشد یعنی پیامدهای زیانباری برای جامعه و فرد به دنبال داشته باشد .
۴ -۱ – ملاک پریشانی شخص : این ملاک به احساس فرد بیمار از خود بیشتر تاکید دارد تا بر رفتار وی . به بیان دیگر ‹‹ از زاویه فاعلی یا غیر عینی ، یک حالت ناراحت ، یک رنج روانی مبهم یا مشخص و یا یک حالت دلهره که تا حدی مبین وجود روشن نگری نسبی فرد درباره بیماری خویش است ، بر بیمار مستولی است مشخص می گردد ( دادستان و منصور ، ۱۳۶۳ ، صفحه ۱۶ ) .
۵ -۱ – ملاک بالینی : این معیار اساس کار تشخیص اختلال روانی بوسیله روانپزشکان که اساس علائم و تشخیصشان بر همین ملاک می باشد را روشن می سازد و بر پایه همین علائم و معیارها فرد سالم را از غیر سالم بازشناسی می کند . ‹‹ اساس این ملاک همانند روش بالینی در مورد بیماریهای ارگانیکی است . روانشناسان بالینی و روانپزشکان نیز متکی بر نشانه های عملی اختلال روانی چون اضطراب ، ترس ، افسردگی و … می باشد ›› ( نوابی نژاد ، ۱۳۷۲ ، صفحه ۳۰ )
۲ – اختلال عاطفی
۱ -۲ – تعریف اختلال عاطفی
اختلال عاطفی طبقه تشخیص گسترده ای در روانپزشکی که تعدادی سندرم های مشترک در یک خصوصیت اساسی یعنی اختلال خلق یا عواطف را تا حدی که به ابعاد افسردگی یا تحریک برسد ، در بر میگیرد . معهذا ، این اصطلاح زمانی مورد استفاده قرار می گیرد که قرائن ( آشکار) اختلال فیزیکی یا یک بیماری روانی دیگر در کار نباشد . ( پورافکاری ،۱۳۷۴ ، صفحه ۳۵ ) .
طبق تعریف راهنمای تشخیص و آماری اختلالهای روانی روانپزشکی امریکا ( ۱۹۹۴ ) ؛ اختلال عاطفی اصطلاحی است کلی و مربوط می شود به اختلال روانی که در آن آشفتگی اساسی در عواطف و هیجانات فرد موجود می باشد ( مهدی پور ؛ ۱۳۷۹ ).
۲ -۲ – طبقه بندی مشکلات عاطفی
با پیشرفت و توسعه روانشناسی ، خصوصا روانشناسی کودک و نوجوان ، گام بلندی در راه تشخیص و شناخت نوجوانانی که از نظر عاطفی با مشکلاتی مواجه هستند ، برداشته شده است . در این زمینه روانشناسی بالینی در رفع مشکلات عاطفی و رفتاری افرادی که نابهنجارند ، بسیار موثر افتاده است .
در سال ۱۹۰۸ آلفرد بینه اولین مطالعه علمی خود را در مورد کودکان آغاز کرد . تا قبل از آن هیچگونه مطالعه ای که جنبه عینی و علمی داشته باشد . در شناخت مشکلات عاطفی و رفتاری کودکان معمول نشده بود . در آن زمان منابع تشخیص مشکلات عاطفی کودکان و نوجوان فقط محدود به استفاده از عوامل زیر می شد :
۱ – بررسی نوشته ها و یادداشتهای بزرگسالان که مبین خاطرات ایام کودکیشان بود .
۲ – استفاده از پرسشنامه . در این پرسشنامه ها از بزرگسالان می خواستند تا جزئیات رفتار زمان کودکیشان را شرح دهند .
۳ – گزارش روزانه از رفتار کودک و بررسی این گزارشها ( مان ، ۱۹۷۲ ، ترجمه ساعتچی ، ۱۳۵۲ )
امروزه طبق تقسیم بندی راهنمای تشخیصی و آماری اختلالهای روانی انجمن روانپزشکان امریکا ( DSMIW ، ۱۹۹۴ ) اختلال خلقی ، به اختلال های افسردگی ( افسردگی یک قطبی ) اختلالهای دو قطبی و دو اختلال بر پایه سبب شناسی یعنی ، اختلال خلقی ناشی ا زبیماری جسمانی و اختلال ناشی از مواد تقسیم می شوند ( DSMIW ، ۱۹۹۴ ) .
درطبقه بندی III – DSMIW موارد زیر در اختلالات خلقی گنجانده شده اند :
۱ – اختلالات خلقی اساسی ( افسردگی ، افسردگی یک قطبی، مانیک ، پسیکوزمانیک – دپرسی )
a) اختلال دو قطبی – مرکب ، مانیک ، دپرسو . (b) افسردگی اساسی ، دوره واحد ، یا عود کننده.
۲ – سایر اختلالات خلقی اختصاصی – اختلال اداوای ، اختلال دیس تایمیک ( افسردگی نوروتیک ، افسردگی ، پسیکونوروتیک )
۳ – اختلالات خلقی ناجور- اختلال دو قطبی ، افسردگی ( پورافکاری ، ۱۳۷۴ صفحه ۳۵ ).
طبقه بندی اختلالهای روانی
قدیمی ترین تقسیم بندی مربوط به بقراط و جالینوس بوده است بقراط اختلالات روانی رفتار را به ترشحات بدن نسبت داده و ترشحات بدن را به چهار نوع صفرا ، سودا ، خون و بلغم تقسیم بندی کرده و جالینوس نیز بر همین اساس مزاجها را به اسامی صفرایی ، سودایی ، خونی و بلغمی نام نهاده است . بعدها کرچمر و شلدون ارتباط بین ساختمان بدنی و شخصیتی را پیشنهاد کردند و اختلالات شخصیتی و رفتاری را زائیده خصوصیات جسمانی و بدنی دانسته اند روانکاوان علت و منشاء اختلالات رفتاری و شخصیتی راتجربیات دوران کودکی و عوامل روانی یا سایکوژنیک دانسته اند ( میلانی فر، ۱۳۷۴ ).
اختلالهای کودکی تا چه میزان رواج دارد ؟
با شمارش تعداد کودکان مبتلا به اختلال رفتار ، در هر میزان می توان درجه شیوع را به دست آورد .
درجه شیوع معمولا حکم تعداد یا درصد چنین کودکانی را در جامعه دارد . و انتشار را می توان با شمردن تعداد کودکان تازه مبتلا شده در یک دوره زمانی خاص بدست آورد . ( جعفرپور، ۱۳۷۹ ).
اگر فردی بخواهد از وجود اختلالهای کودکی در جامعه اطلاع حاصل کند ؛ بهتر است از محیطهایی مانند کلینیک ها ، بیمارستانها ، اقامتگاه های مخصوص ، مطبهای خصوصی کودکان مبتلا به اختلال رفتاری و مکانهای مشابه اینها بازدید به عمل اورد . با این حال نوجوانی که به این مکانها آورده می شوند ، شاخص صحیح و قابل اعتماد اختلالهای رفتاری نیستند . در گذشته دیده ایم که معیار قضاوت در مورد وجود اختلال پیچیده است . افزون بر آن غالبا دیده می شود که مواردی وجود داشته است که به دلیل شرم ، ترس از بر چسب خوردن ، یا غفلت گزارش نشده است .
موضوع جدی دیگراین است که میزانهای تشخیص به صورتی ثابت به کار نمی رود .امکان دارد در کلینیکی تخصصی کودکی را بیش از حد پر تحرک تشخیص دهند ، در حالی که در کلینیک دیگر همان کودک را ناتوان از یادگیری بدانند ، بدیهی است که این تشخیصهای متفاوت سبب بروز شک و تردیداختلال رفتار نسبت به اطلاعاتی می شودکه در مورد اختلالهای به خصوصی گردآوری شده است . ( ایزارئل ، ۱۳۷ [۷]
هنجارهای اجتماعی فرهنگی
شاید جامع ترین ملاک برای قضات در مورد اختلال رفتار ، نقش هنجارهای اجتماعی و فرهنگی باشد که سالیان قبل توسط انسان شناسی بنام روت بندیک ( ۱۹۸۴ ) [۸] به صورتی موثر شرح داده شد ، وی پس از مطالعه وسیعی که در مورد فرهنگهای مختلف به عمل آورد ابراز داشت که هر جامعه ، رفتارهای معینی را انتخاب می کند که مناسب آن ، افراد خود را به گونه ای پرورش می دهند تا طبق آن عمل کنند . افرادی که بر اثر موضع گیریهای قبلی ، خلق و خو یا تجربه های اکتسابی ، این رفتارها را از خود بروز ندهند ، اجتماع آنها را افرادی کج رو و منحرف می شناسد . انحراف این افراد همیشه نسبت به معیارهای اجتماع سنجیده می شود .
در یک محدوده وسیع ، بهنجار بودن بر اساس فرهنگ تعربف می شود . بهنجاری در وحله اول واژه ای است برای آن بخش از رفتار که از نظر اجتماعی در هر فرهنگ پا گرفته است ؛ و نابهنجاری ، واژه ای است که به آن بخش از رفتار که در تمدن بخصوصی کاربرد ندارد ، اطلاق می شود ( جعفرپور ؛ ۱۳۷۹ )
بدون شک فرهنگی که کودک درآن پرورش می یابدتاثیری بر رشد هیجانی ، اجتماعی و رفتاری وی دارد . مطالعات مورد ی در مورد فرهنگهای به سرعت در حال تغییر ؛ دال بر این فرع است ، به طور خلاصه شرایط اجتماعی و فرهنگی و تغییرات آن برجسته ای بر رفتار کودک دارد . مسئولیتهای جدیدی بر عهده نوجوانان گذاشته می شود آشکارا تاثیرات فرهنگی بر رفتار ، مهم و معنی دار شده است ( کافمن [۹] ، ۱۹۹۲ ترجمه جوادیان ، ۱۳۷۶).
کودکان و بزرگسالان عادی میلی به گذراندن اوقات خود با چنین کودکانی ندارند مگر آنکه مجبور شوند . قابل فهم است که دیگران نسبت به کسانی که چنین خصوصیتی دارند عکس العمل مشابه نشان دهند شگفت انگیز نیست که این کودکان در جنگ دائمی با همه گرفتار باشند . مشکل از کجا آغاز می شود ؟ آیا آن با رفتاری شروع می شود که دیگران را خشمگین یا بی قرار می کند ؟ یا با یک محیط اجتماعی ناراحت و نامناسب برای کودکان آغاز می گردد که تنها پاسخ معقول به آن کناره گیری یا تهاجم است پاسخ به این سوال ما بر اساس پژوهشهای موجود غیر ممکن است .
بهترین داوری امروزی در این باره آن است که بگوییم این مشکل تنها ناشی از رفتار کودک با محیط نیست مشکل از انجا پدید می آید که تعاملات و مبادلات اجتماعی بین کودک و محیط اجتماعی نامناسب است تعلیم و تربیت ویژه برای این دانش آموزان به جهات مختلف مغشوش و اغتشاش آفرین است . تعداد زیاد و گوناگون نظریه ها در باب علل و بهترین طریق درمان اختلالهای رفتاری ، تقسیم بندی مفید ترین مفاهیم را مشکل می سازد . لذا مطالعه این میدان از تعلیم و تربیت ویژه ، نیاز به تفکر انتقادی و پشتکار بیشتر از حد معمول دارد ( ماهر، ۱۳۷۱ ) .
تفاوتهای مربوط به جنسیت
یکی از فراگیرترین یافته هایی که با توجه به درجه شیوع اختلالهای رفتاری دیده می شود این است که اختلالهای رفتاری پسران از تنوع و گستردگی بیشتری یرخوردار است تا دختران این گستردگی شامل اختلال شدید روانی ، تحرک بیش از حد ، خیس کردن رختخواب ، رفتار ضداجتماعی و مشکل یادگیری است . این اختلاف رامی توان ناشی از چندین عامل دانست : در کل به نظر می رسد که پسرها نسبت به دخترها ا زنظر زیستی آسیب پذیرتر باشند ، از همان دوره جنینی میزان مرگ و میر در پسرها نسبت به دخترها بیشتر است و به نظر می رسد ، بیماریهای جدی ، تغذیه نادرست و فقر در آنان تاثیر بیشتری می گذارد با این وجود اختلافهایی که در پرورش این گروه در اجتماعی وجود دارد ، در مورد اختلافهای مربوط به جنسیت نیز بی تاثیر نیست .
برای مثال تردیدی نیست که پرخاشگری در پسران سهل تر پذیرفته می شود تا در دختران . در هر حال شواهدی موجود است که نشان می دهد در جه شیوع بالاتر اختلالهای رفتاری نزد پسران را می توان ناشی از این دانست که کجرویهای پسران بیشتر شنیده می شود . مادران انتظار دارند که گرفتاریهای پسران از دختران طولانی تر شود . ( منشی طوسی ، ۱۳۷۲ ).
معلمان و والدین نسبت به تحرک بیش از حد ، ناپایداری ، حواس پرتی ، نفاق و از هم گسیختگی پسران تاب تحمل کمتری دارند همین حال ، امکان دارد تحمل بزرگسالان نسبت به کارهای پسران به این دلیل کمتر باشد که اداره کردن پسران ار بدو زندگیشان مشکل تر بوده است از این رو امکان دارد ، ویژگیهای زیست شناسی با پرورشها و انتظارات اجتماعی در هم آمیزند . در نتیجه می توان آنها را نشانگربحرانهای زود گذر رشد دانست . این نتیجه گیری ، زمانی تقویت می شود که می بینیم بسیاری از مسائل دوران کودکی بدون درمان فرو می نشیند . (منشی طوسی ، ۱۳۷۲).
وضعیت روانی کودکان مبتلا به اختلالات رفتاری
کودکانی که آشفته هیجانی اند به اختلال رفتاری دچارند ، در دوست یابی موفق نیستند در واقع ملموسترین شکل آنها ، ناکامی در ایجاد پیوندهای نزدیک و راضی کننده عاطفی با دیگران است این افراد فقط می توانند دوستان خیالی برای خود پیدا کنند . دیگر کودکان میلی به نزدیک بودن با آنان ندارند و بزرگسالان آنان را جالب توجه نمی یابند ، برخی از این کودکان کناره گیر می باشند کودکان یا بزرگسالان دیگر ممکن است بخواهند به حریم آنان وارد شوند ، ولی تلاشهای آنان معمولا با ترس و عدم علاقه روبرو می شود . در بسیاری از موارد ، این نوع از طرد کامل تا زمانی ادامه می یابد که کسانی که می کوشند دوستی بیابند از پا درافتند . از آنجا که پیوندهای عاطفی حول پاسخهای اجتماعی دو جانبه شکل می گیرد ، مردم معمولا علاقه شان را نسبت به کسی که پاسخگو نیست از دست می دهند بسیاری ا زکودکان دارای اختلال رفتاری ، از دیگران منزوی هستند ، نه بخاطر اینکه از پیشرفتهای دوستانه کنار می کشند ، بلکه به لحاظ آنکه با دشمنی و پرخاشگری با دیگران روبرو می شوند ، آنها بد رفتار ، منحرف ، غیر قابل پیش بینی ، غیر مسئول ، ستیزه جو ، حسود ، لجباز می باشد . ( جوادیان ، ۱۳۷۰ )
مشکلات توانبخشی افراد به اختلالات رفتاری به قرار زیر است :
عدم وجود نیروی متخصص توانبخشی در مدارس ، کمبود امکانات توانبخشی ، عدم آگاهی اولیاء ، کمبود اطلاعات آنها از مشکلات عمده توانبخشی این افراد می باشد ( سازمان آموزش و پرورش استثنایی ، ۱۳۷۷ ) .



خرید و دانلود پایان نامه مقایسه اختلالات رفتاری ،سبکهای دلبستگی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان ۱۲-۱۷ ساله ی عادی و ساکن در خوابگاه


اقدام پژوهی چگونه توانستم میزان پرخاشگری دانش آموزان را در کلاس کاهش دهم؟

اقدام پژوهی چگونه توانستم میزان پرخاشگری دانش آموزان را در کلاس کاهش دهم؟

دانلود اقدام پژوهی

چگونه توانستم میزان پرخاشگری دانش آموزان را در کلاس کاهش دهم؟ با فرمت ورد و قابل ویرایش

تعداد صفحات : 27 صفحه

اقدام پژوهی حاضر شامل کلیه موارد مورد نیاز و فاکتورهای لازم در چارت مورد قبول آموزش و پرورش می باشد و توسط مدیر سایت طراحی گردیده است. این اقدام پژوهی کامل و شامل کلیه بخش های مورد نیاز در بخشنامه شیوه نامه معلم پژوهنده می باشد.

چکیده

پرخاشگری‌ وسیله‌ ای رفتاری‌ است‌ که‌ فرد به‌ وسیله‌ آن‌ خواستار به‌ دست ‌آوردن‌ هدفی‌ دیگر است‌ و ابداً قصد حمله‌ به‌ دیگران‌ یا اذیت‌ کردن‌ آنها را ندارد. البته‌ در این‌ میان‌ ممکن‌ است‌ لطمه‌ ای‌ نیز به‌ کسی‌ وارد شود. مثلاً کودکی‌ بزهکار کیف‌خانمی‌ را می ‌رباید تا به‌ این‌ وسیله‌ مورد تشویق‌ و تأیید گروه‌ همسالان‌ قرار گیرد ممکن‌ است‌ پرخاشگری‌ جنبه‌ انتقام‌ گیری‌ نیز داشته‌ باشد. یعنی‌ کودکی‌ که‌ مورد اذیت‌ و آزار قرار گرفته‌ و نتوانسته‌ خشم‌ خود را ابراز کند، اکنون‌ با پرخاشگری‌ به‌ کاهش‌ اضطراب‌ خود می ‌پردازد. در این‌ جا پرخاشگری‌ وسیله‌ ای‌ است‌ که‌ کودک‌ با توسل‌ به‌ آن‌ می ‌خواهد به‌ هدف‌ خود یعنی‌ کاهش‌ اضطراب‌ دست‌ یابد.

آموزش و پرورش جدید صحنه ای از یادگیری های متقابل از همه رسانه ها، افراد و تأثیرات فرهنگی همه جوامع است. خیلی از دانش آموزان از کوچک ترین وقایع جهان و محیط قبل از معلمان و مدیران خود آگاه می شوند و انتظارات خاصی از آن ها دارند. در چنین شرایطی، تغییر و اصلاح رفتار تابع درک عمیق علل رفتار است. به همین دلیل برای برقراری انضباط و اصلاح رفتار باید معلمان و مدیران اصول رفتار شناسی و برقراری انضباط را درک و نگرش های درست و عالمانه ای نسبت به آن داشته باشند تا در کارهای پرورشی خود موفق باشند.

اینجانب محبوبه ظفری در اقدام پژوهی فوق تلاش نموده ام تا از پرخاشگری دانش آموزان کلاسم جلوگیری کرده و راهکار های آن را در اختیار همکاران گرامی قرار دهم.

اینجانب آموزگار پایه .. آموزشگاه …. شهرستان هستم و مدت سال است که سابقه خدمت در آموزش و پرورش دارم. در سال تحصیلی اخیر نکته ای که توجه مرا به خود جلب نمود پرخاشگری تعدادی از دانش آموزان بود وبا توجه به شواهدی که داشته ام مسئله مورد نظرم که مشکل اخلاقی و انضباطی دانش آموزان به قرار زیر بود:

در روزهای آغازین سال تحصیلی متوجه برخی پرخاشگری و بی انگیزگی هایی از جانب تعداد کثیری از دانش آموزان شدم به حدی که این مسئله نوعی گریز و بیزاری از این دانش آموزان به من القا کرد. اما بعد از دو سه روز از سال تحصیلی متوجه شدم که دانش آموزان کمی آرامتر و متمایل تر به مدرسه شده اند و کمی جو مدرسه رو به دوستی پیش می رود و به این نتیجه رسیدم که می توان از در دوستی با ایشان وارد شد



خرید و دانلود اقدام پژوهی چگونه توانستم میزان پرخاشگری دانش آموزان را در کلاس کاهش دهم؟