لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه32
فهرست مطالب
- تقدیم به 1
2- مقدمه 2
3- چکیده 5
4-سیره نبوی معراج در قرآن و سنت. 6
5- معراج در قرآن و سنت 7
6- شب ظرف تکامل و عروج 9
7- معراج رسول خدا (ص) 10
8- حاجت جبرئیل 17
9- خبر دادن رسول خدا (ص) از کاروان قریش 17
10- ابوطالب و معراج 21
11- آیا معراج ریشه قرآنی دارد؟ 21
12- آیا معراج پیامبر جسمانی بوده؟ 23
13- معراج روحانی چیست؟ 24
14- معراج و قوانین علمی امروز 26
15- هدف از سیر در عوالم هستی 30
16- منابع و مواخذ 31
پاسخ این گفتار از بحثهای سابق ما دربارة معجزه پیامبران خصوصاً از بحث مفصلی که در باره حادثه عام الفیل و جریان کشته شدن سپاه« ابرهه» با سنگریزه ها انجام شده کاملاً روشن می شود. زیر ا آنچه مسلم است اینست که کاری را که بشر می تواند بوسیله ابزار و آلات علمی انجام دهد، پیامبران می توانند آن را با عنایت پروردگار بدون اسباب ظاهری و خارجی ایجاد کنند.
پیامبر اسلام با عنایت پروردگار به معراج رفته است. خدائی که تمام هستی از آن او است و سازنده این نظام شگفت انگیز است. او است که به زمین نیروی جاذبه داده و به خورشید اشعه کیهانی بخشیده و طبقات مختلفی در هوا پدید آورده و هر موقع بخواهد می تواند آنها را بازگیرد و مهار نماید.
هرگاه برنامه سیر تاریخی، پیامبر در پرتو عنایت الهی انجام گرفته باشد، به طور مسلم تمام این نوامیس در برابر ارادة قاهر وی تسلیمند، و هر آنی در قضیه قدرت او می باشند. بنابراین چه اشکالی دارد: خدایی که به زمین جاذبه داده است و به اجرام آسمانی اشعه کیهانی بخشیده، بنده برگزیدة خود را بوسیله قدرت نامتناهی خود، بدون اسباب ظاهری از مرکز جاذبه خارج نماید، و از خطرات اشعه مصون و محفوظ نگاه دارد. خدائی که این همه اکسیژن آفریده است، در طبقاتی که هوا و جود ندارد، برای رسول برگزیده خود هوای لازم را تهیه کند. و این است معنی جمله« خدای سبب ساز و خدای سبب سوز»
اساساً حساب معجزه، از حساب علل طبیعی و توانایی بشر جدا است. ما نباید توانایی خدا را مانند توانائی خود محدود بدانیم. اگر ما بدون اسباب، قادر به کاری نباشیم، نباید بگوئیم آفریدگار توانای علی الاطلاق بدون اسباب طبیعی نیز قدرت ندارد.
زنده کردن مردگان، اژدها شدن عصا، زنده نگاهداری« یونس» در شکم ماهی در قعر دریاها، که تمام آنها را در کتاب های آسمانی تصدیق کرده و برای ما نقل نموده اند؛ از نظر اشکال و جواب دست کمی از معراج پیامبر ندارد.
خلاصه تمام علل طبیعی و موانع خارجی مقهور و مسخر ارادة خداست. فقظ اراده او به امر محال تعلق نمی گیرد، و اما غیر آن یعنی ممکن بالذات هر چه باشد. البته روی سخن در این موارد با کسانی است که در مراحل خداشناسی، پروردگار خود را با صفات و اوصاف مخصوص به خود او شناخته باشند و خدای لایزال، بعنوان یک موجود مقتدر و توانا که به همه چیز قادر است مورد تصدیق آنها باشد.