دانلود پایان نامه | مقاله هویت در روانشناسی

فرمت فایل : WORD ( قابل ویرایش)

تعداد صفحات: 19-21

در صورت داشتن سوال و یا درخواست پروژه و یا تحقیق با هر فرمت دلخواهتان لطفا،حتما با شماره های ما تماس بگیرید.

تلفن پاسخگویی به سفارشات شما عزیزان :09389070898

ایمیل پشتیبان:[e-mail]

هویت در روانشناسی

مقدم بر شروع بحث، ارایة تعریف هویت است که در رشته ها و نحله های مختلف، به درجات مختلفی دارای اهمیت است:

هویت در روان شناسی؛ به معنی یکی شدن خود و در مردم شناسی؛ یکی شدن در هویت قومی است. اما از نظر جامعه شناسی به عنوان یکی شدن با خود و دیگران، محسوب می شود که توضیح دهندة هویت فردی و اجتماعی است.

هویت مجموعه ای از معانی است که چگونه بودن را در خصوص نقش های اجتماعی به فرد القا می کند و یا وضعیتی است که به فرد می گوید او کیست و مجموعه ای از معانی را برای فرد تولید می کند که مرجع کیستی و چیستی او را تشکیل می دهد.

با یک نگاه کلی می توان گفت که هویت مربوط به فهم افراد در بارة این است که چه کسی هستند و چه چیزی برای آن ها مهم است. این فهم هویتی منتزع، از منابع معنا ساز مهمی، مثل: دین، ملیت، نژاد، جنسیت، طبقه اجتماعی و تمامیت گروهی و قومی است. هویت فردی، مربوط به احساس فرد نسبت به خود و تمایزاتی است با مؤلفه های مثل اسم، ملیت، قومیت و یا تمایلات شخصی، فکری،  ارزشی و یا ایدئولوژیک، او را از دیگری متمایز می کند.

هویت اجتماعی، به احساس مشترک یک جمع مثل اقلیت های قومی و دینی، گروه های کوچک و بزرگ اجتماعی و ... باز می گردد.

وجود منابع مشترک، همة افراد دارای هویت مشترک را به هم وصل می کند. با این تعریف، هویت یک مفهوم ارتباطی پیدا می کند. به این معنا که ما به وسیلة تشابه ها و تفاوت هایی که با دیگران داریم، شناخته می شویم. در واقع هویت به ریشه های زندگی، روش ها و منش هایی که با آن زندگی می کنیم،گره خورده است. اموری مثل اندیشه های باطنی و درونی فرد، آداب و رسوم اجتماعی، مذهب، نوع لباس پوشیدن، غذا خوردن، خلق و خوهای مربوط به روابط اجتماعی؛ نمونه هایی است که هویت یک جامعه را از جامعه دیگر و یاحتی هویت فرد را از فرد دیگر متمایز می کند.

مقولة هویت با فهم آدمیان از خودشان، از عالم زندگی، درک تاریخی منش های فردی و جمعی و باور های فردی و جمعی و در نهایت می شود گفت چگونه بودن و چگونه زیستن ارتباط دارد.

فردی که گرفتار دوگانگی یا چند گانگی هویت نیست، بلکه از یک هویت روشن برخوردار است؛ می تواند آرامشی خاص داشته باشد. البته تاریخ حرکت می کند و تغییرات غیر منتظره ای را با خود به همراه دارد ولی فرد با هویت مشابهی زندگی خویش را ادامه می دهد.

هویت های آینده به گذشته مراجعه خواهند کرد، ولی گذشته را به طور کامل تکرار نمی کنند، بلکه نوعی فرایندهای تعاملی آینده و گذشته، شکل خواهد گرفت.

مقولة هویت بنا به ظرافت و حساسیتی که دارد، در همه ی دنیا به دلیل اهمیت ویژه اش، مورد بحث و توجه بوده است.

اما این موضوع در کشور ما وضعی متفاوت با کشور های دیگر دارد. با شروع تحولات جدید و ظهور ابعاد تازه سیاسی، فرهنگی و اقتصادی در افغانستان، موضوع هویت نیز از سایة نگاه های سیاست زده، دور نمانده است.

پاسخ به این سوال که چرا ما در این وضعیت قرار گرفتیم، چه وضعیتی پیش روی مان است و سرنوشت ما چرا این مسیر را طی کرده، چرا ما این شدیم، بر می گردد به یافتن و روشن شدن عواملی که به همراه ما باعث پیدایش وضعیت کنونی شده اند. می توان با اندکی دقت و تأمل به این نتیجه رسید که متأسفانه پاسخ روشن و قانع کننده را نه تنها نمی توان از آحاد مردم شنید بلکه، برای فعالان مهم و پایه یک کشور هم، بسیاری از این جریانات تاریخی، علتی روشن و مشخص ندارند. به نظر می رسد همواره عواملی نا خود آگاه در تاریخ ما و سرنوشت ما و جامعه ما فعال می شود و ایفای نقش می کند.