لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 30
فهرست مطالب:
عنوان.................................... صفحه
مقدمه..................................... 1
زندگی نامه................................ 2
شاعری رودکی .............................. 3
موسیقی و رودکی............................ 4
آثار...................................... 6
کلیله و دمنه.............................. 6
سندبادنامه................................ 7
اشعار غنایی............................... 8
مدایح..................................... 9
نابینایی رودکی............................ 10
ماجرای نقش قبر............................ 14
رودکی در ادبیات فارسی..................... 15
ابوالفضل بلغمی و رودکی.................... 18
آیین بزرگداشت رودکی و جایگاه جهانی........ 19
نمونه سرودها.............................. 20
آرامگاه................................... 21
منابع..................................... 23
مقدمه
ابوعبدالله جعفربن محمدبن حکیمبن عبدالرحمنبن آدم رودکی (اواسط قرن سوم هجری قمری (۳۲۹ قمری) از شاعران ایرانی دورهٔ سامانی در سدهٔ چهارم هجری قمری است. او استاد شاعران آغاز قرن چهار هجری قمری ایران است.
رودکی به روایتی از کودکی نابینا بودهاست و بهروایتی بعدها کور شد.او در روستایی بهنام بَنُج رودک [۱] (پنجکنت در تاجیکستان امروزی) در ناحیه رودک در نزدیکی نخشب و سمرقند به دنیا آمد.
رودکی را نخستین شاعر بزرگ پارسیگوی و پدر شعر پارسی میدانند که به این خاطر است که تا پیش از وی کسی دیوان شعـر نداشتهاست و این از نوشتههای ایرانی عربی نویس هم عصر رودکی- ابوحاتم رازی مسجل میگردد.[۲]
زندگی و مرگ
او زاده نیمه دوم سده سوم هجری بود. رودکی در دربار امیر نصر سامانی بسیار محبوب شد و ثروت بسیاری به دست آورد. میگویند رودکی در حدود یک صدهزار بیت شعر سروده است[۳] و درموسیقی، ترجمه و آواز نیز دستی داشتهاست.
رودکی در هنگام مرگ کور بود. عدهای او را نابینای مادرزاد میدانند و گروهی معتقدند که بعدها نابینا شدهاست.بهر حال رودکی در سه سال پایانی عمر مورد بی مهری امرا قرار گرفته بود.[۴] او در اواخر عمر به زادگاهش بنجرود بازگشت و در همانجا به سال ۳۲۹ هجری (۹۴۱ میلادی) در گذشت.[۵]
او مدحکننده[۶] امیر سعید نصر بن احمد اسماعیل(۳۰۱-۳۳۱ (هجری)) امیر سامانی، ابوجعفر احمد بن محمد بن خلف بن لیث یا بانویه امیر صفاری(۳۱۱-۳۵۲ (هجری))، ماکان پسر کاکی سردار دیلمی و خواجه ابوالفضل بلعمی وزیر سامانیان-که رودکی را به نظم کلیله دمنه انگیزاند- بودهاند. درباره صلههای گرانی که او از ماکان گرفت خود چنین سرود:
بدا میر خراسانش چل هزار درم
وزو فزونی یکپنج میر ماکان بود
رودکی فرزندی به نام عبدالله داشتهاست که در بیشتر تذکرهها پیش از نام خودش میآمده و از این رو به ابوعبدالله معروف شده بود.
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:3
فهرست
رودکی
سبک و افکار رودکی
مقدمه
دراواسط قرن 3 هجری قمری در آن هنگام که مبارزه ی 200 ساله ی سیاسی و آزادی خواهی مردم تاجیک و در مردمان ماوراءالنهرخراسان بود در یکی شهرهای خوش آب و هوا وخوش منظره کوهستانی رودک پنج رود، در یک روز بهار که همه جا پر از گل و نسیم بهاری کودکی به نام عبدالله، جعفر بن محمّد تولد یافت که به سال 206 هجری قمری بود.
از اوضاع و وضع خانوادگی اش اطلاعاتی دقیق در نیست اما همان گونه که از اشعارش بر می آید پدر و مادر او ازاقشار طبقه پایین جامعه اند و خود نیز دوران کودکی را به سختی میگذراند رودکی شاعر استاد قرن 4 است که او را به سبب مقام بلندش در شاعری و به علت پیشوایی پارسی گویان و آغازکردن بسیاری از انواع اشعارپارسی به حق استاد شاعران لقب داده اند.
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 30
فهرست مطالب:
عنوان.................................... صفحه
مقدمه..................................... 1
زندگی نامه................................ 2
شاعری رودکی .............................. 3
موسیقی و رودکی............................ 4
آثار...................................... 6
کلیله و دمنه.............................. 6
سندبادنامه................................ 7
اشعار غنایی............................... 8
مدایح..................................... 9
نابینایی رودکی............................ 10
ماجرای نقش قبر............................ 14
رودکی در ادبیات فارسی..................... 15
ابوالفضل بلغمی و رودکی.................... 18
آیین بزرگداشت رودکی و جایگاه جهانی........ 19
نمونه سرودها.............................. 20
آرامگاه................................... 21
منابع..................................... 23
مقدمه
ابوعبدالله جعفربن محمدبن حکیمبن عبدالرحمنبن آدم رودکی (اواسط قرن سوم هجری قمری (۳۲۹ قمری) از شاعران ایرانی دورهٔ سامانی در سدهٔ چهارم هجری قمری است. او استاد شاعران آغاز قرن چهار هجری قمری ایران است.
رودکی به روایتی از کودکی نابینا بودهاست و بهروایتی بعدها کور شد.او در روستایی بهنام بَنُج رودک [۱] (پنجکنت در تاجیکستان امروزی) در ناحیه رودک در نزدیکی نخشب و سمرقند به دنیا آمد.
رودکی را نخستین شاعر بزرگ پارسیگوی و پدر شعر پارسی میدانند که به این خاطر است که تا پیش از وی کسی دیوان شعـر نداشتهاست و این از نوشتههای ایرانی عربی نویس هم عصر رودکی- ابوحاتم رازی مسجل میگردد.[۲]
زندگی و مرگ
او زاده نیمه دوم سده سوم هجری بود. رودکی در دربار امیر نصر سامانی بسیار محبوب شد و ثروت بسیاری به دست آورد. میگویند رودکی در حدود یک صدهزار بیت شعر سروده است[۳] و درموسیقی، ترجمه و آواز نیز دستی داشتهاست.
رودکی در هنگام مرگ کور بود. عدهای او را نابینای مادرزاد میدانند و گروهی معتقدند که بعدها نابینا شدهاست.بهر حال رودکی در سه سال پایانی عمر مورد بی مهری امرا قرار گرفته بود.[۴] او در اواخر عمر به زادگاهش بنجرود بازگشت و در همانجا به سال ۳۲۹ هجری (۹۴۱ میلادی) در گذشت.[۵]
او مدحکننده[۶] امیر سعید نصر بن احمد اسماعیل(۳۰۱-۳۳۱ (هجری)) امیر سامانی، ابوجعفر احمد بن محمد بن خلف بن لیث یا بانویه امیر صفاری(۳۱۱-۳۵۲ (هجری))، ماکان پسر کاکی سردار دیلمی و خواجه ابوالفضل بلعمی وزیر سامانیان-که رودکی را به نظم کلیله دمنه انگیزاند- بودهاند. درباره صلههای گرانی که او از ماکان گرفت خود چنین سرود:
بدا میر خراسانش چل هزار درم
وزو فزونی یکپنج میر ماکان بود
رودکی فرزندی به نام عبدالله داشتهاست که در بیشتر تذکرهها پیش از نام خودش میآمده و از این رو به ابوعبدالله معروف شده بود.
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:10
مقدمه
پویایی شعر دوره ی بیداری از لحاظ محتوا توانست با جنبش مشروطیت و تحوّلات اجتماعی و فرهنگی ناشی از آن هنگامی پیدا کند و راه را برای شاعرانی که در شعر خود پویندگی و تحول حیات اجتماعی را منعکس می کردند هموار سازد . حوادث تاریخی همگی نظیر جنگ جهانی اوّل کودتای 1299 و سرانجام فروپاشی سلطنت نیمه فئودای قاجار و انتقال قدرت به سلسله ی پهلوی ( 1304 ) جریان نوگرایی را به جدی شتاب بخشید که دیگر سیر و تحّولی محافظه کارانه از نوع آنچه در شعر مشروطه رخ داده است به هیچ وجه بسنده نبود...
مقدمه و پیشگفتار:
سالهاست که نام رودکی پیوسته با عنوان «پدر شعر فارسی» و نام نیما یوشیج (علی اسفندیاری) با عنوان «پدر شعر نو فارسی» همراه بوده است و گاه خواننده بدون آنکه علت واقعی این وجه تسمیه را بدند آن را به خاطر سپره و بارها ذکر نموده است.
شاعران بزرگواری که هر کدام در اعتلای فرهنگ و ادب غنی ایرانی بسیار کوشیدهاند و تأثیرگذار بودهاند و هرکدام تحولات بسیار عظیمی را در زمانه و عصر خویش حاصل کردهاند.
افراد بسیاری نیز در معرفی آنان و توضیح و گزارش آثارشان گام نهادهاند.
اینکه در این طرح تحقیقاتی، اینجانب کوشیدهام تا بین مبانی فکری و سنت شعری این دو شاعر، مقایسهای انجام دهم و در ضمن به علل و دلایلی که باعث شده است از میان خیل عظیم شاعران و گویندگان فارسی از دیرباز تاکنون این دو را به عنوان پدران شعر فارسی برگزیدهاند، بیان دارم.
به نظر اینجانب برای یک مقایسهی اصولی و صحیح، نخست باید به بررسی و شناخت جزئیات مطالب مورد قیاس پرداخت و سپس نتیجهگیری نمود. البته قابل ذکر است که اگر بخواهیم یک مقایسهی نسبتاً اصولی انجام دهیم؛ باید با توجه به آنکه تعداد ابیات بر جای مانده از این دو شاعر بسیار از لحاظ کمیت با هم اختلاف دارند و چون تعداد ابیات بر جای مانده از رودکی کمتر از هزار بیت است ولی در مورد نیما یوشیج این تعداد چندین برابر میباشد؛ لذا به ذکر پارهای از آنها میپردازیم تا بدین وسیله یک توازن تقریباً منطقی بین شمار ابیات این دو شاعر از لحاظ ارزیابی برقرار گردد.
لازم به ذکر است که در تذکرهها و کتب تاریخ ادبیات دربارهی شمار اشعار رودکی سخن بسیار گرفتهاند: برخی آن را متجاوز از یک میلیون بیت میدانند و برخی دیگر بر آناند که 700 هزار بیت بوده، و نیز آوردهاند که شعر رودکی در صد دفتر گردآوری شده بوده که بیگمان این ارقام مبالغهآمیز است. آنچه مسلم است رودکی پر شعر بوده و اکنون همانطور که ذکر شد مقدار اندکی از سرودههای او در دست است. (1)
در این مجموعه تلاش شده است که با بررسی و تفحص بر روی اکثر آثار و تحقیقاتی که در باب این دو شاعر شده است و در کنار هم قرار دادن آن مطالب به نتیجهای که مورد نظر است، دست یافته شود. در باب رودکی و نیما یوشیج تحقیقات و کتب فراوانی به انجام رسیده است؛ اما آنچه اکنون پس از سالها میتواند انگیزهای برای تأمل و تألیفی دوباره در شعر و زندگی این دو شاعر باشد، یکی همان مقایسهی مبانی فکری و سنت شعری این دو است و نیز شاید با این روش پارهای از ابهامات به این گونه از میان برداشته شود و دیگر آن که شاید در کنار هم قرار دادن مطالب به صورت مقایسهای راه تازهای را در نقد و تحلیل اشعار این دو گویندهی شهیر ایرانی به همراه داشته باشد.