پایان نامه شناخت و بررسی علل و انگیزه های طلاق درجامعه

پایان نامه شناخت و بررسی علل و انگیزه های  طلاق درجامعه

این فایل در قالب ورد و قابل ویرایش در 120 صفحه می باشد.

 

چکیده
طلاق پدیده ای کاملا اجتماعی است . از اینرو هرگز نه با یک عامل پدید می آید و نه با یک عامل از بین می رود . برخی از عناصری را که ممکن است به طور بلقوه طلاق زا باشند مثل فقر ، جهل و نا آگاهی بر شمردیم . اما هرگز آنان نمی توانند به تنهایی جدایی را موجب شوند . گفته می شود که فقر ، جهل ، وناآگاهی عواملی موثر بر طلاقند ، اماتمامی فقرا و بی سوادان همسران خود را طلاق نمی دهند . باید عوامل یا عناصری دیگر با این پدیده بیامیزد تا از آن جدایی بر خیزد . آنچه در این زمینه اهمیت دارد ، شناخت علل و عوامل طلاق در دنیایی است که رشد آنرا موجب شده است . دسته ای از عوامل که ممکن است روابط زناشوئی را دچار اختلال سازد عوامل اجتماعی است که در واقع ازاهمیت زیادی برخوردارند .
ازجمله دلایل طلاق در شهر ها عبارت انداز ؛
۱) ناهماهنگی طبقاتی :
که به طور عمده اختلافات طبقاتی نمی تواند موجی برای انحلال کانون گرم خانواده باشد مگر آنکه اختلافات طبقاتی متضمن اختلاف تربیتی باشد که دراین صورت بین خواسته ها و طرز اندیشه زن و شوهر توافقی نباشد .
۲) دخالت های بی مورد دیگران :
در صورتی که زن و مرد یا هر دو توانایی و آگاهی لازم برای جلوگیری از ایجاد تشنج در محیط خانواده را در اثر این دخالت ها نداشته باشند ممکن است در نهایت این مسئله منجر به مشکل و مسئله بزرگتری همچون طلاق شود .
۱) ازدواج اجباری :
مداخله پدر و مادر و تحمیل اراده آنها در انتخاب همسر برای فرزندان خویش و اقدام
مستبدانه و بی جای آنان است ، در بعضی موارد ممکن است زن و مرد که طی ندگی به سعادت نرسیده اند تصمیم به جدایی بگیرند .
۲) ضعف و فقدان مبانی اخلاقی زن و مرد :
با نگاهی به وضعیت درخواست طلاق برخی پرونده ها در می یابیم که یکی از دلایل زوجین برای در خواست طلاق ضعف اصول اخلاقی طرفین یا یکی از آن دو میباشند . گاه اتفاق می افتد که زن یا مرد به هیچ چیز و هیچ کس معتقد و پایبند نیستند . زناشوئی تنها اجرای تشریفات مذهبی و قانونی نیست ، قوانین زناشوئی زمانی به خوبی اجرا می شود که زن و شوهر نه فقط به وسیله مقررات قانونی بلکه در اثر پیوند و روابط زناشوئی خود متعهد باشند و اصول اخلاقی را رعایت کنند .
۳) تفاوت سنی :
تفاوت سنی زیاد که گاهی ۲۰ تا ۳۰ سال هم پیش می آید، یکی از دلایل برخی از طلاقها می باشد . چرا که طرفین بر اساس مقتضیات و انتظارات مربوط به سن خودشان رفتار می کنند که برای طرف مقابل قابل تحمل و قابل درک نیست . و ایجاد تنش و مشکلات در خانواده می کند .
۴) شغل :
گاهی اوقات شغل شوهر به جهت میزان درآمد یا میزان منزلت اجتماعی اش یا به دلیـل نداشتن ساعت کار مشخص مثلا شـغل رانندگی که تقریـبا ساعت کمی را مرد در خانـــــه حضور دارد ، موجب نارضایـتی زن می شـود و در مواردی دیـده می شود به دلـیـل عـدم تمایل مرد به اشتغال همسرش و پا فشاری زن بر این خواسته مشاجرات و مشکلاتی درمحیط خانواده صورت می گیرد که متاسفانه علیرغم وجود راه حل های فراوان متوسل به طلاق و جدایی می شوند.
۵) دوستان ناباب :
معاشرتهای نادرست و بیش از حد و نابجای با دوستان توسط زن یا مرد در خانوار ، به خصوص با توجه به فرهنگ و آداب ایرانی وضعیت های نامطلوب به بار می آورد چرا که افراد پس از ازدواج درواقع باید بیشتر اوقات خارج از کار و فعالیت اجتماعی خود رابه خانواده و بودن در کنار آنها بپردازند . به خصوص در اثر نیروی تقلید که افراد همواره از اطرافیان خود تاثیر می پذیرند چه توسط زن و په مرد این امر باعث ایجاد مشاجرات در خانواده می شوند .
۶) اعتیاد :
یکی از عوامل جدایی ها اعتیاد مرد یا زنشناخته شده است این عامل مهم اغلب موجب توسل به طلاق به خصوص از طرف خانم ها می شود . اعتیاد شوهر به مواد مخدر و الکل باعث می شود که در اثر این اعتیاد فرد سلامت جسمی ، روحی ، روانی و خلاقی خود را از دست بدهد و به فردی لا ابالی و ناسالم تبدیل شود ، که احساس مسئولیت ندارد و زندگی برای زن و فرزندانش غیر قابل تحمل می سازد .
۱۰) تفاوت در سطح تحصیلات :
گاهی دیده می شود افرادی با مدارک تحصیلی بالا تصمیم به ازدواج با فردی می گیرند که علاوه بر تفاوت ها و اختلافاتی که دارند از نظر تحصیلات نیز بسیار از هم دور هستند .
که همان طور که قبلا ذکر شده و به دلیل نا آشنایی با برخی خواسته ها ، عقاید ونظرات که در واقع مقتضی آن پایگاه اجتماعی است مشکلات و مشاجراتی بین زن و شوهرصورت می گیرد که درصورتی که این مشکلات از سطح تحمل آنها خارج شود و شدت یابد ممکن است منجر به طلاق و جدایی شود .
۱۱) عدم تفاهم اخلاقی ، عقیدتی مذهبی :
طبیعی است که دو فرد از دو خانواده مجزا با دو تربیت و نگرش متفاوت دارای نظرات ،عقاید و خواسته های متفاوت باشند . و او در واقع اعتقاد به مثل هم بودن زن و شوهرندارد ولی اگر این تفاوت عقاید به تناقض و تضاد عقاید و نظرات تبدیل شود به طوری که دو طرف نقطه مقابل یکدیگر باشند و در این صورت تمام زندگی تبدیل به مکانی برای نـزاع و کشمــکـش که در آن صورت افراد برای خلاصـی از این مــشاجرات تصــمیم به جدایی می گیرند .
۱۲) بی اطلاعی از انتظارات یکدیگر :
در واقع دیده شده که عامل و انگیزه ای برای طلاق زوجین است . گاهی افراد به دلیل نداشتن دوره آشنایی و نامزدی ویا به دلیل تربیت و نوع فرهنگی است که افراد دارا هستند به خوبی از انتظارات و توقعات زن یا شوهر خود اطلاعی ندارد و به دلیل این بی اطلاعی نمی توانند در صدد تامین و رفع آن برآیند که این مسئله برای طرف مقابل ایجاد ناراحتی و دلسردی در زندگی مشترک می کند .
در آخر باید این نکته را یاد آور شویم که اطرافیان به خصوص خانواده زن و شوهر کوشیده اند که تا حد امکان موانعی که منجر به انگیزه طلاق شده است در فرد از بین برده و سعی در حل مشکل آنها کنند و بدین ترتیب مانع طلاق آنها شوند .
واژه های کلیدی: خانواده، ازدواج، طلاق، روابط اجتماعی
فهرست مطالب
پیشگفتار: ۱
چکیده: ۱
مقدمه : ۳
چرا تفکیک ؟ ۴
بیان مسئله : ۵
چارچوب نظری : ۷
فونکسیون : ۸
دیدگاه لیبرالی : ۸
دیدگاه کنش متقابل : ۹
تدوین فرضیه پژوهش : ۱۰
اهداف پژوهش : ۱۱
انگیزه و ضرورت تحقیق : ۱۱
واژگان کلیدی پژوهش : ۱۳
تاریخچه : ۱۴
طلاق دریونان باستان ۱۸
طلاق دراسلام ۱۸
پیشینه پژوهش : ۱۹
مفهوم و تعریف طلاق : ۱۹
تعریف طلاق : ۲۰
اقسام طلاق : ۲۱
طلاق یا از هم گسیختگی خانوادگی : ۲۱
طلاق بائن : ۲۲
طلاق یائسه: ۲۳
سومین طلاق : ۲۴
طلاق از دیدگاه ادیان و مذاهب : ( اسلام، یهودیت ، مسیحیت و…) ۲۵
طلاق از دیدگاه فرهنگی : ۲۸
مقدمه: ۲۹
اختلاف سطح فرهنگی : ۲۹
تعارض فکری : ۳۰
عدم درک زبان هم : ۳۰
بررسی و اثرات سؤ طلاق : ۳۱
مقدمه : ۳۱
اثرات سؤ طلاق بر زن و شوهر : ۳۴
اثرات سؤ طلاق بر فرزندان : ۳۷
اثرات سؤ طلاق بر ایجاد زمینه های اعتیاد ، خودکشی و انحرافات جنسی : ۴۴
خودکشی : ۴۶
انحرافات جنسی : ۴۶
شیوه های پیشگیری و درمان طلاق : ۴۸
مقدمه : ۴۸
پیشگیری : ۴۹
اهداف دراز مدت درپیشگیری : ۵۰
الف _ازدواج موقت : ۵۰
رشد عاطفی و فکری : ۵۲
توافق علائق و طرز تفکر : ۵۴
تشابه مذهبی : ۵۵
تشابه تحصیلی و طبقاتی : ۵۶
طرز فکر راجع به امور جنسی : ۵۸
رابطه با اولیا : ۵۹
اقدامات اساسی و اصلاحی در زمینه های مختلف فرهنگی ، اجتماعی، سیاسی ، تربیتی ، اقتصادی : ۶۱
الف_ خانواده : ۶۲
ب _ در اجتماع و مردم : ۶۲
ج_ در جنبه مدرسه و تربیت : ۶۳
در جنبه سیاسی : ۶۳
در جنبه اقتصادی : ۶۳
احکام و قوائد طلاق در اسلام : ۶۴
مسائل متفرقه در احکام طلاق دراسلام : ۶۷
اثرات طلاق: ۶۷
کنار آمدن با طلاق: ۶۸
جنبه‌های مختلف طلاق : ۶۹
مهریه : ۷۰
اهداف کوتاه مدت در پیشگیری : ۷۰
الف _ مشاوره قبل از زناشوئی : ۷۰
ب) تاثیرات تلویزیون بر درک بزرگسالان از زندگی خانوادگی : ۷۱
درمان : ۷۳
طلاق رهایی یا نابسامانی : ۷۵
رویکردی به طلاق از دیدگاه جامعه شناسی : ۸۱
جامعه شناسی خانواده و مسائل اجتماعی : ۸۷
توسعه و برنامه ریزی اجتماعی جهت جلوگیری از افزایش طلاق ؛ ۸۷
روش انجام تحقیق : ۹۰
جامعه آماری : ۹۱
روش آماری : ۹۲
یافته های پژوهش : ۱۱۰
خلاصه و نتیجه گیری : ۱۱۱
پیشنهادات : ۱۱۶
مقدمه :
درمتون مختلف دین مبین اسلام ذکر شده که زن ومرد برای یکدیگر آفریده شده اند پیوند آن ها که همانا ازدواج است دارای فواید مختلف جسمی، روحی، تکاملی،اجتماعی،دینی است.تابدان حد که در احادیث با نصف دین برابرشده است پس ازآنکه پیوند زن و مرد طبق آئین و قراردادی رسمی و عرضی برقرارمی شود،چنانچه طرفین نتوانند به دلایل گوناگون شخصیتی محیطی و اجتماعی با یکدیگر زندگی کنند به ناچار باید طبق مقررات و ضوابطی ازهم جدا شوند و این حق رادارند که شاید دوباره تصمیم بگیرند تا جفت مناسب و درخور خویش بیابند.
طلاق درزمره غم انگیزترین پدیده های اجتماعی است.طلاق همان طورکه بر جامعه آثار شومی برجای می گذارد،تعادل انسانها را نیز ناپایدار می سازد.
مشاهده مشکلات موجود در ازدواج جوانان که منجر به طلاق می شود در جامعه ایرانی مرا به این اندیشه وا داشت که در مورد این موضوع تحقیق کنم .
با مشاهده وضعیت فعلی جامعه در میا بیم که هنوز ملت ما علیرغم بسیاری از نواوری ها وتجددها هنوز در قرون گذشته طی طریق می کند . ما عموما به سنت ها و مذهب به یک دید نگاه می کنیم و حتی به سنت ها فرا تر از مذهب و دین می نگریم در حالی که باید بین این دو جدایی قائل شد . وقتی مذهب ما برای حل مشکلات ازدواج جوانان راه حل مناسبی ارائه می دهد که هم او را از نظر روانی آرام میکند و هم مشکلات جنسی جوانان را حل می کند ما هم بایــــــــد نگرشمان را به این امر مــهم هم با توجــه به سنت و دین و با توجه به سنت و دین و بــا توجه به دورانــی که درآن زندگــی می کنیم عوض کــنیم . پس باید بین سنت ها و مذهب تفکیک قائل شد .
چرا تفکیک ؟
به خاطر اینکه ما مسلمان هستیم و به این اصل معتقدیم که حقوق اسلامی ، قوانین اسلامی چون منبعث از فطرت است و همان قوانینی است که ساخت دست و اراده خالــــق قوانین طبیعت است . قوانین طبیعت کهنه نمی شود بنـابراین ارزشها در امر ازدواج کهنه نمی شود . اما سنت اجتماعــــــی زائیده نظام تولید ، نظام مصرف ، نظام فرهنگــــــی اجتماعــــــی است . این نظام وقتی دوره اش تغییر می کند
تحول پیدا می کند عوض می شود کهنه می شود منفی می شود و یا مانع ترقی می گردد .
بیان مسئله :
طلاق را از مهم ترین پدیده های حیات انسان تلقی می کنند . این پدیده دارای اضلاعی بـه تعداد تمامی جوانب و اضلاع جامه انسانی است . پدیده طلاق پدیده ای است دقیقا چند عاملی . بدینسان هرگز یک عامل به
تنهایی نمی تواند موجبات پیدایی آن را فراهم کند . چند یا چندین عامل بهم می پیوندند و با هم شبکـــــه ای پیچیده فراهم می آورند . این شبکه در نوع خود منحصر به فرد است . به بیان دیگر هر طلاق ، از دیدگاه علی در نوع خود بی نظیر است . زیرا یک زن و شوهر با توجه به شخصیت خاص هر یـک از آنان ، خانواده منشا ، نوع همسر گزینی ، منش ، خلق و خوی هر یک ، رابطه ای خاص منحصر به فرد از عوامل صورت پذیر است . از این روست که روشهایی چون مطالعه موردی زندگی نامه فردی بهترین و دقیق ترین شیوه ها در راه شناخت همه ابعاد و عوامل طلاق به حساب می آیند .[۱]
طلاق پدیده ای کاملا اجتماعی است . از اینرو هرگز نه با یک عامل پدید می آید و نه با یک عامل از بین می رود . برخی از عناصری را که ممکن است به طور بلقوه طلاق زا باشند مثل فقر ، جهل و نا آگاهی بر شمردیم . اما هرگز آنان نمی توانند به تنهایی جدایی را موجب شوند . گفته می شود که فقر ، جهل ، وناآگاهی عواملی موثر بر طلاقند ، اماتمامی فقرا و بی سوادان همسران خود را طلاق نمی دهند . باید عوامل یا عناصری دیگر با این پدیده بیامیزد تا از آن جدایی بر خیزد . آنچه در این زمینه اهمیت دارد ، شناخت علل و عوامل طلاق در دنیایی است که رشد آنرا موجب شده است . در بروز طلاق علل و عوامل متعددی نقش دارند ، عمده ترین عوامل آن عبارتند از:
۱) ناسازگاری ، عدم تفاهم ، بداخلاقی و بگو مگوهای مکرر .
۲) وجود شخص ثالث در روابط زنا شویی (خیانت).
۳) تفاوت فاحش سنی هنگام ازدواج .
۴) انواع انحرافات از قبیل اعتیاد ، الکلیسم ، قمار ، عیاشی .
۵) اختلافات روانی ، رفتاری از قبیل عصبانیت شدید ، وسواسی ، اضطراب حاد
بدبینی ، کم خوابی ، رشد عاطفی و اخلاقی نا مناسب .
۶) مشکلات مادی و اقتصادی از جمله بدست آوردن شغل وتهیه مسکن .
۷) مداخله بیجا و بی مورد والدین و سایر اعضای خانواده .
۸) عدم میانجیگری والدین درمشکلات و اختلافات زوجین .
۹) عدم مشورت وتحقیق در امر ازدواج و انتخاب همسر .
چارچوب نظری :
کارکرد گرایان ریشه نیازهای نظام اجتماعی را در نیازهای اشخاص می بینند . مالینوفسکی به عنوان نماینده این دیدگاه معتقد است که : اگر انسانها به علت ترکیب جسمی و روحی خود ، نیازهای مستمری دارند . پس برای براورده شدن ایـن نیازها ترتیباتـــــی اجتماعــی باید به وجود باید و این ترتیبات است که بر مبنــای آنها نظام های اجتماعــــی بوجودمی آیند .ممکن است به نظر رســد که نظامهای اجتـــماعی بر طبق اصــول خاص خود سازمــــان یافته اند اما دست کم برای مالینوفســـکی این امرهرگز حقیقت ندارد . در عوض او می تواند بگوید که در زیر هر شـکلی از نظام های اجتماعی انسانی نیاز شخـــــص عمده ای وجود دارد. شناسنامه نظریه کارکرد گرایی بسیار ساده می باشد . هر کل مرکب از اجزایی است که به نحو خاصی با هم ترکیب شده اند و حتی اگر هر دو بخش یعنی اجزاء کل دچار تغییر و دگرگونی هم شوند باز هم به حفظ ثبات کل حیات کمک می کنند .کارکردگرایان نظام اجتماعی را دارای تعادل می دانند . این امر موجب می شود که آنها بهوحدت اجزاء اهمیت دهند . در نظر آنان کل و اجزاء متشکله با یکدیگر در آمیخته و به وفاق رسیده ، هویت واحدی پیدا کرده اند . این نگرش نسبت به زندگی اجتماعی برالگو سازی بسیار مناسب است .[۲]



خرید و دانلود پایان نامه شناخت و بررسی علل و انگیزه های  طلاق درجامعه


تحقیق در مورد طلاق و سهم زن از زندگی مشترک

تحقیق در مورد طلاق و سهم زن از زندگی مشترک

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه:42

 

  

 فهرست مطالب

 

 

طلاق و سهم زن از زندگی مشترک

 

بررسی تبصره 6 مادة اصلاحی مقرّرات مربوط به طلاق

 

چکیده

 

مقدمه

 

فصل اول: اجرت‏ المثل فعالیت­های زن در منزل

 

گفتار اول: اجرت ‏المثل از نگاه فقه

 

الف_ طرح مسأله و جایگاه بحث

 

ب_ شرایط استحقاق اجرت­ المثل در فقه

 

ج_ مستندات شرعی اجرت ­المثل (ضمان استیفای مال غیر)

 

دلیل اول: قاعدة «احترام مال مسلم»

 

1­­­_ مفهوم قاعده

 

2_ مستندات قاعده

 

1_2_ روایات

 

2_2_ سیره متشرعه

 

دلیل دوم: بنای عقلا

 

الف_ شرایط استحقاق اجرت‏المثل

 

1_ انجام فعالیت‏هایی خارج از وظایف شرعی

 

2_ دستور زوج

 

3_ قصد عدم تبرع

 

4_ در بین نبودن شرط مالی

 

 

 

 

 

 

بر اساس شرع و قانون، زوجین وظایف مشترکی در برابر هم دارند، امّا به طور غالب و به خصوص در جوامع اسلامی و ایرانی، زنان به ویژه زنان خانه‏دار تمام یا بخش اعظم فعالیّت­های خود را در منزل شوهر صرف می‏کنند. تا زمانی که زندگی مشترک ادامه دارد، مشکلی رخ نمی­دهد، اما همین که این زندگی دچار تزلزل شد و مسأله طلاق و جدایی مطرح گردید، وضع به گونه‏ای دیگر خواهد شد. بر اساس رژیم مالی حاکم بر زوجین در حقوق ما, تمام درآمدهای به دست آمده توسط هر یک از زوجین در این مدت، به خودشان اختصاص دارد ولی زن در مقابل فعالیت خود در منزل شوهر, از هر درآمدی بی‏نصیب مانده و دچار چالش جدّی می‏گردد. از این رو، مجمع تشخیص مصلحت نظام در سال 1371 قانونی را در مورد اجرت‏المثل و نحلة زن به تصویب رسانید که مقاله حاضر ضمن بررسی مبانی شرعی و ادله فقهی این دو نهاد، از جهت حقوقی آن را مورد تجزیه و تحلیل قرار می­دهد و در پایان نیز اشاره‏ای کوتاه به پیامدهای اجتماعی آن دارد.

واژگان کلیدی: حق الزحمه، اجرت‏المثل، بخشش، نحله


مقدمه

در بیشتر جوامع اسلامی از جمله ایران، کانون خانواده و حفظ و نگهداری و گرمابخشی به آن از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است و قرآن مجید این کانون را محل سکون و آرامش معرفی می‏کند (اعراف: 189). برای تحقق چنین فضایی, اغلب زنان با خانه‏داری و کار در منزل شوهر، زمینه فعالیت­های مرد را در خارج از خانه فراهم می‏کنند؛ کارهایی همانند تهیه غذا و شستن لباس­های مرد، نظافت منزل شوهر و غیره که جزء وظایف شرعی و قانونی زن نیست اما دارای ارزش اقتصادی است. از طرفی دیگر، در حقوق ایران، تنها یک رژیم مالی بر روابط زوجین حاکم است و آن رژیم استقلال مالی زوجین (جدایی کامل اموال) می‏باشد؛ یعنی زن و شوهر در دوران زندگی زناشویی از دو دارایی ممتاز و جدا از هم برخوردارند. به عبارت دیگر, اموال زن و مرد دارایی مشترکی را تشکیل نمی‏دهند و زن پس از عقد نکاح در اداره، تنظیم و تصرّف‏ اموال و دارایی‏های سابق یا اموال مکتسبه در دوران زناشویی استقلال کامل دارد و ریاست شوهر بر خانواده، هیچ­گونه اختیاری در اموال زوجه، برای او به وجود نمی‏آورد. پس از انحلال نکاح نیز دارایی مشترک، آن گونه که امروز در حقوق کشورهای غربی و غیر آن مرسوم است، مطرح نیست و اگر اختلاطی بین اموال زن و مرد به وجود آید، در صورت عدم امکان اثبات مالکیّت از طرف هر یک از زوجین، باید همانند اموال مشاع قهری بین آنها تقسیم شود.

به رغم مطالب یاد شده، از آن‏جا که زنان خانه‏دار خود را شریک زندگی و خانه مرد را خانه خود می‏دانند، منتهای خدمت و تلاش را برای سر و سامان دادن به آن، به کار می‏گیرند و برای پایدار ماندن نهال خانواده حتی از حقوق اولیّه خود, یعنی خوراک و پوشاک و دیگر هزینه­های زندگی صرف نظر کرده, آن را به حداقل می‏رسانند. هم­چنین به خاطر این که ‏این زنان معمولاً به جدایی و طلاق و گسیخته شدن چنین کانونی که نیرو و جوانی و سلامت خود را فدای آن نموده­اند، فکر نمی‏کنند، سخنی از حق الزحمة و اجرت هم به میان نمی­آورند و یا چون نمی‏خواهند فضای صمیمی و خالصانه زندگی را با این حرف­ها مکدر کنند، لب فرو می‏بندند. در این حالت است که اگر خود را در معرض طلاق ببینند، همه چیز را از دست داده و با آینده‏ای ‏تاریک مواجه می‏شوند.

آیا می‏توان این همه کار و زحمت زن را در خانه یا بیرون  از آن، نادیده گرفت؟ آیا این نادیده گرفتن‏ها ظلم آشکار نیست؟ آیا می‏توان پذیرفت، خدایی که برای شیر دادن مادران به فرزندان خود ‏اجرت در نظر گرفته است (طلاق: 6) این همه تلاش و زحمت زن را بی‏مزد بداند؟ آیا قاعدة «حرمة مال المسلم» (کلینی، 1388: ج2, ص268) درباره زنان استثنا خورده است و در تمام دست‏آوردهایی که برای آینده زندگی مشترک (نه فقط برای شوهر) گرد آورده است، سهمی ندارد؟ آیا همان ‏طوری که در صورت عدم تأمین هزینه زندگی زن از ناحیه مرد، حاکم موظف است در صورت امتناع مرد، زن را طلاق داده و رها سازد، برای احقاق و تضمین ارزش اقتصادی کار زن و اجرای قاعده مسلم فقهی فوق، حاکم وظیفه‏ای ندارد و نباید برای آن، راه­کارهایی پیش‏بینی کند؟ و بالاخره آیا مقرّرات پیش‏بینی شده برای پاسخ گویی به نیازها و خواسته­های زنان کافی است یا خیر؟

بدین جهت در صدد بر آمدیم این موضوع را از جهات فقهی و حقوقی مورد تجزیه و تحلیل قرار دهیم و به این سؤال پاسخ دهیم که آیا زنان از بابت این فعالیت‏ استحقاق اجرت دارند یا خیر؟  از این رو تبصرة 6 ماده اصلاحی مقرّرات مربوط به طلاق مصوب 28 آبان 1371 مجمع تشخیص مصلحت نظام را که برای تأمین این ‏هدف وضع شده است, در سه فصل مورد بحث قرار می‏دهیم.

 

 

 



خرید و دانلود تحقیق در مورد طلاق و سهم زن از زندگی مشترک


مقاله در مورد فسخ نکاح

مقاله در مورد فسخ نکاح

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه:121

 

  

 فهرست مطالب

 

 

 

مقدمه

تعریف خانواده :

خانواده از لحاظ  اجتماعی :

تعریف ازدواج :

چکیده مطالب :

موارد انحلال عقد نکاح

فصل اول : فسخ نکاح

 وجودمشترکانی  میان فسخ نکاح وطلاق :

وجود تفاوت  هایی بین فسخ  نکاح وطلاق :

تعریف عده

شروع عده :

موارد فسخ نکاح

- عیوب

تعریف قرن:

تعریف  برص :

تعریف افضاء :

تعریف عنن :

« عوامل اصلی به وجود آمدن عنن :

تشخیص عنن :

مسئله :

- خیار تدلیس

بندیکم : مطالبه خسارت ناشی از تدلیس :

ارکان تدلیس :

تدلیس درنکاح سایر حقوق کشورها :

خصوصیات  خیار فسخ :

- خیار تخلف از شرط :

خیار تخلف  از وصف در منقطع ونکاح دائم :

قواعد حق فسخ :

« 4- فوریت  خیار فسخ:

طلاق

تعریف طلاق :

اقسام طلاق

طلاقی  که قبل از نزدیکی  واقع شود

طلاق  یائسه

طلاق  خلع ومبارات

طلاق مبارات

طلاق  خلع ومبارات  ازلحاظ  تحلیلی

اشخاصی  که به واسطه  قرابت بهم بستگی دارندواین خویشاوندی رابطه ای است که از نسب  یانکاح یا رضاع حاصل می شود وخود  نکاح ، عقدی است  که به واسطه آن زن  و مرد به قصد  مشارکت در زندگی  وتعاون  بایکدیگر قانوناً متحد شده اند واین  تعریفی است  که حقوقدانان  ما تقریبا به طور هم آهنگ  از نکاح نموده اند »[1]

«خانواده به معنای  عام ، یاخانواده گسترده عبارت ازگروهی است مرکب  ازشخص وخویشان نسبی همسر او ، گروهی که ازیکدیگر  ارث می برندمواد 862، 1032 قانون مدنی طبقات اقرباء نسبی را بیان می کند[2] »« ماده  1032 : قرابت نسبی به ترتیب طبقات ذیل است .

طبقه اول : پدر ومادر  واولاد  واولاد اولاد .

طبقه دوم : اجداد وبرادر وخواهر واولاد آنها

طبقه سوم : اعمام وعمات واخوال وخالات واولاد آنها» [3].

«ضابطه  این خانواده  ، همان ارث بردن است البته نکاح با بعضی ازاقرباء  سببی قانوناً ممنوع است.»[4]

« ماده 1047 قانون مدنی  بیان میدارد  : « نکاح  بین اشخاص ذیل به واسطه مصاهره  ممنوع است :

بین مردومادر وجدات زن اوازهر درجه که باشد اعم از نسبی  ورضاعی .بین مردوزنی که سابقاً زن پدر ویایکی ازاجداد زن پسر یازن یکی ازحفاد او بوده است هرچند  قرابت رضاعی باشد . بین مرد بااناث ازاولاد زن از هر درجه که باشد  ولو رضاعی  مشروط بر اینکه بین زن وشوهر  زناشویی واقع شده باشد . »[5]

«حتی مامور  اجرای احکام  نمی تواند متصدی اجرای حکم نسبت به اشخاصی که با آنها  قرابت سببی  تا درجه معینی  دارد ( ماده 28 قانون اجرای احکام  مدنی ) به هر حال  ،خانواده  به معنای گسترده  درقدیم اهمیت بیشتری داشته ولی درعصر جدید اهمیت  خود را تاحد زیادی از دست داده است.  خانواده  به فضای خاص ، عبارت از زن  وشوهر وفرزندان  تحت سرپرستی  آنها ست که معمولا  باهم زندگی می کنند وتحت ریاست شوهر وپدر هستند . معیار ضابطه  تشکیل این خانواده  همان ریاست یک شخص براعضای آن است ماده 1105 ق .م می گوید : درروابط زوجین ریاست خانواده  با شوهر است . »


 



خرید و دانلود مقاله در مورد فسخ نکاح