1-1- تاریخچه شرکت نفت بهران:
شرکت نفت بهران یکی از بزرگترین تولیدکنندگان انواع روغن موتور، روغن های صنعتی، مواد اولیه لاستیک سازی و مواد پارافینی میباشد و یکی از سه شرکت تولید کننده روغن های صنعتی در ایران میباشد که نقش بسیار مهمی در پیشرفت صنایع کشور بر عهده دارد.
این شرکت در سال 1341 در شهر ری در جنب ساختمان فعلی پژوهشگاه صنعت نفت و با مشارکت بخش خصوصی و تحت امتیاز چند ملیتی ESSO و وابسته به شرکت اکسون و با نام شرکت تولید روغن تهران شروع به کار نمود.
در ابتدا این شرکت با دریافت روغن پایه از پالایشگاه آبادان و اختلاط آن با مواد افزودنی به تولید روغن موتور مشغول بود ولی در سال 1347 پالایشگاه آن با ظرفیت سالانه 30000 تن روغن پایه آماده بهره برداری گردیده و روغن پایه پس از اختلاط با مواد افزودنی مناسب به انواع گوناگون روغن های موتور و روغن های صنعتی مورد نیاز صنایع تبدیل می گردد.
تا قبل از انقلاب این شرکت محصولات خود را تحت آرم ESSO و با نامهای تجاری کمپانی اکسون آمریکا به بازار عرضه می گردید. پس از قطع رابطه با آمریکا برنامه ریزی و سیاست گذاری جهت اداره شرکت توسط بنیاد مستضعفان و جانبازان انقلاب اسلامی راساً به عهده گرفته شد و کارها بر پایه مدیریتی پویا استوار گردید. در پی تحولات فوق نام شرکت در سال 1363 به پالایشگاه روغن تهران و در سال 1369 همراه با گسترش دامنه فعالیت های اصلی شرکت به ویژه در زمینه نفت و پتروشیمی به شرکت نفت بهران(سهامی عام) تغییر یافت هم اکنون با اجرای برنامه توسعه پالایشگاه و افزایش سطح کیفیت و ظرفیت تولید انواع روغن و دیگر محصولات بالغ بر 100 میلیون لیتر در سال گردیده است. از نظر سود دهی رتبه دوم را در میان شرکت های سازمان یافته بنیاد مستضعفان و جانبازان داشته است. این شرکت دارای صادرات روغن موتور وکس (WAX) به کشورهای ایتالیا. رومانی، پاکستان و لبنان و … میباشد.
از جمله محصولات ساخته شده در بهران میتوان از انواع روغن های برش، روغن های عملیات ماشین کاری فلزات روغن های گریفیت دار برای مصرف در درجه حرارت های بالا، روغن های کمپرسورهای پیستونی و … را نام برد. محصولات ویژه براساس سفارش و با توجه به مقدار مورد نیاز قابل تولید هستند.
1-2- کلیات عملکرد در شرکت نفت بهران
خوراک واحد روغن سازی ماده ای بنام لوبکارت است که یکی از محصولات برج تقطیر در خلاء پالایشگاه نفت است. لوبکات بعلت دارا بودن مواد آروماتیک و پارافینیک سنگین نامطلوب و نداشتن مشخصات فیزیکی لازم در سه واحد جداگانه مورد پالایش قرار میگیرد.
1-2-1- واحد استخراج مواد آروماتیک توسط حلال فورفورال
دراین واحد برجی بنام RDC (برج استخراج) از اختلاط لوبکات و فورفورال دو فلز جدا تشکیل میشود. آروماتیکها در فورفورال حل شده و بعلت اختلاف دانسیته ازفلز روغنی (رافینیت) جدا میشود. از بالای برج مخلوط رافینیت و حلال و از پایین برج آروماتیکها (اکستراکت) EXTERACT و حلال خارج میشوند. پس در دو سیستم بازیابی حلال از رافینیت و اکستراکت جدا میشود. رافینیت بعنوان خوراک واحد M.E.X و اکستراکت بعنوان محصول جانبی جهت ساخت روغنهای صنعتی استفاده میشود.
1-2-2- واحد موم زدایی توسط حلال تولوئن و M.E.K
رافینیت حاصله از واحد فورفورال ضمن اختلاط با مخلوط حلال های تولوئن و M.E.K در حلالهای برودتی سرد شده و کریستالهای پارافینی سنگین (واکس) تشکیل میشوند. پس مخلوط روغن و حلال ضمن عبور از فیلترهای خلاء مرحله اول و مرحله دوم از کریستالهای واکسی تفکیک گشته و جهت بازیابی حلال به سیستم های بازیابی هدایت می گردند.
محصول به دست آمده خوراک واحدها یدرو بوده و فوم حاصله پس از کاهش درصد روغن بعنوان پارافین و نمونه به بازار عرضه می گردد.
1-2-3- واحد تصفیه توسط گاز هیدروژن
محصول بدست آمده از واحد M.E.K ضمن اختلاط با هیدروژن در فشار و درجه حرارت بالا وارد راکتور شده و از نظر رنگ و ثبات حرارتی بهبود می یابد. در این واحد مواد ناخواسته بوسیله واکنش شیمیایی از روغن جدا شده و ترکیبات غیر اشباع به ترکیبات اشباع تبدیل می گردند. محصول بدست آمده از این واحد بعنوان روغن پایه جهت ساخت انواع روغنهای موتور و صنعتی بکار می رود.
در این واجد جهت تأمین مشخصات فیزیکی مورد نظر مطابق با استانداردهای جهانی و برای تولید انواع مختلف روغن های موتور صنعتی با توجه به نوع روغن تولیدی روغن پایه با مواد افزودنی مناسب مخلوط می گردند.
1-2-4- واحد تولید ضد یخ
شرکت نفت بهران در حال حاضر دو نوع ضد یخ به کمک 2000 تن در سال و با سطح کیفیت با استانداردهای ملی ایران 338 بنام ضد یخ و ضد جوش بهران بهمن با استانداردهای جهانی BS- 6580 انگلستان بنام بهران پلور را تولید و به بازار عرضه می نماید.
1-2-5- واحد تولید وکس کم روغن :
این شرکت به منظور بهبود کیفیت و پاسخگویی به نیاز صنایع و طرح تولید واکس کم روغن بطریق تعریق و همچنین رنگبری از واکس را در دست اجرا دارد. ظرفیت تولید این واحد تا پایان سال 1378 به 3000 تن در سال افزایش یافته است.
1-2-6- واحد پایلوت :
شرکت نفت بهران طرح رنگبری روغن جهت استفاده در صنایع غذایی، دارویی، شیمیایی و نساخی را در دست مطالعه و بررسی دارد که این تحقیقات در حد پایلوت به نتیجه مطلوب رسیده است.
1-2-7- واحد تسهیلات (تولید آب، بخار، هوا و برق)
وظیفه تأمین تسهیلات مورد نیاز از واحدها از قبیل آب صنعتی آب سرد ، بخار ، هوا، برق و سوخت را واحد تسهیلات جانبی به عهده دارد. آب پالایشگاه در حال حاضر به میزان متوسط 25 مترمکعب در ساعت از خط لوله آب شهری پالایشگاه تهران تأمین میشود. آب نرم (آب معدنی) توسط 4 مخزن سختی گیر با تولید متوسط 20 متر مکعب در ساعت تولید میشود و جهت سرد کردن آب برگشتی از واحد ها، 4 برج خنک کننده وجود دارد که اغلب 2 و یا 3 برج در سرویس میباشد.
برای تأمین بخار فشار بالا از 4 رنگ بخار با ظرفیت اسمی 68 تن در ساعت استفاده میشود و از کندانس برگشتی از واحدها بخار فشار پایین تولید میشود. این بخار در کوره رافینیت واحد فورفورال به بخار مافوق گرم تبدیل شده و به مصارف مورد نظر می رسد.
وظیفه تولید هوا در پالایگشاه به عهده 4 دستگاه کمپرسور به ظرفیت کل اسمی SCEM 1500 میباشد مصرف هوا شامل هوا جهت وسائل ابزار دقیق مصارف واحد میباشد.
برق پالایشگاه از دو منبع برق شهر و نیروگاه تأمین میشود. حدودا 1300 کیلو وات از برق شهر و 1475 کیلو وات از واحد نیروگاه مصرف میگردد.
1-2-8- آزمایشگاه:
بطور کلی آزمایشاتی که د ر آزمایشگاه انجام میشود به دو دسته عادی و ویژه تقسیم می گردند. آزمایشات عادی که بر روی روغن پایه و محصولات انجام میشود شامل مشخصات فیزیکی از قبیل رنگ مقدار آب، چگالی، گرانروی، کف، نقطه ریزش، نقطه اشتعال و خاصیت جدا شدن از آب در روغن های هیدرولیک میباشد و آزمایشات ویژه که عموما توسط قسمت کارشناسی آزمایشگاه انجام میشود مشخصاتی مانند T.B.N (عدد کل قلیایی) اندازه گیری مقدار روی و خاکستر باقی مانده میباشد. این قسمت در زمینه سرویس دادن به سایر قسمتهای شرکت نیز فعالیت دارد.
1-2-9- آزمایشگاه پژوهشی:
این قسمت در ساخت محصولات جدید ارتقاء کیفیت محصولات ساخت نمونه های جدید با نمونه روغنهای خارجی مورد مصرف در صنایع بهبود پروسس شییمیایی و ارائه خدمات کارشناسی غیر روتین به داخل و خارج کشور فعالیت دارد. این واحد تحت مدیریت بازاریابی و فروش فعالیت می نماید.
از دیگر فعالیتهای واحد پژوهش می توانیم به ارائه محصولات خاص که در صنایع مصرف خاصی دارد و همچنین راه یافتن راه کارها و فرآیندهای جدید برای تولید محصولات اشاره میکند.
1-2-10- واحد ظرفسازی و پرکنی
ضد یخ و روغن های صنعتی و موتور تولیدی در قسمت مخلوط کنی با توجه به توانایی ظرفسازی و پرکنی در زمینه ساخت ظروف و خطوط پرکن موجود در ظروف دراین قسمت بسته بندی شده و به بازار عرضه میشوند.
1-2-11- لوبکات Lobcut :
پس از اینکه ته مانده برج خلاء را در قسمت آسفالت زدایی پالایشگاه از آسفالت عاری کردند به عنوان خوراک ورودی برای این چرخه صنعتی آورده میشود که به این خوراک اصطلاحاً لوبکات گفته میشود.
این برش دارای مواد Ar ، نفتینیک، هیدروکربن های اشباع نشده و پارافینیک ها میباشد.
این خوراک ورودی را بر حسب ویسکوزیته سینماتیک آن در به دسته های مختلف تقسیم بندی می کنند و لوبکات را به وسیله یک ضریب نشان دهندة مقدار ویسکوزیتة آن است نشان می دهند مانند لوبکات 36 ، لوبکات 32، لوبکات 55.
رنگ لوبکات بستگی به هیدروکربن های Ar دارد. هر چه مقدار آروماتیک بیشتر باشد رنگ لوبکات تیره تر است بعضی اوقات لوبکات ورودی از لحاظ رنگ در رنج وسیعتری تغییر میکند که برای منظور روغن سازی مناسب نیست که در این حالت ابتدا آن را تقطیر کرده بعد جداسازی را انجام می دهند تا لوکات مورد استفاده در روغن سازی به دست آید. بعد از اینکه لوبکات وارد پالایشگاه شد برحسب درجه ای که دارند در تانک های بزرگی ذخیره میشوند. به علت بالا بودن ویسکوزیته باید همیشه گرم نگه داشته شود. برای این منظور در داخل مخازن لوله هایی تعبیه شده است که بخارات از داخل آنها رد میشود که باعث انتقال حرارت میشود. از لحاظ رعایت مسائل ایمنی و جلوگیری از آتش سوزی روی مخازن لوبکات را به وسیله گاز خنثی می پوشانند تا از تماس هوا با ماده نفتی جلوگیری کند.
2-1- مقدمه
آنچه که امروزه تحت نام روغن جهت روانکاری و یا کاربردهای مخصوص دیگر همچون هیدرولیک سیستم های حرارتی، عایق الکتریکی و یا برش فلزات به کار می رود می باید دارای خصائص عدیده ای باشد.
مشخصه های عمومی که هر روغنی باید داشته باشد همان مشخصه های اصلی است که ابتدا مد نظر بوده مثلا اصطکاک قطعات را به منظور حرکت دو قطعه کاهش دهد ویا اینکه حرارت حاصل در سیستم که بطرق مختلف بوجود میآید تحمل به نوعی برطرف نماید و یا اینکه به نحوی آب بندی ایجاد کند که از نفوذ ذرات خارجی جلوگیری نموده و یا برعکس ذرات ریزی که از سائیدگی حاصل میشود از محل شرکت دو قطعه برداشته و از محیط عمل خارج نماید.
ولیکن تعدادی از مشخصه ها خیلی اختصاصی است و بستگی به نوع عملکرد آن دارد مثلا روغنهایی که در تراشکاری بکار می رود و باید آب بخوبی مخلوط شده و از اکیسد شدن قطعات بسیار داغ فلزی در مجاورت هوا و آب جلوگیری به عمل آورده و ضمناً عمر متغیر برش را بهبود بخشد.
به منظور ساخت یک روغن که بتواند کلیه مشخصات لازم را برحسب عملکرد داشته باشد دو ماده اصلی به نام روغن و یا به مواد افزودنی را با یکدیگر مخلوط می نمائیم.
روغن پایه ماده ای است نفتی و یا سنتتیک synthetic (مصنوعی) که در حدود 95-90 درصد روغن را بر حسب نوع روغن تمام شده تشکیل میدهد (در بعضی موارد از این مقدار کمتر است) و میتوان نیازهای یک روغن را تا حدودی بر حسب آن عملکرد برطرف نماید.
رکن اساسی هر روغن تمام شده ماده ای به نام روغن پایه است و بعد از مخلوط شدن با مواد دیگر تبدیل به روغن محصول می گردد.
برای تهیه این ماده در حال حاضر سه راه وجود دارد که عبارت است از استفاده از برش مواد نفتی، تصفیه روغنهای مصرف شده و تهیه مصنوعی آنها (سنتتیک) که در فصول بعدی به تفصیل به روشهای تهیه آنها خواهیم پرداخت.
مواد افزودنی تعدادی مواد شیمیائی با ترکیبات مخصوص است که افزودن آنها به مقدار معین به روغن پایه خواص روغن را ترمیم و تصحیح نموده و علاوه بر آن تعدادی مشخصه مخصوص که درروغن پایه وجود ندارد و یا ضعیف میباشد به مجموع روغن میدهد.
2-2- ساخت روغن پایه از برش مواد نفتی
این نوع روغن های پایه که امروزه اکثراً مورد مصرف قرار میگیرد از نفت خام و بر طبق مراحل زیر حاصل می گردد.
2-2-1- تقطیر
به منظور تنظیم یک برش خاص نفتی که گرانروی ونقطه اشتعال معینی داشته باشد.
2-2-2- تصفیه و پالایش شیمیائی:
در طی این عملیات مشخصه تغییرات گرانروی بازاء تغیر درجه حرارت تصحیح شده و ضمناً عمر روغن افزایش می یابد.
2-2-3- آسفالت گیری:
این عملیات که بر روی ته مانده از برج تقطیر در خلاء صورت میگیرد مشخصه عملکرد روغن در درجه حرارت های مختلف را بهبود می بخشد.
2-2-4- موم گیر:
که مشخصه روغن را در درجه حرارت پائین تصحیح و تغییر میدهد.
2-3- تقطیر نفت خام
اولین مرحله ای که بر روی نفت خام صورت میگیرد تقطیر است.
نفت خام که از چاه استخراج می گردد ابتدا تحت عملیات جداسازی مواد سبک و گوگردی قرار میگیرد تا جهت انتقال به پالایشگاه ها آماده و مناسب باشد.
نفت خام پس از این مرحله توسط تلمبه ها و سیستم مخصوص به مخازن پالایشگاه وارد میشود.
جداسازی مواد نفتی بر مبنای اختلاف نقاط جوش آنها میباشد بدین ترتیب که اگر نفت خام را تا درجات بالا گرم کنیم که کلیه ماد آن بخار شود و بعد به تدریج سرد نمائیم به ترتیب مواد از سنگین به سبک شروع به تقطیر نموده و تا زمانی که به درجه حرارت محیط اطراف بر سیم کلیه مواد (غیر از گازهای خیلی سبک) مجدداً به صورت مایع در خواهند آمد.
بر این اساس نفت خام را در پالایشگاه تحت عملیات تقطیر (در فشار و تعویض خانه ها یا در خلاء) به ترتیب زیر قرار می دهند.
2-3-1- تقطیر در فشار (یک اتمسفر)
نفت خام تا درجه حرارت 600 الی 650 درجه فارنهایت حرارت داده میشود تا جهت جداسازی برشهای گوناگون به برج تقطیر در فشار اتمسفر وارد شود اگر این درجه حرارت بیشتر گرم شود امکان تجزیه مواد نفتی میباشد.
برج تقطیر دارای تعدادی سینی فلزی سوراخ دار میباشد که اجازه میدهد بین مایع تقطیر شده که از بالا به پائین می ریزد و بخار مواد نفتی که در حال بالا رفتن است تبادل انرژی (حرارت) و جرم انجام گرفته و به صورت تعادل در آید. مضافاً به اینکه توسط وسائل کنترل کننده سعی می گردد درجه حرارت سینی ها بر حسب نقطه جوش مواد نفتی ثابت نگهداری شود تا همان مواد نفتی بخصوص برروی آن تقطیر و برحسب نیاز و طراحی خارج گردد.
انواع رایج سینی های یک برج از نوع فنجانی سوراخ دار، شیر دار میباشد.
در طی این عملیات نفت خام تبدیل به برش های زیر می گردد.
- برش مواد سبک شامل گازهای سبک، گازهای آشپزخانه، بنزین سبک و سنگین
- برش نفتا
- برش نفت سفید
- برش گازوئیل
- ته مانده برج تقطیر در اتمسفر
2-3-2- تقطیر در خلاء:
ته مانده برج تقطیر در فشار اتمسفریک دارای موادی است که لازم است مجدداً تحت عملیات تقطیر قرار گیرد ولی همان طوری که قبلاً ذکر گردید برای تقطیر این باقیمانده لازم است درجه حرارت از 700 درجه فارنهایت بالاتر رود.
در چنین درجه حرارتی قبل از آنکه مواد شروع به تبخیر نمایند تعدادی مواد نفتی تجزیه خواهند شد (شکست مولکولی حرارتی) و بدین لحاظ نمی توان آنها را از یکدیگر جدا نمود.
برای جداسازی این مواد بر مبنای نقطه جوش از خاصیت تقلیل نقطه جوش در اثر تقلیل فشار استفاده و تقطیر در شرایط خلاء صورت میگیرد و بدین سبب دیگر لازم نخواهد بود، که درجه حرارت را بالاتر برد.
در عمل ته مانده برج تقطیر را بدون آنکه مخازن بین راه داشته باشد در یک کوره مجدداً گرم نموده و به برج تقطیر در خلاء وارد می نمایند و همان طور که ذکر شد مواد نفتی که بخار شدن در شرایط فشار اتمسفر احتیاج به درجه حرارت بالاتر از 700 تا 800 درجه فارنهایت داشتند اینک در تحت شرایط خلاء در زیر حرارت 700 درجه فارنهایت شروع به بخار شدن می نمایند.
برش های زیر از این برج حاصل میشود:
- گازهای سبک که جهت سوخت در کوره های پالایشگاه مصرف و یا در مشعل پالایشگاه سوزانده میشود.
- مواد سبک نفتی که مشخصات معینی ندارد و در کوره ها به عنوان سوخت معمولی مصرف میشود.
- گازوئیل سنگین
- خوراک دستگاه های ایزوماکس
- خوراک دستگاههای روغنسازی که بعضی مواقع به عنوان سوخت مصرف می گردد (لوبکات)
- ته مانده برج تقطیر در خلاء که خوراک دستگاه های آسفالت گیری و تولید برایت استاک است و در غیر اینصورت به مصرف سوخت می رسد.
2-4- دستگاه های تفکیک و تقطیر روغن «لوب تاور»
آنچه که از برج تقطیر نفت خام در خلاء به عنوان خوراک دستگاههای روغنسازی، تولید می گردد مخلوطی از مواد سبک و سنگین روغن است و می باید مجدداً درشرایط دقیقتر تحت خلاء تقطیر گردد تا از نظر گرانروی تفکیک گردد.
به همین علت مواد فوق به یک کوره وارد شده و پس از گرم شدن به برج تقطیر روغن «لوب تاور» می رود.
برشهایی که از این برج حاصل میشود به شرح زیر می باشد :
- گازهای سبک و غیرقابل مایع شدن که در کوره ها و یا مشعل پالایشگاه سوزانده میشود.
- مواد نفتی سبک که مختصات معینی ندارد و در کوره ها و یا مشعل پالایشگاه سوزانده میشود.
- برش روغن سبک که برای کنترل مختصات خوراک واحد ایزوماکس عودت می گردد.
- برش روغن سبک (روغن 10.20) به عنوان خوراک دستگاه های روغن سازی مصرف میگردد.
- برش سنگین که برای کنترل مختصات خوراک دستگاه های ایزوماکس عودت داده میشود.
- برش روغن سنگین (روغن 30.40) که بعنوان خوراک دستگاههای روغن سازی مصرف می گردد.
دراین مرحله قصد مهم در تقطیر تنظیم اشتعال و گرانروی میباشد زیرا این پارامترها در مشخصه و تنوع برش روغن ها تأثیر خواهد داشت.
لازم به توضیح است که دریافت برش 10 و 20 همزمان امکان ندارد و برحسب شرایط تابستانی و زمستانی برشهای (10.30) و یا (20.40) از این برج دریافت میشود. نقطه اشتعال یک برش نفتی مستقیما به موادی که نقطه جوش پائین دارند بستگی دارد وحتی اگر درصد بسیار کمی از این مواد در برش نفتی وجود داشت باشد تأثیر بسزایی در نقطه اشتعال خواهد گذاشت. برای ورغنهایی که از یک حوزه نفتی می باشند گرانروی نیز تابعی از نقاط جوش مواد و همچنین جرم مولکولی آنهاست.
درتقطیر در خلاء گرانروی پارامتر تعیین کننده است زیرا در این مرحله تنظیم نقطه جوش بسیار مشکل است.
2-5- شناخت هیدروکربورهای روغن پایه
اکثر ترکیباتی که در مواد نفتی وجود دارد ترکیباتی از هیدروژن و کربن هستند. علاوه بر این ترکیبات که به نام هیدروکربورها نامیده میشوند ترکیبات دیگری نیز که شامل مقادیر جزئی گوگرد، اکسیژن، نیتروژن، هستند وجود دارد.
اکسیژن اکثرا در شکل اسیدهای نفتنیک و ازت در شکل روغنهای پایه نفتنیکی وجود دارد. گوگرد میتواند هم به صورت گوگرد محلول آزاد یا هیدروژن نفتنیکی و یا ترکیبات آلی وجود داشته باشد. مقداری ترکیبات فلزی نیزدر حد چند قسمت در میلیون قسمت به صورت ترکیبات آلی وجود دارند.
ابتدا لازم است هیدروکربورهای اصلی که از نفت خام حاصل میشود ارزیابی و شناسایی نمائیم. این هیدروکربورها در سه گروه اصلی طبقه بندی میشوند و مشخصات هر روغن پایه بر حسب اینکه چه درصدی از آنها در روغن وجود داشته باشد تغییر می نماید.
2-5-1- گروه پارافینیک
گروه پارافینیک شامل ترکیبات هیدروکربور اشباع شده خطی زنجیره ای و یا شاخه ای می باشند.
پارافین های شاخه ای که از نظر شیمیایی قابل توجه می باشند و به مقدار زیاد در برش روغنها از نفت خام پارافینیک به دست میآید.
پارافین های زنجیره ای خطی که از وزن مولکولی برخوردار هستند نقطه ریزش را بالا می برند و باید توسط عملیات موم گیری جد اشوند.
روغنهایی که در آنها بیشتر هیدروکربورهای پارافینیک اجزاء تشکیل دهنده آنست دارای خواص زیر می باشند:
وزن مخصوص کم برای گرانروی معین:
برای روغنهایی با گرانروی معین و یکسان آنکه وزن مخصوص کمتری دارد دارای هیدروکربور پارافینیک بیشتری است، چنین روغنی در حد گرانروی روغنهای موتور دارای وزن مخصوص مابین 88/0 و 890/0 میباشد.
تغییرات کم گرانروی نسبت به درجه حرارت
این خاصیت توسط مشخصه ای به نام اندیس گرانروی نشان داده میشود.
روغنهایی که از خانواده پارافین هستند اندیس گرانروی بالائی دارند و معمولاً در روغن موتورها در حد 100 میباشد.
روغنهایی که به طور طبیعی دارای اندیس بالائی هستند مطلوب می باشند ولی امروزه با مصرف مواد افزودنی این مشخصه را بهبود می بخشند.
فراریت کم برای یک گرانروی معین:
هر چه میزان هیدروکربورهای پارافینیک بیشتر باشد محدوده تقطیر در حد بالایی است و نقطه اشتعال بالائی در یک گرانروی معین دارند.
قدرت حلالیت کم
یکی از مختصات روغنهای پارافینیک قدرت نسبی کم آنها برای حل کردن مواد حاصل از اکسیداسیون است.
بدین ترتیب مقاوم تر در مقابل اکسیداسیون نسبت به روغنهای نفتنیک می باشند که ترکیبات حاصل از اکسیداسیوان را ته نشین می نماید.
این مشخصه با نقطه آنیلین نشان داده میشود که برای پارافین ها حدود 100-90 درجه سانتیگراد است.
2-5-2- هیدروکربورهای نفتینیک و مشخصات آنها :
این دسته ازهیدروکربورها از این نظر که هیدروکربور اشباع شده هستند مشابه پارافین ها هستند و از اتصال گروه های متیلن که در یک حلقه تنظیم شده اند تشکیل گردیده اند.
یک چنین حلقه کربنی بسته را به نام مونوسیکلیک و موقعی که بیشتر از یک حلقه باشد پلی سیکلیک نامیده میشود.
این امکان وجود دارد که یک زنجیر پارافینی نیز به یک گوشه آن حمله کرده و نسبت اتم های کربن جانبی به کربن های داخل گروه به نحوی باشد که در مشخصات آن تأثیر بگذارد و بدین لحاظ در انتخاب آن برای یک روغنکاری مخصوص باید مد نظر قرار بگیرد.
در روغنهایی که درصد مواد نفتنیک بیشتر است خواص زیر مشهود است:
وزن مخصوص نسبی زیاد برای گرانروی معین
برای ورغنهای موتور معمولاً در حد 9/0 می باشد.
تغییرات زیاد در گرانروی نسبت به درجه حرارت.
اندیس گرانروی نسبتاً پایین است و حدود 90-40 میباشد.
فراریت زیاد نسبت به برش های پارافینی در یک گرانروی معین:
نقطه اشتعال آنها نسبتاً پایین است.
قدرت حلالیت زیاد :
نقطه آنیلین نسبت به پارافین ها پائین تر است و بدینسان اجزاء اکسید شده را در خود بیشتر حل می نماید و برای این مزیت است که در بعضی از مواقع با روغنهای پایه پارافین مخلوط میشود .
این قدرت حل کنندگی طبیعی میتواند تا اندازه ای به عمل پاک کنندگی مواد افزودنی کمک نماید و موقعی که روغن خیلی شدید اکسید شده است مفیدتر است.
2-5-3- هیدروکربورهای آروماتیک و خواص آنها :
هیدروکربورها دراین نوع حلقوی بسته میباشند که مشخصه نیمه اشباع دارند. ترکیبات جانبی میتواند هیدروکربورهای زنجیره ای باشد و بدینسان تعداد بی شماری از ترکیبات مختلف بوجود آورد.
این نوع ساختمان راحتتر از ترکیبات پارافینی و نفتنیکی واکنش می نماید و به ترکیبات جانبی خورنده رزینی و آسفالتی تبدیل میشود.
نقطه آنیلین خیلی پائین است زیرا قدرت حلالیت بالایی دارند و بدلیل نقاط ضعیف یاد شده در بالا زیاد مورد توجه قرار نمی گیرد.
بالاخره خاصیت دیگر آن تشکیل امولسیون راحتتر با آب بخاطر کشش سطحی کمتر میباشد.
جدول ج-1 مشخصات سه گروه اصلی هیدروکربورها را در روغنهای روان کننده نشان میدهد.
جدول ج-2 مشخصات هیدروکربورها و رابطه آنها را با شکل ساختمانی در روغنهای روان کننده مشخص می نماید.
2-5-4- توزیع هیدروکربورها وانواع روغن پایه:
همانطور که قبلا ذکر گردید مقدار هر یک از هیدروکربورهایی که در گروه های مختلف هستند مشخصات کلی روغن پایه را معین می نماید.
مثلا جدول زیرترکیبات شیمیایی در سه نوع روغن پایه را نشان میدهد.
روغن درصد اتم کربن پارافین ها درصد اتم کربن آروماتیک ها درصد اتم کربن نفتینیک ها
الف
ب
ج 50
6/58
8/65 2/14
7/7
3/6 8/35
7/33
9/27
جدول ج 1
مشخصات اصلی سه گروه هیدروکربورها که در روغن روانکاری تأثیر می گذارد.
پارافینیک (وزن مخصوص کم تر) نفتینیک (وزن مخصوص زیاد) آروماتیک (وزن مخصوص زیادتر)
نقطه ریزش بالایی دارند و توسط عملیات موم گیری و مواد افزودنی بهبود می یابند.
اندیس گرانروی بالا
فراریت خیلیکم و بدینترتیب نقطه اشتعال بالا دارند. مقدار کربن باقیمانده متوسطیدارندکه درشکلگرانولخواهد بود.
اکسیداسیون به کندی صورت میگیرد. ابتدا اسید فرار که کم و بیش خورنده میباشد تولید می نماید (بیشتر روی یاتاقانهایی که از نوع سرب و مس و کاردمیم - نیکل و یا کاردمیم نقره است اثر می گذارند) و سپس ترکیبات گرانروی بالا را در خود حل می کند
قدرت حلالیت برای ترکیبات آلی که از باقیمانده احتراق و سوخت حاصل میشود ندارد. پارافین های سبک که در اثر اکسیداسیون پلی مریزه میشوند رسوب می دهند. نقطه آنیلین بالا نقطه ریزش پائینی دارند. اما در درجه حررات کم نیمه پلاستیک هستند (هیچگونه رابطه ای بین فشار و جاری شدن ندارند)
اندیس گرانروی پائین و نیمه پلاستیک هستند فراریت آنها زیاد است و بنابراین نقطه اشتعال کمتری دارند و کربن باقیمانده آنها کمتر است و بیشتر در شکل پودر میباشد.
اکسیداسیون صورت میگیرد که کمی درجه حرارت بالاخورنده است اما ابتدا در حالت معلق بوده و سپس شکل لجن در خواهد آمد.
قدرت حلالیت برای ترکیبات شیمیایی که در اثر کارکرد روغن بوجود میآید دارد و بمیزان کمتری برای ترکیبات حاصل از سوخت و احتراق موتورهای دیزلی نیز مؤثر است.
نقطه آنیلین پائین
----------
اندیس گرانروی خیلی پائین مثلا زیر صفر دارند فراریت خیلی زیاد و مقدار کربن باقیمانده نیز خیلی زیاد است.
برای اکسیداسیون بسیار مستعد است با رسوب نامحلول خواهد بود.
قدرت حلالیت برای ترکیبات شیمیایی بوجود آمده در کارکرد بالاتر از 180 درجه سانتیگراد دارد.
اعضا آنها بنزن است که حلال مخصوصی است که میتواند ترکیبات رزین و آسفالت را در خود حل نماید.
نقطه آنیلین خیلی پائین و حل کننده طبیعی لاستیک است.
جدول : ج-2
رابطه بین مشخصات و شکل ساختمانی هیدروکربورها
نوع هیدروکربورها مشخصات اصلی
پارافین زنجیره ای مستقیم گرانروی با درجه حرارت تغییر بسیار کمی دارد
مقاوم دربرابر اکسیداسیون است.
نقطه ریزش بالایی دارد.
پارافین زنجیره ای شاخه ای گرانروی با درجه حرارت بسیار کم تغییر میکند
مقاوم در برابر اکسیداسیون
ممکن است نقطه ریزش پائینی داشته باشد
حلقه های نفتینیک با شاخه های جانبی کوتاهپارافینزنجیرهای مقاومت خوب در برابر اکسیداسیون
نقطه ریزش پائین
گرانروی با درجه حرارت بسیار متغیر است
حالت پلاستیکی درشرایط سرد دارد
حلقه های آروماتیک با شاخه های جانبی کوتاه پارافین زنجیره ای نقطه ریزش بر طبق ساختمان مولکولی متغییر است
مقاومت و ثبات حرارتی دارد
گرانروی بشدت با حرارت تغییر میکند
بسهلوت اکسید میشود
حلقه های نفتینیک با شاخه های جانبی بلند پارافینی گرانروی با درجه حرارت کمی تغییر دارد
مقاوم دربرابر اکسیداسیون است
ممکن است نقطه ریزش پائینی داشته باشد
حلقه های آروماتیک با شاخه های جانبی بلند پارافینی گرانروی با درجه حرارت تغییر کمی دارد
ممکن است در برابر اکسیداسیون مقاومت خوبی داشته باشد (اگر تعداد سیکل ها زیاد نباشد)
ممکن است نقطه ریزش پائینی داشته باشد.
اختلاف جزئی که در تقسیم تعداد اتم کربن در این سه نوع روغن وجود دارد اثر مهمی در مشخصه و خاصیت روغن دارد.
مثلا : روغن پایه که از نفت حوزه پنسیلونیا که معمولاً بالاترین مقدار پارافین را دارد از نظر تقسیم مواد شیمیایی به شرح زیر است:
اتم های کربن در شکل پارافین 78-75 درصد
اتم های کربن در شکل نفتینیک 20-13 درصد
اتم های کربن در شکل آروماتیک 10-6 درصد
2-6- واحد روغن سازی
برشهای حاصل از تقطیر در خلاء که از دستگاه برج تفکیک وتقطیر در خلائ حاصل می گردد دارای ترکیبات نامطلوبی است که برای روغن کاری مناسب نیستند و میبایستی در تحت عملیات تصفیه قرار گرفته و از بین برده میشوند.
به عنوان مثال این ترکیبات وجودشان در وغن سبب می گردد که بعد از مدت زمان کوتاهی که در کار قرار می گیرند سیاه شده و گرانروی آن افزایش یافته و تولید اسید نموده و موادی را بوجود اورد که در روغن به صورت لجن نامطلوب باقی می ماند.
این ترکیبات تعدادی به طور طبیعی در نفت خام ورودی بر حسب حوزه نفتی وجود دارد و تعدادی مثل الفین ها در مراحل تقطیر در دیواره های کوره ها و در اثر حرارت بالا تولید می گردند با از بین بردن یک چنین موادی این امکان وجود خواهد آمد که روغنهای روان کننده در سطح بسیار عالی از نظر کیفیت از نفت خام به دست میآید وبدین ترتیب آنها را از موادی مانند آروماتیک و موم که برای ر وغنکاری نامناسب می باشند عاری نمائیم.
عملیاتی که امروزه بر روی برش روغن حاصل از تقطیر روغن انجام میگیرد عبارتست از:
- استخراج مواد آروماتیک
- عملیات موم گیری
- تصفیه نهایی
ذیلا به تشریح هر یک از مواد فوق میپردازیم:
2-6-1- استخراج مواد آروماتیک و نفتینیک
همانطور که در مباحث قبل مشخص گردید خاصیت هیدروکربورها از نوع آروماتیک و نفتینیک و مشتقات آنها این است که گرانروی آنها در اثر تغییر درجه حرارت متغییر است و درجه این حساسیت برحسب نوع شاخه های جانبی و بلند و کوتاه بودن آن متغیر است ولی آنچه که مشخص است این است که نسبت به هیدروکربورهای پارافینی تغییرات گرانروی شدیدتر است.
یکی از خواصی که برای اکثر روغنها مورد نیاز میباشد این است که بتواند فیلم نازک روغن را ما بین سطوح قطعات فلزی حفظ نماید و نگهداری ضخامت این فیلم بستگی مستقیم به گرانروی روغن دارد.
بدین ترتیب لازم است که روغن گرانروی خود را در درجه حرارت های مختلف حفظ نماید و همانطور که ذکر گردید گروه آروماتیک و تا اندازه ای نفتینیک این خاصیت را نداشته و برای روغنکاری مناسب باید از محیط خارج گردند.
در حال حاضر سه نوع فرآیند پالایش برای این منظور قابل اجرا است:
- تصفیه با اسید سولفوریک و جداسازی مواد تشکیل دهنده
- استخراج مواد آروماتیک با حلال
- عملیات هیدروژنه کردن
مزیت عمده این روشها این است که پایداری و ثبات کیفیت روغنها را تصحیح می نماید و مشخصه گرانروی - درجه حرارت را بهبود می بخشد. عملیات پالایش همچنین ترکیباتی نظیر حلقوی گوگرددار (هترو سیکلیک های گوگردی مثل مشتقات تیوفن) را از بین برده و به عنوان باز دارنده اکسیداسیون به طور طییعی عمل می نماید.
در حقیقت عملیات پالایش و میزان عمق آن اثر متقابل روغن را در برابرباز دارنده های سنتتیک بهبود می بخشد.
2-6-1-1- تصفیه با اسید :
یکی از عملیات تصفیه درسالهای قبل که اینک با متدهای مدرن جایگزین شده است تصفیه برش های نفتی با اسید سولفوریک و اولئوم است.
در این روش علاوه بر بهبود رنگ خواصی نظیر ثبات رنگ و عمر روغن بهتر شده و به علت خارج شدن مواد آروماتیک وزن مخصوص روغن کاهش یافته و ضریب گرانروی بالا می رود.
نقطه ریزش تا اندازه ای بالاتر می رود زیرا مواد استخراج شده تا حدودی به عنوان ماده کاهش دهنده نقطه ریزش به طور طبیعی عملی می نمودند.
یکی از نقاط ضعف این روش تولید پس مانده لجن اسیدی به مقدار زیاد است که به لحاظ اثرات منفی در محیط زیست نمی توان در هر محلی تخلیه نمود عملیات خنثی سازی توسط هیدروکسید کلسیم انجام می گردد و درصد نسبت وزنی اسید نسبت به روغن اگر حدود 10 درصد باشد بهتر خواهد بود و اضافه بر آن بهبود زیادی نخواهد داشت.
تصفیه با روش اسید سولفوریک در نوع تصفیه خشک و مرطوب است و نامیدن این دو بخش به لحاظ نوع خنثی کردن اسید از طریق هیدروکسید کلسیم (تصفیه خشک) و یا خنثی نمودن اولئوم با محلول قلیائی کاستیک (تصفیه مرطوب) میباشد.
امروزه فرآیند تصفیه با اسید سولفوریک برای تولید روغن سفید بودن رنگ و بو و طعم که مصارف داروئی برای انسان دارد مورد استفاده قرار میگیرد. این عملیات اگر با روغن های سنگین انجام گیرد بسیار پرخرج خواهد بود.
2-6-1-2- استخراج با حلال فورفورال
این نوع تصفیه به روشی اطلاق می گردد که خارج نمودن آروماتیک و بقیه عناصر نامطلوب روغن توسط استخراج مایع به مایع انجام می پذیرد.
حلالهای مناسب عبارتند از فنل، فورفورال، اکسید سولفورو، وان - ام- پی، آنیلین نیترو بنزن و …
مبناهای این کار اولین بار توسط Edeleanu (ادی لانو) در سال های 1907 تا 1912 با حلال اکسید سولفور و مواد آروماتیک استخراج گردیده (حلالیت پارافین و نفتینیک در آن کم است)
بقیه روشها که در آن حلال استفاده می گردد و بعدا توسعه پیدا نمود و بر مبنای این روش پایه گذاری شده است.
پالایش با فورفورال :
عبارتست از جداسازی فیزیکی که از خاصیت حلالیت متفاوت مواد آروماتیکی با فورفورال نسبت به مواد پارافینی و نفتینیکی استفاده میشود.
فورفورال که یک آلدئید به فرمول میباشد.
مایعی بدون رنگ و با بوی بادام تلخ است و در مقابل نور هوا تیره می گردد نقطه جوش آن 162 درجه سانتیگراد است و از فرایند عمومی استخراج با حلال مراحل زیر را شامل میشود.
هواگیری و خشک کردن خوراک: وجود آب روی حلال فنل و هوا مشکلاتی را برای موادی مثل اکسید سولفور و فورفورال ایجاد می نماید.
- استخراج با حلال: معمولاً روش جریانهای معکوس برای تماس مایع استفاده می گردد و در بعضی از مواقع بر عکس آن خواهد بود ( مثل آسفالت گیری با گاز پروپان).
- جدا کردن حلال ازروغن که توسط حرارت و تقطیر و بخار شدن انجام می گردد این عملیات معمولاً به سهولت صورت میگیرد زیرا روغن و حلال تفاوت نقطه جوش زیادی دارند.
(البته جدا کردن بنزین و سولفوردی اکسید استثناء است)
- خالص نمودن روغن: روغن آخرین مقادیر باقیمانده حلال را درطی عملیات در برج عریان کننده از دست خواهد داد و اگر دارای مقادیر ناچیز آب باشد تحت بخار شدن در شرایط خلاء نیز قرار میگیرد.
- خالص نمودن حلال: در این مرحله ب را از حلال مثلا فورفورال جدا می سازند و یا حلال را از حلالهای دیگر تفکیک می نمایند.
پالایش با فورفورال
پالایش با فورفورال عبارتست از جداسازی فیزیکی که از خاصیت حلالیت متفاوت مواد آروماتیکی پارافینی و نفتینی با فورفورال استفاده میشود. بدین ترتیب از اختلاط فورفورال با لوب کات دو فاز مختلف تشکیل میشود. مقادیری از لوب کات که عمدتاً مواد آروماتیکی است در فورفورال حل شده و به نام اکستراکت نامیده میشود که فاز پایینی را در برج RDC تشکیل میدهد.
فاز دیگر مقادیری فورفورال میباشد که در بقیه لوب کات حل شده است و به نام رافیت مشهور میباشد. رافینینت عمدتاً از مواد پارافینی و نفتینک و موجود در لوب کات تشکیل می یابد. مراحل بعدی جداسازی فورفورال از محلول اکستراکت و رافینیت میباشد که با توجه به اختلاف درجه جوش فورفورال و اکستراکت (و پارافینیت) از طریق تقطیر کمک بخار انجام می گیرد.
2-6-1-3- عوامل مؤثر در جداسازی مواد آروماتیکی از لوب کات
الف- تعداد مراحل اختلاف فورفورال با روغن :
افزایش تعداد مراحلی که لوب کات در یک درجه حرارت معین با فورفورال مخلوط گشته و اکستراکت دوباره با فورفورال مخلوط می گردد در مقدار تولید رافینیت و کاهش مقدار اکستراکت مؤثر میباشد. در عمل برج اختلاط و جداسازی اکستراکت (EXTRACTIONTOWER) یا از لایه هایی R SCIING RINGS تشکیل یافته و یا مجهز به ROTAHXG DISC CONTACTOR (RDC) می باشند. درهر حال جریان متقابل فورفورال و لوبکات موجب میگردد لوب کات با فورفورال تماس کافی پیدا نماید. این برجها که به صورت عمودی قرار دارند رافینیت بخاطر وزن مخصوص پائین تر به طرف بالای برج حرکت نموده و فورفورال به سمت پائین حرکت می نماید. در برجهایی که به صورت لایه هایی از RASCHIG پر می باشند ارتفاع برج و تعداد لایه ها و ضخامت Rasching ring معرف تعداد مراحل اختلاط فورفورال با ر وغن میباشد که همواره ثابت میباشد مگر تغییر اساسی در برج ایجاد گردد. در مقابل برجهایی که مجهز به RDC می باشند سرعت چرخش DISC ها که قابل کنترل میباشد دفعات اختلاط فورفورال با روغن را معین می نمایند. افزایش تعداد دفعات در درجه حرارت ثابت برای تولید روغن با کیفیت معین نیاز به نسبت فورفورال به روغن کمتری داشته و بازده بیشتری را موجب می گردد. در مورد فورفورال افزایش دفعات اختلاط با روغن حتی به بیش از شش مرحله تأثیر جزئی بر بازده نخواهد داشت.
ب- نسبت فورفورال به روغن :
افزایش نسبت فورفورال به لوب کات در حالی که بقیه متغیرها ثابت باشند موجب بهبود کیفیت رافینت (اندیس گرانروی بالاتر)، کاهش راندمان (نسبت به رافینت به لوب کات)، افزایش هزینه های تصفیه و کاهش ظرفیت کارخانه میگردد. افزایش نسبت فورفورال به روغن موجب افزایش کار در قسمت جداسازی فورفورال گشته که نه تنها هزینه ها را افزایش میدهد بلکه در صورت محدودیت سیستم بازیابی فورفورال موجب کاهش ظرفیت کارخانه می گردد.
ج- درجه حرارت:
افزایش درجه حرارت در بر ج اختلاط و جداسازی در حالیکه بقیه متغیرها ثابت باشد موجب بهبود کیفیت رافینیت (اندیس گرانروی بالاتر) و کاهش راندمان می گردد. محدودیت از نظر درجه حرارت بالا حلالیت تمام لوب کات در فورفورال و چنانچه درجه حرارت خیلی پائین باشد مشکل بستن مواد مومی و مشکلات سیال بودن رافینت میباشد.
دو متغیر درجه حرارت و نسبت فورفورال به لوب کات در کارخانجات روغن سازی بسادگی قابل کنترل بوده و از عواملی هستند که برای کنترل کیفیت وبازده کارخانه به کار برده میشوند . با افزایش تدریجی نسبت فورفورال به لوب کات و کاهش درجه حرارت برای تولید رافینت با کیفیت ثابت بهبود در راندمان بتدریج کاهش یافته و این امر در تهیه رافینت با کیفیت بالاتر بسیار محسوس تر است.
د- اختلاف درجه حرارت در مقاطع مختلف برج:
کاهش تدریجی درجه حرارت از بالای برج تا پائین موجب می گردد مواد پارافینی حل شده در فورفورال به تدریج جدا شده و به سمت بالای برج هدایت شود کاهش درجه حرارت در پائین برج و حفظ اختلاف درجه حرارت بیشتر بین بالا و پائین برج موجب کیفیت پائین تر برج و حفظ اختلاف درجه حرارت بیشتر بین بالا و پایین برج موجب کیفیت پائین تر رافینیت (اندیس گرانروی پائین تر) و تولید رافینیت بیشتر نسبت به لوب کات تغذیه شده می گردد. پائین ترین حد درجه حرارت قسمت پائین برج بستگی به ظرفیت دستگاههای تبادل حرارتی که مقادیری از مواد داخل برج را سرد می نمایند. اختلاف درجه حرارت در طول برج اختلاط و جداسازی اکستراکت همچون یک رفلاکس داخلی (INTERNAL REFLUX) عمل می نماید.
هـ - باز گرداندن مقداری اکستراکت:
تأثیر مشابه اختلاف درجه حرارت در پائین و بالای برج را میتوان از طریق باز گرداندن مقدار اکستراکت که قسمتی از فورفورال آن جدا شده باشد به قسمت پائین برج اختلاط و جداسازی اکستراکت انجام داد. در نتیجه مقادیری مواد پارافینی که قبلا در فورفورال حل شده اند از فورفورال جدا شده و به قسمت بالای برج هدایت میشود نتیجتاً موجب کاهش کیفیت و تولید بیشتر رافینیت نسبت به لوب کات می گردد. از آنجائیکه مقادیر بیشتری فورفورال می بایست مجدداً به قسمت بازیابی فورفورال ارسال گردد ممکن است موجب محدودیت در ظرفیت کارخانه گردد.
به طوری که ملاحظه میشود متغیرهای زیادی میتوانند در کیفیت و مقدار رافینیت مؤثر باشند و تأثیر هر یک نیز متفاوت میباشد. بنابراین ممکن است شرایطی را پیدا نمود که در عین حال که موجب افزایش کیفیت میشود کمیت رافینیت نیز افزایش یابد و یا اینکه یکی از آنها ثابت بوده و دیگری بهبود یابد. بدین ترتیب شرایطی که متغیرهای مختلف می بایست دارا باشند تا تولید رافینیت در حداکثر راندمان و با کیفیت ثابت باشد برای لوب کاتهای مختلف تعیین می گردد از طرف دیگر کیفیت و راندمان تولید رافینیت تنها نکات مورد توجه در تصفیه روغن نمی باشد غالباً حداکثر تولید رافینیت و حداقل هزینه های تولید نیز مورد توجه قرار میگیرد که میتوان از طریق تغییر در شرایط متغیرها چنین نتایجی را نیز به دست آورد. بنابراین برای انواع لوب کات و کیفیتی که رافینیت های مختلف از نظر اندیس گرانروی می بایست دارا باشند شرایط بهینه برای متغیرهای مختلف از قبل تعیین گشته و کارخانه را همواره با توجه به این شرایط و نوع لوب کاتی که تغذیه می گردد به کار می گیرند.
2-6-1-4- خواص فورفورال
وزن مولکولی 1/96
وزن مخصوص در 68 درجه فارنهایت 160/1
حرارت لازم برای تبخیر بی تی یوبرای هر پوند 188 در 340 درجه فارنهایت
حرارت لازم برای تبخیر بی تی یو برای هر پوند 165 در 450 درجه فارنهایت
نقطه جوش درجه فارنهایت 323
ضریب حرارتی بی تی یو هر پوند و برای هر درجه فارنهایت 504/0 در 340 درجه فارنهایت
نقطه ذوب درجه فارنهایت 7/32-
نقطه اشتعال درجه فارنهایت 135 تا 140
کشش سطحی در 68 درجه فارنهایت دین در هر سانتی متر 44 تا 49
اندیس شکست نور در 68 درجه فارنهایت 526/1
حد پائین شرایط انفجاری با هوا درصد 1/2 در 275 درجه فارنهایت
گرانروی در 77 درجه فارنهایت سنتی پویز 49/1
حلالیت در 122 درجه فارنهایت درصد وزنی 5 آب در فورفورال
حلالیت در 122 درجه فارنهایت درصد وزنی 10 فورفورال در آب
نقطه جوش آزتروپ فورفورال/ آب درجه فارنهایت 208
مقدار فورفورال در آزتروپ فورفورال / آب درصد وزنی 35
فورفورال ممکن است موجب سر درد افراد گردد که با قرار گرفتن در هوای آزاد رفع می گردد. در اثر تماس با پوست ممکن است موجب تحریک گردد که پس از شستشو با آب برطرف میشود. وزن مخصوص بالای آب موجب می گردد که فاز اکستراکت براحتی در پائین برج جمع گردد و کشش سطحی آن از ایجاد امولسیون با لوب کات جلوگیری می نماید. نقطه جوش نسبتاً پائین آن موجب میشود که به راحتی از رافینیت و اکستراکت جدا گردد. یکی از معایب فورفورال اکسیده و پولیمرایز شدن آن خصوصاً در حرارتهای بالا و چنانچه در معرض نور قرار داده شود در این صورت رنگ آن تیره شده اسیدهای آلی و چنانچه حرارت خیلی بالا باشد کک نیز ایجاد می گردد. بنابراین در کارخانجات فورفورال سعی می نمایند از ورود هوا به سیستم فورفورال جلوگیری نموده و فورفورال را بیش از 445 تا 450 درجه فارنهایت حرارت نمی دهند. گاهی اوقات مقداری مواد بازی برای خنثی نمودن اسید تولید شده در سیستم تزریق می نمایند و برای جلوگیری از ورود هوا معمولاً مخازن را از گازی خنثی به عنوان پوشش پر می نمایند و لوب کات ورودی به کارخانه را نیز از دستگاه DEAERATOR عبور می دهند.
2-6-1-5- دستگاه های عمده
دستگاه Dcaerator شامل برجی است که از تعدادی plate تشکیل یافته و فشار داخل آن پائین تر از فشار اتمسفری نگهداشته میشود و لوب کات از بالای برج وارد و از پائین خارج می گردد. بدین ترتیب هوا و گازی که همراه لوب کات باشد خارج می گردد برج اختلاط و جداسازی اکستراکت Extraction tower به طوری که قبلاً ذکر گردید یا شامل لایه هایی از RASCIIING RINGS می باشد و یا مجهز به RDC است. لوب کات از وسط برج و فورفورال در بالاتر از وارد برج می گردد. فورفورال به خاطر سنگینی به پائین برج آمده و مواد آروماتیکی موجود در لوب کات را در خود حل و به صورت اکستراکت از پائین برج خارج می نماید. مواد پارافینی و نفتینی که در فورفورال حل نشده اند مقداری فورفورال را در خود حل نموده از بالای برج خارج می گردد.
برای جداسازی فورفورال موجود در فاز رافینیت حرارت آن را افزایش داده و به وسیله خلاء Stripping به وسیله بخار آب (معمولاً Super Heat ) حتی مقادیر جزئی فورفورال را از رافینیت در برج خاصی که بدین منظور تعبیه گردیده خارج می نمایند.
فاز اکستراکت که در فورفورال حل میباشد کمی بالاتر از نقطه جوش فورفورال گرم میشود L. P Flash Tower می گردد. در این برج مقادیر عمده
مهندسی مجدد (درس کاربردکامپیوتر در مهندسی صنایع)
6 سیگما ( درس کنترل کیفیت آماری)
مقدمه:
تعریف: به مجموعه عملیاتی گفته می شود که یک سازمان برای تغییر پردازشها و کنترل درونی خود انجام می دهد تا از ساختار سنتی عمودی و سلسله مراتبی، به ساختار افقی ، میان فعالیتی (Corss- Fanctional ) و سطح (Flat Structure ) تبدیل شود که در آن همه پردازشها برای جلب مشتری صورت می گیرد. اکثر سازمانهای امروزی ساختاری دودکشی دارند. دوایری نسبتاً بزرگ با سلسله مراتبی که به طور مجزا از یکدیگر فعالیت می کنند و تداخل فعالیتها، اگر هم وجود داشته باشد در سطح بسیار محدودی آن هم در سطوح پائین تر از هیأت مدیره صورت می گیرد. برنامه مهندسی مجدد معمولاً باعث تبدیل سازمان از ساختار دودکشی به شبکه می شود. که درآن تیم های کاری مرز فعالیتها را قطع می کند و اگرچه فعالیتها هنوز وجود دارند اما بسیار محدود و باریک شده اند.
تحول بعدی سازمان حرکت به سوی حبابهای تیمی است (bubbles ) که افراد با گرد آوردن تخصص های خود روی پروژه های دگرگونی و یا پروژه های پشتیبانی فنی متمرکز شده اند. و در این حالت یک فرد می تواند در چند تیم همزمان کارکند. در چنین وضعیتی وابستگی بسیار زیاد جای خود را به یک فرهنگ غیر رسمی باز و ارتباطات بسیار عالی که به وسیله تکنولوژی اطلاعات پشتیبانی می شود می دهد.
پس به دلیل این تعمیرات مدیریت این چنین سازمان با مدیریت سنتی بسیار متفاوت است و به همین دلیل اغلب با برنامه گسترده ی تغییر فرهنگ همه سطوح همراه است.
این تغییر فرهنگ معمولاً مستلزم جابجایی کنترلها از بالا به پائین و همچنین امتداد بخشیدن به سطوح پائین است. این امر به دلیل این است که سطوح پائین به مشتریان نزدیک شدند.
و دوم اینکه در مهندسی مجدد به دلیل اینکه باید از بالا به پائین صورت گیرد و از طرفی موفقیت بالا بستگی به پشتیبانی پائین دارد و با تناقضی روبه رو می شویم.
قبل از انجام مهندسی مجدد در سازمان باید چهار عامل اساسی در سازمان وجود داشته باشد:
ـ احساس درد از وضع موجود: یعنی افراد سازمان به دلیل وضعیت به وجود آمده فعلی در سازمان، واقعاً کلافه شده باشند تا سبب قبول و تشویق برای پذیرش سیستم جدید شود.
ـ منافع حاصل از دگرگونی: منافع حاصل از دگرگونی باید به صورت درست پیش بینی گردد تا اراده لازم را در بین افراد به وجود آورد.
ـ درک ضرورت از سوی رهبر سازمان: از آنجائیکه مهندسی مجدد نیاز به پشتیبانی قوی از سوی رهبر سازمان دارد. احساس نیاز جدی مدیریت به مهندسی مجدد لازم است تا از مهندسی مجدد پشتیبانی لازم را به عمل آورد.
ـ فراگیر بودن درکل سازمان: یعنی رسیدن به نتیجه مطلوب نیاز به فراگیر بودن مهندسی مجدد در کل سازمان دارد و کل بخشهای یک سازمان به تحول دگرگونی احتیاج دارند نه یک یا چند بخش خاص، حتی در فکر اندیشه افراد و کارکنان مرتبط با سیستم هم باید تحول و دگرگونی به وجود آورد.
با عنوان این چهار عامل می تواند فهمید که اولاً برخلاف دیگر دگرگونی ها که می تواند فقط به دلیل یکی از عوامل شکل گیرند مهندسی مجدد به هر چهار عامل به صورت همزمان نیاز مند است.
ثانیاً هریک از عوامل بالا باید دارای وزن نسبتاً بالایی باشد و کمرنگ بودن هر کدام می تواند موفقیت مهندسی مجدد را در عمل تجدید کند.
شروع و اجرای مهندسی مجدد:
مهندسی مجدد از پاسخ به این سوال که چگونه می توانم خود را تغییر دهم شروع می شود. یعنی این سئوال را باید تمامی افراد سازمان از خود بپرسند و جواب آن را در اختیار ما بگذارند. این سئوال در عین سادگی هنگام پاسخگویی نسبتاً پیچیده و دشوار است زیرا قبول پاسخگویی توسط افراد به این سئوال ممکن است این فکر را که تا کنون اشتباه می کردند در ذهن آنها بوجود آورد.
مراحل اصلی چهار گانه اجرای مهندسی مجدد در یک سازمان عبارتند از :
1 ـ بدانید که چه می خواهید
2 ـ برنامه ریزی کنید کنید
3 ـ اجرا کنید
4 ـ باز بینی و بررسی کنید
البته در مرحله 4 با احتمال زیاد با عدم موفقیت می توانیم روبه رو شویم که این امر به دلیل 2 علت زیر است:
1 ـ تصمیم گیری در مورد تغییرات اشتباه بوده باشد: به این معنی که از ابتدا هدف را اشتباه انتخاب کرده باشیم.
2 ـ تصمیم گیری درست باشد ولی نحوه اجرای آن اشتباه باشد.
البته توانایی در اصلاح این دو دلیل بسیار مهم است زیرا یکی از مهمترین نتایج مورد انتظار از مهندسی مجدد تأمین قابلیت انعطاف و توانایی واکنش سریع برای بهبود است.
پس از معرفی اجمالی مهندسی مجدد و مراحل انجام آن به شرح مراحل ذکر شده می پردازیم:
بخش اول-بدانید که چه می خواهید بکنید:
دراین مرحله باید درک درستی از سازمان، مشتریان سازمان، رقبای سازمان و مشکلات اصلی سازمان داشته باشیم که دستیابی به این مهم نیازمند تجزیه و تحلیل سیستم به صورت دقیق است برای اینکه سازمان به وضعیتی برسد که دقیقاً قادر به تعریف آنچه می خواهد انجام دهد باشد باید سه مرحله را پشت سر بگذارد:
1 ـ درک نیاز به دگرگونی و توانایی انجام آن
2 ـ تحلیل ذینفعان کلیدی و محیط
3 ـ طراحی و ایجاد چهار چوبی برای کسب موفقیت
درک نیاز به دگرگونی و توانایی انجام آن:
که در این رابطه باید دو معادله درد / منافع و معادله نیاز / توانایی را بررسی کنیم.
درب یاری از موارد معادله درد / دگرگونی به راحتی و با صرف وقت نسبتاً کم مشخص می شود یعنی می توان با چند جلسه صحبت پیرامون مشکلات وضع موجود و مشخص کردن چشم انداز بعداز دگرگونی در بین مدیران ارشد و سایر افراد سازمان معادله را به راحتی بیان نمود در جدول زیر معادله و روشهای برخورد با هر حالت آورده شده است.
در حالت درد کم و منافع کم شروع به مهندسی مجدد و دگرگونی معمولاً اشتباه است و تقریباً همیشه به شکست منجر می شود در این حالت به جای اینکه دگرگونی فراگیر در کل سازمان باشد بهتر است دگرگونی برای بهبود آن فرآیند خاص در آن قسمت خاص صورت گیرد.
ـ اگر شدت درد زیاد ولی منافع حاصل از دگرگونی کم به نظر می رسد: لازم است چشم انداز حاصل از دگرگونی 1 به صورت دقیق و واضح و همراه با همه منافعش برای افراد یاد آوری کنیم تا علاقه آنها به اگر گوئی افزایش پیدا کند.
ـ اگر منافع حاصل از دگرگونی برای افراد سازمان به خوبی قابل درک بود ولی میزان نارضایتی از وضع موجود کم بود لازم است شرایط را طوری فرآهم کنیم که احساس نارضایتی از وضع موجود به حداکثر برسد.
ـ در حالتی که هم نارضایتی وهم چشم انداز از منافع دگرگونی در سطح بالایی به سر می برند می توانیم مهندسی مجدد را شروع کنیم.
معادله دومی که باید برروی آن بحث کرد معادله نیاز به دگرگونی در مقابل توانایی دگرگونی است که در نمودار زیر آمده است و تفسیر آن نیز مانند تفسیر نمودار قبل است.
2 ـ تحلیل ذینفعان کلیدی و نیازهای آنها:
1 ـ 2 ـ معرفی ذینفعان :
بهترین نقطه شروع ، نیاز و درک ذینفعان کلیدی و روش پاسخگویی سازمان در وضع موجود به آنهاست. در نمودار زیر چهار نوع از ذینفان مهم اکثر سازمانها نشان داده شده است.
نمودار ذینفعان کلیدی در یک سازمان نمونه
نمودار بالانشان می دهد که با اینکه هریک از ذینفعان سازمان از یکدیگر مشملند ولی در عمل دارای روابط متقابلی نسبت به هم می باشند. پس تأکید روی اهداف هریکی از ذینفعان به تنهایی و بدون در نظر گرفتن روابط متقابل هر ذینفع با دیگری کار بیهوده و حتماً خطرناکی است.
2 ـ2 تحلیل مشتریان:
مشتریان و تمرکز بر رفتار آنها جایی است که باید دقیقاً از آن شروع به حرکت کنیم. مشتریان کسانی هستند که سازمان محصولات و خدمات خود را به آنها عرضه می کند و در واقع این مشتریانند که حقوق کارکنان موسسه را می پردازند و باعث حفظ فروشندگان کالا و خدمات مورد نیاز موسسه می شوند و از این طریق تندیگی مورد نیاز فالیتهای موسسه و بازده سرمایه سهامداران و تأمین می کنند.و پس اولین گام به دست آوردن شناخت نسبی از همه مشتریان است. و نه تنها مشتریان موسسه بلکه مشتریان کل بازار و تمرکز بر دلایل اینکه چرا دیگران موسسه های رغیب را به جای ما انتخاب می کنند.و پس لازمه به دست آوردن چنین شناختی از مشتری داشتن شناخت لازم از بازار و عوامل موثر بر آن است.
در زیر روشهایی را برای ارزیابی عملکرد مشتری و بازار ارائه می کنیم:
الف ـ روش ماتریسی :
این روش نموداری از موقعیت هایی است که یک سازمان می تواند در آن قرار گیرد و در هر موقعیت راه چاره بر آن ارائه می شود.
به طور مثال این ماتریس را برای خرید یک ماشین توسط یک فرد بررسی می کنیم. که این فرد باتوجه به میزان پولی که دارد و میزان کسب محصولات موجود در بازار چه راههایی برای انتخاب مطلوب دارد.
ب ـ مدل (hogh Perceived value) HPV در مقابل (Lowdeivred cost) Loc در عرصه رقابت دو گزینه ای اصلی در مقابل سازمانها قرار دارد: کسب بالاترین سطح ارزش ذهنی (PHV ) و دستیابی به پائیین ترین سطح هزینه های تولید LOC. در عالم واقعیت بسیاری از سازمانها سعی می کنند تا حدودی به هر دو عامل دست یابند علاوه براین ، گزینه حرکت و انتقال از پایه و مبنای LDC به جایگاه HPV ضمن حفظ موقعیت قبلی LDC نیز وجود دارد.
ج ـ مدل بزار در مقابل محصول:
برای توسعه سهم سازمان در بازار و افزایش سود چهار گزینه طبق ماتریس زیر وجود دارد. لازم به ذکر است وارد شدن به بازارهای جدید با محصولات جدید پر ریسک ترین گزینه است که باید از آن اجتناب کرد.
د ـ مدل تیروهای پنج گانه رقابتی پورتر:
هیچ تجزیه و تحلیل بازاری کامل نیست مگر با در نظر گرفتن نیروهای پنجگانه موثر در بازار که برای نخستین بار توسط یکی از استراتژیستهای دانشگاه روارد به نام مایکل پورتر شناسایی شد هرچند در تجزیه و تخلیل های مربوط به بازار به طور ضنی از نیروهای عرضه کنندگان، رقبا و مشتریان استفاده می شود، اما به نقش نیروهای معین کالاهای جانشین تازه واردان به بازار کمتر توجه می شود. شناخت و درک محصولات جانشین درآینده و همین طور شرکتهای تازه وارد به بازار و میزان تهدید آنها برای شرکت نقش حیاتی دارد.
تازه واردان به بازار
مشتریان رقبا عرضه کنندگان
محصولات جانشین
نمودار نیروهای پنجگانه بازار (پورتر)
هـ ـ پوریایی و راهبرهای رقابتی:
اجرای هر طرح موفق مهندسی مجدد که باعث تولید و عرضه محصول جدیدی به بازار شود، منجر به گشوده شدن دریچه استراتژیکی به روی شرکت خواهد شد. و این فرصت را ایجاد می کند که از مزایای بازار یاد شده، قبل از اینکه دیگر رقبا به تجدید سازمان دهی خود بپردازند و بازار فروشی را که شرکت ایجاد کرده از آن خود کنند بهره برداری کند. و البته پس از دوره بهره برداری زمانی می رسد که رقبا شروع به تولید محصول جدید می کنند و اگر در آن زمان ما نیز شروع به سازمان دهی جدید برای تولید جدید نکنیم بازار به تسخیر رقبا درخواهد آمد پس همیشه در دوره بهره برداری باید برای تغییر در آینده ای نزدیک آماده باشیم.
لازم به یادآوری است که این ابزار همگی در جای خود قابل استفاده اند واستفاده از هر کدام ضروری است. نباید برای تحلیل فقط بریکی از این ابزار تکیه کرد چون اگر برای حل مسأله فقط چکش در اختیار داشته باشیم همه مسائل باید به صورت میخ باشند پس برای حل مسائل همیشه باید همه جعبه ابزار دراختیار باشد تا در موقع لزوم از یکی یا چند تا از این ابزار استفاده کرد. البته نباید از این ابزار به صورت کورکورانه استفاده کرد برخی از معیارها که برای تحلیل مشتری همیشه باید در نظر بگیریم عبارتند از :
ـ نیازهای بالقوه و بالفعل مشتریان شما چیست؟
ـ چه کسانی مشتریان بالقوه و بالفعل هستند؟
ـ نیاز آنها در حال حاضر چگونه و توسط چه کسانی تأمین می شود؟
ـ مهمترین نکات کلیدی از دیدگاه مشتریان شما چه مواردی است؟
ـ چگونه می توانید به نوآوری و مزایای رقابتی دست یابید؟
ـ چه عوامل و متغیرهای اقتصاد محیطی در این میان نقش دارند؟
3 ـ2 ـ تحلیل فروشندگان:
اگر مؤسسه ای کاملاً در زنجیره فروشندگان ادغام شده باشد بنابراین شناخت و دریک پویایی تجارتی که موسسه به آن مشغول است ضروری خواهد بود. بهترین راه برای تحلیل فروشندگان صحبت مستقیم با آنها خواهد بود. البته صحبت با فروشندگان باید طی جلساتی همراه با مدیریت ارشد و مدیریت های سطوح پائینی تر باشد تا اینگونه مذاکرات به نتیجه برسد.
روشهای دیگری نیز برای تحلیل فروشندگان وجود دارد که بهترین آنها بررسی زنجیره فروش است که توام با تحلیل زنجیره ارزش افزوده است. ساده ترین راه برای نیل به این هدف تحلیل بهای خدمات ارائه شده به مشتریان نهایی یعنی آخرین مصرف کنندگان زنجیره نهایی است. برای این کار باید نمودار درآمد از شرکتی که به مصرف کننده نهایی نزدیک تر است ترسیم کرد و با ترسیم و تجزیه و تحلیل هزینه های شرکت به طرف عقب می توان بر جایی رسید که نشان دهنده نقاط تولید ارزش افزوده است (یعنی نشان دادن هزینه هایی که مشتری نهایی در هر مرحله از کار پرداخت می کند). این نمودار تصویری از ارزش افزوده تولیدی توسط فروشندگان شما به مشتری و همینطور ارزش افزوده فروشندگان کالا و خدمات به فروشنده شما و الی آخر است.
مثال 1
مثال2
مثال اول نشان می دهد زنجیره ای است که بیشترین ارزش افزوده در مرحله تولید است یعنی رقابت در حوزه طراحی و تولید از طریق سرمایه گذاری در تولید و یا تکنولوژی تولید برحسب بلوغ و پختگی ) است و نمونه دوم حالتی را نشان می دهد که بیشترین ارزش افزوده در مرحله خرده فروشی است که بیانگر رقابت شدید در حوزه بازریابی و فروش کالا و وجود فروشندگان بسیار زیاد در این مرحله است.
مورد بعدی که در تحلیل فروشندگان باید در نظر بگیریم تعداد عرضه کنندگان در مقابل سهم ارزش افزوده آنها است. پس از اینکه سهم عرضه کنندگان کالا و خدمات مورد نیاز شرکت از ارزش افزوده نهایی محصول مشخص شد، گام بعدی بررسی و مطالعه گزینه های مختلف از طریق کنترل قابلیت و امکانات تعداد عرضه کنندگان کالا و خدمات است.
که بر حسب اینکه تعداد عرضه کنندگان در بازار کم یا زیاد شد و یا اینکه ارزش افزوده محصول در مقابل خرید مستقیم آن نسبت به تولید داخلی کم یا زیاد باشد می توانیم ماتریس زیر را رسم کنیم.
4- 2 ـ تحلیل کارکنان
نباید فراموش کرد که این کارکنان سیستم هستند که کارها را انجام می دهند. همانطور که قبلاً اشاره شد مهندسی مجدد فقط دگرگونی روش اجرایی کار نیست بلکه دگرگونی در همه جوانب از جمله دگرگونی فکر و اندیشه افراد است. پس برای نیل به این هدف لازم است افراد سیستم را به طور دقیق بشناسیم و قادر به درک نیازها، امیال، ترس و احساسات کسانی که در سازمان به کار مشغولند ما قصد تغییر دادن آنها را دادایم باشیم.
بدون داشتن چنین شناخت درستی از افراد سیستم شانس موفقیت مهندسی مجدد به طور جدی به خطر می افتد. زیرا منطقاً امکان ندارد بدون شناخت نیازها و مشکلات و فرهنگ افراد بتوانیم آنها را عوض کنیم.
به طور واضح تر می توان گفت سازمان دارای دو بعد سخت (نظیر : ساختار ، هزینه ها ، فرایندها ) و بعد نرم (مانند فرهنگ، سیاستها و نظام ارزشی) است.
بسیاری از فرایندهای مهندسی مجدد به دلیل تأکید پر بعد سخت سازمان و فراموشی بعد نرم سازمان با شکست مواجه می شود.
برای دستیابی به درکی درست از دو بعد سخت و نرم یک سازمان ضروری است افرادی که در آن مشغول به کار هستند در فرآیند تجزیه وتحلیل درگیر شوند. حداقل اینکه با کسانی که درگیر امور موسسه هستند می بایست صحبت کرد. چه از طریق شفاهی و رو در رو و یا از طریق یک پرسشنامه ساخت یافته . البته بهتر است پرسش نامه بدون درج نام و مشخصات باشد تا پاسخ دهنده تشویق شود با صداقت بیشتری به سئوالات پاسخ دهد. استفاده از یک مشاور خارجی بسیار مناسب است زیرا افراد اغلب عادت دارند در مقابل افراد خارج از سازمان راحتر و صریحتر صحبت کنند تا با افراد داخل سازمان بسیاری از افراد ممکن است با اینکه از وضعیت موجود احساس رضایت نمی کنند ولی بازهم به دلیل اینکه فکر می کنند فرآیند مهندسی مجدد به ضرر کارکنان عمل می کند در مقابل انجام و استقرار مهندسی مجدد مقاومت کنند.
چنین نگرشی بدبنیانه و کوتاه مدت است نگرش مثبت و بلند مدت بنا به دلایل زییر اعتقاد دارد که کارکنان از فرآیند مهندسی مجدد به همان میزان بهره خواهند برد که مشتریان بهره مند می شوند. که دلایل زیر باید برای کارکنان سیستم توضیح داده شود تا آنها هم با علاقه تغییرات را بپذیرند و در راستای استقرار آن کمک کنند:
ـ امنیت شغلی بیشتر: سازمانی که فرآیند مهندسی مجدد را با موفقیت پشت سر می گذارد و برای مدت طولانی تری از اثبات برخوردار می شود تا سازمانی که مبادرت به این کار نکرده است.
ـ رضایت شغلی بالاتر: به دلایل اینکه یک سازمان مهندسی مجدد شده مسطح تر است و سطوح پائین و اقتدار بیشتری برای تصیم گیری دارند. کارکنان احساس بشتری به درگیر بودن درکارها می کنند و انگیزه کارکنان به کار بیشتر می شود.
ـ کارگروهی بهتر: مهندسی مجدد سازمانها سبب می شود تا کارکنان از فعالیتهای بی شکل بروکراتیک به تیمهای پردازشی فعال میان فعالیتی تبدیل شوند.
5- 2 ـ تحیل سهامداران :
اگر هر موسسه نتواند بازدهی را که رضایت سهامداران جلب کند به وجود آورد وجود کارکنان و مدیران و استمرار موسسه دیری نخواهد پائید. تجزیه و تحلیل مالی هر موسسه نقاطی را که امکان بهبود دارند که موجب افزایش سودآوری و گردش نقدینگی می شود مشخص می کند. راههای مختلفی برای تحلیل همزمان سهامداران و گردش نقدینگی در موسسه وجود دارد که در حد بحث اینجا نیست زیرا نیاز به آشنایی کامل با حسابداری دارد، ولی بهترین روش برای تحلیل سهامداران تحقیق برای پاسخگویی به سئوالات زیر است:
ـ سهامداران واقعی موسسه چه کسانی هستند؟
ـ توقعات سهامداران واقعی از موسسه چیست؟
ـ سهامداران موسسه چقدر نسبت به کارکنان و مدیران احساس وفاداری و صداقت می کنند؟
ـ آیا موسسه فقط به سهامداران سود پرداخت می کند و یا مزایای نقدی دیگری نیز به سهامداران می دهد؟
ـ آیا واقعاً سهامداران نسبت به موسسه و مشتریان شناخت کافی دارند؟
ـ نرخ بازده سهامداران موسسه در مقایسه با سایر موسسات فعال در صنعت مشابه چگونه است؟
1ـ3 ـ چارچوبی برای موفقیت:
تعیین چارچوب برای موفقیت را می توان در مراحل پی درپی زیر گنجانید:
1 ـ3 : تعیین مأموریتها : عبارت است از اینکه سازمان چه هدفی را به طور جدی دنبال می کند تا برطبق این هدف گام بردارد تا به مطلوب برسد نمونه هایی از این مأموریتهای می تواند به صورت زیر باشد:
هدف شرکت فروشنده مواد غذایی پاسخگویی به تقریباً همه خانواده ها است. احساس مسئولیت ، جامعیت و انصاف خصوصیات حاکم بر کلیه روابط اما بویژه با مشتریان و عرضه کنندگان است: شرکت تولید کننده وسایل الکتریکی«ما قصد داریم به یکی از با انصاف ترین سازندگان محصولات صوتی و اکوستیک جهان که نیازهای مشتریان، کارکنان و سهامداران را کاملاً تأمین می کند تبدیل شویم».
2 ـ 3 : اهداف استراتژیک: به طور خلاصه مهمترین اهدافی که یک سازمان باید دنبال کند تا نیازهای مشتریان، عرضه کنندگان، کارکنان و سهامداران تأمین شود گفته می شود. که می توان در حالت کلی زیر بیان کرد:
ـ هدف در رابطه با مشتریان : افزایش و حفظ موقعیت بر نزد خود با توجه به کیفیت و سطح ارائه خدمات به نحوی که حداکثر ارزش افزوده را از سرمایه شرکت تأمین کند.
ـ هدف در رابطه با عرضه کنندگان: همکاری نزدیک با عرضه کنندگان و استفاده از تکنولوژی برای افزایش سرعت و کاهش وقفه های زمانی
ـ هدف در رابطه با کارکنان: ساختن محیطی توام با تلاش و رقابت، اثر بخش جالب و حقوق و مزایای مکلفی برای کارکنان موسسه به نحوی که از این جنبه، جزو یکی از بهترین های صنعت باشیم.
ـ هدف در رابطه با سهامدارن: تضمین تولید ارزش واقعی از طریق افزایش مثبت خالص گردش وجود ، کاهش هزینه های سرمایه و تا حد امکان تأمین و عرضه بالاترین نرخ بازده سرمایه به سهامداران.
هریک از اهداف فوق را باید با استفاده از شاخصهای روشن و صریح اندازه گیری و موفیت مورد ارزیابی قرار گیرد و برای پیشرفتهای سالهای آینده مورد استفاده قرار گیرد.
انجام چنین ارزیابی های دوره ایی نقش ضروری دارد زیر این کار موجب حصول اطمینان از استمرار و پاسخگویی سازمان نسبت به این محرکهای محیطی است.
3 ـ3 : طرحهایی مقدماتی :
تا این مرحله خلاصه ای از هدفی که داریم برای ما روشن شده و تقریباً این مرحله به طور عمده روبه اتمام است. حالا نوبت به آن فرا رسیده که در مورد اقداماتی که باید صورت گیرد فکر کنیم که چند نوع طرحهای تولید و یا اقداماتی باید اتخاذ شود و یا انجام شود تا اهداف تعیین شده تحقق یابد.
به طور مثال یکی از اهداف در رابطه با مشتریان به صورت زیراست:
محصولات را با قیمتی مناسب و رقابتی ، با سطح بالایی از خدمات محل و ارسال کالا برای مشتریان تأمین کنیم.
که در راستای نیل به این هدف می توان طرحهای مقدماتی اولیه ایی بیان نمود مثلاً:
1 ـ از طریق شناخت و درک نیازهای مشتریان و همچنین در نظر گرفتن روشهایی برای بازخود نسبت به عکس العمل مشتریان، مناسب ترین محصولات مورد نیاز مشتریان را تولید کنیم.
2 ـ شناخت ساختار هزینه های بهای تمام شده و فروش محصولات رقبا برای جستجو برتری در این زمینه
3 ـ استفاده از برنامه آموزشی برای بالا بردن حسا سیت کارکنان موسسه نسبت به مشتریان و بهبود خدمات تحویل کالا
4 ـ3 ـ اهداف تفصیلی : طرحهای مقدماتی نوع اقدامات و یا عملیاتی که باید دنبال شود را توضیح می دهد این طرحها می تواند به اهداف تفضیلی تری تفکیک شود اهداف مورد نظر باید از خاصیتهای Smart که به صورت ذیل نمایش داده می شود برخورددار باشند:
مشخص و صریح S Specific
قابل سنجش M Measurable
دست یافنتی A Achievable
نتیجه گرا R Result – ariented
زمان مشخص T Time sepeeific
واضح و صریح بودن بودن این اهداف تا حداکثر ممکن نقش حیاتی دارد زیرا که پایه و اساس گام دوم اصلی از مراحل مهندسی مجدد یعنی (تهیه برنامه) در این قسمت بنا می شود. و دقت شود که هر قدر این اهداف صریحتر تعریف شود شانس تهیه یک برنامه موفق افزایش می یابد. البته باید تا حدودی این برنامه ها از انعطاف لازمی برخوردار باشند. در غیر این صورت برنامه ریزی تفضیلی تر آنها در چارچوب زمانی تعیین شده، غیر واقع بینانه خواهد بود. که در مرحله بعدی به طور تفضیلی تر بحث می شود.
بخش 2 ـ برنامه ریزی کنید:
یک نکته مهم و قابل توجه درک این واقعیت است که اگر موفق به برنامه ریزی شویم، برای شکست برنامه ریزی کرده ایم.
هرچند تدوین جزئیات یک برنامه کار خسته کننده ایی به نظر می آید. اما بدون انجام آن مانند این است که بدون داشتن نقشه به یک سرزمین ناشناخته پا بگذاریم و بدیهی است که گم شدن در چنین سرزمینی بسیار راحت است. باید توجه کنیم که هریک از اهداف باید با تمام جزئیات و به پیچیدگیهای خاصش مشخص شود و به دلیل گستردگی کار استفاده از تکنیک مدیریت پروژه الزامی و تضمین کننده شانس دست یابی به هدف محسوب می شود. بحث برنامه ریزی را به دو بخش
الف : رئوس برنامه پیشنهادی دگرگونی ـ ب : فرایند برنامه ریزی تقسیم می کنیم و بر دو بخش جداگانه بحث خواهیم کرد.
الف ـ رئوس برنامه پیشنهادی: برنامه خوب برنامه ایی است که منسجم باشد و از قسمتهای مرتبط و قابل اجرای افراد درگیر تشکیل شده باشد به همین منظور لازم است که برای انجام کار کار در قالب یک پروژه تعریف کنیم پس قسمتهای مختلف پروژه را به صورت زیر تعریف می کنیم:
• تعریف پروژه:
این اولین چیزی است که باید درست انجام شود. هرچند که این امر تاحدودی در اهداف پروژه مستمر است ولی ضرورت دارد که پروژه با جزئیات و وضوح بیشتری تعریف شود. در تعریف پروژه باید محصول پروژه، منابع مورد انتظارت و معیار ها و شاخص های سنجش موفقیت پروژه منظور شده باشد. علاوه بر این، تعریف پروژه باید شامل نام افراد و یا بازنگران کلیدی نیز باشد( مانند مدیر پروژه ، ناظر پروژه و… )
• ساختار شکست کار (WBS ):
ابزار بسیار خوبی برای لیست کردن جزئیات فعالیتها است. که معمولاً در انجام مهندسی مجدد فعالیتها و جزئیات آنها را می توان با استفاده از طوفان مغزها به دست آورده .
• شبکه فعالیتها و مسیر بحرانی :
پس از اینکه همه فعالیتها و جزئیات، آنها به صورت WBS درآمد مرحله بعدی طبقه بندی منطقی و ترتیب انجام آنها براساس درک وابستگی بین آنها است.
• برگ مشخصات وظیفه:
در این برگه منابع انسانی و منابع مصرفی لازم برای هر فعالیت یادداشت می شود مثلاً یادداشت می شود که چند نفرروز کار برای این فعالیت لازم است. و حالا با تقسیم این عدد بر تعداد افراد تخصیص داده شده می توانیم زمان لازم برای کل فعالیت را به دست آوریم . و در نهایت می توانیم برنامه زمانبندی کل را محاسبه کنیم.
• محاسبه ارزش به دست آمده:
بررسی ارزش به دست آمده ابزار بسیار مفیدی است برای کنترل پیشرفت پروژه
• وابستگی پروژه به عوامل خارجی :
در یک پروژه ممکن است وظایفی وجود داشته باشد که انجام انها به عوامل خارج از پروژه وابسته باشد. این وابستگی ممکن است شامل و ظایفی گردد که می بایست در یک پروژه دیگر ( چه توسط خود افراد سازمان و یا عوامل خارج از سازمان) انجام گیرد. بسیاری از برنامه ها براساس سیافی و مفروضاتی در مورد عوامل محیطی (وقوع عملیات و یا شرایط جیدد و یا استمرار وضع موجود) بنا شده اند. مفروضات کلیدی می بایست شناسایی شوند تا در زمانهای بحرانی نسبت به کنترل آنها اطمینان به دست آید.
• منابع:
تعیین خلاصه ایی از منابع موجود و منابع مورد نیاز برای تخصیص به هر فعالیت ضروری است.
• برنامه فعالیتها:
پس از اینکه زمان شروع پروژه مشخص و قطعی شد شبکه فعالیتها و برگه های خلاصه فعالیتها می تواند مبنای تهیه برنامه وظایف قرار گیرد و بهتر است به شکل نمودار گانت (CANTT CHART ) باشد.
• فهرست وظایف هفتگی:
نمودار گانت می تواند مبنای تهیه لیست وظایف هفتگی قرار گیرد. این فهرست وظایفی را که بایست به صورت هفتگی انجام و یا شروع شود نشان می دهد. و علاوه بر این فرد مسئول انجام هریک از فعالتیها نیز مشخص می شود. پس از این فهرست وظایف هر فرد را در طول پروژه و به صورت جزئی تر در هر هفه مشخص می کند این فعالیتها و زمان شروع و ختم آنها اطلاعات مفیدی را برای محاسبه ارزش به دست آمده که به آنها اشاره شد در اختیار قرار می دهد.
• برآورد هزینه ها :
بودجه لازم برای انجام پروژه باید با تقریب مطلوبی در ابتدای پروژه محاسبه شود زیرا بسیاری از پروژه ها به دلیل شتابزدگی برای تعیین بودجه مورد نیاز، بودجه برآورده شده یا کمتر از میزانی که در عمل نیاز است برآورده می کننده و درعمل به کسری بودجه و نهایتاً مشکل در انجام و یا حتی به تعطیلی پروژه منجر می شود.
• برگ اصلاحیه:
در اکثر مواقع در انجام پروژه به مشکلاتی بر می خوردیم که ممکن است از قبل به آنها فکر نکرده باشیم و به همین دلایل لازم است تفکر مجددی داشته باشیم و اگر پروژه نیاز به اصلاح داشته باشد این گونه اصلاحات باید طی برگ اطلاحیه ثبت شود این فعالیت از نظر حفظ سوابق و انیکه چه برسر پروژه آمده است (تهیه بازخورد بسیار مفید است).
ب ـ فرآیند برنامه ریزی:
پس از تعریف اهداف به روش (SMART ) گام بعدی تعیین یک نفر به عنوان مدیر پروژه و تشکیل تیم راهبرد پروژه است عملاً این قسمت باید با قسمت رئوس برنامه دگرگونی با هم اجرا شود.
و باید تلاش کنیم که تیم راهبرد پروژه عملاً درگیر فعالیتها شود بهترین راه برای رسین به این هدف محول کردن تدوین اهداف برنامه به آنهاست. و در ابتدا باید توانایی اجرای مرحله به مرحله قسمت رئوس برنامه ریزی را گرفتن اطلاعات وانجام مدیریت پروژه که حتماً باید به وسیله نرم افزارهای کامپیوتری انجام گیرد) داشته باشیم.
بخش سوم- اجرا کنید:
برنامه ایی را که تا کنون جهت دگرگون آماده کرده ایم برای اجرایی شدن نیاز به شروع فاز جدیدی در کل فعالیت دارد.
برای اجرا و کمک به تسهیل فرآیند به دو گونه تکنیک عام و گسترده نیازمندیم که در ادامه هر کدام را مورد بحث قرار می دهیم:
1 ـ تکنیک های فنی:
الف : تعریف تیم پروژه فعالیت:
برای رسیدن به دگرگونی ما باید افرادی را که برای استقرار و اجرای فرآیند انتخاب می کنیم از میان سطوح مختلف سازمان و از قسمتهای مختلف باشد زیرا این اولین گام برای درگیر کردن عملی سازمان با دگرگونی است. البته همان طور که در بخش قبل بحث شد این تیم باید همان تیمی باشد که در مرحله برنامه ریزی و تعریف پروژه برای ما کار می کرده فعالیت این تیم می تواند به صورت تمام وقت و یا پاره وقت باشد.
تمام وقت بودن اعضای تیم برای بهبود اجرای سرعت انجام دگرگونی بسیار مطلوب است ولی باید به این نکته توجه کرد چون انتخاب افراد از افراد درون سطوح مختلف سازمان است طبیعتاً اگر این افراد بخواهند تمام وقت بر روی پروژه اجرا وقت صرف کنند کار قبلی آنها در سمازن دچار بحران می شود و مدیران بخشها ممکن است با این امر مخالفت کنند. که البته می توانیم با روشن کردن رویه نظر آن مدیران را کمی جلب کنیم.
در شرایطی ممکن است نتوانیم تیم پروژه را به صورت تمام وقت برای کار در اختیار بگیریم در چنین شرایطی باید تیمهای پاره وقت تشکیل دهیمن بدیهی است در این صورت انجام پروژه بیشتر از حالت تمام وقت طول می کشد. در چنین تیمهایی به دلیل انسجام لازم است دقیقاً مشخص شود که چه مواقعی کار باید انجام شود مثلاً می توان دو رزو از هر هفته را به انجام واجرای طرح دگرگونی پرداخت. نکته قابل ملاحظه دیگر این است که فعالیتهای بازبینی و کنترل پیشرفت. ماهیتاً یک کارگروهی است و به هیمن دلیل باید افراد همگی در یک ساعت از پیش تعیین شده برای بررسی و کنترل پیشرفت پروژه گردهم حاضر شوند. با وجود محدودیتهای فوق برای تیمهای پاره وقت ولی این تیمها این مزیت را دارند که اعضای آنها در تماس بیشتری با فعالیتهای جاری که در بخشهای سازمان می گذرد هستند و می توانند با درک عمیقتری طراحی دگرگونی برسند.
در شرایطی می توان به ترکیبی از تیم های تمام وقت و پاره وقت رسید یعنی یک هسته اصلی به صورت تمام وقت برای انجام وظایف اصلی و یک تیم به صورت پاره وقت وظایف کم اهمیت تر را انجام دهند. ولی از این سه نوع انتخاب بهترین حالت تیم تمام وقت است.
ب ـ تشکیل تیم انتقال وضعیت:
درک این واقعیت که برای مهندسی مجدد سبب می شود که سازمان وارد یک دوره گذار و انتقال از وضع موجود به وضع آینده شود اهمیت بسیار دارد و همانطور که در نمودار زیر نشان داده شده دوره گذار خود یک وضع جدا و مستقل است. در طی دوره گذار به ابزاری نیاز پیدا می کنیم که در وضع آینده مورد نیاز نخواهندد بود.
تشکیل یک تیم انتقالت وضعیت برای مدیریت برنامه کلی مهندسی مجدد (کهخود می تواند از پروژه های متعددی دگرگونی و تیمهای پروژه ایی دیگر تشکیل شود) موجب تسهیل فرآیند دگرگونی خواهد شد.
تیم انتقال وضعیت باید اختیارات و برش لازم را برای پیشبرد فرآیند دگرگونی و اتخاذ تصمیمات داشته باشد. بنابراین در رأس آن، یکی از مدیران ارشد و ناظر برنامه) که مستقمیاً به مدیریت مالی گزارش می دهد قرار گیرد. نقش ناظر کلی برنامه بسیار حیاتی است او باید یکی از مدیران ارشد اجرایی ودارایی اختیارات تفویض شده لازم را از جانب مدیریت عالی شرکت ) باشد تا موقع به پیش بردن پروژه دگرگونی و برداشتن موانع از سرراه آن شود. و سایر اعضای این تیم باید مرکب از دو یا سه نفر مدیران ارشد اجرایی و یا مدیران سطوح بالایی سازمان که دارای چشم اندازی استراتژیک در شرایط موجود سازمان ودرک کاملی نسبت به وضع موجود، برنامه انتقال وضعیت و وضع مطلوب مورد انتظار آینده هستند انتخاب شوند.
نکته قابل ذکر در اینجا این است که تیم انتقال وضعیت بیشتر نقش حمایت از مهندسی مجدد را دارند تا نقش رهبری را.
ج ـ استفاده از مرکز هماهنگ کننده پروژه ها :
چون برنامه مهندسی مجدد از مجموعه ایی از پروژه ها تشکیل شده است، پس تأسیس دو مرکز هماهنگ کننده پروژه “PCC” , “Project Co- ordination Center” به ایجاد هماهنگی کلی، پشتیبانی و کنترل پروژه کمک زیادی می خواهد کرد. بعلاوه چنین مرکزی به عنوان ستاد مرکزی برنامه دگرگونی عمل خواهد کرد. و اطلاعات لازم برای آنجه در حال جریان است را تأمین و توزیع می کند. نقش ارتباطی بین مرکز اهمیت بیشتری دارد، زیرا برنامه دگرگونی معمولاً باعث افزایش عدم قطعیت و بروز شایعات می شود و در صورت فقدان یک مرکز ارتباطی و اطلاعاتی اثر بخش عملیات کاهش خواهد یافت. این تیم می تواند مرکب از یک گروه کوچک سه یا چهار نفره که دو راس آن یکی از مدیران ارشد اجرایی قرار دارد (که مستقیماً به تیم انتقال وضعیت گزارش می هد و می تو اند عنصر آن نیز باشد) اداره شود. در ضمن تمامی افراد انتخابی در این سیستم باید از تخصصی سیستم و از تجربه مدیریت پروژه نیز برخوردار باشند.
نقش تیم مرکز هماهنگ کننده (PCC ) شامل موارد زیر است:
ـ کنترل و باز بینی و گزارش دهی پیشرفت پروژه دگرگونی در ارتباط نزدیک با مدیریت پروژه )
ـ پشتیبانی و مشاوره برای کسانی که مسئول استقرار و پیاده سازی دگرگونی هستند و همچنین کسانی که تحت تأثیر گسترده دگرگونی قرار دارند.
ـ تهیه گزارش برای مدیریت ارشد
ـ ایجاد و استقرار کانالهای داخلی و خارجی (برون سازمانی ) در رابطه با برنامه دگرگونی
ـ تأمین پشتیبانی مدییت پروژه به لحاظ تکنیک های مدیریت پروژه و سیستم و جاهای مورد نیاز
ـ نگهداری و به هنگام کردن برنامه دگرگونی (که این کار را مدیران پروژه نیز می توانند انجام دهند) به وسیله یکی از نرم افزارهای کامپیوتری مدیریت پروژه
ـ ثبت و نگهداری درصد پیشرفت و کنترل پیشرفت پروژه
از میان مدیران ارشد اجرایی انتخاب می شوند
2 ـ تکنیک های فرهنگی
کلیدی ترین تکنیک فرهنگی، تکنیک رهبری فعال است. مدیر ارشد اجرایی و تیم او باید نه تنها (اهل حرف زدن) (talk to talk ) باشد. بلکه درجای خود باید (اهل عمل کردن) (walk to walk ) نیز باشند. آنها باید بگونه ایی رفتار کنند که افراد سازمان به جای اینکه احساس کنند. ناگریز از دگرگونی هستند خود آنهاخواهان دگرگونی شوند. هر برنامه مهندسی مجدد با انواع متنوعی از واکنشها و عکس العمل های سازمانی بسته به منیزان و شدت مخالفت مواجه می شود. و همانطور که در نمودار زیر نشان داده شده واکنش افراد سازمان به مهندسی مجدد به پنج گروه اصلی قابل تفکیک است.
هدف تکنیک های فنی منزوی کردن مخالفان فعال ( به منظور تبدیل آنها و یا خارج کردن از صحنه )، تسلیم کردن کسانی که دچار تردید و دو دلی هستند و تبدیل افراد بی تفاوت به طرفدار دگرگونی از طریق موعظه و تلقین است.
گام اول: ابتدا باید خود رهبر خود را تغییر دهد:
اولین پرشی که رهبر این فرآیند باید بپرسد این است که من چگونه می توانم خود را تغییر دهم؟ تغییر خود رهبر به این دلیل اولین گام به شمار می آید که اگر خود مجری مهندسی مجدد شرایطی را که به دیگران گوشزد می کند رعایت نکند هیچ وقت سایر کارکنان قلباً به گفته های او ایمان نمی آورند و در باطن خود تغییرات ایجاد نمی کند تغییرات اگر هم انجام شود ظاهری و بسیار کوتاه مدت و سطحی است.
و دیگر اینکه دریک سازمان در حال دگرگونی باید رهبر دگرگونی باشیم نه رئیس آن در واقع فرق رهبر و رئیس در این است که رهبر با کارکنان صمیمی است و در آنها ایجاد انگیزه برای کار میکند واز کارکنان حمایت می کند و در مقابل رئیس رسمی است و برای انجام کار کنان را وادار می کند و کارکنان از او می ترسند.
گام دوم: فائق آمدن بر مقاومت ـ تغییر محرک
به طور کلی مردم طبیعتاً در مقابل دگرگونی مقاومت می کنند. آنها نیاز به ثبات دارند ودگرگونی موجب اضطراب و عدم قطعیت می شود و احساس کنترل برخوردار در افراد کاهش می دهد. دگرگونی نه تنها باعث زیر رو شدن ساختارهای رسمی می شود بلکه ساختار غیر رسمی از را نیز دگرگون می کند.
دو نوع واکنش کلی نسبت به دگرگونی صورت می گیرد که تحت عنوان منحنی منفی و منحنی مثبت از آنها یاد می کنیم. مهم این است که بدانیم هر دو واکنش طبیعی است و نیاز به مدیریت فعال دارند.
منحنی منفی معمولاً مربوط به افرادی است که در آماج دگرگونی قرار دارند آنها در ابتدا دگرگونی را شوخی می پندارند و پس از درک واقعیت عصبانی می شوند و در این مرحله اگر با آنها مذاکره درست به عمل آید پس از یک دوره افسردگی آنها می توانند با دگرگونی کنار بیایند و آن را بپذیرند.
منحنی مثبت برای افرادی است که پس از خویش بینی اولیه نسبت به مهندسی مجدد به جزئیات کار پی می برند و سریعاً وارد مرحله بد بینی آگاهانه می شوند. این بدبینی به وسیله مقاومت دیگران که نقشی در فرآیند دگرگونی ندارند ولی از برنامه دگرگونی آگاهند تشدید می شود. چنین مقاومتی حتی گاهی خود را به صورت تهدیدهای علنی نسبت به اعضای تیم دگرگونی ظاهر می سازد. واکنش اعضای تیم دگرگونی در چنین مواقعی قطع رابطه با برنامه دگرگونی است. پس رهبر تیم و افرادی که مسئولیت نگهداری اعضای تیم مهندسی مجدد را بر عهده دارند باید نسبت به این مکانیسم هشیار باشند و به ترویج و ایجاد انگیزش و پشتیبانی از اعضای تیم که به انجام وظیفه مشغولند، ادامه دهند و به علاوه با انجام روشهای زیر دیگر افراد سازمان را به دگرگونی علاقمند گیرد:
ـ ایجاد دوره های آموزشی برای کسب مهارتهای جدید
ـ جلب مشارکت و همکاری در برنامه ریزی و استقرار دگرگونی
ـ تشویق و پادارش به رفتار های مورد نیاز برای درک دگرگونی توسط افراد سازمان
ـ مدیریت فعال منابع انسانی برای جابجایی، اخراج و یا استخدام کارکنان به روشی روشن وانسان دوستانه (چون انجام مهندسی مجدد باعث منجر به مشخص شده افراد مازاد و بدون استفاده در سیستم می شود و دیگر اینکه به دلیل حذف بعضی از فعالیتهای زائد باعث بیکاری افراد می شویم آگاهی از این خطر باعث می شود خیلی ها در مقابل انجام مهندسی مجدد از خود مقاومت نشان می دهند).
ـ آتش زدن پلهای پشت سر:
هر قدر در مورد آنچه که قرار است صحبت شود بیشتر با کارکنان صحبت شود، به همان اندازه باعث می شود که آنها بیشتر ، پلهای پشت سر خود را آتش بزنند. چنین مراوده ای نه تنها باید با افراد درون سازمانی صورت بگیرید. بلکه باید با ذینفعان برون سازمانی نیز انجام پذیرد. این امر باید به گونه این صورت بگیرد که امکان برگشت افراد به وضع موجود اگر نگوئیم غیر ممکن حداقل بسیار مشکل باشد و در ضمن اینکه به آتش زدن پلهای پشت سر مشغولیم باید در جستجوی سفیران جدید باشیم . ممکن است کارکنان سازمان در مورد دگرگونی اطلاعات بیشتری کسب کنند. بهترین سفیران برای این کار کسانی هستند که قبلاً در جبهه مخالف قرار داشته اند و سپس به حامیان دگرگونی تبدیل شده اند.
گام سوم : فائق آمدن بر مسأله کنترل:
دگرگونی باعث خارج شدن عملیات سازمان از مسیر عادی و طبیعی خود می شود و می تواند سازمان را از کنترل خارج کند در بسیاری از شرایط ، سستمهای جاری مدیریتی شرکت از قابلیت لازم برای مدیریت مرحله گذار برخوردار نیستند.
به منظور طرح سیستمی در سازمان که مطمئن شویم کنترل های لازم انجام می شود می توانیم از موارد زیر کمک بگیریم:
ـ ایجاد رابطه های مورد نیاز بین فعالیتهای جاری بخشهای مختلف سازمان با پروژه مهندسی مجدد:
برنامه مهندسی مجدد می تواند همسو یا عملیات روز مره و یکنواخت شرکت به پیش رود. ضمن اینکه مدیریت پروژه دگرگونی باید جدا و مستقل از مدیریت سازمان باشد اما ارتباط بین آن دو نیاز به مدیریت دارد.
ـ فرموله کردن نیاز به دگرگونی و تصویب پروژه دگرگونی: از طریق این رابطه، مسائل شناسایی شده و در فعالیتهای جاری دوایر عملیاتی موسسه برای پیدا کردن راه حل مناسب ، به تیم پروژه هایی که جدیداً تشکیل شده، انتقال می یابد. در این تیم باید حتماً یک نفر از دوایری که بیشترین تأثیر پذیری را از نتایج برنامه دگرگونی خواهد داشت، شرکت داشته باشد، تا اطمینان حاصل شود که فرآیند انتقال مسائل از دوایر عملیاتی به تیم پروژه و انتقال راه حلها از تیم به دوایر عملیاتی و بکارگیری آن در عملیات جاری سازمان با سهولت بیشتری انجام پذیرد.
ـ رابطه مستمر:
بین نیازهای تیم پروژه که مسئولت پیدا کردن راه حلها را به عهده دارند و نیازهای دوایر عملیاتی که مسئول عملیات و وظایف جاری و روز مره سازمان هستند ، تضادهایی وجود دارد، ایجاد یک کانال ارتباطی ساده و دائمی بین دو گروه یا شده تأثیر چشم یگری در کاهش این برخوردها و تضادها ایفا می کند.
بخش چهارم- سنجش و ارزیابی برنامه دگرگونی
طراحی و راه اندازی فرآیندی که بتواند به طور تنگاتنگ ، نتایج حاصل از مهندسی مجدد را کنترل و ارزیابی کند، نقش بسیار حیاتی دارد. همان طور که در بخشهای قبل ذکر شد مناسبترین تیم برای انجام این کار، تیم مرکز هماهنگی است که همه مدیران پروژه ها بایدنتایج عملکرد و پیشرفت پروژه های خود را به این مرکز گزارش کنند.دوایری که مسئولیت کنترل دیگر جنبه های سازمان را دارند (نظیر امور مالی، بازاریابی و فروش ) باید داده های مرتبط با پیشرفت برنامه دگرگونی و شاخص های موفیت را به محض آماده شدن به این مرکز گزارش کند.
با توجه به اینکه این دوایر به تدریج متلاشی و محو خواهند شد و جای آن ها را به تیمهای میان فعالیتی که مسئول طراحی مجدد پردازشها هستند، خواهد گرفت. اما تا پایان مرحله گذار و حذف کامل دوایر یاد شده باید نتایج عملیات خود را به این مرکز گزاش کنند.
تیم مرکز ایجاد هماهنگی از طریق هفتگی بهنگام سازی، می تواند تیم انتقال وضعیت را در جریان پیشرفت برنامه دگرگونی و مسائل و مشکلات بوجود آمده که نیاز به را حل دارند قرار دهد و نظرات و راه حلهای پیشنهادی آنها را جمع آوری و اخذ نمایند. تیم مرکز ایجاد هماهنگی باید در چنان موقعیتی باشد که بتواند گزارش وضعیت برنامه و گزارش نتایج به دست آمده از برنامه را به عنوان بخشی از فرآیند گزارش دهی روزانه خود برای مدیریت ارشد سازمان فراهم کند. هم عملیات انجان شده هم نتایج نیازبه کنترل و باز بینی دارد.
هم عملیات انجام شده و هم نتایج نیاز به کنترل و بازبینی دارد:
• الف : عم
در محدوده زمانی که انفورماتیک برای خدمت در شبکه ها قرار گرفته بهترین موضوع بحث همان شبکه های محلی و جهانی anxan است. لازم به توضیح است که برای برقراری و نصب شکبه و راه اندازی آن الزاماً PC یا طراحی شبکه می تواند برقراری ارتباط را تحقق بخشد که ارتباطی به وسیله lan یا اتصال Lan ها یعنی wan داشته باشد.
PC های خانگی که برای ارتباط هستند به آنها تکیه می کنیم از سخت اقزارهایی تشکیل شده که به صورت دیجیتال (صفر و یک داده ها را پردازش می کند که چندین خروجی و ورودی دارد. برای پردازش داده ها که از طریق ورودی های نرم افزارهای برنامه نویسی پردازش را موثر می سازد. برای پردازش پردازشگری نیاز است که همان CPU است. CPU در واقع با مچ ودن روی mother board پردازش داده ها را عملی می سازد. بعد از پردازش اطلاعات را به صورت صفر و یک به وسیله mother board که همان فقط خواندنی اطلاعاتی را که بر روی آن رایت شده (نوشته شده به وسیله ماشین) را در هر زمان ممکن به اجرا می گذارد تا سیستم عامل نصب ب رروی هارد دیسک بتواند عمل کند و با خروجی هایی مثل Manitor- user (مصرف کننده) ارتباط برقرار کند. User با موس و کی بورد و یا وسیله ورودی دیگر که در اختیار دارد و با دادن فرمان خروجی دلخواه خود را می گیرد. البته تمامی قطعات یک کامپیوتر خانگی فقط قطعات نام برده شده نیست. بلکه اصلی ترین حافظه کامپیوتر که همان Ram است روی mother board سوار است. Ram که از کلمات Read .. تشکیل شده است که دقیقاً متضاد حافظه ROM است حافظه Rom که از کلمات Read only mamory که حافظه فقط خواندنی نام دارد. که نام او گویای وظیفه اوست که حافظه آن مثل Ram قابل تغیری نیست.
برای اندازه گیری سرعت یک قطعه مثل Cpu، Ram، ...، واحدهایی وجود دارد که برای خلاصه کردن مطلب فقط به قطعات ذکر شده می پردازیم.
CPU ها که دو شرکت مهم تولید کننده آن هستند و بازار را در دست دارند. AMD , microsoft به هر حال هر دو از یک واحد پیروی می کنند.
بعد از آشنایی مختصر با یک PC خانگی بحث اصل می پردازیم. قطعه ای که از ان نام نبرده شده بحث ما را ادامه می دهد. چیزی نیست جز یک modem= مودم ها به دو صورت (اینترنال) internal و (اکسترنال) External روی سیستم ها قرار دارد. مدل internal یا داخلی بیشتر مورد استفاده قرا رمی گیرد. تا مدل های دیگر که به صورت External ای خارجی وجود دار.د مدل داخلی به صورت Pci بر روی motherboard قرار می گیرد. سیستم تلفن را که با سیستم سوکت دار به آن متصل است به حالت دیجیتال در می آورد و CPU برابر پردازش می فرستد. Modem در واقع هم یک خروجی است و هم یک ورودی که از سیستم تلفن هم آنالوگ را دریافت می کند و هم بعد از پردازش اطلاعات به وسیله تبدیل گر به server (wan tan) اصلی متصل می کند.
حال که lan , wan صحبت شده جایز است که بدانیم wam , cam چیست؟
شبکه یا network یک اصطلاح عمومی است و به مجموعه ای از ابزارهای پردازش اطلاعات اطلاق می شود که با یکدیگر در ارتباط هستند. التبه این ارتباط از نوع فیزیکی و منطقی است. که از طریق سخت افزار و کابل برقرار شده و با یک روش نرم افزاری استاندارد مدیریت می شود. Lan شکبه محلی یا (Local Area Network) شبکه ای است با تعداد محدودی از کامپیوترهای شخصی به طوری که در سطح یک مکان محدود با هم کار می کنند و از منابع یکدیگر مشترک استفاده می شود.
Wan شبکه ای گسترده تر از lan که در سطح بزرگتری تا حد اینترنت وجود دارد. Wan در واقع مرتبط شده در چند lan است و مفهوم وسیعی را شامل میشود.
اجزای اصلی شبکخه عبارتند از ایتسگاه کاری کارت های رابط شبکه کابل بندی- سرویس دنده ارتباط داده ها در ابتدا در انحصار کمپانی خاصی قرار داشت از قبیل IBM اما در حال حاضر شرکت های زیادی دست اندر کار این قضیه هستند.
به طوری که تمام اجزای مورد نیاز یک شبکه از نرم افزارهای سطح بالا تا رابطه های سطح پایین را ارائه می دهد.
ایستگاه کاری
ایستگاه کاری در شبکه معنای یک پایانه هوشمند است.
کارت های رابط شبکه. صفحه 4- 5- 6 و 7 دفتری.
کارت های شبکه رابطی که جسم جدا از شبکه را به lan متصل می سازد و آن را راه اندازی می کند کارت رابط شبکه یا آداپتور (Network Interface Adaptor- NIC) نامیده می شود. یک NIC از شکاف های (SLOT) موجود بر روی برد اصلی کامپیوتر ها استفاده می کند و باعث برقراری یک اتصال فیزیکی با رسانه انتقال یا کابل می شود. کارت شبکه باعث برقراری ارتباط مابین اجزا شبکه از طریق سیگنال های خاص می شود. هر عنصری از شبکه محلی که دارای یک کارت شبک به عنوان یک گروه یا node شناخته می شود به طوری که هرگز از یک آدرس واحد برای مسیریابی اطلاعات استفاده میکند.
اتصال فیزیکی گره های شبکه را کابل بندی شبکه می نامند.
سرویس دهنده (Server) سرویس دهنده، یک کامپیوتر است که عملیات دسترسی به فایل و انواع سرویس های دیگر را شبکه فراهم می سازد.
ابزارهای اتصال به شبکه ابزارهای اتصال به دستگاه های اطلاق می شود که قطعات یا گره های یک شبکه را به هم متصل می کند. و ساده ترین حالت ممکن است وسیله ای باشد که کابل ها و اتصال گره ها را مدیریت کند.
هاب، Hub
هاب در یک شبکه به عنوان نقطه متمرکز کننده و محل اقتصادی را برای گرههای آن شبکه محلی می باشد به آن دسته از هاب هایی که برای اتصال فیزیکی چندین قطعه کابل کوتاه به کار می رود هاب های انفعالی (passive) و به هاب هایی که برای اتصال کابل های طویل استفاده می شود هاب های فعال (active) گفته می شود.
حال از شبکه و چگونگی و چگونگی اتصال شبکه بخصوص شبک های محلی معلوم شد.
ولی مفهوم از اینکه یک شبکه که نصب و راه اندازی می شود چیست؟
شبکه ای که به هم lan یا wan است. در واقع همان طور که گفته شد برای سهولت استفاده از منابع یکدیگر و مشترک استفاده کردن از برنامه های کاربردی و فایل ها و وسایل جانبی است.
پست الکترونیکی هم یکی دیگر از خصوصیات شبکه است.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 12 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
برای هر انقلاب سه مرحله را می توان در نظر گرفت . مرحله شکل گیری یا تکوین ، مرحله پیروزی یا تخریب و مرحله پس از پیروزی انقلاب که به آن دوران سازندگی یا ثبات هم گفته می شود . انقلاب اسلامی ایران نیز دارای سه مرحله می باشد . مرحله شکل گیری انقلاب اسلامی از 1341 تا اول آبان 1356 زمان رحلت حضرت آیت الله حاج سید مصطفی خمینی ، فرزند بزرگ امام (ره) بود . از آن زمان تا 22 بهمن 1357 مرحله پیروزی انقلاب اسلامی است . مرحله ثبات و سازندگی انقلاب اسلامی ایران نیز از سال 1357 شروع شده و تا کنون ادامه دارد .
گفتنی است پس از پیروزی انقلاب اسلامی ، به علت فضای باز سیاسی ایجاد شده ، علاوه بر احزاب و گروههای سیاسی که از قبل وجود داشتند ، احزاب و گروههای جدیدی نیز پا به عرصه وجود گذاشتند . گرچه از سال های بعد ، بیشتر آنها به دلایلی از بین رفتند ، ولی گروههای جدیدی جایگزین آنها شدند که به مهمترین آنها اشاره می کنیم .
نهضت آزادی ایران
الف) چگونگی شکل گیری و بنیانگذاران
جبهه ملی اول در 25 اسفند 1328 تشکیل شد و در دوران نحست وزیری دکتر مصدق ، قدرت را در دست داشت ، ولی با کودتای 28 مرداد 1332 از هم فرو پاشید . در ائاخر دهه 13330 برخی از افراد این گروه ، « نهضت مقاومت ملی » را تشکیل دادند . اما چون تحرک لازم در آنها وجود نداشت ، جناح مذهبی از آن جدا شده و در سال 1340 نهضت آزادی در ایران را تشکل دادند .1
بنیانگذاران نهضت ازادی آیت الله طالقانی، مهندس مهدی بازرگان، دکتر یدالله سحابی بودند . در اساسنامه نهضت آزادی آمده بود : اولاْ مسلمانیم و دین را از سیاست جدا نمی دانیم ؛ ثانیاْ ایرانی و ثالثاْ تابع قانون اساسی؛ و رابعاْ مصدقی هستیم .2
حضور آیت الله طالقانی به عنوان روحانی برجسته و دکتر سحابی و مهندس بازرگان به عنوان دو غرد مذهبی شناخته شده در دانشگاه تهران سبب شده بود که بسیاری از جوانان مذهبی دانشگاهی و غیر دانشگاهی به سوی این گروه روی بیاورند . اما فعالیت این گروه با دستگیری بنیانگذاران آن در سالهای 1342 و 1343 و سرانجام محاکمه و زندانی شدن انها در سال 1344 متوقف شد .3
« نسبت آینده لیبرالیسم با اندیشه عمل مهندس بازرگان »
« هرگز از مرگ نهراسیده ام
اگرچه دستانش از ابتذال شکننده تر بود
هراس من باری
همه از مردن در سرزمینی است
که مزد گورکن
از آزادی آدمی افزون باشد»
احمدشاملو
مقدمه:
با سلام و صلوات بر واپسین پیام آور خدا، پیشوایان معصوم و یاوران، پیشگامان دین کرامت بشر به مثابه ی مکتبی در صراط معنویت،عدالت و آزادی
و سلام خدا بر مهندس بازرگان، دین داری اندیشمند و اندیشه ورزی دردمند، انسانی عامل به اندیشه و اندیشه ناک به عمل
حالا دیگر هزاران سال میگذرد از نخستین روزی که استبداد و اختناق، ابزار هرگونه هیجان و اندیشه را در این سرزمین بطور علنی نه تنها محدود که ممنوع ساخت و از این رو سنتی پدید آمد تا بزرگداشت ها و مناسبات در گذشت بزرگواران و ابسته به عزاداری یگانه فرصت ذکر مناقب ایشان باشد که شاخصه این فرهنگ را در مراسم عزداری حضرت سیدالشهدا می توان مشاهده نمود و البته ملت هوشمند ایرانی در طی این سالیان با گزینش هویت شیعی و با شناخت و درک این سنت تاریخی در عرصه های گوناگون همواره از این فرصت یگانه عزاداری بهره جسته و اعتراض و نظر را به حوزه عمومی وارد کرده است.
یکی از سنت های مرسوم رایج در بسیاری از جوامع بشری و بویژه در جامعه اسلامی، تشکیک است همواره کسانی که درصدر جریانات سیاسی و اجتماعی بوده اند مورد تردید قرار داشته اند و این موضوع اگرچه از سویی ریشه در هوشمندی و تعقل مردم ما داشته اما از سوی دیگر، علت آن به توسل غیر اخلاقی جریانات دگیر برای تخریب چهره ی رقیب باز می گردد. علی الاصول ترور وسیله ای است برا ی حذف، حال می خواهد این خوف فیزیکی و مادی باشد یا معنوی و شخصیتی.
و شاید یکی از علت هایی که غربی ها امروز به ما مسلمانان اتهام تروریست میزنند درحیطه همین بحث قابل ارزیابی باشد.
دامنه ی این صورت از تروریسم به حدی وسیع است ک حتی حضرت امیر
پس از ضربت خوردن مورد تردید دستگاه تبلیغاتی معاویه و عوام قرار می گیرد که مگر علی(ع) نماز هم می خواند؟
به هر صورت این داستان در مورد بسیاری دیگر نیز اتفاق افتاده است اتهاماتی نظیر جاسوس، عامل بیگانه، عامل حاکمیت، سوپاپ اطمینان و نظایر آن از جمله واژگانی است که ترسینولوژی فرهنگ تردید و سوء ظن را در جامعه ی ما شکل داده است نکته قابل تأسف آن که به تصریح متون دینی ما سوءظن از جمله گناهان برشمرده شده است. وجالب آنکه درمعبودیتی فرهنگ ایرانی مواردی نظیر صلوات فرستادن برای عطه و اسفنددود کردن برای دوری از چشم زخم بسیار رواج یافته و موهبت انجام می شود اما موارد و اصولی نظیر منع دروغگویی، منع سوءظن و...... هیچگاه جدی انگاشته نشده است.
بدیهی است که مهندس بازرگان نیز بعنوان مرد میدان عمل دو اندیشه از این نسبت تاریخی به دور نمانده و در طی حیات پربرکت و حتی بس از آن نیز مورد ادعاها و اتهامات بسیاری قرار گرفته است که موضوع اصلی این نوشتار تنها به یکی از این اتهامات بازمی گرددد.
همه به یاد دارند که اولین اتهام به مهندس، حداقل پس از انقلاب صفت لیبرال بود که اگر چه امروزه این واژه توهین و اتهام تلقی نمی شود اما در آن روزگار بویژه سبب آتمسفری جاری و اتهامی عظیم و درحد خیانت به انقلاب تلقی می شد.
حتی درسالیان اخیر نیز نه فقط دشمنان که حتی برخی دوستان نیز به سهو مهندس بازرگان و پیرو آن نهضت آزادی ایران را لیبرال تلقی می کرده اند.
نگارنده بر آن است تا با بررسی اندیشه و عمل بازرگان، در سه عرصه روشنفکری دینی بعنوان پدر معنوی این جریان، فعالیت در نهضت آزادی ایران بعنوان دبیرکل و بنیانگذار این حزب، دولتمرد بعنوان رئیس نخستین دولت پس از انقلاب و سپس عضویت در وشورای انقلاب و سپس عضویت در مجلس شورای اسلامی و آکادمی در نهایت مشخص کند که آیا بازرگان یک لیبرال تمام عیار است؟ درآنکه جایگاه آموزه ی عدالت خواهی در حوزه ی اندیشه و عمل بازرگان در کجا قرار دارد.
به دیگر سخن، آزادی و عدالت( برابری) دو ارزشی است که تاریخ بشر تمدن بشری و فرهنگ دینی بر آن تأکید فراوا داشته اند و مرحوم مهندس نیز بارها به صراحت از ضرورت آزادی سخن گفته است چونان که نام حزب متبوعش را نهضت آزادی ایران نام می نهد، آما آیا این آزادی خواهی از جنس لیبرالی و در تعارض با مشیء عدالت خواهی است بدان گونه که کاپیتالیسم در تقابل با سوسیالیسم قرار دارد؟
آزادی این گوهر دردانه هستی، این هم تراز هستی و آفرینش و این آرزوی بشر که حالت آن قدر دیرینگی یافته که گویی در وصالش محالی است به مثابه ی رنجی که فقط می تواند از انسان، انسان بسازد و لاغیر.
آزادی خواسته آدمی و در طی قرون و بهانه ی مبسوط و تبعیدی خودخواسته و رهن عروج و سعادتی جاودانه.
آزادی
آدمی سازنده ی شعر و معنی و فلسفه در یک کلام تعالی شاعر واژه هایش را یا در بوستان آزادی و یا در سیری برای آزادی می جوید و می یابد و شهید جانش را فقط و فقط برای آزادی هدیه می کند.
شاندروپتونی شاعر انقلای و ملی مجارستان فریاد میکند:
« عشق و آزادی
این دو را می خوانم
جانم را فدا می کنم
در راه عشقم
و عشقم را
در راه آزادی»
و هم صدا با او درگوشه ای دیگر از خاک مردی دلیرانه می نویسد:
آه اگر آزادی
سرودی می خواند
کوچک تر حتی از گلوگاه یکی پرنده
برادری از گوشه دیگر می گرید
پرندگانی که بال های خود را باز می آفریند
به پرواز درمی آید
به نغزسرایی می پردازد
و کلماتی که نهان می کند
کلمات آزادی است
و گویی اینان همه هم آوا که رسولی هستند درپس هزاران سال خاطره استبداد که نهیب واپسین اش برآمده از آنجا انت لشت علیهم یمعطیر ( عایشه 21 و 22)
و تربیت یافتگی در مکتبی است که پیشوایش در سخت ترین شرایط و با قلب و بدنی مجروح و خسته از جنگی ناخواسته تصریح می کند قد احسم العباده و لیس لی ان احملکم علی تکرهون(ص84) وسالیانی بعد کربلا را که تاریخ را این جمله می لرزاند:
« اگر دین ندارید لااقل آزاده باشد»
اما سئوال اینجاست که بالاخره آزادی چیست؟
بنظر می رسدکه« ازجمبه مفاهیم و مقولاتی که نیاز چندانی به تعریف و توضیح ندارد « آزادی است که همانند سلامت و امنیت، مطلوب هر انسان بالغ و سالمی به شمار می رود گرچه احساس نیاز به این مقام و تلاش در جهت احراز و استیفای آن تابعی از رشد شخصیت و خودآگاهی افراد و جوامع انسانی است اما به هر حال کمتر کسی منکر آزادی شده و چینن ارزشی را غیرضروری شمرده است. 0حتی دشمنان آزادی هم با تبلیغات گسترده خود را مدافع سرسخت آن جلوه میدهند و در توجه سرکوب غیر موافقین می گویند که هر گونه آزادی جز آزادی خیانت موجودات( عبدالعلی)ص 7
و از سوی دیگر حدود و ثغور این آزادی در کجا قراردارد؟
تعریف لغوی آزادی در فرهنگ معین آمده است:
« حرمت، آزادی مقابل بندگی، و عبودیت، رسایی، خلاص، شادی، استراحت، آرامش و سپاس است.» فرهنگ معین
« مراد از آزادی در کلی ترین، معنی حالت فراغت و رهایی و اختیار بی قیدوبندی خلاصی است،نقاد کسی نبودن، گرفتار و دربند نبودن و باری بر دوش نداشتن است. در تاریخچه این مفهوم به تعاریف گوناگونی برمی خوریم، گروهی از معنای عادی آن دور شده و مثلاً گفته اند که آزادی، وجود شرایط یا فرصتهایی است که برای رشد استعدادهای آدمی ضرورت دارد – فیلسوفان نازی و فاشیست به سوء تعبیر به این استدلال و تثبیت شده اند و هایرو جان استوارت میل از جمله کسانی بوده اند که در مفهوم آزادی به معنای عادی آن بحث کرده اند. هایز معتقد بود که آزاده کسی را گویند که در دست یازیدن به کارهایی که توانایی و فهم انجام دادن آنها را دارد چیزی مانعش نباشد تا کاری را بکند که می خواهد. از سوی دیگر آزادی همیشه شیوه خاصی از زندگی قلمداد شده است یعنی دست زدن به کاری که با قانون اخلاقی یا با عقل نیز اعتقاد دارد که اختیار راستین انسان در این است که راه راست را در پیش گیرد. گرین می گوید آزادی اخلاقی همانا تعیین اراده از سوی خود است و هگل از آن هم فراتر می رود زیرا بر این نظریات که معیار خوبی یا خرد را ک باکار بستنش آزادی با بنا مینهد باید در دولت یافت و استدلال میکند که چون فرد، خویشتن راستین خود را در خدمت دولیت می یابد از این رو اگر نافرمانی کند می توان او را واداشت که آزاد باشد.
از این نظر که می توان آزادی را به راههای گوناگون محدود کرد لازم است که بین انواع مختلف اخیار یا آزادی تمایز قایل شویم. آزادی فقط یکی نیست بلکه آزادی های بسیار وجود دارد و این آزادی ها همانقدر گوناگونند که موانع و محدودیت ها یا مخدورات. چنین اند عموماً فرض بر این است که عناصر زیر در هر کاربرد عادی این اصطلاح موجودات، الف]) میل به انجام دادن کاری ب) توانایی( واقعی یا مفروض) انجام دادن آن.
( فرهنگ علوم اجتماعی ص 7،6)
بدیهی است که بررسی و مفهوم و حدود آزادی موضوع صدها کتاب و رسابه در طی سالیان بوده است بیان موضوع در این حد و گستره نه در وسع نویسنده و نه در مجال نوشتار حاضر می گنجد. از این رو با عنایت به رسالت این مقاله صرفاً به شناخت مقوله آزادی براساس سه نگرش زیر و البته باختصار تمام که بی تردی منجر به اجمال و کلی گوی نیز خواهد شد می پردازیم:
بند 1: رویکرد لیبراسیتی
به نظر می رسد که در ابتدا شکلی مضاعف مبتنی بر تعریف خود لیبرالیسم روبرو ایم. امروزه اندیشمندان بسیاری که به تبیین یا نقد لیبرالیسم پرداخته اند ارایه تعریف واحدی از لیبرالیسم نه ممکن نه صحیح به نظر می رسد.
این مفهوم برگرفته از ریشه liberty به معنای کسی است که به آزادی باور دارد، آزادیخواهی لیبرالیستی آن طورکه در انگلستان سال 1910 فهمیده می شد از بیخ با آزادی خواهی مرسوم در آلمان 1848 فرق دارد و هر دو با آزادی خواهیم 1953 ایالات متحده متفاوتند. تحلیل نوین ص 67
ریشه این امر از یک سو باز می گردد به ابهامی که در جمله من آزادم وجود دارد. وقتی فردی می گوید که من آزادم منظورش چیست؟ از چه آزاد است، او باید قید یا مانعی را نیز نام ببرد اگر بگوئیم که از اسارت آزادیم یا اگر بگوئیم که از پراخت بدهی آزادیم آنگاه واژه ی آزادی را به روشنی بکار برده ایم و آیا آزادبودن برای انجام کاری را می باید بیشتر از آزادبودن از چیزی به لحاظ آوریم .قیود مخالف آزادی اند و شگفتا که آزادی به معنای دقیق خود را در بکارگیری معین قیود می باید و از سوی دیگر تفاوتهای مذکور به جنبه های شناختی و گوناگونی منطقه ای یا زمانی باز می گردد.
از بررسی مجموع نظریات لیبرالیستی به نظر می رسد که لیبرالیسم آئین واحدی نیست لیبرالیسم خود را یک فرهنگ و نیز یک حکومت می داند و انگهی بهتر است که این واژه به صورت جمع بکار رود چرا که برای تمایز بین هرازان شکل لیبرالیسم اعم از سیاسی،ا قتصادی، فرانسوی، انگلیسی، بازاری و..... کوشش بسیاری به کار و فراغت
برخلاف آنان پارسایانه که بیانگر مقصود ی اخلاقی است آزادی لیبرال « نوعی جهانبینی و گونه ای جانبیئی که خود را پایه ارزشهای اخلافی می شمارد و همه افراد را دراین ارزش برابر می داند و از اینرو فرد باید در انتخاب هدفهای زندگی خود آزاد باشد و از سوی دیگر لیبرالیسم جریان ایدئولوژیک و سیاسی و اجتماعی بورژوایی است که در قرن هجدهم یعنی در اوج بورژوایی صنعتی پدید آمد. در این زمان شعار اصلی لیبرالیسم، فرمول آزادی سرمایه و آزادی تجارت بود. از آنجا که در آغاز پیدایش لیبرالیسم در عرصه سیاست عبارت می شد ازمخالفت با استبداد مطلفه دفاع از و آزادی های بورژوای، عرصه اجتماعی نیز مغایر لیبرالیسم عبارت بود از گسترش مناسبات سرمایه داری به زیان مناسبات فئودالی یکی از ویژگی های لیبرالیسم مخالفت با هر تندروی انقلابی است که حتی ممکن است به همراهی با ضدانقلاب بیانجامد.» فرهنگ علوم سیاسی ص 379
از سوی یرچینن می توان مطرح نمودکه« لیبرالیسم به صورت یک اصطلاح اندیشه سایاسی معانی زیادی داشته است اما هرگز از اصل لاتین(liber ) جدا نبوده است این اصطلاح دلالت دارد بر دیدگاه خط مشیء های کسانی که گرایش اولیه شان در سیاسیت و حکومت کسب یا حفظ میزان معینی آزادی در زمنیه نظارت یا هدایت دولت یا عوامل دیگری است که ممکن است برای اختیار انسانی نامطلوب باشد. در قرن نوزدهم تأثیر اندیشه سودگرایانه اهمیت خاصی به مفهوم فرد بخشید. زیرا می شد هر فرد را تنها مرکز تجربه دانست و امیال و نیازهای او راتنها آزمون سودمندی و خوشبختی تلقی کرد. بنابراین لیبرالیسم به صورت عقیده ای درآمد مبنی بر اهیمت فرد درمقابل وجود جمع، خواه دولت و خواه مردم.» فرهنگ علوم اجتماعی ص 9
تنها نشاندهنده میل انسان است که حد احتمالی آن، میل دیگری و مروج آن مبادلات اقتصادی است( هراندازه که تولدشود مجاز است) این آزادی امکان اعمال قدرت طبیعی اسنان را به شرطی که مانع اعمال قدرت دیگری نباشد به او می دهد دولت و جامعة متدنی نیز نباید معارض با قدرت فرد باشد. لیبرالیسم حدود پدیده های مشتمل بر دولت یا جامعه مدنی و فرد را معین و صور همکاری آنها را بخود جوشی آنها وا مینهد. گفتگو درباره لیبرالیسم فراوان و بیپایان است حتی بین نظریه پردازانش نیز وحدت نظر وجود ندارد و دیگران حتی با مفهوم واقعی و تاریخی آن آشنایی دارند. مغالطه بین آزادی به معنای سیاسی و آزادی اقتصادی در استنباط مفهوم لیبرالیسم نیز بر اینها افزوده می شود. ارتباط تنگاتنگ ین این دو گانه مفهوم لیبرالیسم بحث را آشفته تر می کند. بویژه که هر یک از این دو مفهوم موضوع حدود آزادی و حتی در مفهوم لیبرالیسم اقتصادی، برای همگان روشن ویکساننیست اساساً آیا لیبرالیسم تنها به معنای آزادی سیاسی است یا اقتصادی یا هر و» گاراندو 13 و14
به نظر جان لاک:« فراتر ازهرگونه محتوای جزم گرایانه و یا حتی صور عینی حکومت، شرط پیشرفت آزادی، ضرورت نبود اجبار اراده افراد و محدودیت دخالتهای زورگویانه بوسیله قانون است، به این ترتیب لیبرالیسم شامل دو نماد همبسته در اقتدارگرایی و مفاهیم رازآمیز اقتدار حاکم اند».( گاراندو 22)
همانگونه که در فوق ذکر شد برای لیبرالیسم نمی توان و یا لااقل در چارچوب نوشتار حاضر نمی توان تعریف و تبیین دقیقی ارائه نمود. از این رو در یک نگاه کلی می توان گفت که لیبرالیسم مکتبی است با گرایش آزادی نامحدود فرد بویژه در حوزه اقتصاد.» ( بابایی ب223)
و یا به سخن دیگر می توان ادعا نمود که آزادی خواهی انگلیسی، آئین کمترین دولت است. (اکرستون 70 )
بنابراین چنانچه وجه مشترک تمامی نظرات پیرامون لیبرالیسم و آزادی نامحدود فرد بدانیم در سه حوزه ی واکنش های رفتاری، سیاسی و اقتصادی می توان با سه رویکرد گوناگون از لیبرالیسم آشنا شد:
لیبرالیسم اخلاقی
« آزادی مفهومی است اجتماعی و اخلاقی که در روابط انسان یا روابط اجتماعی انسانها پدیدار می شود. از لحاظ مکتب فردگرایی، آزادی به معنای عدم وجود حتلی از جانب دیگران به شخص است هابزم عتقد است که آزادی قدرت اعمال و کردار شخص بدون وجود عامل بازدارنده است و فرد آزاد کسی است ک بتواند از مسیر دلخواه به هدف دلخواه دست یابد و اراده فرد یا دولت در کار او دخیل نباشد.»( فرهنگ ص 46)
زمانی آزادی در اخلاق جا پیدا میکند که برای اخلاق مبنایی نسبی قائل باشیم و اصالت آن را در مطلف ارزیابی نکنیم. براساس چنین نگرشی، انسان آزاد است ک رفتار خود را جدای از اعمال قدرت نه تنها دولت، بلکه عرف و سنن برگزیند، تنها مشروط بر آنکه موجب اضرار به غیر نگردد. و بنابراین اصول مطلق ارزشی نه از طریق دولت و نه از طریق مذهب نمی تواند در رفتارهای فرد دخالت نماید. و به همین جت است که یی از مهمترین دستآورد های نظام لیبرالیسم نفی هر اصل ثابت و در نهایت نفی دین حتی سنن غیرمذهبی است.
هم جنس بازی و ازدواج با حیوانات زندگی مشترک فارغ از رابطه حقوق ازدواج آزادی بیان و عمل نامحدود تا حدی که توهین به غیر تلقی نشود و نظایر آن از جمله دستآوردهای لیبرالیسم اخلاقی است براساس نگرش لیبرالیسم اخلاقی نه نتها فرد آزاد است ک چه دینی داشته باشید بلکه حتی فرد آزاداست که دین نداشته باشد و فقط محدودیت را فوانین کیفری جامعه را معین می کند که البته قوانین کیفر نیز خود بنابر نگرش لیبرال به حداقل جرم انگاری مجاز و به نحو کاملاً مضیق از متن قابل تغییراند.
« از لحاظ اندیشه دینی، لیبرالیسم متضمن اعتقاد به حق انسانهاست در عبادت به هر شیوه و صورتی که وجدانشان دستور می دهد و این حق عبادت نکردن را نیز شامل می شود.
لیبرالیسم سیاسی
همانگونه که ذکر شد لیبرالیسم بطور خلاصه آئین کمترین دولت است.( minimal statc ) بنابراین نظایر خارجی یا دروونی رفتار یا اعتقاداات سیاسی فرد مادام که در تضاد یا قوانین کیفری مبین جرایم سیاسی قرار نگیرد آزاد و قانون تلقی می شود. حق تشکیل اجتماعات، اعتصاب، راهپیمایی بدون نیاز به اخذ مجوز از دولت آزادی بیان و عقیده و ترویج باورهای انتقادی به ظرفیت دولت از جمله حقوقی است که در آئین لیبرالیسم سیاسی به چشم می خورد.
« حق دخالت و مشارکت افراد جامعه در اداره کشور خواه به نحو مستقیم و خواه از راه انتخاب نمایندگان آزادی سیاسی است. ازادی سیاسی یکی از شرایط رژیم دموکراسی است. به نظر مونتسکیو آزادی سیاسی عبارت است از آرامش فکر هر فرد نسبت به سلامت نفس خویشتن و برای حصول این آزادی لازم است. حکومت براساس بنیان باید که لازم نباشد کسی از دیگری خوف داشته باشد.» فرهنگ علوم سیاسیص 520
به نظر می رسد که این تعریف از آزادی( لیبرالیسم سیاسی با توسعه سیاسی به مفهوم افزایش ظرفیت و کارآیی یک نظام سیاسی در حل و فصل تضادهای منافع فردی و جمعی» هم راستا باشد.
البته اندیشه لیبرالیسم سیاسی منتقدانی جدی نیز بویژه در بین باتیست ها دارد« ژان تیگلر استاد دانشگاههای ژنو در پاریس نیز اعتقاد داد آزادی های سیاسی را محصول نابرابری و حشت آفرین اقتصادی است که سه چهارم تمام بشریت را در ظلمت و جهل و فقر و ضرورت تلاش شبانه روزی برای زنده ماندن فرد برده است و اصولاً لیبرالیسم به علت پیوندی که با سرمایه داری دارد قادر به انجام این وعده نیست هر کسی در تعقیب برنامه های زندگی خود آزاد است. زیرا لیبرالیسم حافظ حکومت طبقه برخوردار از امتیاز مالکیت است و این خود ممکن است هم بر جنگ طبقاتی و هم با تشدید رقابت های تجاری بین دولت ها به جنگ جهانی منجر شود.» فرهنگ سیاسی ص 379
لیبرالیسم اقتصادی
« مراد از آزادی اقتصادی، دخالت نکردن دولت است در فعالیت های اقتصادی افراد، این عبارت نخستین بار در اوایل 1751 در ژرنال اکونویک پاریس و توسط فردی موسوم به نمرکی دارژانسون بکار گرفته شد که به طرفداری از آزادی بیشتر تجارت می پرداخت. در طول قرن نوزدهم این عبارت در بیشتر نقاط دنیا به صورت بیان خلاصه ئی از نظریه ای مبنی بر صنعت از مداخلات دولت بکار می رفت و این اصطلاح که در اص عبارتی انقلابی بود و مخالفان ماشین رنج آور کنترل اجتماعی سیاسی آن را بکار می بردند و به عبارتی محافظه کارانه تبدیل شد که طرفداران سرسخت منافع شخصی بکار گرفتند و در قرن بیستم نیز این اندیشه به این نحو بیان می شد که مهمترین دستور کار دولت نه به آن فعالیت های ساسی که فرد انجام می دهد بلکه به آن تصمیماتی مربوط می شود که اگر دولت انجام ندهد هیچکس انجا نخواهد داد.» فرهنگ علوم اجتماعی ص 8
« از لحاظ اندیشه اقتصادی مراد از آزادی خواهی مقاومت در برابر کنترل زندگی اقتصادی است بخصوص در برابر محدودیت تجارت از طریق وضع عوارض و واردات و در برابر همه شکلهای انحصارگری و ایستادگی در برابر مداخله غیرضروری و پاگیر حکومت در امر تولید و توزیع ثروت است. از حدود نیمه قرن نوزدهم لیبرالیست های اقتصادی حتی با تنظیم ناموزون کار در کارخانهها مخالفت کردند.( فرهنگ علوم اجتماعی ص 8و9)
ادام اسمیت با تألیف و نگارش کتاب پژوهش در باب ماهیت و علل ثروت ملل بعنوان پایه گذار لیبرالیسم اقتصادی شناخته شده است. لیبرالیسم در آن سیستم آزادی طبیعی معرفی می شود و در عین حال از تکالیف حاکم در برابر اوضاع و نقش نفع طلبی فردی و پیشرفت همگانی تعریف تازه ای به دست میدهد. در این تکاب سخن از آزادی دوگانه ای بکار می رود؛ از آنجا که سودجویی محرک اعضای جامعه است هنگامی که از قیدوبندهای اخلاقی و سیاسی آزاد شوند در راه مصالح همگانی به کار می افتد و حاکم وظایف بیهوده و شئونی که برای کارکرد درست جامعه به عهده دارد آزاد می شود. اما نباید در مفهوم این آزادی ها دچار اشتباه شد. دولت با وجود این آزادی به سیاهی لشکر تبدیل نمی شود بلکه برعکس نقش اقتصادی پیدا می کند. هر جا که هیچکس بدلیل منافع شخصی پا پیش نگذارد دولت باید در نهادها و نیز در کارهای مفید برای همگان سرمایه گذاری کند. بنابر نظریات اسمیت،دولت نباید مدیر فعالیت انسان ها که باید خود سرمایه گذار باشد و اگرچه افراد پیوسته به رجال سودآورترین محل برای بکار انداختن سرمایه خویش است و به واقع آنان، نفع خود را می خواهند ونه جامعه را اما با دقتی که برای رسیدن به نفع خود دارند، طبعاً یا بهتر بگویم ضرورتاً انجام همان کاری را می کنندکه برای جامعه سودمندتر است( تئوری دست ناپیدای بازار)گاراندو صص 73 و 74
بطور خلاصه آنکه رفتار اقتصادی انسان و طبعاً ماهیت اصلی آن که مالکیت بعنوان حق متعلق گرفتن اشیا و ثروت است حال قابل تصور و اجراست. هیچ امری نیست ک اصالتاً در اختیار دولت و در انحصار دولت قرار داشته باشد و بلکه دولت مسئول است تا به نیازهای اساسی مردم که مورد عنایت بازاربخش خصوصی قرار نگرفته است توجه نماید و البته لیبرالیسم اقتصادی اعتقاد دارد که به این وسیله نوعی تعادل در جامعه پدیدار می شود. به عبارت دیگر آنان لیبرالیسم اقتصادی با تکیه اساسی بر مالکیت حداکثری و دولت مواقعی متعادل بازار تولید و مصرف است و هیچگاه به عدالت توزیع کاری ندارد.
عدالتخواهی
و عدالت ین که هم بال با آزادی کبوتر جان آدمی را به تعالی می رساند چیست و درکجاست؟
آیا اصولاً چیزی به نام عدالت وجود دارد یا ساخته و پرداخته ذهنی است که در تاریخی به قدمت صدها قرن جستجوگر خالی ترین هستی بوده است.
آیا عدالت انصاف است یا حق؟ برابری است یا تعادل؟ و آیا عدالت در مقابل ستم و تبعیض قرار می گیرد یا در مقابل فساد؟ و یا عدابت مفهومی است در مقابل بی قانونی و درواقع عدالت همان حکومت قانون است؟ به تعبیر نهج البلاغه الحق اوسیع الاشیاء لتوتصف و اضیقهانی اتناصف » خطبه 207 نهج البلاغه
و بی تردیدیافتن تعریف و یا تعبیری یگانه از عدایت هم چون آزادی چندان امکان پدذر به نظر نمی رسد. از این رو چاره ای اینست جر آنکه به میان چند نظریه بطور اجمال پیرامون عدالت برآئیم تا حدی مشترک از آن میان گزیده شود.
برخی، عدالت را به مثابه ی بی انصافی تعبیرکرده اند:« مطابق این نظریه معقولترین اصول عدابت اصولی است که افرادی که تحت شرایط منصفانه قرار دارند در مورد آن توافق متقابل داشته باشند» (جان رادلز ص 15)
« آتنی ها بر این باور بودند که به دلیل بی تفاوتی جهان واقعی نسبت به عدالت این مقوله قدرتی در امور بین الملل ندارد وبرای نمونه به جمله قدرت بزرگی مثل آتن به قدرت کوچک و بیطرف و کشتار و غارت آنان اشاره می کنند.( عدالت ملل ص 4)
در مقابل اسپارتی ها با طرح ادعای جنگ عادلانه علیه آتنی ها براین باورند که عدالت دردنیای واقعی نیرو و توانی واقعی دارد. ( عدالت ملل صص 30و 31)
آموزش مسیحیت در ارتباط با جنگ عادلانه آن است که در مسیحیانی که حکومت می کند باید بخاطر داشته باشند که انسان عاقل جنگ عاقلانه انجام می دهد. جنگ آنقدر وحشتناک است که اگر او به یاد آورد که انسان است از این ضرورت که باید دست به جنگ ناعادلانه بزند شکایت خواهد داشت حتی درجایی که علت عادلانه ای هست. جنگ باید همیشه آخرین اقدام باشد. عدالت ملل 125
برخی نیز با تکیه بر جایگاه اخلاقی عدالت معتقدند که در درک امروزین ما از عدالت، منابعی چون آزادی، برادری وبرابری تا جایگاهی کلیدی دارند. از دید ما آن نظامی از نرجارهای اجتماعی عادلانه است که همه اعضای جامعه را دارای حقوق مساوی دانسنه و یکایک افراد به تضمین بهروزی و ازادی یکدیگر فرا می خواند و اگر بخواهیم تعریف عام تری از عدالت داشته باشیم باید گفت: که آن نظام هنجار های اجتماعی عادلانه است که به هر کسی اجازه دهد تا بر طبق طبیعت و سرشت خود زندگی کند بر این اساس قرار بود د رجمهوری آرمانی افلاطونی هر کسی بنا به طبیعت خود یا موقعیت که در آن زاده می شد جایگاه و شغل معینی در جامعه داشته باشد و در آغاز دوران مدرن چون گمان می رفت انسان دارای طعی مالکیت طلب است به رسمیت شناختن آزادی عمل اقتصادی و سیاسی او مهمترین حرکت جهت برقراری عدالت بشمار می رود. در دوران معاصر نیز از آنجا که ما انسان را بسان موجودی می بینیم که دارای هیچ تعیین داده شده طبیعی، اجتماعی، سیاسی،فرهنگی نیست تحقق عدالت را منوط به رسمیت شناختن حقوق او یا آزادی عمل او برای تحقق نیازها، امیال و آرمانهای خویش می دانیم.» ( اخلاق و عدالت ص 16)
از مجموع نظرات فوی به نظر می رسد که بینش از آن که ارایه تعریفی برای عدالت امکان پذیر باشد در اینجا مصادیق عادلانه اعم از جنگ عادلانه، توزیع عادلانه، و نظایر آن امکانپذیر می باشد.
بنابراین چنانچه از مجموع نظریات فوق حد مشترکی استخراج نمائیم عدالت عبارت است از حق برابر دستیابی به امکانات و حقوق و چنان چه در دو حوزه اقتصاد و سیاست به عدالت توجه نمائیم می توان گفت که عدالت سیاسی حق دستیابی برابر تمامی آحاد جامعه به قدرت سیاسی و عدالت اقتصادی نیز حق برابر تمامی آحاد جامعه در دستیابی به ابزار تولید و برخورداری برابر از تولید و به عبارت دیگر عدالت توزیعی می باشد.
صرفنظر از اینکه رویکرد فوق از عدالت مطلق و آرمانی است اما به عنوان یک گرایش کلی می توان ما را به سمت و سوی مفهوم عدالت رهنمون نموده و البته بی تردید بیانگر تقابلی عمیق با مفهوم مالکیت خصوصی حداکثری است.
نتیجه گیری بخش نخست
رویکرد لیبرالیستی از آزادی بر این باور است که:
- قیود مخالف ازادی اند
- آزادی لیبرال تنها نشاندهنده میل انسان است که حد احتمالی آن میل دیگری و مروج آن مبادلات اقتصادی است( هر اندازه که تولید شود مجاز است )
- شرط پیشرفت آزادی، ضرورت نبود اجبار اراده افراد و محدودیت دخالت های زورگویانه به وسیله قانون است.
- لیبرالیسم مکتبی است گرایش آزادی نامحدود فرد بویژه در حوزه اقتصادی
- لیبرالیسم سیاسی این کمترین دولت است که در آن حقوق ملت اصل و دخالت دولت در حیطه سیاست امری استثنا تلقی می شود بنابراین انسان آزاد است که رفتار خود را جدای از اعمال قدرت نه تنها دولت بلکه عرف و سن برگزیند. و اصول مطلق ارزشی نه از طریق دولت و نه از طریق مذهب نمی تواند در رفتارهای فرد دخالت نماید و به این جهت است که یکی از مهمترین دستآوردهای نظام لیبرالیستی نفی هرا صل ثابت و در نهایت نفی دین و حتی سنن غیر قدیمی است.
- ملت برای تعیین سرنوشت سیاسی خود نیازی به دخالت دولت ندارند.
- لیبرالیسم اقتصادی با تکیه اساسی بر مالکیت حداکثری و دولت حداقلی، متعادل بازار تولید و مصرف را محقق می داند و هیچگاه به عدالت توزیعی نمی اندیشد.
- نظریه اخلاقی عدالت بر این باور است که انسان دارای هیچ تعیین داده شده طبیعی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی نیست و تحقق عدالت منوط به رسمیت شناختن حقوق او یا آزادی عمل او برای تحقق نیازها امیال و آرمانهای خویش است.
- حد مشترک تبیین عدالت در حق دستیابی برابر آحاد جامعه بر امکانات حقوقی یافت می شود.
- عدالت سیاسی حق دستیابی برابر آحاد جامعه و قدرت سیاسی است.
- عدالت سیاسی یعنی حقی دستیابی برابر آحاد جامعه به ابزار و منابع تولید و برخورداری برابر از تولید و درآمد جامعه
بخش دوم: اندیشه و عمل بازرگان
فصل نخست: بازرگان به مثابه روشنفکر دینی
روشنفکردینی
با تمایز میان نوگرایی دینی و روشنفکری دینی«نوگرایی دینی پدیده ای است به قدمت دین و پدیده ای مستر و دائمی انسان و جامعه انسای در تغییر و تحول دائم است.در حالی که سنت گرایان در برابر این تغییرات مقاومت می کند. نوگرایان ضرورت اجتناب ناپذیر تغییرات را درک کرده و می گویند یا با تفکیک قالب از محتوی ، عناصر اصلی آموزنده های دینی یا ارزش های ملی را حفظ کرده وبرای آنها قالب های جدید متناسب با شرایط جدید بیانجامد. اگرچه پیدایش روشنفکری دینی از همین ضرورت ها سرچشمه گرفته است اما جنبشهای روشنفکری دینی را نابید با نورگرایی دینی مال و مهم معنی دانست. روشنفکری دینی و دغدغه های فراتر دارد و صرفاً محدود به ایران یا جهان اسلام نیست و البته ویژگی های روشنفکری دینی در ایراان و سایر کشوره ای اسلامی با روشنفکری دینی در سایر ادیان متفاوت است. ادوارد شیلز معتقد است که روشنفکران علی القاعده کسانی هستند که آثار فکری پدید می آورند یا سخت به مطالعه آثار فکری می پردازند و روشنفکر دینی کسی است که آثار فکری و دینی پدید می آورد . مراد از آثار فکری دینی آن آثاری است که به بحث از قوای متعالی و تجلیات لفظی و جسمانی و المانی آنها اختصاص دارد.
فعالیت های دینی و هم فکری و هم عملی( اعمال دینی) هدفشان پدیدآوردن یا حفظ کردن حالتی از اعتقاد است که شامل رابطه ای با قوای متعالی است. فعالیت فکری دینی، با تجسم بخشیدن به این حال خاص یا انتقاد، رسیدن به شناخت و انتقال دادن یا فهمیدن قوای متعالی و تجلیات آنها را مقصود دارند.
روشنفکر دینی، نواندیشی است که رسالت های یک روشنفکر را دارد و در برابر وضع موجود جامعه و ضرورت تغییر جامعه احساس وظیفه و مسئولیت می نماید در حالی که برخی نواندیشان چنین احساسی ندارند و صرفاً در قلمرو نظری گام برمی دارند.»
دکتر ابراهیم یزدی- روشنفکری سنت و مدرنیته، سیاست نهضت آزادی تشکیل شده چاپ شده در نشریه تابستان 82
قرآن والاترین منبع دین در تمامی عرصه های مورد استفاده دین داران بوده و بدیهی است مهندس بازرگان نیز با تأسی بر این منبع عظیم آموزه ها و عمل خویش را بنیان نهاده است.
آزادی در قرآن
موضوع آزادی( در صورت فردی یا در رابطه با جامعه) چیزی نیست که بتوانیم به سادگی واژه معادل برای آن در قرآن پیدا کنیم. گرچه در برابر کلمه آزادی یا آزادیگ، مترجمین کلمات حر و حریت را به فارسی برگردانده اند و ما می دانیم کلمه حر در قرآن غالباً در برابر عبد یعنی برده بکار رفته، و مفهوم آزادبودن از تملک و تصرف غیر را تداعی می کند. موضوع آن چنان وسیع و گسترده است که ساده نگری خواهد بود اگر تصور کنیم با مطالعه چند واژه قرآنی می توانیم به عمق مطلب پی برده و اصول موردنیاز را استخراج کنیم، پس راه حل این است که حوزه معنایی یا میدان معنی شناسی موضوع را که متشکل از زنجیره ای از کلمات مربوط به یکدیگر است مورد بررسی قرار دهیم.»
آیات فراوانی در کنار آیه: « النبی اولی بالمومنین من انفسهم و ازدواجه امهاتکم» اشاره به آن دارد که همین بهترین خلق خدا و کیل خدا و حفظ دین او نبوده و رسالتی مگر ابلاغ آشکار رسالت نداشته و مسلط بر مردم نبوده و خداوند نیز خود را تنها مقام سئوال کننده از انسان برشمرده و حق سپاسگذاری یا انکارورزی را نیز هم او به انسان عطا فرموده است:
• نا هدینا السبیل اما شاکراً و ما کفوراً
• فاعلمو انما علی رسولنا البلاغ المبیس
• فان تولیتم فانما علی رسولنا البلاغ المبین
• ماعلی الرسول الاالبلاغ المبین
• ما علیا الاالبلاغ المبین
• فان اعرضو فمما ارسلنا ک حفظنا ان علیک الاالبلاغ دان تولو فانما علیک البلاغ
• لا اکراه فی الدین
• فذکر انما انت مذکر لست علیهم عصیطر
• لکم دینکم ولی الدین
برای مطالعه بیشتر پیشنهاد می شودکتاب آزادی در قرآن نوشته آقای عبدالعلی بازرگان مطالعه شود.
عدالت در قرآن
قرآن کریم به صراحت از عدالت و مفاهیم مرتبط با آن نظیر قسط، میزان، عدل و ... نام می برد موسی بمنظور از بین بردن ظالمانه بر فرعون می شد حکومتی که قرائتی مطلق از قدرت داشته و خود را بر جان و مال شهروندان حاکم میداند تا به آنجا که بری تغییر نیافتن خوابی و اجتناب از وقوع سرنوشت دست به کشتتار کلیه اطفال می زند وبه بیان دیگر آفرینش را محکوم می کند. که قرآن از این ظلم، تعبیر به طغیان نیز می نماید و به عبارت دیگر براساس منطق قرآن طغیان در برابر سنت الهی ظلم بوده ودر مقابل با مفهوم عدالت قرار می گیرد قرآن مجید در سوره مبارکه الرحمن، آفرینش عدالت ران نخستین مرحله پس از آفرینش انسان قرار میدهد الرحمن ، علم القرآن، خلق الانسان، علم البیان، الشمس و القمر بحسبان، و النجم و الشجر یسجدان و السماء رفعها و وضع المیزان . سوره الرحمن آیات 1 الی 7
قرآن مجید نتنه تنها به مفهوم عدالت نظر دارد بلکه مصادیق آن از جمله عدالت توزیعی و بذل مال به فقرا و ایتام نیز اشارات فراوان دارد.
الا تطغو فی المیزان و اتیمو الوزن بالقسط و لاتمرد المیزان الرحمن آیات 7 الی 9
و یطعمون الطعام و یسماً و اسیراً سوره انسان آیه 8
ارزش رفتار عادلانه مبتنی بر اخلاق تا به آن حد است که قرآن عدم توجه به آن را مترادف با تکذیب دین برمی شمارد.
الذی یکتوب بالدین ، فذلک الذی یدع الیتیم سوره آیه 1 الی 2
یکی دیگر از مفاهیمی که در خصوص ارج نهادن به عدالت در قرآن ذکر شده است رف و معری زریه ای موسوم به ترنین است که البته قرآن کریم موجودیت این طبقه را محکوم به فنا دانسته و نقطه مقابل و حاکمین واقعی و نهایی تاریخ را مستضعفین می داند.
و نریدان نحن علی الذین استعضفوا فی الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثین سوره 5 آیه 28
البته به نظر می رسد که براساس منطق قرآن، مستضفین تعریف طبقاتی اقتصادی نداشته و ایشان در انبوده خلق هستند که در درون خود از اقشاز متفاوت تشکیل شده اند وجه مشترک ایشان در آن است که از طریق ظالمان شنخت دل از حق و باطل ضعیف می گردد و میزان اختیارشان در پیشامد ها پائین میآید که قدرت تصمیم گیری در تعیین سرنوشت ضعیف بوده و اطمینان و امنیت شان پیوسته تهدید می شود.» رمفورد ص 150
* و اذا اردنا ان نهلک قریه امرنا مترفیها سوره اسرا آیه 16
* حیت اذا اخونا مترفیهم بالعذاب اذا هم یجرون سوره مومنون آی 64
* سوره سبا آیه 34 و ما ارسلنا فی قریه من تذیر الا قال متروفوها انا مجا ارسلتم به کافرون و انابهم مقتدون زخرف آیه 23
* و اصحاب الشمال ما اصحاب الشمال فی حمیم و ظل من یحموم لابارد و لاکریم انهم کانو قبل ذلک مترفین
« ترف و ترفه هم معنای گشادگی در نعمت و عادت کردن به نعمت است و ترف کسی است که دارای نعمت و ثروت زیادی است و در بهره وری از ثروت همانگونه که خودش می خواهد رفتار می کند. مترفین، قدرتمندان اقتصادی هستندکه دارای امکانات مادی بسیار بوده و در بهره وری از ثروت شیوه خودکامانه ای اعمال می کنند» ( خانم رمفورد ص 81)
چند نکته براساس آیات فوق از مشخصات ترفین استنباط می شود: نخست آن که این طبقه محکوم به فنا بوده و دوم آنکه این طبقه نسبت به آیات و سنت الهی انکار ورزد ودر حکم کفارند به طریقی که پذیرش تغییر در هستی ر ا نداشته و بر آنچه بر ایشان واگذاشته شده پای بندند و این خود نشانه ای از تحجرات و سوم آنکه این طبقه با ضمیر« ها» منسوب به شهرهایی هستند که به هلاکت و نابودی در افتاده اند و قرن کریم ایشان را از مردم نمی داند و بر بیان دیگر کفر ورزی و تحجر ایشان را ازسطح انسانی پائین آورده و در مرتبه ای نازل قرار داده است.
مهندس بازرگان د رفعالیت های روشنفکرانه دینی خود که بخشی از آن ها در نوشتارها و مقالات ایشان انعکاس یافته و خلاصه از انها در ذیل عنوان می شود نسبت به آزادی و لیبرالیسم نظرات زیر را اعلام داشته اند:
مهندس بازرگان اعتقاد دارد یکی از جنبه های سه گانه عبارتند از:
« عبادت نسبت به خلق است، مانند نیکوی به پدر و مادر، ادای خمس و زکات، خیرات، جهاد، اصلاح امور، امر به معروف و نهی از منکر و غیره، همچنین جنبه منفی امر یعنی خودداری از ظلم، دزدی، کمفروشی، فساد، فحشا، قتل و ....» جلد 1ص 115
اشان در تببین اعلامیه جهانی حقوق بشر می گوید:
« مواد 1 و 2 این اعلامیه( ماده1: تمام افراد بشر آزاد به دنیا آمده و از لحاظ حیثیت وحقوق با هم برابرند همه دارای عقل و وجدان می باشد و باید با یکدیگر با روح برادری رفتار کنند. ماده 2: هر کس می تواند بدون هیچگونه تمایز مخصوصاً از حیق نژاد، رنگ، جنس، زبانف مذهب، و..... از تمام حقوق وکلیه آزادی هایی که در اعلامیه حاضرذکر شده است بدون هیچ تبلیغی استفاده کند) مستفاد از قرما حضرت امیر به محود بن ابوبکر است که ما مسلمانان ناگزیریم که به هرچه غیر از آزادی ومساوات است پشت پا بزنیم و همگان را با هم مساوی بدانیم و همچنین این مواد منطبق با آیه 13 سوره حجرات است/ یا ایها الناس انا خلقناکم من ذکر و انثی و جعلناکم سعوبا و قبائل لتعارفوا ان اکرمکم عند الله اتقکیم.
در خصوص مواد 2 و 5 این اعلامیه که به حق زندگی، آزادی این است که شخصی ومنع شکنجه و رفتار برخلاف شئوون بشری اشاره دارد. قرآن مجید خیلی جلوتر رفته و می فرماید لایجر منکم شنان قوم علی الا تعدلو اعدلو هو اقرب للتقوی(سوره مائده ایه 8) که معنی آین عبارت است از مبادا دشمنی شما با مردم شما را وادار به جرم و اعراض از دولت کند. عدالت کنید که به تقوی نزدیک تر است.
ایشان ماده 18 اعلامیه جهانی حقوق بشر را که در مقام آزادی فکر، وجدان و مذهب است را در راستای آیه 256 سوره بقره( لا اکره فی الدین) برمی شمارد.» جلد 1 ص 127 .
مهندس بازرگان اعتقاد دارد که« برابری در مقابل قانون، سوغات فرنگ است یا تعلیم مکتبی که علی(ع) می فرمایدک پیغمبر اکرم موهومات طبقاتی را لغو کرد. و مسلمانان را در مقابل قانون مقدس قرآن بدون استثناء مساوی و برابر قرارداد و تساوی ملل و زن و مرد و نژاد و ملتها را منشور ملل متحد به دنیا اعلام کرده است. یا پیغمبر اسلام در روز فتح مکه که تمام افتخارات را لغو کرد و برای آن ان اکرمکم عندالله اتقیکم را قرار داد.» جلد 1صص 130 و131
« اسلام این حقیقت و توجه به مساوات وحریت را ازهمانجا آوردکه انجیل و تورات آوردند.» جلد 1 ص 132
« بشر تمدن برای افراد ملت و کارگران موقعی ارزش قائل شده که آنها دست هب اسلحه زده وطغیان کرده بودند. اما امثال نوح و عیسی و موسی و محمد(ص) موقعی دست پداری بر سریتیمان کشید ه و دست برادری به زیردستان دارند و زمانی در برابر ستمگران و توانگران به دفاع از حیثیت و حقوق اولاد آدم پرداختند که ایشان نه شعور و درک مقام خود را داشتند ونه کمترین زور برای دفاع از آن. امروز اگر پیشوایان حزبی و روشنفکران ترقی، سنگ ملت ها و زحمتکش ها را به سینه می زنند، نباید فراموش کرد که اینها نیروهای بزرگی را تشکیل می دهند که برای احراز مقامات اجتماعی و جلب منافع مادی بسیار مؤثر می باشند. ولی آن زمان با غلامان و فقیران نشستن ننگ بود و موجب زیان.» جلد 1 ص 132
« شما چه تورات و ج اوستا را باز کنید و چه قرآن را می بینید که مسئله اختیار و ازادی در اولین فصل تکوین بشریت و دمیده شدن روح الوهیت و با عنوان کردن قضیه شیطان مطرح بود. پیغمبران اولین اعلام کنندگان حق آزادی طبیعی و نظری بشر بوده و پایه کلیه مذاهب حقه و اساس ههر هدایت و مسئولیت بر اختیار است. تا شیطان نباشد اختیار نیست، تا اختیار نباشد ابتلا نیست. تا ابتلا نباشد کوشش و تربیت و تکامل نیس÷ت. تا تکامل نباشد، کسب استعداد و صلاحیت حاصل نمی شود و تا صلاحیت فراهم نشود، نیل به سعادت بهشت میسر نخواهد بود. این راه حل ومنازل ارزش آن را دارد که به بشر آزادی و اختیار داده شود ولی با هدایت و پشتیبانی.» جلد 1 ص134.
« یکی از فواید صدق گفتار و حقیقت دعوی پیغمبر حدیث« الدنیا یبقی مع الذکر و با بقی مع الظلم ات » است دنیا با وجود کفر باقی میماند ولی با ظلم نابود می شود. واضح طریقت و صاحب شریعت انصاف را بجایی رسانده که صریحاً می گوید اگر به دین من عمل نکردید و خدا را نپرستیدید ممکن است دنیای شما آباد و پایدار باشد ولی اگر ظلم پیش گرفتید، یعی از حق و عدالت منحرف شدید، مضمحل خواهید شد. برای بقاء که خود مستلزم ترقی و تکامل است عدالت غیرمذهبی که یک عدالت اجتماعی است برای سعادت کافی است.» جلد 1 ص 137
« امروز یک فرد متمدن واقعی یک فرد اجتماعی به تمام معنی است که منافع خصوصی را در مقابل وظایف اجتماعی لغو کرده است.» جلد 1 ص 161
« در یک دستگاه اقتصادی آنجایی که هدف و اساس پول می باشد، مال مقام آنتروپی و صورت نامطلوب انرژی را احراز می کند. مال در جامعه اقتصادی در عین آنکه وسیله تصدی است صورت نامطلوبی از دارایی و متعلقات شخصی می باشد.» جلد 1 ص 332
مهندس بازرگان در تبیین شرایط سقوط جوامع می گوید:
» شرط دوم مراجع بر روابط طبقات و افراد اجتماع با یکدیگر می باشد، اگر عدالت و انصاف برقرار نباشد جامعه فاسد و مضمحل می شود و این قانون را منطق با منطق آیه 45سوره حج و آیه 59 سوره قصص برمی شمارد.» جلد 1 صص 338 و 339
مهندس بازرگان در نقد فقه شیعه می گویدک
هزاران مسائیل داخلی عمومی هست که جواب درستی منطبق با احتیاج روز به آن داده نشده است از قبیل: بیمه، بانکداری، و غیره. تمام این مسائل و موضوعات آمده و از بالای سر ما رفته است. فقه ما به عوض اینکه در کادر بزرگ بین المللی و به قیاس جامعه جهانی مسایل را طرح و حل کند هنوز در خم اول کوچه مانده است.» جلد 2 ص 66
« بزرگترین خطری که امروز ملتهای عقب مانده دنیا را احاطه کرد ه است همین عدم آزادی و عدم سنخیت است و بنابراین اگر علاقه مند به اصلاح خود و مردم هستیم و میخواهیم برای تأمین سعاد اجتماع نظر دهیم باید:
- ایمان به اثر
گاو ودامپروری
زایمان و اولین ماه بعد از زایمان دوره بحرانی گاوهای شیری می باشد بنابراین مدیریت صحیح گاوهای خشک نقش مهمی در کنترل بیماریهای متابولیکی در زایمان یا دوره نزدیک به زایمان را بر عهده دارد، مسائل عمده بوجود آورنده این اختلالات متابولیکی که با یکدیگر در ارتباط هستند از مسائل مدیریتی تغذیه ناشی می گردند.
اختلالات عمده متابولیکی در گاوها تازه زا عبارتند از:
1- تب شیر
2- ادم یا خیز پستانی
3- کتوزیس
4- سندرم کبد چرب
5- جفت ماندگی
6- جابجایی شیردان
7- اسیدوزیس
8- لنگش (Laminitis)
تب شیر:
تب شیر یا فلج ناشی از زایمان یکی از اختلالات متابولیکی معمول در دوره زایمان می باشد منظور از بیماری تب شیر داشتن تب واقعی نیست. بروز تب شیر در گاو با سن دا م مرتبط می باشد و اکثراً در گاوهای پر تولید با سن بالا دیده می شود. در حدود 75 % از موارد بروز تب شیر 24 ساعت و حدود 5% آن 48 ساعت بعد از زایمان روی می دهد.
علایم عمومی بروز تب شیر:
- از دست دادن اشتها
- عدم فعالیت دستگاه گوارش
- سرد شدن گوشها و خشک شدن پوزه
علایم اختصاصی بروز تب شیر:
- عدم تعادل حین راه رفتن
- زمین گیر شدن گاو که این حالت در سه مرحله انجام می گیرد:
- ایستادن همراه با لرزش
- افتادن روی سینه
- افتادن روی پهلو و بی اعتنا بودن به تحریکات محیطی
تغییرات عمده در خون گاو مبتلا به تب شیر شامل کاهش سطح کلسیم خون است, حد طبیعی کلسیم در خون گاوهای خشک 8- 10 میلی گرم در 100 میلی لیتر خون می باشد، که این مقدار در حین زایمان به کمتر از 8 میلی گرم در 100 میلی لیتر خون می رسد. در گاو مبتلا به تب شیر سطح کلسیم خون به ترتیب در سه مرحله ذکر شده به 5/6, 5/5 و 5/4 میلی گرم در 100 میلی لیتر خون کاهش می یابد که این کاهش سطح کلسیم خون همراه با کاهش فسفر و افزایش سطوح پتاسیم و منیزیم خون می باشد.
سطوح کلسیم خون در گاوهای مبتلا به تب شیربه ترتیب شامل موارد ذیل می باشد:
گاو با شیر دهی طبیعی 4/8 – 2/10 mg/dl
زایمان طبیعی 8/6 – 6/8 mg/dl
بروز تب شیر خفیف 5/7 –9/4 mg/dl
بروز تب شیر متوسط 8/6 –2/4 mg/dl
بروز تب شیر شدید 7/5 –5/3 mg/dl
علل بروز تب شیر:
تب شیر در اثر خروج کلسیم از طریق شیر بعد زایمان همراه با ناتوانی گاو در متعادل نگه داشتن سطح کلسیم خون روی می دهد. ناتوانی گاو نسبت به تغییر متابولیسم کلسیم احتمالاً در اثر عدم تعادل کلسیم, فسفر و منیزیم و افزایش سطح پتاسیم ایجاد می شود بطور کلی تب شیر با تعادل آنیونها و کاتیونها در ارتباط می باشد. گاو شیری کلسیم مورد نیاز خود را از دو منبع تامین می نماید: استخوان و جذب کلسیم از دستگاه گوارش.
در بدن تعادل کلسیم توسط هورمون پاراتیروئید تنظیم می گردد و کاهش سطح کلسیم خون باعث آزاد سازی این هورمون می شود، اثرات عمده این هورمون حرکت کلسیم از استخوان به طرف خون است. آزادسازی هورمون پاراتیروئید در گاو مبتلا به کمبود کلسیم موجب تحریک 1و25 دی هیدروکسی (ویتامین D ) می شود که باعث افزایش جذب کلسیم در روده کوچک میگردد. فرم فعال ویتامین D در گاو مبتلا به تب شیر افزایش می یابد ولی تأخیر در پاسخ به افزایش این ویتامین مانع تأثیر مناسب آن می گردد.
درمان:
روش مناسب برای درمان بیماری تب شیر تزریق وریدی محلول گلوکونات کلسیم می باشد. از دیگر روشها می توان تجویز خوراکی 100 گرم کلرید آمونیوم بمدت 204 روز و یا بلوسهای حاوی کلسیم بالا ( gr75) هشت ساعت قبل از زایمان را نام برد. گاوهایی که به درمان جواب مثبت نمی دهند می توان 800-700 گرم Epsom یا سولفات دومنیزی محلول در آب را به گاو داد تا علاوه بر تأمین منیزیم، سموم موجود در روده را نیز دفع نماید.
پیشگیری:
راه سنتی پیشگیری از بیماری تب شیر شامل محدود نمودن مصرف کلسیم در دوره خشکی گاو می باشد تا اینکه گاوها نسبت به کمبود کلسیم سازگاری یافته و توانایی مناسبی در پاسخ به احتیاجات بالای کلسیم در اوایل شیر دهی داشته باشند. بنابراین گاوهایی که در دوره خشکی با جیره های محدود از نظر کلسیم و فسفر تغذیه شده اند استخوانها و روده کوچک آنها نسبت به تحریک هورمون پاراتیروئید و ویتامین D پاسخ مناسبی میدهد.
جهت محدود کردن مصرف کلسیم در دوره خشکی از راههای زیر می توان استفاده نمود.
- کاهش مصرف کلسیم به 50 گرم در روز (کمتر از 5/0%جیره)
- کاهش مصرف فسفر به gr 45در روز (کمتر از 35/0%)
تغذیه با علوفه هایی خشبی داراى کلسیم بالا از قبیل یونجه خشک و سیلاژ در دوره خشکی گاوها باید محدودتر گردد و بخشی از یونجه جیره غذایی با گراسها یا سیلاژ جایگزین شود تا بدین ترتیب با محدود نمودن مصرف کلسیم در دوره خشکی حدالمقدور از بروز تب شیر جلوگیری نمائیم.
استفاده از مکمل نمکهای آنیونی در جیره گاوهای خشک روش موثر دیگر در پیشگیری از بروز بیماری تب شیر می باشد. نمکهای آنیونی با افزایش آزادسازی کلسیم از استخوانهابروز تب شیر را کاهش می دهند همچنین نمکهای آنیونی در جیره های با سطوح کلسیم بالا نیز موثر می باشند(150 گرم در روز).
باید توجه نمود، زمانی که سطح کلسیم جیره پایین است از نمکهای آنیونی نباید استفاده گردد بنابراین آگاهی از ترکیبات جیره غذایی بویژه علوفه ها از نظر مواد معدنی اهمیت بسیار زیادی دارد. pH ادرار با تغییرات حالت اسیدی پایه تحت تأثیر قرار می گیرد. بنابراین دامداران با کنترل نمودن pH ادرار در تعیین میزان استفاده مناسب از نمکهای آنیونی در جیره های گاوهای شیری می توانند استفاده کنند.
کتوزیس:
این اختلال متابولیکی در نتیجه عدم تغذیه مناسب بویژه از لحاظ انزژی در اوایل شیر دهی روی میدهد. با کاهش تدریجی سطح گلوکز خون ذخایر بدنی مورد استفاده قرار می گیرد و معمولاً 10 روز تا 6 هفته بعد از زایمان در اوایل شیردهی گاوهای پرتولید مبتلا به کتوزیس تحت کلینیکی یا کتوزیس اولیه می شوند.
مسائل دیگری نظیر جفت ماندگی، جابجائی شیردان از عوامل مستعد کننده کتوزیس هستند.
علائم بروز کتوزیس:
- کاهش اشتها بویژه در جهت مصرف غلات
- عدم فعالیت شکمبه
- کاهش وزن
- کاهش تولید شیر
دو تغییر عمده که در بیماری کتوزیس روی میدهد کاهش سطح گلوکز خون و افزایش سطح کتون بادیهای خون است سطح نرمال گلوکز خون در گاوهای شیری در حدود 50 میلی گرم در دسی لیتر خون است.
blood components of normal and ketotic cow
ketotic normal blood
28 52 Glucose
42 3 Kerones
plasma
32 3 NEFA
8 14 Triglycerides
تشخیص:
آزمایشاتی جهت کنترل سطوح کتونها در شیر و ادرار وجود دارد. شیر گاو در حدود نصف سطح کتون بادیهای خون را دارد در حالیکه سطح کتون بادیهای ادرار چهار بار از سطح کتون بادیهای خون بیشتر است.
آزمایش ادرار جهت تشخیص وجود کتون بادیها در بسیاری از گاوها در اوایل شیر دهی مثبت می باشد که نیازی هم به درمان ندارد بهر صورت نتیجه منفی آزمایش نمایانگر عدم بروز کتوزیس می باشد آزمایش شیر دقیق تر نتیجه تعیین کتوزیس را می دهد.
درمان:
در تمام روشهای درمانی کتوزیس هدف افزایش سطح گلوکز خون و کاهش آزاد سازی ذخایر بدنی می باشد.
تزریق وریدی گلوکز:
این روش سریعترین راه برای رساندن گلوکز به بدن گاو می باشد و ظاهراً استفاده از تزریق گلوکز درمان قطعی می باشد.
استفاده از هورمون:
گلوکوکورتیکوئیدها(کورتیزون) موجب تولید گلوکز از بافتهای پروتئین می گردد, هچنن استفاده از ACTH (هورمون آدرنوکورتیکوتروپیک ) ترشح گلوکوکورتیکوئید را تحریک می نماید.
استفاده از قندهای خوراکی:
پروپیونات سدیم و پروپیلن گلیکول دو قند خوراکی می باشد که در کبد گاو برای تولید قند ها بکار می رود این مواد را می توا ن یا از طریق خوراک یا بطور آشامیدنی به میزان 250- 450 گرم در روز بدنبال درمان با گلوکز یا هورمون بکار می روند.
پیشگیری:
- جلوگیری از افزایش وزن در گاوها ی شیری در اواخر شیردهی یا دوره خشکی، افزایش وزن علاوه بر کاهش اشتها در گاوهای تازه زا امکان بروز مشکلات مربوط به کبد چرب را افزایش می دهد. بنابراین امتیاز بدنی گاو در زایمان باید بین 3- 5/3 باشد.
- تغذیه با 4/2 کیلوگرم غلات به ازای هر گاو در اواخر آبستنی (3 هفته قبل از زایمان ).
- افزایش مصرف انرژی بعد از زایمان با استفاده از تعلیف یونجه مرغوب.
- استفاده از جیره مخلوط و در صورت عدم امکان محدود نمودن به 2- 4 کیلو گرم غلات در هر وعده غذایی.
- کاربرد نیاسین، به مقدار 6 گرم در روز 2-10 روز که 2 هفته قبل اززایمان باید آغاز گردد.
سندرم کبد چرب:
در اوایل شیردهی اغلب گاوهای شیری در تعادل منفی انرژی هستند که این حالت منجر به تجزیه چربی ذخایر بدنی و افزایش سطوح اسید های چرب غیر اشباع NEFA در خون می گردد وقتی اسید های چرب در خون افزایش می یابد کبد شروع به افزیش ذخایر اسید های چرب آزاد نموده و اسید های چرب آزاد در کبد به تری گلیسیرید ها تبدبل می گردد. عارضه سندرم کبد چرب معمولاً در گاوهای شیری چاق چند روز قبل از زایمان روی می دهد.
علایم:
نشانه های این اختلال متابولیکی مشابه بیماری کتوزیس می باشد، این سندرم معمولاً با سایر اختلالات متابولیکی مانند تب شیر، کتوزیس و ورم پستان مشابه بوده و در کل با اختلال در اشتها و افسردگی دام نمایان می شود .
درمان:
گاوهای مبتلا به سندرم کبد چرب نسبت به درمان جواب نمی دهند معمولاً روشهای درمانی این بیماری با روشهای درمانی کتوزیس مشابه است مثل تزریق داخل وریدی گلوکز. در بیشتر موارد درمان اقتصادی نبوده و حذف گاو مناسب ترین راه است.
پیشگیری:
مناسب ترین راه پیشگیری از بروز سندرم کبد چرب, مدیریت تغذیه ای صحیح و جلوگیری از آزادسازی اسید های چرب جهت به حداقل رساندن تعادل منفی انرژی بخصوص در اوایل شیر دهی می باشد.
وضعیت بدنی گاوها در اواخر شیر دهی و دوره خشک باید تحت کنترل قرار گرفته و از نظر وزن بدن در حد متعادل باشند معمولاً وضعیت بدنی گاوها در دوره خشکی باید در محدوده 5/0 ± متغیر باشد.
جفت ماندگی:
جفت ماندگی معمولاً مربوط به ناتوانی در جدا شدن جفت از جداره رحم می باشد. در گاوهای سالم و نرمال جفت طی یک ساعت یا اندکی بیشتر بعد زایمان از رحم خارج می شود. جفت ماندگی به حالتی اطلاق می شود که جفت 12 ساعت بعد از زایمان خارج نشود. مشکل جفت ماندگی بیشتر در تلیسه ها در شکم اول و گاوهای مسن معمول می باشد. همچنین در زایمانهای نادر دو قلو نیز جفت ماندگی ملاحظه میگردد.
علل جفت ماندگی:
1- چسبیدن جفت به جدار رحم که با کاهش وزن بدن مرتبط می باشد. اتصال جفت با رحم در ماههای آخر آبستنی سست تر گردیده و این عمل در 5 روز قبل از زایمان با ترشح هورمون استروژن انجام می گیرد. بنابراین گاوی که پنج روز دیر تر یا زودتر از موعد مقرر وضع حمل نماید احتمال بروز جفت ماندگی افزایش می یابد.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 14 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید