چکیده
در طول تاریخ، از سوی مکاتب و متفکرین دو نوع نگرش کلان درباره سرشت آدمی ارائه شده است. بر اساس یکی از این دو نگاه، انسانها ذاتا بدسرشت و شَرور می باشند و در زندگی اجتماعی شان به مثابه گرگهایی علیه یکدیگر عمل می کنند و بر اساس نگاه دیگر، انسانها ذاتا نیک سرشت تلقی می شوند و ریشه شرور به عوامل درونی (سوء اختیار) و بیرونی (جامعه و محیط) بازگردانده می شود. هر دو دیدگاه، برای بروز درگیری و جنگهای تاریخی میان انسانها، استدلال هایی اقامه کرده اند. مهم این است که این استدلال ها و تعلیل ها هرگز نتوانسته است مانع بروز جنگهایی دیگر در بستر تاریخ شود. مطالعه سیر رشد جنگها در تاریخ، نشان می دهد که به هر میزان که روابط میان انسانها پیچیده و پیچیده تر شده است، و به عبارت دیگر، به هر میزان که ابزار و تکنولوژی پیشرفته تر در دسترس انسانها قرار گرفته است، جنگ میان آنها نیز پیچیده و پیچیده تر شده است و در اینجا نیز ساخت و تولید ابزار مهارکننده تر و کنترل کننده تر و راه حل های بشری برای جلوگیری از این پیچیدگی و شدّت طرفی نبسته است. این نوشتار در صدد اثبات این ادعا است که مدرنیته و تجدد با ابداع تکنولوژی های پیشرفته و پیشرفته تر، نه تنها آن گونه که ادعا می کند به آرامش و امنیت جامعه بشری ختم نشده است، بلکه بر اضطراب و ناامنی آن افزوده شده
سه نوع جنگ
نامنظم (برای نمونه القاعده در مغرب اسلامی)سازماندهی: آموزش یا نظم اندک؛ ساختار سلولی و غیرمتمرکز
سلاحها: سلاحهای سبک، راکتانداز (آر. پی.جی)، خمپارهانداز، موشکهای کوتاهبرد
هیبریدی (ترکیبی) (برای نمونه حزبالله)
سازماندهی: آموزش و نظم بهنسبت مناسب، واحدها در اندازهی گردان، ساختار فرماندهیِ بهنسبت متمرکز
سلاحها: مشابه سلاحهای دستههای [نظامی] نامتعارف، ولی با قابلیتهای بالاتر (موشکهای دوربردتر، موشکهای ضدتانک، سیستمهای قابلحمل پدافند هوایی)
دانلود فایل ورد 4 ص