دانشجویان قشری هستند که سکانداران آیندهی هدایت کشور محسوب میشوند و اگر این قشر عظیم خود دارای زمینه و بستر مناسب برای رشد و تعالی نباشند چه بسا پس از اینکه وارد جامعه و نیروی کار کشور که شدند با توجه به پیشینهی نامناسب خود بسیاری دیگر از اقشار و گروههای مختلف جامعه را نیز تحت تأثیر خود قرار داده و از این طریق لطمات جبران ناپذیری به پیکرهی اجتماع بزنند. برای مثال دانشجویی که اکنون خود سیگار مصرف میکند و در آینده نیز قرار باشد معلم شود و به تربیت و تعلیم فرزندان ما بپردازد، چگونه میتواند مانع از این شود که الگوی دانشآموزان خود واقع نشود و از این طریق آنها را تحت تأثیر خود قرار ندهد. از اینگونه مثالها زیاد میتوان بیان نمود اما آنچه که مهم است این است که مسئولان آموزشی و فرهنگی کشور و بخصوص دانشگاهها اقدام به آموزش و فرهنگ سازی در این زمینه در سطح کشور و دانشگاهها نمایند.
آنچه که تقریبا همگانی است و در بین جوانان بیشترجامعهها دیده میشود مصرف سیگار به منظور برطرف کردن اضطراب وافسردگی نهفته است. در صورتی که جوانان به علت نا آگاهی به جای استفاده ازمکانیسمهای دفاعی موجود در از بین بردن ناراحتیهایشان به دنبال یک راهحل فوری و معجزهآسا میکردند که اضطراب یا افسردگی خود را برطرف کنند که معمولا در این گونه موارد به وسیله دوستان همسن و سالشان سیگار به آنها معرفی میگردد به عقیدهی یکی از متخصصان عادت به مصرف سیگار مانند سایر عادتها، عادت نمیشود مگر با انجام و تامین نیازهای فرد البته باید ذکر کرد که فقط یک شخصیت فکری مضطرب و یا افسرده نیست که به مصرف سیگارروی میآورد بلکه گروههای دیگر جوانان نیز ممکن است دچار این دام شوند. جوانان به علت اینکه مانند بزرگسالان آمادگی پذیرش و مقابله با مشکلات زندگی را ندارند و برخی از مشکلات عادی برای آنان به صورت شدید و جدّی جلوه و تظاهر میکند بنابراین دربرابرمشکلات وخطرات احتمالی آسیب پذیرند به ویژه دوران بلوغ که جوانان دچار مشکلات و بحرانهایی میگردند.
فصل اول: کلیات
1-1 . مقدمه:
در هر جامعهای نیروی فعال و جوان بعنوان یکی از ذخایر و سرمایههای آن جامعه محسوب و مطرح میباشد و در عمل نیز چرخهی فعالیتهای مختلف پیکره اجتماع بطور مستقیم و غیرمستقیم متکی به نیروهای فوق است که متاسفانه قشر وسیعی از جوانان و نوجوانان ما اکنون گرفتار سیگار شدهاند که آنان را در کام خویش فرو میبرد و توان حرکت و فکر را از آنان میگیرد و هستی را از آنها ساقط میکند .
۱ - بالاترین رقم سنی معتادان در ایران را افراد ۲۷ - ۲۱ساله تشکیل میدهند.
۲ - افرادی که به انواع سیگار اعتیاد پیدا کردهاند، اغلب اولین تجربهشان را به صورت تفریحی و در دوران نوجوانی با کشیدن سیگار شروع کردهاند.
۳ - تشخیص رفتارهای آشکار دوره نوجوانی از رفتارهای ناشی از مصرف سیگار دشوار است.
۴ - نوجوانانی که از بودن در خانوادهیشان احساس رضایت داشتهاند و روابط صمیمی بین اعضای خانواده وجود داشتهاست، کمتر به دنبال سیگار، الکل و انواع مخدرها بودهاند.
یکی از مشکلات عمدهای که نسل جوان جامعه با آن رو به روست، خطر گرایش به مصرف سیگار است. از آن جا که مصرف این گونه مواد (انواع سیگارها، قرصها، مخدرها و...) در بین جوانان و نوجوانان رو به افزایش است، وظیفه والدین، مربیان و سایر نهادهای اجتماعی و آموزشی برای آگاه ساختن قشر جوان از عواقب مصرف سیگار به مراتب سنگینتر از قبل میشود. با توجه به این موضوع، والدین و مربیان باید سعی کنند با استفاده از روشها و آموزشهای لازم، بچهها را از همان دوران کودکی و پیش نوجوانی با آثار زیان بار مصرف سیگار و اثرات و پیامدهای ناشی از آن بر جسم و روان شان مطلع سازند.
به رغم نکوهش و مذمت در مضرات سیگار و هشدار محققان، پزشکان و کارشناسان بهداشتی و فعالیت رسانهها در مورد این بلای خانمانسوز و قاتل خاموش، باز هم به وفور مشاهده میکنیم که افراد بسیاری در جامعه همچنان به کشیدن سیگار و دود کردن وجود خود مشغول هستند و هیچ توجهی به این هشدارها و علایم خطر ندارند و افراد دیگر را به این ورطه و منجلاب میکشند.
آیا میدانند که چرا سیگار میکشند و چه چیزی از کشیدن سیگار نصیب آنها میشود یا چه خسارات جبرانناپذیری به روح و جسم و اگر صاحب خانواده هستند به خانواده بیگناه آنها وارد میشود و جدای از این چه ضربهای به افراد جامعه به خصوص نوجوانان، جوانان و قشر دانشجو که در حالت هشدار قرار دارد وارد میشود؟!
باید بدانیم که اگر راهکارهای پیشگیرانه و موثر در شیوع مصرف سیگار و سیگار در میان نوجوانان و جوانان در نظر گرفته نشود، همواره باید نگران عواقب به مراتب بدتری از این بلای خانمانسوز در میان نسل فردای جامعه باشیم!
افرادی که نگرشها و باورهای مثبت و یا خنثی به سیگار دارند، احتمال مصرف و اعتیادشان بیش از کسانی است که نگرشهای منفی دارند. این نگرشهای مثبت معمولاً عبارتند از: کسب بزرگی و تشخص، رفع دردهای جسمی و خستگی، کسب آرامش روانی، توانایی مصرف مواد بدون ابتلا به اعتیاد.
از آنجا که محیط آموزشی بعد از خانواده، مهمترین نهاد آموزشی و تربیتی است، میتواند از راههای زیر زمینه ساز مصرف سیگار در نوجوانان باشد:
بی توجهی به مصرف سیگار و فقدان محدودیت یا مقررات جدی منع مصرف در محیط آموزشی، استرسهای شدید تحصیلی و محیطی، فقدان حمایت اساتید و مسئولان از نیازهای عاطفی و روانی به خصوص به هنگام بروز مشکلات و طرد شدن از طرف آنان. تحقیقات نشان میدهند، افرادی که به انواع سیگار اعتیاد پیدا کرده اند، اغلب اولین تجربهشان را به صورت تفریحی و با کشیدن سیگار و در دوران نوجوانی کسب کرده بودند و به تدریج اعتیاد آنان، از حالت تفریح خارج شده و با تکرار و زیاد شدن میزان مصرف، معتاد شدهاند. گروهی دیگر از جوانان و نوجوانانی که شروع به مصرف سیگار میکنند، اظهار میدارند که برای فرار از مشکلات و مسائل زندگی روزمره و داشتن احساسی بهتر از احساس فعلی شان دست به این کار زدهاند.