19 ص
درمان دردهای ناشی از آسیبهای نخاعی[1]
درد ناشی از آسیبهای نخاعی (SCI)[2] یکی از مشکلاتی است که هیچ درمان مشخصی و واحدی در طولانی مدت روی آن کارساز نمی باشد. این درد بطور گسترده ای به انواع دردهای حسی (عضلانی اسکلتی و احشایی) و لرزوپاتیک (بالای سطح، هم سطح و زیرسطح) تقسیم یم شود. مکانیزم های مختلفی برای هر یک از این انواع مطرح می باشد. احتمال اینکه بتوان با بررسی های موشکافانه این مکانیزم ها به راه حل های درمانی بهتری دست یافت وجود دارد. درمان های متعدد دارویی و غیردارویی در این رابطه اعمال شده اند لیکن فقط تعداد اندکی از آنها در بررسی های کنترلة اتفاقی قرار داشته اند. در این مقاله به بررسی درمان درد ناشی از اکلپ های نخاع می پردازیم.
درمان های دارویی
مطالعات کنترلة تلفاتی (RCT)[3] امروزه به عنوان استاندارد طلایی مطالعات بالینی و روش های کنترل درد شناخته می شوند. از 8 مطالعة کنترله اتفاقی لوسوکور در رابطه با درمان درد پس از آسیب های نخاعی، چهار مورد منفی بوده اند. تعداد کم نمونه های هر مطالعه (7 تا 21) احتمال بروز اشتباه نوع II (آزمایش به اندازه ای نیست که یک تاثیر مثبت واقعی را کشف کند) در آنها را قوت می بخشد. بهمین دلیل در حال حاضر بهترین منابع موجود گزارشهای مروری و مطالعات غیرکنترله می باشند.
ضدافسردگی هامطالعات بیشماری تاثیر مثبت داروهای ضدافسردگی را در شرایط درد مزمن لوزوپاتیک محیطی نشان داده اند. در تنها مطالعة کنترله اثر دارویی ضدافسردگی بر درد ناشی از آسیب های نخاعی Daridoff و همکارانش کشف کردند ترازودون، یک مهارکنندة برداشت دوبارة ئروتونین در غشاء پیش سیناپسی، هیچ ترجیحی بر دارونما در درمان لرزش قشر و احساس سوزن سوزن شدن نداشته است. عوارض ترازومون عبارت بوده اند از گیجی، دهان خشک، سرگیجه، افزایش اسپاتیسیتی، و احتباس ادرار. Heilporn در مطالعه ای غیر کنترله به این یاخته دست پیدا کرد که 8 نفر از 11 نفر مبتلا به درد ناشی از آسیب های نخاعی که دردهای بیشتر داشتند به خوبی به درمان روزانة ملیتراسن[4] (150 میلی گرم خوراکی) و فلوپنتیکسول[5] (3 میلی گرم خوراکی) پاسخ دادند. و همکارانش نیز نشان دادند که 25 نفر از 33 نفر بیمار مبتلا به درد آسیب های نخاعی که انواع مختلفی از درد را تجربه می کرده اند به تسکین رضایت دهنده ای با رژیم دارویی آمی تریپتلین و کلونازپام بهمراه یکی از روش های استفاده از داروهای ضد التهابی غیر استروئیدی هیدروکسی تریپتوفان بهمراه TENS و یا تحریک نخاع دست یافته اند. دو گزارش موردی نیر تاثیر مخلوط داروهای ضدافسردگی و ضد تشنج را روی دردهای نوروپاتیک ناشی از آسیب های نخاعی نشان داده اند.
12 ص
درد عضو مجازی[1]
در 80 درصد بیماران دچار قطع عضو، درد در محل عضو قطع شده احساس خواهد شد. این درد پس از قطع عضوی که بطور مزمن دردناک بوده است بیشتر دیده شده و معمولاً مشابه همان دردی است که قبل از قطع عضو وجود داشته است. این درد تدرتاً در کودکان دیده می شود. همچنین تا به حال تجربه چنین دردی در افرادی که بطور مادرزاد دچار فقدان و با نقص عضو هستند دیده نشده است. با وجودی که Jensen و همکارانش کاهش در شیوع درد عضو مجازی در طی 2 سال را نشان داده اند (از 72% به 59%) سایر نویسندگان به چنین یافته ای دست نیافته اند.
درد عضو مجازی می تواند تا 80 درصد افراد دچار قطع اندام را مبتلا نماید. فاکتورهای محیطی و مرکزی مختلفی در تعیین شدن آن موثرند.
پاتوفیزیولوژی
هر دو نوع فاکتورهای محیطی و مرکزی در درد عضو مجازی نقش تعیین کننده دارند. فاکتورهای روان شناختی به نظر باعث بوجود آمدن این مشکل نمی شوند اما در شدت و نیز سیر آن موثرند.
فاکتورهای محیطی. احساس مجازی کرامپی و یا فشارنده در والقع در اثر تنش عضلانی در باقیماندة اندام بوجود می آید. تغییرات تنش عضلانی در باقیماندة اندام نسبت به حس کرامپی و یا فشارندة درد مجازی در حدود چند ثانیه ای تقدم دارند. روش ها و درمان هایی که تنش عضلانی مربوطه را از بین می برند باعث کاهش درد کرامپی مجازی می شوند. بسیاری از افراد دچار قطع عضو اظهار می کنند که درد مجازی کرامپی ای را که احساس می کنند با فعالیتها و ورزش هایی که باعث کاهش انقباض عضلانی می شود تخفیف و با حرکات و ورزش هایی که بطور کلی تنش عضله را افزایش می دهند تشدید می یابد. تمرین های متناسبی که تنش عضله در باقیمانده اندام را تغییر می دهند روی شدت درد مجازی تاثیر می گذارند.
کاهش جریان خون سطحی در یک اندام در بسیاری از شرایط دردناک مشاهده می شود. مطالعات نشان می دهند که در اندام های قطع شده
انتهاهای عصبی در انتهای عضو قطع شده به تحریک حساس باقی می مانند.خنک کردن این انتهاهای عصبی باعث افزایش سرعت فعالیت آنها می شود
دانلود مقاله با موضوع مقایسه اثر ضد دردی عصاره آبی کلپوره و مورفین در موش صحرایی که شامل 8 صفحه و با فرمت فایل Word میباشد بشرح زیر است:
چکیدهزمینه و هدف: کلپوره (Teucrium Polium)از گیاهان دارویی است که از آن به عنوان ضدّ درد احشایی استفاده میشود. مطالعه حاضر با هدف مقایسه اثر عصاره آبی کلپوره و مورفین بر زمان واکنش دم به محرک دردزا در موش صحرایی انجام شد.روش تحقیق: در این مطالعه تجربی، 36 سرموش صحرایی ماده از نژاد Wistar-Albinoدر محدوده سنّی 5-7 ماه و وزن تقریبی 200-250 گرم مورد تحقیق قرار گرفتند. موشها به طور تصادفی به سه گروه مساوی تقسیم شدند؛ گروه اول ( آزمون 1) به مدت 30 روز، عصاره آبی کلپوره دریافت کردند؛ گروه دوم (آزمون 2) به روش مارشال معتاد شدند و گروه شاهد هیچ مادهای دریافت نکردند. زمان واکنش دم به محرک دردزا با دستگاه Tail Felick اندازهگیری شد. دادههای جمعآوری شده با استفاده از نرمافزار آماری SPSS و آزمونهای آماری ANOVA و Tukey در سطح معنیداری 05/0P مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.یافتهها: زمان واکنش دم به محرک دردزا در گروه آزمون 1 (دریافتکننده عصاره آبی کلپوره) mse72/1±95/12، در گروه آزمون 2 (معتاد) mse29/2 ±14/15 و در گروه شاهد mse63/1±74/7 بود. این شاخص، در گروههای آزمون 1 و 2 نسبت به گروه شاهد افزایش معنیداری نشان داد (05/0P<) ولی مقدار آن در بین خود این دو گروه (آزمون 1 و 2) تفاوت معنیداری نداشت. وزن گروه آزمون 2 نسبت به گروههای آزمون 1 و شاهد، کاهش معنیداری نشان داد (02/0=P)؛ مصرف آب در گروه آزمون 2 نسبت به گروههای آزمون 1 و شاهد افزایش معنیداری نشان داد (03/0=P).نتیجهگیری: یافتههای این مطالعه نشان داد که عصاره آبی کلپوره میتواند بر دردهای پیکری اثر نموده و زمان واکنش دم به محرک دردزا را افزایش دهد. فرایند دقیق آن نیاز به بررسی بیشتر دارد.20 ص
درد ثانویه به آسیبهای نخاعی: علایم بالینی، شیوع و اصطلاحات[1]
درد یک جزء همراه بسیار ناتوان کنندة آسیبهای نخاعی (SC1) است که باعث افزایش فشار بر بیمارانی میشود که در اثر این آسیبها دچار تروهای فیزیکی و عاطفی میباشند. با وجودی که از بین رفتن فعالیت مهم ترین عارضه آسیبهای نخاعی محسوب میشود، درد نقش مؤثری در توانایی چنین افرادی در بدست آوردن حد ایدهآل فعالیت خود دارد. نتایج یک همهپرسی در انگلستان نشان میدهد که در 11 درصد افرادی که به این مطالعه 37 درصد بیماران دچار آسیب نخاعی با ضایعات بالای قفسه درصدی و یا گردنی و 23 درصد بیماران با ضایعات پائین توراسیک و یا لومتوماکرال حاضر بودهاند به جای تسکین درد، فعالیت مثانه، روده و یا حتی فعالیت جنسی خود را از دست بدهند، نشان داده شده است.
با وجودی که ضایعات نخاعی یک مشکل شناخته شده میباشند عدم تناسب در میزان شیوع گزارش شده آن وجود دارد. بعلاوه لغات و روشهای بسیار متعدد و متفاوتی برای طبقهبندی انواع درد ناشی از ضایعات نخاعی استفاده میشود. این مقاله به بررسی اپیدمیولوژی و علایم بالینی درد ضایعات نخاعی پرداخته و روشها مختلف موجود برای تقسیمبندی آن را توضیح خواهد داد. ما از اصطلاحاتی که توسط کمیتة طرح ضربت درد پس از ضایعات نخاعی توسط انجمن جهانی مطالعه درد[2] ابداع شده است استفاده خواهیم کرد.
اپیدمیولوژی
شیوع و رواج درد ضایعات نخاعی: مطالعات بسیاری به بررسی شیوع درد ضایعات نخاعی پرداختهاند. یک جمعبندی از مجموع 15 مطالعه در این رابطه نشان میدهد که حدود 69 درصد چنین بیمارانی دچار درد شده و تقریباً یک سوم آنها درد خود را شدید ذکر مینمایند. مطالعات متعدد جدیدتری نیز این یافتهها را تأیید کردهاند. مطالعهای روی 901 بیمار نشان داده است که شیوع درد مزمن حدود 66 درصد است. یک بررسی پرسش نامهای نیز شیوع حدود 66 درصد و دو مطالعه طولی نیز شیوع 64 درصدی در 6 ماه و 63 درصدی در 12 ماه در پیگیریهای پس از ترخیص از بیمارستان پیدا کردهاند.
میزان متوسط گزارش شده برای شیوع ضایعات نخاعی مزمن حدود 64 درصد بوده و یک سوم افراد مبتلا درد شدیدی را گزارش کردهاند. با این و جود تفاوتهای گستردهای در بین مقالات و مطالعات فردی وجود دارد. در یک بازنگری توسط Bonica، میزان متوسط شیوع بین 44 تا 90 درصد و درصد بیمارانی که درد شدید داشتهاند نیز بین 12 تا 30 درصد متغیر بوده است. مقادیر مشابهی در مطالعات جدیدتر نیز یافت شدهاند.
[1]- Pain following spinal cord injury: Clinical features, prevalence, and Takonomy
IASP Newsletter. 2000, lssue 3
[2]- Task Force on Pain following spinal cord Injury of the International Association for the study of pain (IASP)