فصل اول
تعریف سازمان:
سازمان عبارت از یک رشته منظم و عقلایی است که بین افرادی که وظایف پیچیده و متعددی را انجام می دهند، و کثرت تعداد آنان به قدری است که نمی توانند با هم در تماس نزدیک باشند، به منظور تامین هدف های مشترک خاص برقرار می گردد .
سازمان عبارت است از مراحل تشخیص و گروه بندی فعالیت ها، تعیین و تفویض اختیار و مسئولیت ها و برقراری ارتباط بین افراد به منظور حسن انجام کار، به طوری که هدف یا هدف های مورد نظر در حد مطلوب تحقق یابند .
«تعریف سازمان از نظر بارنارد»: یک سیستم فعالیتها یا نیروهای خودآگاه و هماهنگ شخصی یا یک سیستم فعالیت های وابسته به هم می باشد .
تعریف سازمان رسمی: سازمانی که دارای استمرار بوده و وظیفه یا وظایف معین را در محدودة قوانین و مقررات اجرا می کند. استمرار و تداوم در سازمان با استفاده از نگهداری سوابق اقدامات، تصمیمات و مقررات به صورت کتبی تامین می شود هر سازمان رسمی طبعا شکل و ترکیب معینی دارد که به وسیله آن روابط مشاغل بر پایه سلسله مراتب اداری نشان داده می شودشبکة روابط نامبرده ترکیب سازمان رسمی را تشکیل می دهد که معمولاً به شکل هرم یا مثلثی مجسم می گردد و در معنای محدود از جمع رده های سازمانی به ترتیب سلسله مراتب اداری تشکیل می شود.
تعریف سازمان غیر رسمی: به گفتة سایمون، اسیتبرگ و تامپسون سازمان غیر رسمی عبارت است از الگوهای رفتارهای واقعی – یعنی شیوه ای که اعضای سازمان واقعات رفتار می کنند که با طرح رسمی سازمان مطابقت ندارند .
ترکیب سازمانی:
سازمان به مثابه یک سیستم یا نظام از اجزای مهمی تشکیل شده که هر یک از این اجزا از ساختار و یا کارکرد ویژه ای برخوردار است و به وسیله نظریه های سیستمی می توان اجزای ان را تغییر داد. به همین دلیل اساسی ترین بنیان در سازمان، افراد آن سازمان است که هر یک از آنها، از احساسات، تمایلات، شخصیت، انگیزه ها، صفات و وی ژگی های متفاوتی برخوردارند و در حقیقت روح سازمان را تشکیل می دهند. نگرش به تقسیم بندی سازمان از این بعد، آن را به سازمان رسمی و غیر رسمی تبدیل می کند.
سازمان رسمی از ویژگی های ساختار رسمی، سلسله مراتب، تقسیم اختیارات، کانال های ارتباطی، روابط رسمی، هدف ها، خط مشی ها، روش ها و سایر عوامل مدیریتی برخوردارند که به عملیات سازمان کمک می کنند.
سازمان های غیر رسمی از شبکة رفتاری و ارتباطی بین افراد، که رد نتیجه تعامل و همبستگی میان آن ها در گروه های انسانی شکل گرفته اند، به وجود می آیند. بنابراین ماهیت هر سازمان تحت تاثیر ترکیب این دو سازمان (رسمی و غیر رسمی) قرار می گیرد که نقش افراد در آن تعیین کننده است، زیرا هر یک از آنان تحت تاثیر تصورات و انتظارات خود به دنبال موقعیت مناسب و ایفای نقش در ساختار سازمان قرار خواهند گرفت.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 56 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
وظایف و تشکیلات شرکتهای پیمانکاری
بطورخلاصه شرکتهای پیمانکاری به شرکتهایی گفته میشودکه عهده داراجرایکاری از سازمانی شخصی و خلاصه منبعی با قیمتهای معینی می گردد . و انجام اجرای عملیات آنرا بعهده می گیرد . و این شرکتها می تواند در ملکیت یک و یا چند نفر باشد که به یکی از صورتهای تشکیل شرکت مانند شرکت سهامی ، شرکت با مسئولیت محدود ، شرکت تضامنی ، شرکت مختلط غیر سهامی ، شرکت مختلط سهامی ، شرکت نسبی و یا شرکت تعاونی بوجود می آید . به هر ترتیب پس از تشکیل شرکت یک نفر از سهام داران به عنوان مدیر عامل شرکت انتخاب می گردد و وکلیه وظایف اداره امور شرکت و مدیریت اجرایی پروژه را عهده دار خواهد بود .
با توجه به وظایفی برای مدیریت عامل شرکت وجود دارد لازم است که از امور تجارت – حقوق ـ مالی ـ روابط کارکری و امور مهندسی و تولیدی و خلاصه مدیریت اطلاع کافی داشته باشد . و بتواند در شرایط مختلف روشهای مناسب برای اجرا و پیشبرد کارها انتخاب نماید . و در کارهای برآورد ، برنامه ریزی ها و خرید و تدارکات و سازمان دهی و کنترل کارها وارد به امور و آگاهی کامل داشته باشد .
در مجموع وظایف کلی پیمانکار را می توان به شرح زیر خلاصه نمود :
1) بررسی و آنالیز کامل کار پیشنهادی قبل از شرکت در مناقصه ، با در نظر گرفتن سودی متناسب با سرمایه و پیش بینی لازم در مورد هر گونه مخاطره و آینده نگری های لازم .
2) داشتن اطلاعات کافی از روشها ، مصالح ، وسایل ساختمانی ، تجهیزات و ماشین آلات .
3) برآورد دقیق براساس نقشه های موجود ، فهارس بهاء ، سوابق .
4) نظارت دقیق به کارها و عملیات اجرایی و به وجود آوردن کارایی و راندمان زیاد با داشتن کادر شایسته .
5) کنترل و نظارت دقیق بر مخارج خرید و حسابداری و امور مالی .
6) دارابودن سیستمی برای گزارش ارائه گزارش هزینه های حقیقی و پیشرفت پروژه و مقایسه آن با آنچه که قبلا برآورد شده است .
7) داشتن سیستم مناسب انبارداری ، نگهداری ابزار و وسایل و ماشین آلات .
8) داشتن سیستم روابط خوب با کارگران ، فروشندگان ، و سایر مقاطعه کاران و حسن رفتار .
9) در نظر گرفتن حجم کار مناسب با توجه تشکیلات شرکت .
10) در اختیار داشتن تشکیلات مدیریت و نظارت صحیح برای رعایت کلیه موارد یادشده .
برای بوجود آوردن یک سیستم مدیریت اجرای پروژه راعهده دار خواهد بود. با توجه به و ظایفی که برای مدیریت عامل شرکت وجوددارد لازمست که از امور تجارت ـ حقوق ـ مالی ـ روابط کارگری وامورمهندسی و تولیدی وخلاصه مدیریت اطلع کافی داشته باشد وبتواند درشرایط مختلف روشهای مناسب برای اجراء وپیشبرد کارها بر آورد برنامه ریزیها وخرید وتدارکات وسازماندهی وکنترل کارها وارد برنامه ریزیها وخریدوتدارکات وسازماندهی وکنترل وارد به امور آگاهی کامل داشته باشد .
درمجموع وظایف کلی پیمان کار را می توان بشرح ذیل خلاصه نمود.
1- بررسی و آنالیز کامل وپیشنهادی قبل از شرکت در مناقصه ،بادرنظرگرفتن سودی متناسب با سرمایه و پیش بینی لازم درمورد هر گونه مخاطره و آینده نگری های لازم .
2- داشتن اطلاعات کافی ازروشها ،مصالح ،وسائل ساختمانی ،تجهییزات وماشین آلات
3- برآوردن دقیق براساس نقشه های موجود ، فهتارس بها ، سوابق .
4- نظارت دقیق به کارها وعملیات اجرائی وبوجود اوردن کارآئی و راندمان زیاد باداشتن کادر شایسته .
5- کنترل ونظارت دقیق برمخارج خرید و حسابداری وامورمالی
6- دارابودن سیستمی برای ارائه گزارش هزینه های حقیقی وپیشرفت پروژه ومقایسه آن با آنچه که قبلا برآورده شده است.
7- داشتن سیستم مناسب انبارداری ، نگهدای ابزرا ووسائل وماشین آلات .
8- داشتن سیستم روابط خوب باکارگران ،فروشندگان و سایرمقاطعه کارن وحسن رفتار .
9- درنظرگرفتن حجم کار مناسب با توجه به تشکیلات شرکت
10- دراختیار داشتن تشکیلات مدیریت و نظارت برای رعایت کلیه موارد یاد شده .
برای بوجود آوردن یک سیستم مدیریت پیمانکاری صحیح که بتواند عملکرد مناسبی نیز داشته باشد مسئولیت مختلف بایستی به گروههای مختلف سپرده شده وبخشهائی کلیه آنها زیرنظر مدیریت شرکت باشد بوجود آوردکه مهمترین این بخشها عبارتنداز :
بخش مهندسی ـ بخش برآورد ـ بخش مهندسی کارگاه ـ بخش خریدوتدارکات ـ بخش امور مالی ـ بخش منشیگری وامور بایگانی ـ بخش روابط صنعتی ـ بخش حفاظت وایمنی .
تعریف شرکت پیمانکار وگروه شرکتهای پیمانکاری
شرکت پیمانکار ی ساختمانی یا تاسیساتی وبا تجهیزاتی شخصی است حقوقی که برای انجام عملیات ساختمانی یاتاسیساتی یا تجهیزاتی طبق قوانین بصورت شرکت سهامی خاص تاسیس گردیده و به ثبت رسیده باشد وکلیه سهام آن متعلق به اشخاص است .
شرکتی بعنوان شرکت پیمانکاری طبق آئین نامه تشخیص صلاحیت تعیین گروه ورتبه می شود. دارای شرایط زیر باشد:
الف- بمنظور اجرای علما ، ساختمانی ، تاسیساتی ، تجهیزاتی ، طبق قوانین جمهوری اسلامی ایران تاسیس شده و به ثبت رسیده بادش .
ب - شرکت از نوع سهامی خاص بوده و کلیه سهام آن با نام باشد.
ج ـ کلیه سهام آن متعلق به اشخاص حقیقی ایرانی باشد.
د ـ هیچکدام ازسهامداران شرکت در شرکتهای پیمانکاری دیگر سهامدار نباشند .
هـ ـ تعداد سهامداران ومیزان سهام هریک وهیئت مدیره ومدیرعامل ( که متناسب یاکارائی اعضاء درشرکت برحسب تجزیه وتحصیلات تعیین می گردد . ) طبق ضوابط باشد .
وـ کلیه سهامداران باید دارای تخصصهای مورد نیاز شرکت بوده وبطور تمام وقت در شرکت شاغل باشند
زـ اعضاء هیت مدیره ومدیر عامل از میان سهامدارانی که تجربه وتحصیلات بالاتری نسبت به سایر سهامداران دارند انتخاب شده باشند
ح ـ شرکت یا مدیران یا شرکاء آن مشمول ممنوعیتهائی که قانون مشخص نموده است نباشد .
ط ـ هیچکدام از سهامداران شرکت در شرکتها ویا موسسات مهندسین مشاور وسازمانهائیکه این قبیل خدمات انجام میدهند سهامدار نباشد
ی ـ سهامداران شرکتهای پیمانکاری ومهندسین مشاورکه قراردادی با دولت داشته و یا خواهند داشت واین قرار داد در زمانی که این اشخاص سهامدارشرکت بوده اند منجر به خبع ید از پیمانکار ومهندسین مشاوربگردد تا دو سال بعد از تاریخ خلع ید در شرکت متقاضی تشخیص صلاحیت سهامدار نباشند .
ک ـ اشخاصی که بنحوی از انحا محکومیت یافته اند در شرکت متقاضی تشخیص صلاحیت سهامدار نباشد .
تقسیم بندی کارهای پیمانکاری :
رشته ابنیه :
شامل : ساختمانهای مسکونی ، اداری ، ورزشی ، آموزشی ، بهداشتی ، عمومی ، انبارهای با دهانه کوچک و متوسط ـ محوطه سازی های مربوطه و کارهای مشابه است .
حال به بررسی ضرورت اجرای یک طرح در منطقه می پرداز:
بطور کلی انجام مطالعات اولیه فنی و واقتصادی و توجیهات لازم آن با در نظر گرفتن خصوصیات خاص هر پروژه و ومحل اجرای آن نیاز به ایجاد و چگونگی بهره برداری از آن برای شروع ، از ضروریات اجرای یک طرح در یک منطقه است . نتایج این مطالعات اولیه بصورت یک گزارش کامل و جامع در مورد پروژه مورد نظر برای کار فرما فراهم می گردد و باین وسیله کارفرما با دریافت این گزارش و پس از قبول آن سرمایه مورد نظر را با توجه به شرایطی که بعدا ذکر خواهد شد ، دراختیار محریان و کنترل کنندگان پروژه قرار می دهد .
در این رابطه با توجه به خصوصی با دولتی بودن طرح مورد نظر و درآمدهای احتمالی آینده پروژه و یا خدماتی بودن آن به صورت عام المنفعه و توجیه نیاز در مورد اجرای طرح مذکور با داشتن آمار و ارقام کافی ، شمناسایی و ارزیابی محیط و ویژگی های اقلیمی منطقه داشتن توجیهات لازم در زمینه سیاستهای کلی سرمایه گذاری چه از نظربخش دولتی و یا خصوصی ،برسی چگونگی وضع اجتماعی، سیاسی ، اقتصادی منطقه، تعیین منابع سرمایه گذاری ، شناخت عوامل اصلی تولید کننده ، بررسی اجمالی مشکلات طرح و ارائه خطوط کلی پیشنهادی برای حل مشکلات مذکور ، بررسی خصوصیات معماری منطقه ، توصیه های لازم برای روشهای اجرایی طرح ، تخمین هزینه های اجرایی طرح ، ارائه اطلاعات لازم در مورد نوع کاربری زمین برای طرح مورد نظر ، و آشنایی با مقررات و قوانین منطقه مصالح ساختمانی و نیروی انسانی مورد نیاز ، ( شناخت پتانسیلهای منطقه ) و خلاصه بررسی وضع موجود و عوامل موثر در طراحی و تولید و ارائه روشهای مختلف با نتیجه گیریهای لازم، از جمله موارد اساسی در بررسی ضرورت اجرای یک طرح در یک منطقه می باشد .
خطوط کلی بررسی ضرورت اجرای یک طرح در یک منطقه را می توان به شرح ذیل خلاصه نمود :
1) انجام مطالعات وبررسیهای لازم در زمینه های تولیدی و شناخت امکانات فنی ، مالی ، نیروی انسانی ، زمین و نیاز ها ، توجیهات اقتصادی ـ سیاسی ـ اجتماعی .
2) انجام مذاکره و تبادل نظر لازم با مقامات و مسئولین منطقه و موسسات پیرامون اهداف طرح مذکور و کسب اطلاعات و مجوزهای لازم برای اجرای طرح .
3) تجزیه و تحلیل اطلاعات و آمار و ارقام گردآوری شده در جهت شناخت هرچه بیشتر از مسائل و مشکلات موجود و ضرورتهای ایجاد طرح و انجام پیش بینی های لازم برای برطرف کردن نارسائیهای موجود و تحلیلهای لازم در مورد اثرات ناشی از اجرای طرح مذکور در زمینه های اقتصادی ـسیاسی ـ اجتماعی ـ در کوتاه مدت و دراز مدت ـ و نتیجه گیریهای لازم از آن .
4) مشخص نمودن اهداف کوتاه مدت و میان مدت و بلند مدت با توجه به اطلاعات جمع آوری شده .
5) تهیه و تنظیم برنامه های لازم جهت دستیابی به اهداف مذکور و ارائه طرح تشکیلات و سازماندهی اجرای طرح ، و تخمین هزینه کارهای اجرایی و خلاصه ارزیابیهای لازم .
شناخت از مسائل اولیه کارگاه
بطور کلی در هر کارگاه ساختمانی بررسی نکاتی چند قبل از شروع هر گونه عملیات لازم و ضروریست و این بررسی به پیشرفت بعدی کار و در نتیجه پایین آوردن هزینه طرح کمک خواهد کرد .
اصولا بررسی مقدماتی یک کارگاه قبل از هرگونه عملیات اجرائی دارای اهمیت زیادیست . این بررسی را می توان به مراحل مختلف زیر تقسیم کرد :
1) مرحله اول : شناخت پروژه و مسائل مربوط به آن
شناخت پروژه و بررسی مسائل و مشکلات مربوطه با توجه به اطلاعات مقدماتی از جمله مسائل اساسی در شروع یک کارگاه بحساب می آید و بدین منظور نکاتی چند که در ذیل یادآور می شویم را بایستی مورد توجه قرار داد .
الف) دسترسی ها ـ بررسی و مشخص نمودن چگونگی دسترسیهای لازم به کارگاه با توجه به موقعیت خواص زمین مورد نظر و امکانات دسترسیهای مربوطه و خیابانهای اطراف ، راههای وصولی به کارگاه ، امکان استفاده از راههای موجود و ایجاد راههای جدید موقتی در صورت لزوم .
ب)بررسی موقعیت طبیعی و جغرافیایی و واقلیمی .
بررسی فصول و زمانهای کار ، در نظر گرفتن مدت زمان یخبندان ، بارانی ، طوفانی و همچنین روزهای بسیارگرم ، معتدل ، بررسی عوارض طبیعی زمین از قبیل کوه ، تپه ، سنگ ،باتلاق و مرداب و نظایر آن و بررسی چگونگی برخورد با موارد و مسائل مذکور . ج) بررسی طرق مختلف تدارکات مصالح نیاز کارگاه این مرحله می بایستی با توجه به نوع ساختمان و نیازهای آن از نظر مصالح ، از قبیل شن و ماسه ، سیمان ، آب ، چوب، تخته داربست ، میخ ، سیم ، آجر ، آهن ، میلگرد و غیره بررسی شود . ضمنا بررسی چگونگی تامین برق کارگاه و احیانا مولد برق و همچنین تامین آب مورد نیاز و منابع ذخیره آب ، پیش بینی و تدارک انبارهای لازم برای مصالح مختلف ، احداث ساختمان برای دفتر کارگاه و محلهای استراحت افراد کارگاه .
2) مرحله دوم : تدوین برنامه اجرایی و تدارکاتی کارگاه
با توجه به مطالعات و بررسیهای انجام شده در مرحله اول و با در نظر گرفتن امکانات اجرایی ، مدت زمان اجراء پروژه و مشکلات و مسائل مربوطه به آن می بایستی برنامه دقیق ـ کامل و منظمی تهیه گردد .
و در این برنامه جزئیات تحوه اجراء کار و مراحل مختلف زمانبندی آن چگونگی تدارکات کارگاه ، میزان ذخیره سازی و انبارهای مورد نیاز جهت انواع مصالح و کالاهای برآورده شده و تجهیزات و لوازمات ضروری کارگاه می بایستی در نظر گرفته شود .
3) مرحله سوم : آماده سازی محل کار
پس از تدوین برنامه اجرایی و تدارکاتی کارگاه ، جهت شروع اجرای پروژه و قبل از اجرای هرگونه عملیات می بایستی محل کارگاه با توجه به نیازها آماده سازی شود.
پس از بررسی های لازم در مورد محلی که برای اجرا پروژه با توجه به موقعیت خاص آن در نظر گرفته شده است بایستی عوارض آن جهت راه اندازی و نصب و بهره برداری از تجهیزات و انبارها و ساختمان های مورد نیاز برطرف گردد و در این رابطه چنانچه محوطه دارای گیاهان و خاک و خاشاک و پستی و بلندی و نظایر آن باشد که امکان تحرکهای لازم جهت جابه جایی را سلب نموده و یا موجب نارسائیهای دیگری از این قبیل گردد را برطرف نمود .
در شروع میبایستی محل مورد نظر بوسیله ماشین آلات لازم از قبیل بولدوزر و گریدر تسطیح و پاکسازی و آماده گردد . و در بعضی مواقع با در نظر گرفتن طرح پروژه و با توجه به مطالعات مقدماتی انجام شده توسط مشاور محوطه کارگاه میبایستی با مصالح سنگی مناسب خاکریز شود . و در مواردی نیز در صورتیکه محل پروژه در دامنه کوهها و تپه ها قرار داشته باشد می بایستی خاکبرداری و خاک ریزی های لازم نیز انجام شود .
در تمامی موارد فوق بررسی و ومطالعه دقیق موقعیت محل کارگاه و وموقعیت محل احداث پروژه ضروریست و بایستی سعی شود که در انتخاب محل و استقرار تجهیزات مختلف کارگاه بهترین موقعیت تعیین گردد تا پس از شروع راه اندازی کارگاه اختلالی در روند عادی کارگاه ایجاد نگردد و از طرفی نیز دسترسی به نقاط مختلف کارگاه را امکانپذیر نماید .
در رابطه با ساختمانهای موقت و احداث آنها از قبیل دفتر ، انبار ، تعمیرگاه و محل استقرار ماشین آلات باید توجه داشت که حتی المقدور این بناها تمام یا قسمتی از ساختمانهای اصلی پروژه باشند که پس از پایان کار تکمیل و مورد بهره برداری قرار داده شوند در این مورد بطور مثال محل دفتر کارگاه را می توان طوری انتخاب نمود که بعدا بصورت محل نگهبانی ، گارد و دفتر مجموعه و نظایر آن بتواند عملکرد داشته باشد . در نظر گرفتن این موضوع باعث خواهد شد که از به هدر رفتن مصالح در حدالمکان جلوگیری شود .
این نکته را نیز بایستی مورد توجه قرار داد که کار کردن در برخی از انواع زمینها با توجه به موقعیت خاص آن از قبیل جنگلی . باتلاقی ، کنار دریا ، رودخانه و اصولا هر منطقه ای که به سطح آبهای زیر زمینی نزدیک باشد و یامناطقی ازقبیل تپه ماهو ، کوهستانی ، صحرای ، خاک رستی و خاکریزها و غیره به مراقبت های ویژه ای نیاز خواهد داشت . در اینگونه موارد بررسیهای مقدماتی از موقعیت زمین و آزمایشهای لازم ضروی خواهد بود . در ضمن رعایت ایمنی محل تجهیزات و تاسیسات از نکات اساسی می باشد .
4)مرحله چهارم ـ تهیه و تدارک مصالح لازم:
ابتدا بایستی با توجه به نوع و مشخصات خاص هر پروژه مصالح مورد نیاز آن را تعیین نمود . بطور مثال در مورد یک پروژه بتنی مصالح مهمی که در ترکیب بتن مورد استفاده قرار می گیرد شن ، ماسه ، سیمان و آب می باشد .
ضمنامیلگردهای مورد نیاز و قالبهای مختلف را نیز بایستی در مدنظر داشته باشیم. بنابراین در یک کارگاه پروژه بتنی جهت ساختمان بتن مصالح اولیه آن مورد نیاز اساسی است و با مطالعات محلی لازم امکان استفاده از شن و ماسه طبیعی در اطراف محل پروژه را (معادن شن و ماسه ) می بایستی مورد نیاز قرارداد و در صورتیکه پس از بررسی و مطالعات لازم امکان دسترسی به این معادن وجود نداشته باشد . بررسی استفاده از دستگاه سنگ شکن و حمل سنگ و مخلوط مورد نیاز به کارگاه و تولید شن و ماسه و دیگر مصالح سنگی (ماکادام ) بوسیله آن با توجه به حجم پروژه ضروریست . در این صورت هزینه های مربوط به این نوع بتن بطور معمول گرانتر از بتن با شن و ماسه طبیعی خواهد بود . زیرا علاوه بر هزینه تهیه سنگ و استقرار ماشین آلات مورد نیاز مصرف سیمان نیز در این نوع بتن حدودا بالاتر می باشد که البته در پروژه های با حجم زیاد این امر بسیار مطلوب و مناسب بوده ، چه بتن همواره با مقاومت زیاد و یکنواخت و یکدست تر نسبت به استفاده از شن و ماسه طبیعی بدست می آید .
بررسی نوع سیمان مصرفی نیز با توجه به موقعیت محلی و نوع خاک محل و طرح سازه تعیین می گردد . بطور مثال سیمان تیپ پنج (V ) ـ برای خاکهای سولفات دار و یا آبهای سولفات دار مورد استفاده قرار می گیرد . بنابراین با توجه به نوع سیمان مورد نیاز می بایستی نسبت به تهیه آن از نزدیکترین کارخانه سیمان اقدام گردد .
با توجه به اینکه میزان مصرف سیماندر پروژه های مختلف بخصوص پروژه های بتنی بسیار بالاست ، انجام اقدامات لازم برای تهیه آن و انبارهای مناسب برای ذخیره سازی آن از اولویت خاصی برخوردار می باشد . بهمین منظور استفاده از سیلوهای فلزی ذخیره سیمان درنزدیکی دستگاه بتن ساز مرکز ( Batching Plant) و یا انبارهای سرپوشیده با دیوارهای بسته و کف خشک توصیه می شود.
چنانچه اجبارا در محوطه روباز و بصورت کیسه ای انبار شوند پوشاندن روی و اطراف آنها بطور کامل با نایلون و نظایر آن ضروریست . بهتر است کیسه های سیمان را روی روی سکوهای بتنی و یا چوبی با ارتفاعی بالاتر از سطح زمین قرار داد تمامی این تدابیر جهت حفاظت سیمان از رطوبت و بارندگی می باشد که عدم توجه به این امر باعث فاسد شدن سیمان نگردد .
میزان ذخیره سازی سیمان و سایر مصالح سنگی با توجه به حجم بتن مورد نیاز پروژه منابع تدارک مصالح و فاصله آنها از کارگاه برنامه زمانی پیشرفت کار و شرایط زمانی ومکانی موجود تعیین می شود تهیه آب مورد نیاز برای ساختن بتن از دیگر مواردیست که در یک پروژه بتنی بایستی مورد توجه قرار داد بهترین آب برای ساخت بتن آب آشامیدنی است که در آن املاح معدنی وجود نداشته باشد ولی با توجه به اینکه همواره دستیابی یا در نظر گرفتن امکانات محلی و منابع تهیه آب سعی شود از ابهایی استفاده شود که حداقل املاح را داشته باشند و املاح موجود در آن از حد مجاز بالاتر نباشد در غیر اینصورت و عدم دسترسی به آب مناسب نسبت به تعیین نوع سیمان لازم اقدام نمود .
باید توجه داشت که آبهایی آلوده وفاسد ازقبیل فاضلاب ها . مرداب ها و نظایرآنها بهیجوجه برای ساخت بتن مناسب نمی باشد و از بکار بردن آنها جدا خود داری گردد . پس از تعیین منابع تهیه آب میبایستی برای ذخیره سازی آن در منابع زمینی و یا هوایی اقدام نمود تا در مواقع ضروری آب مورد نیاز تامین گردد .
از دیگر مصالح مهم در پروژه های بتنی میلگردهای مصرفی دربتن مطابق نقشه ها ودستورالعمل های ارائه شده وازطرف طراح پروژه میباشد که می بایستی پس از بر آوردهای لازم نسبت به تهیه وابنار کردن آندر کارگاه اقدام گردد. محل انبارمیلگردها می بایستی حتی المقدور از آب وگردوخاک ودرصورت امکان سرپوشیده باشد. با توجه بهمصرف آن می توان درمواردی درمحوطه کارگاه و نزدیک محل برش وخم آرماتورها برروی چهارتراشهای قطور وجدا ازهم خاک ومجزاکردن بندلها ازیکدیگر قرارداداین جداسازی درهنگام اتسفاده از جابه جا کردن های بیمورد که باعث کج وخم شدن میلگردها می شود. جلوگیری می نماید.
سایر مصالح لازم جهت ساختن بتن از جمله مصالح قالب بندی آن است که برای شکل دادن بتن مورد استفاده قرار می گیرد. واین موضوع دربتن ریزی ازاهمیت خاص برخوردار است .
دراین رابطه بررسی منابع تهیه و ذخیره سازی انواع مختلف آن از قبیل چوب وتخته ،صفحات فلزی ( قالبهای فلزی ) بولت با پیچ ومهره ،سیم نجاری ،چهارتراش ، میخ جک ، شمع ، وداربست ونظایر آنها وقراردادن آنها درانبارهای سرپوشیده مناسب ضروری می باشد.
ذخیره سازی انواع دیگر مصالح مودنیازساختمانی ازقبیل آجر بلوک ،گچ آهن ،خاک ،لوله ،ابزار آلات ونظایرآن با توجه به نیاز پروژه در محلهای مناسب وپیش بینی انبارهای موردنیاز آنها نیزازدیگر موارد تهیه و تدارک مصالح لازم می باشد.
مرحله پنجم : تجهیزات وماشین آلات
تجهیزات وماشی آلات هرکارگاه با توجه به نوع پروژه ازنظر سازه و حجم عملیات آن با درنظرگرفتن شرایط کارگاه وامکانات تعیین می شود. دراین رابطه با توجه به مشخصات کارگاههای بتنی که تجهیزات وماشین آلات آن ازاهمیت بیشتری برخوردار است. به برسی آن می پردازیم .
درحقیقت قسمت اعظم ماشین آلات لازم در کارگاههای بتنی با توجه به بررسیهای لازم انجام شده مرحله قبلی درمورد تدارک مصالح تامین می شود. وقسمت دیگر تجهیزات وماشین آلات با مختصر تفاوتی برحسب نوع پروژه دراکثر پروژه های بزرگ مورد نیاز می باشد.
بخش اول دررابطه با ماشی آلاتی است که به تهیه شن وماسه ارتباط دارد و چنانچه گفتیم درصورت عدم دسترسی دراین فصل به ارزیابی بخش های مرتبط بارشته ها علمی خودپرداخته وضمن اینکه کارهای انجام شده درمدت کار آموزی وبرنامه های آینده پروژه رااز نظرمی گذرانیم درطی مدتی که مشغول گذراندن کار آموزی بودم کارهای زیرانجام گرفت اجرای سقف تیرچه وبلوک ،اجرای طاق ضربی و شیب بندی سرویس های بهداشتی ـ عایق کاری کف سرویس های بهداشتی ـ بندکششی دیوار ها ـ قرنیز روی دیوارهای محوطه – گچ خاک – سنگ کاری حاشیه راهروها وکلاس ها ـ موزاییک کاری ـ کاشی کاری – نصب در و پنجره وتخته سیاه ها – دیوار جان پناه پشت بام ـ حفر چاههای فاضلاب ولوله کشی فاضلاب شروع اجرای محوطه سازی وغیره ـ کارهای آینده نیز شامل سفیدکاری ادامه عملیات محوطه سازی – لوله کشی آب ـ برق کشی وتجهیز کارگاه .
وظایف ما در محل کار آموزی همکاری وانجام بعضی کارهایی که در توان ما بود مثلا من به شخصه،نصب درب و پنجره وجوشکاری آنها و ساخت کلاف تخته سیاه از پروفیل فلزی ونصب آنها وهمچنین متر وبرآورد میزان بلوک مصرفی برای سقف جهت سفارش دادن ،تعیین اختلاف سطح محوطه با شلنگ تراز برای محوطه سازی و…را انجام دادم در بین کارهایی که درمدت کارآموزی انجام دادیم بیش از همه اجرای سقف وبتن ریزی آن مرتبط با رشته ما بود که در این باره توضیحاتی کامل ارائه میگردد.
همان طور که میدانیم مقاومت بتن در برابر نیروهای فشاری بسیار خوب ودر برابر نیروهای کششی خیلی کم است .از این رو در قطعه های بتن مسلح ،نیروهای کششی ،به طور عمده توسط فولاد تحمل می شوند .بنابراین در مورد تیرهای تحت خمش ودالها سعی میشود که قسمتی از بتن که در منطقه تحت کشش واقع است حذف شود ،این عمل به ویژه برای کاهش وزن مرده سقف دارای اهمیت بوده ودر عمل منجر به طرح دالهای مجوف یا پشت بند و مانند آن گردیده است .
دالهای با پشت بند را می توان بصورت مجموعه ای متشکل از تیر های موازی به مقطع Tدر نظر گرفت. که در هر تیر ،فولاد پوششی در پایین جان تیر قرار دارد.آشکارا که قالب بندی با پشت بند نسبت به دال مسطح هزینه ودقت بیشتری می طلبد وهمچنین جاگذاری درست فولادهای کشش سطی درداخل قالب ورعایت پوشش حداقل این فولاد ها ،نیاز به دقت بیشتری دارد .
فن تیر چه وبلوک ، تلفیق دو روش ساختی وبتن ریزی درمحل است که دراین روش ، فولادهای کششی وبرشی یا عرضی وپوششی بتنی فولادهای اصلی ، بصورت تیرچه های پی ساخته درکارخانه تولید می شوند. درکارگاه ،پس از قراردادن تیرچه ها به فاصله معین وشمع بندی زیر یترچه ها ، بلوک ها رابین دو تیرچه مجاور قرار داده و سپس بتن ریزی می کنند بطوریکه حداقل ضخامت بتن درروی بلوک ، پنج سانتی متر باشدبرای اینکه تصویر نسبتا جامعی از مزایای سقف تیر چه و بلوک داشته باشد درزیر بطور خلاصه ، مهمترین ویژگیهای این نوع سقف درمقایسه یا سقف تیر آهن - طاق ضربی ودال بتونی یکپارچه آورده می شود.
1- بعلت مصرف بلوکهای توخالی وحذف بتن منطقه کشش درمصرف بتن ،صرفه جویی بسیار زیادی می شود.
2- بعلت کم بودن وزن متوسط سقف وزیاد بودن ضخامت سقف درمقایسه بادال بتن مسطح، ازمصرف فولاد کاسته می شود.
3- بعلت تولید تیرچه وبلوکه درکارخانه ها ، نیروی انسانی کمی مورد نیاز است .
4- وزن تیرچه کم است ودرساختمانها با طبقات کم نیاز به جرثقیل نیست .
5- بعلت پیش ساخته بودن تیرچه وبلوک،نصب سقف بسیار آسان و سریع وبه کارگران خیلی ماهر نیاز نیست .
6- قالب بندی زیر سقف به سمع بندی ونصب جچهار تراش در فاصله های معین جهت تامین تیکه گاههای موقت تیرچه ها محدود می شود .
7-بعلت توخالی بودن بلوکها . سقف عایق حرارت است .
8-بطوریکپارچه بتن ریزی می شود ودریتن کمتری نسبت به سقف های بتون آرمه معولی مورد نیاز است . برای مثال برای سقف معمولی با ضخامت 14سانتی متر ،140لیتر بتن در هر متر مربع مورد نیاز است . درسقف اجرا شده با تیرچه بلوک این مقدار به دود متوسط 60لیتر کاهش می یابد .
9- بعلت مسطح بودن زیر سقف ضخامت نازک کاری به حداقل می رسد ودرنتیجه ، با مرده سقف کاهش می یابد . .درمصرف گچ صرفه جویی می شود.
10- بعلت سطح یکنواخت بالای سقف ، برای فرش موزائیک به ملات کمتری نیاز است
باتوجه به مصرف کم فولاد ، ازنظر اقتصادی بسیار مناسب است .
مقاومت سقف اجرا شده با تیرچه وبلوک در برابر نیروهای افقی وزلزله ، بسیار خوب است . ازنظر اجرایی ، سرعت عمل بیشتری دارد وبه کارهای پر هزینه ووقت گیر کارگاهی نیازی نیست .
11- بعلت پیش ساخته بودن تیرچه وکنترل دقیق پوشش میلگرد کششی در کارخانه مقاومت سقف حاصل در برابر آتش سوزی خوب است .
حال به بررسی اجزای تشکیل دهنده سقف تیرچه وبلوک می پردازیم .
سقف اجرا شده با تیرچه بلوک از انواع سقف های با پشت بند بتونی ست که تحمل فشار به بتن بالایی واگذار می گردد . وکشش توسط میلگردهای کششی تیرچه ( میلگردهای تحتانی تیرچه ) تحمل می شود. برای پر کردن فاصله تیرچه ها از عناصر گوناگون مانند آجرهای تو خالی . بلوکه های بتنی وحتی پلاستیک استفاده می شود ولی این عناصر پرکننده د رسقف تحمل نیرو نمی کنند . بنابراین سقف تیرچه بلوک ازاجزای اصلی زیرتشکیل می شود .
1- تیرچه
2- بلوک
3- میلگردحرارت وافت ومیلگرد سقفی
4- بتون پوششی
تیرچه :
عنصر پیش ساخته ای است متشکل از بتن و فولاد به مقع تقریبی T که در دو نوع تیرچه خرپایی و تیرچه پیش تنیده تولید می شود.
تیرچه پیش ساخته خر پایی : از خرپایی فولادی وپاشنه بتنی متشکل شده است . ودروصرتی که دارای قالب سفالی باشد تیرچه کف درا نامیده می شود .
تیرچه پیش ساخته خرپایی از اجزاء زیر تشکیل می شود.
1- عضوکشی
2- میلگرد عرضی
3- میلگردبالایی
4-بتن پاشنه تیرچه
5- میلگرد کمکی اتصالی
الف ) عضو کششی
حداقل تعداد میلگرد کشش دو عدد بوده وسطح مقطع میلگردهای کشش سطحی از طریق محاسبه تعیین می شود. برای صفه جویی درمصرف فولاد وپیوستگی بهتر آن بایستی معمولا از میلگرد آجدار بعنوان عضئ کششی استفاده می وشد. حداکثر سطح مقطع میلگردی کشش سطحی بستگی به نوع فولاد وبتن مصرفی دارد . درصورت استفاده از میلگردهای کششی به تعداد بیش از دوعدد ، دو میلگردهی طولی با ید درسرتاسر طول تیرچه ادامه یابند . ولی طول موردنیاز بقیه میلگردهای رامی توان از طریق محاسبه بدست آورد . درمقطعی که نیاز نیست قطع نمود.
ب ) میلگردهای عرضی
این میلگردهای جهت اهداف زیردرتیرچه مصرف می شوند.
1- جهت مقاومت تیرچه در هنگام حمل ونقل 2- تامین مقاومت لازم جهت تحمل بارلوک وبتن پوششی در بین تکیه گاههای موقت پیش ازرسیدن به مقاومت نهایی بتن 3- تامین پیوستگی لازم بین تیرچه وبتن پوششی 4- تامین مقاومت بر شی مورد نیاز تیرچه دربعضی ازانواع تیرچه ها ، بجای میلگردهای عرضی ،ازورق خمکاری شده یاتمسه استفاده می شود ولی متداولترین نوع خرپااز میلگردساخته می شود.
ج ) میلگردبالایی
ازاین میلگرد بمنظور تحمل نیروی فشاری خرپا درمرحله اول کار است درمرحله بعداگر میلگرد بالایی درضخمات بتن پوششی وبالاتر از سطح بلوک ها قرارگیرد. درنقش فولاد افت حرارتی سقف عمل می کند. و درصورتی که پایین تر از سطح بلوک ها قرارگیرد. نقشی نخواهدداشت .
د) بتن پاشنه تیرچه پیش ساخته
برای تامین تیکه گاه بلوک هاونیز برای پرهیزاز قالب بندی قسمت زیرین جان تیر T درموقع اجاروبتن پاشنه تیرچه درکارخانه ریخته می شود. حین دیگر این عمل این است که بعلت فراهم بودن شرایط بهتراجرادرکارخانه ، پوشش آرماتورهای کشش بصورت مطمئن تری تامین می گردد. این پوشش درمقاومت سقف دربرابر آتش سوزی اثر بسزایی دارد. برای اجرای این پاشنه ابتدا خرپا رادرداخل قالب فلزی ویا سفالی قرار می دهند. آنگاه بتن باعیار400یا 450 کیلوگرم سیمان درتر مکعب ومصالح سنگی ریزدانه تهیه نموده وقالب را ازاین بتن پرکرده وویبره می نمایند اگر قالب فلزی باشند. بعد ازسخت شدن بتن آن را ازقالب جداکرده وچند روزی درحوضچه های آب قرار می دهند. ولی اگر قالب سفالی باشد. بهتر است همواره همراه بتن است. باعث می شود. که آب بتن رابمکدوباعث پوکی بتن شود ولی چه قالب فلزی باشد یا سفالی همواره همراه بتن است باعث می شودکه آب بتن رابمکد وباعث پوکی بتن شود. ولی چه قالب فلزی باشد یا سفالی باید تیرچه مدتی در حوضچه های آب باشد وبعد وارد بازار شود.
ح) میلگرد کمکی اتصال
این میلگرد ، بمنظور مهارکردن میلگردهای کششی وامکان استقرار بیش از دو میلگرد کششی درپاشنه تیرچه بکاربرده می شود. قطر میلگردهای کمکی اتصال 6میلی متر وطول آنها درحدود فاصله میلگردهای کشش سطحی است وفواصل میلگردهای کمکی اتصال از هم در حدود40تا100 سانتی متر از یکدیگر است .
بلوک :
از بلوک بعنوان قالب همیشگی یا قالبی که پس از اجرا باقی می ماند،برای قالب بندی زیر بتن پوششی استفاده می شودقسمت زیرین بلوک جهت تامین سطحی مسطح برای انجام کارنازک کاری تعبیه می گردد. بلوک ها در محاسبات مقاوما سقف به حساب نمی آیند واساسا به منزله قالب هایی هستند که باید نیروهای اجرایی پیش ازبتن ریزی سقف راتحمل نمایندمثلا دررویسقف پیش ساخته ازبتن ریزی ، تحمل نیروهای حاصل ازرد شدن چرخ فرغون راداشته باشند.
بلوک های توخالی معمولا از مواد مختلفی تویلد می شوند. مانند 1- بتن بامصالح سنگی 2- بتنبا مصالحسبک وزن 3- سفال 4 – مصالح چوبی یامقوایی 5- یونولیت .
دربعضی موارد . از قالبهای قابل حمل نیز استفاده می شود که د راین نوع سقف محل بلوک خالی است . این سقف ها جزء سقف های تیرچه بلوک نیستند.
مواد تشکیل دهنده بلوک نباید روی بتن اثر شیمیایی داشته باشند. ارتفاع وطول بلوک ، تابع ضخامت کل سقف وفاصله تیرچه ها از هم است . عرض بلوک معمولا 20تا25سانتی متر است . تیغه های دوطرف بلوک جهت جابه جایی بهتر بتن در بین دوبلوک ( جان تیر ) بشکل شیب دار طراحی می گردند وزن بلوک باید طوری باشد که به آسانی بادست درروی سقف جابه جا گردد.وحداکثر از 20کیلوگرم بیشتر نشودمعمولا وزن بلوک سفالی 7 کیلوگرم ووزن بلوک های بتنی با مصالح رودخانه ای 11تا17کیلوگرم است . نکته ای که بهتر است درموردبلوک های بتنی وسفالی رعایت شود.این است که اگر ازتیرچه باقالب سفالی استفاده می شود. بهتراست که ازبلوک سفالی نیز استفاده گردد. زیرا بعلت هماهنگ بودن مصالح بعداز سفید کاری روی سقف ایجادسایه نمی نمایند خصوصیت یک سفال خوب این است که باید عاری از ترک ودانه های آهکی باشد. ورنگ آن یکنواخت بوده وبطور یکسان پخته شده باشد. سطوح بلوک سفالی باید صاف وعاری از انحنا وخمیدیگی ودارای لبه های تیز ومستقیم بوده و بافت زیر ومتراکم داشته باشند. وهمچنین سطح خارجی بلوک ،به جهت ایجاد چسبندگی لازم به بتن باایی وهمچنین به نازک کاری زیر سقف شیار دار می باشد.
میلگردهای افت حرارت
بعداز اتمام سقف وگذاشتن. کلیه آهنها یک سری میلگرد. در جهت عمود برمیلگردهای بالای تیرچه وروی بلوک ها به فاصله حداکثر5/2 سانتی متر ازیکدیگرقرار می گیرند. که این امر برای مقابله با تنش های متفرقه دربتن پوششی وبه منظور جذب تنش های ناشی ازافت وتغییرحرارت منظور می شود.
میلگرد ممان منفی
درمحل تکیه گاههای تیرچه ممانی ( اندازه حرکت ) ایجادمی شود که اندازه آن برابربا نیروضربدر فاصله تا تکیه گاه است که این ممان باید بوسیله میلگردهای تحمل شود. به این لحاظ اگردوعدد تیره به یک تیرختم شود. میلگردهای بالایی تیرچه ها رابوسیله میلگردی که قطراین میلگرد. توسط محاسبات بدست می آید. بهم وصل می کنیم. درآخرین قسمتی که تیرچه برروی تیرقرارمی گیرد. میلگرد را خم کرده وقسمت خم را داخل آهنهای تیرقرارداده وقسمت مستقیم راروی آهن فوقانی تیرچه گذاشته وچند بتن پوششی .
پس از چیدن تیرچه وبلوک وبستن آرماتورهای تیرها وبستن میلگردهای ممان منفی ومیلگردهای حرارتی اقدام به بتن ریزی می نمایم . قبلا ازبتن ریزی باید. یکبار دیگر کلیه آماتورهای تیرها و آرماتورهای سقف کنترل شده ومخصوصا فاصله آنها ازیکدیگر واتصال آنهابه همدیگر بازدید شود. بهتراست برنامه ریزی طوری انجام شود. که کلیه بتن سقف دریک روزریخته شود. اگر بعللی این کار ممکن نشد. باید محل قطع بتن باقطر مهندسی محاسبه باشد. محل قطع بتن بهتر است روی بلوک ها باشد. نه روی تیرها وشاه تیرها باید دقت شود. که فاصله بین بلوک ها که تیرچه قرار دارد. از بتن کاملاپر شود.ضخامت بتن روی سقف باید یکنواخت بوده وباید در ضمن بتن ریزی وقبل از آنکه بتن کاملا سخت شود.روی آن بوسیله ماله کشی تخت گردد.
حمل ونقل وانبار کردن تیرچه :
حمل ونقل وانبار کردن تیرچه باید بادقت انجام شود زیرا دراثر کوچکترین بی احتیاطی درموقع حمل ونقل ویا انبارکردن آنها ،ممکن است تیرچه شکسته ویاترک بخورد ودرموقع نصب نیز ترکها مشاهده نشده ودردراز مدت موجب خصارت جبران ناپذیری شود. درموقع حمل ونقل بهتراست از میلگردهای بالایی بعنوان دستگیره استفاده شود. وبهتر است. بوسیله دو نفر کارگردوسرتیرچه گرفته شودوبطوریکه اگرتقریبا طول تیرچه رابا نمایش دهیم تیره ازمحل ازدو سر تیرچه گرفته شود بطوریکه فاصله دوکارگر از هم باشد درموقع ابنارکردن تیرچه بایدآن را کاملا مسطح نموده و انها رادرکنار هم قراردهیم آنگاه روی تیرچه های ردیف اول را حداکثر بفاصله یک متر به یک متر چوب چهارتراش قرارداده وتیرچه ردیف بعد راروی آن قرار می دهیم . باید دقت شود که کلیه چهارتراش های هرردیف دریک محور واقع شود. وفاصله تخته های کنار تالبه تیرچه بیش از20-50سانتی متر نباشد. بدین طریق می توان حداکثر تا6ردیف تیرچه راروی هم انبار نمود. بهتر است تیرچه های هم طول با هم انبار شود زیرا دراین صورت درموقع استفاده ازجابه جایی بیهوده آن جلوگیری می شود.
اجرای سقفهای تیرچه وبلوک
قبل از هراقدامی باید دقت نمود که ترک خوردگی ویا شکستگی درتیرچه موجود نباشد. بعداز ایجاد تکیه گاههای موقت تیرچه ها راروی تیرهای اصلی قرار می دهند. که این تیرها یا فلزی هستند ویا بتنی ویا آجری . سپس برای حفظ فاصله تیرچه ها از هم یک بلوک رادرابتدا ویک بلوک رادرانتهای آن قرار می دهند. آنگاه قالب بندی وشمع بندی بوسیله چهارتراش هاعمود برجهت تیرچه انجام می شودکه درمورد تیرچه های درحدود دهانه به طرف بالا درنظرمی گیرند. تاسپس از بارگذاری خیرحاصل ازوزن آن که به سمت پایین است حذف شده وسقف مسطح گردد.
بطورکلی .چهارتراش ها وشمع ا باید طوری نصب شوند. که بتوانند درمقابل نیروهای وارده مقاومت نمایند برای این منظور دراجرای تکیه گاههای موقت وجمع آوری آن ،نکته های زیرباید رعایت شود.
1- درصورتی که شمع ها روی زمین تکیه داده شده باشند. باید مطمئن بود که زمین زیرشمع بعلت دستی بودن خاک یاجذب رطوبت بعدی نشست نکند. بطورکلی درصورت سست بودن زمین ،باید باافزایش تکیه گاه شمع ها وجلوگیری از نمناک شدن زمین ،از نشست جلوگیری کرد.
2- چنانچه تکیه گاههای موقت نیزباید از حصول مقاومت کافی سقف موردنظر ،جهت تحمل درصورتی که باززنده سقف کمتراز350کیلوگرم برمتر مربع وطول دهانه بیشتراز 4متر باشد برای جلوگیری ازپیچش تیرهای T وبرای توزیع یکنواخت بارروی سقف تیرچه وبلوک وهمچنین درمحله هایی که بارمنفرد موجود باشد. یک کلاف میانی بتنی که جهت آن عمود بر جهت تیرچه ها ست در سقف تعبیه می شودبرای اجرای آن در وسط دهانه بین بلوک ها فاصله حداقل 2میلی گرد یکی بالا و یکی پایین قرارمی دهند. میلگرد بالارابه میلگردبالایی تیرچه ومیلگردپایین راهم به آهنهای مارپیچ تیرچه متصل می نمایند. واین فضا بعداز آنکه بوسیله بتن پرشور مانند تیری عمودی بر تیرچه ها قرار گرفته ودربرابر نیروهای فوق مقاومت خواهد کرد . برای بارهای زنده بالاتر از 350کیلوگرم برمترمربع وبرای دهانه های بیش از 6متر دو عدد کلاف میانی بافاصله های مساوی درنظرمی گیرند..
تعبیه سوراخ درسقف
برای عبور کانالهای تاسیساتی نظیر کانال کولر ،کانالهای فاضلاب وغیره باید حتی لمکان سعی شود.که عرض کانالها ازیک بلوک تجاوز نکند برای این امر کافی است که پیش از بتن ریزی (دال بالایی ) در محل سوراخ جعبه ای چوبی قرارداده ودوران بتن ریخته شود پس از گرفتن بتن قالب را خارج می نماییم نانچه عرض سوراخ ازفاصله بین دوتیر چه بیشتر باشد باید تیرچه مربو به آن قسمت را قطع کرد ومیلگردهای تیرچه رابوسیله اطراف تحمل می نمایند. میلگردهای آرماتور های عرضی باید دقیقا محاسبه شده وطبق نقشه اجراگردد.
بعدازبلوک چینی باید میلگردهای ممان منفی گذاشته شده واین میلگردها که دوتیرچه مقابل رابه همدیگر متصل می نمایند. بایدبه میلگردفوقانی تیرچه محاسبه شود. بایددقت شودکه تیرچه های هانه مجاور حتما مقابل همدیگر قرار گیرند. تابستن نیلکردهای ممان منفی به سهولت امکان پذیر شود. چنانچه اجبارا تیرچه ها مقابل همدیگر واقع نشوند. بایدبرای هر تیرچه میلگرد ممان منفی جداگانه درنظرگرفت بطوریکه نیمی از آن میلگرد روی تیرچه ونیم دیگر آن داخل بتن سقف قرار گیرد.
سقف های طره ای ( کنسول )
درمواردی که احتیاج به طره ( کنسول ) می باشد بهتر است که طول کنسول بیشتراز 4/1را دهانه سقف مجاور آن نباشد ، سقف تیرچه وبلوک طره ای را می توان به دو صورت اجرا کرد. درحالت اول تنها تیرهای اصلی ( بتنی یافلزی ) بصورت طره است. ودوانتهای تیرچه براین تیرهای طره ای قراردارند. دراین صورت ، تیرچه باتیرچه سقف های معمولی فرق ندارد. ومسائل اجرا ومحاسبه آن وجه تمایز نخواهد داشت.
درحالت دوم معمولا تیرچه ها بصورت یکسره است وآن قسمت که درخارج تکیه گاه واقع است. بشکل طره عمل می کند. دراین حالت مطابق شکل باید کلاف لبه درانتهای سقف طره ای اجرا شود. ، سپس برخلاف سقف های معمولی ناحیه کشش مقطع تیر T دربال وناحیه فشاری درجان تیرقرار خواهدداشت. بنابراین باید آرماتورهای کششی دربال قرار داده شود. لازم است یادآوری شودکه نسبت ضخامت سقف طره ای به طول آزاد آن نباید کمتراز 10/1 باشد بعداز کارگذاری تیرچه وبلوک ها باید میلگردهای ممان منی را قرارداد باید دقت کرد . که کلیه بارهای این قسمت بوسیله همین میلگردهای حرارتی کارگذاشته شود. که این میلگردها برای توزیع باروجلوگیری ازترک خوردن بتن سقف دراثر تغییر حجم بتن دراثر تغییرات مورداستفاده قرار می گیرد.
درمورداجرای سقف درفصل سوم توضیحات بیشتری ارائه شده است .
جزئیات بتن پوششی سقف تیرچه بلوک
بعلت پیشرفت ساختمانهای بتنی در اغلب کشورها آزمایشگاهها وانستیتوهابتن بطور مداوم مشغول آزمایشات مکررروی انواع واقشام سازه های بتنی می باشند که نتیجه این آزمایشات بصورت نشریه هایی بنام آیین نامه بتن در دسترس قراردارد.
بتن :
سنگی است مصنوعی که از مواد سنگی ( شن ماسه ) آب وسیمان تشکیل شده وبعلت روانی شکل قالب خود درمی آید .
مصالح سنگی که دربتن استفاده می شود. شن وماسه می باشد. که درحدود 80درصد حجم بتن را تشکیل می دهد . قسمت اعظم مقاومت بتن بستگی به مقاومت شن وماسه دارددرنتیجه باید درانتخاب معادن شن وماسه جهت بتن ریزی های بزرگ نهایت دقت را بعمل آورد.
شن وماسه موردنیاز در بتن معمولا یا رودخانه ای هستند یعنی ازبستر رودخانه جمع آوری می شوند. که معمولا گردگوشه هستند ویه همین خاطر براحتی درهنگام بتن ریزی روی هم جابه جا می شوند. ویا باخردکردن سنگهای بزرگ تولید می شوند. که اینگونه مصالح گردگوشه نبوده بلکه تیز گوشه یوده و سطح ناصاف دارند که این خود اصطکاک داخلی قطعه رابالا برده وموجب مقاومت بیشتر قطعه می شود. دربتن مصالح دیگری مانند پوکه معدن یاسنگ آتشفشانی متخلخل که معروف به مصالح سبک است استفاده می شود. ویا سایر مصالح که درحیطه کا رسقف های تیرچه وبلوک نیست.
مسائل مهم دیگری که د رمقاومت بتن تاثیردارد . دانه بندی شن وماسه هستند یعنی اینکه چه مقدار دانه ها ریز دانه هستند تا فضای خالی بین دانه ها درشت تررا پرنموده وجسمی توپر و محکم بدست آید بطورگلی می توان گفت که هرقدر شکل دانه به کره نزدیک تر باشد برای مصرف دربتن مناسب تر می باشد . وجوددانه های دراز ویا صفحه ای شکل در بتن مناسب نیست زیرااین دانه ها زودتر از سایر دانه ها می شکند بایددقت داشت که درشن وماسه راگفت و مانع تماس مستقیم سیمان ودانه ها راگرفته وباعث چسبیدن انها به یکدیگر می شود. بنابراین هرچه دانها ریزترباشند. به دلیل افزایش سطح تماس مصرف سیمان افزایش می یابد .
آب در بتن داری سه نقش عمده است 1- سیمان درمجاورت آب شروع به فعالیت میکند . 2 – آب سطح دانه های سنگی راتر می کند وباعث افزایش لغزش روی هم می می شود 3- آب باعث روان کردن بتن می شود.
بدیهی است فقط آب قسمت اول دربتن باقی می ماند وآب در قسمت دیگر به مرورتبخیرمی شود وجای ان بصورت فضای خالی که بصورت تارهای موئین است باقی می ماند که این خود باعث پوکی بتن شده وباعث ضعف قطعه بتنی می شود. به همین دلیل باید به مقدار آب مصرفی توجه داشت وهمچینن به میزان آب موجوددرشن وماسه یعنی همان رطوبت آنها آبی که دربتن مصرف می شودآب آشامیدنی است زیرا هرنوع ناخالصی درآب بررروی مقاومت بتن تاثیرمی گذارد .
سیمان :
سیمان واژه لاتینی است که از کلمه « سمنت » گرفته شده ومعنی آن خرده سنگ می باشدکه یک ماده چسبنده است و بهترین نوع آن ، سیمان پرتلند است که خود پنج نوع دارد.
نسبت اختلاط اجزاء بتن
منظورازنسبت اختلاط اجزای بتن ان ست که نسبت مناسبی برای شن وماسه بدست آورد تادانه های ریز تر فضای بین دانه های درشت ترراپیداکندوتعیین مقدارلازم آب تابراحتی درقالب جاگرفه ودورمیلگرد هارا احاطه نموده وکلیه فضای خالی را پرکند ودرمجاورت آن فعل وانفعالات شیمیایی سیمان شروع شود. وبالخره تعیین مقدار سیمان مورد لزوم برای بدست آوردن بتن با مقاومت کافی که بتواند بارهای وارده را تحمل نماید رایج ترین نسبت اختلاط اجزاء بتن درایران نسبت حجمی برای شن وماسه و نسبت وزنی برای سیمان می باشد. درتعیین نسبت شن وماسه و /اب بهتر است که به نتایج آزمایشگاهی تکیه شود و آن بدین گونه است که با سیمان ثابت وتغییردادن نسبت های شن وماسه مکعب هایی ازبتن ساخته ومقاومت 28روزه هرمکعب راتعیین کرده و بهترین نسبت اختلاط رابه این شکل تعیین می کنند. حتی المقدور برای ساختن بتن حتی به مقدار کم باید از ماشین های بتن سازی ( بتونیر) استفاده نمود. باید دقت شود زمان مخلوط کردن کلیه دفعات بتن سازی مساوی باشد وتقریبا هربار5/1 دقیقه بعدازاضافه نمودن آخرین جزء بتن به دستگاه فرصت داده شود . تا شن وماسه رامخلوط نماید. بهتراست تمام محتویات دیگ بوسیله دمپر ویاوسایل دیگر به محل بتن ریزی برده شودوازریختن بتن روی زمین خودداری شود چون ممکن است دانه بندی بتن را بهم بزند.
قبل از بتن ریزی باید کلیه تیرچه ها وبلوک ها ومیلگردهای ممان منفی وحرارتی با نقشه ها کنترل شود و همچنین محل بن ریزی باید عاری از خاک وموادزاید باشد. کلیه قسمت ها قالب بندی باید به دقت بازدید شود. ازاستحکام تیرها وقالب ها وشمع ها باید مطمئن شویم زیرا تا چند روز کلیه وزن بتن وتیرچه ها وبلوک ها را همین قالب ها تحمل می کنند. واگرنقطه ضعفی درآن باشد. که نتواند باربتن را تحمل نماید ودرموقع بتن ریزی شکسته وفروریزد ضررهای مالی بزرگی بکاروارد خواهدشد. اگرقالب ها چوبی باشند. بایدقالب روغن کاری شود. تاموقع بازکردن قالب ها براحتی ازبتن جدا شود. وعلاوه بر آن قالب روغن کاری شده آب بتن را نمی مکد . بهتر است از قسمتی که به مرکز تهیه بتن نزدیک تر است شروع به بتن ریزی کرد ودردالها وسقف ب
تعاریف مختلفی از شخصیت ارائه شده است که هر یک بر وجهی از شخصیت تأکید کردهاند. هیلگارد (Hilgard) شخصیت را «الگوهای رفتار و شیوههای تفکر که نحوه سازگاری شخص را با محیط تعیین میکند» تعریف کرده است در حالی که برخی دیگر «شخصیت» را به ویژگیهای «پایدار فرد» نسبت داده و آن را بصورت «مجموعه ویژگیهایی که با ثبات و پایداری داشتن مشخص هستند و باعث پیش بینی رفتار فرد میشوند» تعریف میکنند.
شخصیت (Personality) از ریشه لاتین (Persona) که به معنی «نقاب و ماسک» است گرفته شده است و اشاره به ماسک و نقابی دارد که بازیگران یونان و روم قدیم بر چهره میگذاشتند و این تعبیر تلویحا به این موضوع اشاره دارد که «شخصیت هر فرد ماسکی است که او بر چهره خود میزند تا وجه تمایز (تفاوت) او از دیگران باشد».
شخصیت به همه خصلتها و ویژگیهایی اطلاق میشود که معرف رفتار یک شخص است، از جمله میتوان این خصلتها را شامل اندیشه ، احساسات ، ادراک شخص از خود ، وجهه نظرها ، طرز فکر و بسیاری عادات دانست. اصطلاح ویژگی شخصیتی به جنبه خاصی از کل شخصیت آدمی اطلاق میشود.
نگاه اجمالی
شخصیت یک «مفهوم انتزاعی» است، یعنی آن چیزی مثل انرژی در فیزیک است که قابل مشاهده نیست، بلکه آن از طریق ترکیب رفتار (Behavior) ، افکار (Thoughts) ، انگیزش (Motivation) ، هیجان (Emotion) و … استنباط میشود. شخصیت باعث تفاوت (Difference) کل افراد (انسانها) از همدیگر میشود. اما این تفاوتها فقط در بعضی «ویژگیها و خصوصیات» است. به عبارت دیگر افراد در خیلی از ویژگیهای شخصیتی به همدیگر شباهت دارند بنابراین شخصیت را میتوان از این جهت که «چگونه مردم با هم متفاوت هستند؟» و از جهت این که «در چه چیزی به همدیگر شباهت دارند؟» مورد مطالعه قرار داد.
از طرف دیگر «شخصیت» یک موضوع پیچیده است ولی از زمانهای قدیم برای شناخت آن کوششهای فراوانی شده است که برخی از آنها «غیرعملی» ، بعضی دیگر «خرافاتی» و تعداد کمی «علمی و معتبر» هستند. این تنوع در دیدگاهها به تفاوت در«تعریف و نگرش از انسان و ماهیت او» مربوط میشود. هر جامعه برای آنکه بتواند در قالب فرهنگ معینی زندگی کرده ، ارتباط متقابل و موفقیت آمیزی داشته باشد، گونههای شخصیتی خاصی را که با فرهنگش هماهنگی داشته باشد، پرورش میدهد. در حالی که برخی تجربهها بین همه فرهنگها مشترک است، بعید نیست که تجربیات خاص یک فرهنگ در دسترس فرهنگ دیگر نباشد.
شخصیت از دیدگاه مردم
واژه «شخصیت» در زبان روزمره مردم معانی گوناگونی دارد. یکی از معانی آن مربوط به هر نوع «صفت اخلاقی یا برجسته» است که سبب تمایز و برتری فردی نسبت به افراد دیگر میشود مثلا وقتی گفته نمیشود «او با شخصیت است» یعنی «او» فردی با ویژگیهایی است که میتواند افراد دیگر را با «کارآیی و جاذبه اجتماعی خود» تحت تأثیر قرار دهد. در درسهایی که با عنوان «پرورش شخصیت» تبلیغ و دایر میشود، سعی بر این است که به افراد مهارتهای اجتماعی بخصوصی یاد داده ، وضع ظاهر و شیوه سخن گفتن را بهبود بخشند با آنها واکنش مطبوعی در دیگران ایجاد کنند همچنین در برابر این کلمه ، کلمه «بیشخصیت» قرار دارد که به معنی داشتن «ویژگیهای منفی» است که البته به هم دیگران را تحت تأثیر قرار میدهد، اما در جهت منفی.
در اجتماع گاهی به جای این کلمات از مترادف آنها «شخصیت خوب یا بد» صحبت میشود که هر یک ویژگیهایی را میرسانند و گاهی از کلمه شخصیت به منظور توصیف بارزترین ویژگی افراد استفاده میشود مثلا وقتی گفته میشود«او پرخاشگر است» یعنی ویژگی و خصوصیت غالب «او» پرخاشگری است. در کنار این موضوعات گاهی کلمه شخصیت جهت «احترام» به چهرههای مشهور و صاحب صلاحیت «علمی ، اخلاقی یا سیاسی» بکار میرود نظیر «شخصیت سیاسی ، شخصیت مذهبی و شخصیت هنری و …».
شخصیت از دیدگاه روانشناسی
دیدگاه روانشناسی در مورد «شخصیت» چیزی متفاوت از دیدگاههای «مردم و جامعه» است در روانشناسی افراد به گروههای «با شخصیت و بیشخصیت» یا«شخصیت خوب و شخصیت بد» تقسیم نمیشوند؛ بلکه از نظر این علم همه افراد دارای «شخصیت» هستند که باید به صورت «علمی» مورد مطالعه قرار گیرد این دیدگاه به«شخصیت و انسان» باعث پیدایش نظریههای متعددی از جمله : «نظریه روانکاوی کلاسیک (Classical Psychoanaly Theory) ، نظریه روانکاوی نوین (Neopsychoanalytic Theory) ، نظریه انسان گرایی (Humanities Theory) ، نظریه شناختی (Cognitive Theory) ، نظریه یادگیری اجتماعی (Social-learning Theory) و … » در حوزه مطالعه این گرایش از علم روانشناسی شده است.
ماهیت شخصیت و انسان
یکی از جنبههای با اهمیت در «روانشناسی شخصیت» که در «نظریههای شخصیت» منعکس شده است برداشت یا تصوری است که از ماهیت «انسان و شخصیت او» ارائه شده است (یا میشود). این سوالها با ویژگی اصلی انسان ارتباط میکنند و همه مردم (شاعر ، هنرمند ، فیلسوف ، تاجر ، فروشنده و …) همواره به روش به این سوالها پاسخ میدهند؛ بطوری که میتوانیم بازتاب همه جانبه آنها را در «کتابها ، تابلوهای نقاشی ، و در رفتار و گفتارشان» ببینیم و روانشناسی شخصیت و نظریه پردازان این حوزه نیز از آن مستثنی نیستند. این موضوعات را میتوان در جدول زیر خلاصه کرد.
اراده آزاد یا جبرگرایی؟ آیا انسان آگاهانه اعمال خود را جهت می دهد یا بوسیله نیروهای دیگری کنترل میشود؟
وراثت یا محیط؟ آیا انسان بیشتر تحت تأثیر وراثت است یا تحت تأثیر محیط؟
گذشته یا حال؟ آیا شخصیت انسان وقایع و اتفاقات اوائل زندگی شکل میگیرد یا اینکه تحت تأثیر تجربههای دوران بزرگسالی قرار دارد؟
بیهمتایی یا جهان شمولی ؟ آیا شخصیت هر انسان بیهمتاست یا اینکه شخصیت دارای الگوهای کلی خاصی است که با شخصیت بسیاری از افراد انطباق دارد؟
تعادل جویی یا رشد؟ آیا انسان فقط برای حفظ تعادل و توازن رفتاری را انجام میدهد یا او بخاطر میل به رشد و تکامل رفتار را انجام میدهد؟
خوش بینی یا بد بینی؟ آیا انسان اساسا موجودی خوب است یا بد؟
نقش وراثت زیستی در رشد شخصیت
وراثت به منزله مواد خام شخصیت است. این مواد به اشکال مختلف شکل میپذیرند. بعضی از همانندیهای موجود در شخصیت و فرهنگ انسان ناشی از وراثت است، مثلا هر گروه انسانی ، مجموعه نیازها و قابلیتهای زیستی مشترک و یکسانی به ارث میبرد. این نیازها ، شامل اکسیژن ، غذا ، آب ، استراحت ، فعالیت ، خواب ، پرهیز از شرایط هولناک و اجتناب از درد و نظایر آن است.
اهمیت محیط طبیعی در رشد شخصیت
محیط طبیعی نیز بر شخصیت تأثیر میگذارد، زیرا افراد تا حد وسیعی سطح کارآیی خود را که برای حفظ حیاتش ضروری است، از محیط میگیرد واقعیت امر این است که در هر محیط طبیعی ، انواع مختلف شخصیت و فرهنگ ، و در محیطهای طبیعی کاملاً متفاوت ، فرهنگهای مشابهی ملاحظه میشوند.
رابطه فرهنگ و شخصیت
بعضی از تجربههای فرهنگی بین همه افراد انسانی مشترک است. از تجربههای اجتماعی مشترک بین اعضای یک جامعه معین
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 14 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
مقدمه :
اصل برائت که می توان آن را میراث مشترک حقوقی همه ملل مترقی جهان محسوب کرد در یکی دو قرن اخیر و به ویژه پس از جنگ جهانی دوم مورد اقبال و عنایت خاص حقوقدانان و قانونگذاران در حقوق داخلی کشورها ونیز موضوع اعلامیه ها و کنوانسیون ها در سطح منطقه ای و یا بین المللی قرار گرفته است. از مطالعات تاریخی چنین برمی آید که در گذشته های درو و حتی تا یکی دو قرن اخیر، جز در برخی نظامهای حقوقی ( مانند حقوق اسلام ) فرض برائت متهمین ، لااقل در پاره ای از اتهامات ، پذیرفته نبوده و در صورت عدم توانائی شاکی برارائه دلیل کافی علیه متهم اثبات بیگناهی بر عهده خود متهم واگذار می شده است. این امر خطیر در پاره ای از ادوار تاریخی از طریق توسل به اوردالی یا داوری ایزدی که خود ریشه در اعتقادات دوران بت پرستی داشت تحقق می پذیرفت و قضات بر این باور بودند که ایزدان به کمک متهم بیگناه خواهند شنافت و چنین متهمی از آزمون اوردالی روسپید بیرون خواهدآمد. بعنوان مثا لدر منشور حمورابی در مورد اتهام جادوگیری و زنای محصنه سرنوشت دعوی را داوری ایزدی مشخص می کرده است : طبق ماده 132این منشور (هرگاه زن شوهرداری متهم به هم خوابگی با مردی اجنبی شود ولیکن شوهر او را با دیگری همبستر ندیده باشد. زن باید برای اثبات بیگناهی خودیکبار در نهر مقدس غوطه ورشود.)
در ایران باستان داوری ایزدی از طریق توسل به آئین نامه های سی و سه گانه که خود به (ورگرم ) و (ورسرد) تقسم می شده مرسوم بوده است. در اروپای قرون وسطی نیز، بویژه درعصر فرانکها، اوردالی یکی از ادله اثبات بزهکاری یا بیگناهی برخی متهمین متداول بوده ومتهیم که موفق به ارائه دلیل کافی بر بیگناهی خود نمی شد در مواردی ناگزیر از تن دادن به آزمایش آهن تفته ، شیره گیاهان سمی وامثال آن می گردید. در مجموعه قوانین مربوط به امر قضاء هندوان که به (قوانین قضائی مانو) معروف است چنین آمده است : (سوگند راست ، کسی راست که آتش او را نسوزاند و آب او را فرو نبرد و در برگیرد(روی آب بماند) و آسیبی بدو نرسد.)
ملاحظه می گردد که برائت متهم به گونه ای ک در عصر حاضر ملحوظ اس مدنظر قانونگذاران در ادوار گذشته نبوده است و با آنکه در حقوق رم و به دستور آنتونیوس مقرر گردید که (در موارد شک و تردید نسبت به مجرم بودن متهم ، به سود او باید قضاوت شود وهر کس مادام که گناه او ثابت نشده بیگناه است ) ، دادگاههای قرون وسطائی در عمل با بی اعتنائی خاص خود با آن بخرودر کردند و در عمل اصل مجرمیت را جایگزین اصل برائت نمودند!
جنگ جهانی دوم و اشغال اروپا توسط آلمان نازی و در بندکردن میهن پرستان و از جمله حقوقدانان و قضات سبب شد که پس از خاتمه جنگ نسبت به اصل برائت که در اعلامیه حقوق بشر 1789 فرانسه بهای لازم به آن داده شده بود، توجه بیشتری مبذول گردد. به ویژه قضات که به علت مقاومت و یا عدم همکاری با اشغالگران به بندنیروهای متجاوز گرفتار و از نزدیک با زندان و محرومیت از حق دفاع آشنا شده بودد به این حقیقت ملموس که علاوه بر بزهکاران واقعی شهر وندان بیگناه نیز ممکن است در مظان اتهامات ناروا قرار گرفته و به سرنوشت تبهکاران دچار شوند پی بردند.
پایان جنگ جهانی دوم در اروای غربی با خاتمه پذیری خود کامگی ها هم زمان شد و توجه مجدد به ارزشهای متعالی وکرامت انسانی ضرورت ایجاد نهاهای حقوقی حمایت گر، به ویژه در سطح بین المللی را ضرور ساخت. در این راستا، توجه به حقوق و آزادیهای فردی در قالب تاکید بر اصل برائت در رسیدگیهای کیفری اهمیت ویژه ای به خود گرفت. هر چند اعلامیه حقوق بشر1789 فرانسه با توجه به دست آوردهای انقلاب کبیر و به تبعیت از حقوق رم ، با عبارت (هرانسانی بیگناه است مگر آنکه بزهکاری او ثابت شود) قبلا ر اصل مذکورتاکید ورزیده بود، با این همه ، اعلامیه جهانی حقوق بشر سازمان ملل متحد در سال 1948 به منظور جلب توجه خاص دولتهای عضو در ماده 11 خود، یا عبارتی مشابه ، ضرورت رعایت اصل برائت را مجددا\" موردتاکید قرارداد. سرانجام کنوانسیون اروپائی حقوق بشرکه کنونسیون صیانت از حقوق بشر و آزادی های اساسی نیز خوانده می شود، با اختصاص بند2 ماده 6 به اعلام اصل برایت و با عبارت (هر فردی که مورد اتهامی قرار گیرد بیگناه فرض می شود مگر اینکه مجرمیتاو به طریق قانونی ثابت گردد) بار دیگر توجه کشورهای اروپائی عضو شورای اروپا وتصویب کننده کنوانسیون و پروتکلهای الحاقی آن را به ضرورت ایجاد شرایط خاص جهت اعمال جهت اعمال اصل مذکور، در سطح منطقه ای ، به خود معطوف داشته است
علیرغم مطالب فوق الذکر همه حقوقدانان ومکتبهای حقوقی چه نسبت به قلمرو شمول آن اتفاق نظر نداشته اند. برخی حوادث تاریخی و به ویژه روی کار آمدن حکومتهای استبدادی و فاشیستی نیز به این گونه برداشتها کمک کرده اند. پس از بررسی اجمالی عقاید مخالفین در بخش اول - بخش دوم را به اداء توضیحات لازمه پیرامون آثار اصل برائت اختصاص خواهیم داد.
بخش نخست - دیدگاههای مخالفین
الف - مکتب اثباتی - در بین مکتبهای علوم جزائی و جرم شناسی اواخر قرن گذشته واوائل قرن حاضر اثباتیون به سرکردگی انریکو فری اصل برائت را مورد انتقاد قرار داده اند. از دیدگاه این دانشمند بدون تردید فرض برائت مبین این امر است که باید به هر شهروندی به دیده احترام بنگریم واو را فردی شرافتمند تلقی نماییم ، اما، در این برداشت نباید راه اغراق پیمود: (آنگاه که متهم در حین ارتکاب جرم دستگیر می شود(جرم مشهود) و یادر مواردی که متهم اقرار به ارتکاب بزه می نماید، فرض برائت دراین گونه موارد دچار خدشه می شود، به عبارت دیگر اصل مذکورنمی تواند در همه موارد دارای ارزش منطقی وحقوقی یکسان باشد. به ویژه هنگامی که با بزهکاران مادرزادی ، حرفه ای و نه احساساتی و اتفاقی مواجه شویم بازهم از ارزش اصل برائت بیشترکاسته می شود.) بدین ترتیب ، از دیدگاه فری ، فرض برائت تنها در مورد مجرمین اتفاقی و آن هم مشروط بر اینکه اقرار به ارتکاب بزه ننموده و در حین ارتکاب جرم مشهود نیز دستگیر نشده باشند می تواند معتبر باشد!
با این همه ، و همانگونه که طرفداران اصل برایت از دیرباز متذکر گردیده اند و به ویژه با توجه به دست آوردهای نوین علوم جنائی و جرم شناسی ، نظر فوق با واقعیات علمی و حقوقی معاصر مغایرت دارد:
اولا\" ضرورت انجام محاکمه ای عادلانه و رعایت اصول دادرسی حتی در جرائم مشهود، در قوانین همه کشورها واز جمله ایران شناخته شده است. اعلامیه جهانی حقوق بشر نیز متعاقبا\" با بکارگیری عبارت (هر متهمی بیگناه فرض می شود ... ) تبعیضی بین متهمین جرم مشهود و غیر آن قائل نشده است. علی هذا، برگزاری محاکمه ای عادلانه و رعایت آئن دادرسی و ضرورت ارائه دلائل کافی به منظور اقناع وجدان قضات حتی در جرائم مشهود نیز بر عهده دادسرا و شکایت نهاده شده است. که این خود حکایت از پذیرش اصل برائت حتی در جرائم مشهود دارد.
ثانیا\" نشریه مجرم مادرزادی بدان گونه که از سوی مکتب اثباتی ، به ویژه فری و لومبروزو، ارائه شده بود از همان اوائل قرن حاضر در مکتب جامعه شناسی فرانسوی به سرکردگی دکترلاکاسانی و امیل دورکیم مردود شناخته شده است ، لاکاسانی از همان نخستین کنگره انتروپولوژی (رم 1885) با اعلام این مطلب که (هرجامعه ای سزاوار مجرمینی است که خود می پروراند.) برداشت جامعه شناختی خود از بزه و بزهکار ونقش محیط اجتماعی در تکوین بزه را جایگزین نظریه بزهکار مادرزادی لومبروزو و فری نمود، به علاوه بای گفت با توجه به دست آوردهای علوم روان شناسی و پزشکی در طول قرن حاضر، عوامل ارتکاب جرم را ناگزیر باید فراسوی ویژگیها و ظواهر جسمانی بزهکاران جستجو نمود.
ثالثا\" در موردبزهکاران حرفه ای وء مرتکبین تکرار جرم نیز نمی توان ، به استناد بزه های ارتکابی قبلی آنان ، اصل برائت را نادیده گرفت : متهم هرقدر هم واجد پیشینه کیفری باشد باز هم امکان ایکه جرم جدید مورد اتهام را مرتکب نشده وفاعل واقعی آن شخص دیگری باشد وجود دارد. سوابق کیفری متهم فقط می توانداز موارد کیفیات مشدده وافزایش میزان مجازات و یا تبدیل نوع ودرجه آن تلقی گردد و این مطلقا\" مقام تعقیب و یا شاکی خصوصی را از ارائه دلیل کافی در مورد اتهام جدید بی نیاز نمی کند. کنوانسیون اروپائی حقوق بشر در بند1 ماه 6 ضرورت انجام محاکمه ای عادلانه ، در هر گونه اتهامی که به هرکس وارد شود، را با این عبارت ملحوظ داشته است : (هرکس حق دارد که به دعوی او عادلانه ، علنی و در مهلتی معقول توسط دادگاهی مستقل و بی طرف که طبق ضوابط قانونی ایجاد شده باشد رسیدگی شود ... )
ب - نگرشی بی طرفانه به متهم در طول داردسی : در بین حقوق دانان لیبرال نیز برخی تحت تاثیر اوضاع و احوال خاص سیاسی نسبت به اصل برائت تشکیک و وضعیتی بی طرفانه در برخورد با متهم از لحاظ قضائی را مدنظر قرار داده اند. به عنون مثال پروفسور ژان کربنید استاد دانشکده حقوق دانشگاه پاریس در گذشته و در سالهای 1930 تحت تاثیر مجازات وقت ایتالیا معتقد بود که انقلابیون فرانسوی ر اعلامیه حقوق بشر1789 و به هنگام اعلام اصل برائت تا حدودی مرتکب بی احتیاطی شده و واقعیات ملموس قضائی را فدای شعراهای انقلابی نموده اند. از دیدگاه این حقوقدان تا هنگامی که رسیدگی کیفری جریان خود را طی می کند، نباید نسبت به بزهکاری یا بیگناهی متهم پیش داوری داشته باشیم : متهم همانا متهم است ، نه بزهکار و نه بی گناه ، به عبارت دیگر از دیدگاه حقوقی نه فرض بزهکاری و نه اصل برائت را باید ملاک عمل خود در اقدامات قضائی قرار دهیم و شایسته است که یک وضعیت حقوقی بیطرف ، به دور از هرگونه پیش داوری تا مشخص شدن نتیجه رسیدگی را در نظر گیریم .
به گونه ای که فوقا\" اشاره ش، چنین برداشتی تحت تاثیرشرایط و جو خاص سیاسی - کیفری سالهای قبل از جنگ دوم جهانی و در دوران تکوین تسلط فاشیسم بر اروپا شکل گرفته است. اماصرف نظر از این جنبه ، آنچه از لحاظ علم یغیر ممکن است ، همانا عدم امکان تصور و تامین وضعیتی بی طرفانه باری متهم در طول رسیدگی کیفری است. چه علاوه بر آنکه چنین برداشتی از اصل برائت می تواند به عنوان سلاحی مناسب وموثر در دست حکومتهای خودکامه قار گیرد و آزادی و حیثیت شهروندان به بهانه کوچکترین اتهامی از آنان سلب و حقوق آنان پایمال گردد، در عمل قبول وضعیت بی طرفانه منجر به پذیرش اصل مجرمیت به جای اصل برائت می گردد که با عقیده خود پرفسور کاربینه نیز مغایرت پیدا می کند. به عبارت دیگر در مواردی که دلیل کافی علیه متهم ، به گونه ای ک منجر به اقناع وجدان قضات گردد، وجود نداشته باشد تکلیف چیست ؟ شک وتردید به نفع جامعه و یا متهم باید تعبیر گردد؟ تردیدی نیست که هرگاه در موارد مذکور شک را به نفع جامعه و علیه متهم تعبیر کنیم ناگزیر به پذیرش اصل مجرمیت تن در داده ایم و هرگاه شک وتردید به سود متهم تعبیر کنیم ناگزیر به پذیرش اصل مجرمیت تن در داده ایم و هرگاه شک وتردید به سود متهم تعبیر شود ووی را به استناد آن از اتهام وارد تبرئه نماییم فرض برائت متهم را پذیرا شده ایم 0 به دیگر سخن ، نفی برائت و پذیرش وضعیتی بی طرفانه به گونه ای که ملاحظه می گردد در نهایت به قبول فرض مجرمیت متهم ، که نقطه فرض برائت است منجر خواهد شد!!
ج - تشکیک نسبت به قلمرو اصل برائت : برخی دیگر از حقوق دانان نه اصل برائت ک عرصه وقلمرو آن را مورد تشکیلک قرار داده اند. از آن جمله می توان به عقیده ابرازی از سوی پرفسور فرانسواکلر اشاره نمود. از دیدگاه این حقوقدان سویسی اصل برائت ناظر به قواعد اثبات دعوی کیفری است منظور از آن این است که قبل از محاکمه و رعایت اصول دادرسی نمی توان با متهم همانند محکوم رفتار کرد.به عبارت دیگر، اصل برائت فقط ناظر بر ضرورت رعایت (حق دفاع متهم ) در طول رسدیگی از سوی مقامات قضائی است و ضرورت تامین (آزادی متهم ) قبل از محاکمه را در بر نمی گیرد و لذا بازداشت متهم در طول تحقیقات مغایرتی با اصل برائت ندارد.
در پاسخ چنین برداشتی طرفداران اصل برائت اظهار می دارند که از مطالعه حواثد تاریخی ای که منجر به اعلام اصل برائت از سوی انقلابیون فرانسوی در سال 1789 گردید به وضوح مبرهن می گردد که جلوگیری از خودکامگیهای افرادمقامات دولتی و حفظ آزادی شهر وندان در مقابل قدرت عمومی دراعلام اصل مذکور مدنظر بوده است. چه ، بگونه ای که می دانیم ، در فرانسه قبل از انقلاب توسل به شاه و درباریان به منظور گسیل داشتن مخالفین خود اعم از سیاسی وعادی به زندان باستیل از طریق فرامین ممهور، به ویژه در دوران سلطنت لوئی شانزدهم ، بسیار متداول بوده است. در این عصر توسل به فرامین ممهور تا آنجا گسترش یافته بود ک مالزرب یکی ازوزراء لوئی شانزده در گزارشی به وی می نویسد: (هر شهروندی که ازمختصر اعتبار و حیثیتی برخوردار باشد برای جبران حتی یک ناسزامراجعه به دستگاه قضائی را دون شان و شخصیت خود تلقی می کند) 0 لذا، انقلابیون فرانسوی پس از تخریب زندان باستیل با اعلام اصل برائت در اعلامیه حقوق بشر، به ویژه بر حفظ آزادی شهروندان وممانعت از سلب آن ، ولو آنکه در مظان اتهام قرار گیرند، نظر داشته اند به علاوه عبارت ( .... در مواردی که جلب افراد ضرور تلقی شود اعمال هرگونه ناملایمت که برای در اختیار داشتن او لازم نباشد باید به سختی به موجب قانون مجازات شود) که در ماده 6 و به دنبال اعلام فرض برائت آمده به وضوح حکایت از علاقه و توجه انقلابیون به ضرورت تامین آزادیهای فردی دارد. تاکید اعلامیه حقوق بشر سازمان ملل متحد بر اصل برایت پس از جنگ دوم جهانی نیز با توجه به تجربیات تلخ ناشی از بازداشتهای دستجمعی و اردوگاههای کار ومرگ دوران فاشیسم در اروپا و تبدیل مقوله (مظنون ) به شدمن عینی و سلب آزادی از شهروندان به استناد نسخه نازی (جنایت محتمل ) به جای مقوله (مظنون به خلاف ) بوده است. با توجه به مطالبی که مذکورافتاد تردیدی باقی نمی ماند که اصل برائت هم ضوررت تامین حق دفاع متهمین وهم آزادی آنان قبل از محاکمه را در بر می گیرد.
کنوانسیون اروپائی حقوق بشر نیز با عنایت به همین نتیجه گیری و پس از اختصاص ماده 5 به مواردی که استثنائا\" امکان بازداشت افراد وجود دارد ماده 6 خود را به بیان ضرورت تامین حق دفاع متهم و چگونگی آن اختصاص داده است .
در حقوق داخلی ، از تلفین اصول سی ودوم وسی وهفتم وسی وهشتم قانون اساسی وضمانت اجراهای پیش بینی شده در قانون آئین دادرسی کیفری (به ویژه مواد24،28،124،125) ومواد48 به بعد قانون تعزیرات ، چنین استنباط می گردد که قانونگزذار ایرانی نیز با اعلام اصل برائت به عنوان یکی از اصول معتبر قانون اساسی بر ضرورت تامین آزادی شهروندان و جلوگیری از سلب آن جز در موارد استثنائی و آن نیز به حکم مقام صلاحیتدار قضائی و بر طبق موازین حقوقی ، از یک سو، و تامین محاکمه ای عادلانه و بی طرفانه وانجام تحقیقات مقدماتی در اسرع وقت و رعایت حق دفاع متهم در طول دادرسی از سوی دیگر، نظر داشته است. بررسی جزئیات برخی ازآثار اصل برائت در فصل بعد ضرورت رعایت هرچه بیشتر این اصل را در زندگی روزمره قضائی برما آشکار می سازد.
بخش دوم - آثار اصل برائت
الف - فرض برائت و حق دفاع متهم : برخی از حقوقدانان حق دفاع را عبارت از حقی دانسته اند که به موجب آن هر فردی که مورد تعقیب قرار گیرد بتواند در محاکم پیش از آنکه مورد حکم قرار گیرد از خود دفاع نماید. بدون شک ، حق متهم به دفاع از خویش در دادگاهها حق دفاع محسوب می گردد، با این همه ، در تعریف فوق حق دفاع در معنی گسترده خود ملحوظ نبوده است. در حال حاضر نه تنها رعایت حقوق متهمین در دادگاهها بلکه ارائه امکانات قضائی لازم به آنان در دادسراها و به ویژه نزد پلیس یا ضابطین دادگستری ، به منظور اثبات بیگناهی خود، مدنظر است و بدین ترتیب می توان گفت که حق دفاع متهم عبارت از مجموع تضامین قانونی وقضائی است که در سطح ملی ، منطقه ای و یا بین المللی برا یافرادی که درمظان ارتکاب بزه قرار گیرند، در سراسر یک رسیدگی کیفری و با هدف اتخاذ تصمیمی عادلانه به دور از اشتباهات قضائی - منظور گردیده است. اصل بیست و چهارم قانون اساسی ایتالیا مصوب 1948 بدون اینه در مقام تعریفی از حق دفاع باشد به اهمیت رعایت آن به عنوان کی از اصول اساسی بشرح زیر تاکید ورزیده است : (دفاع حقی است که نباید در هیچیک از مراحل و درجات رسیدگی به آن خدشه ای وارد گردد.)
در این بخش ، نظر به اهمیت موضوع ، به ویژه تکلیف و شیوه تحصیل دلیل از سوی مقام تعقیب ، و نقش وکیل مدافع در مراحل مختلف رسیدگی مورد بررسی تطبیقی قرار خواهد گرفت .
1- تکلیف مقام تعقیب (دادسرا) به تجصیل وارائه دلیل : نخستین و مهمترین اثر اصل برائت در تکلیف مقام تعقیب به تحصیل و ارائه دلیل و اثبات بزه انتسابی به متهم نهفته است. به گونه ای که می دانیم در یک دعوای کیفری دادستان که به تعبیر ماده 50 قانون اصول تشکیلات عدلیه (وکیل جماعت ) تلقی می گردد مدعی اصلی است و لذا به موجب قاعده البینه علی المدعی (oitaborp tigomucni irotca) ملکف به اثبات بزهکاری متهم در مقابل دادگاه است.به عبارت دیگر متهم تکلیفی براثبات بیگناهی خود ندارد و بر دادسرا، به نمایندگی از سوی جامعه ، و با شاکی خصوصی است که نقض مقررات از سوی متهم را به اثبات رساند. اما باید توجه کرد که شیوه و چگونگی تحصیل دلیل از سوی دادسرا نیز به همان اندازه تکلیف دادسرا به ارائه دلیل واجد اهمیت و هم مسئله آفرین است ، تا آنجا که در بسیاری از کشورها عدم رعایت ضوباط پیش بینی شده به هنگام تحصیل دلیل ازمصادیق بارز تضییع حق دفاع متهم تلقی گردیده و دادگاههای عالی اقدام به ابطال تحقیقات واقدامات قضائی انجام شده نموده اند.
2- چگونگی تحصیل دلیل - نخستین مسئله در ارتباط با شیوه تحصیل دلیل چگونگی برخورد با سکوت متهم پس از احراز هویت و تفهیم اتهام به وی در مرحله تحقیقات مقدماتی است. چه صرف نظر از موارد استثنائی که متهم شخصا\" به مراجع قضائی مراجعه و قا اقرار به بزه واداء توضیحات لازم دادسرا را در انجام وظایف قانونی خود مدد می کند، متهمین دربرخی موارد سکوت اختیارمی کنند و حتی ممکن است با اظهارات دروغین خودسعی بر گمراه کردن ظابطین نمایند ... در پاره ای از موارد نیز متهم با زبان مقامات انتظامی و قضائ آشنائی ندارد، در همه این موارد وموارد مشابه دیگربه گونه ای که ملاحظه می شود جمع آوری دلیل باید طبق ضوابط خاصی صورت پذیرد چه در غیر این صورت عدم رعایت ضوابط قانوین و مخدوش شدن دلائل بدست آمده ممکن است به تحقیقات بعدی نیز تسری یافته وآنها را از درجه اعتبار ساقط کند.
این ضوابط کدامند؟ طبق اصل سی وهشتم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نه تنها سوگند دادن متهم برای وادار کردن وی به اداره مطالب ممنوع است بلکه با عنایت به عبارت مندرج در ماده 125 قانون آئین داردسی کیفری به این شرح : (چنانچه متهم از اداء پاسخ امتناع نماید(در تحقیقات مقدماتی ) امتناع او در صورت جلسه قید می شود) به وضوح این نتیجه حاصل می شود که حق سکوت متهم در نظام قضائی ایران ازدیدگاه قانونی به رسمیت شناخته شده و تضمین شده است .
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 40 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
مقدمه
تجزیه و تحلیل های مالی، یکی از ابزارهای مدیریت مالی است که شامل ارزیابی در شرایط مالی و عملکرد یک شرکت تجاری یک وضعیت و یا حتی اقتصاد آن شرکت و پیش بینی شرایط و عملکرد آینده آن شرکت است. به عبارت دیکر این بدان معنی است که میزان ریسک و بازده مورد نیاز را بررسی می کند.
در یک شرکت بررسی های مالی ممکن است نه تنها برای ارزیابی عملکرد آن شرکت به کار رود بلکه برای ارزیابی قسمتهای مختلف از شرکت، بخشها و خطوط تولید نیز به کار می رود. این تجزیه و تحلیل ها ممکن است هم به صورت دوره ای و زمانی که مورد نیاز است انجام شود تا بتواند نه تنها تصمیمات مالی درست و آگاهانه را تضمین کند. بلکه به عنوان کمکی برای اتخاذ سیاستهای شخصی و سیستم های تشویقی مورد استفاده قرار گیرد. در بیرون از این موسسه، تجزیه و تحلیل های مالی ممکن است برای تعیین ارزش یک مصرف کننده جدید استفاده شود تا به وسیله آن توان منابع را برای شرایط قرارداد بلند مدت و همچنین عملکرد بازاری رقیبان را ارزیابی کنند. موسسات و سرمایه گذرانی که دارای زمان ونظر کارشناسی و یا منبعی که این بررسی های مالی را انجام می دهند نیستند ممکن است خود مبادرت به خرید این تجزیه و تحلیل ها از شرکتهایی که در این زمینه تخصص دارند بکنند چنین شرکتهایی می توانند گزارشاتی از از تجزیه و تحلیل های کاملاً دقیق با جزئیات کامل گرفته تا بررسی های ساده تجاری را انجام دهند.از نظر سهامداران نیز میزان افزایش ثروت چه از طریق افزایش قیمت و ارزش شرکت و چه از طریق سود نقدی حائزاهمیت است. این ارزیابیها از نظر مدیران به لحاظ ارزیابی عملکرد خودشان و سایر بخشها و نیز میزان پاداش صحیحی که به آنها پرداخت میشود و حق مسلم آنها است اهمیت است از نظر دولتها این ارزیابیها برای رسیدن به سه هدف تخصیص بهینه منابع بهعنوان هدف اصلی، توزیع عادلانه درآمد و تثبیت شرایط اقتصادی با مشارکت در فعالیتهای اقتصادی حائزاهمیت است از نظر بانکها و مؤسسات مالی - اعتباری نیز تداوم فعالیت شرکت و ایمان به بقای شرکت برای ارائه وامها و تسهیلات اعطائی از نظر نرخ و میزان حائزاهمیت است. اما آنچه که بیشتراهمیت دارد از دید سرمایهگذاران است، زیرا این قشر حاضر نیستند که در شرکتهای با مخاطره بالا سرمایهگذاری کنند و لذا اگر هم چنانچه این کار را انجام دهند، بهازائ ارزش بیشتر، بازدهی بیشتر مورد انتظار خواهد بود.
صورت های مالی:
صورت های مالی خلاصه ی عملیات تامین مالی و فعالیت های سرمایه گذاری در موسسه (شرکت) است. صورت های مالی باید اطلاعات مفید هم برای سرمایه گذاران و هم برای اعتباردهندگان در تصمیم گیری به اعتبار دادن و سرمایه گذاری و تصمیم های دیگر تهیه کنند.
این مزیت یعنی اینکه سرمایه گذاران و اعتباردهندگان می توانند از صورت های مالی برای پیش بینی، مقایسه و ارزیابی مبلغ یا زمان، عدم قطعی نبودن جریان های نقدی بالقوه (احتمالی) استفاده کنند. به عبارت دیگر صورت های مالی تهیه می کنند. اطلاعات موردنیاز برای ارزیابی درآمدهای آینده یک شرکت و بنابراین جریان های نقدی موردانتظار که از آن درآمدها حاصل می شوند در این درس 4 صورت مالی اصلی را تشریح می کنیم: 1- ترازنامه 2- صورت سود و زیان 3- صورت جریان نقدی 4- صورت صاحبان سهام.
تحلیل صورت های مالی در بخش 6 این کتاب ارائه می شود.
اصول و مفروضات حسابداری:
اطلاعات حسابداری در صورت های مالی توسط مدیریت یک شرکت مطابق یک دسته استانداردها که منشعب می شود از اصول پذیرفته شده حسابداری (GAAP) تهیه می شود.
صورت های مالی یک شرکت که به صورت سهامی عام است باید زیرنظر قانون حداقل به طور سالیانه توسط حسابداران آزاد (حسابدارانی که در استخدام شرکت نمی باشند) حسابرسی شود. در این حسابرسی حسابداران بررسی می کنند صورت های مالی و اطلاعات از آن صورت ها که آماده شده و گواهی شده اند. براساس GAAP وجود دارد افشاء کافی برای هر تغییر در اصول حسابداری الزامی است. صورت های مالی با استفاده از چند مفروضات که اثر می گذارد که چه طور ما استفاده کنیم و تفسیر کنیم اطلاعات مالی را تهیه می شود. معاملات در قیمت تمام شده ثبت می شوند بنابراین ارزش ها نشان داده شده در صورت ها بر اساس قیمت های جایگزینی و قیمت های بازار نمی باشد. ولی اثر بیشتری بر هزینه های اصلی (تعدیلات برای استهلاک در موارد دارایی های استهلاک پذیر) می گذارد.
واحد اندازه گیری دلار می باشد: این به نظر منطقی می رسد تاثیرات تورم، ترکیب شده با عملیات ثبت ارزش ها در بهای تمام شده تاریخی که ممکن است باعث مشکلاتی بشود در استفاده و تفسیر این ارزش ها.
صورت ها برای دوره های زمانی از پیش تعیین شده ثبت می شود. عموماً صورت های مالی برای پوشش یک سال یا قسمتی از سال به صورت سود و زیان و صورت جریان نقد برای دوره ی مالی و ترازنامه و صورت صاحبان سرمایه برای پایان سال ویژه مالی تهیه می شود ولی به خاطر این آخر سال مالی معمولاً انتخاب می شود که منطبق باشد با نقطه ی قانونی سیکل عملیات شرکت. ترازنامه سالیانه و صورت صاحبان سرمایه ممکن است برای یکسال نشان دهد.
صورت های مالی با استفاده از سیستم حسابداری تعهدی و اصل تطابق تهیه می شود:
بیشتر فعالیت های تجاری استفاده می کنند از حسابداری تعهدی تا اینکه سود و درآمد تطابق یابد با زمان تااینکه درآمدها زمانی ثبت شود که کسب شده و هزینه ها زمانی گزارش شود که متحمل شده (به وقوع پیوسته) برای تولید درآمد. نتیجه ی استفاده از حسابداری تعهدی سودی را که گزارش می شود لزوماً منطبق با جریان نقد نمی باشد چون تحلیلگر مالی، جریان های نقدی را مورد تحلیل فوق العاده قرار می دهد. هرکس معمولا باید بفهمد رابطه بین سود گزارش شده و جریانات نقد شرکت را.
یک فرض دیگر فرض تداوم فعالیت می باشد: این فرض که یک واحد تجاری مشخصاً ادامه می یابد، استفاده از بهای تمام شده تاریخی را به جای ارزش جاری بازار تصریح می کند. چون این دارایی ها انتظار می رود بیشتر استفاده شوند به جای اینکه فروخته شوند. افشاء کامل تهیه ی اطلاعاتی غیر از صورت های مالی را ملزم می کند.
الزام به افشاء کامل یعنی اینکه اضافه بر ارقام و آیتم های حسابداری مانند درآمد، هزینه و دارایی. بحث و افشاء عددی اضافی باید در نوشته های همراه صورت های مالی تهیه شود. یک تحلیل صورت های مالی بنابراین بدون این اطلاعات اضافی کامل نمی باشد.
صورت های مالی باید با فرض محافظه کاری تهیه شود. در آن مواردی که از یک رویداد، متغیرها بیش از یکی ممکن است صورت های مالی آماده می شود براساس آن روشی که محافظه کاری و احتیاط بیشتری دارد. صورت های مالی و گزارش حسابرسی منتشر می شود در گزارشات سالانه یا سه ماهه و ارسال می شود به سهامداران و 10Q،10Kبرای بایگانی SEC. همچنین در این گزارشات در سایر موارد توضیحات و تحلیل مدیریت و تهیه کردن خلاصه ای از رویدادهای شرکت را نیز شامل می شود. گزارشات سالانه شامل جزئیات مالی بیشتری نسبت به گزارشات سه ماهه می باشد.
ترازنامه:
ترازنامه خلاصه ای از دارایی ها، بدهی ها و حقوق صاحبان سهام یک موسسه (شرکت) در یک نقطه زمانی خاص- (معمولاً پایان سال مالی شرکت) می باشد. (نگاه کنید به جدول 1-6)
ترازنامه اغلب تحت عنوان صورت شرایط مالی یا صورت وضعیت مالی نامیده می شود. ارزش های ارائه شده (نشان داده شده) برای حسابهای مختلف در ترازنامه به طور کامل برای انعکاس ارزش های جاری بازار نیستند بلکه بهای تمام شده تاریخی را منعکس می کنند.
دارائیها:
منابع موسسه تجاری هستند به عنوان نمونه ماشین آلات و تجهیزات که برای کسب منافع آتی استفاده می شوند. اگر شرکتی ماشین آلات و تجهیزاتی که می خواهد برای تولید کالاهایی برای فروش در آینده استفاده شود داشته باشد، شرکت می تواند انتظار داشته باشد که این دارائیها (ماشین آلات و تجهیزات) جریان های نقدی و سودی در آینده به وجود آورد.
بدهیها:
تعهدات موسسه تجاری هستند. آنها تعهداتی برای بستانکاران در شکل جریان های نقدی خروجی آتی نمایش می دهند (بیان می کنند). هنگامی که شرکتی قرض می گیرد مثلا به وسیله انتشار کردن (صادر کردن) اوراق قرضه بلندمدت، آن متعهد می شود تا بهره و اصل این اوراق قرضه را به همان اندازه که قول داده است پرداخت کند.
حقوق صاحبان سهام:
اغلب حقوق صاحبان سهام یاحقوق سهامداران نامیده می شود و مالیکت را منعکس می کند. حقوق صاحبان سهام یک شرکت قسمتی از آن ارزشهایی را که بستانکاران مالک نیستند را نشان می دهد و بنابراین برای مالکان باقیمانده است. در اغلب اصطلاحات بنیانی حسابداری، حقوق صاحبان سهام تقاوت میان چیزی که شرکت مالک آن هست – دارائیها- و آن چیزی که بستانکاران مالک آن هستند- بدهیها – می باشد.
ترازنامه برای شرکت Fictitious ، نمایه 1-6 نشان داده شده است، یک نمونه ارائه می کند. در پایان سال مالی (حسابداری) 1999 شرکت 11 میلیون دلار دارایی دارد که با 5 میلیون دلار در بدهیها و 6 میلیون دلار در حقوق صاحبان سهام تامین مالی شده است.
دارائیها:
در اینجا دو طبقه اصلی دارائیها می باشند:
دارایی های جاری و دارائی های غیرجاری، که دارائیهای غیرجاری شامل ماشین آلات، دارائیهای نامشهود و سرمایه گذاری ها می باشند. دارائیهایی که به طور مرتب و مناسب در این طبقات جای نمی گیرند ممکن است تحت عنوان سایر داراییها، هزینه های انتقالی یا سایر دارائیهای غیرجاری ثبت شوند.
دارائیهای جاری:
دارائیهای جاری (اغلب تحت عناوین سرمایه در گردش و دارائیهای درگردش نسبت داده می شوند.) دارائیهایی که می توانند به طور معقول (معقولانه) به وجه نقد در طول یک چرخه عملیاتی یا یکسال هرکدام که طولانی تر به نظر می رسند تبدیل شوند می باشند. چرخه عملیاتی موقعی که شرکت وجه نقد سرمایه گذاری می کند در مواد خام استفاده شده برای تولید کالاها یا خدمات شروع می شود و با جمع آوری وجه نقد به وسیله فروش همان کالاها یا خدمات پایان می یابد.
برای مثال اگر Fictitious تولید کند و بفروشد محصولات آب نبات را، چرخه عملیاتی آن هنگامی که مواد خام را برای تولید (به طور نمونه) می خرد شروع می شود و موقعی که آن وجه نقد را در مقابل فروش آب نبات به خرده فروشان دریافت می نماید پایان می یابد. به خاطر اینکه چرخه عملیاتی بیشتر موسسات کمتر از یکسال می باشد ما تمایل داریم تادارائی های جاری را به عنوان آن دارائیهایی که می توانند در یک سال به وجه نقد تبدیل شوند گمان کنیم (درنظر بگیریم).
دارائیهای جاری عبارتست از وجه نقد، اوراق بهادار قابل فروش، حسابهای دریافتنی و موجودی ها. وجه نقد شامل پول رایج- اسکناس و سکه- و دارائیهایی که فوراً قابل تبدیل به وجه نقد هستند به عنوان نمونه سپرده ها در حساب های بانکی می باشد. اوراق بهدار قابل فروش اوراق بهاداری که می توانند به سهولت موقعی که وجه نقد نیاز است فروخته شوند می باشد. هر شرکتی نیاز دارد تا یک مبلغ معینی وجه نقد برای برآورده کردن نیازهای فوری داشته باشد.
حسابهای دریافتنی:
مبالغ باقیمانده (موجود) از مشتریانی که کالاها یا خدمات موسسه را خریداری کرده اند ولی هنوز برای آنها وجهی پرداخت نکرده اند می باشند.
برای فروش های نسیه، بسیاری از شرکت ها به مشتریانشان اجازه می دهند تا «الان بخرند وبعداً پرداخت کنند.» شاید در پایان ماه یا با فاصله 30 روز از فروش. حسابهای دریافتنی بنابراین پولی راکه شرکتها انتظار دارند در آینده جمع آوری کنند (وصول کنند) را نشان می دهند اما همه حسابها گاهاً وصول نمی شوند و مبلغ خالص حسابهای دریافتنی با تخمینی از حساب های غیرقابل وصول تعدیل می شوند، ذخیره حسابهای مطالبات مشکوک الوصول و در نتیجه حساب های دریافتنی خالص به دست می آید.
موجودی کالا:
موجودی کالا نشان دهنده ی ارزش مالی مواد خام، درجریان ساخت وکالای ساخته شده ولی فروخته نشده می باشد. یک شرکت سازنده ی اسباب بازی، پلاستیک و استیل مواد اولیه خام آن است کالای در جریان ساخت شامل قسمتی از اسباب بازی ساخته شده وکالای ساخته شده شامل کالاهایی که بسته بندی شده و آماده برای فروش است می باشد.
سه روش اساسی برای حسابداری موجودی کالاوجود دارد:
FiFO: (اولین وارده، اولین خارجه): که فرض می شود اولیه اقلامی که خرید می شود اولین اقلامی است که فروش می شود.
LiFO: (آخرین وارده، اولین خارجه): که فرض می شود آخرین اقلام خریداری شده اولین اقلامی است که فروش می شود.
میانگین: که فرض می شود بهای تمام شده کالای فروش رفته میانگین بهای تمام شده کل اقلام خریداری شده است.
انتخاب روش حسابداری موجودی کالا مشخص است که اثر می گذارد بر روی ارزش های ثبت شده در هر دو صورت ترازنامه و صورت سود و زیان همانطور که در مالیات پرداختنی وجوه نقد می آید.
یک حساب دارایی جاری دیگر که یک شرکت ممکن است داشته باشد پیش پرداخت هزینه می باشد. پیش پرداخت هزینه مبالغی است که پرداخت شده است ولی هنوز مصرف نشده است.
یک مثال عادی- یک شرکت است که پول برای بیمه برای طول یک دوره زمانی (شاید یک سال) می پردازد ولی برای هر قسمت (شاید 3 ماهه) بیمه پوشش داده می شود(منقضی می شود) برای سال مالی جاری: باقی مانده بیمه که پیش پرداخت شده است در آخر سال به عنوان یک دارایی در نظر گرفته می شود. پیش پرداخت هزینه ها ممکن است به عنوان قسمتی از بدهی های سال جاری آورده شود.
سرمایه گذاری در شرکت ها و در دارایی های جاری بسته به بزرگی قسمت در صنعت، در جایی که آنها تولید می کنند دارد.
توجه کنید: تقسیم بندی دارایی جاری را با سه عنوان دارایی برای گزارش سال 2001 در مثال 2-6 مانند
Wal - Mart که نسبتاً سرمایه گذاری بزرگی در موجودی کالا دارد که کارخانه ی تولیدی است مانند تولیدات مصرفی Porterکه یک سرمایه گذاری اساسی و معتبر در حسابهای دریافتنی و موجودی کالا دارد. شرکت هایی که بخش بزرگی از تولید درآمد آن ناشی از حق کپی و اختراع و دارایی های نامشهود است سرمایه گذاری نسبتاً بزرگی در حسابهای دریافتنی دارند همانگونه که ما در شرکت Walt می بینیم.
دارایی های غیرجاری:
دارایی های غیرجاری دارایی هایی هستند که جاری نمی باشند و انتظار نمی رود در چرخه ی تولید به وجه نقد تبدیل شود. دارایی های غیرجاری شامل دارایی های فیزیکی مانند زمین، تجهیزات و دارایی های غیرفیزیکی مانند دارایی های نامشهود است.
دارایی های ثابت (دارایی کارخانه) را دارایی فیزیکی گویند. مانند تجهیزات، ماشین آلات و ساختمان که در عملیات تجاری استفاده می شود.
یک سرمایه گذاری جاری در دارایی ثابت را با استفاده از 3 ارزش توضیح می دهیم:
1- ارزش ناخالص دارایی ها 2- استهلاک انباشته و 3- خالص ارزش دارایی ثابت.
دارایی ثابت و تجهیزات به صورت ناخالص، جمع های اصلی همه تجهیزات و ساختمان و ماشین آلات کارخانه که استفاده می شود برای تولید کالاها و خدمات کارخانه می باشد.
استهلاک: همانطور که شما در درس بعد خواهید دید مسئول احتساب حسابها به طول عمرمفید آن است. این به معنی تخصیص بهای تمام شده دارایی به عمر مفید آن است.
استهلاک انباشته جمع همه ی استهلاک های محاسبه شده برای همه دارایی های شرکت است. خالص دارایی های ثابت وتجهیزات حاصل تفاوت دارایی ثابت وتجهیزات به کسر استهلاک انباشته است.
خالص ارزش دارایی ثابت و تجهیزات از این لحاظ بهای تمام شده ی تاریخی منهای هر استهلاک است که ارزش دفتری می شود و بنابراین ارزش دفتری دارایی نامیده می شود.
دارایی های نامشهود: ارزش های جاری برای دارایی های غیرفیزیکی هستند که نشان دهنده ی سرمایه گذاری بلندمدت درشرکت می باشد. دارایی نامشهود شامل: حق اختراع، حق نشر و سرقفلی است. بهای تمام شده بعضی از دارائی های نامشهود در طول عمر مفید دارایی مستهلک می شوند.
Amortization استهلاک دارایی نامشهود مانند استهلاک دارایی ثابت است. بهای تمام شده دارایی تخصیص می یابد به عمر مفید آن، ارزش گزارش شده بهای اصلی دارایی منهای آنچه مستهلک شده است می باشد.
تعداد سالهایی که یک دارایی نامشهود مستهلک شود به خصوصیت دارایی و مشاهده عمر مفید آن بستگی دارد. برای مثال یک حق اختراع، یک حق انحصاری است برای تولید و فروش یک کالای منحصربه فرد وبه صورت منطقی و قانونی 17 سال در طول عمر مفید حق اختراع احتساب می شود. دوره ی زمانی که شرکت استفاده می کند از ارزش آن ممکن است کمتر از 17 سال باشد بنابراین شرکت ممکن است مستهلک کند حق اختراع را به کمتر از 17 سال. به عنوان یک مثال دیگرحق کپی رایت است که یک حق انحصاری برای انتشار و فروش آثار هنری، آثار ادبی و فرض می شود 50 سال بیش از عمر نویسنده و ایجاد کننده ی آن، بنابراین عمر مفید آن مادامی است که از آن درآمد تولید گردد که ممکن است کمتر از 50 سال شود.
آنچه بیشتر مورد بحث و انتقاد قرار می گیرد استهلاک برای سرقفلی است. سرقفلی هنگامی که شرکت می خرید یک شرکت دیگر را به یک قیمتی بیش از ارزش متعارف بازار دارایی های آن شرکت ایجاد می شود.
یک شرکت ممکن است دارایی های نامشهود دیگری هم داشته باشد که به شرایط خاص آن شرکت بستگی دارد. یک شرکت ممکن است یک دارایی نامشهود داشته باشد که برمی گردد به سرمایه گذاری ها، که آن دارایی هایی است که خریداری می شود با قصد نگهداری آن ها برای مدت طولانی و تولید درآمدنمی کند و برای تولید کالاها استفاده نمی شود. یک مثال از این سرمایه گذاری ها شامل اوراق بهادار یک شرکت دیگر و دارایی های واقعی که برای اهداف ویژه نگهداری می شود. یکی دیگر از دارایی های نامشهود شامل پیش پرداخت هزینه ها به صورت بلندمدت است که افزایش می یابد از پیش پرداخت برای آنچه موجب دریافت یک سود می شود در طول دوره ی زمانی ومالیات انتقالی دارایی.
بدهی ها:
بدهیها (تعهدات شرکت به بستانکارانش) از بدهی های جاری، بدهی های بلندمدت و مالیات انتقالی ایجاد شده است.
بدهی های جاری:
بدهی های جاری تعهداتی هستند که باید در طول یک چرخه عملیاتی یا یکسال هرکدام که طولانی تر است پرداخت شوند. بدهی های جاری شامل: حسابهای پرداختنی که تعهداتی هستند برای پرداخت به عرضه کنندگان. آنها از کالاها و خدماتی که خریداری شده اند ولی هنوز پرداخت نگردیده اند افزایش می یابند. هزینه های تعهدشده تعهداتی از قبیل حقوق و دستمزد پرداختنی به کارکنان شرکت، اجاره و بیمه می باشند.
بخش جاری بدهی های بلندمدت یا بخش جاری اجاره های سرمایه ای: قسمتی از بدهی بلندمدت بیش از یک سال که در همین سال تعهد شده وامهای کوتاه مدت از بانک یا اسناد پرداختنی در خلال یکسال: بدهی های کوتاه مدت و نوع بدهی های جاری، به بخش، در صنعتی که موسسه فعالیت می کند وابسته است. ملاحظه کنید قسمتی از بدهی های جاری برای سه شرکت برای گزارش سال 2001 در نمایه 3-6. این سه شرکت کمی با هم تفاوت دارند در استفاده شان از انواع مختلف بدهی های جاری و به طور یکه Wal-Mart بیشتر به حساب های پرداختنی متکی است (از قبیل بستانکار تجاری) و Disney حسابهای پرداختنی کمتری استفاده می کند.
نمایه 3-6 بدهی های جاری برای فروشگاه های Wal-Mart ، gamble & Procterg و شرکت Walt-Disney
شرکت Walt- Disney gamble & Procterg فروشگاه های wal-mart
بدهی های جاری
درصد از کل به میلیون درصد ازکل به میلیون درصدازکل به میلیون
% 74
3/13
7/12
$ 603,4
829
787
%3/77
7/22
0
613,7
233,2
0
%5/88
5/11
0
$134,24
148,3
0
حسابهای پرداختنی
بدهی های کوتاه مدت و بلند مدت جاری
سایر بدهی های جاری
%100 219,6 %100 846,9 %100 $282,27 جمع
بدهی های بلندمدت:
بدهی های بلندمدت تعهداتی است که باید پرداخت شود در بیش از یکسال. آنها شامل اسناد، اوراق بهادار، تعهدات اجاره سرمایه ای و ذخیره ی سنوات می باشد. اسناد و اوراق بهادار هر دو نشان دهنده ی بدهی قرض گرفته شده و تعهد پرداخت بهره و اصل وام به صورت دوره ای می باشند.
یک اجاره تعهد می کند که اجاره کننده واستفاده کننده از دارایی اجاره ای که نرخ ویژه ای برای دوره زمانی مشخص پرداخت کند. اینکه تعهد اجاره به عنوان یک بدهی ثبت شود یا یک هزینه بستگی دارد به اینکه اجاره از نوع اجاره ای عملیاتی باشد یا اجاره ای سرمایه ای. طریقه ی عمل و تقسیم بندی اجاره ها به سرمایه ای و عملیاتی در فصل 27 بررسی می شود.
حقوق بازنشستگی یک شرکت و تعهد پرداخت حق بازنشستگی (ذخیره سنوات خدمت کارکنان) یک بدهی بلندمدت است. حق بازنشستگی تعهداتی توسط یک شرکت برای پرداخت ذخیره سود ویژه ای است. ذخیره سنوات خدمت همچنین شامل ذخیره های دیگر مانند ذخیره بیمه ی عمر نیز می شود. به طور اساسی اگر ارزش متعارف دارایی از سود تعهد شده و برآورد شده بیشتر باشد تفاوت آنها به عنوان یک دارایی بلندمدت ثبت می شود: در یک رفتار و عمل مشابه ممکن است یک شرکت یک دارایی سنوات خدمت یا بدهی سنوات خدمت داشته باشد.
مالیات انتقالی:
یکی دیگر از مواردی که در تحلیل حساب های بدهی بلندمدت موردتوجه است مالیات انتقالی است. مالیات انتقالی مالیات هایی است که باید پرداخت شود به دولت فدرال براساس سود حسابداری ولی نه در طول یک سال. مالیات انتقالی حاصل می شود هنگامی که روش های مختلف حسابداری برای صورت های مالی و اهداف مالیاتی استفاده می شود. این اختلافات موقتی است و نتیجه ی اختلاف زمانی شناسایی درآمد یا هزینه برای گزارش صورت های مالی و اهداف مالیاتی هستند. بدهی مالیات انتقالی زیاد می شود هنگامی که بدهی مالیات واقعی کمتر از بدهی مالیاتی نشان داده می شود. برای اهداف گزارشات مالی (بدین معنی که شرکت پرداخت خواهد کرد این تفاوت را در آینده) مالیات انتقالی دارایی ها که زودتر توجه می شود زیاد می شود هنگامی که بدهی واقعی مالیات بزرگتر از بدهی مالیاتی برای اهداف گزارش گیری نشان داده شود.
خالص ارزش دارایی (ارزش ویژه): خالص ارزش دارایی (ارزش ویژه) بهره ی مالکان است در شرکت. برای یک شرکت سهامی مالکیت توسط سهام عادی و سهام ممتاز نشان داده می شود خالص ارزش دارایی سهامداران برمی گردد به ارزش دفتری خالص دارایی ها چون این ارزش دارایی است که در دفاترحسابداری ثبت شده است. ارزش بهره ی مالکان سهام ممتاز در صورت های مالی به ارزش اسمی آن نشان داده می شود که ارزش دلار سود تقسیم شده به سهام را هم شامل می شود. برای مثال اگر شما مالک یک سهام ممتاز باشید به ارزش اسمی 100 دلار ونرخ سود %9 شما دریافت می کنید 9 دلار در سال بابت سود علاوه بر حق مالکیت سهام شرکت به ارزش 100 دلار. ارزش ویژه سهامداران ممتاز تهیه می شود از تعداد سهام ممتاز منتشر شده و ارزش اسمی سهام ممتاز که آن در قسمتی از ترازنامه نشان داده می شود. تعبیر ارزش ویژه دارایی متعلق است به سهامداران عادی که از سه بخش تشکیل شده است: سهام عادی منتشره (که لیست می شود به ارزش اسمی یا ارزش ارائه شده)، اضافه پرداخت های سرمایه و سود انباشته.
ارزش اسمی سهام عادی یک محاسبه ی اختیاری است که این ارزش ربطی به ارزش بازار سهام یا ارزش سود پرداخت شده به سهام عادی ندارد. بعضی از سهام ارزش اسمی ندارند ولی ممکن است یک ارزش اختیاری یا ارزش ابزاری (اعلام شده) برای هر سهم داشته باشد.
هیچکدام از جمع ارزش اسمیم یا ارزش ابزاری سهام منتشره سهام سرمایه یا سهام عادی نمی شود بنابراین برای رسیدن به ارزش ویژه واقعی یک ثبت که اضافه پرداخت سرمایه خوانده می شود اضافه می شود، که آن مبلغی است که دریافت شده توسط شرکت سهامی برای سهام عادی افزون به ارزش اسمی یا ارزش ابزاری.
اگر یک شرکت بفروشد 000/10 سهم به ارزش اسمی 1 دلار ولی به قیمت 40 دلار حساب خالص ارزش ویژه آن به شرح زیر می شود:
سهام عادی به ارزش اسمی 1 دلار 000/10 دلار
سرمایه ی پرداخت شده اضافی 000/390 دلار
در مثال 1-6 سهام شرکت به ارزش اسمی ثبت شده و مبلغ اضافی به ارزش اسمی به عنوان سرمایه اضافی پرداخت شده ثبت گردیده است. بعضی از این شرکت ها این بخش اختیاری حسابها را حذف می کنند و بجای آن همه ی مبالغ اضافه پرداخت را به عنوان سهام عادی یا سهام سرمایه گزارش می کنند. اگر بعضی از سهام بازخرید شود توسط شرکت، مبلغ پرداخت شده برای مالکیت سهام تحت عنوان سهام خزانه ثبت می شود. چون این سهام در مالکیت سهامداران نمی باشد سهام خزانه از خالص ارزش ویژه سهام عادی کسر می شود. درواقع 4 عنوان می توان برای سهام شرکت سهامی در ترازنامه نام برد:
1- تعداد سهام مجاز وتصویب شده توسط سهامداران.
2- تعداد سهام صادره شده و فروخته شده توسط شرکت که می تواند کمتر از سهام مجاز باشد.
3- سهام اخیراً در دست سهامداران که می تواند کمتر از سهام صادر شده باشد اگر شرکت بعضی از سهام خود را باز خرید کرده باشد.
4- تعداد سهام خزانه که تعداد سهامی است که شرکت خریداری نموده است، سهام در دست سهامداران درحساب سهام منعکس می شود و برای سهام خزانه باید تعدیل شود.
به یک مثال دیگر توجه کنید به تعداد سهام شرکت Walt Disney که 6/3 بیلیون سهام مجاز، 1/2 بیلیون سهام صادره و 019/2 بیلیون سهام در دست تعداد سهام واقعی منتشر شده توسط شرکت Walt Diseny کمتر از سهام مجاز است. 5/1=1/2-6/3
حجم بهره و سود ارزش ویژه در یک شرکت در قسمت سود انباشته است. سود انباشته سود خالص جمع شده شرکت است به کسر هر سود سهام پرداختنی که پرداخت شده است در طول عمر شرکت. سود انباشته فقط شامل وجه نقد نمی شود وشامل آنچه مطابق وجه نقد است می باشد.
هر وجه نقدی که کسب شده و به تقسیم سود سهام تعلق نگیرد دوباره سرمایه گذاری مجدد در دارایی های شرکت برای تامین مالی حساب های دریافتنی، موجودی کالا، تجهیزات و .... می شود.
ارزش دفتری خالص ارزش ویژه: جمع کل سود انباشته، سهام عادی، سهام ممتاز. به هرحال بهای تمام 2001 توجه کنید
در بسیاری از موارد ارزش بازار خالص دارایی ها اضافه تر از ارزش دفتری می باشد. به عنوان مثال شرکت کوکاکولا، جنرال الکتریک و وال مارت. البته وجود دارد مواردی که ارزش خالص دارایی های آن ها به صورت منفی است (شرکت آمازون) که رابطه ای به ارزش بازار خالص دارایی آن ندارد.
و در یک مثال دیگر که به طور غیرعادی به هم رابطه دارند مانند شرکت Spint که ارزش بازار خالص ارزش دارایی آن با ارزش دفتری آن شرکت برابر است.
صورت سود و زیان:
یک صورت سود و زیان خلاصه ی درآمدها وهزینه های یک واحدتجاری است برای یک دوره زمانی که معمولاً 1 ماهه، 3 ماهه یا یک ساله است. این صورت به سوددهی و زیان دهی شرکت برمی گردد. آن نشان می دهد نتیجه ی عملیات و تصمیم های مالی شرکت در طول یک دوره ی زمانی را . صورت سود و زیان برای شرکت Fictitious در مثال 4-6 نشان داده شده است.
تصمیمات عملیاتی یک شرکت (آنهایی که به کار می رود در تولید و بازاریابی) فروش ها یا درآمدها را کسب می کند و بهای تمام شده کالای فروش رفته را تحمل می کند. (اغلب تحت عنوان بهای تمام شده فروش یا بهای تمام شده محصولات فروش رفته نامیده می شوند).
به تقاوت بین فروش و بهای تمام شده کالای فروش رفته سود ناخالص می گویند. تصمیمات عملیاتی همچنین شامل هزینه های اداری وعمومی مانند: خرانشیزه تبلیغات و حقوق اداری می شود.
کسر این هزینه ها از سود ناخالص منجر به سود عملیاتی می شود که به آن اغلب درآمدهای قبل از بهره و مالیات (EBIT) سود عملیات یا عایدی عملیاتی نیز می گویند.
تصمیمات عملیاتی شرکت را از فروش به EBIT در صورت سود و یان می رساند. مثال 4-6 نشان می دهد که شرکت fictitious فروش 10 میلیون دلاری کسب کرده که ایجاد کرده سود عملیاتی 2 میلیون دلاری. نتایج تصمیمات مالی نیز در بقیه صورت سود و زیان منعکس می شود. هنگامی که هزینه بهره ومالیات که هر دو متاثر از تصمیمات مالی می باشد کسر می شود از EBIT منتج می شود به سود خالص.
سود خالص مبالغ قابل دستیابی برای مالکان شرکت می باشد. اگر شرکت سهام ممتاز داشته باشد ابتدا سود سهام ممتاز کسر می گردد تا تبدیل به سود قابل دسترسی سهام عادی شود و اگر شرکتی سهام ممتاز نداشت سود خالص برابر سود قابل دسترس سهامداران عادی می باشد.
هیئت مدیره ممکن است تصمیم بگیرند همه یا قسمتی از سود را تقسیم نمایند و قسمتی را برای کمک به تامین مالی کنار بگذارند. همانطور که در مثال 4-6 نشان داده شده است شرکت Fictitious سود خالص 2/1 میلیون دلاری دارد که 000/600 دلار به سهامداران عادی پرداخت کرده و مابقی آن تحت عنوان سود انباشته نشان داده شده است.
ثبت سود و زیان انباشته در ترازنامه حاصل جمع درآمدهای انباشته منهای هر تقسیم سود سهام پرداخت شده شرکت است. ثبت و جایگاه سود و زیان انباشته در صورت سود و زیان مبالغ درآمد انباشته است که پرداخت نشده در طول دوره.
همان طور که در مثال Fictitious می بینید سود سال 2003 آن 000/600 دلا باقی مانده که سود انباشته ی آن از 4/2 میلیون در سال 2002 به 3 میلیون در سال 2003 افزایش یافته است. (جدول 1-6)
شرکت ها باید گزارش کنند یک صورت سود و زیان جامع با صورت های مالی ادوای خود. صورت سود و زیان جامع یک مبلغ سود خالص است که شامل می شود همه ی درآمدها، هزینه ها EIT سودها و زیان ها ناشی از همه ی نتایج شرکت (چه عملیاتی چه غیرعملیاتی) باید در درآمدهای شرکت منعکس شود. این اشاره دارد به مفهوم سود کلی.
مفهوم سود جامع (کلی) ملزم می کند که این موارد مشخص شوند در صورت های مالی به عنوان قسمتی از صورت سود و زیان جامع. این مهم است که سود خالص نشان دهنده ی جریان وجوه نقد واقعی از عملیات و تامین مالی نمی باشد. به هرحال این صورت خلاصه ای از عملکرد عملیاتی است که اندازه گیری می شود در طول یک دوره زمانی و استفاده می کند از روش های ویژه حسابداری نسبت به روش های ویژه حسابداری سود خالص ممکن است به جریان وجوه نقد منتج شود یا نشود.
صورت جریان نقد:
صورت جریان نقد خلاصه ای از جریانات وجه نقد است در طول دوره ی زمانی، ناشی از عملیات، سرمایه گذاری و فعالیت های تامین مالی. صورت جریانات نقد در مثال 5-6 شرکت fictitious نشان داده شده است. در صورت جریانات نقد جریان های نقد عملیاتی، سرمایه گذاری و تامین مالی به صورت جداگانه نشان داده شده است. با تجزیه و تحلیل این جریان ها به صورت منفرد مالکان و اعتبار دهندگان کنونی و بالقوه می توانند مطالعه و بررسی کنند جنبه های مختلف واحد تجاری را تحت عنوان های:
1- منابع تامین مالی عملیات تجاری که آیا داخلی است یا خارجی.
2- توانایی شرکت برای تادیه بدهی های خود
3- توانایی برای گسترش تامین مالی در طول جریان نقدی عملیات.
4- توانایی شرکت برای پرداخت سود سهام به سهامداران.
5- انعطاف پذیری شرکت در تامین مالی عملیات خود
یک شرکت که کسب می کند وجوه نقد را با فروش دارایی های خود (جریان وجوه نقد به دست آمده از سرمایه گذاری) یا به وسیله صدور (انتشار) اوراق بهادار بیشتر (جریان نقد به دست آمده از تامین مالی) نمی تواند ادامه یابد در یک مدت طولانی. برای ادامه ی موقعیت باید شرکت وجوه نقد خود را از عملیات خودش کسب نماید.
صورت جریان نقد ناشی از فعالیت عملیاتی:
وجوه نقد ناشی از فعالیت عملیاتی پیچیده تر از آن سه قسمت دیگر می باشد. به صورت ایده آل ما می توانیم به دست بیاوریم آن را به صورت مستقیم با جمع کردن همه ی دریافتهای نقدی (جریان های ورودی) و کسر کنیم جریان های خروجی را برای دوره ی مالی که آن صورت را پوشش می دهد.
به هرحال علی رغم مفیدبودن این روش تهیه کردن آن کار سنگین و سختی می باشد. درعوض جریان وجوه نقد ناشی از عملیات معمولاً به صورت غیرمستقیم به دست می آید.
در استفاده از روش غیرمستقیم ما شروع می کنیم از سود خالص که در صورت سود و زیان آمده است و آن را برای هر تغییر در دارایی جاری و بدهی های جاری و هر عملیات غیرنقدی تعدیل می کنیم. آنچه باقی می ماند جریان نقدی استفاده شده برای عملیات است همان طور که در مثال 5-6 نشان داده شده است تعدیلات اساسی در سود خالص برای تغییرات در دارایی های جاری و بدهی جاری در مثال 6-6 خلاصه گردیده است.
سود جهت درآمدهای غیرنقدی و هزینه های غیرنقدی تعدیل می شود مانند استهلاک، با اضافه کردن آنها به سود، زیرا آنها کسر گردیده است در محاسبه سود و زیان ولی نیاز به پرداخت وجوهی برای آن نبوده است. ما سود خالص را برای تغییرات در دارایی و بدهی جاری تعدیل می کنیم چون این تغییرات تفاوت بین حسابداری تعهدی و حسابداری نقدی را نشان می دهند. برای مثال یک افزایش در حساب موجودی ها نشان دهنده ی سرمایه گذاری در وجه نقد برای فروش درآینده ی نزدیک می باشد. مثال 1-6 نشان می دهد که شرکت Fictitious سرمایه گذاری کرده 000/800 دلار در موجودی کالا در سال 2003 (1 میلیون در سال 2002 در برابر 8/1 میلیون در سال2003) به همین دلیل آن سرمایه گذاری یک عملیات جریان نقدی بوده که باید آن را از سود کسر کنیم. یک مثال دیگر در مثال 1-6 نشان می دهد که حساب های دریافتنی مبلغ 000/2000 دلار کم شده است. این کاهش در دارایی جاری نشان دهنده ی یک جریان نقد برای شرکت است که بازگشت وجوه سرمایه گذاری شده درحساب های دریافتنی است. بنابراین 000/20 دلار باید به سود خالص برای به دست آوردن جریان نقد اضافه شود.
این تعدیلات نشان داده شده است در (جریان وجوه نقد در فعالیت های عملیاتی) در مثال 5-6 همراه با تعدیلات دیگر برای فعالیت های عملیاتی شرکت Fictitious .
جریان نقد ناشی از فعالیت های سرمایه گذاری و تامین مالی:
محاسبه ی جریان وجوه نقد ناشی از فعالیت های سرمایه گذاری و تامین مالی به صورت درست و بی واسطه می باشد. جریان وجوه نقد برای فعالیت سرمایه گذاری شامل وجوه نقدی می شود برای سرمایه گذاری در دارایی های ثابت تحلیل سایر شرکت های فرعی. برای شرکت Fictitious یک میلیون سرمایه گذاری شده و دارایی ثابت وتجهیزات که نشان دهنده جریان خروجی وجوه نقد در صورت جریان نقد است.
جریان وجوه نقد ناشی از فعالیت های تامین مالی شامل وجوه نقدی است که برای فروش یا بازخرید سهام عادی یا ممتاز، صدور اوراق بهادار بلندمدت و پرداخت سود سهام عادی و ممتاز دریافت یا پرداخت می شود.
جریان های نقد نسبت داده شده به این فعالیت ها در مثال 5-6 برای شرکت Fictitious نشان داده شده است.
از نظر طراحی صورت جریان وجوه نقد، شناسایی جریان نقد برای شرکت از 3 منبع جوه نقد است:
1- عملیاتی 2- سرمایه گذاری 3- تامین مالی.
که آن نتیجه می شود از تغییر بر روی سود خالص در حساب وجه نقد دوره ی حسابداری. برای مثال برای شرکت Fictitious خالص تغییرات در مانده وجه نقد در سال 1999 افزایش پبدا کرده است 000/200 دلار که در خط اول مثال 1-6 نشان داده شده است.
مثال 5-6 نشان می دهد به ما که این افزایش نتیجه ی خالص جریان وجه نقد در طول سال 1999، 8/1 میلیون برای فعالیت عملیاتی منهای 1 میلیون فعالیت سرمایه گذاری و منهای 000/600 دلار از فعالیت تامین مالی می باشد.
یک مثال دیگر را ملاحظه نمایید. فرض کنید شرکت Pretend نتایج مالی زیر را دارد:
1- سود خالص 000/40 دلار
2- افزایش در دارایی جاری 000/5 دلار
3- افزایش در بدهی جاری 2000 دلار
4- فروش 000/10 دلار دارایی ثابت و تجهیزات
5- خرید 000/20 دلار دارایی ثابت و تجهیزات
6- استهلاک 000/12 دلار
7- بازخرید 000/20 دلار سهام عادی
8- تقسیم سود سهام 000/2 دلار
جریان وجوه نقد شرکت Pretend چقدر است؟
اولین گام برای تعدیل سودخالص برای تغییرات است در حسابهای سرمایه در گردش: یک کسر کردن تعدیل 000/5 برای افزایش در دارایی جاری و یک افزایش تعدیلات 000/2 دلار برای افزایش در بدهی جاری است و اضافه می شود استهلاک که جریان نقدی ناشی از فعالیت عملیاتی 000/49 دلار است جریان نقد شرکت ناشی از خرید و فروش دارایی ثابت و تجهیزات است. جریان نقد برای فعالیت تامین مالی شامل می شود باز خرید سهام عادی و پرداخت سود سهام.
صورت جریان نقدی برای شرکت Disney در مثال 7-6 نشان داده شده است.
تحلیلگران مالی می توانند استفاده کنند از صورت جریان وجوه نقد تا بفهمند اطلاعات بیشتری در مورد سلامت مالی شرکت.
توجه کنید به صورت جریان وجوه نقد در مثال 8-6 برای شرکت های مختلف فروشگاه های: Intel , Disney , Dell , WalMart که همگی نوعی سلامت جریان نقدی را دارند و ....
صورت ارزش ویژه سهامداران:
اطلاعات اضافی در مورد ارزش ویژه را می توان در صورت ارزش ویژه سهامداران که مبالغ و تغییرات و ارزش ویژه را جدا می کند پیدا کرد. این صورت مالی یک نقطه ی اتصال بین ترازنامه و صورت سود و زیان است که یک تحلیل بیشتر و جزئی تر بر روی تغییرات در حساب حقوق صاحبان سهام افراد (شرکاء) می باشد.
همانطور که تزارنامه اطلاعات بر روی تعداد سهام در دست سهامداران در یک مقطع زمانی خاص تهیه می کند، صورت ارزش ویژه سهامداران نیز اطلاعات جزئی تر برای تغییراتی که شامل سهام صادره شده برای ایفاکردن ومشخص کردن عملیات سهام و سهام بازخرید شده تهیه می کند.
این صورت می تواند برای وفق دادن سهام خزانه اگر به صورت منطقی مناسب باشد استفاده شود. این صورت برای شرکت Fictitious در نمودار 9-6 نشان داده شده است. صورت ارزش ویژه سهامداران می تواند تهیه کند یک توانایی تاریخی نه فقط یک انعکاس رویدادها ولی همچنین یک مجرای فرعی به صورت سود و زیان می باشد.
یادداشت های همراه صورت های مالی:
صورت های مالی یک شرکت معمولا شامل اطلاعاتی است فراسوی ترازنامه، صورت سود و زیان، جریان وجوه نقد و خالص ارزش ویژه.
این اطلاعات اضافی در یادداشت های صورت مالی نشان داده شده است. اولین یادداشت خلاصه می کند خط مشی شرکت را که شامل روش های حسابداری موجودی کالا، روش استهلاک، ترجمه ی دقیق متون خارجی. بسته به شرایط محیطی شرکت و ماهیت واحد تجاری ممکن است یادداشت های اضافی تهیه شود. برای مثال اطلاعات ذخایر ترازنامه، اطلاعات بر روی ترکیب، استهلاک و تحلیل، انواع دارایی های اجاره ای و اطلاعات روی نقاط مخاطره آمیز.
خلاصه:
● گزارش سالانه ی یک شرکت اطلاعات مالی در شکل صورت مالی و یادداشت ها، مباحث مدیریت و نظریات حسابرس تهیه می کند.
● صورت های مالی (ترازنامه، صورت سود و زیان، جریان وجوه نقد، خالص ارزش ویژه سهامداران) ، همراه یادداشت های شرکت (اطلاعات موردنیاز برای دارایی ها، عملکرد عملیات و شرایط مالی) شرکت تهیه می کند. در استفاده از این اطلاعات تحلیلگران می توانند بیشتر وضعیت شرکت را به ما بگویند که آینده شرکت به کجا می رود.
● ترازنامه تهیه می کند اطلاعاتی در مورد ارزش حسابها در یک نقطه زمانی، عموماً در پایان سال مالی یا پایان سه ماهه مالی.
● صورت سود و زیان اطلاعاتی را در مورد عملیات شرکت در طول یک دوره تهیه می کند (برای یک سال یا دوره ی سه ماهه)
● صورت جریان وجوه نقد اطلاعاتی در وجود نقد و منابع آن ها در طول یک دوره ی مالی تهیه می کند.
● صورت خالص ارزش ویژه سهامداران تغییرات جزئی و دقیق تر را در حساب ارزش ویژه در طول یک دوره زمانی تهیه می کند.
● یادداشت های صورت مالی اطلاعات بیشتر و جزئی تر را در مورد بسیاری از حساب ها تهیه می کند.
تجزیه و تحلیل صورتهای مالی:
این روزها حسابداران فقط موظف به ثبت زنی رویدادهای مالی و فعالیتهای موسسات نیستند . روزگاری بود که مفهوم حسابدار و ماشین حساب تفاوت چندانی با هم نداشت و یک حسابدار تنها به منظور ثبت زدن و نگه داری حسابهای در هم پیچیده موسسات استخدام می شد . اما امروزه حسابداران وظایف سنگینی بر عهده گرفته اند که شاید بتوان گفت ، تعهد آنها را در مقابل صاحبکار بیشتر کرده است.
از جمله این وظایف ،تحلیل گری مالی را می توان نام برد که این روزها یک حسابدار موفق باید قادر به انجام آن باشد . هنگامی که یک حسابدار یک صورت مالی را تهیه و تنظیم می نماید باید خود نیز آن را تجزیه و تحلیل نموده ، و نقاط ضعف و قوت آن را به صاحبکار اطلاع دهد . این را به یاد داشته باشید که : درست است که صورتهای مالی بیانگر وضعیت موسسه می باشند اما هر کسی متوجه آن نمی شود.
تعریف و اهمیت تجزیه و تحلیل صورتهای مالی:
تجزیه و تحلیل مالی فرایندی است که طی آن مشخصات و ویژگیهای بارز مالی و عملیاتی واحد اقتصادی با استفاده از صورتهای مالی و سایر اطلاعات مالی مشخص می شود و در امر تصمیم گیری ، استفاده کنندگان از صورتهای مالی را یاری می کند
به طور کلی هر واحد اقتصادی به منظور برنامه ریزی و تعیین خط مشی آینده ، اطلاعات و گزارشهای حسابداری را مورد بررسی قرار می دهد و از آنجا که اطلاعات حسابداری به خودی خود قابل استفاده نیستند باید ثبت و طبقه بندی شده و در قالب صورتهای مالی خلاصه گردند .
برای ثبت این اطلاعات ، حسابداران هر یک از فعالیتهای مالی را مورد تجزیه و تحلیل قرارداده و پس از طبقه بندی اقلام ثبت شده اثر آن را برمعادله حسابداری تعیین می نمایند ، سپس اقلام ثبت شده را در قالب اعداد قابل سنجش به پول خلاصه نموده سپس در این مرحله از ترکیب و تنظیم حسابهای دفتر کل گزارشهایی را تهیه می کنند که حداکثر اطلاعات مورد نیاز کسانی که به این نتایج برای ادامه فعالیت خود نیاز دارند ، را به طور ساده و خلاصه به دست می دهد . این گزارشها را در اصطلاح حسابداری صورتهای مالی می گوییم .
این روزها اگر کسی بخواهد در زمینه بورس و سهام فعالیت کند باید بتواند نسبتهای مالی یک موسسه را محاسبه کند . نسبتها مانند کلیدهایی هستند که در های بسته را باز می کنند . وقتی که شما یک صورت مالی را در اختیار دارید و می خواهید به موسسه صاحب آن صورت مالی وام بدهید ، بهترین کار محاسبه نسبتهای نقدینگی موسسه مذکور است .
نسبتهای اهرمی نیز کارایی بالایی دارند . از طریق این نسبتها می توان نسبت بدهی به دارایی و نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام را مشخص نمود . ضمناً میتوان میزان توانایی یک موسسه در پرداخت بهره را محاسبه نمود . نسبت دیگری نیز وجود دارد که نشان می دهد که درآمد شرکت تا چه اندازه برای پوشش هزینه های ثابت کافی است .
نسبتهای فعالیت که شامل : نسبت گردش موجودی کالا ، نسبت متوسط دوره وصول مطالبات ،نسبت گردش حسابهای دریافتنی ، نسبت گردش دارائیهای ثابت و نسبت گردش مجموع دارایی هاست. نسبتهای سودآوری و مالکیت هم که اهمیت خاصی برای مدیریت سهام دارد معمولاً کمتر مورد توجه سهامداران قرار می گیرد . معمولاً سهامداران تنها با توجه به سابقه یک موسسه ، اقدام به خرید سهام آن موسسه می نمایند . شاید دلیل اصلی این اقدام ، دانش ناکافی سهامداران در ایران است . معمولاً در ایران سرمایه و تجربه حرف اول را میزند و دانش جایگاه خواصی ندارد . توجه داشته باشید که اگر تجربه و دانش در هم آمیخته شود و سرمایه در کنار این ترکیب قرار گیرد در این صورت نه تنها نتیجه مطلوب تری حاصل می شود بلکه ریسک سرمایه گذاری نیز کاهش می یابد .
تجزیه و تحلیل صورتهای مالی
صورتهای مالی یک شرکت نشان دهنده اطلاعات خام در زمینه داراییها، بدهیها و ارزش ویژه آن در گزارش ترازنامه و درآمدها و هزینه های موسسه در گزارش سود و زیان است بدون تجزیه و تحلیل صحیح این اطلاعات، نتایج گمراه کننده بسیاری ممکن است از این گزارشها استخراج گردد.
تجزیه و تحلیل نسبت ها
در تجزیه و تحلیل صورتهای مالی از یک «نسبت» که دو رقم متعلق به دو گروه مختل