چکیده
اثبات شده است که زبان و عمل دارای مبنای عصبی مشترک و خصوصاً دستور و نحو مشترکی هستند که بصورت یک سازمان مرتبه ای و ترکیبی است. با اینکه تحلیل ساختار زبان منجر به تشکیل صورت گرایی های گرامری مختلف و مدلهای محاسباتی تشخیصی یا زایشی گشته است، اما ساختار عمل مفاهیم و دلالت های مهمی بر روی یادگیری عمل و ایجاد آن (هم در محاسبات و هم در تحقیقات شناختی انسان) دارد. ما در این مطالعه گرامر زایشی عمل را معرفی میکنیم، که از عملیات ساختار سازی و اصول برنامه کمینه گرایی چامسکی بعنوان یک مدل مرجع استفاده میکند. در این گرامر، پایانی های عمل بصورت مرتبه ای در توالی های زمانی اعمال با پیچدگی زیاد ترکیب می گردد؛ اعمال محدود به استفاده از ابزار و اشیاء خاصی است و تحت حاکمیت اهداف معینی است. البته ما نشان میدهیم که نقش ابزار و نقش تأثیر اشیاء در یک نهاد از عمل چطور اشتقاق دستور عمل را در این گرامر تحریک میکند و بازگشت، ادغام و حرکت را کنترل میکند که منظور از حرکت، مکانیزم هایی است که نه تنها خود را در زبان انسان، بلکه در عمل انسان نیز نشان میدهند.
کلمات کلیدی: گرامر زایشی عمل، استفاده از ابزار، دستور عمل، تجزیه عمل، توالی زمانی، گرامر کمینه گرایی
1- مقدمه
فهرست اعمال انسان نامتناهی است، و از ساده ترین حرکات عمدی بدن مانند دراز کردن یک پا و رقص های پیچیده، تا اثرات متقابل با ابزار و اشیاء مانند گرفتن یک چاقو (و یا حتی اعمال پیچیده تری مانند آماده کردن سالاد سا تمیز کردن خانه) را شامل می شود. آشکار سازی ساختار عمل در انتظام های بسیاری یک جستجو و تحقیق به شمار می آید که شامل علوم شناختی و هوش مصنوعی است. چطور میتوان اعمال با پیچیدگی های مختلف را ایجاد یا تجزیه کرد؟ این سوال مشابه با یک مسئله قیاسی در تحلیل زبان است: چطور میتوان همه جملات گرامری یک زبان را ایجاد کرد یا آنها را تجزیه کرد؟
جستجو برای اصول ساختاری اعمال بصری و حرکتی حداقل به اوایل دهه 50 و زمان بیان پیشنهادات لاشلی (روانشناس) بر می گردد که دستور نه تنها برای زبان اعمال می گردد بلکه برای شکل های رفتاری دیگر (مانند عمل دارای هدف) نیز اعمال می گردد. از یک دیدگاه دیگر، آندره لروی گورهان (باستان شناس) می گوید که دو ماهیتی منجر به تکنولوژی می گردد و تکنولوژی هم توانایی را نشان میدهد که می تواند عمل و زبان انسان را با هم مرتبط سازد. از آن پس، مدارک آزمایشی هماهنگ در مورد روابط بیت عمل و زبان و ساختار مرتبه ای عمل بدست آمده است. برای مثال مشخص شده است که بچه های دو ساله نه تنها قادر هستند که اعمال سازمان داده شده بصورت مرتبه ای را تجزیه کنند، بلکه می توانند این اعمال را کپی کنند و دوباره انجام دهند. اثبات شده است که ساختار پیچیده عمل بصورت انتزاعی نشان داده می شود. مهمتر اینکه، مدارک زیست شناسی عصب در مورد طبیعت مدارهای عصبی در حوزه های تولید زبان در مغز انسان، پیشنهاداتی را مربوط به خصوصیات گرامر یک عمل (مانند نقش بخش ها/محرک های بدن، نوع ابزار و اشیاء ، و نقش هدف در نمایش عمل انسان) نشان میدهد.
البته تعیین یک گرامر عمل که هزاران عمل را ایجاد میکند هنوز دشوار است. فقط تلاش های اندکی برای توسعه گرامر عمل در تحقیقات محاسباتی انجام شده است و آنها راهکارهای شناختی هستند نه راهکارهای زایشی. نیاز به ایجاد یک گرامر زایشی از عمل وجود دارد که هم بیانگری و هم سادگی داشته باشد و دارای اساس زیستی باشد. بیانگری امکان استفاده از گرامر در کاربردهای فکر مصنوعی را ممکن می سازد و سادگی هم یک عامل کلیدی برای ایجاد و یادگیری عمل است.
ما در این مطالعه، از یک چارچوب تحلیلی رسمی زبان بعنوان یک مدل مرجع برای نمایش گرامر زایشی عمل استفاده میکنیم. ما خصوصاً از چارچوب گرامر زایشی برای مرتبط سازی زبان انسان با عمل انسان استفاده میکنیم. اگرچه گرامرهای مختلفی برای توصیف ساختار زبان وجود دارد، ما راهکار چامسکی و آخرین تکامل آن در برنامه کمینه گرایی را انتخاب میکنیم، چون اوج تلاش برای توصیف و توضیح دستور زبان بر حسب اصول کلی تر و عملیاتی است که رابطه منسجمی با خصوصیات فردی سیستم زبان انسان دارند، اما در عوض ممکن است همتاهایی در سیستم های زیستی دیگر داشته باشند. این دیدگاه به ما اجازه میدهد تا دنبال عوامل کلی باشیم (نه فقط در ساختارهای زبان های مختلف انسان، بلکه در بین زبان های طبیعی برای فضاهای حسی-حرکتی غیر نمادین مانند یک عمل انسانی).
ما خصوصیات و مؤلفه های این گرامر عمل را معرفی میکنیم که جنبه های بسیاری از آن با یافته های زیست عصب شناسی مرتبط است. ما می گوییم که ایده استفاده از ابزار، اشتقاق دستور عمل را تحریک میکند. و ما توضیح میدهیم که این چطور زمانی رخ میدهد که از گرامر عمل پیشنهاد شده استفاده میکنیم.
2- تحقیق در مورد ساختار عمل
ساختار عمل بصری و حرکتی توسط تعدادی از نظام ها از جمله علم عصب شناسی، روانشناسی، رباتیک و کامپیوتر بررسی شده است. در این بخش ما معرفی دقیقی از تحقیقات زیست عصب شناسی و محاسباتی مربوط به وجود و اجرای یک گرامر عمل خواهیم داشت.
(a) راهکارهای زیست عصب شناسی در مورد گرامر عمل
سالهای اخیر شاهد مدارک تجربی رو به رشدی بوده است که نشان میدهند که ناحیه بروکا (ناحیه مغز اسنسان که با تولید زبان مرتبط است) در نشان دادن ساختارهای مرتبه ای پیچیده صرفنظر از بعد نقش دارد (مانند ساختارهای موجود در مشاهده و اجرای عمل). بعبارت دیگر، ناحیه بروکا بعنوان مرکز عصبی یک گرامر عمل مشخص شده است، که ناحیه ای است که اهداف در آنجا شکل می گیرند و زنجیره های مرتبه ای حرکت برنامه ریزی می شوند. یافته ها یم ساختار شبه-نحوی مشترک را بین زبان و عمل نشان میدهند که منجر به حدس هایی شده است که این توان از عملکردهای حرکتی و پیش-حرکتی همراه با درک و اجرای عمل می آید (مانند عملکردهایی که نورون های بازتابنده را توصیف میکنند).
اثبات شده است که در سطح رفتار، دستور عمل شامل عناصر ساده تری است که بصورت سریالی یا موازی با همدیگر مرتبط هستند. محققان بر روی تحلیل اعمال مختلف زیادی مانند رسیدن و گرفتن، قدم زدن و ایجاد تعادل، حالت و حرکت کردن، متمرکز شده اند. به نظر می رسد که حرکات رسیدن بر حسب مسیر و حدود کدگذاری شده باشند، و از حرکات فرعی جداگانه تشکیل شده باشند که همه آنها بصورت سریالی با هم مرتبط هستند و از لحاظ زمانی بر روی منطبق شده اند. گرفتن و دستکاری اشیاء توسط انسان ها و میمون ها بطور گسترده مورد مطالعه قرار گرفته است و بصورت اعمال فرعی توصیف شده اند که بصورت اعمال پیچیده و هماهنگی انجام می شوند. از طرف دیگر، دستور موازی مستلزم فعالسازی همزمان چندین ماهیچه است که گشتاور پیچشی یا نیرویی را در یک مسیر مشخص ایجاد میکنند. داده های ثبت شده توسط برق نگار ماهیچه ای از ماهیچه های پاهای عقب قورباغه تحلیل شده اند و این مسئله تست شده است که آیا رفتار عصبی آنها همکاری را در بین گروه هایی از فعالیت های ماهیچه برای یک سری کلی از رفتارهای طبیعی نشان میدهد. تلاش های مشابهی برای یافتن همکاری بین ماهیچه در هنگام حرکت و حالت ایستادن انسان انجام شده است.
در راهکارهای دیگری، عوامل اولیه حرکت اصولاً با مقدار طرح های حرکتی یا مدول های کنترل برابر است که ممکن است مختص به یک کار باشند؛ بعنوان مثال، در راهکار ایده ها/طرح های حرکتی، برنامه های کنترل همکاری فعالسازی همزمان طرح های ادراکی و حرکتی پارامترهای حرکتی مختلف برای تعیین روابط متقابل بین دست و محیط را تنظیم میکنند. در این راهکار، طرح های ادراکی اشیائی را نشان میدهند که در یک عمل شامل هستند، درحالیکه طرح های حرکتی برنامه های واقعی حرکتی که باید اجرا شود را نشان میدهند.
ترکیب طرح ها یا عوامل اولیه حرکت (چه بصورت موازی و چه بصورت سریالی) در اعمال پیچیده بررسی شده است اما هنوز منجر به گرامری نگشته است که به ما اجازه دهد تا هزاران عمل را ایجاد کنیم و این مدارک زیستی وابسته را با هم ترکیب کنیم.
(b) گرامرهای محاسباتی عمل
در سطح محاسباتی، مطالعات زیادی در این مورد (یعنی در مورد گرامر حرکتی محاسباتی برای عمل) وجود ندارد. سیستمی که نزدیک رابطه را با گرامر برای عمل دارد در مقاله جوهلا بیش از 15 سال پیش برای حرکت چشم بیان شد. با تبدیل داده های حرکت چشم به رشته ای نمادها، آنها اتوماسیون متناهی برای معرفی داده ها را ایجاد کردند. البته بعضی از محققان به این ایده رسیده اند که عوامل اولیه حرکتی عمل در واقع اولین گام بسوی گرامر هستند. از تعدادی از داده انتقال برای مشتق گیری تعداد محدودی از عوامل اولیه حرکتی استفاده شده است که سپس از طریق یک سری قوانین تعریف شده برای تشکیل اعمال پیچده تر با هم ترکیب می شوند. عوامل اولیه در این موارد ممکن است جنبشی، دینامیک و یا جنبشی-دینامیک باشند و با استفاده از تکنولوژی های آماری مانند تحلیل مؤلفه اصولی یا مدلهای مارکو مخفی (HMM) و روشهای دیگر استخراج می شوند.
در یک راهکار شناختی برای تحلیی عمل، تجزیه توالی اعمال به عوامل اولیه شکل های مختلفی به خود گرفته است. حرکات انگشت و نیروها به همکاری های مبنایی تجزیه شده اند. حالت های دست نیز از عوامل اولیه یا توالی های پیچیده تری تشکیل شده است که می توان آنرا به یک سری از واحدهای ابتدایی تر از فعالیت تجزیه کرد. در مقاله فاد و همکارانش، عوامل اولیه توسط ابزار k استخراج شدند که نمایش بردارهای دارای بعد بالا را به فضاهای فرعی دسته بندی می کند، درحالیکه در مطالعه کاهول و همکارانش، از کمینه محلی در کل بدن برای شناسایی محدودیت های بخش استفاده شد. در مطالعه ناکازاوا و همکارانش، شباهت های بخش های حرکتی مطابق با یک فاصله برنامه نویسی دینامیک اندازه گیری شدند و با الگوریتم نزدیک ترین همسایه دسته بندی شد. در مطالعه وانگ و همکارانش، حالت ها با کمینه محلی سرعت و بیشینه محلی تغییر در مسیر تقسیم بندی شدند. این قسمت ها بصورت مرتبه ای با استفاده از HMM برای محاسبه سنجش به طبقاتی دسته بندی شدند. تکنیک های استنباط گرامر برای داده ها و تصاویر حرکتی اعمال شدند تا زبان فعالیت انسان را ایجاد کنند، و بنابراین چند راهکار قبلی را تنظیم کردند.
ایجاد یک گرامر زایشی برای عمل دارای اهمیت اصلی برای کاربردهای رباتیک و کامپیوتر است. مسلماً این گرامر نه تنها در راهکارهای محاسباتی خیلی پیشرفته برای تحلیل عمل حذف شده است، بلکه در سطح یک تحلیل رسمی نیز دشوار است. این همان همکاری مطالعه ما است: توسعه یک گرامر زایشی از عمل و خصوصاً گرامری با کاربرد محاسباتی و با مبناهای زیستی.
3- عمل چطور ساختاربندی می گردد؟
برای پاسخ دادن به این سوال، ما از یک چارچوب تحلیل رسمی استفاده میکنیم که برای زبان ایجاد شده است. این آخرین تشکیل سنت چامسکی در مورد گرامرهای زایشی با نام MP است. MP و الگوی گرامر زایشی بطور کلی جزئیات و پیچیدگی های زیادی برای بررسی تعدادی از پدیده ها در زبان دارند. راه های زیادی برای بیان تئوری و نمایش اطلاعات در درخت های تجزیه وجود دارد، که دیدگاه های تئوری قبل از ایجاد MP بررسی می گردد. ما در این مطالعه نمی خواهیم که وارد جزئیات نمایش و تئوری شویم ، یا فقط از یک راهکار خاص استفاده کنیم. هدف ما اینست که یک چارچوب مبنا را معرفی کنیم، بطوریکه مشخص شود که ما چطور از آن بعنوان یک مدل مرجع برای ایجاد یک گرامر عمل استفاده میکنیم. بنابراین ما در این بخش ابتدا این تحلیل رسمی را معرفی میکنیم و سپس استفاده و اصول عملیات نحوی توصیف شده در چارچوب برای ایجاد یک گرامر زایشی از عمل را معرفی میکنیم.
(a) روش چامسکی برای گرامرهای زایشی
گرامرهای زایشی بطور گسترده برای تحلیل ساختار زبان انسان مورد استفاده قرار گرفته اند. گرامر زایشی از یک سری عناصر و یک سری قوانین تولید (بازنویسی) تشکیل شده است که بصورت صحیح پیش بینی می کنند که کدام ترکیبات عناصر، جملات گرامری را تشکیل میدهند. نوع خاصی از گرامرهای زایشی، گرامرهای ساختار عبارتی یا گرامرهای دارای محتوای آزاد هستند، که دارای قوانین بازگشتی هستند. این گرامرها یک سری پایانی ها، یک سری غیر پایانی ها، و یک سری قوانین زایشی به شکل را تشکیل میدهند که X نماد غیرپایانی منفرد و y رشته صفر پایانی و/یا غیرپایانی (یا بیشتر) است. محتوای X در داخل یک ساختار بر روی استفاده از قوانین مطابق تأثیر نمی گذارد. در اعمال گرامر برای تحلیل یک ساختار معین، یک درخت تجزیه ایجاد می گردد، که در آن، نمادهای غیرپایانی بصورت گره هستند، و نمادهای پایانی برگ ها هستند و هر گره به سطح بعدی از درخت گسترش پیدا میکند.
این نوع گرامر اگر چه بیانگر و معنی دار است اما نمی تواند مسئول پدیده های زبانی مانند توافق و مرجع باشد. مواردی از عناصر ناپیوسته یا وابستگی های دارای مسافت بلند بین اجزای تشکیل دهنده یک جمله وجود دارد. روش چامسکی برای گرامر زایشی از طریق استفاده از تعداد فرآیند ها بر روی خروجی گرامرهای دارای محتوای آزاد به این پدیده ها می پردازد. جدیدترین تکامل روش گرامر چامسکی MP است، که چارچوبی است که گرامر انتقال به یک مکانیزم محاسباتی قدرتمند و ساده را کاهش میدهد که با اصول اقتصاد/کمینه گرایی در اشتقاق و نمایش ساختارهای دستوری اشباع می گردد؛ این کمینه گرایی بیان می کند که: (1) فرآیند های اشتقاق کمینه برای تولید ساختار دستوری بکار می رود و (2) نمایش های کمینه ساختارهای دستوری تولید می گردند.
زبانی که یک گرامر زایشی دارد از موارد زیر تشکیل شده است:
- یک سری متناهی از پایانی های T، یعنی گره برگ ها در یک درخت تجزیه، و یا نمایش های کمینه، و واحدهای لغوی واقعی در جمله؛ در MP ، اینها از طریق تعدادی از ویژگی های مورفو-سینتاکسی F توصیف می گردند (مانند جزء سخن، حالت، نوع مسند، و غیره).
- یک سری متناهی از غیرپایانی های NT، یعنی انواع عبارت، طبقات دستوری از پایانی هایی مانند عبارات اسمی، عبارات فعلی و غیره. بطوریکه و
- یک سری متناهی از قوانین تولید R، یعنی قوانین بازنویسی که بصورت بازگشتی برای پایانی ها و غیرپایانی ها اعمال می گردند و تعداد نامتناهی از ساختارهای گرامری ایجاد می کنند.
قوانین گرامر زایشی در جدول 1 بدین صورت عمل میکنند: X نمایش کمینه یک واحد زبانی است، که هیچکدام از ویژگی های آن بررسی نشده است. یک نمایش سطح متوسط است که در آن، بعضی از ویژگی های واحد بررسی شده اند، و نمایش بیشینه واحد است که در آن، همه ویژگی های واحد بررسی شده اند. Y یک تصریح کننده است وقتی که قبل از X بیاید، یعنی اینکه یک پایانی یا غیرپایانی است که معنای X را تغییر می دهد، یا بعبارت دیگر یک پایانی یا غیرپایانی است که معنای X را تکمیل میکند. پارانتزها به معنای وجود آن اختیاری است. جدول 1 نشان میدهد که این گرامرها را می توان برای اشتقاق ساختارهای پیچیده زبان مورد استفاده قرار داد، که دارای جملاتی در داخل جملات دیگر هستند، که می توان آنرا تا سطح عبارت های اسمی و فعلی تحلیل کرد که یک جمله را تشکیل میدهند.
جدول 1 قوانین گرامر زایشی
ساختار عبارات اسمی و فعلی بر حسب نمایش های بیشینه تحلیل می گردد.
در چارچوب های MP، اشتقاق یک ساختار دستوری بصورت پایین-بالا آغاز می شود و برای ویژگی ها موجود در مقادیر غیرقابل نسبت، جستجویی را برای واحد دیگری آغاز میکند که ویژگی ها-مقادیر آن را میتوان با متغیرها ترکیب کرد. این ادغام ساختارهای باینری را ایجاد میکند و بصورت بازگشتی اعمال می گردد تا اینکه همه ویژگی های آن تفسیر می گردند. برای مثال، در درخواست ساده ای مانند گرفتن چاقو، فعل گرفتن دارای یک ویژگی شیء-مکمل یا پایانی نوع طبقه بندی، مورد مفعولی و نوع معنایی شیء قابل گرفتناست؛ در ادغام جستجویی برای یک گزینه لغوی با این ویژگی ها آغاز می گردد (یعنی [+اسمی، +مفعولی، +قابل گرفتن] برای پر کردن متغیر شیء-مکمل ). ضمیر اشاره the جستجوی دیگری را برای مطابقت با ویژگی های خود آغاز میکند، که منجر به ایجاد عبارت اسمی چاقو می گردد. این عبارت اسمی می تواند جستجوی گرفتن را برای عنصر یا ساختار انجام دهد که متغیرهای ویژگی آنرا تفسیر میکند؛ بنابراین ادغام دیگری صورت می گیرد. هر سری ادغام شده دارای یک اسم است که خصوصیات عبارت ها را تعیین میکند. این خصوصیات امکان نمایش های معین را ایجاد میکنند و موارد دیگر را حذف می کنند.
یک شکل از ادغام عامل Move است که ادغام یک عنصر مورفو-سینتاکسی با خود آن است. برای اینکه ادغام داخلی رخ دهد، یک رابطه بررسی-هدف باید بین حداقل یک ویژگی از عنصر دیگر وجود داشته باشد. برای مثال، در جمله یک ادغام داخلی بین عنصر انتقال داده شده و اثر همراه آن وجود دارد.
(b) یک گرامر کمینه گرایی از عمل
در استفاده از یک گرامر زایشی برای تحلیل ساختار عمل انسان، باید سری پایانی ها، ویژگی ها، غیرپایانی ها و قوانین تولید در دامنه حسی-حرکتی تعریف گردد. بنابراین کدامیک از اینها پایانی و غیرپایانی، و کدامیک از اینها ویژگی های مورفو-سینتاکسی هستند و آنها چطور ایجاد اعمال پیچیده تر را چطور با هم ادغام میکنند؟
در ادامه ما یک گرامر کمینه گرایی از عمل را معرفی میکنیم که از عوامل اولیه عمل، عبارات عمل و سه ویژگی عمل تشکیل شده است که ادغام را ایجاد میکنند.
ما در تحلیل خود یک عمل انسان را بصورت یک همبستگی سریال یا موازی از حرکات قابل مشاهده انجام شده توسط یک یا چند عامل با یک هدف معین در نظر می گیریم. ما سه ویژگی اصلی مورفو-سینتاکسی را شناسایی میکنیم که اعمال انسان را توصیف میکنند و ویژگی هایی که ما برای تعریف پایانی ها و غیرپایانی های عمل استفاده میکنیم. این ویژگی های مورفو-سینتاکسی در واقع پارامترهایی هستند که بر روی اجرای اعمال تأثیر می گذارند و انواع عمل را از هم تشخیص میدهند؛ آنها از ویژگی های انجام حرکت فراتر می روند که آنها را تغییر میدهند. ما این پارامترها را توسط مثالی از درخت تجزیه بررسی میکنیم که در شکل نشان داده شده است.
(i) مکمل ابزار
این عامل تأثیرگذار بر روی یک حرکت است، و قسمتی از بدن، ترکیبی از قسمت های بدن، و یا توسعه یک قسمت بدن با یک شیء قابل گرفتن بعنوان یک ابزار است.
اعمال همیشه از طریق استفاده از عامل تأثیرگذار یا گسترش آن انجام می شوند. ابزار مورد استفاده بعنوان بخشی از بدن یا یک اثر تصنعی ، اجرای عمل را بر حسب پیکربندی عامل تأثیرگذار، نیروی اعمال شده و غیره تغییر می دهد. برای مثال، گرفتن چیزی با دست با گرفتن آن با انبر و ابزار دیگر، تفاوت دارد. آنچه را که ما در اینجا بیان میکنیم ادغام در یک فضای حرکتی است که در آن، هر عملی ضرورتاً/ذاتاً نیازمند یک مکمل ابزاری است. بعنوان مثال، شاخه های باینری عمل-ابزار درخت را در شکل 1 نگاه کنید.
هر شیء که قابل گرفتن باشد را می توان بعنوان یک ابزار در درک یک عمل مورد استفاده قرار داد. در بعضی از موارد، استفاده خاص از یک شیء متداول است؛ در موارد دیگر ممکن است متداول نباشد، اما در عین حال امکان پذیر باشد. ما این ویژگی ضروری در هر عمل انسانی را بررسی میکنیم، که بصورت دستوری است، و یا بعبارت دیگر بطور واضح در درک یا اجرای یک عمل بعنوان یک جزء تشکیل دهنده مستقل حاضر است.
ما باید خاطر نشان کنیم که بر اساس ایده یک مکمل ابزاری، ما نتیجه گیری میکنیم که هم قسمت های بدن و هم وسایل/اشیاء ضرورتاً نشان میدهند که قسمت های تأثیرگذار بدن ما بصورت ابزار هستند، به همان شیوه ای که اشیاء/وسایل دیگر ممکن است بعنوان ابزار برای انجام یک کار مورد استفاده قرار گیرند. این مسئله توسط آزمایشات عصب شناسی زیستی اثبات می گردد که نشان میدهد که ابزار در واقع بعنوان توسعه هایی از قسمت های بدن قابل مشاهده هستند؛ بنابراین یک رابطه پیچیده بین قسمت های بدن و اشیاء دیگر از طریق ویژگی "نقش ابزار" برای آنها وجود دارد. یافته های آزمایشات اخیر نشان داده اند که در پردازش اطلاعات بصری، انسان ها اشیاء قابل گرفتن را سریع تر از اشیاء غیر قابل گرفتن تشخیص میدهند، و از بین اشیاء قابل گرفتن هم اشیاء متداول سریع تر از اشیاء غیرمعمول تشخیص داده می شوند. مهمتر اینکه، مشخص شد که این تشخیص با وساطت فعالسازی نواحی متحرک انجام می شود. این مدارک نشان میدهد که ابزار بودن یک شیء ممکن است یک پارامتر مهم برای تشخیص در یک گرامر عمل باشد.
(ii) مکمل شیء
این می تواند هر شیء باشد که تحت تأثیر یک عمل استفاده از ابزار قرار می گیرد. این ویژگی دستوری دیگری از عمل است؛ این روابط متقابل شیء است که اثرات یک عمل متوجه آن می گردد. این میتواند هر شیء باشد. این ویژگی در واقع نیازمند یک عملیات ادغام دیگر بین ساختار عمل-ابزار و شیء متاثر است. این منجر به ساختارهای باینری مانند ساختارهای نشان داده شده در شکل 1 بین شاخه های درخت مرتبط با هم از طریق رابطه عمل-شیء می گردد. شیء که تحت تأثیر یک عمل قرار می گیرد، خود عمل را تشخیص میدهد؛ برای مثال، با متفاوت است، نه فقط به این خاطر که هدف آن ممکن است متفاوت باشد بلکه بخاطر خصوصیات شیء گرفته شده. مدرک زیستی از شباهت نوع عمل با نوع شیء نشان میدهد که مکمل های شیء در واقع پارامترهای تشخیصی برای اعمال هستند.
(iii) هدف (g)
این هدف نهایی یک توالی عمل با طول یا پیچیدگی های مختلف است. ویژگی مهم دیگر اعمال که اجرای آنها را تغییر میدهد، هدف آنهاست. این یک ویژگی ساختارشناسی است، بعبارت دیگر این یک مؤلفه دستوری مستقل متشکل از عبارت عمل نیست بلکه در عوض یک ویژگی صرفی است که پارامتری است که اجرای مؤلفه های یک عمل را بر حسب پیکربندی عامل متاثر و روابط متقابل فضایی با مکمل های ابزار و شیء است، تغییر میدهد. اجرای یک حرکت مطابق با توالی عمل تغییر داده می شود که در آن ادغام می گردد. یک قیاس برای پدیده تشابه در جملاتی که در اینجا بیان شده اند: تشابه شخص و تعداد کلمات، برای مثال تغییر کلمات خود یک جمله؛ برای یک جمله گرامری، همه کلمات باید دارای تشابه باشند. همچنین، در عمل همه اعمال فرعی باید بر حسب هدف نهایی با هم مشابه باشند. فکر کردن در مورد هر کلمه یا عبارتی که از شاخص های توافق تشکیل شده است یک اثر تصنعی مانند فکر کردن در مورد یک عمل عمدی است. این مربوط به آن چیزی است که لوریا آنرا "ملودی جنبشی" می نامد (یا بعبارت دیگر، سیالیت اعمال حرکتی که یکی پس از دیگر انجام می شوند).
با برگشتن به مثال شکل 1، در درخت تجزیه عمل، ویژگی هدف با صفر-مؤلفه مرتبط است و بر روی کل توالی عمل و عمل های فرعی آن حاکم است. در ایجاد درخت عمل پایین-بالا ویژگی هدف اعمال فرعی بصورت ناشمخص باقی میماند؛ این فقط زمانی است که همه ویژگی های دیگر بررسی گردند و هیچ عمل دیگری را نتوانیم در یک ساختار پیچیده متداول ادغام کنیم که ویژگی هدف را نیز می توان بررسی کرد (یا بعبارت دیگر به گره درخت عمل برسیم)؛ هدف عمل نهایی است.
این نقش ویژگی هدف در گرامر ما توسط یافته های آزمایشی پشتیبانی می گردد که نشان میدهند که نورون های مشخصی فقط در حین عمل متوجه هدف ارسال شوند، و بسیاری از آنها دارای خصوصیات طبقه بندی، تعمیم سازی و خاص بودن هستند. در مطالعه فوگاسی و همکارانش، در مغز میمون ها نشان داده شد که نورون های معینی فراتر از تفاوت های نوع شیء می روند وقتی که حرکات یکسانی دارای یک هدف مشترک هستند، و اینکه هدف یک توالی عمل قبلاً در اولین عمل فرعی آن نشان داده می شود. مشخص شد که گزینه دوم همان مورد موجود در مغز انسان است؛ در مطالعه کاتانئو و همکارانش، فعالسازی توالی های حرکتی در بچه ها نشان داده شد. در این آزمایشات ، فعالیت افزایش یافته ماهیچه های حاضر در باز کردن دهان یافته شد قبل از اینکه عمل گرفتن در توالی عمل "گرفتن برای خوردن" رخ دهد. این فعالسازی نشان میدهد که هدف نهایی توالی عمل از روی اولین مراحل توالی پیش بینی شد.
بعبارت دیگر، این یافته ها به جنبه های مهم نقش ایفا شده توسط هدف نهایی یک ساختار عمل اشاره میکنند:
- درک نوع حرکت یکسان با ابزار یکسان و مکمل های شیء زمانی تغییر می یابد که هدف عمل تغییر کند، برای مثال با متفاوت است.
- درک نوع حرکت یکسان با ابزار متفاوت و/یا شیء متاثیر تغییر میکند، حتی اگر هدف عمل ثابت بماند، برای مثال با متفاوت است؛ و
- هدف نهایی یک توالی عمل از اعمال فرعی توالی پیش بینی می گردد؛ برای مثال مؤلفه های فرعی فعالیت گرفتن مانند "دراز کردن دست بسوی مداد" نیازمند پیکربندی از متاثر است که به هدف نهایی بستگی دارد. در واقع نورن های گرفتن مطابق، قبل از تماس دست با شیء ارسال می گردند، درحالیکه آماده کردن حالت انگشتان نیز در حین انتقال دست رخ میدهد.
ما باید بگوییم که این ویژگی هدف که بر همه اجزای تشکیل دهنده حاکم است هدف کلی ساختار عمل است. میتوان گفت که هر عمل فرعی از ساختار عمل ممکن است دارای هدف محلی/فوری خود باشد؛ برای مثال در شکل 1 دراز کردن دست بسوی یک شیء دارای هدف فوری گرفتن آن در دست است. هدف فوری بعدی آن انجام این عمل است. در هوش مصنوعی، تکنیک های برنامه ریزی سنتی برای تحلیل/اجرای یک کار، آن کار را به هدف های فرعی تقسیم بندی میکند. البته مدرک عصب شناسی زیستی که قبلاً ذکر شد به این حقیقت اشاره دارد که هدف نهایی عمل پیچیده مشخص است حتی اگر در مراحل اولیه خود باشد؛ و بر روی اجرای حرکتی اعمال فرعی تأثیر می گذارد و در فعالسازی اولیه ماهیچه ها مشخص است که آنها به مؤلفه های نهایی توالی عمل وابسته هستند.
شکل 1 قسمتی از یک درخت عمل برای "گرفتن چاقو با دست برای بریدن"
همانطور که در بخش بعدی نشان داده می شود، گرامر کمینه گرایی ما از عمل استفاده ای از اهداف فرعی نمی کند؛ بلکه در عوض، هدف نهایی یک ساختار عمل اینست که برای گرفتن مشتق از نمایش بیشینه یک عمل مورد نیاز است.
ویژگی های مورفو-سینتاکسی دیگر عمل معرف هایی هستند که بر موقعیت/معنی یک عمل دلالت دارند که رخ میدهد، یا شیء که بعنوان موقعیت یک عمل استفاده می شود؛ اینها ذاتاً بر روی اجرای خود عمل تأثیر نمی گذارند، و آنها آماده سازی عمل را تعیین میکنند. بنابراین حضور آنها اختیاری است.
مکمل های ابزار و شیء و همچنین معرف ها بصورت نهاد هستند؛ این نهادها دارای گرامر ادراکی خود و غیرپایانی هایی هستند که می توان آنها را بر حسب گرامر عمل تعریف کرد. البته کار بر روی یک گرامر ادراکی فراتر از حیطه این مقاله است؛ البته بعضی از تعاریف کلی آن بیان می گردد:
پایانی های نهاد
اینها ساده ترین نهادهایی هستند که می توان آنها را بعنوان نهادهای قابل ادراک تعریف کرد که حداقل در یک برنامه حرکتی مشارکت می کنند و شامل خود نهادهای دیگر نیستند. آنها از طریق ویژگی های قابل مشاهده خود و نقشی که در برنامه های حرکتی ایفا میکنند از همدیگر تشخیص داده می شوند. قسمت های بدن و انواع طبیعی پیش بینی میشود که یک سری از چنین نهادهایی را تشکیل دهند.
غیرپایانی های نهاد
اینها نهادهای قابل مشاهده ای هستند که از پایانی های نهاد در پیکربندی های فضایی خاصی تشکیل شده اند. آنها بعنوان مکمل یا معرف هایی در بیش از یک برنامه حرکتی مشارکت دارد. صحنه هایی در این سری شامل می گردد، و آنها در برنامه های حرکتی بعنوان معرف های اعمال مشارکت می کنند.
ما با معرفی ویژگی های مبنای عمل می توانیم اکنون به تعریف فهرست واژگان گرامر عمل بپردازیم:
پایانی های گرامر عمل
اینها ساده ترین اعمال هستند (یعنی حرکات قابل مشاهده انجام شده توسط یک عامل برای انجام یک هدف) که دارای مکمل-ابزار قسمت های بدن هستند و هیچ مکمل شیء ندارند. آنها هیچ جزئ تشکیل دهنده عملی ندارند و ممکن است بصورت دایره ای/تکراری باشند. این سری همه حرکات ممکن بدن انسان است (مانند دست، سرعت، دراز کردن دست، بالا بردن دست، کشیدن پا، باز/بسته کردن دست). پایانی های عمل از طریق ویژگی های حرکتی قابل مشاهده خود مانند سرعت، نیرو و جهت، از هم تشخیص داده می شوند. برای مثال، گره های حرکت برگ از درخت تجزیه عمل در شکل، از "دراز کردن" پایانی (دست) و "بستن" پایانی (دست) تشکیل شده است.
غیرپایانی های گرامر عمل
اینها تجزیه های قابل مشاهده عمل هستند که از پایانی های عمل در یک پیکربندی زمانی معین تشکیل شده اند؛ آنها ممکن است مکمل های ابزار و مکمل های شیء داشته باشند. آنها نیازمند روابط متقابل با اشیاء دورتر از بدن فرد یا عوامل دیگر هستند (برای انجام یک هدف/کار خاص مانند گرفتن_چاقو، بریدن_گوجه، و غیره). جستجوی مقدار مکمل تجزیه یک عمل با استفاده از مقادیر یک مکمل تجزیه عمل بعدی، فرآیند ادغام را تسهیل می سازد. گزینه آخر بدین معناست که ما رخدادها را بعنوان اعمال در روابط زمانی تعریف میکنیم که دارای ویژگی ها مشترک هستند.
(c) قوانین گرامر عمل
با تعریف کردن عناصر تشکیل دهنده گرامر عمل، ما اکنون می توانیم قوانین تولید را معرفی کنیم. اینها در جدول 2 معرفی شده اند.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 24 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
مقدمه :
با گسترش روز افزون جوامع و بزرگ شدن شهرها و بوجود آمدن وسایل نقلیه و ارتباطی جمعی، ارتباط افراد بسیار آسان و سهل گردیده، در این میان پست بعنوان یکی از سازمانها و نهادهای مؤثر در امر ارتباطات مردمی نقش بسزایی در جوامع مختلف ایفا می نماید.
تاریخچه پست در کشور ما به سالیان نه چندان دور بر می گردد بطوری که بر اساس کتاب تاریخ پست ایران، پست در سال 1276 در زمان صدارت امیر کبیر به صورت خاص شکل نسبتاً رسمی به خود گرفت ولی در آن زمان صرفاً مخصوص ارسال نامه ها و فرامین سلطنتی بود. در سه سال بعد، یعنی در سال 1297 در زمان صدارت علی خان عین الدوله به شکل عمومی در آمده و برای مکاتبات و نامه های مردم عادی نیز این امر صورت می گرفته و سرانجام در پیچ و خم گذشت زمان و پیشرفت علم و صنعت، همزمان با جامعه رشد یافته تا اینکه به شکل سامان مند امروزی در آمده است و اکنون نیز راهی بس طولانی به سمت آینده در پیش دارد.
دفتر خدمات ارتباطی عامل نیز بعنوان یکی از خادمین جامعه و جزو کوچکی از نظام پستی کشور در راستای طرح خدمت به ارباب رجوع خدمات و مشاور های گوناگونی را که در طرح روی جلد به ثبت رسده، ارائه نموده تا گامی هرچند کوچک در این راه برداشته باشد.
دنیای پست و تلگراف و مخابرات، امروزه با سرعت چشم گیری در حال دگرگونی و گسترش است. کشور ما نیز به عنوان بخش کوچکی از دهکده جهانی، باید با این تغییرات سریع، هماهنگی و همراهی کند و طبعاً این مساله هزینه های اجتناب ناپذیری را برای ما ایجاد میکند. آنچه که برای برنامه ریزان مخابرات کشور در بلند مدت اهمیت ویژه می یابد در نظر گرفتن قابلیت های لازم برای توسعه شبکه پست کشور و آسانی تطبیق آن برای ارائه سرویسهای جدید است. بنابراین باید به این سئوال پاسخ دهیم که در برنامهریزیهای کوتاهمدت و بلندمدت برای طراحی شبکه پست کشور، چه عواملی را باید مدنظر قرار داد تا این هزینه ها را به حداقل رساند
از بحثهای مهم بخشهای اقتصادی هر کشور بحث چگونگی ورود به بازارهای جهانی و فعالیت فرامرزی است. در بخش پست و مخابرات با توجه به گسترده شدن سطح ارائه خدمات، بهرهبرداران جهانی در کنار سازمانهای بینالمللی و منطقهای فعال خواهند شد و به ارائه خدمات جدیدی خواهند پرداخت. بهرهبرداران فعال در کشور برای حضور موفق در عرصه داخلی و بینالمللی باید براساس برنامه مدون با طراحی چشماندازی جامع، اهدافی متناسب با مأموریت بخش و راهبردها و سیاستهای مناسب عمل کنند.برای اماده شدن ورود به بازارهای داخلی و حتی خارجی احتیاج به نیروهای جوان احساس می شود .بهترین وقت برای اموزش دیدن و علاقه پیدا کردن به مشاغل مراکز کاراموزی است که با مدتی هر چند کم کاراموزان هر چه بیشتر با بازار کار و یا نقطه ضعف و قوت خود اشنا می شوند.و در جهت رفع ضعف ها و ارتقای نقطه قوت های خود هر چه بیشتر می کوشند.
فصل اول : شرکت مخابرات کردستان
چکیده و معرفی واحد کارآموزی
تاریخچه پست در ایران
پست در ایران تا پیش از سال 1297 به صورت «اداره» بود و تمامی امور پستی در آن زمان توسط همین اداره صورت میگرفت. در این سال به سبب موفقیتهایی که به دست آمده بود، ناصرالدین شاه دستور داد تا موسسه پست آن روز به وزارت تبدیل شود و ادارهی آن را به امین الملک وزیر وظایف و رئیس دارالشوری سپرد. وی یک سال بعد یعنی در سال 1298 از وزارت وظایف و ریاست دارالشوری استعفا کرد تا برای رسیدگی به امور وزارتخانه جدید فرصت بیشتری پیدا کند. وزارت جدید پست همچنان توسط امین الملک و میرزا رحیم که به معاونت این وزارتخانه منصوب شده بود اداره میشد.
در 15 جمادی الاولی سال 1303 جزوهای کوچک در 52 صفحه به نام تعرفهی ادارهی جلیلیهی پستخانهی ایران با چاپ سنگی منتشر شد. در این رساله نقشههایی از جمیع تلگراف خانهها، پست خانهها و چاپارخانهها و خطوط پستی آن ایام آمده بود.
به موجب مندرجات آن رساله، کشور ایران در سال 1303 دارای 7 خط اصلی و پنج خط فرعی پستی بوده است.
از این سال به بعد تغییرات عمدهای در اداره یا وزارت پست آن وقت به جز تغییر در تشکیلات ساختاری و سازمانی آن صورت نگرفته است. پس از صدارت امیرکبیر تحولات تازهای در پست کشور رخ مینماید. به نحوی که فعالیت پستهای کشورهای استعمارگر در ایران تعطیل میشود و پیکهای پست ایران با نظم و نظامی که از سوی امیرکبیر در ترکیب وزارت پست شکل داده بود با سرعت و دقت بسیار امور مراسلاتی را انجام میدادند. پست در سال 1327 هجری قمری دستخوش تغییراتی شد و تشکیلاتی نو یافت. ادارهی تلگراف در این زمان به پست اضافه شد و وزارت پست و تلگراف شکل تازهای به خود گرفت. در سال 1321 ه. ق . اولین امتیاز تلفن به بصیر الممالک واگذار شد و به این ترتیب تلفن نیز در تهران شروع به کار کرد. در 19 جمادی الاخر 1350 وزارت پست و تلگراف پیشنهادی به مجلس تقدیم کرد که با مصوبهای سهام شرکت تلفن وقت را خریداری کند. پس از صدور این مجوز و خرید سهام شرکت تلفن از اواخر سال 1347 ه.ق. وزارت پست و تلگراف و تلفن شکل گرفت.
از این سال به بعد توسعهی همه جانبهای در این وزارتخانه صورت گرفت تا سال1382 که شرکتها و مراکز متعددی زیر مجموعهی آن را تشکیل میدادند و هر یک از آنها با توانمندیها و فعالیتهای بسیار، تحولات فراوانی را شکل داده و باعث گسترش وضع ارتباطی کشور در بخشهای پست و مخابرات شدند.
در سال 1382 همزمان با تصویب لایحه تغییر وظایف و نام وزارت پست و تلگراف و تلفن به " وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات"توسط مجلس محترم شورای اسلامی و با توجه به تغییر ساختار شرکت مخابرات ایران، مجموعه قوانین وظایف و اختیارات جدید این وزارتخانه، تدوین و تصویب شد.
از این رهگذر سه شرکت ارتباطات دیتا – که در سال 1384 به فناوری اطلاعات تغییر نام داد زیر ساخت و ارتباطات سیار در کنار شرکت مخابرات ایران تشکیل شد.
علاوه شرکت مادر تخصصی مخابرات و پست، تشکیل دو سازمان فضایی و تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی و دو شورای فرابخشی با عناوین "شورای عالی فناوری اطلاعات" و "شورای فضایی"نیز بخشی از این تحولات به حساب می آید.
در اول ژانویه 1896 میلادی ایران به عضویت اتحادیه بین المللی تلگراف در آمد. در سال 1235 اداره تلگراف به وزارت تبدیل و « علیقلی خان مخبرالدوله » نخستین وزیر تلگراف شد. پس از جنگ جهانی اول و پدید آمدن سیستم های جدیدتر و سریعتر ارتبایطی، مثل تلگراف بی سیم، دولت انگلیس در بهمن 1310رشته ای تلگراف را که در تملک خود می دانست به دولت ایران واگذار کرد. در فاصله سال های 1280 تا 1285 هجری شمسی پنج امتیاز ایجاد تلفن به اشخاص حقیقی ایرانی برای مناطق تبریز، مشهد، گیلان و ارومیه داده شد که پنجمین و مهم ترین آن امتیازی بود که در سال 1282 هجری شمشی به وساطت « میرزا علی اصغر خان اتابک » به « دوست محمد خان معیرالممالک » واگذار شد، که غیر از چهار نقطه پیش گفته، تمام کشور را در بر می گرفت.
در سال 1285 تلفن بین شهری تهران- قلهک و تهران- تجریش ( پایتخت کشور ) شروع به کار کرد. سی سال بعد این ارتباط بین 24 شهر برقرار شده بود.
عصر ارتباطات و مخابرات بی سیم از سال 1303 در ایران آغاز شد. نیاز به امکان تماس دائم با جهان باعث شد که وزارت جنگ آن زمان یک دستگاه فرستنده موج بلند 20 کیلوواتی برای تهران و شش دستگاه موج بلند 4 کیلوواتی برای تبریز، کرمان، کرمانشاه و خرمهر به شوروی سفارش دهد. ایجاد خطوط ارتباطی ماکروویو به دلیل کاربردهای گسترده اش در خدمات ارتباطی بین شهری و بین المللی در سال 1345 و ارتباط آن از طریق شبکه 3800 کیلومتری بین آنکارا، تهران و کراچی برقرار شد. شبکه ماکروویو کشور نیز از سال 1351فعالیت خود را آغار کرد. بالاخره با گشایش اولین ایستگاه زمینی در اسدآباد همدان در سال 1348 ایران وارد عصر نوین ارتباطات و مخابرات یعنی عصر ماهواره شد.
ایستگاه زمینی ماهواره اسدآباد از طریق دو مدار همزمانی ( ارتفاع حدود 36000 کیلومتری زمین ) که یکی بر روی اقیانوس اطلس و دیگری اقیانوس هند قرار دارد ارتباط تلفنی، تلفکس و ... مشترکین را با سراسر دنیا برقرار می ساخت.
در سال 1350 اولین خط تلفن خودکار بین تهران، اصفهان و شیراز برقرار شد و بتدریج سایر مراکز استان ها و شهرستان ها نیز با استفاده از سیستم های خودکار با هم تماس گرفتند. لازم به ذکر است که این سیستم ها اغلب آنالوگ بودند تا اینکه در سال 1363 سیستم دیجیتال وارد شبکه مخابراتی شد و مرکز تلفن دانشگاه اولین مرکزی بود که به این سیستم مجهز گردید. در پی این اقدامات، توسعه سیستم دیجیتال روند سریع تری به خود گرفت بنحوی که در سال 1368 استفاده از سیستم دیجیتال عملیاتی شد و دومین مرکز دیجیتالرنیز در سال 1369 راه اندازی گردید.
سازمان¬های امروزی در جهت جهانی شدن رقابت می-کنند که این رقابت در سطوح بسیار متنوعی دنبال می¬گردد. بازارهای رقابت جهانی و سازمان¬ها به یافتن راه¬حل¬های کاری بهتری با ساختارهای انعطاف¬پذیر و قابل اطمینان نیاز دارند. بسیاری از زیرساخت¬های سازمانی و تشکیلاتی توسط سیستم-های اطلاعاتی( که فرآیندهای کاری را بطور مستقیم و یا غیرمستقیم در جهت رشد و ابقاء سازمان پشتیبانی می¬کنند) توانمندتر شده-اند. با اداره موثر این فرآیندها، از طریق کاهش هزینه، افزایش تولید و بهبود سرویس¬دهی مشتریان مزایای رقابتی می¬تواند حاصل شود.
سیستم¬ها حول تفکر برنامه¬های کاربردی پیش¬ساخته تکامل یافته¬اند. فروشندگان، برنامه¬های کاربردی را برای هر بخش خاص از صنایع تولید کرده و سازمان¬ها نیز مطابق با نیازهایشان آنها را خریداری می¬کنند. در این برنامه¬های کاربردی مدل¬های گردش کار جاسازی شده¬اند. همچنین برنامه¬های کاربردی آماده، بمنظور برخی انعطاف-پذیری¬ها در پیکربندی و شکل¬دهی فرآیندهای کاری، پارامتری شده¬اند. هر یک از برنامه¬های کاربردی در بردارنده¬ی داده¬ها و اطلاعاتی می¬باشند که بواسطه آنها فرآیندهای سازمانی را کنترل می-نمایند. به منظور بایگانی بهتر یا بعبارت دیگر متناسب شدن با سازمان¬های اجرایی، غالباً برنامه¬های کاربردی نیاز دارند با تنظیم و بکارگذاری هزاران پارامتر، در خور سازمان¬های مورد نظر باشند. در سیستم¬های ERP معمولاً مدل گردش کار در نرم¬افزار برنامه¬ی کاربردی جاسازی می¬شود. برای مثال جریان فروش کالا در یک واحد تجاری از زمان ورود سفارش توسط مشتری تا رسیدگی به درخواست وی و تحویل کالا توسط یک نرم افزار بشرح نمودار زیر کنترل می¬شود.
پس از تلفن همراه، اینترنت پررونقترین بخش در آسیا است. بر پایه ی تازهترین آمارها، آسیا به لطف برخورداری از بالندهترین جمعیت کاربران اینترنتی در جهان، توانسته است خود را از اثرات رکود اقتصادی جهان رها کند و به رشاینترنت قویترین موتور رشد آسیا در سالهای اخیر بوده است. آسیا با رشد سالیانهی 20 درصدی بازار اینترنت، از این لحاظ در جهان همتا ندارد و تا اوایل سال 2004 با 250 میلیون نفر کاربر اینترنت بیشترین کاربران اینترنت جهان را داراست. پیشبینی میشود که شمار کاربران اینترنت آسیا تا پایان سال جاری میلادی به 300 میلیون نفر برسد و ارزش بازار آن نیز بالغ بر 270 میلیارد دلار شود. رشد خدمات IP، خدمات فراخ باند و ورود خدمات نسل آینده به بازار از جمله عوامل رشد بازار اینترنت در آسیا بوده است.
چین با جمعیت فراوان و اقتصاد بالندهاش و ژاپن با نوآوریهایاش در زمینهی خدمات دارای ارزش افزوده، به روند رشد در آسیا کمک کردهاند.
اما خدمات اینترنت در ایران چنان کمکی به رشد اینترنت در آسیا نکرده است و در واقع ضریب نفوذ رایانههای شخصی در ایران چنان از کشورهای پیشرفتهی آسیا کمتر است که باید برای افزایش آن تدبیری اندیشید. در واقع ضریب نفوذ رایانههای شخصی در مقایسه با تلویزیون بسیار ناچیز است و حتی در مقایسه با ضریب نفوذ تلفن (ثابت+ همراه) نیز وضع مطلوبی ندارد.
پایین بودن ضریب نفوذ رایانهی شخصی نیز پایین بودن کاربرد اینترنت رادرپی دارد و سبب شده است که ایران از بسیاری از کشورهای در حال توسعه عقب باشد. البته بالا بودن هزینهی اینترنت در مقایسه با سایر کشورهای جهان نیز بیتأثیر نیست و درواقع باید از هزینههای اینترنت کاست تا در استطاعت شمار بیشتری از مردم باشد.
خدمات فراخ باند میتواند به افزایش ضریب نفوذ IP کمک کند و باید در بهرهبرداری از آن شتاب کرد. یکی از عوامل مهم در این زمینه تسریع در کار شرکتهایی است که میخواهند خدمات DSL عرضه کنند. سازمان تنظیم مقررات مخابراتی هم میتواند در جهت کمک به چنین بهرهبردارانی سریعتر عمل کند.
یکی از بحثهای مهم بخشهای اقتصادی هر کشور بحث چگونگی ورود به بازارهای جهانی و فعالیت فرامرزی است. در بخش مخابرات با توجه به گسترده شدن سطح ارائه خدمات، بهرهبرداران جهانی در کنار سازمانهای بینالمللی و منطقهای فعال خواهند شد و به ارائه خدمات جدیدی خواهند پرداخت. بهرهبرداران فعال در کشور برای حضور موفق در عرصه داخلی و بینالمللی باید براساس برنامه مدون با طراحی چشماندازی جامع، اهدافی متناسب با مأموریت بخش و راهبردها و سیاستهای مناسب عمل کنند.
تحقق اهداف موقعیت رقابتی شرکت افزایش مییابد و به جایگاه قویتر و مناسبتری دست خواهد یافت. همان طور که ذکر شد برای محقق شدن اهداف، باید استراتژیهای مناسبی اتخاذ شود. نقش کلیدی راهبردها و سیاستها در هر برنامه، دادن جهت و سمت و سوی واحد به برنامه است. به عبارت دیگر راهبرد و سیاستها، جهت و مسیر حرکت یک نظام اقتصادی را تحت تاثیر قرار میدهد اما به تنهایی ضامن حرکت نظام اقتصادی در مسیر برنامه نخواهد بود بلکه باید برای آنها برنامههای عملیاتی مدون داشت. سیاستها و استراتژیها چارچوب برنامه را با مجزاکردن کردن تصمیمهای عملیاتی تجهیز میکنند و هر چه سیاستها با دقت بیشتری تنظیم شده باشند به همان اندازه چارچوب برنامه سازگار و کارآ خواهد بود.
راهبرد در واقع تعهدی است که برعهده گرفته میشود تا یکسری اعمال به ترتیب انجام شود و به عبارتی راهبرد یک شرکت یک برنامه مدیریتی برای محکم کردن موقعیت رقابتی آن شرکت و جلب رضایت مشتریان، رقابت موفقیتآمیز برای دستیابی به اهداف سازمانی است. با توجه به رویدادهای غیرقابل پیشبینی، رقابت شدید، تاخیرهای زیاد و یا هزینههای غیرمنتظره، وجود یک راهبرد خوب باعث ایجاد موقعیت مناسب در بازار و سازمان نیرومند برای ایجاد یک عملکرد موفقیتآمیز شود.
وظایف مدیران برای انجام موفقیتآمیز فعالیتها، بیان دیدگاه و مأموریت، برنامهریزی، هدایت کردن، کاربردی و اجرایی کردن و انجام دادن و ارزیابی و اصلاح کردن است.
یک شرکت مخابراتی چشمانداز خود را "اطمینان از استانداردسازی هماهنگ، مؤثر، قابل اجرا و کارآمد خدمات مخابراتی دولتی" تعریف کرد لذا برای دستیابی به این چشمانداز یکی از اهداف خود را ترویج توسعه و تنوع فناوری ارتباطات انتخاب کرد و برای رسیدن به این هدف رهبردهای بالا بردن سطح آگاهی عمومی در مورد بخشهای الکترونیکی دولتی، انجام بررسیهای دورهای راجع به خدمات ارائه شده، تحریک سرمایهگذاری خصوصی به منظور کاهش هزینههای دستیابی مردم و حفظ و ادامه فناوری اطلاعات جامع و سامانههای مخابرات را اتخاذ نمود و برای هدف دیگر خود یعنی استفاده از فناوری اطلاعات برای بیشتر شدن کارآیی دولت در مسئولیتها و هزینه نمودن استراتژیهای ارزیابی و عملکرد گسترش و افزایش خدمات پستی را به عنوان راهبرد تعیین نمود.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 52 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
● بلان بلوبژ:
در کشورهای بلؤیک و فرانسه وجود دارد و جزٕء نزادهای بومی و مقاوم این کشورهاست و خاصیت ماهیچه مضاعف در این نژادها دیده میشود . رنگ بدن اغلب سفید یکدست یا بلق سیاه وسفید است . وزن گاو بالغ ۱۲۵۰کیلوگرم است ، وزن گوساله هنگام تولد ۴۸ کیلوگرم ، افزایش وزن روزانه به طور متوسط ۱.۵ کیلوگرم در روز است . گوشت این نژاد از کیفیت بسیار عالی برخوردار است و به همین علت قیمت آن از سایر گوشتها گرانتر است . بازدهی لاشه این نژاد ۶۵ تا ۷۰ درصد می باشد .
● نژادهای سنتزی یا آمیخته :
نزادهایی هستند که از تلاقی دو یا چند نژاد با همدیگر به وجود می آیند . چون هر نژاد دارای یک سری ویژگی های منحصر به فرد می باشد و به وسیله آمیخته گری خصوصیات چند نژاد را در یک نژاد جمع می نماییم . در این نژادهای سنتزی نزاد براهمن به عنوان یک پایه پدری استفاده می گردد . اکثر این نژادها از کشور امریکا می باشند .
● برانگوس:
منشاء آن کشور آمریکا می باشد و از تلاقی براهمن و آنگوس می باشد که سه هشتم خصوصیات نژاد براهمن و پنج هشتم خصوصیات نزاد آنگوس را دارا است . رنگ بدن سیاه یکدست می باشد و قابلیت عادت پذیری بالایی به شرایط آب و هوایی را دارد .
● بیف مستر :
منشاء آن آمریکا می باشد در اثر تلاقی سه نژاد شورت هورن یک چهارم ، هرفورد یک چهارم ، و برهمن دو چهارم می باشند اکثراً قرمز یکدست است .
● شاربرای :
منشاء آن آمریکا می باشد و از تلاقی دو نژاد شاروله سیزده شانزدهم و برهمن سه شانزدهم بوده و رنگ آن سفید است .
● برآرفورد :
از تلاقی براهمن و هرفورد بدست آمده است .در ایران به علت ارتباط خویشاوندی گاوها توده های بومی در مناطق مختلف کشور وجود دارند که نمی توان به آنها نژاد گفت .
توده گاوهای جنگلی مثل گاوهای مازندرانی که شبیه برهمن و دارای کوهان نسبتاً بزرگ بوده و تولید شیر آنها ۲ تا ۳ کیلوگرم در روز است و جثه نسبتاض کوچکی دارند .
▪ توده گاوهای کوهستانی : مثل سرابی که مخصوص نواحی سردسیر بوده و از نظر تولی شیر مقام اول را دارد .
▪ توده گاوهای مرکزی : مثل گلپایگانی که جثه کوچک داشته و مقاوم به بیماری می باشد و از نظر تولید شیر با درصد چربی بالا ۶% معروف است .
▪ توده گاوهای دشتی : مثل سیستانی از نظر جثه بر گاوهای ایرانی برتر بوده و دومنظوره گوشتی و کار می باشد .
تذکر : از گاو سرابی به عنوان جرسی ایران نام می برند به علت مشابه بودن از لحاظ فنوتیپ ، جثه و شرایط آب و هوایی محل پرورش و خصوصیات کمی و کیفی شیر مثل درصد چربی شیر .
نژادها و خصوصیات نژادى گاوهاى گوشتى
• آنگوس (Angus)
• شاروله (Charolias)
• هرفورد (Herford)
• براهمن (Brahman)
• بیف مستر (Beef master)
• آنگوس قرمز
• لیموزین (Limousin)
• سمینتال (Simmental)
• برانگوس (Brangus)
• گالوی (Gallowy)
بیشتر خاستگاه نژادهاى گاوهاى گوشتى امروزه اروپا مىباشد. اکثر صفاتى که در انتخاب و اصلاح گاوهاى گوشتى در نظر گرفته مىشدند، صفاتى بودند که مورد قبول و مناسب با خاستگاه و شرایط محلى آنها بود.
آنگوس (Angus)
گاوهاى نژاد آنگوس سیاهرنگ و بىشاخ (Polled)، هستند. خاستگاه آن اسکاتلند بوده است، نژادى است خوش بنیه و مستعد براى چاق شدن و عملکرد خوبى براى پروارى نشان مىدهند.
سیاهى رنگ و بىشاخى صفاتى غالت هستند و در اثر تلاقى گاو نر آنگوس با نژادهاى دیگر، اولاد بهوجود آمده سیاه و بىشاخ خواهند بود. بعضى از گاوها ژن قرمز را بهصورت ضعیف دارند، بدین جهت در مواردى از آنگوسهاى سیاه، گوسالهٔ قرمز بهوجود مىآید.
آنگوس قرمز
خصوصیات نژادى آنگوس قرمز شبیه آنگوس سیاه است با این تفاوت که آنگوس قرمز در مقایسه با آنگوس سیاه گرما را بهتر و بیشتر تحمل مىکند.
شاروله (Charolias)
خاستگاه این نژاد فرانسه است. گاوهاى نژاد شاروله سفید و یا کرمى بوده و اکثراً شاخدار هستند ولى ممکن است گاوهاى بىشاخ بهطور طبیعى وجود داشته باشد. نژادى است بزرگ و پرگوشت و وزن گاو نر بالغ ۶۸۰ الى ۸۱۶ کیلوگرم و با عضلات مضاعف قابلیت استفاده از علوفه در این نژاد بالا است. قابلیت سازگارى این نژاد براى مناطق مختلف زیاد است از این نژاد در دورگگیرىهاى مختلف استفاده مىکنند.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 10 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
جامدات
جامد یک ماده متراکم است ، که توسط اتمهای نزدیک به هم که الگوی منظمی به نام شبکه را به وجود می آورند ایجاد می شود. این اتمها با نیروهایی قوی در کنار یکدیگر قرار گرفته اند ، که فقط اجازه حرکات خفیفی را می دهد . سختی یک جامد به آرایش و حرکت اتمهای آن بستگی دارد . مثلاَ عنصر کربن هم به شکل نرمی به نام گرافیت ، و هم به شکل یکی از سخت ترین جامدات روی زمین ، یعنی الماس، وجود دارد. تفاوت این دو شکل در آرایش اتمهایشان است.
کشسانی
کشسانی قابلیت یک جامد در بازگشتن به شکل اولیه خود پس از کشیده شدن یا هر تغییر شکل دیگر است . مثلاَ یک فنر کشیده شده پس از رها شدن به سرعت به شکل اولیه خود باز می گردد . اما اگر آن را بیش از حد بکشیم ، به شکل اولیه خود باز نمی گردد و حتی ممکن است پاره شود . با نزدیک شدن به حد شکستن ، فنر کشسانی خود را از دست می دهد و تغییر شکل دائمی می یابد . این حد ، حد کشسانی نامیده می شود.
قانون هوک
قانون هوک می گوید که نیروی اعمال شده به یک ماده با مقدار کشیده شدن متناسب است . یعنی مثلاَ اگر نیروی کشش وارد بر یک فنر را دو یا سه برابر کنید ، دو یا سه برابر بیشتر کشیده خواهد شد . اما این قانون پس از رسیدن به حد کشسانی ماده ، دیگر برقرار نیست. رابرت هوک پس از آتش سوزی بزرگ لندن در سال 1666 ، بازرس ارشد شهر لندن شد . او برای کمک به بازرسانی شهر ، رابطه بین کشسانی (الاستیسیته) مواد و نیروهای اعمال شده به انها را مورد تحقیق قرار داد.
طبقهبندی شبکههای بلوری
شبکههای بلوری بر حسب تقارن در شش سیستم بلوری طبقهبندی میشوند. یک سیستم بلور را میتوان بر حسب ابعاد سلول واحد در امتداد سه محور آن (a , b , c) و اندازه سه زاویه بین این محورها (α , β , γ) توصیف کرد.
مکعبی a = b = c
ْα = β = γ = 90 مکعبی ساده
مکعبی مرکز پر
مکعبی با وجوه مرکز پر
مکعب مستطیل یا راست گوشه (دارای 4 شبکه بلوری) a ≠ b ≠ c
α = β = γ = 90 º
چهار گوشه ( تتراگونال ) a = b ≠ c
α = β = γ = 90 º دارای دو شبکه بلوری
تک شیب ( مونو کلینیک ) α = γ = 90 º β ≠ 90 º
a ≠ b ≠ c دارای دو شبکه بلوری
سه شیب (تری کلینیک) a ≠ b ≠ c
α ≠ β ≠ γ ≠ 90 º دارای دو شبکه بلوری
شش گوشه (هگزا گونال) α = β = 90 º و a = b ≠ c
ºγ = 120
چون سیستم بلوری خود دارای چند ساختار است مانند سیستم مکعبی که خود دارای سه نوع شبکه بلور است، بطور کلی 14 شبکه بلوری وجود دارد و بسیاری از اطلاعات در مورد ساختمان داخلی بلورها از آزمایشهای پرش اشعه ایکس بدست میآید.
انواع جامدات بلوری
جامدات بلوری بر حسب ذرات تشکیل دهنده شبکه بلور به گروههای زیر تقسیم میشوند.
جامدات یونی
اجزای تشکیل دهنده ساختمان این بلور ، یونها هستند. استقرار یونها در یک بلور بر طبق یک الگوی هندسی معین است. ساختمان بلوری چنان است که نیروهای جاذبه بین یونهای مثبت و منفی بهمراتب بیشتر از نیروهای دافعه بین یونهایی است که بار مشابه دارند. ترکیبات یونی در دمای اتاق جامدند و نقطه ذوب بالایی دارند و در حالت مذاب یا بصورت محلولهای آبی رسانای خوب الکتریسیته هستند.
جامدات مولکولی
نقاط شبکهای در بلور ترکیبات کووالانسی توسط مولکولها اشغال شدهاند و نیروهای بین مولکولی که مولکولها را در شبکه نگه میدارند، به اندازه نیروهای الکترواستاتیکی که در بلورهای یونی مشاهده میشوند، قوی نیستند. از اینرو بلورهای مولکولی نرم و دارای نقاط ذوب پایین هستند نارسانا هستند و یا ممکن است جامدات مولکولی قطبی در حالت مذاب رسانایی اندکی داشته باشند.
بلورهای شبکهای (بلورهای اتمی)
در ساختمان این بلورها نقاط شبکهای توسط اتمهایی اشغال شدهاند که با شبکهای از پیوندهای کووالانسی به هم متصل میشوند. در این بلورها تشخیص یونها از بلورها غیر ممکن است. در واقع کل بلور را میتوان بعنوان یک مولکول عظیم تصور کرد. به همین دلیل گاهی به آنها مواد درشت مولکولی هم میگویند. الماس مثالی از این نوع بلورهاست که در آن اتمهای کربن توسط پیوندهای کووالانسی در یک ساختمان سه بعدی به هم متصل هستند. این مواد نقاط ذوب و جوش بالا دارند، فوق العاده سخت بوده و نارسانا هستند و در تمام حلالهای معمولی نامحلولند و این بعلت داشتن پیوندهای کووالانسی فراوان آنهاست که برای فرو ریختن ساختمان بلوری باید گسسته شوند.
بلورهای فلزی
شبکه بلوری این جامدات از اتمهای فلزی ( یونهای مثبت و الکترونهای متحرک آنها ) تشکیل شده است. پیوند فلزی پیوند قوی است و به این علت است که یونهای مثبت بصورت تنگاتنگ در شبکه بلوری کنار هم و در میان الکترونهای متحرک قرار گرفتهاند. این جامدات ، چگالی بالا و نقطه ذوب بالایی دارند و رسانای گرمایی و الکتریکی خوبی هستند.
جدول انواع جامدات بلوری
نوع جامد بلوری ذرات تشکیل دهنده نیروی جاذبه خواص نمونه
یونی کاتیونها و آنیونها جاذبه الکترواستاتیکی نقطه ذوب بالا ، سخت ، شکننده ، رسانای الکتریکی خوب در حالت مذاب Nacl , MgO ,
جامدات مولکولی مولکولهای قطبی
مولکولهای غیر قطبی لاندن و دو قطبی- دو قطبی
لاندن نقطه ذوب پایین ، نرم ، نارسانا یا رسانای بسیار ضعیف الکتریسیته در حالت مایع
نفتالین ، ،
بلورهای شبکهای یا درشت ملکولی اتمها پیوندهای کووالانسی نقطه ذوب بسیار بالا ، خیلی سخت ، نارسانا الماس ، کاربید سیلسیم ،
فلزی یونهای مثبت و الکترونهای متحرک پیوند فلزی نقطه ذوب نسبتا بالا ، نرم یا سخت ، چکش خوار ، قابلیت تورق ، رسانای خوب گرما و الکتریسیته Na ، CU ، Ag ، fe
نگاه کلی
جامدات فلزی جز جامدات بلوری طبقهبندی میشوند و در مقایسه با سایر جامدات بلوری ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی خاصی دارند که از پایین بودن پتانسیل یونش و کم بودن الکترونگاتیوی اتمهای آنها ناشی میشود. خواص فیزیکی و شیمیایی جامدات فلزی حاکی از ساختمانی است که در آنها الکترونها نسبتا متحرکند. تنها با این نوع ساختمان مخصوص فلزات است که میتوان رسانایی خوب ، سهولت از دست دادن الکترون و تشکیل یونهای مثبت را توجیه کرد.
در یک جامد فلزی الکترونهای خارجی اتمهای فلزی بطور نسبتا سستی به اتم وابستهاند و آزادانه در سراسر یک بلور فلزی حرکت میکنند. باقیمانده اتمها یعنی یونهای مثبت فلزی نقاط شبکهای ثابت را در بلور اشغال میکنند. ابر منفی الکترونهایی که آزادانه در حال حرکت هستند بلور را نگه میدارند.
خواص جامدات فلزی (بلورهای فلزی)
در اینجا به خواصی از فلزات میپردازیم که وجه تمایز آنها از سایر جامدات بلوری (جامدات یونی ، مولکولی و... ) است.
• فلزات غیر فعال هستند همه آنها بجز جیوه در 25 درجه سانتیگراد جامدند. جامدات فلزی نقاط ذوب بسیار متفاوتی دارند. بعنوان مثال نقطه ذوب برخی از آنها مانند سدیم کمی بالاتر از دمای معمولی است (29Cº) و نقطه ذوب برخی دیگر مانند تنگستن به چندین هزار درجه سلیسیوس میرسد. (3380 در جه سیلسیوس)
• فلزات در آب و حلالهای آلی نامحلول هستند. هیچ فلزی بطور حقیقی در آب حل نمیشود. تعدادی از فلزات فعال با آب بطور شیمیایی ترکیب میشوند و گاز هیدروژن آزاد میکنند. جیوه مایع بسیاری از فلزات را در خود حل کرده و محلولهایی به نام ملغمه ایجاد میکنند.
• فلزات رسانای خوب جریان الکتریسیته هستند و در میان جامدات بلوری فلزات از این نظر که رسانای خوب الکتریکی در حالت جامد هستند منحصر به فرد است. جریان الکتریکی ناشی از حرکت الکترونهای داخل یک فلز است که تحت تاثیر یک میدان الکتریکی خارجی قرار میگیرد.
• فلزات رسانایی گرمایی بالایی دارند و این ویژگی هم با توجه به تحرک زیاد الکترونی بلورهای فلزی توجیه میشود. الکترونهای والانس یک فلز گرما را بصورت انرژی جنبشی جذب کرده و بعلت حرکت نسبتا آزاد خود آن را سریعا به تمام قسمتهای فلز منتقل میکنند. ولی جامداتی که الکترونها در آنها مستقر هستند رسانایی گرمایی کمتری نشان میدهند، زیرا در این مواد رسانایی گرمایی فقط از طریق حرکت یونها یا مولکول میتواند انجام گیرد که فرآیند کندی است.
• جلای فلزی در یک بلور فلزی الکترونهای والانس به تمام اتمهای بلور وابسته بوده و خیلی تحرک دارند بنابراین میتوانند با جذب نور به ترازهای بالاتر منتقل شوند. وقتی این الکترونها به ترازهای پایینتر برمیگردند، نور تابش میکنند. جلای فلزات ناشی از این انتقالهای الکترونی است. یک جامد فلزی از ایجاد پیوند فلزی بین اتمهای آن ایجاد میشود. پیوند فلزی تنها از تاثیر متقابل اربیتالهای لایه والانس حاصل میشود و فاصله میان اتمها در یک بلور فلزی از روی همپوشانی اربیتالهای والانس تعیین میشود و اربیتالهای لایههای داخلی تاثیر متقابل قابل ملاحظهای در تعیین این فاصله ندارند.
مدل دریای الکترون تجسم سادهای از پیوند فلزی است.
در این مدل شبکه فلزی را میتوان بصورت ردیفهای منظم از یونهای مثبت فرض کرد که در دریایی از الکترونهای متحرک شناور نگه داشته شدهاند. در این مورد ممکن است که الکترونها مدتی در مجاورت کاتیون فلزی باقی بمانند، اما بطور دائم در میان دو کاتیون فلزی حبس نمیشوند و دائما در حال تحرک هستند. بر اساس مدل دریای الکترون قدرت پیوند فلزی با مقدار بار مثبتی که شبکه را اشغال کردهاند، بستگی مستقیم دارد.
در بلورهای فلزی بر خلاف بلورهای یونی مکان یونهای مثبت را میتوان بدون از هم پاشیدن بلور تغییر داد و این بعلت توزیع یکنواخت بار است که توسط الکترونهایی که حرکت آزادانه دارد تامین میشود. بلورهای فلزی به آسانی تغییر شکل میدهند. بیشتر فلزات دارای خاصیت چکش خواری ، تورق و مفتول شدن هستند.
ساختار بلوری فلزات
بلورهای فلزی معمولا دارای یکی از ساختارهای مکعبی مرکز پر ، مکعبی با وجوه مرکز پر و یا شش گوشه فشرده هستند. آرایش هندسی اتمها در بلورهای مکعبی با وجوه مرکز پر و شش گوشه فشرده چنان است که هر اتم دارای عدد کوئوردینانسیون 12 است. فضای خالی در این دو گروه بلور به میزان حداقل است.
ساختمان مکعبی مرکز پر نسبت به این ساختمانهای فشرده اندکی باز و عدد کوئوردینانس هر اتم 8 است. چگالی نسبتا زیاد اغلب فلزات را میتوان با توجه به ساختمان فشرده بلوری آنها توجیه کرد. معدودی از فلزات مانند منگنز و جیوه در این ساختارها قرار نمیگیرند. برخی از فلزات هم دارای چند شکل بلوری هستند مثلا کلسیم در شرایط مناسب ممکن است هر یک از سه ساختمان را داشته باشد.
هدف از جداسازی ، حذف مزاحمتها ، غلیظ کردن محلول مورد نظر و یا سایر موارد است. برای جداسازی از اختلاف در خصوصیات فیزیکی استفاده میشود، مثل فراریت ، حلالیت و ضریب تقسیم مواد__ و ... . در آنالیز و جداسازی مواد مختلف از تکنیکهای ویژهای برحسب نوع و ساختار مواد و مخلوطها استفاده میشود که برخی از آنها که معروف بوده و حائز اهمیت بیشتری هستند، در زیر میآوریم.
تبلور
هدف از تبلور ، جداسازی ناخالصی از اجسام جامد است. در این روش ، ابتدا جامد ناخالص را در یک حلال گرم حل میکنند، سپس محلول را صاف میکنند. ناخالصیها در فاز مایع باقی میمانند. اگر تبلور طی چند مرحله صورت گیرد، به آن تبلور جزء به جزء میگویند. در این روش انتخاب حلال از اهمیت بالایی برخوردار است. اگر از تکنیک ذوب برای جداسازی ناخالصی از جامد استفاده شود، به آن تصفیه ذوب گویند.
این روش در جدا کردن ناخالصیهای ژرمانیم و اسید بتروییک کاربرد دارد. در این فرآیند ، ضریب تقسیم برابر با نسبت غلظت ناخالصی در فاز جامد به غلظت ناخالصی در فاز مایع است.
تقطیر
اگر هدف از تقطیر ، جداسازی یک مخلوط به اجزای بالا باشد، از تقطیر ساده برای جداسازی اجزاء استفاده میشود. اما اگر همه اجزاء فرار باشند، از تقطیر جزء به جزء برای جداسازی استفاده میشود. اگر یک مخلوط تولید آزئوتروپ کند، ( مثل آب و الکل) نمیتوان از روش تقطیر جزء به جزء ، اجزای آن را جدا کرد. برای جداسازی این مخلوط از روشهای تقطیر با بخار آب ، تقطیر در خلاء و تقطیر ناگهانی استفاده میکنند.
در تقطیر با بخار آب هیچگاه درجه حرارت تقطیر از نقطه جوش آب بیشتر نمیشود. ترکیباتی نظیر تولوئن ، اتیلن ، گلیسیرین و اسیدهای چرب از این طریق جدا میشوند. برای جلوگیری از تجزیه مایعاتی که دارای نقطه جوش بالایی هستند از تقطیر در خلاء استفاده میشود. با کاهش فشار ، نقطه جوش مایع کاهش پیدا میکند.
در تهیه آب آشامیدنی از آب دریا و تهیه آب مقطر نیروگاهها از تقطیر ناگهانی استفاده میشود. در این روش مایع بطور مداوم وارد و بخار بطور مداوم خارج میشود.
رسوب دادن
نوعی روش جداسازی است که اساس آن اختلاف حلالیت اجسام میباشد. یعنی جزیی که حلالیت کمتری دارد زودتر جدا میشود. با افزایش نیروی جاذبه سرعت تهنشین شدن افزایش پیدا میکند. عمل سانتریفوژ در واقع بر همین اساس است.
استخراج
اساس این روش ، اختلاف حلالیت یک جزء در دو حلال غیر قابل حل در یکدیگر است. اگر دو حلال غیر قابل استخراج ، مایع باشند، به این روش استخراج مایع ـ مایع گویند و اگر یک جسم جامد به وسیله یک حلال استخراج شود، به آن استخراج جامد ـ مایع گویند (مثل استخراج اسانسها ، عصارهها و روغن از دانههای گیاهی). عموما دو فاز مورد استفاده ، یکی آب است و دیگری یک حلال آلی.
مقداری از جسم در فاز آبی و مقداری نیز در فاز آلی میباشد. بازده استخراج با ضریب تقسیم نسبت مستقیم دارد. دوبار استخراج با حجم کمتر از حلال آلی همیشه موثر از یک بار استخراج با حجمی مساوی دو برابر حجم اول است. چون در حالت اول ، مقدار وزن ماده باقیمانده محلول در آب ، کمتر از حالت دوم خواهد بود.
کروماتوگرافی
اساس کروماتوگرافی ، جذب سطحی مواد و توزیع آنها در دو فاز میباشد. یکی از فازها ثابت و فاز دیگر متحرک است که نمونه مورد نظر در فاز متحرک جدا میشود. فاز ثابت یا جامد است و یا مایع و فاز متحرک یا مایع است و یا گاز . اگر فاز ثابت ، جامد و فاز متحرک ، مایع باشد، به آن کروماتوگرافی مایع ـ جامد ( LSC ) گویند. اگر فاز متحرک ، گاز و فاز ثابت ، جامد باشد، به آن کروماتوگرافی گاز - جامد ( GSC ) گویند. اگر فاز متحرک ، مایع و فاز ثابت نیز مایع باشد به آن کروماتوگرافی مایع ـ مایع ( LLC یا HPLC ) گویند و در نهایت اگر فاز متحرک ، گاز و فاز ثابت ، مایع باشد، به آن کروماتوگرافی گاز - مایع ( GLC یا VPC ) گویند.
در LSC ، جدا شدن بر اساس جذب سطحی یا تعریض یونها و یا تشکیل کمپلکس میباشد. در GSC اساس ، جداسازی جذب سطحی است. در LLC و GLC ، مواد بر اساس توزیع بین دو فاز جدا میشوند. پس کروماتوگرافی روشی برای جداسازی مخلوط بدلیل اختلاف تحرک آنها میباشد.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 22 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
مکانیسم ایجاد گرما در جوشکاری گازی در نتیجه عمل احتراق گازهای قابل اشتعال است. صرفاً زمانی میتوان از عوارض سوء انفجار و حودث مربوطه به گازهای مورد استفاده در عملیات حرارتی، جوشکاری و برش فلزات رهائی جست که ویژگی و مشخصات آنها را بخوبی دانست و نکات ایمنی کار را رعایت نمود.
استیلن(C2H2) :
استیلن کوچکترین عضو خانواده آلکینها است. گاز استیلن نسبت به هوا مقداری سبکتر میباشد. این گاز بیرنگ بوده و بوی ویژه آنرا میتوان با وجود مقدار کم در محیط تشخیص داد. از آنجائیکه دمای شعله سوختن استیلن زیاد است. از این گاز برای بریدن قعطههای فلزی و جوشکاری استفاده میشود. این گاز براحتی با وجود یک دود غلیظ و یا در مقابل جرقه آتش قابل اشتعال میباشد. در هوا حجمی حدود 21 درصد از گاز استیلن شامل میشود که این میزان برای استعال آن کافی نیست. گاز استیلن بخوبی با هوا و اکسیژن مخلوط میشود و در این صورت در درجه حرارت بالا قابل اشتعال و انفجار میشود. قدرت اشتعالزائی مخلوط این گاز با اکسیژن خیلی بیشتر نسبت به مخلوط با هوا میباشد. این ویژگیهای استیلن در بروز حوادث انفجاری و آتشسوزیهای محیط کار نقش مهمی دارد.
برای تهیه استیلن آب را بر کربیدکلسیم تأثیر میدهند این روش هنوز در بعضی از کارگاههای جوشکاری قدیمی در محل کار انجام میشود.
گاز مایع:
برای اموری چون برش و گرمکردن فلزات از گازهای پروپان (C3H8) ، بوتان (C4H10) و یا مخلوطی از آنها استفاده میشود. این گازها از هوا سنگینتر بوده و لازم است که در زیرزمینها و سطوح پائینتر از سطح زمین تهویه مصنوعی قرار داده شود تا از تجمع آنها وخطر احتراق و کاهش حجم اکسیژن هوا پیشگیری شود. مخلوط بیش از نسبت 2 درصد این گازها با هوا احتمال آتشسوزی و احتراق را دارد. این گازها تقریباً بدون بو هستند و بدین لحاظ ممکن اسن مقدار زیاد آنها در محیط بدون توجه و علامتی باشند.
گاز طبیعی:
گاز طبیعی نیز میزان فراوان در مراکز صنعتی کاربرد دارد. این گاز مخلوطی است از متان(CH4) ازت، بوتان، دیاکسیدکربن، سولفید هیدروژن.
گاز طبیعی از طریق لولههای هدایتی انتقال داده میشود و تجمع آن در محیط میتواند منجر به انفجار و حریق گردد. گاز طبیعی خالص بدون بو بوده و لیکن موادی که غالباً به آن اضافه میشود برای کسانی که به این محیطها وارد میشوند وجود آنرا در محیط حس میکنند.
اکسیژن:
گاز اکسیژن مقداری از هوا سنگینتر میباشد. اکسیژن به تنهایی قابل اشتعال نمیباشد. اما وجود آن برای انجام عمل آتش ضروری است. میزان اکسیژن موجود در هوا حدوداً 21 درصد میباشد. از آنجا که خیلی از گازها با میزان غلظت بیشتر اکسیژن موجود در هوا قابل اشتعال میگردند. مجاز به استفاده از این گاز برای تهویه و بهبود هوای محیط نمیباشد. اکسیژن خالص میتواند باعث سوختگی روغنها و چربیها گردد و در محیطهای کاری که این مواد وجود دارد استفاده از گاز اکسیژن خالص مجاز نمیباشد و یا لازم است که فاصله کاربرد دور از همدیگر بوده و تهویه مناسبت درمحل نصب باشد.
کپسولهای گاز:
گازهای مختلف مورد استفاده جوشکاری و برش در کپسولهائ تحت فشار ذخیره میگردند. بدین طریق میتوان گازها را بطور مطمئن و اقتصادی حمل و نقل و در مراکز مورد نظر استفاده نمود.
کلیه کپسولهای اکسیژن گازهای تحت فشار و گازهای قابل اشتعال بایستی بر مبنای معیارها و مقررات مربوطه پر، نگهداری و مورد استفاده قرار گیرند. برروی درب پوش این کپسولها لازم است که نوع گاز، میزان تحت فشار گاز، و زمان کنترل آنها بطور واضح ذکر شدهباشد.
به جهت تشخیص نوع گاز موجود در کپسولها لازم است رنگ آنها متمایز از یکدیگر بوده و بر مبنای معیارهای زیر باشند:
کپسولهای حاوی اکسیژن به رنگ آبی
کپسولهای حاوی استیلن برنگ زرد
کپسولهای حاوی دیگر گازهای قابل اشتعال برنگ قرمز
کپسولهای حاوی هوای فشرده و گازهای غیرقابل اشتعال برنگ خاکستری
چگونگی قرارگرفتن و بستن رگراتورهای کپسولهای گازی نیز برحسب نوع گاز موجود در آنها اصولاً بایستی متفاوت از یکدیگر باشد. بطوریکه:
رگلاتورهای کپسولهای حاوی استیلن بصورت افقی و فشاری درمحل قرار میگیرد.( بعضی از انواع قدیمی آنها چپگرد میباشد.)
رگلاتورهای کپسولهای حاوی بقیه گازهای قابل اشتعال بصورت چرخش به چپ در محل بسته میشوند.
رگلاتورهای کپسولهای حاوی اکسیژن هوای فشرده و گازهای غیرقابل اشتعال بصورت چرخش به راست در محل بسته میشوند.
محتوای گاز کپسولها
میزان حجم فشار گازهای مختلف در کپسولهای اختصاصی برحسب اندازه کپسولها و میزان فشاری که تحت آن پرشدهاست، مشخص میشود، بر این اساس:
=Q میزان حجم فشارگاز موجود در کپسول برحسب لیتر (lit)
=P میزان ظرفیت کپسول برحسب لیتر(Lit )
=V میزان فشاری که برای پرکردن گاز درکپسول استفاده شدهاست برحسب بار (bar) میباشد
( هر بار مساوی 22/14) پوند بر اینچ مربع).
بطور مثال:
قطر داخلی کپسولهای اکسیژن برای کاربردهای جوشکاری حدود 204 میلیمتر ضخامت جداره آن 75/8 میلیمتر و ارتفاعش 180 میلیمتر میرسد که گنجایش داخلی این کپسولها در شرایط عادی حدود 50 لیتر خواهدبود ولیکن چنانچه با فشاری حدود 200 بار در دمای 20 درجه سانتیگراد پر شون میزان اکسیژن موجود در آنها 10000 لیتر( 10 مترمکعب) خواهد بود.
گاز موجود در کپسول اکسیژن =50 * 200-10000 لیتر – 10متر مکعب
ضخامت دیواره کپسولهای استیلن حدود 4 تا 5 میلیمتر و ارتفاع 1029 میلیمتر است. این کپسولها برای امور جوشکاری حدوداً 40 لیتری میباشند. قسمت داخلی کپسولهای استیلن متخلخل بوده تا بدین طریق امکان ذخیره و شارژکردن گاز بهتر و انجام کار ایمن باشد و علاوه بر آن لازم است حلالی(معمولاً استیلن CH3COCH3 ) به آن اضافه گردد. بطور معمول هر کپسول استیلن حدود 10 لیتر استن دارد و فشار گاز کپسولهای استیلن حدود 18 بار دردمای 15 درجه سانتیگراد است و در هر کپسول 40 لیتری حدود 7210 لیتر استیلن در دمای 15 درجه سانتیگراد دارد.
از هر کپسول استیلن مجاز به تخلیه و استفاده از گاز آن در کوتاه مدت 1000 متر در ساعت و حداکثرمجاز به استفاده تا 600 تا 700 لیتر در ساعت از آن میباشد. چنانچه نیاز به مقادیر فراوانتری از این گاز میباشد لازم است که از طریق سیستم پست مرکزی تأمین گردد.
نگهداری و جابجایی کپسولهای گاز
در نگهداری و جابجائی کپسولهای گاز لازم است به جهت حفظ ایمنی افراد و پیشگیری از بروز خطرات احتمالی با توجه به ویژگیهای آنها نکات زیر مراعات گردد:
درحمل کپسولهای گاز نبایستی آنها را به زمین انداخت و یا برروی زمین غلطانید ( خصوصاً در یخبندان)
اجسام نوکتیز میتواند در ایجاد آسیب به بدنه کپسولها و کاهش مقاومت آنها بنماید. بنابراین دقت شود که هیچگاه از آنها برای ابزار حمل و نقل و غلتک استفاده نشود.
جابجائی کپسولها بوسیله انتقالدهندههای مغناطیسی ممنوع است و در استفاده از ارابه و چرخها مناسب لازم است که بدرستی و محکم در محل قرار گرفته شدهباشند. بهترین وسیله حمل کپسولهای گاز وانتهای اختصاصی سرپوشیده است.
در جابجایئ کپسولها لازم است که دربپوش آنها گذاشته شدهباشد( به جهت پیشگیری از ایجاد آسیب به مانومتر)
کپسولها را نباید در محلهای باز و مکانهائی که گرم میباشد قرار داد. در این شرایط احتمال افزایش فشار داخل آنها وجود دارد.
کپسولهای حاوی استیلن و گازهای قابل اشتعال دیگر لازم است که در محلی مناسب نگهداری شوند.
محل نگهداری کپسولها نبایستی در مکانها و قسمتهای زیر باشد:
- مسیرهای تردد افراد و ماشینها
- راههای خروجی نجات و پلههای فرار
- پارکینگ خودروها و در مسیر پلهها
- در نزدیکی موادی که بفوریت قابل اشتعال میباشند.
- داخل فضای کاری و یا زیستی افراد
• حداکثر هر 3 سال یکبار و بصورت موردی کپسولها را از نظر فنی مورد بازرسی و کارشناسی قرار داده شود و از سالم و کارابودن آنها اطمینان حاصل شود.
• قراردادن کپسولها برروی زمین از قسمت پایه و بصورت کاملاً عمودی باشد.
شلنگها و مشعلهای گاز حداقل 40 سانتیمتر از پایه کپسول بالاتر قرارداده شود.
• کپسولهای مورد استفاده در محل کاری بایستی بطور مناسب با زنجیر به دیوار ثابت شود تا از افتادن اتفاقی آنها جلوگیری شود.
• لازم است چیدن کپسولها بطور مرتب بوده و در صورتیکه دارای انواع مختلف میباشد آنها را بطور مجزا از یکدیگر انبار نمود.
بهتر است محل نگهداری کپسولهای خالی و پر از یکدیگر مجزا باشد.
• انبارهای نگهداری کپسولهای گاز دارای تهویه مناسب باشد.
استعمال دخانیات و ایجاد آتش و قراردادن شعلههای آتش باز در این محلها اکیداً ممنوع است.
• حداکثر استفاده از روشنائی طبیعی در انبار کپسولهای جوشکاری و برش بشود و تأمین روشنائی آن با یک سیستم بودن خطر( بدون جرقه الکتریکی) صورت پذیرد.
• نبایستی در شعاع حداقل 3 متری کپسولهای حاوی استیلن و 1 متری دیگر سیلندرهای گازهای مورد استفاده در جوشکاری و برش. شعله آتش باز و یا موادیکه براحتی قابل اشتعال میباشند وجود داشته باشد.
• انبار نگهداری کپسولهای گاز طوری باشد که براحتی امکانبارگیری و تخلیه سریع و ایمن آنها میسر بوده و احتمال آسیب مکانیکی و جراحت در محل برای افراد باشد.
خطرات سلامتی و حوادث در جوشکاری برش عملیات حرارتی با گاز
علاوه بر خطرات سلامتی و حوادث کاری رایج در محیط کار جوشکاری برش و عملیات حرارتی با گاز خطرات ویژهای بر ارگانهای داخلی، چشم، و گوش نیز میتواند در پی داشته باشد. چنانچه نتوان بطور کامل این خطرات را از نظر تکنیکی مرتفع نمود. لازم است که از سیستمهای محافظتی استفاده نمود و کاربر مجهز به محافظتها و پوششهای ایمنی فردی مناسب باشد.
اثرات مخرب گازها و دودناشی از سوخت آنها
نیتروژن و گاز خفهکننده اکسید ازت از مهمترین گازهائی است که در امور جوشکاری برش و عملیات حرارتی با گاز برروی سیستم تنفسی تأثیر منفی میگذارند و استنشاق آنها میتواند حتی بمیزان کم منجر به بیماریهای تنفسی گردد.
این گازها از سطوح داغ، مواد مذاب، و محل جوشکاری متصاعد میشوند.
از آنجا که بروز علائم و نشانههای بیماری ناشی از استنشاق این گازها دیررس میباشد لازم است که از کاربران بطور دورهای( برحسب مورد و حداکث هر 2 سال یکبار) تست کار ریوی و معاینات طبی انجام پذیرد.
علائمی چون: سرفههای تحریککننده، تنگی نفس، سرگیجه، حال تهوع و درد سینه میتواند نشاندهنده ابتلا به چنین بیماریهای سیستم تنفسی ناشی از کار جوشکاری و برش در مسمومیت با گاز باشد. چنانچه این علائم در حین کاز برای کاربر اتفاق افتاد لازم است ضمن قطع کار و استراحت در محیطی با هوای تازه، او را به مرکز درمانی مجهز اعزام نمود. و اگر مسمومیت با گاز شدید بوده و منجر به قطع تنفسثی کاربر گردیده است انجام عملیات احیاء و دادن تنفس مصنوعی توسط افراد آموزش دیده و مجرب ضروری است.
بروز علائم و نشانههای اختلالات تنفسی در افرادی که کار جوشکاری و برش گازی را در محیطهای کاری تنگ و فضاهای بسته انجام میدهند، ظهور بیشتری دارد. مگر اینکه تهویه مناسب درمحل نصب شدهباشد و گازهای مخرب را بخوبی از محل کاری آنها خارج نمود.
بیماری سلیکوزیس یک اختلال شدید در جریان هوای ریهها و تبادل اکسیژن بین کیسههای هوائی با مویرگهای خونی است. این بیماری در کسانی که در معادن و محیطهای پرگردو غبار کار میکنند بیشتر دیده میشود. تحقیقات نشان میدهد که همچنین در کسانی که عملیات جوشکاری و برش انجام میدهند و استعمال دخانیات دارند احتمال بروز سایکوزیس و دیگر اختلالان تنفسی به مراتب بیشتر میباشد.
تهویه مطبوع
درمحیطهای کاری که عملیات جوشکاری گرمائی و برش فلزات انجام میشود لازم است به جهت پیشگیری از بروز اختلالات ریوی برحسب شرایط و محیط کاری اقدامات تکنیکی مناسب در جهت خارجکردن آلودهکنندههای هوا و مطلوب نگهداشتن هوای محیط کار بعمل آید این اقدامات میتواند شامل موارد زیر باشد:
• بازنگهداشتن دربهای محل کار و انجام تهویه طبیعی
• قراردادن فنهای مکنده مناسب در نزدیکی محل کار
• نصب سیستمهای تهویه در محل کاری( این سیستمها هوای محیط را گرفته گردو غبار آنرا تصفیه و با تنظیم درجه حرارت و رطوبت مناسب آنرا به محل کار باز میگرداند)
• ادغامی از موارد فوق
درزمانی که جوشکار یا برشکار با مقدار سطح مواد داغ و مذاب فراوانی سروکار دارد علاوه بر اقدامات تکنیکی و استفاده از وسایل و تجهیزات محافظت فردی کاهش زمان کاری و تغییر محل کاری یکی از اقدامات احتیاطی است.
همیشه زمانیکه اقدامات تکنیکی در جهت تهویه خوب و مطلوب نگهداشتن محیط کار کفایت ننماید لازم است که کلیه افراد درگیر خطر مبتلا به بیماریهای ریوی( در کارهای جوشکاری، گرمائی و برش) از ماسک محافظتی مناسب و یا کپسول حاوی. حاوی فشرده استفاده نمایند. توجه به این مهم در فضاهائی که تنگ میباشد( کمتر از 10 مترمربع) و داخل چاهها و معادن از اهمیت ویژهای برخوردار است.
ماسکهای محافظتی دارای انواع مختلف بوده بعضی صرفاً مقداری از ورود گرد و غبار را میگیرند و بعضی عمل فیلترهنمودن و تصفیه هوا را انجام میدهند. کاربرد آنها بستگی به میزان حجم آلودگی و نوع گاز مخرب موجود در محل دارد. این ماسکها برحسب ویژگی آنها دارای رنگهای متمایز از یکدیگر هستند بطور مثال ماسکی که در محیط با آلودگی گاز نیتروز و اکسید روی استفاده میشود برنگ آبی و سفید همراه بافیلتر است.
علاوه بر اینکه ماسکها بایستی قادر باشند میزانی از آلودگی را وارد سیستم تنفسی ننمایند لازم است که از جنس مرغوب و مناسب باشند تا ایجاد ناراحتی و حساسیتی در کاربر آن نیز ننمایند.
تولیدکنندگان ماسکهای تنفسی باید ضمن ارائه توضیحات لازم از میزان کارائی و زمان تعوییض فیلترها چگونگی کاربرد و نگهداری و محافظت از آنها را برای مصرفکننده نیز مشخص کرده باشند.
یکی از حوادث رایج و اختصاصی در جوشکاری و برش پرتاب اجسام خارجی و براده به اندامهاست که در این میان ورود آنها به چشم کاربران در زمانی که از عینک و یا ماسک محافظتی مناسب استفاده نمیکنند به فراوانی دیده شدهاست.
اشعه و محافظت از چشمها
درکار جوشکاری عملیات حرارتی و برش با گاز اشعههای ماورای بنفش و مادون قرمز تولید میشود. میزان نور محل جوشکاری منجر به اختلال در دید شده، اشعه ماورای بنفش بدنبال سوختگی در چشم، باعث درد چشمها میشود و اشعه مادون قرمز میتواند منجر به حالتی مرسوم به« برقزدگی» چشم گردد که اگر چه میزان و شدت آسیب این اشعهها در جوشکاری با گاز کمتر از جوشکاری در قوس الکتریکی است ولیکن در مدت زمان طولانی و یا بدون استفاده از عینک و ماسک محافظ میتواند منجر به ناراحتی و آسیب چشمها گردد.
برای پیشگیری از آسیبهای ناشی از اشعههای حین جوشکاری و برش با گاز و پیشگیری از ورود براده و اجسام خارجی به چشمها لازم است که فرد عینک مخصوص( با محافظتهای طرفین) بگذارد و یا از ماسک محافظتی استفاده نماید. این عینکها برحسب میزان محافظتی آنها دارای شمارههای 1 تا 7 هستند افرادیکه مستقیماً کار جوش و برش را انجام میدهند لازم شماره 4 تا 7 و دیگر افراد که بطور مستقیم در ارتباط هستند شمارهها 1 تا 4 را بر چشم خود بگذارند.
عینک محافظ چشمی برای امور جوشکاری و برش با گاز
تولیدکنندگان عینکهای محافظتی چشمها برای امور جوشکاری و برش با گاز لازم است که ضمن ارائه توضیحاتی درخصوص مشخصات و چگونگی کاربرد آنها همچنین برروی دسته عینکها علامت شرکت شماره محافظتی و اندازه آنها را نیز حک کردهباشند.
علاوه بر رعایت نکات ایمنی در حین کار و اقدامات تکنیکی و محافظتی لازم در جهت پیشگیری از بروز بیماریها و حوادث چشمی لازم است که کلیه افرادی که با امور جوشکاری، گرمائی و برش گازی سروکار دارند بصورت موردی و حداکثر هر 3 سال یکبار چشمهای آنها مورد معاینه پزشک قرار گیرد.
سروصدا و محافظت از گوشها
سروصدا عبارت است از امواج صوتی که میتواند در انسان ایجاد ناراحتی جسمی و روحی و کاهش تمرکز و یا اختلال در شنوایی بنماید. اثرات آن خستگی به شدت آن و مدت زمانی است که فرد در آن محیط در تماس میباشد.
اختلال در شنوائی بیش از 15 درصد بیماریهای شغلی را شامل میشود که این اختلال عمدتاً بدنبال کار در محیطهای پرسروصدا و عدم بکارگیری وسایل محافظت فردی مناسب و یا کمی آشنایی و سطح آموزشی افراد درگیر با عامل سروصدا در محیط کار عواقب و چگونگی کنترل آن میباشد .
اثرات تخریبی سروصدا در اکثر موارد تدریجی میباشد و چه بسا که فرد درگیر خود متوجه اختلال ایجاد شده نشود. بنابراین لازم است که میزان صدای محیطکاری و ابزار تولیدکننده سروصدا مورد ارزیابی قرارگیرد. و اقدامات پیشگیری کننده از بروز عوارض حاد و مزمن آن بعمل آید.
اگر چه با سیستمهای جدید میزان تولید سروصدا در کارگاههای آهنگری کاهش چشمگیر یافته است ولی هنوز هستند کارگاههائی که میزان سروصدا بیش اط 90 دسیبل دارند در این موارد اولین اقدام تغییر و اصلاح شگردهای تکنیکی و چگونگی چرخش کار است( تفکیک محیط کار پرسروصدا با محل کاری افرادی که الزاماً نبایستی در آن محیط باشند) چنانچه هنوز میزان سروصدای محیط کاری آزاردهنده و بالا است و نمیتوان میزان سروصدای محیط کاری را به زیر 85 دسیبل رساند لازم است که ضمن استفاده از محافظتهای گوشی ساعت کار افراد درگیر خطر را نیز کاهش داد.
وسایل محافظتی از گوش در محیطهای پرسروصدا دارای انواع: داخل مجاری گوشی و کپسولی میباشند.
علاوه بر رعایت نکات ایمنی حین کار و اقدامات تکنیکی و محافظتی لازم در جهت پیشگیری از بروز کمشنوائی و اختلالات گوش لازم است که کلیه افرادی که با امور جوشکاری گرمائی فلزات و برش گازی سروکار دارند بصورت موردی و حداکثر هر 3 سال یکبار گوشهای آنها توسط پزشک متخصص گوش مورد معاینه قرار گیرد.
هدف از انجام معاینه گوش تشخیص زودهنگام اختلالات شنوائی و پیشگیری از پیشرفت اینگونه اختلالات در محیطهای پرسروصدا است.
دیگر تجهیزات محافظتی
از آنجا که افتادن و پرشدگی اجسام و ایجاد ضربه به سر درکارگاههای جوشکاری گرمائی فلزات و برش از خطرات رایج میباشد استفاده از کلاههای ایمنی برای کلیه افرادی که در این محیطها اشتغال دارند امری است ضروری رعایت این مهم برای آنهائی که در امور ساختمانی و مونتاژ اشتغال دارند دارای اهمیت بیشتری است.
دستها آسیبترین ارگانها در کاربرد از آنهاست. آمار حوادث ناشی از کار در کارخانههای فولادسازی نشان دادهاست که دستها نسبت به دیگر اندامها بیشتر در معرض آسیبپذیری و خطر میباشند( 38 درصد) درجهت کاهش این میزان در کلیه کسانی که در امور جوشکاری گرمائی فلزات و برش اشتغال دارند. لازم است که ضمن رعایت نکات مهندسی عوامل انسانی( ارگونومی کار) دستکشهای محافظتی چرمی مناسب برای پیشگیری از بروز جراحت و سوختگی بدست نمایند.
لباس کار افرادی که در امور جوشکاری گرمائی فلزات و برش اشتغال دارند بایستی ضمن راحتی بفوریت قابل اشتعال نیوده و آغشته به روغن و چربیها نباشد. داشتن پیشبند با جنس چرمی مناسب و بلند برای این منظور ضروری است. توحه به این مهم در پیشگیری از بروز آتشسوزیهای حین کار در فضاهای کاری تنگ از اهمیت ویژهای برخوردار است.
آموزشهای خود مراقبتی در محافظت از پا بایستی بصورت مدون و دورهای بود و کارفرمایان از اینکه کلیه نیروهای کاری آشنایی کامل به نکات محافظتی مربوطه دارند اطمینان حاصل نمایند.
عناوین آموزشی در محافظت از پاها عبارتند از: اهمیت مراقبت و محافظت از پاها، میزان بروز حوادث و بیماریهای ناشی از کار بر روی پاها، عوامل خطر احتمالی در محلهای کاری، چگونگی مقابله با خطرات احتمالی انتخاب نوع کفش مناسب کار، و نکات ویژه برای بیماران مبتلا به دیابت اختلالات خونی و عصبی در مراقبت از پاها.
در امور جوشکاری گرمائی فلزات و برش، کم و بیش خطراتی چون: ورود اجسام نوکتیز، افتادن بار و وزنه برروی پاها و گیرکردن در فضاهاه بین دستگاهها و تجهیزات وجود دارد. بنابراین پوشش کفشهای ایمنی برای این افراد امری است ضروری. کفش ایمنی توصیه شده برای این منظور. با علامت اختصاصی P بوده دارای محافظ فلزی برای انگشتان پاست و تا میزان 100 ژول فشار و ضربه مقاوم میباشد.
همه ساله جراحت و آسیبهای وارده بر پاها 15 تا 18 درصد حوادث کاری را شامل میشود بنابراین توجه به کاهش تعداد آنها بایستی درسرلوحه کار مدیران با اجرای دستورالعملها و تکنیکهای کارگاهی قرار گیرد. یکی از وظایف مدیران و کارفرمایان در اختیار قراردادن کفشهای محافظتی و مناسب برای مشاغل مختلف براساس قوانین کاری است.
در محیطهای کاری قبل از هر چیز لازم است که شرایط ایجاد خطر برای پاها بررسی و تشخیص داده شود. سپس خطر را از محل برطرف نموده و چنانچه هنوز این احتمال وجود دارد دستور استفاده از کفشهای مناسب اجرا میگردد و آنوقت افراد درگیر به جهت اطمینان از رسیدن حفظ سلامت پاها در محیط کار مورد ارزیابی مجدد قرار میگیرند.
در بررسی خطر احتمالی برای پاها اطلاعاتی از جمله نوع خطر، چگونگی و میزان خطر، مدت زمانیکه خطر در محل وجود دارد و چه کسانی درگیر احتمالی هستند جمعآوری میشود.
خطرات احتمالی برای پاها در محیطهای کاری عبارتند از انواعی چون: ورود اجسام نوکتیز و خارجی، افتادن وزنه و باری برروی آنها، گیرکردن در فضاهای بین دستگاهها و تجهیزات تغییر شکل در پاها به لحاظ استفاده نمودن از کفشهای نامناسب از نظر اندازه و جنس. عفونت در پاها بدنبال رعایت ننمودن نکات بهداشتی و شستشونکردن پاها بصورت روزانه و درد در عضلات و مفصل پاها بدنبال قرارگرفتن آنها در آب و رطوبت بمدت طولانی.
شاغلین مبتلا به بیماریهای دیابت و اختلالات خونی و حسی عصبی بیش از دیگر افراد در محیطهای کاری مستعد به جراحت و اختلالات ایجاد شده در پاها هستند. و ارائه آموزشهای خود مراقبتی در این افراد از اهیمت بیشتری برخوردار است.
در تصویر زیر فرد شاغل در قسمت نظارت بر دستگاه برشکاری مجهز به وسایل و تجهیزات فردی کامل( گوشی محافظتی ، عینک محافظتی، لباس کار و پیشبند چرمی دستکش چرمی و کفش ایمنی) نشان داده شدهاست:
محافظت درمقابل آتشسوزی و انفجار
از آنجا که امور جوشکاری گرمائی فلزات و برش گازی با گازهای قابل اشتعال و آتش سروکار دارد. احتمال آتشسوزی و احتراق و حتی انفجار در محل کاری وجود دارد بدین جهت توجه به دستورالعملهای کاری و رعایت نکات پیشگیری کننده در بروز این حوادث از اهیمت ویژهای برخوردار است.
جوشکاری با گاز در محیطهای تنگ و بسته
منظور از محیطهای کاری تنگ و بسته شرایط کاری است که بمیزان کافی جریان همای طبیعی وجود ندارد و یا حجم هوای محیط کار کمتر از 100 مترمکعب میباشد و یا ابعاد طول، عرض، ارتفاع، و قطر محل کاری کمتر از 2 متر است. این محیط کاری میتواند در داخل زیر زمینها، کانالها،منبعها و لولهها، کشتیها و یا در معادن باشد.
در این شرایط ممکن است خطرات زیر در انجام جوشکاری وجود داشته باشد:
• افزایش میزان اکسیژن هوا درمحیط کار
• افزایش میزان گازهای آتشزا از جمله گاز استیلن در محیط کار
• افزایش گانها و دودهای مضر برای سلامتی از جمله گاز نیتروژن و گازهای متصاعدشده دیگر از فلزات ضمن انجام عملیات حرارتی
• کاهش میزان اکسیژن هوا برای انجام تنفس در محیط کار
زمانیکه جوشکار برای خنککردن. پاکنمودن آلودهگیهای لباس خود و با تهویه بهتر از گاز اکسیژن استفاده میکند. ایجاد سوختگی و انفجار بوفور دیده شدهاست.
میزان حجم اکسیژن هوا حدود 21 درصد است و این گاز مقداری از هوا سنگینتر بوده و زمانی که این میزان بدلایل مختلف افزایش یابد احتمال آتشسوزی و یا احتراق( خصوصاً در سطوح پائینی ) افزایش مییابد.
چنانچه کاز استیلن و یا گازهای قابل اشتعال دیگر مورد استفاده در جوشکاری به دلایلی از جمله پارگی و نقص شلنگها و ارتباطات مورد استفاده( از منبع تا مشعل) به هوای محیط کار نشت نماید. زمینه ایجاد حریق و انفجار ایجاد میشود این شرایط خطر در محلهای کاری تنگ و بسته به کرات دیده شدهاست.
بهترین شرایط برای پیشگیری از ایجاد حریق و انفجار در جوشکاری گرمائی فلزا و برش گازی نصب و بهرهگیری از سیستم تهویه مناسب( خارجسازی هوای محیط کار و ورود هوای تازه بمحل) است. سیستمهای تهویه نصب شده در این محلها بایستی از نظر قدرت کارآئی متناسب بوده و در عین حال ایجاد جرقه در محل را ننمایند زیرا که در شرایطی که اکسیژن زیاد و گازهای قابل اشتعال در محل وجود ندارد فقط کافی است که جرقهای برای ایجاد آتشسوزی و انفجار ایجاد شود.
یکی از نکات آموزشی دورهای که برای افرادی که با گازهای قابل اشتعال سروکار دارند چگونگی پیشگیری از ایجاد حریق و انفجار است بررسی علت بروز اینگونه حوادث نشان دادهاست که تماماً تجربه شدهاند و فقط کافی است که از تجارب مستندشده استفاده علمی و کاربردی بعمل آید.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 44 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید