این فایل در قالب ورد و قابل ویرایش در105 صفحه می باشد.
فهرست
مقدمه. ۲
بیان مسئله: ۳
ضرورت و اهمیت تحقیق.. ۶
اهداف تحقیق: ۸
الف)هدف کلی : ۸
ب)اهداف ویژه: ۸
فرضیه های پژوهش: ۸
پیش فرض های پژوهش: ۹
محدودیت های تحقیق: ۹
واژه ها و اصطلاحات: ۱۰
الف) تعاریف نظری.. ۱۰
ب) تعاریف عملیاتی: ۱۱
مهارت شنود مؤثر: ۱۱
مربی درجه C: ۱۱
مربی درجه B : ۱۲
مربی درجه A : ۱۲
بخش اول : زیر بنای نظری پژوهش… ۱۵
مقدمه. ۱۵
فرآیند ارتباطات و عناصر اساسی آن.. ۱۵
عناصر ارتباطی عبارتند از: ۱۷
انواع ارتباطات.. ۱۸
ارتباطات افقی، عمودی و مورب.. ۱۹
ارتباط میان افراد. ۲۰
موانع ارتباطات میان افراد و چگونگی غلبه بر آنها ۲۱
موانع ذاتی ارتباطات میان افراد به طور عمده عبارتند از: ۲۲
روش های بهبود پیام و حذف موانع ارتباطی.. ۲۳
چگونگی حذف موانع ارتباطی در سازمان.. ۲۳
نقش ادراک در ارتباطات.. ۲۴
مهارت های ارتباطی و مؤلفه های آن.. ۲۵
الف) مهارت کلامی: ۲۵
اهمیت مهارت کلامی.. ۲۶
ب) مهارت باز خورد: ۲۶
اهمیت مهارت بازخورد. ۲۷
ج) مهارت شنود مؤثر: ۲۸
سبک های سه گانه شنود: ۲۹
مربی گری.. ۳۱
انتخاب حرفه ی مربی گری.. ۳۲
مزایا و موانع مربی گری.. ۳۳
آموزش و مربی گری.. ۳۳
مسئولیت های مربی گری.. ۳۴
احراز پست مربی گری.. ۳۶
فلسفه مربی گری (انگیزه مربی گری ): ۳۶
جنبه های مهم ارتباط ( بین ورزشکار و مربی ). ۳۸
گوش کردن.. ۳۸
انتقال پیام. ۳۹
تمرکز روی نقاط مثبت.. ۴۱
احترام گذاشتن و مورد احترام بودن.. ۴۴
ایجاد و حفظ اعتماد. ۴۵
نمایش شفقت.. ۴۶
بخش دوم : ادبیات پیشینه. ۴۸
الف) تحقیقات انجام شده در داخل کشور. ۴۸
ب) تحقیقات انجام شده در خارج از کشور. ۵۰
مقدمه: ۵۴
روش تحقیق: ۵۴
جامعه آماری : ۵۴
نمونه آماری: ۵۵
متغیرهای تحقیق: ۵۵
روش جمع آوری اطلاعات: ۵۶
مقدمه : ۵۹
بخش اول:آمارتوصیفی.. ۶۰
مدرک تحصیلی : ۶۰
سن : ۶۱
سطح مربی گری : ۶۲
سابقه مربی گری : ۶۳
رده مربی گری : ۶۴
درجه مربی گری : ۶۵
مهارت ارتباطی : ۶۶
مهارت بازخورد : ۶۸
مهارت شنود موثر: ۷۰
مهارت کلامی : ۷۲
بخش دوم : آمار استنباطی.. ۷۴
مقدمه : ۸۵
خلاصه پژوهش : ۸۵
یافته های پژوهش : ۸۶
نتیجه گیری کلی : ۸۷
پیشنهاداتی مبتنی بر یافته های پژوهش: ۸۸
منابع فارسی : ۸۹
منابع لاتین.. ۹۱
پرسشنامه مهارت های ارتباطی.. ۹۴
بخش اول : زیر بنای نظری پژوهش
مقدمه
هر پژوهشی مبتنی بر یافته ها و تحقیقات انجام شده در داخل و خارج کشور می باشد که به استناد این یافته ها و مدارک موجود توسط محققین قبلی انجام می شود.
این فصل شامل دو بخش است:
بخش اول شامل مبانی نظری تحقیق می باشد و بخش دوم ادبیات پیشینه تحقیق را شامل می شود .
فرآیند ارتباطات و عناصر اساسی آن
در یک عبارت ساده، ارتباطات را می توان تبادل اطلاعات و انتقال معنی دانست (کتز و کان، ۱۹۶۹ ، به نقل از رضائیان ، ۱۳۸۳ ). عناصر ارتباط را با بسط تعریف فوق در این جمله که می گوید: ارتباطات عبارت است ازانتقال اطلاعات از فرستنده به دریافت کننده، به طوری که اطلاعات برای فرستنده و گیرنده قابل درک باشد، در شکل ذیل می توان نشان داد (کنتز و دیگران، ۱۹۸۸، به نقل از رضائیان ، ۱۳۸۳).
در شکل فوق فقدان هر یک از عناصر موجب عدم برقراری ارتباط است. در تعریف جامع تری، می توان گفت: ارتباطات، فرایندی است که اشخاص از طریق انتقال علائم پیام به دریافت معنی مبادرت می ورزند. ( رضائیان ، ۱۳۸۳)
ارتباطات عبارت است از انتقال اطلاعات از فرستنده به دریافت کننده، به طوری که اطلاعات برای فرستنده و گیرنده قابل درک مشابه باشد.( حقیقی، ۱۳۸۰).
ارتباطات عبارتست از مبادله ی اطلاعات بین دو یا چند نفر از طریق علائم مشترک به عبارت دیگر ارتباطات عبارتست از کلیه ی فعالیت های گفتاری، نوشتاری و کرداری( حرکتی) که برای انتقال معنی و مفهوم و یا اثر گذاری و نفوذ بر دیگران به کار گرفته می شود.( مقیمی، ۱۳۳۷۷)
« ارتباط عبارتست از عمل انتقال، اظهار، بیان و گفتگو بین یک فرد با فرد دیگر( مشبکی، ۱۳۸۰)
ارتباط عبارتست از: (انتقال مفاهیم، اطلاعات و معانی و احساس ها بین افراد در سازمان، با واسطه یا بدون واسطه)( حقیقی ۱۳۸۰)
ارتباط عبارتست از: «فرایند انتقال ارتباط، احساس ها، حافظه ها و فکرها در میان مردم» ( اسمیت۱، ۱۹۹۸، به نقل از مهربان ۱۳۷۹)
ارتباط عبارتست از : انتقال و تبادل اطلاعات، معانی و مفاهیم و احساس ها بین افراد در سازمان با واسطه یا بی واسطه( الوانی، ۱۳۶۹).
ارتباطات: یعنی برقراری مناسبات بین دو طرف، از طریق حس ادراک توسط یک فرد و ایجاد سرعت انتقال، درک و جوابگویی از طرف دیگر ( میرسپاسی، ۱۳۶۹)
ارتباطات عبارتست از: مبادله« اطلاعات و انتقال مفاهیم» که بصورت شفاهی، کتبی، یک طرفه و یا دو طرفه صورت می گیرد . ( شعاع ،۱۳۷۷)
بنیین و نانسن[۱] اظهار داشتند که فراهم آوردن معنا از طریق ارتباطات، یکی از چهار راهبرد مهم رهبری است. ارتباط موثر با افراد و درک انگیزه های آنان باعث توفیق مدیریت در انجام وظیفه رهبری، هدایت و غیره خواهد شد. ارتباط صحیح تنها راهی است که افراد مختلف می توانند به درک متقابل برسند(ترجمه فهیم دوین،۱۳۸۱).
ارتباط مکانیسمی است که روابط انسانی بر اساس آن به وجود می آید و تمام مظاهر فکری و وسایل انتقال و حفظ آن ها در زمان و مکان بر پایه ی آن توسعه پیدا می کند. ارتباط عبارتست از :« انتقال اطلاعات با وسایل ارتباطی گوناگون از یک نقطه، یک شخص با یک دستگاه به دیگری»( نسل لانگلی و مشل شین [۲] ، ۱۹۸۶ به نقل از مشبکی، ۱۳۸۰).
ارتباطات مجموعه ای از مهارت هاست. اما مهم ترین آن ها درک نقطه نظرهای طرف مقابل و تفهیم نقطه نظرهای خویش است.چنانچه ارتباط به صورت صحیح انجام نشود، باعث ایجاد نابسامانی دررسیدن به هدف خواهد شد. بنابراین ریشه ی مشکلات فردی، سازمانی و اجتماعی را می توان در کمبود ارتباطات مؤثر و سوء تعبیرها و تفسیرهای ارتباط جستجو کرد.پس می توان گفت که برقراری ارتباط صحیح به دلایل متعددی برای مربیان ضروری است که از آن جمله:هماهنگ کردن و تنظیم وقت خود، انجام وظایف، برنامه ریزی، سازماندهی، هدایت، رهبری و کنترل تیم به نحوه ی مؤثر.(رضائیان،۱۳۷۹)
عناصر ارتباطی عبارتند از:
۱- فرستنده (منبع): فرستنده پیام، آغاز کننده ارتباط است که معمولاً تماس را جهت انتقال اطلاعات و مفهوم آن به دریافت کننده شروع می کند.
۲- گیرنده (مقصد): شخصی است که پیام را دریافت کرده و استنباطی از آن می کند، اگر استنباط گیرنده با مقصود فرستنده یکی نباشد پیام دریافت نشده است.
۳- مفهوم ذهنی پیام: فکر و اندیشه ای است که باید به گیرنده منتقل شود.
۴- مفهوم عینی پیام: پیام به یک سری علائم تبدیل می گردد و به صورت خبر، نکته یا موضوعی به گیرنده انتقال می یابد.
۵- ارسال پیام: وسیله و طریقه ارسال پیام را کانال گویند (مانند هوا برای انتقال کلام، کاغذ جهت ارسال نامه، امواج الکترومغناطیس در انعکاس تصویر). هر چند بعضی از صاحبنظران میان پیام و کانال ارسال آن، تفاوت قائلند، ولی پیام و کانال ارتباطی آنچنان در هم آمیخته اند که در اغلب موارد تفکیک ناپذیرند. نکته مهم در کارآیی و اثر بخشی ارتباط، متناسب بودن کانال برای ارسال پیام است.
۶- دریافت پیام: پیام، توسط گیرنده یا گیرندگان دریافت می شود. استنباط و ادراک گیرنده پیام نقش بسیار مهمی در برقراری ارتباط دارد.
۷- تبدیل پیام به مفهوم ذهنی: فرایندی است که گیرنده بر اساس آن، پیام را به اطلاعات مورد نظر فرستنده تفسیر می نماید، این تفسیر بر مبنای تجربه گذشته گیرنده، تفسیر فرد از علائم، انتظارات و مقاصد دو طرف (فرستنده و گیرنده) از پیام انجام می شود.
۸- درک پیام: گیرنده، پس از ایجاد مفهومی ذهنی برای خود، پیام را درک می کند.
۹- پارازیت (استونر [۳]، ۱۹۸۳، به نقل از رضائیان ، ۱۳۸۳ ): عبارت است از عواملی که موجب اخلال یا نامفهومی پیام است یا صورت دیگری از تداخل در ارتباط. دخالت عامل پارازیت ممکن است به دلایل ذیل باشد:
۱-۹ : فرستنده، پیام را به درستی ادا نکند.
۲-۹ : پیام تحریف شده باشد.
۳-۹ : صداهایی از محیط در آن اثر گذاشته باشد.
۴-۹ : بی توجهی گیرنده به پیامی که دریافت کرده است.
۵-۹ : عدم دقت گیرنده در تفسیر پیام.
۱۰- بازخورد : ابراز نظر و واکنش های گیرنده درباره پیام و انتقال آن به فرستنده را گویند . بازخورد، درجه اثر بخشی و کارآیی ارتباط را نشان می دهد. همچنین کمبودها و نارسایی های ارتباطی را بیان می کند، در این صورت، بازخورد به رفع اشکالات و بهسازی ارتباطات کمک می نماید. ( رضائیان ، ۱۳۸۳).
انواع ارتباطات
ارتباطات را از جهات متفاوتی می توان طبقه بندی کرد. اگر بخواهیم ارتباطات را از نظر عکس العمل در محیط استقرار، بررسی کنیم، از طبقه بندی ذیل استفاده می کنیم:
الف- ارتباطات یک جانبه : اگر عکسل العمل گیرنده نسبت به پیام ابراز نشود، آن را از ارتباط یک جانبه گویند.
ب- ارتباطات دوجانبه: چنانچه، محیط استقرار به گونه ای باشد که گیرنده عملاً عکس العمل ها و نظرهای خود را درباره محتوای پیام به اطلاع فرستنده برساند، به آن ارتباط دوجانبه گویند.
پژوهش های انجام شده (لِویت [۴]، ۱۹۶۴،به نقل ازرضائیان،۱۳۸۳) در این دو مورد حاکی است که:
۱- ارتباط یک جانبه، سریعتر و کار فرستنده پیام آسانتر است.
۲- ارتباط دو جانبه، از دقت بیشتری برخوردار است ، چون در نتیجه عمل بازخور، فرستنده امکان بررسی مجدد پیام را می یابد و آن را با دقت بیشتر برای گیرنده ارسال می کند. همچنین، در ارتباطات دو جانبه، گیرنده احساس اطمینان بیشتری به تأثیر قضاوتها و ارزش های پیشنهادی خود پیدا می کند.
۳- در ارتباطات یک جانبه ، به علت دقت کمتر ، پارازیت و سردرگمی بیشتری دیده می شود ، بنابراین جهت پرهیز از این امر ، تا سر حد امکان از قبل برای این ارتباط ، باید برنامه ریزی گردد.
۴- در ارتباطات یک جانبه، فرستنده آسانتر می تواند اشتباهات خود را مخفی نماید.
۵- در مواردی که امور هنوز برنامه ریزی نشده و به روال عادی در نیامده اند، ارتباط دو جانبه وسیله موثرتری است و قدرت نفوذ بیشتری دارد، ولی پس از آنکه امور برنامه ریزی شد و حالت عادی و یکنواختی یافت، اثر ارتباط دوجانبه به میزان قابل ملاحظه ای کاهش می یابد و از آنجایی که تصمیم های برنامه ریزی نشده بیشتر در سطوح عالی مدیریت است، امور جاری بیشتر در سطوح عملیاتی سازمان وجود دارد. شاید بتوان نتیجه گیری کرد که ارتباطات دوجانبه، برای اتخاذ تصمیم در سطوح عالی مدیریت مناسبتر و مؤثرتر است.
۶- بعضی از صاحب نظران، معتقدند که ارتباط یک جانبه هنگامی مناسب و موثر است که فرستنده و گیرنده با پیام آشنا باشند، یعنی پیام حالت یکنواخت و تکراری داشته باشد، نظم و ترتیب در ارتباط ها با اهمیت تلقی گردد و تعلیق واکنش های افراد مورد نظر باشد (استونر، ۱۹۸۳ ، به نقل از رضائیان ، ۱۳۸۳).
فرستنده ای مؤثر است که، عوامل محیطی را مورد بررسی قرار داده و اطمینان حاصل کند که پیام دریافت شده است.
ارتباطات افقی، عمودی و مورب
ارتباطات، از نظر جهتی که پیام در سطوح سازمانی طی می کند به سه دسته تقسیم می شوند:
۱- ارتباطات افقی: این نوع ارتباط، معمولاً به صورت الگوهای جریان کار در یک سازمان و در میان اعضای گروه های کاری، اعضای بخشهای مختلف و همچنین اعضای صف و ستاد برقرار است که از نظر روانی موجب افزایش روحیه در بین اعضای سازمان می گردد. منظور از ارتباطات افقی، به وجود آوردن کانالی برای هماهنگی و حل مسائل سازمانی است. از این طریق اعضای سازمان به برقراری ارتباط با همردیفان خود موفق می گردند. با این حال، ارتباطات افقی محدودیتهایی دارد، زمانی که به این نوع هماهنگی ها نیازی نیست، همبستگی گروهی حاصل از ارتباطات افقی بین همکاران، ممکن است دردسر درست کند. از معایب دیگر این نوع ارتباط، ایجاد علایق مشترک بین افراد سازمانی همسطح، و بی توجهی آنان به مشکلات پیش آمده برای دیگر سطوح سازمانی است که اثر نامطلوبی بر سیستم کنترل و نظارت گذاشته، موقعیت کنترل کننده را متزلزل می سازد.
۲- ارتباطات عمودی: ارتباطات عمودی، شامل ارتباطات از بالا به پایین و از پایین به بالای احکام زنجیره ای سازمان است.
الف- ارتباطات از بالا به پایین: ارتباطات متمایل به پایین، از مدیریت عالی شروع می شود و از طریق سطوح مدیریت به کارگران خط تولید و کارکنان منتهی می گردد.
ب- ارتباطات از پایین به بالا: ارتباطات متمایل به بالا، عرضه اطلاعات به بالاترین سطح را در سطوح پایین سازمان مطرح می نماید. این نوع ارتباط، شامل گزارش پیشرفت، پیشنهادها، توضیحات، تقاضا برای کمک و تصمیم گیری است (همو [۵]، به نقل از رضائیان ، ۱۳۸۳).
۳- ارتباطات مورب: در مقابل ارتباطات افقی (بین همردیفان) و عمودی (بین مافوق و زیردست)، ارتباطات مورب نیز وجود دارد. در ارتباطات مورب، پیام در دو سطح مختلف از سلسله مراتب سازمانی یا خارج از سلسله مراتب اداری مبادله می شود، این نوع ارتباط، به منظور هماهنگی، یکی کردن و جامعیت ارتباطات افقی است.
ارتباط میان افراد
فرایند تبادل اطلاع و انتقال معنی میان دو نفر با درون یک گروه کوچک را ارتباط میان افراد گویند(گلوک[۷] ، ۱۹۷۷، ص ۲۳۸ ، به نقل از رضائیان ، ۱۳۸۳).
مطالعه ارتباطات میان افراد، پیچیده است و عناصر ذیل را در بر دارد:
۱- مختصات روانی، اجتماعی و فرهنگی افراد در سازمان.
۲- ماهیت زبان و مسائل مفهومی آن.
۳- ساختارهای رسمی و اجتماعی سازمان.
۴- رویه های ارتباطی نظیر صحبت کردن، نوشتن، و سایر صورت های انتقال به کمک تصویر و رفتار.
اما با توجه به اینکه هر یک از ما دنیای اطراف خود را به شکل مخصوص به خود درک می کنیم، به همین دلیل درک وضعیت های بحرانی افراد دیگر که در ارتباط با آنها هستیم، برایمان مشکل است، بنابراین، باید کانال های ارتباطی را شناخت ( رضائیان ، ۱۳۸۳).
موانع ارتباطات میان افراد و چگونگی غلبه بر آنها
مانع ارتباطی عبارت است از هر نوع عامل یا علتی که در راه ارسال یا درک پیام اختلال ایجاد کند. موانع ارتباطی را می توانیم به دو گروه موانع خارجی و موانع داخلی تقسیم کنیم. موانع خارجی به عوامل فیزیکی اطلاق می شوند که در محیط خارج بر فرایند ارتباطی اثر می گذارد و آن را مختل می سازند. عوامل خارجی مانند سر و صدا، گرما، نور، و … می توانند جزء موانع خارجی به شمار آیند. به عنوان مثال هنگامی که به علت وجود پارازیت، صدای فرستنده رادیویی به گوش نمی رسد، یا زمانی که به علت قطع خطوط تلفن ارتباط قطع می شود، عوامل خارجی مانع ایجاد ارتباط شده اند. موانع داخلی عبارت اند از عوامل درونی که بر اجزای مختلف فرایند ارتباطی، به طور داخلی اثر و جریان ارتباط را قطع می کنند. احساسات و عواطف افراد، ادراکات و استنباط های آنان، طرز تلقی و نگرش هایشان، همه می توانند عوامل درونی باشند و جریان ارتباطی را مختل سازند. مثلاً هنگامی که گیرنده پیام با پیش داوری خود نسبت به فرستنده پیام، مفهوم پیام او را به گونه ای خاص، که منظور او نیست، تعبیر و استنباط می کند مانعی درونی باعث اختلال در درک پیام شده است. به طور کلی مانع ارتباطی را می توانیم در هر جزء از اجزای الگوی ارتباطی مشاهده کنیم. مثلاً فرستنده پیام ممکن است با انتخاب و به کارگیری عبارات مبهم و چندپهلو، یا آهسته و نامفهوم سخن گفتن، در راه ارتباط ایجاد مانع کند. همچنین گیرنده پیام نیز ممکن است بر اساس تجربیات و آموخته های قبلی خود پیام را به صورتی خاص، که با مقصود فرستنده مطابقت نداشته باشد، درک کند. به همین ترتیب هرگاه پیام گویای مفهومی مشترک بین گیرنده و فرستنده نباشد و وحدت معنی را میان آنان حاصل نسازد، مانعی در راه ارتباط ایجاد می شود. به کارگیری وسایل نامناسب برای انتقال مفهوم نیز از جمله موانع ارتباطی است. مثلاً هنگامی که مدیر یک کارخانه برای کارگران ساده به زبان فنی سخنرانی می کند، در راه انتقال پیام مانعی ایجاد می شود. یا زمانی که برای کسی که سواد خواندن ندارد، به وسیله نامه مطلبی ارسال می شود، پیام دریافت نمی شود.
موانع ذاتی ارتباطات میان افراد به طور عمده عبارتند از:
۱- ادراکی (شناختی): هر فرد، حوادث مربوط به خود را بر حسب زمینه فرهنگی،اجتماعی و روانی مختص به خودش درک می کند، بنابراین، هنگام برقراری ارتباط، هر کسی به تصور خود از حادثه رجوع کرده و در نتیجه موجب پیدایش موانع ارتباطی می شود.
۲- اجتماعی: افراد به نقش خود در سازمانهای اجتماعی خو گرفته اند، چنان که مجموع لغات، اصطلاحات و محدودیت های گروه اجتماعی، بر رفتار و نیازهای اجتماعی متفاوت آنها در برقرار کردن ارتباطات اثر گذارده، نوع ارتباط را مشکل می سازد.
۳- ارزش های فرهنگی: خصوصیات فرهنگی متفاوت میان دو قشر، خود نوعی مشکل ارتباطی است، برای مثال موانع روابط ارتباطی بین مدیریت و کارگران، به دلیل فرهنگ حاکم بر هر قشر آنقدر بزرگ است که نظر بی طرف را به حیرت وا می دارد.
۴- معانی (زبان): مسائل مربوط به معانی، غالباً در تفسیر اسناد مکتوب پیش می آید. مفهوم ضمنی این امر برای مدیر، آن است که خط مشی و رویه های مکتوب به توجه خاص و احتمالاً تفسیر دوره ای شفاهی نیاز دارد.
۵- اثر انگیزه: مسائل روانی از قبیل هیجانات، خشم، درد و خوشحالی بر تفسیر ما از پیام اثر می گذارد، برای مثال اگر ما توقع دریافت یا شنیدن امر خاصی را داشته باشیم، این انتظار بر دریافت پیام تأثیر می گذارد، یا اینکه اگر پیامی را که متعارض با دانش و عقیده ماست دریافت کنیم، معمولاً ممکن است برای اجتناب از تشویش ذهنی، آن را نادیده بگیریم.
۶- ارزیابی منابع: آیا منبع پیام قابل اعتماد است؟ آیا به واسطه خود پیام می توان منبع آن را معتبر دانست و پیام را پذیرفت؟ این گونه ارزیابیها و تردیدها نسبت به منبع پیام در برقراری ارتباط اختلال ایجاد می کند.
۷- علائم غیر شفاهی و متناقض: کیفیت صدا، بیان فیزیکی، وضعیت جسمانی، می تواند به ارتباط کمک کند، یا آن را به تأخیر اندازد.
۸- پارازیت: هر ابزار ارتباطی، ضعف هایی دارد، عبارات بی سرو ته و ساخت ضعیف جملات در ارتباط کتبی، یا توهمات و محدودیت های بیانی در ارتباط شفاهی، موجب اخلال و در نتیجه ارتباط غیر مؤثر می گردد. همچنین کانال های ارتباطی میان افراد، نظیر کانال های فیزیکی، الکترونیکی و غیره ممکن است پیام را مخدوش کرده یا پارازیت به آنها بدهد. ( رضائیان ، ۱۳۸۳).
روش های بهبود پیام و حذف موانع ارتباطی
۱- استفاده از بازخور به معنی بازگشت نتیجه پیام به فرستنده پیام است تا از وضعیت ارسال پیام و نحوه دریافت و درک آن آگاه شود.
۲- افشا، به معنی دادن اطلاعات مربوط و معتبر درباره فرستند پیام، به گیرندگان.
۳- تشریح پیام.
۴- استفاده از ارتباطات شفاهی (رو در رو) نسبت به ارتباطات کتبی از دقت بیشتری برخوردارند.
۵- آگاهی از علائم ارتباط و مهم تر از همه استفاده از زبان ساده و همه کس فهم، به حذف موانع ارتباطی کمک می نماید.
چگونگی حذف موانع ارتباطی در سازمان
معمولاً در هر سازمان، مدارهای ارتباطی متعدد و متنوعی وجود دارد که اغلب به هم پیوسته و مرتبط هستند و موجب پیچیدگی ارتباطات گشته و در نتیجه امکان سوء تعبیر و تفسیر را می افزاید. به منظور حذف موانع ارتباطی سازمان، ابتدا باید فرایند پیچیده ارتباطی و صحت تشریح علائم را شناخت، ضمن آنکه در جهت به حداقل رساندن سوء تفاهم، باید در فهم و تفسیر موانع اصلی ارتباطات نیز کوشید. توجه به موارد زیر در حذف موانع ارتباطی مفید است:
۱- درجه اثر بخشی و کارآیی کمبودها و نارسایی های سیستم ارتباطی را با استفاده از بازخور می توان بهبود بخشید.
۲- در مطالعه ارتباطات بین افراد باید به عوامل روانی، فرهنگی، معانی و غیره توجه نمود.
۳- موانع عمده ارتباطات بین افراد: تمایز ادراکی، ارزش های فرهنگی، معانی (زبان)، انگیزه ها و پارازیت است.
۴- ارتباطات دوجانبه و سیستم بازخور بهترین شیوه حذف موانع ارتباطی است.
۵- شناخت فرایند پیچیده اصلی ارتباطی، شناخت علائم و سمبل ها، فهم و تشریح ارتباطات را آسان می سازد.
نقش ادراک در ارتباطات
آدمی محرک ها و موقعیت های پیرامون خود را درک می کند، بدین معنی که آنها را دریافت، احساس، و تعبیر و تفسیر می کند و نقشی از آنها در ذهن خود به وجود می آورد. به جهت این که پیام در الگوی ارتباطی عاملی مرتبط با گیرنده و فرستنده پیام، و به عنوان محرکی بر هر دوی آنها مؤثر است، مسئله ادراک در ارتباطات مهم و در خور بررسی است. نکات عمده ای که در مورد ادراک و نقش آن در ارتباطات و ایجاد مانع ارتباطی قابل بیان اند، عبارت اند از:
۱- به علت آن که افراد موقعیت و محرک های پیرامون خود را تعبیر و تفسیر می کنند، این امکان وجود دارد که از پدیده ای واحد ادراکاتی متفاوت حاصل شود. این امر در ارتباطات می تواند باعث درک پیامی واحد به گونه های مختلف شود. مثلاً کلمه آفرین برای یک شاگرد مدرسه نشان دهنده توفیق اوست، اما همین کلمه برای یک بزرگسال در سازمان این معنا را ندارد.
۲- آموخته ها و تجربه های قبلی فرد بر ادراک او اثر می گذارند. کارگری که به تجربه آموخته است، مدیران در ابتدای ورودشان به دادن وعده و وعید می پردازند، سخنان آنان را با بی اعتمادی پذیرا می شود.
۳- انسان آنچه را تهدید کننده، ناخوشایند، و غیر قابل قبول باشد درک نمی کند و نادیده می گیرد. مثلاً کارمندی که نتیجه ارزشیابی او ضعیف ذکر شده است از درک آن ناتوان می ماند و یا دستوراتی که با معتقدات فرد در تضادند نادیده انگاشته می شوند.
۴- انسان در هر لحظه با محرک های مختلف مواجه است، اما در جریان ادراک، یک یا چند محرک خاص مورد توجه او واقع می شوند. به عبارت دیگر فرد از میان محرک ها برای ادراک، محرکهایی را انتخاب می کند که به این امر گزینش ادراکی گفته می شود. گزینش ادراکی تحت تأثیر عواملی چون میزان شدت، تکرار، تازگی و تحرک محرک قرار دارد و تجربه و انگیزش و شخصیت نیز بر آن اثر می گذارند. مثلاً صدای بلند سخنران از طریق بلندگو، حروف درشت یک خبر روزنامه، یا تکرار یک پیام، باعث می شود توجه ما از میان عوامل مختلف به آنها جلب شود.
۵- گاهی اوقات انسان از پدیده ها، ادراکی کلیشه ای دارد، بدین معنا که آنها را در طبقاتی قرار می دهد و همه را یکسان تلقی می کند. مثلاً همه حسابداران را کارکنانی دقیق و محتاط، یا همه مدیران را افرادی خشک و خشن فرض می کند. این امر در ارتباطات موجب می شود که پیام دریافت شده از این افراد تحت تاثیر خصوصیات تعمیم داده شده در مورد آنان قرار بگیرد و به درستی درک نشود.
۶- هرگاه ادراک یک خصوصیت، سایر خصوصیت ها را تحت الشعاع قرار دهد انسان دچار خطایی می شود که به آن خطای هاله ای می گوییم. مثلاً زمانی که بد خط بودن فرد را به عنوان یک خصوصیت منفی به سایر خصوصیات او تعمیم می دهیم و وی را از سایر جهات نیز منفی ارزیابی کنیم، دچار خطای هاله ای شده ایم. در ارتباطات نیز خطای هاله ای در گیرنده پیام موجب عدم ایجاد ارتباط صحیح می شود. هنگامی که مدیری پس از دریافت گزارش در مورد یکی از کارکنان، به علت وجود یک نکته منفی سایر خصوصیات مثبت را نادیده می گیرد، به علت خطای هاله ای در انتقال اطلاعات و ایجاد ارتباط دچار اشکال شده است.
۷- فرد ممکن است چیزی را درک کند که انتظار دارد، نه آنچه که واقعاً وجود دارد. به عبارت زیر توجه کنید:
« مؤسسه پژوهش ها و تخفیفات کاربردی در بخش صنعت».
از آن جایی که انتظار داریم پس از واژه پژوهش، تحقیق قرار داشته باشد، واژه تحقیقات را غالباً تخفیفات می خوانیم. البته این امر در ارتباطات می تواند باعث اصلاح پاره ای اغلاط املایی و تحریری شود و گیرنده پیام به قرینه، بعضی از اشتباهات را اصلاح کند.
۸- انسان پس از دریافت داده های مختلف آنها را در قالب های ذهنی خاصی قرار می دهد و درک می کند. مثلاً بخشنامه ای که برخی جملات آن به طور کامل تکثیر نشده است، پس از دریافت به وسیله کارکنان، بر اساس قالب های ذهنی آنان که حاصل تجربیات و یادگیریهای قبلی آنهاست، تکمیل و درک می شود یا نامه های یکنواخت و منفی سازمان در پاسخ به شکایات کارکنان و ارباب رجوع باعث می شود هر نامه ای، که از طرف سازمان در پاسخ به شکایات کارکنان و ارباب رجوع باعث می شود هر نامه ای، که از طرف سازمان در پاسخ به شکایات صادر شود، بدون خواندن کامل با محتوای منفی مورد استنباط قرار می گیرد ( رضائیان ، ۱۳۷۹).
مقدمه
عصری که هر لحظه اش در گرو تغییرات شگفت انگیز است، ارتباطات حرف اول را می زند. تحقیقات نشان می دهد که حدود هفتاد و پنج درصد از اوقات روزانه ما به نحوی در تماس و ارتباط با دیگران می گذرد. به همین دلیل کیفیت زندگی هر کسی بستگی به کیفیت ارتباطات او با دیگران د ارد. همه ما در محیط کار فرصت های یکسانی داریم اما تنها کسانی مسیر پیشرفت و ترقی را به سرعت می پیمایند و احترام، اعتبار و مقام برای خویش کسب می کنند که قدرت بیان داشته باشند، خود را به د رستی مطرح کنند و در شرایط مختلف و با افراد مختلف، ارتباطی مناسب و مؤثر برقرار کنند (آل یاسین،1376).
مهارت های ارتباطی سرمایه ای مهم برای هر فرد در راه موفقیت به شمار می رود. توانایی برقراری ارتباط برای همه ی مخلوقات زمین الزامی است، و انسان ها نیز از این قانون مستثنی نیستند. البته ارتباط انسان ها بسیار پیچیده تر و دشوار تر از سایر مخلوقات است. راه های متعدد و مختلفی برای برقراری ارتباط میان انسان ها وجود دارد. با پیشرفت مهارت های ارتباطی اعتماد به نفس نیز افزایش می یابد، از این رو تقویت مهارت های ارتباطی می تواند جزء استراتژی های طولانی مدت برای رسیدن به موفقیت باشد .
امروزه فعالیت های تربیت بدنی به عنوان نوعی تربیت عملی و بخشی از تربیت مکتبی که با فعالیت های مختلف ورزشی، سلامت جسمی و روحی دانش آموزان را مدنظر دارد، مورد توجه خاص می باشد. فعالیت های ورزشی بادارا بودن عنصر مسابقه، رقابت، همکاری، نظم و مقررات و سازمان بخشیدن که حرکات جسمی و روحی به عنوان ابزاری نیکو در تعلیم و تربیت بشمار می آیند.
در میان فعالیت های مختلف ورزشی، بازی فوتبال بعنوان ورزشی ارزان، زیبا و پر هیجان از کشش و جاذبه ی بسیاری در نزد عموم برخوردار است. با توجه به وظایف متعدد و متفاوتی که یک مربی از جهات مختلف به عهده دارد، او را ناگزیر می سازد علاوه بر دانش فنی مربوط به رشته ی اختصاصی خود، در سایر علوم نظیر روان شناسی، جامعه شناسی، مدیریت و سایر علوم انسانی اطلاعات داشته، همچنین شخص مربی باید از مهارت ارتباطی بالایی برخوردار باشد ( چراغپور، 1365)
بیشتر وقت مربیان در ارتباط با بازیکنانشان می گذرد و این ارتباط آن ها را برای نیل به هدف هایشان هماهنگ می سازد. یکی از عوامل موفقیت مربی، قابلیت ارتباط موثر است. او باید قادر به ایجاد ارتباط درست باشد. این گونه ارتباطات باید با والدین، عوامل اجرایی، بازی کنان و مردم برقرار گردد.بیشتر اوقات پیام های ما نارسا است
این نارسایی به جهت عدم ارتباط کلامی نمی باشد، بلکه به این دلیل است که ما به اهمیت ایجاد ارتباط غیر کلامی پی نبرده ایم.این مطلب می تواند درس مهمی باشد که مربی به اهمیت موضوع پی ببرد و نسبت به چگونگی بهبود مهارت های ایجاد ارتباط موثر وقوف بیشتری یابد ( لینچ ، 1942).
بیان مسئله:
واژه ارتباط از ریشه لاتین کامیونز به معنای اشتراک گرفته شده است. این کلمه در زبان فارسی به صورت مصدر عربی درباب افتعال به کار می رود؛ که در لغت به معنای پیوند دادن و ربط دادن و به صورت اسم مصدر به معنای بستگی، پیوند، پیوستگی و رابطه کاربرد دارد. ارسطو فیلسوف یونانی، شاید نخستین اندیشمندی باشد که حدود 2300 سال پیش درباره ارتباط سخن گفته است. وی در کتاب مطالعه معانی بیان( ریطوریقا) در تعریف ارتباط گفته است: « ارتباط عبارت است از جست و جو برای دست یافتن به کلیه وسایل و امکانات موجود برای ترغیب و اقناع دیگران» ( مشبکی، 1380).
ارتباط یکی از پدیده هایی است که همه جوانب زندگی انسان با آن سر و کار دارد. فقط از طریق نوعی ارتباط است که افراد انسانی می توانند با هم مراوده و مرابطه برقرار کرده به حیات اجتماعی خود ادامه دهند. ارتباط، به زبان ساده ، عبارت است از انتقال و فهم معنا بین اشخاص. عمل انتقال به وسیله هر نوع رفتاری که در امر مبادله اطلاع و معنا موثر باشد، صورت می گیرد. از این رو، ارتباط را به صور گوناگون تعریف می کنند:
1- تبادل اطلاعات با استفاده از توانایی های انسانی یارسانه های تکنولوژیکی.
2- مبادله عقاید و افکار، یا قلمرو وسیع مبادله اندیشه های انسانی.
3- فراگرد دادن و ستاندن اطلاعات.
فرایند ارتباط با فرستنده که اندیشه ای را سامان داده و به صورت شفاهی، نوشته و یا به گونه ای بصری به گیرنده می فرستد آغاز می شود. گیرنده، پیام را دریافت می کند و پس از بازگشایی آن( کشف پیام) به منظور و مقصود ارتباط، پی می برد. این پیام، به جای خود، ممکن است به دگرگونی یا اقدام بیانجامد. اما فراموش نکنیم که فرآیند ارتباط ممکن است توسط« پارازیت ها» و هر چیزی که می تواند باز دارنده ی برقراری ارتباط باشد، بریده شود(رضائیان،1379).
ارتباط عبارت است از انتقال اطلاعات از فرستندهبه گیرنده به گونه ای که این اطلاعات به وسیله ی هر دو، فرستنده و گیرنده، درک و فهم شود( مقیمی، 1377).
ارتباطات مؤثر، هدف به حساب نمی آید بلکه باید وسیله ای برای کسب هدف تلقی شود. مشخصه اصلی در مورد ارتباطات این است که ارتباط کیفیتی ذاتی نیست بلکه اکتسابی است(فلیپو ودیگران 1988،به نقل ازآل یاسین،1376)
به اعتقاد هلریگل واسلکم مهارت ارتباطی عبارت است از توانایی ارسال و دریافت اطلاعات، افکار، احساسات و نگرش ها.مهارت های ارتباطی اشاره دارد به توانایی مدیران که به طور موثر ایده ها و اطلاعاتی به دیگران انتقال داده و همچنین به طورموثر ایده ها و اطلاعات را دریافت کنند( گریفین 1992) .
انسان موجودی اجتماعی است و اجتماع نیز شبکه ای در هم تنیده از روابط بنیاد جامعه زمانی بر پا خواهد که بین عناصر گوناگون، ارتباط خاصی پدیدار گردد. ارتباطات گره ای است که افراد، سازمانها و گروه ها را به هم پیوند می دهد. ارتباطات موثر پیش فرض اساسی نیل به اهداف سازمان محسوب می شود و ارتباطات ضعیف علل بروز بسیاری از مشکلات در سازمان ها است( پرهیزکار، 1368).
یکی از رموز مربی گری موفقیت آمیز، برقراری ارتباط با بازیکنان تیم است، به نحوی که آنان را برای انجام کارهای سخت بر انگیزد. مربی گری چیزی جز تلفیق و ترکیب مهارت های پیچیده با هم نیست. یکی از این مهارت ها توانایی برقراری ارتباط مؤثر با بازی کنان و کلیه اعضاء باشگاه است. این هنر( مهارت) متمایز کننده مربیان بزرگ از سایرمربیان می باشد.موفقیت مربی در امر مربی گری تا حد زیادی به توانایی وی در برقراری ارتباط مؤثر در موقعیت های گوناگون و بی شمار بستگی دارد.مربیان باید بتوانند با بازی کنان، دستیاران و مدیران باشگاه ها به خوبی ارتباط برقرار نمایند.تعلیم، تشویق، رعایت انضباط، ارزش یابی و بیان مهارت ها، مرسوم ترین روابط و واژه های کاربردی در مربی گری می باشند که همه آن ها مستلزم ارسال پیام اند. معمولا مربیان با چگونگی انتقال پیام مورد توجه و تفاوت قرار می گیرند. ارتباط تمامی افراد در یک باشگاه مستلزم ارتباط صحیح با مربی است مربی در مرکز دایره قرار گرفته است و همگی بایستی نگاهی مستقیم به مرکز داشته باشند.« امه ژاکه » سر مربی سابق تیم ملی فرانسه در سال 1998 که با این تیم به عنوان قهرمان جهان نائل شد در خاطراتش این گونه گفته است:« یک مربی بر اساس ضروریات زمان می تواند یک معلم، یک پدر، یک دوست، و یا یک پلیس باشد. برای یک مربی صرفاً دانستن مسایل مربوط به رشته ورزشی کافی نیست بلکه باید یک فیلسوف خوب، یک مربی خوب و از همه مهم تر یک شنونده و یک گوینده توانمند باشد. وی باید از لحاظ اخلاقی اعتبار داشته و ارزش های اخلاقی را به خوبی بشناسد و نیز توانایی دفاع از آنها را داشته باشد.مربی خوب گاهی مانند پدر برای بازی کنانش است، گاهی هم بایستی مانند یک پلیس زیرک برای آن ها باشد. چون که بازی کنان عموماً جهت گرفتن انگیزه به هر دو شوک مثبت و منفی نیاز دارند. عدم یکی از این دو دیگری را کم رنگ می کند.وقتی از «آلکس فرگوسن» سرمربی«منچستر یونایتد» انگلیسی در مورد ارتباط با بازیکنانش سوال می شود، در پاسخ می گوید : من در تمام مراسم شادی وغم بازیکنان شرکت می کنم وازاحوالات شخصی آن ها باخبرهستم( قزل سفلو، 1381)
دررابطه بابحث مربی گری وبه ویژه دررشته ورزشی فوتبال درآخرین طبقه بندی که دراین رشته صورت پذیرفته است ، به شرح ذیل می باشد:
نقطه آغاز مربیگری با سطح پایه شروع می شود که درجه D آسیا نام دارد.
سطح C دومین سطح مربی گری است که در این سطح برای مربیان آموزش تکنیک و تاکتیک در نظر گرفته می شود. سطح یا درجه B کنفدارسیون آسیا که به گفته ی اکثر مربیان سخت ترین دوره و کامل ترین دوره مربی گری را شامل می شود و مربیانی که در کلاس های آموزشی این سطح شرکت می کنندواین دوره را با موفقیت به پایان می رسانند افرادی مجرب در امر مربی گری خواهند بود. و در نهایت سطح یا دوره A کنفدراسیون آسیا که بالاترین درجه مربی گری در کشور ما است که به علت زمان طولانی کلاس های این دوره و محدود بودن ظرفیت این کلاس ها مربیان اندکی قادر به گذراندن این دوره هستند
سئوال اساسی که این پژوهش قصددارد به آن پاسخ دهد ،این است که :
آیا مربیان فوتبال ما در رابطه با مهارت های ارتباطی که شامل مهارت های بازخورد، شنود موثر و مهارت کلامی است، مهارت لازم را دارند و آیا هر مربی نسبت به درجه و سطح مربی گری که به دست آورده و دوره های مخصوص را گذرانده به همان اندازه و درجه مربیگری، در رابطه با مهارت های ارتباطی به مرحله رشد و تکامل رسیده است یا نه؟
فرضیه های پژوهش:
1- بین درجه مربی گری( C,B,A) کنفدراسیون فوتبال آسیا با مهارت های ارتباطی رابطه معناداری وجود ندارد.
2- بین درجه مربی گری با شنود مؤثر رابطه معناداری وجود ندارد.
3- بین درجه مربی گری با مهارت کلامی رابطه معناداری وجود ندارد.
4- بین مهارت بازخورد با درجه مربی گری رابطه معناداری وجود ندارد.
5- بین سابقه مربی گری مربیان با مهارت بازخورد، رابطه معناداری وجود ندارد.
6- بین سابقه مربی گری مربیان با مهارت شنود مؤثر، رابطه معناداری وجود ندارد.
7- بین سابقه مربی گری مربیان با مهارت کلامی، رابطه معناداری وجود ندارد.
8- بین سابقه مربی گری با مهارت های ارتباطی رابطه معناداری وجود ندارد.
9- بین سن مربیان با مهارت بازخورد، رابطه معناداری وجود ندارد.
10- بین سن مربیان با مهارت شنود مؤثر، رابطه معناداری وجود ندارد.
11- بین سن مربیان با مهارت کلامی، رابطه معناداری وجود ندارد.
12- بین سن مربیان با مهارت های ارتباطی رابطه معناداری وجود ندارد.
13- بین مدرک تحصیلی مربیان با مهارت بازخورد، رابطه معناداری وجود ندارد.
14- بین مدرک تحصیلی مربیان با مهارت شنود مؤثر، رابطه معناداری وجود ندارد.
15- بین مدرک تحصیلی مربیان با مهارت کلامی، رابطه معناداری وجود ندارد.
16- بین مدرک تحصیلی مربیان با مهارت های ارتباطی رابطه معناداری وجود ندارد.
17- بین سطح مربی گری مربیان با مهارت بازخورد، رابطه معناداری وجود ندارد.
18- بین سطح مربی گری مربیان با مهارت شنود مؤثر، رابطه معناداری وجود ندارد.
19- بین سطح مربی گری مربیان با مهارت کلامی، رابطه معناداری وجود ندارد.
20- بین سطح مربی گری با مهارت های ارتباطی رابطه معنا داری وجود ندارد.
متن کامل را می توانید دانلود کنید چون فقط تکه هایی از متن این پایان نامه در این صفحه درج شده است(به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
همراه با تمام ضمائم با فرمت ورد که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند موجود است
تعداد صفحات :88
قیمت فایل با تخفیف ویژه :4000
اگر نمیدانید چگونه خرید کنید اینجا کلیک نمایید
در صورت نیاز به پشتیبانی بر روی دکمه پشتیبانی در نوار بالای سایت کلیک نمایید