موضوع پایان نامه : بررسی جایگاه زن در ایران باستان
پیشگفتار
زن یکی از آفریده های خداوندی می باشد.زنان نیمی از این جهان هستی را در برگرفته اند و مثل موجودات زنده از پیدایش این جهان هستی بوده و خواهند بود.زمانی که آدم خلق شد در کنار آن هم زن آفریده شد.
زنان در طول تاریخ نقش بسیار فراونی داشته اند و جایگاه والایی را برای خود اختصاص داده اند.مثلاً در ایران باستان حتی واژه زن معنای زیبایی را در بر می گرفت و یکی از القاب زن کدبانو است.یعنی همان روشنایی خدا.نیاکان ما برای زنان خود نامهای زیبایی را می گذاشتند و برای زن ارزشش فراوانی قائل بودند.از جمله پنج اسفند را جشن اسفندگان می گرفتند و این روز را روز زن می نهادند و در این روز برای زنان هدیه می آوردند.در این روز زنان در تخت شاهی می نشستند و کاری انجام نمی دادند.در ایران باستان زنان نقشهای فراوانی داشتند و آنها علاوه بر خانه داری در کارهای بیرون از منزل نیز فعالیت داشتند.مثلاً در کارگاههای خیاطی و سوزن دوزی حتی به عنوان مدیر فعالیت داشتند.
حق کار و فعالیت اجتماعی داشتند.زنان نه تنها حق فعالیت در بیرون از خانه بلکه حتی در انتخاب همسر هم آزاد بودند و خود برای خود همسر بر می گزیدند.در اوستا برای زن اهمیت و ارزش زیادی قائل بودند.مردمان باستان حتی در نمازهای خود زن پاک دامن را مورد ستایش قرار می دادند.در جای جای اوستا اگر از مردان به نیکی یاد می شد و صفات نیکی برای مردان می نهادند در کنار آن هم همان صفات را برای زنان می بردند.
در آن زمان های کهن برای زنان حق و حقوقی قائل بودند مثلاً در ایلام باستان زن حق ارث داشت یا در دوران هخامنشی زنان کار می کردند همانند مردان حقوق می گرفتند.و حتی زنانی که کار می کردند و باردار بودند به آنها مرخصی داده می شد و حقوق دوران مرخصی تعلق می گرفت.
در دوران باستان در دورانی که دین اسلام ظهور نکرده بود زنان ایران برای خود پوشش داشته اند که این امر در دوران ایلامیها نیز صدق می کرده است.نیاکان ما برای همه چیز این گیتی و جهان ارزش قائل می شدند.
از آب و زمین و خاک و حیوان و گیاه گرفته تا تن انسان.آنها برای تن انسان ارزش قائل می شدند و از جمله نشان دادن ارزش پوشیدن کفش و پوشاندن بدن انسان می باشد چه برای مرد و چه برای زن.
شواهد از زنان ایران باستان را می توان در سنگ نگاره های تخت جمشید و تاق سقبان مشاهده کرد که چه اندازه نیاکان ما برای زنان خود ارزش قائل می شدند و حجاب را یک نوع شرم و حیا می دانستند.
بیان مسئله- فرضیه موضوع
موضوع مورد تحقیق بررسی و نقش جایگاه زن در ایران باستان می باشد که زنان چه نقشها و جایگاهی داشتند و برای آن ها قائل می شدند و نظریاتی که در مورد زنان می باشند و هم چنین نقش وسائل ارتباط جمعی در نشان دادن نقش زنان در جامعه و خانواده.
اهمیت مسئله
زنان نیمی از جامعه انسانی را تشکیل می دهند که در طول تاریخ تحت ظلم و ستم فراوان قرار گرفته اند.زن در عرصه های پهناور جهان پیوسته زن بوده است و در همه جای این جهان از آغاز پیدایش بر زمین فارغ از زمان و مکان و نژاد و رنگ و آیین ، بار مسئولیتی ویژه را بر دوش داشته است : زادن- پروردن و به بلوغ رساندن که این بخشی از حیات زن است.نقشی که زن در کنار یا جدای از وظیفه بار تولید نسل بشری در ساختار اجتماعی ، ساختار تاریخی ، زیر بنای فرهنگ و تمدن در دوران اجتماعی پیدایش باورها و اعتقادها و سرانجام در اعتلای بشر داشته اند.
خانواده که اولین و مهمترین نهاد اجتماعی می باشد.زن در آن به عنوان یکی از ارکان این نهاد اجتماعی نقش بسزایی را ایفا می کند و یکی از نقشهای کلیدی بر عهده ی زن می باشد.همان طور که گفته شد نیمی از جامعه جهانی را زنان تشکیل می دهند و بدون وجود زن زندگی مردان در کل جهان دچار اختلال می شود.
وقتی به نقش و جایگاه زنان در جامعه نگاه می کنیم ، زنان در ساختار جامعه یکی از اجزای این جامعه هستند که اگر با اجزای دیگر آن هماهنگ نباشند در کل اجتماع اختلال ایجاد می شود زنان کارکردهای سپاری در جامعه دارند.زن به عنوان مادر ، معلم ، پرستار ، یک استاد ، یک همسر مهربان و دلسوز و فداکار و... هنرمندی واقعی در تمامی عرصه های هنری زندگی است.حتی زنان بر اساس شرایط زندگی شان می توانند کارهای سنگین مردانه را انجام دهند.مثل مکانیکی ، رانندگی با ماشین های سنگین و...
پس اگر زنان بخواهند به آنها میدان دهند می توانند کارهای فراتر از مردان انجام دهند.زنان در تمامی عرصه های فرهنگی ، اقتصادی ، سیاسی و اجتماعی نقشهای بسزایی را ایفا می کنند چه در گذشته و چه در حال زنان همواره همراه مردان بودند و باعث موفقیت آنها شده اند و به قول معروف هر مردی به مقامی یا پیشرفتی می رسد پشت سر او یک زن بزرگ می باشد.
ضرورت و اهمیت تحقیق
همانطور که قبلاً گفته شد زنان نیمی از جامعه را تشکیل میدهند.در ساختارهای اجتماعی نقش بسزایی دارند.کارکردهای فراوان در جامعه دارند.ارزش بسیای از لحاظ مادی و معنوی دارا هستند اما متاسفانه نقش آنها در جامعه نادیده گرفته شده و یک سری مسائل بر آنها تحمیل شده است.زنان باید از نقش و جایگاه خود آگاهی داشته باشند.آنها باید همراه با رشد جامعه رشد کنند و مخصوصاً این که زنان امروزی کشور ما بدانند که بودند و در گذشته های دور نیز نیاکان ما به زنها چه احترامات خاصی قائل بودند حتی دورانهای دوری که در هیچ کجای دنیا نه تمدنی وجود داشت و نه این که به زنها احترامی قائل بودند.
اهداف تحقیق
شناخت و بررسی جایگاه و نقش زن در ایران باستان ، ایرانیان باستان چه دیدگاه و نگرشی به زن داشته اند و چه ارزشهایی برای زن ها قائل بودند ؟ شناخت و بررسی نقشهایی که زنان در جامعه ی باستان ایفا می کردند چه اجتماعی و چه فرهنگی و چه....
بررسی نقش زن در ایران باستان بعد از پیدایش کشاورزی؟
بررسی وسایل ارتباطی در آگاهی دادن جامعه در رابطه با نقش و جایگاه زنان.
سوالات
در ایران باستان چه دیدگاهی در مورد زنان داشته اند ؟
آیا برای زن ارزشی قائل می شدند؟
در ایران باستان زنان چه نقش یا نقشهایی را ایفا می کردند؟
ایرانیان کهن به مسئله پوشش زنان چگونه می نگریستند؟
مبانی نظری
زن
در فرهنگ ایرانی زن همان نام را دارد که در دوران کهن مادر سالاری داشته که دارندگی خانه به او باز می گردد.
از آنجا که مرد از ریشه «مرت» است که مردن و درگذشتن را می رساند ، کسی که در می گذرد و در گونه ی مردم زن و مرد ، هر دو را می رساند.پاژ نام زن به نشانه ی دارنده خانه اگر چه هنوز در ایران برای زنان به کار می رود اما در ازنای چند هزار سال زن در فرهنگ ایرانی نام های دیگر نیز به خود گرفته است که شایسته ی نگرش است.
زن در اوستا افزون بر «جنیکا» (از همان ریشه ی جن و ژن و کن) با پاژ نام «نائیریکا» نیز خوانده شده است.«نئیری» در اوستا ، دلیر و جنگاور و پهوان است و به مردان پهلوان گفته می شده و همین واژه به گونه ی مادینه برای زنان دلیر و نام آور نیز بکار رفته است.
«نائیریکا» این واژه در زبان پهلوی به گونه ی «نائیریک» بکار رفته ، در یادگار بزرگمهر نوشته وزیر دانشمند زمان انوشیروان ، از نائیریک یا همسر نیک به بزرگی یاد شده است و با همین آوا هنوز در زبان ارمنی برای همسر و زن کاربرد دارد.پاژنام دیگری که زن ایرانی از دوران اوستایی تا کنون بر خود دارد «بانو» است که در اوستا فروغ و روشنایی است و در همین فرهنگ بانوی خانه یا زن این واژه در پهلوی بگونه ی «بانوک» و در فارسی «بانو» به همان گونه کاربرد دارد ، تا آنجا که در فارسی پاژنام همگانی زنان «کدبانو» است که در آن «کد» خانه است و بانو همان روشنایی است.افزون بر این ها مردان زنان خود را همدوش (= همکار و در همه ی کارهای زندگی) یا همسر (= کسی که با مرد در همه کار و همه جا برابر است و سرا و با سر مرد یکسان است) می خوانند (فریدون جنیدی 1384 ص44).
در اندرز گواه گیران با پیوند زناشویی در ایران باستان نخست از دختری پرسند که آیا می پذیرد که مرد نامزد خود را به همسری و همتنی و همروانی او در آورد؟ و پس از دختر همین پرسش از مرد می شود.
چون به نام زن پرداختیم می بایست که به واژه ی دختر نیز بپردازیم.دختر در زبان سانسکریت «دهی تَرَ» خوانده می شود که «دوشیزه ی شیر» بوده است.این پاژ نام از هنگام دامپروری و نگه داری آریاییها است که کار دوشیدن شیر و برآوردن فرآورده های آن بر دوش دختران و زنان بوده.این واژه در اوستا «دونخدَر» در زبان پهلوی «دوخت» و «دوختر» و در فارسی «دخت» و «دختر» است.چنان که در انگلیسی «doughter» خوانده می شود.(فریدون جنیدی 1384 ص 44).
اما ایرانیان با آنکه پاژنام دختر یا یادگار دوران کهن را در زبان خویش نگاه داشتند در درازنای زمان دو پاژنام دیگر بدو داده اند.نخست کنیزک یا زن کوچولو که کهن تر از پاژ نام دختر است.دو دیگر یا دوشیزه به معنای دوست داشتنی کوچولو نیز از همین واژه است.
«دوشَست» پهلوی برابر با معشوق به زبان تازی و «دوشام» پهلوی یا عشق و نیز «دوست» پهلوی و فارسی و بر این بینیاد «دوست» پاژنام دختر است و در زبانهای باستانی برای مردان ، کاربرد نداشته است.افزون بر این در فرهنگ ایرانی انبوه نامهای زیبای گلها و بوی گلها و زیبایی گل ، درخت ، جان و جهان را که بر دختران می نهند با هیچ فرهنگ و زبان کشور دیگر نمی توان برابر کرد و این به نشانه ی آزرمی است.(همان ص 45).
فرهنگ
فرهنگ (فَ هَ) مرکب از فر که پیشاوند است و هنگ از ریشه ی ثنگ اوستایی- به معنی کشیدن و فرهیختن می باشد که فرهنگ بر دو مطابق است.با ریشه ی ادوکا و ادوار در لایتنی که به معنی تعلیم و تربیت است.
فرهنگ Far – hang (= فرهنج ، Farhang) 1- ادب (نفس) تربیت.2- دانش و علم و معرفت.3- مجموعه آداب و رسوم : «و فرهنگ شاهان و مهتران و فرزانگان و کارساز پادشاهی .....» (معین ، 1360 ص 2538).
به بیان «سمنر» جامعه شناس آمریکایی ، فرهنگ مجموعه آداب و رسوم و سنت ها و نهادهای اجتماعی است.(منوچهر محسنی 1379 ص 85).
نقش
نقش اجتماعی در حقیقت مجموعه «انتظاراتی» است که به یک پایگاه اجتماعی خاص ضمیمه است ، نقش رفتاری است که دیگران از فرد انتظار دارند چرا که ما ایفای وظایف خاص را به عهده داریم و یا آنکه پایگاه مشخصی را اشغال کرده ایم.بنابراین نقش مفهومی هنجاری و مبتنی بر آن چیزهایی است که از فرد انتظار می رود.(همان ص 221).
تعریف عملیاتی
فرهنگ مادی
غیر مادی
نقش اقتصادی
اجتماعی
سیاسی
فرهنگی
پیشینه تحقیق
یکی از منابع پر باری که بصورت علمی و تخصصی به مسئله ی زنان پرداخته کتاب زنان (فصلنامه شورای فرهنگی ، اجتماعی زنان) می باشد.این فصلنامه پژوهش خود را از سال 1378 آغاز نموده و صاحب امتیاز آن شورای فرهنگی اجتماعی زنان است) کتاب زنان مجموعه مقالاتی است که با همکاری مشاوران و محققان علمی زن را در ابعاد اجتماعی ، سیاسی ، فرهنگی و حقوقی مورد بررسی قرار داده است.
دومین منبع پر باری که به صورت علمی و تاریخی به مسئله ی زنان پرداخته کتاب «شناخت و هویت زن ایرانی در گستره ی پیش تاریخ و تاریخ» می باشد که در این کتاب به هویت زن ایرانی پرداخته است.در این مجموعه که توسط انتشارات روشنگران به چاپ رسیده زن را از دوره های اولیه زندگی بشر و شکل گیری و تکامل جسمی و ورحی اش در دوره های بابلی ، آشوری ، ایلامی و ایرانی پرداخته و حقوق زن و نقش آن را بیان کرده است.
میزگرد حقوق انسانی زن به میزبانی انجمن مطالعات ایرانی زنان با سخترانی آیت الله موسوی بجنوردی مدیر گروه فقه و حقوق پژوهشکده امام خمینی ، دکتر رزا قراچورلو عضو کمیسیون حقوق بشر کانون وکلا ، شهلا معظمی استاد دانشکده حقوق دانشگاه تهران و زهرا داور حقوقدان و رئیس کار گروه انجمن تشکیل شد.
موسوی بجنوردی در میزگرد حقوقی انسانی زن گفت :
هیچ وقت نمی توان جنسیت را ملاک فضیلت دانست.کسانی که زن یا مرد را برتر می دانند در اشتباهند زیرا ملاک فضیلت در انسان اعم از زن و مرد چیزی است که موجب تکامل می شود مانند : علم ، تقوا و مبارزه با نفس.
وی درباره جایگاه زن تاکید کرد : زن و مرد بودن هیچ ارتباطی به نفس ناطقه عقلانیت ندارد و مربوط به خواص بدن و بعد حیوانی انسانی است.زن و مرد هر دو انسان هستند و در بعد انسانیت هیچ تفاوتی بین زن و مرد نیست.
در ادامه شهلا معظمی با بررسی تاریخ باستان ایران اظهار داشت : انسان های باستان جز پیشرفته ترین مردم بودند و اثری از تبعیض نژادی ، جنسی و قومی در بین آنها نبوده.این حقوقدان بیان کرد ، با ازدیاد جمعیت و پیشرفت کشاورزی و گله داری انسان از زندگی در طبیعت آزاد دست کشیده و حوالی مزارع ساکن شد.کشاورزان اعم از زنان و مردان با یکدیگر همکاری می کردند تا برای گذران زندگی نیروی کافی به دست آورند.
خانواده هسته مرکزی تشکیلات اجتماعی بود و بعد از آن عشیره و قبیله مطرح شد.با تشکیل اولین حکومت جامعه طبقاتی شکل گرفت و از قدرت و نیرو و اقتصاد کشاورزان کاسته شد.
اکنون به جایگاه زن در 4 گفتار می پردازیم :
1- نگرش به زن در شاهنامه
2- نگرش به زن بر اساس اوستا ، متون کهن و برخی کتیبه ها در دورانهای مختلف
3- نگرش به مسائل حقوق زن بر اساس اسناد حقوقی ایلام باستان در ایران
4- نگرش به زن بر اساس آثار باستانی
بی گمان دوشادوش هر مردی و در پس زندگی هر پل و سربلندی ، زنی پر توان ایستاده و هموار کننده راه های زندگی اوست.در این سخن برای بررسی جایگاه زن در شاهنامه بهتر از پیش از هر کسی از همسر فردوسی یاد کنیم.از یار مهربان و یگانه ی او که در گردآوری کتاب تاریخ و فرهنگ ایران زمین ، نخست یار فردوسی بوده و همراه او برای انجام این مهم شتافته است.
جایگاه زن در چهار گفتار
گفتار نخست : نگرش به زن در شاهنامه
همسر فردوسی : نمونه ی کامل یک زن خردمند و با دانش بسیار است که همه ی ابعاد شخصیت او برجسته و نیکوست.او زنی آگاه ، آگاه به نیازهای همسر خود ، آگاه به نیاز ایران زمین در شناختن تاریخ کشورش برای دوباره شکفتن ، آگاه به تاریخ فرهنگ ایران ، آگاه به هنر موسیقی و نواختن چنگ ، آگاه به خط و زبانهای باستانی و آگاه از همه ی آنچه که خردی جاودانه به او بخشیده بود.او شب هنگام که اندیشه ی سرودن تاریخ ایران و سختی آن جسم و جان فردوسی بزرگ را بیدار نگه می داشت به دلداری و یاری او شتافت و جسم و جان و روانش را برای سرودن شاهنامه نثار ایرانیان کرد.او خردمندانه داستانها و تاریخ ایران را از دخترها و نوشته های کهن که به زبان فارسی میانه (پهلوی) بود به فارسی بر می گرداند و فردوسی به شعر می سرود.
در این سخن کوتاه نمی توان از همه ی شایسته زنان بزرگ ایران زمین یاد کرد.چندین تن از زنان را که نماینده ی دیگر زنان و سرآمد در طبقه و قشر خود هستند یاد می کنیم.
زنان در شاهنامه با صفاتی چون نوبهار ، ماه رو ، پوشیده رو ، پاکیزه ، خردمند ، افسر بانوان جهان ، مهربان ، خوب چهره ، نیکی شناس ، هنرمند ، شیر زن ، بهشت آراسته ، پارسا و .... آورده شده اند.
فرانک
فرانک همسر آبتین مادر فریدون (نیامی بزرگ آریاییهای جهان) و مادر همه ایرانیان است.دوره های فرانک در شاهنامه دوره ی مادر سالاری و زن سالاری است.دوره ای که در ایران زنان اداره ی همه امور را عهده دار بودند.
دوره ی فرانک دوره ای است که اندیشه و تدبیر زنان ایرانی ، جوانان را از کشته شدن به دست بیگانگان (ضحاک) رها ساخت و سرانجام به یاری این مادران ، رهبرای ایران به فرزندان ایران رسید.دوره ی فرانک دوره ی رفاه و آرامش و خوشی برای ایرانیان بود.در تاریخ ایران این یکی از دورانهایی است که نام یک زن شناخته شده است.(ژول حل ، چاپ سکو).
رودابه
دختر سهراب کابلی همسر زال و مادر رستم بود ، رودابه نخستین زنی است که زایمان او نه به شکل طبیعی بلکه به صورت رستمزاد یا رستمینه بوده است که امروز ناآگاهان از تاریخ این نوع زایمان را سزارین می گویند.در حالی که سزار دوم قرنها پس از رستم دیده به جهان گشود.هنر رودابه در گزینش همسر و پرورش فرزند است.همسری چون زال و فرزندی چون رستم.
تهمینه دختر شاه سمنگان ، همسر رستم ، مادر سهراب
تهمینه نیز از زنان شایسته ای که زندگی او در خور نگرش است تهمینه نیز به رسم دختران ایران خود از رستم خواهان پیوند شد و رستم نیز که تهمینه را در همه چیز سرآمد و شایسته دیدار او را به همسری خود پذیرفت و نتیجه و ثمره ی آن جوان ناکام ایران سهراب دلاور بود.
تهمینه دختری با خرد و جسور و زنی کاردان بود.او به تنهایی در شهر بیگانه فرزندش سهراب را بزرگ کرد و پرورش داد.او که تنها در هنگام پیوند و اروسی (2) با همسر خود دیدار داشت همیشه دور از رستم زیست و برای سهراب پدر نیز بود.وفاداری و بزرگمنشی او ستودنی است.تهمینه با آینده نگری تمام هنگام سفر به ایران ، برادرش را همراه سهراب که تا رستم را به او بشناساند اما دریغ که سپر زمانی پدرش را شناخت که زخم از پدر خورده بود و مادر را در اندوهی جاودان نگاه داشت.تهمینه نمونه ی زنی بردبار و شکیباست که در همه ی عمر خود در هجران و دوری زیست و هیچ گاه عنان صبر از کف نداد.
گردآفرید
دوشیزه ی جنگاور و دلیری از خاک ایران است و همانگونه که نامش گویاست گرد و پهلوان و جنگاور بود.دختری جوان و زیبا ، چاره گر و چیره دست که تیر و کمان در دستانش به زیبایی می رقصید گردآفرید دوشیزه ی دلاور ایرانی دژ سپید را از دست دشمن نجات و مردمان دژ را از بیراه فراری داد.او که از شکست مردمان ایرانی در جنگ با سهراب خونش به جوش و غیرتش به خروش آمده بود زره بر تن ، کلاه بر سر ، سوار بر اسب و کمان را به زه کرد و به نبرد با سهراب شتافت و آنگاه توان مبارزه با سهراب را در خود ندید ، چاره ای زنانه اندیشید ، کلاه خود را از سر برداشت.سیاه گیسوانش را آشکار ساخت تا سهراب گرفتار ؟ کلاله ی او شود و همین نیز شد و سهراب از نبرد با او کناره گرفت و آیین جنگ را نیکو به جا آورد و ضعیفتر از خود را هلاک نساخت.
گفتار دوم : نگرش به زن بر اساس اوستا و متون کهن پارسی و شماری کتیبه
در اوستا آمده است : «... هر مرد و زن نیک و بد را شخصاً بر گزینند».(گات ها ، هات 30 ، بند 3) و یا «فروهرهای مردان پاکدین ممالک ایران را می ستاییم ، فروهرهای زنان پاکدین ممالک ایران را می ستاییم...» (فروردین شیت ، کرده ی 31 ، بند 143).
در این بند صنعتی را که مرد قائل شده و آن را ستایش می کند ، همان را برای زن نهاده و آن را مورد ستایش قرار می دهد.اما بالاترین بزرگداشت برای زن همانا در بند 107 از کرده ی 23 فروردین شیت آمده است که «اشی» یا پاکی و راستی خدایی را به دختری همانند می کند (کسی که در خان و جانشین ، اشی نیک زیبای درخشان به در آید.در کالبد دختر زیبای بسیار نیرومند ، خوش اندام ، کمر بند بسته ، راست بالا ، مجلل ، آزاده نژاد ، کسی که مغلوب نشدی در رزم با بازوان خویش بهتر گشایش جوید و...» و ستایش زنان در نماز شب (3) ایرانی «کدبانوی خانه که اشو (پاک راست) و سردار اشویی شد می ستاییم ، زن پارسایی را می ستاییم بسیار نیک اندیش ، نیک گفتار ، نیک کردار.... شد».
حق گزینش همسر برای دختران
درگات ها ، هات 53 بند 3 سخنی از سوی زرتشت به جوانترین دختر او آمده است که همواره در آیین های گواه گیران برای دختران خوانده می شود.
با این مفهوم ، دختری می باید همسر آینده را با بررسی خرد خود برگزیند و نیز در کتاب ماتیکان هزار داتسیتان که یک متن دارستانس (حقوقی) با زمانده از دوران ساسانی است ، آمده : «حتی زنی از گروه اشراف نیا به خواست و انتخاب خود می تواند همسر مردی اسیر از کشور دیگری شود.در شاهنامه نیز خوانده ایم که هرگاه سخن از پیوند است.دختران خود همسران خود را بر می گزینند و خود گام می نهند و این شایسته ی دختر ایرانی است که خود با خودش همسر گزیند.
وضع اجتماعی و حقوق زنان در دورانهای مختلف
به عقیده دکتر گرشمین ، در آغاز هزاره ی اول پیش از میلاد ، دو واقعه ی مهم و غیر مرتبط روی داد که در حیات اجتماعی ملل آسیای غربی تاثیر فراوانی داشت.اول مهاجرت اقوام هند و اروپایی به هند و اروپا است و دیگر کشف و استعمال آهن کوهستان های شمالی و شرقی آسیای میانه که شمال و شرق و مغرب را در بر می گیرد.آریایی های ایران به طوایف و قبایل متعددی تقسیم می شدند که مهم ترین آنها مادها در غرب و پارتی ها در جنوب بودند.
پارتها در خاور ایران نیز از نژاد آریایی ها بودند.قوم ماد روابط نزدیکی با تمدن پیشرفته بین النهرین داشت و فرهنگ و تمدن آنها تا جنوب روسیه و ترکمنستان می رسید.
نقش زن در دوران مادها
پس از استقرار سلسله ی ماد در مغرب ایران اندک اندک رژیم مادر شاهی جای خود را به رژیم پدر شاهی داد.بنابراین فعالیت کشاورزی با زنان بود و مردان برای زنان اهمیت ویژه ای قائل بودند.در دوران مادها زن به ریاست قبیله و نیز قضاوت می رسید ، هنوز بقایایی از سیستم مادر شاهی وجود داشت.طبق تحقیقات انجام شده زن مادی با اختلاف اندکی شبیه پوشاک مردان بوده است و حجاب نداشتند.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 55 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
Abacarus hystirix
(Acari: prostigmata : Eriophyoidea)
لغات کلیدی :
ملیت زنگار غلات ، مایت های ، موروفولوژی ( ریخت شناسی ) ، گیاهان میزبان ، تحلیل چند متغیره ، علفهای خودرو.
چکیده مطلب: طبقه بندی سینماتیک کنونی در بسیاری جاها بعنوان پیوستگی ساختگی و پیوستگی که گیاه گیاهخوار را منعکس نمی کند. شرح کمی تغیر مورنولوژیکی مربوط به میزبان می تواند اطلاعات پایه مورد نیاز در بهبود سیستم رده بندی را فراهم می کندو درک ما را از مکانیزم هایی که این تغییر را ایجاد می کند. بالا می برد . هدف این مطالعه بررسی ویژگی های دورفولوژیکی کمی مجموعه مایت زنگار غلات که روی میزبانان مختلف زندگی می کند. سه مجموعه از علفهای متفاوت جمع آوری شده اند. از لحاظ ریخت شناسی امتحان شده اند . تحلیل تفاوتهای مهم در تاقلان در میان سه جمعیت را روشن می سازد. تحلیل ممیز 11 ویژگی را ارائه می دهد. که بطور چشمگیری سه جمعیت را متمایز می سازد. تحلیل بار گیری های رسمی نشان می دهد که ویژگی هاکه به بهترین نحو جمعیتی که روی میزبانان مختلف زندگی می کنندرا تشخیص می دهند که عبارتند از : کشیدگی بدن ، طول تارها ( زاید های مو مانند ) و سایز کلی بدن تغییر موفولوژیکی تفسیر شده است . فرضیه ها درباره منابع این تغییر بحث شده اند.
مقدمه
تغییر پذیری در ویژگی فنریتی بین جمعیتهای مایت ها بی زنده روی گیاهان میزبان مختلف از دلایل متعددی بوجود می آیند : 1) تغییر مورفولوژیکی می تواند برای گونه های منختلف مایت توزیع شود ( تمایز کلی انبارژن ،2 ) جمعیت های مایت میزبان خاص و متفاوت بین جمعیتهای میزبان خاص تمایز نا تمام انبارهای ژنی را منعکس می کند. این جمعیت ها بعنوان گروه میزبان در نظر گرفته می شود .
3) تفاوتهای بین میزبان از اختلاف شرایط محیطی طی هستی زایی ( اونتوجنسی ) بوجود می آید . – این پدیده می تواند بر حسب شکل پذیری فنوتیتی توضیح داده شود ( و نه جدا از انبارهای ژنی )
مطالعات درباره تغییر مربوط به میزبان در مورفولوژی جانوران گیاهخوران مایت از نیاز برای درک تعامل جانور میزبان و توسعه علم رده بندی گروه گونه ها بوجود می آید. بطور خاص ، طبقه بندی معنی دار صرفا ساخته دست بشر است و منطبق با الگوهای ارزیابی و تطبیق این مایت ها به میزبانهایشان نمی باشد در نتیجه تغییر درون گونه ای می تواند به متخصصان و طبقه بندی کمک کند تا طبقه بندی مایت های را بهبود بخشد .
هدف مطالعه ما توضیح تغیر فنویتی سنجش پذیر میان جمعیتهای مایت زنگار غلات است که از سه گیاه میزبان علفی متفاوت دارد یک آفت عمومی و مهم علفهای کشت شده و وحشی در سراسر اروپا – آسیا ، آمریکای شمالی ، نواحی معتدل آفریقا ، استرالیا و نیوزیلند می باشد . سبک زندگی دایما در حرکت را دارد و شیارهای تیغه ای روی سطح بالای برگهایش وجود دارد . شناخته شده است که آسیبهای مستقیم ( تغذیه ای ) و غیر مستقیم ( موجب شده توسط ویروس) متعددی را برای گیاهان میزبان خود بوجود می آوررد . گونه های عظیم علف ( تقریبا 40 تا از 20 جنس ها ) بعنوان میزبان های آن گزارش شده است .
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 15 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
تاریخچه گروه شرکت های تولیدی اشی مشی:
شرکت سهامی خاص گیلان سویا در سال 1371 تاسیس گردید. این شرکت با داشتن بیش از یک دهه فعالیت، یکی از مجهزترین واحدهای صنعتی تولید انواع ماکارونی، اسنک و نوشابه گازدار می باشد، در اواخر سال 1378 همزمان با راه اندازی خط تولید نوشابه گازدار در بطری یکبار مصرف(PET) و نیز راه اندازی دستگاه بطری ساز(PET) با هدف تولید و عرضه نوشابه با کیفیت رسماً فعالیت تولید انواع نوشابه گازدار را با نام تجاری اشی مشی در شرکت سیرنگ زیبا کنار آغاز نمود. روند توسعه و به روز نمودن ماشین آلات آن برابر با آخرین تکنولوژی روز جهان در کلیه بخشهای تولید محصولات متنوع شرکت همواره استمرار داشته است.
قابلیتهای تولیدی در گروه تولیدی اشی مشی:
شرکت گیلان سویاـ تولید انواع اسنک ( غله حجیم شده)، اسنک خلالی، چیپس دریایی، چیپس زنگوله ای، اسنک فلفلی و مغز دار شکلاتی.
شرکت سیرنگ گیلان ـ تولید انواع ماکارونی فرمی و ساده.
شرکت هدیه شمال ـ تولید انواع ماکارونی فرمی و ساده.
شرکت سیرنگ پلاستیک ـ تولید انواع اندازه متنوع بطری PET ( مظروف نوشابه گازدار)، بخش نوشابه سازی نمونه ای از قابلیتهای تکنولوژی تولیدات این گروه صنعتی است که در زیر به قسمتی از فرآوری و ساخت آن اشاره می شود.
تکنولوژی ساخت بطری PET و نوشابه:
تکنولوژی ماشین آلات تولید نوشابه تماماً از پیشرفته ترین نوع خود و مربوط به بعد از سالهای 2000 میلادی است در حالی که کنترل و تولید در سراسر خط بوسیله کامپیوترهای بسیار پیشرفته و تمام اتوماتیک جدید انجام می گیرد. تعداد محدودی از نیروی انسانی که همگی آموزش دیدة خارج از کشور می باشند در این صنعت اشتغال دارند. این شرکت دارای پیشرفته ترین آزمایشگاه با تجهیزات لازم و سیستمهای دقیق اندازه گیری و سنجش می باشد که از آزمایشگاههای مرجع کشور می باشد. کنترل کیفیت تمامی مجموعه از ورود مواد اولیه تا ساخت محصول و ارائة محصول ساخته شده و خدمات بعد از فروش زیر نظر کارآمدترین افراد آموزش دیده، مجرب و تحصیلکرده اداره می شود. طعم دهنده ها و افزودنیهای مجاز از معتبرترین شرکتهای جهانی تهیه می شوند. درب بطری نوشابه اشی مشی توسط شرکتهای بزرگ بین المللی جهان تهیه می شوند. مواد اولیه ساخت بطری نوشابه به نام PET از شرکت های بزرگ و معتبر خارجی تهیه و در داخل کارخانه با استفاده از وجود ماشین آلات بسیار پیشرفته جدید ابتدا به پریفرم و سپس به اندازه های 300 سی سی و 5/1 لیتر و 2 لیتر تولید می شوند.
لیبل بطر نوشابه از جنس پلاستیکBOPP است که در برابر آب و تابش خورشید مقاوم بوده ، پاره هم نمی شود و شکل و رنگ آن ثابت است.
از افتخارات
گروه تولیدی صنایع غذایی اشی مشی تاکنون برای کلیه محصولات خود موفق به اخذ علامت استاندارد ملی گردیده است.
در ژانویة 1998 تحت گواهی بین المللی صادره از سازمان خدمات گواهی بین المللی SGS به دریافت گواهی سیستم مدیریت کیفیت در شهر زوریخ کشور سوئیس نائل آمد. همچنین در نهم مارس 1998 گروه تولیدی صنعتی گیلان سویا تولید کننده اسنک جایزه و نشان بهترین مارک تجاری را اخذ نموده است.
در یازدهم ماه می 1998 گروه تولیدی صنعتی گیلان سویا موفق به اخذ نشان و جایزه کیفیت کشور فرانسه در شهر پاریس گردید.
در هشتن ژوئن 1998 در شهر برلین کشور آلمان شرکت گیلان سویا موفق به دریافت جایزه تکنولوژی و کیفیت گردید. جهت گیری برنامه های شرکت در راستای علائق و سلایق مشتریان و احترام به نظرات مصرف کنندگان محصولات این شرکت باعث گردیده تا جایگاه نام محصولات اشی مشی در تمامی اذهان جامعه کشور با حسن شهرت و اعتماد به محصولات آن تداعی شود.
روند توسعه با ارکان اصلی تامین کیفیت و اندیشه های مشتریان نسبت به محصول آموزش فن آوری و تکنولوژی مدرن و پیاده سازی برنامه مستمر ارزیابی نیروی انسانی و بهداشت مواد غذایی و اصول بازاریابی جدید یا مشتری گرانی همراه بوده است که راه این شرکت را از دوره تاسیس تاکنون در اخذ جوایز بزرگ بین المللی و ملی از سازمانهای بزرگ جهانی هموار نموده است.
مدیریت با ارائه طرحهای مختلف انگیزشی، تقویت تعلق اجتماعی انگیزش کارکنان و ارتقاء بهره وری موفق به افزایش راندمان کار در سطوح مختلف گردیده است. اصل احترام به مشتریان و کارکنان منتج به شکوفائی و توسعه تولیدات جدید شرکت بوده است. برنامه های هفتگی مشاوره ای خانواده جهت کارکنان شرکت از دیگر عوامل ارتقاء انگیزش در کارکنان می باشد. اصل وفاداری مدیریت به نمایندگان و مشتریان خود باعث نهادینه شدن مارک تجاری اشی مشی در تمامی بازارهای کشور و حفظ روابط حرفه ای با فروشندگان مواد اولیه و ماشین آلات داخلی و خارجی به این شرکت از منشور اصلی مدیریت می باشد.
مدیریت شرکت یکی از افتخارات اش این است که با پرسنل صدیق و مجرب و حمایت شهروندان شریف جامعه که با کیفیت برتر همواره برنامه های توسعه محصولات خود را در راستای انتظارات مصرف کنندگان در برنامه خود داشته باشد و با تمامی توان و امکانات روز و آخرین دستاوردهای فنی ـ تکنولوژی به تولید محصولات جدید و ایده آل جامعه تحقق بخشد.
شرکت تولیدی اشی مشی با بیش از 5000 نفر پرسنل و شرکت های وابسته زیاد جز بزرگترین کارخانه های تولیدی کشور محسوب می شود و دارای کادر اداری مجرب و حسابداری بسیار پیشرفته و مدرن است به دلیل وسعت کار یکی از کارخانه های تولید ماکارونی وابسته به کارخانه اشی مشی در نظر گرفته شده:
گزارشات مربوط به شرکت تولید ماکارونی هدیه شمال وابسته به کارخانه اشی مشی:
شرکت هدیه شمال در تاریخ 13/3/72 تحت شماره 2430 با سرمایة 000/000/10 ریال در ادارة ثبت شرکتهای تولیدی وابسته به ثبت رسیده است.
موضوع شرکت: تاسیس و احداث کارخانه تولید انواع ماکارونی به استناد و موافقت نامه اصولی صادره توسط اداره کل صنایع استان گیلان و سرمایه گذاری در سایه شرکتها یا افراد حقیقی و اشخاص حقوقی حسب مورد صادرات و واردات کالاهای مجاز و تولیدات کارخانه.
عمده فعالیت شرکت تولید انواع ماکارونی:
ظرفیت تولید شرکت طبق موافقت اصولی صنایع 1250 تن در سال مربوط که عطف به تقاضا نامة مورخ 25/4/74 ش با اصلاح پروانه بهره برداری با توجه به بررسی های بعمل آمده بشرح ذیل مورد موافقت اداره کل صنایع استان گیلان قرار گرفت.
1ـ ظرفیت تولید 2500 تن در سال در یک شیفت کاری
2ـ زیر بنا1920 متر
3ـ سرمایه ثابت 000/250/531 ریال
4ـ ارزش ماشین آلات000/118150 ریال
5ـ برق 200 کیلو وات
6ـ تعداد پرسنل 51 نفر
در حال حاضر کارخانه در یک شیفت کاری از ساعت 6 صبح الی 15 بعد ازظهر فعال است و روزانه به میزان 5 تا 7 تن ماکارونی تولید می شود. میزان مواد اولیه مصرفی شامل آرد که حدوداً به همین میزان است و دیگر مواد افزودنی شامل ویتامینها و نمک و غیره( میزان سایر مواد افزودنی 5% در هزار میباشد) مواد بسته بندی نیز 200 تا 300 کیلو جهت بسته بندی در روز می باشد.
از سال 77 تا 1374، میزان 98 درصد محصولات تولیدی در بخش صادرات مصرف شده و از سال 79 تاکنون این میزان به 85% سهم صادرات و155 سهم مصرف داخلی رسیده است.
ـ عمده صادرات به کشورهای همسایه ارمنستان، ازبکستان و آذربایجان شوروی می باشد.
ارزش ریالی هر کیلو ماکارونی در بخش صادرات 5200 ریال می باشد که معادل 65 سنت می باشد هزینه گمرک و حمل و نقل و دیگر عوارض در بخش صادرات بابت هر کیلو ماکارونی در حدود 2000 ریال می باشد که خالص درآمد فروش هر کیلو ماکارونی در حدود 3200 ریال خواهد بود.
که این رقم در بخش مصرف داخلی به میزان 2600 ریال خواهد بود.
ـ تولید ماکارونی در بسته های 600 گرمی به ارزش 1450 ریال و 450 گرمی به ارزش 1200 ریال و 900 گرمی به ارزش 2300 ریال می باشد.
صورت ریز دارائیهای ثابت ( اموال ماشین آلات و تجهیزات ) به قیمت تمام شده:
زمین و محوطه 5000 متر مربع 000/932/25 ریال
ساختمان و تاسیسات 826/471/901 ریال
ابزار و ادوات تولیدی و صنعتی 955/177/35 ریال
وسایط نقلیه 000/192/41 ریال
اموال و اثاثه اداری و تولیدی 360/824/51 ریال
ماشین آلات، دستگاه چهار سیلندر 000/753/46 ریال
ماشین آلات، سه سیلندر 800/724/34 ریال
ماشین آلات ، دستگاه اتوماتیک 000/170/15 ریال
ماشین آلات، فرازن 000/500/4 ریال
ماشین آلات ماکارونی 000/750/5 ریال
ماشین آلات اتوماتیک 000/100/41 ریال
ماشین آلات کد زن 000/000/9 ریال
ماشین آلات پرس 500/105/2 ریال
ماشین آلات بسته بندی 000/000/115 ریال
ماشین آلات قالبها 000/404/60 ریال
ـــــــــــــــــــــــــــ
441/105/440/1 شامل جمع کل
1ـ تهیه صورتهای مالی
صورت های مالی با مقاصد عمومی عبارت است از آن دسته از صورت های مالی که برای پاسخگویی به نیازهای استفاده کنندگانی تهیه می شود که در موقعیت دریافت گزارشهای متناسب با نیازهای اطلاعاتی خاص خود نیستند. صورتهای مالی با مقاصد عمومی شامل آن دسته از صورتهای مالی است که به طور جداگانه یا همراه با سایر گزارشهای منتشر شده جهت استفاده عموم از قبیل گزارش سالانه ارائه می شود. مفاد این بیانیه برای صورتهای مالی تلفیقی گروه واحدهای تجاری نیز کاربرد دارد ولی برای اطلاعات مالی میان دوره فشرده کاربرد ندارد.
2ـ هدف صورتهای مالی:
هدف صورتهای مالی با مقاصد عمومی ارائه اطلاعاتی تلخیص و طبقه بندی شده دربارة وضعیت مالی، عملکرد مالی و انعطاف پذیری مالی یک واحد تجاری است که برای طیفی گسترده از استفاده کنندگان صورتهای مالی در اتخاذ تصمیمات اقتصادی مفید واقع شود. صورتهای مالی همچنین نتایج وظیفه مباشرت مدیریت یا حسابدهی آنها در قبال منابعی که در اختیارشان قرار گرفته است نشان می دهد. به منظور دستیابی به آن هدف در صورتهای مالی یک واحد تجاری اطلاعات زیر ارائه می شود:
الف: داراییها
ب : بدهیها
ج: حقوق صاحبان سرمایه
د: درآمدها و هزینه ها
ه: جریان های وجوه نقد
این اطلاعات، همراه با سایر اطلاعات مندرج در یادداشتهای توضیحی صورتهای مالی استفاده کنندگان صورتهای مالی را در پیش بینی جریان های نقدی آتی واحد تجاری و خصوصاً در زمان بندی و اطمینان از توانایی ایجاد وجه نقد آن کمک می کند.
مسئولیت صورتهای مالی:
هیات مدیره یا سایر ارکان اداره کننده یک واحد تجاری مسئولیت صورتهای مالی را به عهده دارند.
اجزای تشکیل دهنده صورتهای مالی:
اجزای تشکیل دهنده یک مجموعه کامل صورتهای مالی شامل ترازنامه، صورت سود و زیان جامع، صورت جریان وجوه نقد و یادداشتهای توضیحی.
صورتهای مالی کارخانه هدیه شمال:
رویه حسابداری
رویه حسابداری عبارت از روشهای حسابداری ویژه ای است که واحد تجاری برای تهیه و ارائه صورتهای مالی اتخاذ می کند. منظور از روشهای حسابداری مبنای، میثاقها و راه کارهایی است که برای اعمال اصول مندرج در مفاهیم نظری گزارشگری مالی در مورد اقلام معاملات و سایر رویدادهای مالی و بویژه موارد زیر ایجاد شده است:
الف: اندازه گیری و تجدید اندازه گیری داراییها و بدهی ها در مواردی که مبالغ مربوط از اهمیت نسبی برخوردار است.
ب: نحوه و زمان شناخت تغییرات در داراییها و بدهی ها از صورتهای عملکرد مالی.
حال به نمونه ای از صورتهای مالی هدیه شمال اشاره می کنیم:
صورتحساب سود و زیان
«شرکت مواد غذایی هدیه شمال»
از 1/1/80 لغایت 29/12/80
فروش ناخالص 710/376211/5
کسر می شود برگشت از فروش و تحقیقات (375/371/4
خالص فروش 335/005/168/5
کسر می شود: قیمت تمام شده کالای فروش رفته:
موجودی مواد و جنسی اول دوره 296/238/143
خرید مواد و بسته بندی طی دوره 3888/998/630/3
مواد آماده مصرف 684/236/774/3
کسر می شود موجودی مواد و بسته بندی آخر دوره(350/183/132)
مواد مصرفی مستقیم 334/053/642/3
دستمزد مستقیم 491689568
سربار تولید 319393973
بهای تولید 875/136/453/4
اضافه می شود موجودی محصول اول دوره 62319000
محصول آماده فروش 4515455875
کسر می شود موجودی محصول آخر دوره 62319000
قیمت تمام شده کالای فروش رفته
سود عملیاتی
سایر درآمدها و هزینه ها:
هزینه های مالی و اداری 882/227/178
سایر درآمدها (525/717/27)
خالص کاهش هزینه ها
سود قبل از کسر مالیات
نمونه ای از صورتهای مالی است که در شرکت های تولیدی لحاظ می شود. لذا تقریباً تمامی کسانی که در کارخانه خدمت می کنند یا به نحوی در ارتباط با کارخانه تولیدی مورد بحث مرتبط هستند به صورتهای مالی از جمله صورت سود و زیان نیازمند هستند، کارخانه ها یا کشورهایی که می خواهند محصول تولید کنند یا محصول مشابه با کارخانه مزبور به صورت سود و زیان کارخانه نیازمند هستند بانک ها و موسسات اعتبار دهنده که شرکت مربوط می خواهد از آن ها وام بگیرد مطمئناً قبل از دادن اعتبار به صورت سود و زیان مؤسسه رجوع می کنند و همچنین دولت برای مالیات از بررسی صورت های مالی به موسسات سود می برد.
در همین رابطه از گزارش که شرکت تولیدی هدیه شمال برای بانک سامان که یک موسسه اعتبار دهنده خصوصی است می توانیم بهره ببریم.
گزارش بازدید از دفتر/ کارخانه/ شرکت: تولیدی مواد غذایی هدیه شمال
اعتبارات/شعبه: رشت
نام کارشناس: بریموندی تاریخ بازدید: 7/11/81
الف ـ وضعیت کلی شرکت و مدیران:
شماره ثبت: 2430
تاریخ ثبت: 13/3/69 محل ثبت: رشت
سرمایه ثبت شده پرداخت شده:000/000/10
موضوع فعالیت طبق اساسنامه:
تأسیس و احداث کارخانه تولید انواع ماکارونی به استناد موافقت نامه اصولی صادره توسط اداره کل صنایع استان گیلان و سرمایه گذاری در سایر شرکت ها و با افراد حقیقی و اشخاص حقوقی حسب مورد صادرات و واردات کالاهای مجاز و تولیدات کارخانه.
عمده فعالیت شرکت
تولید انواع ماکارونی
در صد سهام سهامداران عمده و اسامی مدیران و تجربه و تخصص آنان:
1-سید محسن عابدین زاده گیسوی:مدیر عامل و عضو هیئت مدیره (مدرس دانشگاه)فوق لیسانس مدیریت بازرگانی
2-خانم اشرف عظیمی رشتی:رئیس هیئت مدیره(فوق دیپلم تعلیم و تربیت)
3-خانم سیده دلرام عابدین زاده: نائب رئیس هیئت مدیره(دانشجو)
4-سید دانیال عابدین زاده:عضو هیئت مدیره(دانشجو)
آدرس کارخانه
رشت شهر، صنعتی،کارخانه هدیه شمال
تلفن:2382572 –0132
مشخصات کارخانه
مساحت زمین: m2 5000
زیر بنا: m2 1920
ارزش دارائیهای ثابت:
کارخانه 927403826
ماشین آلات 459800000
تعداد کارکنان رسمی و قراردادی:
تعداد کارکنان رسمی:
قراردادی:
میانگین حقوق پرداختی در هر ماه:
مواد اولیه مصرفی:
آرد-سایر مواد افزودنی(ویتامینها،نمک،تخم مرغ و…)
نسبت های مالی شرکت:
شاخص/سال 1378 1379 1380
میزان صادرات 1100تن 1600 1165
میزان واردات
خرید کالا و مواد اولیه
میزان فروش 335´005´168´5
رشد فروش
میزان سود
رشد سود
نسبت جاری 33/2
نسبت گردش موجودی کالا 8/27
میانگین دوره وصول مطالبات 48/46
نرخ سود حاشیه ای 08/0
نرخ بازده سرمایه گذاری 24/0
نسبت بدهی 61/0
همان طور که در گزارش ملاحظه شد موسسه اعتبار دهنده با استفاده از صورت های مالی توانسته تا حد زیادی از وضعیت شرکت خبر دار شود و وضعیت شرکت در توانایی بازپرداخت وام را مورد بررسی قرار دهد این یکی از استفاده های صورت های مالی بود که در این جا به اختصار توضیح داده شد.
سیستم سند هزینه
در موسسات بزرگ یکی از روشهای موثر کنترل داخلی پرداختهای نقدی استفاده از سیستم سند هزینه برای پرداختهای نقدی است. در این سیستم همه رویدادهای نقدی شامل پرداخت هزینه های مختلف خریدن داراییها و یا پرداخت بدهی ها در ورقه ای که سند هزینه نام دارد درج می گردد. سند هزینه قبل از صدور چک بایستی به تأیید و تصویب مدیر یا مدیران مسئول و موظف برسد. منظور از تهیه و تنظیم سند هزینه در مورد خرید کالا یا خدمات حصول اطمینان از تطابق صورتحساب و فروشنده کالا با سفارش خرید و برگ رسید کالا( قبض انبار) می باشد. بنابراین سند هزینه بایستی جوابگویی به سوالات زیر طراحی شده باشد:
1ـ آیا کالاها و یا خدماتی که طی صورتحساب فروش برای موسسه ارسال شده با سفارش خرید صادر شده مطابقت دارد.
2ـ آیا کیفیت کالای رسیده مطابق با شرایط ذکر شده در صورتحساب فروش و سفارش خرید می باشد.
3ـ آیا قیمتهای مندرج در صورتحساب محاسبات تخفیفات و سایر شرایط فروش صورتحساب ارسالی به نحو صحیح درج شده است.
در صورتی که پاسخ سوالات بالا مثبت باشد وجه صورتحساب پرداخت خواهد شد بنابراین سند هزینه مدرک مثبته ای است که با تنظیم و تأیید آن از دریافت کالا و خدماتی که مبالغ آن طی یک صورتحساب مطالبه گردیده اطمینان حاصل می شود.
تنظیم سند هزینه
کنترل داخلی موثر بر پرداختهای نقدی صورتحساب های بستانکاران( فروشندگان)یکی از مزایای عمده سیستم سند هزینه است. اطلاعات مندرج در صورتحساب کالای خریداری شده از قبیل تاریخ، شماره مبلغ، تعداد کالا، نام و نشانی موسسه، فروشنده کالا و… در سند هزینه ثبت می گردد.
سند هزینه تکمیل شده همراه با صورتحساب سفارش خرید و رسید کالا برای کارکنانی که مسئولیت کنترل صحت ارقام مقایسه قیمت تعداد و شرایط ذکر شده در صورتحساب با سفارش خرید کالا را دارد ارسال می گردد. پس از کنترل و تأیید امضا سند هزینه توسط کارکنان مسئول سند هزینه و ضمائم آن به حسابداری موسسه ارسال می گردد تا حساب یا حسابهای بدهکار و حساب یا حسابهای بستانکار مشخص و روی سند نوشته می شود.
سند هزینه ای که بدین ترتیب تنظیم می شود شرح جامع و کاملی از رویدادهای مالی و عملیات مربوطه و کنترل های اعمال شده در مورد اثبات بدهی و تأیید و تصویب پرداخت نقدی آن را نشان می دهد. سند هزینه توسط مدیر مالی موسسه بررسی می گردد تا از اعمال کنترل های لازم در واقعی بودن آن اطمینان حاصل شود. پس از کنترل مدیر مالی سند هزینه تنظیم شده در دفتری که دفتر اسناد هزینه نام دارد ثبت شده و سپس پرداخت می گردد. در صورتی که خرید کالا یا خدمات به صورت نسیه مدت دار باشد رویداد مالی مربوط به خرید و ایجاد بدهی در دفاتر موسسه به صورت تعهدی ثبت شده و سند هزینه در زمان پرداخت وجه به فروشنده( بستانکار) تنظیم و در دفاتر اسناد هزینه ثبت می گردد. سند هزینه را در شکلهای مختلف براساس نیازهای موسسات طراحی می کنند.
همان طور که گفته شد موسسه تولیدی هدیه شمال دارای حسابداری صنعتی می باشد. این شرکت با استفاده از کادر اداری که بیشتر دانشجو حسابداری می باشد به ارائه حسابداری سهام تمام شده می پردازد. همان که یک نوع از صورتحساب سود و زیان آن که گزارش ارائه گردید . شرکت تولیدی وابسته است به کارخانه بزرگ اشی مشی که بیشتر محصولات خود را نیز صادر می کند. در این جا چند ثبت بر گرفته از حسابهای این کادر ارائه شده است.
لازم به ذکر است که چون سند حسابداری یکی از اسناد مهم حسابداری در کلیه کارخانه ها و موسسه های خدماتی می باشد لذا برای ضمیمه کردن به این گزارش برای این جانب مقدور نبود. لذا در پایان گزارش صورت کلی از تراز های آزمایشی ضمیمه می گردد که برگرفته از حسابهای دفتر کل می باشد و دفتر کل صورت کلی گزارش دفتر روزنامه می باشد و نشان دهنده صحت ثبت های مذکور در بالا و صفحه های قبل است که سعی شده از ثبت های متنوع استفاده شود که خوانندگان تا حدودی به نحوة عملکرد مؤسسه تولیدی تا حدودی آشنا شوند. لذا کمبودهای این گزارش را بر حسب محرمانه بودن قسمت حسابداری و دیگر چیزها محسوب دارید.
وضعیت مالی، عملکرد مالی و انعطاف پذیری مالی:
اتخاذ تصمیمات اقتصادی توسط استفاده کنندگان صورتهای مالی مستلزم ارزیابی توان واحد تجاری جهت ایجاد وجه نقد و زمان و قطعیت ایجاد آن است. این توان در نهایت تعیین کنندة ظرفیت واحد تجاری جهت انجام پرداختهایی از قبیل پرداخت حقوق و مزایا به کارکنان، پرداخت به تامین کنندگان کالا و خدمات، پرداخت متفرعت و تسهیلات دریافتی، انجام سرمایه گذاری، باز پرداخت تسهیلات دریافتی و توزیع سود بین صاحبان سرمایه است. ارزیابی توان ایجاد وجه نقد از طریق تمرکز به وضعیت مالی عملکرد مالی و جریان های نقدی واحد تجاری و استفاده از آن ها در پیش بینی جریان های نقدی مورد انتظار و سنجش انعطاف پذیری مالی تسهیل می گردد.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 40 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
شدت ، قدرت فشار یا ازدحام کار در هر واحد زمان می باشد؛ اغلب بعنوان ویژگی تلاش در نظر گرفته می شود . نمونه های مشخصات لازم شدت شامل استقامت یا سرعت منظور شده بعنوان درصد ماکزیمم مصرف اکسیژن ، ماکزیممم ضربان قلب (HR) ، سرعت ( در متر برای هر ثانیه ) ، فرکانس جابجایی ( میزان گام در هر فعالیت ) ، قدرت ( کیلوگرم یا پوند برای هر بلند کردن ) یا پریدن و پرتاب کردن ( ارتفاع یا فاصله در هر تلاش ) می شود .
همچنین با اشاره به دامنه تمرین ، حجم مقدار تمرین انجام شده یا مجموع تمام تکرارها یا مدت زمان آنها می باشد . نمونه های مشخصات لازم حجم شامل کیلوگرم های بلند شده ، مترهای دویده شده ( آموزش دو سرعت ) کیلومترها یا مایل های دویده شده ( آموزش دو سرعت) ، تعداد پرتاب ها یا پرش های انجام شده ، تعداد نوبت ها و تکرارهای اجراشده ، یا دقیقه یا ساعتهای زمان تمرین می شود .
مبتدی یا فرد آماده نشده باید از بارهای سبک استفاده کند تا از آسیب بار زیاد سنگین و احتمالی اجتناب کند . باید مراقب بود یک افزایش حجم خیلی زیاد در هر جلسه تمرین توصیه نشود ، چون می تواند باعث خستگی مفرط ، کارآیی پایین تمرین ، و افزایش خطر آسیب دیدگی شود . بنابراین اگر شاگرد به تمرین بیشتری نیاز داشته باشد ، اما حجم تمرین برای هر جلسه قبلا تنظیم شود ، بهترین جایگزین افزایش تعداد جلسات تمرین در هر هفته ، به جای افزایش حجم هر جلسه تمرین می باشد . این مفهوم به تصور شدت تمرین مرتبط است که واحدهای کار توزیع شده برای هر دوره زمانی تمرین می باشد . اطلاعات در زمینه شدت و حجم بعدا در این فصل ارائه خواهد شد .
تخصیص :
مفهوم تخصیص این است که ماهیت فشار تمرین اثر تمرین را تعیین می کند . برای تمرین مؤثرتر ، روش باید بخصوص در پیشرفت نوع توانائیهایی که در یک ورزش معین غالب می باشند هدف قرار داده شود . به عبارت دیگر ، هر نوع تمرین اثر تمرینی خاص خودش را دارد که باعث هماهنگی های خاص برای اصل نیازهای وضع شده (SAID ) می شود . فشار باید مخصوص فرد و فعالیتی که برای آن تمرین می کند باشد . بعنوان یک قضیه فرعی قانون تخصیص ، تمرین عمومی همیشه باید بر تمرین خاص مقدم باشد .
تمرین متقاطع : اصل تمرین متقاطع حاکی از آن است که علیرغم تصور تخصیص تمرین ، ممکن است ورزشکاران در اجرای یک روش تمرین بوسیله تمرین در روش دیگر پیشرفت کنند . اگرچه آموزش متقاطع برحسب تصادف برخی اثرات انتقال را تامین می کند ، اما اثرات به مهمی آنهایی که بوسیله افزایش تمرین خاص با یک مقدار مشابه می باشند نیست .برای مثال یک دونده مسافت ممکن است بخواهد در یک جلسه تمرین جایگزین که برای کمک به افزایش توان ایروبیک او ادامه خواهد یافت شرکت کند و بخواهد چیزی متفاوت از دو را تعقیب کند تا در برنامه اش تنوع ایجاد نماید . این دونده ممکن است تصمیم بگیرد از شنا بعنوان یک روش تمرین متقاطع برای هماهنگ کردن اهدافش استفاده کند. اگر چه ممکن است ورزشکار از شنا سود ببرد ، اما فعالیت تمرین متقاطع عملکرد او در دو به اندازه ای که اگر همان زمان تمرین صرف دو شده بود افزایش نخواهد داد . به عبارت دیگر ، تمرین متقاطع ( شنا) این ورزشکار ممکن است عملکرد او را تا یک سطح خاص افزایش داده باشد ، اما اگر همان مقدار زمان صرف شدت دو شده بود ( تمرین خاص ) حتی استفاده های بیشتری را تشخیص خواهد داد.
اگر چه مزیت های تمرین متقاطع گاهی اوقات مشاهده می شود ، اما معمولا در اندازه های فیزیولوژیک و به ندرت در عملکرد در نظر گرفته می شوند . بنابراین ، تمرین متقاطع یک روش مفید برای افزایش ظرفیت عملکرد می باشد .
تمرین زیاد :
افزایش تدریجی در فشار تمرین برای بهبود سطوح متناسب ضروری می باشد . هر چند ، در تلاش ما برای کسب این افزایش سطح تناسب ، فرد شاید زمان کافی برای جبران نوبت های همیشگی تمرین نداشته باشد .تصور می شود تمرین زیاد از طریق فشارهای تمرین که مورد نیاز توانایی فرد برای هماهنگی می باشند ایجاد می شوند ، باعث خستگی ، الگوهای جانشین ممکن و آسیب گردد .تمرین زیاد هنگامی روی می دهد که مکانیسم های سازگاری بدن نمی توانند از عهده فشار تمرین همیشگی برآیند که باعث کاهش عملکرد به جای بهبود عملکرد می شود .تمرین زیاد ممکن است سستی فیزیولوژیک و روان محرکی ، خستگی مزمن ، کاهش اشتها ، کاهش وزن ، بی خوابی ، کاهش شهوت ، افزایش فشار خون و گرفتگی عضله می شود .علاوه بر این ، دیگر تغییرات متابولیک ، هورمونی ، عضلانی ،هیپوتالامیک و قلبی عروقی اغلب حالت تمرین زیاد همراهی می کنند. تمرین زیاد می تواند توسط حالت های اثر گذار منفی مثل اضطراب ، افسردگی ، عصبانیت ، فقدان اعتماد به نفس و کاهش نیرو مشخص شود .
مطالعات مجموعه متنوعی از اصطلاحات را بکار می برند تا تمرین زیاد در حالتهای مربوط به آن را توصیف کنند . برای مثال ، مکینان و موپر حالتهای تدریجی ذیل را توصیف می کنند : خستگی ، تمرین زیاد ، سوزش . مکینان بعدا بر این نظر بود که تمرین زیاد می تواند باعث خستگی شود ، اما تمرین زیاد به یک فرآیند اشاره می کند و خستگی یک پیامد یا محصول را نشان می دهد . علیرغم بحث مستمر ، درباره علم معانی ، سعی کنید هنگام صحبت برای فرد ناآشنا با موضوع از اصطلاحات ساده استفاده کنید .
بطوری شگفت انگیز، استراحت برای تسکین بسیاری از علائم ایجاد شده توسط تمرین زیاد پیشنهاد شده است . بعد از یک جلسه تمرین سخت فرد معمولا در 24 ساعت نیروی تازه می گیرد .دیگر روشها برای کمک به اجتناب از خستگی که به وسیله تمرین زیاد ایجاد می شود شامل دوره های وقفه کوتاه و تغییرات اتفاقی در برنامه عادی می شود ، علاوه بر این ، شاگرد شاید در از کم کردن فشار بهره ببرد، تمرین زیاد سخت و خستگی ممکن است به دوره بهبود طولانی نیاز داشته باشد و باید آهسته پیش بینی شود.
تغییرات برای خستگی زیاد ممکن است به جلوگیری از تمرین زیاد کمک کند . تمرین باید شامل فشارها برای روش های متابولیک و مهارت های محرک لازم برای فعالیت ویژه ورزشکار بشود . تمام تمرین متقاطع باید ثانویه باشد در طول فصل دوری از تمرین واقع شوند . برای مثال ،یک فعالیت که اساسا به قدرت یا سرعت نیاز دارد شاید عملکرد تمرین برای تحمل قلبی عروقی را به ویژه در طول فصل مسابقات ورزشی در بر داشته باشد . تمرین زیاد نباید بعنوان یک حالت قطعی در نظر گرفته شود . درحقیقت ، تمرین زیاد و هر کدام از حالت های مربوط به آن باید بعنوان یک حالت همیشگی بررسی شود: از بهبود خوش بینانه تا تمرین بی نهایت زیاد ، قابل درک است که یک فرد شاید کمی تمرین زیاد داشته باشد با این وجود هنوز سودهای نسبتا کمی در عملکرد بدست می آورد . بدیهی است که موقعیت مطلوب تر بهبود بهینه وار نتیجه سودهای بیشتر خواهد بود .
پیش بینی ها :
آموزنده طب و جراحی بالینی باید پیش بینی های متعددی را هنگام توسعه یک برنامه تمرین عضلانی در نظر داشته باشد . به دلایل قلبی عروقی شاگرد نباید در طول جد و جهد نباید نفسش را حبس کند .این مانور می تواند در طول تمرین عضلانی از طریق تشویق شاگرد به تنفس مناسب در طول تمرین اجتناب شود . او را تشویق کنید در طول تمرین بشمارد ، صحبت کند یا به طور منظم نفس بکشد . همچنین فرد می تواند برای بیرون دادن نفس در طول وزنه برداری و استنشاق در طول بهبود آموزش داده شود. گرفتگی عضله ممکن است بعنوان نتیجه تمرین توسعه یابد و باید دارای مدت زمان نسبتا کوتاهی باشد . حمله تأخیر دار گرفتکی عضله (DOMS) 24 تا 48 ساعت بعد از تمرین توسعه می یابد و در یک هفته برطرف می شود .
تمرین خارج از مرکز باعث DOMS بیشتر از تمرین هم مرکز می شود که می تواند از طریق تمرینهای گرم کردن و آرام کردن کاهش یابد .
علاوه بر این ، شاگرد باید درباره گرفتگی احتمالی مربوط به تمرین محتاط باشد .خستگی و تمرین زیاد که قبلا توصیف شدند ، در طراحی هر برنامه تمرینی ملاحظات قابل توجه هستند . بهبود کافی باید در برنامه ایجاد شود .
دستور العمل های بالینی : برنامه های تمرینی :
برنامه های تمرینی تمام انواع فعالیت عضلانی شامل فعالیت های ثابت و متحرک را مورد توجه قرار می دهد . فعالیت عضلانی ثابت هم اندازه نامیده می شود که در آن نیرو بدون حرکت توسعه می یابد . به عبارت دیگر ، عضله ای که بطور هم اندازه منقبض می شود عضله ای ست که در آن کشیدگی توسعه می یابد . اما هیچ تغییری در زاویه مفصل روی نمی دهد .تمام دیگر فعالیت های عضلانی متحرک هستند . تمرین هم فشار ، تمرینی است که در آن عضله ها در حال بلند کردن یک مقاومت ثابت منقبض می شوند .کشیدگی واقعی عضله به وسیله تغییرات عضلانی در طول یک دوره کامل حرکت (ROM) به دلیل تغییر در طول عضله در زوایه کشش هنگامیکه اهرم استخوانی جا به جا می شود به وجود می آید .تمرین هم فشار می تواند به فعالیت های هم مرکز ، فعالیت های دور از مرکز که حرکتهای کششی عضله هستند تقسیم شوند .تمرین هم جنبش انقباض های عضلانی که در آن سرعت حرکت در یک میزان ثابت کنترل می شود رادر بر می گیرد که حداکثر انقباض عضله رادر تمام ROM کامل تحریک می کند .تمرین هم جنبش می تواند هم دور از مرکز ، هم هم مرکز باشد . اطلاعات مفصل تر در زمینه تمرین هم اندازه ، هم فشار و هم جنبش ( شامل توصیه هایی برای کاربرد بالینی ) در فصل 6 ارائه می شود .
مفهوم تمرینهای زنجیره ای جنبشی باز و بسته در آثار چاپی علمی ، به ویژه در واژه های احیاء توجه قابل ملاحظه ای دریافت کرده است . تمرین زنجیره ای جنبشی بسته (CKC) تمرینی است که در آن مفصل دور از مرکز ثابت است و نیرو مستقیما از طریق پا یا دست در یک فعالیت ، مثل نشستن یا فشار به بالا منتقل می شود .یک تمرین زنجیره ای جنبشی باز (OKC) تمرینی است که در آن مفصل دور از مرکز ثابت نیست و مفصل می تواند آزادانه حرکت کند ، مثل کشش های پا. تمرین های زنجیرهای جنبشی باز و بسته را در بر می گیرد .آموزنده طب و جراحی بالینی باید هم فعالیت های CKC و همOKC را برای بهبود فرد در نظر بگیرد .
دستورالعمل های تمرین :
اولین گام در شروع یک برنامه تمرینی برای اکثر افراد مشورت با متخصصان مراقبت از سلامت می باشد . برای موفق بودن، برنامه تمرینی باید موثر ، سالم و محرک شرکت کننده باشد . برای موثر بودن و بدست آوردن مزیت های فیزیولوژیک ، جریان عادی تمرین باید روش ، مدت، فرکانس و شدت مناسب داشته باشد .علاوه بر دوره تمرین ، افراد باید 5 تا ده دقیقه تمرین های گرم کردن ، و سرد کردن آموزش داده شوند . برنامه ها باید بطور انفرادی مطابق بانیازها و علایق شرکت کنندگان تنظیم شوند. در جریان عادی تمرین که دوره های کافی گرم کردن و آرام کردن را در بر می گیرند تمرین های کششی مناسب را در خودجای می دهند و برای پیشرفت تدریجی در شدت طراحی می شوند بعید به نظر می رسد که باعث آسیب دیدگیها شوند .
یک برنامه عادی تمرین در صورتیکه افراد به مدت کافی با برنامه همراه هستند تا نتایج مطلوب کسب شوند ، باید برخی درخواست محرک را داشته باشد . یک برنامه با اهداف قابل حصول اضافی و یک مکانیسم برای اندازه گیری پیشرفت احتمالا شرکت کننده را تشویق می کند . شاید بررسی در دست اقدام پاسخ شرکت کننده به تمرین ، شامل کنترل برای تغییرات در تعادل ، قدرت و انعطاف پذیری حتی اهمیت بیشتری داشته باشد .توصیه های دانشکده پزشکی مسابقات ورزشی آمریکا (ACSM) برای تمرین آموزش مقاومت در جدول 2-5 ارائه می شوند .توصیه های بیشتر برای دوره گرم کردن درجدول 2-5 ارائه می شوند .
مرحله بندی :
مرحله بندی چرخه تدریجی تخصیص، شدت و حجم تمرین برای حصول پیشرفت بهینه ظرفیت های عملکرد می باشد و تغییرات دوره ای اهداف ، وظوایف و محتوای آموزش را در بر می گیرد .مرحله بعدی می تواند بیشتر بعنوان تقسیم سال آموزشی برای هماهنگ کردن اهداف خاص مورد استفاده قرار گیرد .اهداف یک برنامه یکساله برای بهبود بهینه در عملکرد و آمادگی برای یک اوج قطعی را برای یک فصل رقابت تکمیل می کنند . اهداف از طریق برنامه ریزی منظم تمام بخش های سال یا فصل آموزشی هماهنگ می شوند . مرحله بندی از یک پاسخ سطح به رویداد در طول دسته آموزشی مقدماتی به وسیله تهیه تدبیر متغیرهای مختلف و محرک همیشگی برای شاگرد در مرحله ها یا دوره ها جلوگیری می کند .
روند هم برای شدت و هم برای حجم آموزش در تمام سطوح پیشرفت افزایش یافته است که تدبیر مناسب برای این دو متغیر بی نهایت مهم هنگام اجتناب از تمرین زیاد و وقفه ایجاد می کند . افزایش درشدت و حجم ضرورتا باعث عملکردهای بهبود یافته نمی شود . برای تشخیص نتایج معنی دار در حین مشاهده قانون تخصیص ، تمرین ها باید نزدیک حدود شدت قطعی فقط 55 تا 60 درصد کل زبان آموزش درطول دوره آمادگی اجرا شوند .سطح پیشرفت شاگرد متناسب و توزیع شدت و حجم را تعیین می کند . برای مبتدی ، پیشرفت به وسیله افزایش خطی در شدت و حجم نشان داده می شود هر چند ، حجم باید مقدم باشد .در سطح پیشرفته ، افزایش خطی نتایج مطلوبی به بار نخواهد آورد . دراین سطح ، پرش های ناگهانی در حجم و شدت ممکن است برای تحریک بهبود بیشتر مورد نیاز باشد .شناخت رابطه حجم و شدت با نیازهای اصلی هر رویداد مهم می باشد .
وقتی سرعت و قدرت نیازهای اصلی باشند شدت باید بر تسهیل بهبود تاکید کند . این بخصوص در طول دوره رقابت مفصل صحیح می باشد . وقتی تحمل نیاز اصلی است ، حجم محرک اصلی برای پیشرفت را ارائه می دهد .آموزش مرحله بندی شده ، در اصل ، یک برنامه ریزی آموزشی است که جلسات خسته کننده در وقفه های زمانی منظم را تغییر می دهد . شکل 3-5 واکنش قدیمی شدت و حجم و اینکه چگونه این متغیر ها می توانند برای تاکید بر جنبه های مختلف آموزش از طریق طرح های مرحله ای یا دوره ای انجام شوند را نشان می دهد .بخش های ذیل شکل 3-5 را توضیح می دهند و یک برنامه آموزشی پیشنهادی که از مرحله بندی برای ورزشکاران با عملکرد بالا استفاده می کند را ارائه می دهد.
مرحله آماده سازی (پیش از فصل )
بزرگ شدگی :هدف مرحله فرعی بزرگ شدگی دستیابی اصلی به قدرت برای تامین مبنا برای کسب قدرت ، تحمل عضلانی ، سرقت و مهارت در مراحل بعدی در دوره مرحله بندی می باشد. این مرحله فرعی با استفاده از تکرار های زیاد بسیاری از تمرین ها ( حجم بالا) هماهنگی را بی نهایت زیاد تشویق می کند و بنابراین به حداکثر تجدید نیروی عصبی عضلانی نیاز دارد آموزش باید سه بار در هفته انجام شود . با اعمال سطح فشار صحیح به عضلات آموزش دیده و در اختیار قرار دادن زمان بهبود / تجدید کافی ( 2 تا 3 دقیقه)حداکثر بزرگ شدگی عضلانی قابل دسترسی می باشد . پارامترهای تمرین که در این مرحله بکار میروند در جدول 4-5 طرح می شوند .
قدرت / نیرو :
در طول مرحله فرعی قدرت / نیرو ، قدرت و نیروی عضلانی اهداف اصلی تمرین هستند. نقش این مرحله فرعی ایجاد مراحل تغییر شکل از طریق تاکید بر حجم و شدت و مهارت می باشد .نیرو به توانایی سیستم عصبی ماهیچه ای برای تولید بیشترین مقدار نیرو در کمترین زمان اشاره می کند .تمرین نیروی خاص به ترکیب شدن برای تبدیل حداکثر دستیابی های قدرت به مهارت ورزشی متحرک ناگهانی نیاز دارد . برنامه ریزی دقیق می تواند به افزایش خروجی نیرو با حفظ حداکثر قدرت کمک کند .
روش های متعددی وجود دارند که می توانند برای بهبود نیرو استفاده شوند ( مثل وزنهای آزاد ، رشته سنج ها). این فشارها باید به طور دینامیک اجرا شوند تا حداکثر سرعت را به وجود آورند . تعداد تکرارها به محرک تمرین بستگی دارد. دامنه از 6 تا 20 می باشد . آموزنده طب و جراحی بالینی هنگام انتخاب تمرین های مناسب باید بی نهایت انتخابی باشد . برنامه نباید بیش از دو تا چهار تمرین تشکیل شود . وقفه استراحت باید 3 تا 5 ثانیه باشد .پارامترهای تمرین بکار رفته در این مرحله آماده سازی در جدول 2-5 طرح می شوند .
مرحله رقابت ( در فصل ، اوج) : برای اجتناب از اثرات زیان آور کاهش تمرین در طول فصل رقابت ، ورزشکار باید پیروی از یک برنامه آموزش مقاومت ورزش خاص را ادامه دهد . جنبه آموزش مقاومت برنامه هر چند تا حداقل مرحله حفظ پیشرفت می کند ، درحالیکه تمرین برای مهارت های خاص به شرکت در ورزشی که مقدم است ، افزایش در شدت و پیشرفت تا حداکثر یک مرحله نیاز دارد . برنامه خاص بر مبنای نیازهای فیزیولوژیکی عمده می باشد (نیرو با تحمل عضلانی ).
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 21 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
به ترتیب الفبایی
برای آنکه از کنار دریای بیکران نهج البلاغه، لب تشنه بازنگردیم و با موضوعات و مفاهیم گوناگون نهج البلاغه و سبک و سیاق آن آشنایی بیشتری پیدا کنیم، گزیدهای از مفاهیم این کلام جاودانه را به شیوة الفبایی از نظر میگذرانیم. باشد که با غوطهور شدن در دریای کلام امام ـ علیه السّلام ـ غبار تیرگیها از جان بزداییم و با گوش جان سپردن به آوای ملکوتی نهج البلاغه، روح و روان را صفا بخشیم.
برای پرهیز از اطالة کلام وبا توجه بهگستردگی معارف غنی ارزشی نهج البلاغه، در هر حرف از حروف الفبا تنها به یک یا دو مفهوم ( آن هم به نقل یک یا دو جمله) بسنده میکنیم:[1]
1. اخلاق
آنکه حساب نفس خود کرد سود برد، و آنکه از آن غافل ماند زیان دید، و هر که ترسید ایمن گردید، و هر که پند گرفت بینا شد، و آنکه بینا شد فهمید و آنکه فهمید به دانش رسید.[2]
2. بینش
همانا دنیا، نگاه کوردلان را بنبستی است که فراسویش هیچ نمیبیند. ولی آنکه بیناست نگاهش از دنیا گذرد، و از پس آن سرای آخرت را نگرد، بینا از دنیا رخت بربندد، و نابینا دل به دنیا بندد. بینا از دنیا بهره گیرد و کوردل برای دنیا توشه برگیرد.[3]
3. پارسایی
ای مردم، پارسایی، دامن آرزو در چیدن است، و شکر نعمت حاضر گفتن، و از ناروا پارسایی ورزیدن و اگر از عهدة این کار برنیایید، چند که ممکن است خود را از حرام واپایید و شکر نعمت موجود فراموش منمایید که راه عذر برشما بسته است، با حجّتهای روشن و پدیدار، و کتابهای آسمانی و دلیلهای آشکار.[4]
4. تاریخ
از گذشتة دنیا، آیندهاش را چراغ عبرتی ساز؛ چرا که پارههای تاریخ با یکدیگر همانند است و در نهایت پایانش به آغازش میپیوندد و تمامش در حال دگرگونی است و رفتنیست.[5]
5. ثروت
هیچ ثروتی چون خرد، هیچ تهیدستی چون نادانی، هیچ میراثی چون ادب وهیچ پشتیبانی چون مشورت نمودن نیست.[6]
6. جهاد
امّا بعد، جهاد، دری است از درهای بهشت که خدا بر روی برگزیدة دوستان خود گشوده است؛ و جامة تقواست که تن آنان را پوشانده است. زره استوار الهی است که آسیب نبیند؛ و سپر محکم اوست که تیر در آن ننشیند. هر که جهاد را واگذارد و نا خوشایند داند، خدا جامة خواری بر تنش پوشاند و فوج بلا برسرش کشاند و در زبونی فرو ماند. دل او در پردههای گمراهی نهان، و حق از او روی گردان. به خواری محکوم و از عدالت محروم.[7]
7. چاره اندیشی برای بیچارگان
(ای مالک) خدای را، خدای را، در خصوص فرودستان، زمینگیران، نیازمندان، گرفتاران، و دردمندان که دردشان را هیچ چارهای نیست، چه در میان این قشر کسانی به دریوزگی روی میآورند و کسانی با نیاز آبرو داری میکنند.
پس، برای خدا پاسدار حقی باش که خداوند برایشان تعیین کرده است و تو را به رعایتش فرمان داده است و از بیت المال و محصول زمینهای غنیمتی اسلام ـ در هر شهری ـ سهمی برایشان در نظر بگیر؛ چرا که برای دورترین مسلمانان، همانند نزدیکترینشان سهمی هست و تو مسئول رعایت حق همگانی.[8]
8. حب و بغض
ای مردم، محور اجتماع مردم حب و بغض (خوشنودی وخشم) است، بیگمان ناقة ثمود را تنها یک نفر پی کرد، اما چون تمامی قوم ثمود به کار او رضا دادند، خداوند همة ایشان را سزاوار عذاب ساخت و این سخن خداوند سبحان است که فرمود: «پس آن ناقه را پی کردند و همگی پشیمان شدند.»[9]
9. خود شگفتی (عُجْبْ)
از خودپسندی و تکیه زدن بر توانمندیهایت که به شگفتی وامیداردت و گرایش گوش سپردن به چاپلوسیها را در تو زنده میکند، سخت بر حذر باش! که برای پایمال کردن نیکی نکوکاران، این مطمئنترین فرصت است برای شیطان.[10]
10. دعا
(گروهی آن حضرت را پیش رویش ستودند، فرمود:) بار خدایا تو مرا از خودم بهتر میشناسی و من خود را از آنان بیشتر میشناسم، خدایا ما را بهتر از آن کن که میپندارند و بیامرز از ما آنچه را نمیدانند.[11]
11. ذکر
از سخنان آن حضرت است هنگامی که آیة «رجال لاتلهیهم تجارة و لا بیع عن ذکر الله» را تلاوت میفرمود:
همانا خداوند سبحان یاد خود را مایة جلای دلها کرد تا به یمن آن، شنوایی جایگزین کری، بینش جایگزین کوری، انعطاف و حقپذیری جایگزین کینتوزی گردد. آری، خداوند ـ که تمامی بخشیدههایش گرانمایه است ـ در دورانهای پی در پی تاریخ ـ حتی در روزگاران فترت ـ همواره بندگان خاصی دارد که در ژرفنای اندیشه و در عمق خردهاشان با آنان در راز است و از طریق خرد دمساز، و آنان با روشنایی ویژهای که در چشمها و گوشها و دلهاشان پدید میآید به چراغهایی میمانند فرا راه انسانها؛ ایام خدا را به یاد آنان آرند و مردمان را از بزرگی و جلال او ترسانند.[12]
12. رنگارنگی روزگار
روزگار را دو چهره است: روزی از تو و روزی بر تو. در آن روزی که از توست سرکشی بنه و روزی که بر توست تن به شکیبایی ده![13]
13. رهبری
آنکه خود را پیشوای مردم سازد، پیش از تعلیم دیگری باید به ادب کردن خود بپردازد، و بیش از آنکه به گفتار تعلیم فرماید باید به کردار ادب نماید، و آنکه خود را تعلیم دهد و ادب اندوزد، شایستهتر به تعظیم است از آنکه دیگری را تعلیم دهد و ادب آموزد[14]
14. زیان زبان
جبران آنکه با نگفتن از دست نهادهای آسانتر است از تدارک آنچه با گفتن از دست دادهای، و نگاهداری آنچه در مشک است با استوار بستن در آن با بند است. آنچه در دست است نگهداری، بهتر از آن است که آنچه نزد دیگران است خواهی؛ تلخی نومیدی بهتر، تا دست دریوزگی نزد مردمان بردن؛ کار با پارسایی برتر از هرزگی با توانگری است؛ و هر کس خود تواناتر است به راز خویش نگه داشتن؛ و بسا کوشنده که در جهت زیان خود کوشد! آنکه پرگوید، یاوه سراید؛ و هر که بیندیشد، بینش یابد.[15]
15. ژرفای هستی
به ژرفای عظمت تو آگاهیمان نتواند بود. دانش ما تنها این است که میدانیم تو زنده و برپا دارندة جهانی، بیآنکه خواب بربایدت. ژرفای ذاتت را هیچ نگاهی درنیابد و ادراک وجودت را هیچ چشمی نتواند، بلکه این ادراک توست که پهنة چشمها را فرا گرفته و پایان عمرها را میدانی و عنان سرتاپای پدیدهها را در دست قدرت خود داری.
آنچه را ما از آفرینشت میبینیم و با آن از قدرتت به شگفتی میآییم و در توصیف بزرگی سلطنتت لب میگشاییم، بسی ناچیزتر است از آنچه از ما پنهان است و چشمهامان از دیدنش ناتوان است و اندیشهمان از تسخیر آن در بنبست است و میان ما و آن پردههایی از غیب در افکنده است.
پس هر که با قلبی فارغ اندیشه به کار گیرد تا دریابد که تو چگونه عرش خویش برپا داشتهای و مخلوقاتت را آفریدهای، و چگونه آسمانهایت را در فضا آویختهای و چهسان زمین را بر امواج آبها گستردهای، نگاهش حسرتزده، خودش مبهوت، گوشش منگ و اندیشهاش سرگردان، به واپس باز میگردد.[16]
16. ساده زیستی
(حضرتش را با جامهای کهنه و پینهدار دیدند، سبب پرسیدند، فرمود:)
با این گونه پوشش دل خاشع شود، و نفس رام گردد؛ و مؤمن آن را الگو گیرد.[17]
17. سینه فراخی (شرح صدر)
سینة خردمند صندوق راز اوست، (و در جای دیگر فرمود: ) ابزار ریاست فراخی سینه است.[18]
18. سپاسگزاری
به خدا سوگند اگر دلهای شما یکسره بگدازد و دیدگانتان از شوق پروردگار یا از بیم کردگار سیل خون روان سازد و تا چند که دنیا پایدار است در آن بمانید این همه کردههای شما پاداش نعمتهای خدا نخواهد بود به ویژه این نعمت که شما را به راه ایمان هدایت فرمود.[19]
و نیز فرمود: چون طلیعههای نعمتها به شما رسید، با ناسپاسی تداوم آن را مبرید.[20]
19. شهرت گریزی
شادمانی مؤمن در رخسار اوست و اندوهش در دلش، سینه او فراخترین است و نفس او خوارترین؛ برتری طلبی را دوست نمیدارد و از شهرتطلبی گریزان است و اندوهش دراز است و همتش فراز... .[21]
20. شهادت خواهی
کجایند مردمی که به اسلامشان خواندند، و آن را پذیرفتند؛ و قرآن خواندند و دستورهایش را پیروی کردند، به کارزارشان برانگیختند، و آنان همچون ماده شتر که به بچه خود رو میآورد، شیفتة آن گردیدند. شمشیرها را از نیام برآوردند و گروه گروه و صف به صف روی به اطراف زمین نهادند، بعضی نجات یافته و بعضی به شهادت رسیدند.[22]
21. صبر راز پیروزی
شکیبا پیروزی را از کف ندهد، گر چه روزگارانی بر او گذرد.[23]
و نیز فرمود: چون سختی به نهایت رسد، گشایش در رسد؛ و چون حلقههای بلا سخت به هم آید، آسایش در آید.[24]
22. ضرار و مناجات علی ـ علیه السّلام ـ
( در خبر ضرار پسر ضَمْرَه ضبابی است که چون بر معاویه درآمد معاویه وی را از امیر المؤمنین ـ علیه السّلام ـ پرسید، گفت: گواهم که او را در حالی دیدم که شب پردههایش را آویخته بود و او در محراب خویش ایستاده، دست به محاسن، چونان مار گزیده به خود میپیچید و با اندوه میگریست و میگفت: ) ای دنیا! ای دنیا! از من دور شو! برای من خود را به نمایش گذاشتهای؟ یا شیفتة من شدهای؟ مباد که تو در دل من جای گیری. هرگز! جز مرا بفریب! مرا به تو چه نیازی است؟! من ترا سه بار طلاق گفتهام و بازگشتی در آن نیست.
.............................................
[1] . ترجمههای این قسمت برگرفته شده از ترجمة استاد شهیدی و یا «خورشید بیغروب» است که گاهی اندک تغییراتی درآن داده شده است.
[2] . من حاسب نفسه ربح، و من غفل عنها خسر، و من خاف أمِنَ، و من اعتبر أبصر، و من أبصر فهم و من فهم علم. نهج البلاغه، حکمت 208.
[3] . و انّما الدنیا منتهی بصر الأعمی، لا یبصر ممّا و راءَها شیئاً، و البصیر ینفذها بصره و یعلم أنَ الدّار وراءَها. فالبَصیر منها شاخص، و الأعمی إلیها شاخص. و البصیر منها متزوّد، و الأعمی لها متزوّد. همان، خ 133.
[4] . أیّها الناس، الزهادة قصر الأمل، و الشکر عند النّعم، و الورع (لح: التورع) عند المحارم. فان عزب ذلک عنکم فلا یغلب الحرامُ صبرکم و لا تَنْسَوْا عند النعم شکرکم فقد اعذر الله الیکم بحجج مسفرة ظاهرة و کتب بارزة العذر واضحة. همان، خ 81.
[5] . و اعتبر بما مضی من الدنیا ما بقی منها، فان بعضها یشبه بعضاً و آخرها لا حق بأوّلها و کلها حائِل مفارق. همان، نامة 69.
[6] . لا غنی کالعقل، و لا فقر کالجهل، و لا میراث کالأدب و لا ظهیر کالمشاورة. همان، حکمت 54.
[7] . أمّا بعد: فإنّ الجهاد باب من أبواب الجنّة فتحهُ الله لخاصّة اولیائِه و هو لباس التقوی و درع الله الحصینة و جنّته الوثیقة، فمن ترکه رغبة عنه البسه الله ثوب الذلّ و شملة البلاءِ. و دیّث بالصغار و الغماءة و ضرب علی قلبه بالاسهاب و أدیل الحق منه بتضییع الجهاد و سیم الخسف و منع النصف. همان، خ 27.
[8] . ثم الله، الله، فی الطبقة السفلی من الذین لا حیلة لهم من المساکین و المحتاجین و أهل البؤسی و الزمنی، فأنّ فی هذه الطبقه قانعاً و معترّاً. و احفظ لله ما استحفظک من حقه فیهم، و اجعل لهم قسماً من بیت مالک، و قسماً منه غلّات صوافی الإسلام فی کل بلد، فإنّ للأقصی منهم مثل الذی للأدنی، و کل قد استرعیت حقه. همان، نامة 53.
[9] . أیّها النّاس، إنّما یجمع الناس الرضا و السخط، و انّما عقر ناقة ثمود الرجل واحد فعمّهم الله بالعذاب لما عموه بالرضا. فقال سبحانه: « فعقروها فأصبحوا نادمین». همان، خ 201.
[10] . و إیّاک و الاعجاب بنفسک و الثقة بما یعجبک منها، و حبّ الإطراء، فإنّ ذلک من أوثق فرص الشیطان فی نفسه لیمحق ما یکون من احسان المحسنین. همان، نامة 53.
[11] . (و مدحه قوم فی وجهه فقال: ) اللّهم أنک أعلم بی من نفسی و أنا اعلم بنفسی منهم، اللّهم اجعلنا خیراً ممّا یظنّون، و اغفرلنا ما لا یعلمون. نهج البلاغه، حکمت 100.
[12] . و من کلام له ـ علیه السّلام ـ قاله عند تلاوته «رجال لا تلهیهم تجارة و لا بیع عن ذکر الله»: إنّ الله سبحانه جعل الذکر جلاء للقلوب تسمع به بعد الوقرة، و تبصر به بعد العشوة، و تنقاد به بعد المعاندة، و ما برح للهِ ـ عزّت الاؤه ـ فی البرهة بعد البرهة و فی ازمان الفترات عباد ناجاهم فی فکرهم، و کلّهم فی ذات عقولهم، فاستصبحوا بنور یقظةفی الأبصار و الاسماع و الأفئدة؛ یذکرون بأیام الله، و یخوفون مقامه بمنزلة الأدلة فی الفلوات. همان، خ 222.
[13] . و الدهر یومان: یوم لک و یوم علیک. فإذا کان لک فلا تبطر؛ و إذا کان علیک فاصبر. همان، حکمت 396.
[14] . من نصب نفسه للناس اماماً فعلیه أن یبدأ بتعلیم نفسه قبل تعلیم غیره؛ و لیکن تأدیبه بسیرته قبل تأدیبه بلسانه. و معلم نفسه و مؤدّبها أحق بالإجلال من معلم الناس و مؤدبهم. همان، حکمت 73.
[15] . و تلافیک ما فرط من صمتک ایسر من إدراکک مافات من منطقک. و حفظ ما فی الوعاء بشدّ الوکاء. و حفظ ما فی یدیک أحبّ إلیّ من طلب ما فی ید غیرک، و مرارة الیأس خیر من الطلب إلی الناس. و الحرفة مع العفّة خیر من الغنی مع الفجور. و المرء أحفظ لسرّه. و ربّ ساع فیما یضرّه! من أکثر أهجر، و من تفکّر أبصر. همان، نامة 31.
[16] . فلسنا نعلم کنه عظمتک إلا أنا نعلم أنک حیّ قیوم لا تأخذک سنة و لا نوم. لم ینته إلیک نظر، و لم یدرکک بصر، أدرکت الأبصار. و أحصیت الأعمار، و أخذت بالنواصی و الأقدام. و ما الذی نری من خلقک و نعجب له من قدرتک و نصفه من عظیم سلطانک. و ما تغیب عنا منه، و قصرت أبصارنا عنه، و انتهت عقولنا دونه، و حالت ستور الغیوب بینا و بینه أعظم. فمن فرغ قلبه، و اعمل فکره، لیعلم کیف اقمت عرشک و کیف ذرأت خلقک، و کیف علّقت فی الهواء سماواتک و کیف مددت علی مور الماء أرضک، رجع طرفه حسیراً و عقله مبهوراً و سمعه والها، و فکره حائرا. همان، خ 160.
[17] . و قد رئی علیه إزار خلق مرقوع. فقیل له فی ذلک، فقال: یخشع له القلب، و تذل به النفس؛ و یقتدی به المؤمنون. همان، حکمت 103.
[18] . صدر العاقل صندوق سرّه. همان، حکمت 6 و: آلة الریاسة سعة الصدر همان، حکمت 176.
[19] . و الله لو انماثت قلوبکم انمیاثا، و سالت عیونکم من رغبة إلیه أو رهبة منه دما، ثم عمّرتم فی الدنیا ما الدنیا باقیة ماجزت أعمالکم الـح: عنکم) ـ و لو لم تبقوا شیئاً من جهدکم ـ أنعمه علیکم العظام، و هداه إیاکم للإیمان. همان، خ 52.
[20] . اذا وصلت الیکم اطراف النعم فلا تنفروا اقصاها بقلة الشکر.همان، حکمت 13.
[21] . المؤمن بشره فی وجهه، و حزنه فی قلبه. أوسع شیء صدراً و أذلّ شیء نفساً. یکره الرّفعة و یشنأ السمعة. طویل غمّه. بعید همّه. همان، حکمت 333.
[22] . أین القوم الذین دعوا إلی الإسلام فقبلوه؟ و قرأوا القرآن فاحکموه، و هیجوا إلی الجهاد فولهوا و له اللقاح إلی أولادها. و سلبوا السیوف أغمادها. و أخذوا بأطراف الأرض زحفاً و صفاً صفاً. بعض هلک و بعض نجا. همان، خ 121.
[23] . لا یعدم الصبور الظفر و إن طال به الزمان. همان، حکمت 153.
[24] . عند تناهی الشدّة تکون الفرجة، و عند تضایق حِلَق البلاء یکون الرخاء. همان، حکمت 351.
زندگانیات کوتاه است و ارزشت ناچیز، و آرزوی تو داشتن خُرد. آه از کمی توشه، درازی راه، دوری سفر و سختی محشر![1]
23. طاووس مصرعی زیبا از قصیدة بیپایان هستی
در این میان طاووس با آن پرهای پیچاپیچ و دمِ کشیدهاش، یکی از شگفتانگیزترین و زیباترین پرندگان است. که خداوند او را بر اساس استوارترین هماهنگیها آفریده است و رنگآمیزیاش را در ردیف زیباترین رنگآمیزیها به انجام رسانده است.
این پرنده آنگاه که آهنگ جفت خویش کند، دم درهم رفتهاش را چونان چتری میگشاید و سایبان سرش قرار میدهد؛ توگویی دمش بادبان کشتیی است که ناخدایش برافراشته است؛ به دم رنگارنگش مینازد و بدان فخر میفروشد... .
پنداری استخوان پرهایش میلههای سیمین است و پرهای هاله مانندش ـ که خورشید سان بر آن روییده است ـ چونان زرناب و قطعههای زبرجد.
اگر او را به گلها و گیاهان روییده از زمین مانند کنی، گویی که از تمامت گلهای بهاری دسته گلی فراهم آمده است و اگر با رنگ آمیزی جامهها مقایسهاش کنی حلههای پرنقش و نگار یا دستبافتههای خوش نقش یمنی را خواهی یافت. و اگر در زیورها جستجویش کنی، به سان نگینهای گوناگونش خواهی دید که در نقرههای جواهر نشان نصب میشود.
با ناز و نشاط فراوان میخرامد و دم و بالهایش را برانداز میکند؛ پس زیبایی جامه و رنگهای جواهر نشانش او را به قهقهه وا میدارد؛ اما چون به ساق پای خویش نگاه میافکند، گریان با آهنگی که از درماندگیاش پرده برمیگیرد و بر دردمندیاش گواهی راستین است فریاد میکشد؛ چرا که ساقهای این پرنده زیبا چونان ساق خروس دورگه باریک است و از قوزکش خاری نک تیز و کم پیدا سرزده است. بر فراز گردن این پرنده به جای یال، کاکلی سبز فام و پرنقش و نگار در نگاه مینشیند؛ و بر آمدگی گردنش به گردن بلورین کوزهها ماننده است و از نقطه فرودین گردن تا شکم، درست به زیبایی و سمة یمنی رنگ آمیزی شده است. یا به آیینة شفافی ماند که پردهای از حریر بر آن افکنده باشند. تو گویی که این عروس زیبای طبیعت، در معجر سیاهی پیچیده و پوشیده است، اما سیاهیاش را چنان آب و رنگی است که گویی سبزی بسیار خوشرنگی با آن در آمیخته است.
در امتداد شکاف گوشش خط کشیدهای است به رنگ بابونة سفید که سفیدیاش را در آن زمینة سیاه، درخشش ویژهای بخشیده است.
کمتر رنگی را میتوان یافت که طاووس از آن بهرهای نبرده باشد، یا با شفافیّت و زرق و برق جامهاش بدان جلای برتری نداده باشد. او گلهای پراکنده بهاری را ماند که باران بهاران و گرمای آفتاب در آن نقشی نداشته است.
جالبتر آنکه این پرنده هر ازچندگاه پرهای افسانهایش را بیرون میشود و تن به عریانی میدهد، پرهایش پیاپی فرو میریزند و از نو میرویند؛ تا دگر بار ترکیب گذشتةخود را بازیابند، بیآنکه میان این پرها و پرهای پیشین اندک تفاوتی پیش آمده باشد، یا رنگی جابه جا شده باشد. هرگاه به تماشای دقیق یکی از پرهایش بنشینی، در لحظهای سرخی گل را مینمایدت و در لحظهای دیگر سبزی زبرجد را و گاه زردی زرناب را!
راستی را که هوش ژرف اندیش و خردهای جوشان، ژرفای این ویژگیها را چگونه دریابند؟ و گفتارهای توصیف گران به نظرم کشیدن این همه زیبایی را چگونه توانند؟! و مگر نه این است که ناچیزترین اجزایش پندارها را از ادراک و زبانها را از توصیف ناتوان ساخته است؟[2]
24. ظرف دانش
همه ظرفها چنانند که چون چیزی در آن ریخته شود ظرفیتشان کاسته گردد، مگر ظرف دانش که با افزودن دانش در آن، پیوسته گسترش یابد.[3]
25. عبرتآموزی از تاریخ
از آنها که پیش از شما بودند عبرت گیرید، که چگونه در خاک غنودند؛ اندامشان از هم گسیخت، دیدهها و گوشهایشان فرو ریخت، شرف وعزتشان رخت بربست، شادمانی و تن آساییشان از هم گسست. نزدیکی فرزندان به از دست دادن آنان کشید و همنشینی همسران به جدا شدن از آنان انجامید. نه به هم مینازد و نه فرزند میآورند؛ و نه یکدیگر را دیدار میکنند، و نه در کنار یکدیگر به سر میبرند![4]
26. غرور عامل سقوط انسان
و دیگری که دانشمندش دانند، و بهرهای از دانش نبرده؛ ترّهاتی چند از نادانان و مایههای جهلی از گمراهان، ه دست آورده و دامهایی از فریب و غرور برای مردمان گسترده. کتاب خدا را به رأی خویش تفسیر کند، و حق را چنانکه خواهد تعبیر کند. مردم را از بلاهای سخت بیتفاوت سازد و گناهان بزرگ را آسان شمارد.[5]
27. فتنه (آزمایش)
کسی از شما نگوید: «خدایا از فتنه به تو پناه میبرم!» چه هیچ کس نیست جز که در فتنه است، لیکن آنکه پناه خواهد از فتنههای گمراه کننده پناه جوید، که خداوند سبحان فرماید: «بدانید که مال و فرزندان شما فتنه است». و معنای آن این است که خدا آنان را به مالها و فرزندان میآزماید تا ناخشنود از روزی وی، و خشنود از آن را آشکار نماید؛ بیگمان خداوند سبحان به حال آنان از خودشان داناتر است. با این همه در بوتة آزمون قرار میگیرند تا آنچه هست در عملهاشان عینیّت یابد و پاداش و کیفر را سزاوار شوند.[6]
28. فتنهگریزی
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 20 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید