1-1. مقدمه
روزگاری دولتها وظیفۀ خود را تنها حفظ مرزها و نظم و امنیت داخلی و نیز بسترسازی های اولیه اقتصادی می دانستند. اما با بروز نارسایی های بازار در تأمین کارایی ، عدالت و سایر ارزشهای انسانی ، نقش دولتها به تدریج پر رنگ تر شد ؛ به ویژه از آن جهت که تعهدات دولتها در قبال مردم افزایش یافت.
اقتصاد بخش عمومی یا مالیه عمومی تلاشی اثباتی و هنجاری است.
1-2. دولتها از نظر اقتصادی چه اهمیتی دارند؟
بدون وجود امنیت از تجاوز بیگانگان، فعالیتهای اقتصادی مناسبی که منجر به رشد و توسعه شود، انجام نخواهد گرفت.
از آنجا که تلاش اقتصادی برای خلق ثروت است، بدون ضمانت حفظ ثروت از دست اشرار و باج گیران، کوشش اقتصادی ثمری ندارد.
مرجع تسجیل مالکیت (اتومبیل، زمین و ....)
مرجع احقاق حق
مسؤول تأمین کالاهای عمومی
احداث و نگهداری جاده
حفظ منابع ملی و دفاع از حقوق عمومی
سرمایه گذاریهای عظیم و دیربازده مثل تولید علم
آموزش و بهداشت عمومی
مرجع تشخیص منافع دیپلماتیک خارجی
مرجع تعریف، ارزش گذاری و تولید پول
مرجع مبارزه با مشکلات ناشی از تورم
سرمایه گذاری کم و نامناسب نسبت به نیازهای جامعه از طرف بخش خصوصی
نیروی کار بیکار ، مبارزه با بیکاری
طیف گسترده ای از وظایف باید به دوش دولت باشد تا چرخ اقتصاد ، با تمام ابعادش ، به درستی بچرخد.
1-3. اقتصاد بخش عمومی به چه می پردازد؟
پاسخ به سوال «دولت چه باید بکند و چگونه انجام دهد؟» موضوع مالیه عمومی را مشخص می کند :
تعیین مرزهای دخالت دولت
اثر دخالت دولت بر جهت دادن به تولید (تخصیص منابع تولیدی)
اثر دخالت دولت بر توزیع درآمد و هنجارهای رفتاری جامعه ، برآورد هزینه های دولت ، منابع درآمدی به ویژه مالیاتها، مقررات دولتی، تولید دولتی، قیمت گذاری، بدهی دولت.
جنبه های خرد اقتصادی دولت (مقررات زدایی و خصوصی سازی) موضوع این شاخه است.
نکته : مالیه عمومی، تمامی فعالیتهای دولت را شامل نمی شود.
جنبه های کلان اقدامات دولت ، مانند انتخاب سیاست های پولی ، و مالی و اعمال آن و یا بخش خارجی اقتصاد دولت ، به رغم اهمیت بسیار ، در شاخه های دیگر علم اقتصاد مورد بحث و بررسی قرار می گیرد.
بخش عمومی با مرزهای بخش خصوصی شناخته می شود ؛ به همین دلیل بخش عمومی با تحلیل رفتار بخش خصوصی آغاز می شود و آن را در بر می گیرد ؛ سیاستها و اقدامات ، در واکنش به نیازهای بخش خصوصی شکل می گیرند و تأثیر آنها نیز به واکنش بخش خصوصی بستگی دارد. بنابراین طبیعی است که بررسی در ارتباط متقابل صورت گیرد.
1-3-1. سهم دولت در اقتصاد چگونه تعیین می شود؟
دولت مفهومی گسترده و تعاریف مختلفی دارد. در کشورهای مختلف ، دولت و گستره دخالت آن به شکل های گوناگون تبیین می شود.
پاسخ به پرسش اصلی اقتصاد بخش عمومی ، دولت چه باید بکند و چگونه بکند؟، بدون رجوع به ایدئولوژی و فلسفه سیاسی حاکم مقدور نیست ؛ چرا که قدم اول در پاسخگویی به این پرسش تعیین اهداف دولت است که این کار بدون رجوع به ارزشهای مورد قبول جامعه ناممکن است و خواه ناخواه از جهان بینی جامعه تأثیر می پذیرد.
نگاه ارگانیکی یا " آلی " به جامعه ، فرد را در ضمن جامعه ، قابل تعریف می شمارد و جایگاه وی را مستقل از جامعه نمی داند در حالی که در نگرشی مکانیکی ، جامعه از جمع افراد مستقل تشکیل شده و آنچه در کانون توجه و تأکید قرار دارد ، فرد است و خواسته های او.
در حالت اول دولت نقشی گسترده و اصیل می یابد و در حالت دوم نقشی تبعی و بالنسبه کوچک.
اقتصاد بخش عمومی می خواهد روشن سازد که دولت در کجا دخالت کند تا کارایی اقتصادی برای اجتماع بیشتر شود.
بخش عمومی نه تنها به تبیین آنچه هست همت می گمارد (اقتصاد اثباتی) ، بلکه به توصیه آنچه باید باشد (اقتصاد دستوری یا هنجاری) قیام می کند.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 16 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
مقدمه:
بی شک بالاترین و والاترین عنصری که در موجویت هر جامعه دخالت اساسی دارد فرهنگ ان جاممعه است. اساساً فرهنگ هر جامعه هویت و موجودیت آن جامعه را تشکیل می دهد و با ؟ فرهنگ هر چند بعدهای اقتصادی ، سیاسی، صنعتی و نظامی قدرتمند و قوی باشد ولی پوچ ، پوک و میان تهی است. «فرهنگ» کلمه ای بسیار رایج و مورد توجه در تمامی جوامع متمدن بوده است. به طوری که با گسترش اجتماعات و پیچیده شدن روابط و افزایش امکانات و ابزار، بحث از فرهنگ بیشتر و ابعاد متعددی به خود می گیرد. اگر تا دو قرن قبل جنبه های خاصی از زندگی اجتماعی و نقش محدودی برای فرهنگ وجود داشت، به تدریج نفوذ و قدرت فرهنگ و نقش آن در ابعاد مختلف جامعه بشری بسیار بیشتر است.
تحولات یک فرد در صحنه های منطقه ای و بین المللی که چهره سیاسی، فرهنگی جهان را تغییر داده این تصور را بر خلاف القائات ، تبلیغات و ادعاهای جریانهای خاصی که محور مسائل و مشکلات و تصادفات در آینده اقتصادی و تکنولوژیکی خواهد بود، شکل می دهد که قدرتهای مادی و صنعتی جهان تمامی امکانات خود را در جهت سلطة فرهنگی خود و نابودی فرهنگهای دیگر قرار می دهند.
نظامهای سلطه و سازمانهای بین الملی تحت کنترل آنان تا کنون نخواسته اند رابطه ای منطقی بین فرهنگ ، استقلال و توسعه برقرار نمایند. زیرا که با ادامة سلطه و حاکمیت آنان و غارت و چپاول کشورهای دیگر منافات و مغایرت دارد. داشتن فرهنگ استقلال و توسعه واقعی و همه جانبه، مانع حضور و دخالت بیگانه خواهد بود.
حال سوال اساسی اینست که چگونه جامعه ای می تواند به این مهم دست یابد؟
و پاسخ اینست که:
جامعه ای که به تعلیم و تربیت خویش بها می دهد و بناهای فرهنگی و اموزشی، به ویژه مدارس آن در شهرها و روستاها، با عنایت به اصول مهندسی آموزشی از بهترین و پر جلوه ترین بناهی موجود باشد و معلمان آن از اقتدار زیادی برخوردار و موفق ترین، پر نشاط ترین و محبوب ترین الگوهای اجتماعی باشند از بیش ترین پیشرفت فرهنگی ، اجتماعی برخوردار بوده ، کم ترین آفت ها و آسیب پذیری های فردی اجتماعی را خواهند داشت و همچنین جامعه ای که وارث معلمان مقتدر باشد به یقین صاحب ارزش های والای فرهنگی و توسعه یافته ترین نهادهای اجتماعی خواهد بود.
هدف از توسعه فرهنگی
وقتی غربیها از توسعه فرهنگی در جهان سوم بحث می کنند بیشتر تعریف و هدف از آن را یک قدم به جلو در بهره برداری از امکانت فرهنگی جامعه ذکر می نمایند و اینکه فرهنگ از اختصاصی بودن و قشری و طبقاتی بودن خارج می شود و به طبقه ویژه و مرفّه و متمکن اختصاص نداشته باشد و در اختیار همگان قرار گیرد چنانچه اگر بحث از توسعه سیاسی باشد معنایش سهیم کردن مردم و مشارکت عموم ر رقم زدن سرنوشت سیاسی خویش است.
اما در اسلام مفهومی بسیار عمیق تر، ظریف تر و گسترده تر دارد. در اسلام مسئله تعالی معنوی انسانها و جامعه ، تهذیب نفس، مبارزه با فساد، رشد فضیلتها و تقوی ، بهره برداری عمومی از تقوی و عدالت اجتماعی، حاکمیت روح اخوت اسلامی و نظم و انضباط و قانون ، رشد بینش و بصیرت دینی و اهی ، حاکمیت ارزشهای دینی و خلاصه بارور شدن و شکوفایی استعدادهای علمی و افزایش خودآگاهی افراد جامعه و بیداری وسیع و همه جانبه ملت از اهداف توسعة فرهنگی است.
بدیهی است اهدافی به این وسعت وعمق هرگز در فرهنگهای بشری مورد توجه قرار نگرفته و قرار نخواهد گرفت. در اینجا توجه به این معنا لازم است که اسلام به ابعاد وجودی انسان عمق و وسعت می دهد و او را در حصار محدود مادیات زندانی نمی نماید و این بدان معنا نیست که با توجه به حیات معقول و معنوی انسانها، از حیات مادی و دنیوی آنها غفلت شود و آنها را به عزلت و گوشه نشینی و گوشه گیری فرا خواند بلکه تحول در حیات و بینش انسانها مقدمه ای است برای تحول در زندگی انسانها، و زندگی آخرت و حیات معقول و الهی انسانها در جهان واپسین تبعی ای است از زندگی معقول و برتر و حسنه انسانها در این جهان (الدنیا مزرعه الاخره) که همه ما از خداوند می خواهیم ربنا آتنا فی الدنیا حسنه و فی ااخره حسنه- و اُنَّ الْمُتَّقینَ ذَهَبُواْ بِعاجِلِ الْدُنْیا وآجِلِ الاخِرَهِ.
اصول و مبانی توسعه فرهنگی
اصول و مبانی رشد و توسعه فرهنگی، و بررسی زوایا و ابعاد هر یک از جهات یاد شده خود می تواند موضوع مباحث ظریف ، آموزنده و قابل توجهی قرار گیرد که در این مختصر امکان پرداختن به آنها و تجزیه و تحلیل همه جانبه آنها میسر نیست. منتهی به طور فهرست وار به چند مسئله اشاره می نمائیم و تفصیل آن را به عهده اندیشمندان و فرصتهای دیگر واگذار می کنیم.
الف) رسیدن به بیداری، آگاهی و رشد، افزایش معرفت انسانها و ایجاد تحول در بینش و برداشت و بصیرت فردفرد جامعه نسبت به کلیه زمینه های عالم وجود و درک عمیق و روشن از جهان آفرینش و آفریدگار جهان و اهداف خلقت.
به بیان امام صادق (ع) «وَجَدْتُ عِلْمَ النّاسِ کُلُّهُ فی اَرْبَعٍ اَوَّلُها اَنْ تَعْرِفَ رَبَّکَ وَ الثّانی اَنْ تعْرِفَ رَبَّکَ و الثّانی اَنْ تَعْرِفَ ما صَنَعَ بِکَ و الثّالِثُ اَنْ تَعْرِفَ ما اَرادَ مِنْکَ وَالرّابِعُ اَنْ تَعْرِفَ ما یُخْرِجُکَ مِنْ دینِکَ
یا به بیان حضرت سیدالشهداء (ع) اَلْمَعْروُفُ بِقَدْرِ الْمَعْرِفَهِ یا به سخن امیر المومنین (ع) اِذا اَرْذَلَ عَبْداً حَطَرَ عَلَیْه الْعِلْمَ یا به سخن امام باقر (ع): اَلْکَمالُ کُلُّ الثَّقَقّْهُ فی الدّین وَ الصَّبْرُ عَلَی التّابِئِهِ وَ تَقْدیرُ الْعیشَهِ
ب) ایمان و اعتقاد به خداوند (خدا خواهی و خداگرایی).
آدمی کاندر طریق معرفت ایمان ندارد
شخص انسان دارد شخصیت انسان ندارد.
ج) ایجاد انگیزه های الهی و معنوی.
د) تقویت پایه ها و بنیادهای اخلاقی و ارزشهای روحی.
ه) هدفداری و هدفگرایی و آخرت خواهی در کارها.
و) اتکال به نیروی لایزال الهی.
ز) شکر گزاری در برابر نعمتها و صرف نعمتها در جهت الهی و در راه تحصیل رضوان ا...
ح) جلوگیری از تضییع عمر و جوانی و استعدادهای خداوندی و ممانعت از تخریب و هدر رفتن سرمایه ها.
ط) استفاده از روشهای مطلوب و تشویق و توبیخ در جهت حداکثر بهره برداری بهینه از نعمتها و الطاف الهی.
ی) آینده نگری.
ک) احیای شخصیت حقیقی انسانها.
ل) ارائه الگوها و اسوه ها والای مکتبی و انسانی در راه هدایت انسانها.
در این رابطه یکی از شاخص ترین الگوها و محورها، ولایت فقیه و نقش و تأثیر سازنده آن در جامعه است. ولایت فقیه محور اصلی در تمرکز نیروها، هدایت و بسیج استعدادها، انسجام و وحدت کلمه در جامعه می باشد. بیداری ملت، رشد و تقویت بنیادهای انقلابی و اسلامی جامعه، احیای شخصیت دینی مردم، احیای تفکر و اندیشه اسلامی ناب محمدی (ص)، رشد و شکوفائی استعدادها، مقابله با تهاجمات و خنثی سازی خطرات و توطئه ها و جلوگیری از اتلاف نیروها، با هدایت ولی فقیه میسر است.
ابعاد توسعة فرهنگی
تا اینجا روشن شد محور اصلی توسعه از دیدگاه اسلام و امام (ره) خود انسان است و هدف از توسعه نیز رشد و تعالی و تکامل انسانهاست. در این قسمت اشاره ای خواهیم داشت به ابعاد توسعه فرهنگی.
همانگونه که ذکر شد توسعه فرهنگی نیز دارای ابعاد گوناگون و وسیع و ظریفی است در این مختصر به سه بعد اساسی توسعه فرهنگی مطلوب اشاره می شود. این سه بعد عبارتست از: 1- تعلیم و تربیت نیروی انسانی 2- رشد پژوهش و تحقیقات 3- عزم ملی برای بسیج امکانات (مشارکت مردم)
1- تعلیم و تربیت نیروی انسانی
اسلام برای علم ارزش فراوان و والائی قائل شده بلکه آن را هدف از خلقت و آفرینش بحساب آورده (لِتَعْلَمُوا اِنَّ عَلی کُلِّ شَیءٍ قَدیر) و ملاک فضیلت و برتری آدم سلام ا... علیه را بر ملائکه مقربین علم و دانش بشمار آورده و آنجا که نوای رحمانیت الهی را سر می دهد از نوای دل نشین علم و انش سخن می گوید و به مقام قلم سوگند یاد می کند و ...
در اسلام برای علم و دانش مرزو بوم نیست و همه دورانها و فصول عمر دوران علم و تلاش و سازندگی و حرکت و تعالی است. به عبارت دیگر جامعه اسلامی باید از نظر شاخص علمی در جهان دارای برترین و بالاترین شاخصها و عملکردهای علمی باشد، و رشد سواد و علم و دانش و تحقیق و ابتکار در سطح اعلی باشد. متأسفانه عوامل گوناگون استکباری و استبدادی دست بدست هم داده و وضعیت مسلمانان را تا حد جهان سوم تنزل داده است.
در نهج البلاغه امیر المومنین (ع) می فرماید: اَلا واِنَّ مِنَ الْبَلاءِ الْفاقَهِ و اَشَدُّ من الغاقَهِ مَرَضِ الْبَدَنِ وَ اَشَدُّ مِنْ مَرَضِ الْبَدَنِ مَرَضُ الْقَلْبِ. بیمای جهل و نادانی و بی سوادی خطرناکترین و تلخ ترین بیماریهاست و مقدمه و زمینه هر نوع رشد و تحول و توسعه، علم و دانش و ریشه کن کردن فقر علمی و جهل و نادانی و بی سوادی است.
یکی از کلیدی ترین بخشها در رشد و توسعه و خودکفائی و استقلال هر جامعه بخش آموزش و تربیت نیروی انسانی و هدایت و مدیریت و سازماندهی افراد هر جامعه بری تحقق اهداف و آرمانهای ملی و مذهبی است. امروز تربیت نیروی انسانی و پرورش و شکوفائی استعدادهای ملی و ایجاد شور و انگیزه و آگاهی در نسل جوان به منزله فتح بزرگترین قله های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی هر جامعه است. سهل انگاری در این امر مهم و سرنوشت ساز و حیاتی نادیده گرفتن آرمانهای یک ملت و یک انقلاب است. اهمیت نظام تعلیم و تربیت و رشته های گوناگون آموزش و پرورش از سطوح ابتدایی و آمادگی تا سطوح عالیه تخصصی و فنی و علمی، و تبدیل استعدادهای ساده و آماده به استعدادهای فنی و علمی و تحقیقاتی و تجربی و برنامه ریزی کیفی آنقدر روشن است که نیاز به توضیح و تفضیل ندارد و در حقیقت ، رشد و توسعه و خود اتکائی جز در سایه تربیت نیروی انسانی میسر نیست و محور تحوّل در بخشهای دیگر، تحول در آموزش و پرورش و فرهنگ آن جامعه است.
به تعبیر یکی از دانشمندان (پروفسور فردریک هاریبسون) منابع انسانی پایه اصلی ثروت ملتها را تشکیل می دهد. سرمایه و منابع طبیعی عوامل تبعی تولیداند، در حالیکه انسانها عوامل فعالی هستند که سرمایه ها را متراکم می سازند. از منابع طبیعی بهره برداری می کنند سازمانهای اقتصادی و سیاسی را می سازند و توسعه ملی را به جلو می برند به وضوح کشوری که نتواند مهارتها و دانش مردمش را توسعه دهد، و از آن در اقتصاد ملی به نحو مؤثری بهره برداری کند قادر نیست هیچ چیز دیگر را توسعه بخشد.
در حقیقت شروع و ایجاد هر گونه تحولی در نظامهای گوناگونی جامعه و بلکه در نظام منطقه ای و جهانی به آموزش و تربیت نیروی انسانی وابسته است، و پیشرفت و انحطاط هر ملت مدیون نیروی انسانی است، و راه مجد و عظمت یا ذلت و سقوط ملتها را نیروی انسانی فراهم و همواره می کند. یکی از علل اصلی نارسائی اقتصادی ، اجتماعی و سیاسی فرهنگی را در کشورهای جهان سوم باید در نظام تعلیم و تربیت این ملت ها جستجو کرد.
بدیهی است بحث درباره مقوله تعلیم و تربیت یک کتاب مستقل می طلبد، از این رو به پژوهشها و تحقیقات فراوان نیاز می باشد، دارای دهها بعد و محور بسیار وسیع و گسترده است و همه دوران حیات انسانها را شامل می شود، و از قبل از ولادت تا پس از مرگ را زیر پوشش قرار می دهد که پرداختن به همة ابعاد آن در این مقاله کوتاه مقدور نیست. البته سیاستگذاری در این باره امر بسیار مهمّی است و روشهای آموزش و پرورش در دورانهای گوناگون بسیار کارساز است و در یک کلمه سرمایه گذاری در این بخش بسیار حیاتی است.
شکی نیست که هدف کلان و کلی تعلیم و تربیت، پرورش شخصیت الهی افراد جامعه و تربیت انسانهای مفید و فرزانه می باشد.
سخنان حکیمانه امام را حل در این رابطه سرمشق روشن زندگی و دستورالعمل تعلیم و تربیت است، به عبارت دیگر، سیره و روش علمی و آثار و رفتار آن بزرگوار، در طول عمر پربرکتشان و کلاس درس و تفسیر و فقه و اخلاقشان همه و همه به عنوان یک الگوی زنده و سازنده می تواند برای جامعه ما مفید باشد. ما در این جا تنها به سخنان کوتاهی از آن بزرگوار بسنده می کنیم و تفضیل آن را به عهده علاقمندان جستجوگر می گذاریم.
اصلاح و اداره مملکت با تعلیم و تربیت صحیح نسل آینده ممکن است.
امام (ره) در وصیتنامه سیاسی عبادی شان می فرمایند: از امور بسیار با اهمیت و سرنوشت ساز مسئله مراکز تعلیم و تربیت از کودکستانها تا دانشگاههاست.
صحیفه ج 21/ص 192
ایشان در جای دیگری فرموده اند: فرهنگ و آموزش و پرورش اساس است.
صحیفه ج 15/ص 192
امام راحل (ره) در فرصتهای گوناگون به مسئله تعلیم تربیت و برنامه ریزی برای نیروی انسانی و تربیت و پرورش و هدایت استعدادها و رشد و شکوفائی مغزها و اندیشه ها پرداخته اند، و بصورتهای گوناگون بر آن تأکید نموده به عنوان یک هدف، یک سیاست و یک استراتژی مادر و اصلی بر آن تأکید داشته اند و به ابعاد تئوری و علمی و ارتباط آموزش با کار و کوشش و مشارکت جدی مردم در این میدان اشاره کرده اند.ایشان در رهنمودهای خود بر فرهنگ کار و تولید، نظم و انضباط، پشتکار و تحقیق، جهاد و اجتهاد، و ارتباط و پیوند مدرسه و دانشگاه با محیط کار و صنعت و کارخانه و مزرعه تأکید نمودند.
به فرمایشات دیگری از حضرت امام (ره) توجه فرمائید:
«ما امروز باید مصمم باشیم تا در تمام رشته ها جلو بیفتیم. باید در این زمینه کوشش کنید تا مردم باور کنند چیزی از سایرین کم ندارند.» 26/12/60
«آموزش و پرورش دو رکن اصلی است و اسلم در هر دو رکن سفارش اکید فرموده است و پرورش سفارشش بیشتر شده است و اهمیتش هم بیشتر است. پرورش به معنای اینکه در هر جائی که علما مشغول تدریس هستند، علمای دانشگاه و علمای حوزه های علمی قدیمی و استادها در هر جا هستند با این دو رکن مواجهند، رکن آموزندگی و تربیت علمی و رکن پرورش و تربیت اخلاقی و تهذیب نفس. ما اگر فرض کنیم که یک ملتی آموزش و پرورش در آن نفوذ کرد و همة ملت آموزش یافتند به اندازه ای که احتیاجات ملت است و پرورش یافتند و تهذیب نفس کردند و تربیت اخلاقی شدند، ملتی که یک همچو توفیقی را پیدا کند یک ملت نمونه ای خواهد بود و ما حالا هر دو جهتش را عرض می کنیم و چیزهایی که مرتبط به هر دو جهت است. آقایان می دانند، لکن تذکر، باز خوب است. مسئله آموزش و مسئله تعلیم و تربیت علمی، یک مطلبی است که در قرآن کریم، در احادیث اولیاء خدا، از رسول اکرم (ص) تا سایر ائمه هدی ، همه جا ذکر از این قضیه بوده است...»
صحیفة نور ج 17/ص 16- 28/6/61
«امروز رئیس جمهور و دولت و مجلس شورای اسلامی و تمامی متصدیان امور تربیتی در مقابل خداوند قادر و توده های ملت مستضعف مسئول هستیم. «کلکم راع و کلکم مسئول» و باید بدارنید که از مسئولیت های بسیار بزرگ ، مسئولیت دینی و ملی است، مسئولیت در مقابل مستضعفان و مظلومان است و بالاخره مسئولیت در پیشگاه خالق و خلق، آن هم در طول تاریخ آینده مسامحه و سهل انگاری در تعلیم و تربیت ، خیانت به اسلام و جمهوری اسلامی و استقلال فرهنگی یک ملت و کشور می باشد و باید از آن احتراز کرد.»
صحیفة نور ج 17/ص 35 – 1/7/61
2- پژوهش و تحقیقات
یکی از عوامل مهم و اصلی در جهت رشد و ارتقای ملت ما و ملتهای دیگر مسئله پژوهش و تحقیقات ، نوآوری، ابتکار و خلاقیت است که نقش کلیدی و اساسی آن در شکوفائی و استقلال و خودکفایی و پیشرفت هر جامعه بر کسی پوشیده نیست.
کشورهای پیشرفته و به اصطلاح توسعه یافته غربی و شرقی صدها کار تحقیقاتی نو عرضه می کنند و در بخش اختراعات و اکتشافات پیشرفت علمی و فنی و تکنولوژیکی هر روزه صدها حرف جدید می زنند و صدها کشف و اختراع جدید را به ثبت می رسانند، و دهها کتاب جدید و صدها مقاله علمی در سطح جهان منتشر می کنند. اما در کشورهای اسلامی و جهان سوم (یا به تعبیر صحیح تر جهان دوم) در این زمینه بسیار کم کار می کنند و شاید کارهای تحقیقاتی و نوآوری اینها به کمتر از ده درصد کشورهای پیشرفته برسد چرا که بسیاری از اندیشمندان و صاحبنظران و محققینی که با امکانات ملتهای ضعیف و تحت سلطه تربیت شده اند به کشورهای متمکن و غرب پناه می برند. این امر متأسفانه فرار مغزها و مهاجرت نیروهای متخصص و در حقیقت سرمایه های با ارزش ملتهای مستضعف را به دنبال دارد، و این خود خلاء بزرگ و یکی از نقاط ضعف عمده کشورهای مظلوم و تحت سلطه است.
حضرت امام (ره) در خصوص نجات از وابستگی فرموده اند: «شما باید از اول شروع کنید و قصدتان بر این باشد که خودتان مستقل در همه چیز باشید، در فرهنگ مستقل باشید ، در صنعت مستقل باشید و در زراعت مستقل باشید ، وقتی که بنابر این معنا گذاشتید و به این عزم وارد میدان شدید می توانید که کشور خودتان را نجات دهید و کشور خودتان را مستقل کنید و استقلال کشور خودتان را برای همیشه بیمه کنید.» (11/1/60)
دانشمندان و استعدادهای ارزشمند این کشورها خود باید سررشته اصلی علم و تحقیق و ابتکار و تکنولوژی را بدست بگیرند و سازنده و مبتکر باشند و مالک و صاحب اختیار تکنیک و تکنولوژی باشند چون تا از درون جامعه مغزها و اندیشه ها نجوشد و ابتکار و خلاقیت بکار نیفتد، و استعدادها ندرخشند، استقلال واقعی و توسعه ملی و خود اتکائی دست نایافتنی است و دم زدن از آن غلط و نابجاست. چون سرنخ های اصلی و کلیدهای فتح و حرکت در دست دیگران و در اختیار بیگانگان است. لذا باید روحیه تحقیق و ابتکار در جامعه گسترش یابد و مراکز علمی و تحقیقاتی رشد یابند، و به تحقیقات بنیادی و پایه ای و کاربردی توجه شود، و جوانان و دانش پژوهان تشویق شوند تا به تحقیق ، اشتیاق پیدا کنند و انگیزه های رشد و خلاقیت به اضافه انگیزه های عمیق مذهبی توأم با عشق بکار و خدمت به ملت و روحیه فداکاری و سازگاری تقویت شود.
مستضعفان جهان و ملتهای جهان اسلام باید هر روز از دیروز و هر سال از سال قبل زنده تر حرکت کنند و بر شعاع بینش و دانش و معرفت و ابتکار و خلاقیت خود بیفزایند و مرزهای علم و دانش را توسعه دهند و بر قلعه های جدیدی از معرفت بشری و الهی فائق آیند و زنجیرها را یکی پس از دیگری پاره کنند و طبیعت و منابع عظیم الهی را با پنجه ابتکار و تلاش و اندیشه ها و افزایش کار تسخیر نمایند و آخرین اطلاعات جهانی را در اختیار بگیرند و بنیان های علمی و تحقیقاتی آنان چنان قوی و نیرومند باشد که خود در پیشبرد دانش بشریت همچون گذشته سهیم گردند و بلکه مشعلدار علم و فضیلت باشند و با آمادگش علمی و فنی و تحقیقاتی و نوآوری راه آینده با عظمت و درخشان را هموار سازند. مراکز علمی و دانشگاههای ما باید محقق پرور باشند. نیروهای مستعد را برای تحقیق و ابتکار هدایت کنند.
تأکید امام بیدار دلان بر بیداری، آگاهی ، خودباوری ملی، عزم و اراده، تحول ، اصلاح مغزها، تحول در دانشگاه ها، اهمیت دانشگاهها، تأمین نیازهای کشور توسط خودما ، قطع وابستگی به اجانب، انزجار از غرب، اعتماد به نفس و دهها مسئله دیگر همه و همه ، در راستای هدفهای فوق و دستیابی به سرافرازی و سیادت مسلمانان در جهان می باشد.
نمونه ای از بیانات آن بزرگوار را که در منشور بازسازی فرموده اند نقل می کنم:
«مهمترین عامل در کسب خود کفائی و بازسازی، توسعه مراکز علمی و تحقیقاتی و تمرکز و هدایت امکانات و تشویق کامل همه جانبه مخترعین و مکتشفین و نیروهای متعهد و متخصصی است که شهامت مبارزه با جهل را دارند و از لاک نگرش انحصاری علم به غرب و شرق به درآمده و نشان داده اند که می توانند کشور را وی پای خود نگه درند. انشاءا... این استعدادها در پیچ و خم کوچه های اداره ها خسته و ناتوان نشوند.
صحیفة سجادیه ج 21/ص36
در بیان شریف امام (منشور بازسازی) این بخش به عنوان مهمترین عامل به حساب امده و این خود نشاندهنده عمق بنش امام رضوان ا... تعالی علیه نسبت به مسائل کشور و اهمیت تحقیقات و توسعه مراکز علمی است.
امام خمینی رضوان ا... تعالی علیه در این بخش سیاست بسیار روشنی را ارائه فرموده و حرف آخر را زده اند و به مشکل با مشکلات نظام تحقیقاتی کشور اشاره فرموده و راه علاج و درمان را نیز ارائه نموده اند جالب اینجاست که امام (ره) به مشکلات نظام اداری ما نیز واقف بوده و از بوروکراسی و تشکیلات اداری که بجای راهگشا بودن گاهی مانع تراشی می کنند نیز اشاره فرموده اند.
با توجه به رشد و پیشرفت سریع علوم و دانش و ابتکارات بشری و اینکه پیوسته دریچه های تازه ای از علوم و معارف دانشمندان گشوده می شود و قله های جدیدی از علم و معرفت فتح می گردد و جهان هر روز شاهد تحوّل و تکامل علوم و فنون و ابزار و ادوات علمی است و این ابزار و آلات علمی و تکنولوژیکی به اضافه ارتباطات و اطلاعات، هر روز راه جدیدی را برای تربیت می گشایند و بر دامنه فرهنگ و تمدن و پیشرفت علمی و قدرت سیاسی و اقتصادی ملتها می افزاید، جوامع اسلامی و کشورهای جنوب و گروه 77 و در رأس آنها ملت بزرگوار و انقلابی ایران باید با یک بسیج عمومی راه را برای رشد و توسعه علم و دانش هموار نماید، و بر قدرت ملی و بین المللی خود بیفزاید، تا موقعیت نیرومند علمی و نی و اطلاعاتی خود را در دنیا نیرومندتر کند و از ملتهای دیگر پیشی بگیرد، زیرا رمز موفقیت ما موفقیت در بهره برداری و استفاده از خلاقیت ها و ابتکارات و کشف استعدادهای سرشار نسل جوان، همراه با اخلاق و معنویت و ایمان و فضیلت است. بدیهی است خداوند متعادل سرمایه های فراوان انسانی و توانائی های معنوی و مادی و نیروی توکل به قدرت لایزال الهی در اختیار ما قرار داده و راه مجد و عظمت را به ما آموخته است.
لذا در مقایسه بین سرمایه های مادی و منابع طبیعی با سرمایه های انسانی و معنوی، باید سرمایه های انسانی و معنوی را جایگزین کرد که سرمایه انسانی خود ، پول ساز ، قدرت ساز و مایه عزت و شکوه و حیات و شکوفائی منابع دیگر است، و باید دانائی، پژوهش ، تحقیقات و سرمایه معنوی و ارتقای نیروی انسانی را جایگزین سرمایه های دیگر نمود.
زمان گرچه زمان کامپیوتر و اطلاعات و ماهواره و انرژی و تکنولوژی و طراحی و ابتکار و مدیریت جدید و تخصصهای پیچیده و موج سوم و محیط زیست و جنگ اطلاعات و برنامه ریزی و استراتژی اطلاعاتی و تخصصها و خدمات مربوطه است، اما همه وابسته به انسانها و خلاقیت فکری انسانها هستند. برنامه ریزی و مدیریت و طراحی و بهره برداری ، به رشد مغزها وابسته است. لذا تحقیقات ، تکنولوژی ، دانش فنی، علم و مدیریت، کلید رشد و توسعه است و نیروهای مومن و انقلابی و دلسوز جهان باید در این راستا مشعل پرقدرت علم و دانش بشری را بدست بگیرند و آن را در راستای اهداف انبیاء هدایت نموده و بالنده سازند و بر علم و دانش حاکم باشند و از راه علم و دانش بشریت را به سمت رفاه و عدالت و عزت و فضیلت سوق دهند.
باید ره صد ساله را یکساله بلکه یک شبه پیمود و باید مالک و صاحب اختیار تکنولوژی و ابزار و ادوات علم و تحقیق شد و از تجزیه بشریت در این رابطه استفاده کرد و باید فرهنگ علم و تحقیق و علم پروری و دانش دوستی و بها دادن به تحقیقات و محققین در جامعه رشد کند و مراکز علمی و تحقیقاتی به معنی واقعی کلمه توسعه پیدا کند. بدیهی است در سایه باروری مغزها ، صنعت و دانش فنی به معنی صحیح و واقعی کلمه ارتقاء خواهد یافت و ملاک پیشرفت و شاخص سنجش رشد و توسعه، رشد ابتکارات علمی و فنی و به روز بودن اطلاعات است و بکار گرفتن همة اینها در جهت تحقق هدفهای والای الهی و اندیشة عدالتخواهی انسان، ارزش واقعی خود را باز می یابد.
نقش های معلم
اکنون این پرسش عمده مطرح می شود که در این راه پیچیده و دشوار یک معلم چه نقش هایی دارد و دارای چه وظایفی است؟
به بیان دیگر یک معلم شایسته چه نقش هایی را باید ایفا کند؟ با اندک تأمل در زندگی معلمان بزرگ و موفق تاریخ و مطالعه ی سیره ی ائمه ی معصومین – صلوات الله علیهم اجمعین – نقش هایی به شرح زیر مشخص و شناسایی می شوند:
1- معلم در نقش یاد دهنده 10- معلم در نقش راهنما و مشاور
2- معلم در نقش مربی 11- معلم در نقش مدیر آموزشی
3- معلم در نقش انسان ساز 12 معلم در نقش تسهیل کننده
4- معلم در نقش الگو بودن 13- معلم در نقش تکنولوژیست آموزشی
5- معلم در نقش تخصص و حرفه ای 14- معلم در نقش پژوهش گر
6- معلم در نقش معلم 15- معلم در نقش مبلغ مذهبی
7- معلم در نقش اصلاح گر رفتار 16- معلم در نقش انضباطی
8- معلم در نقش اصلاح گر جامعه 17- معلم در نقش قاضی
9- معلم در نقش ناقل فرهنگی 18- معلم در نقش مادر و پدر
توجه به معلم و مربی
اگر بنای بررسی در مورد کمبودها؟ و نارساییهای دستگاه تربیت باشد، به نظر می توان آن را سه کلمه خلاصه کرد: معلم ، معلم، معلم، این سخن اغراق آمیز نیست که کل آموزش و پرورش را در معلم خلاصه ببینیم و با وجود او از کمبودهای آن بحث نکنیم. هر گونه اجرای طرح های سازنده و جهت دهنده در تربیت محتاج به معلم و مربی کار آزموده ، آگاه و صاحب نظر است.
انتخاب افراد واجد شایط، فرانه و آگاه و تربیت آنان برای معلمی نسل رکنی مهم در سرنوشت سازی برای جامعه ی در حال و آینده است.
بر اساس اندیشه ای اسلامی و هم بر مبنای ارزیابی خرد، زبده ترین ها باید در کار تربیت باشند. آنان که بازماندگان از کنکور را برای تربیت معلم برگزیدند، خطای تربیتی مهمی مرتکب شده در واقع صدمه ی جبران ناپذیری بر فرزندان این مرز و بوم وارد کردند و هم عزت تربیت را به زیر سؤال بردند.
عاقلان برای چوپانی گاو و گوسفند خود چوپان عاقل و باهوش بر می گزینند.
آیا نسل انسان کمتر از گلة حیوانی است؟
معلم باید از چنان فرزانگی و خردمندی برخوردار باشد که بتواند هوش ها و تیز بینی های شاگردان فرزانه را بپروراند، جهت دهد؛ و از موضعی بالاتر آن را اقناع کند.
در تاریخ اسلام بزرگانی چون فارابی، بوعلی و غزالی در کار تدریس و تعلیم بودند و همه گاه چند گام پیش تر از شاگردان قدم بر می داشتند و هم برای شاگردان افتخار بود، که چنان معلمانی به هدایت ایشان می پردازند.
ایمن مهم است که مردم نیکو بیندیشند سرنوشت، فکر و خرد فرزندان خود را به دست چه کسانی می سپارند و با هم آهنگی با دستگاه تربیت در گزینش معلمان واجد شرایط بکوشند. آن کس که برخوردار از خلاقیت ، خوجوشی ، خودبینشی و خودآفرینی نباشد نخواهد توانست میدان دار این معرکه باشد و نسلی خلاق و دارای دیدی عمیق و ارزیاب با مواضع متنوع و متعدد در برابر شرایط گوناگون بپروراند.
اقتدار معلم بارزترین شاخص توسعه ی فرهنگی
جامعه ای که وارث معلمان مقتدر باشد، به یقین صاحب ارزش های والای فرهنگی و توسعه یافته ترین نهادهای اجتماعی خواهد بود. جامعه ای که بیش ترین معلمان مقتدر را داشته باشد از رشد یافته ترین فرهنگ بهره مند خواهد بود.
جامعه ای که کودکان و نوجوانان آن در کلاس و فضای مهرآگین مدرسه و نیز در کانون پر حبت خانواده با معلمان اولیای محبوب و مقتدر محشور باشند از همة آسیب پذیری های اجتماعی در امان می مانند.
جامعه ای که در آن افراد هوشمند، سرآمد و خلاق در کسوت معلمان مقتدر سنگربان عرصه های فرهنگ و تعلیم و تربیت باشند، چندان نیازی به زندان ؟ و کانون های اصلاح و تربیت کودکان و نوجوانان بزهکار نخواهد داشت.
جامعه ای که بخواهد سررشتة علوم و فنون برتر و فناوری نو را به دست گیرد باید بیش ترین بها را برای تربیت تفکر خلاق و ذهن های نوآور قائل شود این امر مقدور و میسر نخواهد شد مگر با وجود معلمان مقتدر و خلاق و نظام پویای تعلیم و تربیت ، برنامه های جامع و فراگیر و محتوایی متناسب و کارآمد.
تدریس همچون هنر و علم
هرگاه دربارة تدریس صحبت می شود این سؤال غیر قابل اجتناب پیش می آید که آیا تدریس هنر است یا علو ؟
بسیاری از افراد تدریس را هنر می داند و معتقدند که معلمان باید بر تجربیات شخصی، احساسات و ارزشهایی متکی باشند که خارج از حیطة علم است. عده ای به تدریسهمچون علم می نگرند و معتقدند ابعاد حیاتی آموزش را می توان به عناصری تجزیه کرد که با روشهای علمی قابل مطالعه باشد، کدام درست می گویند؟ تدریس هنر است یا علم؟
ما معتقدیم تدریس هم هنر است و هم علم، حرفة پیچیده و دشوار معلمی احتیاج به هنرمندی و اطلاعات علمی دارد. تدریس هنرمندانه مسلماً با عواطف و ارزشها، و همان طور که برخی گفته اند، با روح معلم خوب آمیخته است، برخی از معلمان چنان در کار خود، یعنی پرورش دانش آموزان، غرق می شوند که به نقاشان ، مجسمه سازان و موسیقیدانان ، در حالت خلق آثار هنری، شباهت پیدا می کنند.
معلمان خوب ، خلاق هستند و مشکلات خود را با ابداع روشهای تدریس و تدوین مواد آموزشی مناسب حل می کنند. تعلیم و تربیت در مقام علم از روان شناسی، جامعه شناسی، مردم شناسی، عادت شناسی، زیست شناسی، پزشکی و بسیاری از علوم دیگر بهره می گیرند تا موجبات تدریس کارآمد را فراهم سازد.
معلمان در فرایند تدریس از روشهای علمی متعددی مانند، تولید فرضیه، آزمایش فرضیه و مشاهدة نتایج استفاده می کنند.
در تدریس خوب، علم و هنر به طور پیچیده در هم تنیده اند.
یادگیری مادام العمر
بهترین معلمان کسانی هستند که اوقات خود را صرف یادگیری می کنند. البته همة معلمان دانش آموز خوب نیستند. وقتی اسکاروایلد می نویسد که: «هر کس در یادگیری ناتوان است به شغل معلمی روی می آورد» در واقع احساس برخی از مردم را منعکس می سازد. «وایلد 1904»
این نظریه بدبینانه دربارة معلمان متأسفانه ، حتی امروز نیز تا حدودی صحیح است، زیرا برخی از معلمان با شروع کار تدریس یادگیری را کنار می گذارند.
جهان در حال تغییر از کنار آنها می گذرد و به سارعت ایشان را در وضعیتی قرار می دهد که دیگر آمادگی تدریس کارآمد را ندارد.برعکس ، معلمان خوب تحولات مربوط به رشتة خود را تعقیب می کنند و دائماً مهارتهای خوب قبلی خویش را افزایش می دهند.
معلمان خوب همواره در حال یادگیری هستند. آنها خد نیز شاگردانی متعهدند.
روان شناسی تربیتی و تدریس کارآمد
این نامعقول است که فردی بی اطلاع از روان شناسی مسئولیت تعلیم و تربیت جوانان را برعهده بگیرد، همان گونه که کسی از پدیدة صدا اطلاعی ندارد، نمی تواند قطعه ای موزون بیافریند.
باور عمومی روان شناسان تربیتی به وضوح در اولین کتابی که با عنوان روان شناسی تربیتی، نوشته ی هاپکینز انتشار یافت بیان شده است. به نظر ما، آموزش مطلوب زمانی انجام می پذیرد که معلمان اصول روان شناسی را با تدبیر کامل به کار بندند.
به بیان ساده، روان شناسان تربیتی آن بخش از روان شناسی است که به کاربرد اصول روانشناسی در موقعیتهای آموزشی و پرورشی اختصاص یافته است. البته، اغلب روان شناسان تربیتی معتقدند که روان شناسی تربیتی مقوله ای فراتر از کاربرد اصول از پیش کشف شدة روان شناسی در نظام آموزش و پرورش است.
بسیاری از روان شناسان تربیتی به تدریس اشتغال دارند و درس روان شناسی تربیتی جزء لاینفک برنامه های تربیت معلم است.
تعداد زیادی از روان شناسان تربیتی نیز به کار تحقیق مشغولند و تلاش می کنند، تا فرایند اموزش یادگیری را بهتر بشناسند.
روان شناسان تربیتی ، یادگیری و رشد انسان و روشهای تدریس را در تحقیقات خویش مطالعه می کنند، و از طریق به کار بردن روشهای علمی در زمینة سؤالاتی که متصدیان تعلیم و تربیت دربارة فرآیند آموزش یادگیری مطرح می سازند، این مهم را به انجام می رسانند یکی از وظایف روان شناسی روان شناسان تربیتی تحقیق دربارة مؤثرترین روش تدریس است.
در بخش دیگر این تحقیق مهارتها و دانش معلمان مقتدر و کارآمد فهرست خواهد شد که محصول تحقیقات روان شناسان تربیتی دربارة تفاوتهای معلمان موفق و ناموفق می باشد.
محدودیت معلمان در ارائه ی سبکهای جدید
معلمان در انتخاب روش ارائة مواد درسی کلاس خود دارای اختیار هستند. معلم برنامه کلاسی و روشهای آموزشی خود را تنظیم می کند. ولی مطالعه های مربوط به نواوری در برنامة آموزشی در کلاس، نشان می دهد ، معلمانبه ندرت سبکهای جدید و مشخص از الگوهای تدرس برای خود ابداع می کنند.
بدین ترتیب معلم چگونه باید برای تنوع و داشتن انعطاف در کلاس طرح ریزی کند؟
کاربرد روان شناسی تربیتی برای تصمیم گیری
پنج وظیفة تدریس
فرایند پنج وظیفة اولیه را بردارد:
1- انتخاب هدفها
2- شناخت خصوصیات دانش آموزان
3- شناختن و به کار بردن نظریات مربوط به ماهیت فرآیند یادگیری
4- انتخاب و به کارگیری روشهای تدریس
5- ارزشیابی یادگیری دانش آموزان
هر یک از این وظایف مسائلی را برای معلمان و برای دانش آموزان ایجاد می کند. روان شناسی تربیتی می تواند به معلمان کمک کند تا در کوششهای خود برای حل این مسائل تصمیمات عاقلانه تری بگیرند. معلم باید نظریاتی را دربارة ماهیت فرآیند یادگیری به کارگیرد و اقدامات مربوط به تدریس را که نقطه ی اتصالی است بین آنچه از چگونگی یادگیری دانش آموزان می دانیم و آنچه مربوط به چگونگی ایجاد انگیزش در آنان است، طراحی کند.
توانایی صحبت کردن
روش بحث و گفتگو می تواند در پرورش توان صحبت کردن بسیار مؤثر باشد. دانش آموزان به کمک این شیوه برای تمرین اظهار نظر کردن به گونه ای روشن با تلفظ و ساختار دستوری درست و جالب توجه فرصت لازم به دست می آورند. دانش آموزانی که قط می خوانند، گوش می دهند، می نویسند و حفظ می کنند، در صحبت کردن خود انگیخته تمرین بسیار اندک دارند.
صحبت کردن حداقل با اندازة نوشتن در جامعة امروز دارای اهمیت است، و بالبداهه سخن گفتن از همة مهارتها مهم تر است. دانش آموزان نیازمند این توانایی هستند که در گفت و شنود بحث گروهی با ذهن «فعال» افکار خود را بسنجند و نظرهای خود را روشن بیان کنند. این هدف با توانایی شرکت در خود بحث تفاوت دارد. شرکت در بحث بیشتر هدفی هیجانی و اجتماعی محسوب می شود. توانایی صحبت کردن به مهارتهای روانی – حرکتی و شناختی نیاز دارد. یعنی توانایی سخن گفتن به شیوه ای واضح و روشن، قابل شنیدن ، درست، موجز، و منطقی و متناسب با موقعیت و موضوع ، تدریس به شیوة بحث گروهی این فرصت را به دانش آموزان می دهد که به طور جبری استعداد فصیح سخن گفتن خود را نمایان سازند و با مشاهده و توجه به سخن دیگران ، مهارت بیشتری برای بهتر سازی نحوة صحبت کردن خود کسب کنند.
نقش معلم
هر چه معلم بیشتر صحبت کند دانش آموزان کمتر صحبت می کنند و کمتر بهره می برند که خود دلیل خوبی بر به حداقل رساندن مشارکت معلم است. او بحث را آغاز می کند و سپس شنونده ، نظاره گر، و شاید با ذکر نام دانش آمزان با اشاره کردن یا تکان دادن سر ، سرپرست جلسه می شود.
برخی از معلمان ریاست جلسه را برعهدة دانش آموزان می گذاند ، تا بتوانند به شکل آزادتر به سخنان شرکت کنندگان توجه کنند و نیز مانع مخاطب واقع شدن خود، به جای دیگر دانش آموزان ، شوند. در بهترین شکل ، اگر معلم فقط شنونده باشد، دانش آموزان موضوع بحث را پیش می برند به گونه ای که دربارة آن توضیح می دهند. در مورد تعریف ها و فرض ها به توافق می رسند. به بررسی و تحلیل کافی بودن اظهارات و ربط داشتن مثالها و قیاسها می پردازند، و بتدریج به توافق می رسند یا مسأله را به نقطه ای مجادله انگیز می رسانند در این میان هر چند معلم سکوت اختیار کرده است نقشی دشوار دارد. یادداشتمی کند و گفته ها را پی می گیرد، بحث را تحلیل و ارزیابی ، منطقی بودن ، ربط داشتن و مبتنی بر واقع بودن را می سنجد.
در میان نهادن این افکار با دانش آموزان دارای اهمیت است ولی این امر نباید شامل طرح انتقاد شخصی باشد یا وقت زیادی از جلسه را به خود اختصاص دهد. «نیت ل . گیج – 1374»
درک معلم از حافظه
بسیاری از معلمان قبل از آن که آموزش موضوع جدیدی را آغاز کنند، از کودکان می خواهند از آنچه دربارة آن موضوع می دانند یا بدان مربوط می دانند سخن گویند. «نقشه طرحوارة»
به دست آمده به کودک کمک می کند تا مفاهیم موجود خود را با محتوای آموزش ربط دهد و آموزش را معنادار می کند.
همة ما چیزهایی دربارة حافظه می دانیم، برخی از تجارب را حتی اگر سالها قبل کسب شده باشند ، می دانیم و می توانیم به سادگی به یاد آوریم. برخی از مطالب مانند اسامی و تاریخ رویدادها، که دانش آموزان به اجبار در شب امتحان به ذهن خود تحمیل می کنند، ظرف چند ساعت فراموش می شوند.
دانش آموزان سعی می کند مطالب زیادی را به خاطر بسپارند ، از جمله اسامی آشنایان جدید، شماره تلفن فرد مورد علاقة خویش ، بیست کلمة جدید انگلیسی برای امتحان فردا یا فرمول شیمیایی نیتروگلیسیرین، ما هم مانند معلم ها معتقدیم که دانش باید، حتی سالها پس از آن که دانش آموزان فارغ التحصیل شدند، اگر در حافظه بماند یا به نحوی به کار نیاید، چندان فایده ای ندارد و ممکن است. اصلاً به درد نخورد. معلمن موفق طوری تدریس می کنند که احتمال یاداوری اطلاعات مهم را حتی مدتها پس از فراغت از تحصیل رسمی ، برای دانش آموز فراهم می آورند.
این معلمان چیزی بیش از تغییری موقت در دانش فعلی دانش آموزان انتظار دارند.
یکی از ابعاد کارآمد ی معلم رشد درک او از حافظة انسان است.
در صورتی که یادگیری معنادار نباشد احتمال دارد که مطالب ناچیزی در خاطر باقی بماند. انچه یادگیرنده انجام می دهد برای حافظه حیاتی است. فعالیتهای دانش آموز در آزمایشگاه به او کمک می کند تا مفاهیم و اصولی را که در کلاس فرا گرفته است، معنادارتر و به یادماندنی تر کند.
در نتیجه درک معلم از حافظه و یادگیری عمیق دانش آموزان باعث به وجود آمدن تعلیم و تربیت کارآمد و توسعة فرهنگ و علوم و فنون در جامعه خواهد بود.
نظریة انگیزشی مازلو
میل به امنیت و محبت نیاز اساسی همة انسانهاست. نیازهای اولیه باید ارضا شود تا نوبت به گسترش نیازهای سطح بالاتر رسد.
آبراهام مازلو که بسیاری او را بنیانگذار روان شناسی انسان گرایانه می دانند (مثلا ، کوری، 1977، هماچک، 1987) ، طرح یک نظریه ی انگیزشی است که تأثیر بسیار مهمی در آموزش و پرورش آمریکا داشته است. نظریه ی او مبتنی بر این مفهوم است، که ارضای نیازها «مهمترین اصل زیربنای رشد است» «مازلو ، 1968، ص 55»
از نظریة مازلو مهمترین خصوصیت انگیزش، «تنها اصل کلی که علایق متنوع انسان را به یکدیگر پیوند می دهد» گرایش به نیاز جدید و بالاتر است که با ارضای نیازهای پایین تر ظهور می کند وقتی نیازهای اولیه ، مانند نیاز به ایمنی ، ارضا شود ، نیازهای دیگر همچون نیروهای انگیزاننده جایگزین آنها می شود انگیزة افراد مستقیماً برخاسته از نیازهای آنهاست و لذا انسان در رفتار خویش به ارضای نیازهایش گرایش دارد. «مازلو 1987»
کازلو هفت سطح اصلی نیاز به شرح زیر در نظر گرفت
جسمانی، ایمنی، تعلیق و عش، احترام، خودشکوفایی، دانستن و درک کردن و زیبایی شناسی.
مازلو جهار نیاز اولیه را نیازهای کمبودی نامید، زیرا وقتی در انسانهاکمبودی پدید می آید. کمبود غذا، کمبود ایمنی، نبود عشق و فقدان احترام برانگیخته می شوند تا او نیاز خود را تدمین کند.
مازلو می گفت مردم زمانی برای ارضای سه نیاز دیگر که آنها را نیازهای وجودی می نامد ، برانگیخته می شوند؛ که نیازهای کمبودی ایشان پاسخ گفته شده باشد. نیازهای وجودی، نه به دلیل کمبود، بلکه به علت علاقه ی اساسی انسانها به خود شکوفایی، دانش و زیبایی برانگیخته می شوند.
در نظام پیشنهادی مازلو، نیازها مراحلی هستند که باید در مسیر حرکت به سمت رشد خود از آنها گذر کرد. این مراحل شکل سلسله مراتبی دارند ، یعنی هر مرحله از نیاز، قبل از آن که نیاز مرحلة بعد برانگیخته شود ، باید ارضا شده باشد.
شکوفا کردن استعدادهای جوانان
نگرش اسلام به استعدادهای افراد
علامه طباطبایی در ذیل آیه ی شریفه
ولو شاء ربک لجعل الناس امه واحده و لایزالون مختلفین
اگر پروردگارت خواسته بود، همه مردم را یک ات کرده بود، ولی پیوسته مختلف خواهند بود. (هود /118) می نویسد، اختاف طبایع اجتناب ناپذیر است، چیزی که هست یک نوع از اختلاف، اختلافی است که در عالم از آن چاره ای نیست و آن اختلاف طبایع است که منشاء اختلاف بنیه ها می گردد. آری ترکیبات بدنی در افراد اختلاف دارد و این اختلاف در ترکیبات بدنی باعث اختلاف در استعدادهای بدنی و روحی می شود و با ضمیمه شدن اختلاف محیطها و آب و هواها، اختلاف سلیقه ها و سنن و آداب و مقاصد و اعمال نوعی و شخصی در مجتمعهای انسانی پدید می آید و خدای تعالی هم در قرآن کریم این اختلاف را به خود نسبت داده است و فرموده :
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 43 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
مقدمه
در عبارات و تعاریف رسمی جغرافیایی می خوانیم که استان یزد با وسعتی حدود76156 کیلومتر مربع درمرکزایران ودرکناره کویرنمک ، بین29درجه و35دقیقه تا32درجه و22دقیقه عرض شمالی و 52درجه و49دقیقه تا65درجه و40دقیقه طول شرقی زمین قراردارد.
این استان ازشمال وغرب به شهرهای نایین واصفهان (استان اصفهان)،ازشمال شرق به استان خراسان ،ازشرق به زرند(استان کرمان) ، ازجنوب غربی به شهرستان آباده(استان فارس)وازسمت جنوب شرقی به کرمان محدود می شود.
شرایط دشوار و نه چندان مساعد دستیابی ونیز مرکزیت وهمنشینی باکویر، باعث شده است که این شهرتامدت زمان درازی ، ازطوفان بحرانها وتاخت وتازفرهنگهای بیگانه مصون بماند واصالت خویش راحفظ کند.
"یزدگویا نه درحمله اعراب لطمه ای دیده ونه درایلغار مغول.این اولین مطلبی است که درمورد یزد باید بخاطرداشت.
درست است که این مصونیت از خرابیهای گذشته را در پیشانیهای شهر نمیتوان دید(چراکه خیابان بندیهای جدیدبلایی کمتر ازانچه مغول به بارآورده نیست)،اما در لفاف آداب و رسوم مردم می توان،در این که زردشتی ومسلمان به راحتی با هم به سرمی برند،دراینکه دزد وگدا بسیارکمتر دارد،.......(می توان)
(جلال آل احمد ، یزد ، شهربادگیرها)"
ازجمله این محفوظات می توان به خودواژه "یزد" اشاره کرد که ازدوران ایران باستان به یادگار مانده است ."یزد" ریشه در یسن، یشت و یا یزش- به معنای ستایش ونیایش درزبان فارسی میانه – دارد.
یزد از یزدان – به مفهوم پاک ومقدس وبه معنی ذات خداوند – نیز می تواند گرفته باشد.پس می توان یزد را شهرآفریننده خوبی ها و پاکی ها ، و شهرخدا دانست.آقای حسن حجازی می گوید که در دوره ساسانیان به یزد ، یزدان یا یزتان اطلاق می شده .
از اسامی دیگری که به یزد نسبت داده شده – و در سفرنامه ها یاتواریخ آمده – می توان به این نامها اشاره کرد.
ایساتیس
شهرباستانی یزد، در دوره هخامنشی به ایساتیس مشهور بوده و مرحوم عبدالحسین آیتی ،محل آن را در دامنه بلندی های مهریز ذکر کرده اند.
درجغرافیای بطلمیوس ،از محلی بنام "ایستیخای" در بیابان "کارمانیا" (کرمان) یاد شده که شاید همان "ایساتیس" باشد.(سید عبدالعظیم پوریا- زندان اسکندر از نگاهی دیگر)
کثه
به معنی زندان یا شهر کوچک می باشد ومنسوب به زندان ذوالقرنین سکندر است. گفته اند هنگامی که شماری از بزرگان ایران در ری علیه اسکندر مقدونی بر خاستند ،وی آنان را دستگیرکرد وهمراه خود به فارس برد .چون به یزد رسید، زندانیان را درچاهی زندان (زندانی)کرد وآن محل را کثه نامید؛ که به یونانی زندان است .پس از اینکه اسکندر یزد را ترک گفت، نگهبانان به کمک زندانیان به آبادانی وعمران یزد ، همت گماشتند.
نخستین بار (استخری) ،در سده 4 ه.ق، از واژگان کثه و یزد با هم یاد کرده است . در سده های بعد ، تا سده 8 ه.ق، کثه تنها در آثار جغرافیایی آمده ودر آثار تاریخی همه جا از یزد نام برده اند . در سده 9 ه.ق، پژو هشگران تاریخ محلی یزد ، از جمله جعفری در تاریخ یزد و کاتب در تاریخ جدید یزد نام کثه را با روایتهای (زندان اسکندر) در آمیخته اند وکثه را نخستین بنای یزد ،پنداشته اند ؛ که به فرمان اسکندر مقدونی ساخته شده وآن را (زندان ذوالقرنین) خوانده اند .(ایرج افشارسیستانی-شناخت یزد- انتشارات هیرمند - 1378)
یزدان گرد
دوران ساسانیان ،به فرمان یزد گرد اول (399-421م)در محل زندان ذوالقرنین (کثه)شهری بنا شد که آن را (یزدان گرد) نام نهادند.(همان ماخذ)
دارالعباده
"پس از بر آمدن اسلام و گرایش مردم یزد به دین (مبین) اسلام، عنوان (دارالعباد) یا (دارالعباده ) به این شهر داده شد؛ زیرا علاء الدوله کالنجار ،از ملکشاه سلجوقی تقاضای حکومت یزد را کرده بود ، تا درآنجا به عبادت بپردازد .
احمد کاتب ،تاریخ نگار یزدی سده 9 ه.ق ،در کتاب تاریخ جدید یزد، می نویسد:
(...در سال 504 ه.ق،ملکشاه سلجوقی حکومت یزد را به علاء الدوله کالنجار واگذار کرد وآن را دارالعباده نامید)(همان ماخذ)
از دیگراسامی دوران اسلامی یزد ،که از معروفیت کمتری برخوردار هستند ،می توان به :دارالمومنین و دارالشیعه اشاره کرد .
شهر بادگیرها و نگین کویر
یزد به شهر بادگیرها (بواسطه وجود بادگیرهای متعدد بر بام خانه ها وآب انبارها) ونیز نگین کویر هم سرشناس است .
در حال حاضر استان یزد دارای ده شهرستان ، بیست و یک شهر ، بیست و یک بخش ، پنجاه و یک دهستان و حدود پنج هزار روستا است که تعداد 1323 روستای آن دایر و بقیه به جهت مهاجرت متروک شده است.
ابرکوه ـ اردکان ـ بافق ـ تفت ـ خاتم ـ صدوق ـ طبس ـ مهریز ـ میبد ـ یزد
»» استان یزد در قسمت مرکزی فلات ایران قرار دارد که ما بین عرضهای 29 درجه و52 دقیقه تا 33 درجه و 27 دقیقه عرض شمالی و 52 درجه و 55 دقیقه تا 56 درجه و 37 دقیقه طول شرقی واقع شده است. همچنین دارای 10 شهرستان، 21 شهر، 19 بخش و 51 دهستان می باشد. استان یزد با استانهای اصفهان، فارس، خراسان و کرمان همجوار می باشد. از نظر پستی و بلندی دارای تنوع است. از حدود 850 متر از سطح دریای آزاد تا 4055 متر (شیرکوه) تغییر می کند. مقدار متوسط بارندگی سالانه بین 50 تا 100 میلیمتر می باشد. نوسان درجه حرارت در زمستان و تابستان و حتی در شب و روز بسیار زیاد است. حداکثر حرارت 45 درجه سانتیگراد بالای صفر و حداقل 20 درجه سانتیگراد زیر صفر متغیر است. میانگین روزانه دما برای تمام سال بین 9/11 تا 7/20 درجه سانتیگراد متغیر است. محدوده استان یزد جزئی از فلات مرکزی ایران است که کویرهای ایران نیز عمدتا در این فلات جای دارند. بخش بزرگی از مساحت محدوده استان را قسمتهایی از کویرهای مختلف پوشانده است. جمعیت استان معادل 750769 نفر می باشد.
»» منطقه یزد یکی از سرزمینهای باستانی و دارای میراث درخشانی از فرهنگ و تمدن کهن و ادوار مختلف تاریخی با قدمت 3 هزار سال است. برخی از مورخین بنای اولیه شهر یزد را به زمان اسکندر مقدونی نسبت می دهند که وی زندانی ساخته و نام آن را چنین نهاده است و به اعتقاد عده ای دیگر از تاریخ نویسان در دوره ساسانیان به فرمان یزدگرد اول ( 421-339 م ) در این محل شهری بنام یزدان گرد بنا گردیده است. نام یزد از همین عنوان گرفته شده است و به معنی مقدس، فرخنده و در خور آفرین می باشد.
مورخین یونانی شهر کهن و باستانی را ایاتیس خوانده اند که احتمالا بعد از ویرانی شهر کهن 'کته' پدید آمده است. پس از ظهور اسلام و گرایش مردم ایران به دین اسلام به یزد لقب ' دارالعباده ' داده شد.
یزد به معنای پاک و مقدس و یزد گرد به معنای داده خدایی است. شهر یزد نیز به معنای شهر خدا و سرزمین مقدس است.
یزد نگین کویر است و اولین بار نام آن در کنار اسم چینی تخمه یکی از همرزمان داریوش آورده شد.
این ناحیه همواره در دوره هخامنشیان از راههای معتبر موسسه های راهداری، مراکز پستی و چاپاری برخوردار بوده است. راهداری در یزد قدیم چنان اهمیتی داشت که خاندان آل مظفر از منصب راهداری ناحیه میبد به پادشاهی رسیدند. در طی قرون متمادی آبادیهای کوچک و بزرگ متعددی در این سرزمین پدید آمده و از میان رفته است. آنچه اینک سرافراز از میان ریگهای روان احصار، مصون از رخدادهای مخرب تاریخی بر جا مانده یادگارهای گویا از سرنوشت تاریخی این سرزمین و نشانگر فرهنگ و تمدن پربار است. گرجه قدمت آبادی نشینی و تمدن در این سرزمین از هراره جلگه های یزد تکوین یافته است. منابع مکتوب پیدایش را به عهد پیشدادیان نسبت داده اند.
»» شهرستان یزد با وسعت 2397 کیلومتر مربع بعنوان مرکز استان می باشد. این شهرستان شامل دو بخش مرکزی و زارچ با شهرهای یزد، شاهدیه، حمیدیا و دهستانهای فجر، فهرج، الله آباد و محمد آباد می باشد. جمعیت شهرستان یزد بالغ بر 480000 نفر است.
»» مراکز تاریخی :
بافت تاریخی و محلات قدیمی، مجموعه امیرچقماق ، مسجد جامع کبیر، زندان اسکندر، مجموعه حمام و بازار خان، خانه لاری ها، بقعه دوازده امام، باغ دولت آباد، موزه آئینه و روشنایی، مجموعه تاریخی هشت، مسجد چهل محراب ، مسجد یعقوبی، دخمه زرتشتیان، آب انبار شش بادگیری و...
»» یزد در سفرنامه ها:
یزد شهر بزرگی است که از لحاظ تجارت و رفت و آمد نقطه مهمی بشمار می رود یک نوع پارچه ابریشمی و طلایی در آنجا بافته می شود که موسوم است به پارجه ابریشمی و طلایی درآنجا بافته می شود که موسوم است به پارچه یزدی و به همه جای دنیا صادر می شود.
"سفرنامه مارکوپولو"
ازنشانه ها ی چشم گیریزد بادگیر ها ، سردابه ها و زیر زمین های آن است که ین هر سه با یکدیگر هماهنگی دارد و وجود اینها نشان دهنده آن است که آب و هوای یزد از نقاط دیگر ایران گرمتر است
" کلنل سی ای مک گرگر"
مناره ها و باد گیرهای شهر یزد از دور انسان را به یاد کتاب هزار و یک شب می اندازد
"سفرنامه سرپرسی سیکس"
احساسات مذهبی در شهر یزد خیلی جدی تر از اغلب شهرهای یران است.
" فرد ریچاردز"
یزد گویا نه در حمله اعراب لطمه ای دیده است و نه در یلغار مغول. این اولین مطلبی است که درمورد یزد به خاطر داشت درست است که این مصونیت از خرابی هی گذشته را در پیشانی شهر نمی توان دید (چرا که خیابان بندیهای جدید بلایی کمتر از آنچه مغول به بار آورده است نیست) اما در لفاف آداب و رسوم مردم می توان در اینکه زرتشتی و مسلمان براحتی با هم بسر می برند، در ینکه دزد و گدا بسیار کمتر دارد، در ینکه در کوچه وبازار کمتر فحش می شنوید و دعوا و در خیلی چیزهای دیگر
"یزد شهر باد گیرها، جلال آل احمد"
وقتی به یزد سفر می کنی تنها درپهنه چغرافیا جابجا نشده ای که در عمق تاریخ ، به هزار توهی افسانه ای خزیده ای و تاریخ و افسانه در این شهر کویری چندان بهم آمیخته اند که باز شناختشان ناممکن است
یزد بافتی دیگر، مردمی دیگر و اساسا جنس دیگری دارد. صفا و محبت مردم یزد را در کمتر جیی می توان سراغ کرد.
" مجله سفر، فروغ پوریا وری "
شهر ما گنجینه هنر است ، هر ویرانه اش دفتری است پر از زیبایی که در برابر چشم شیفتگان هنر گشاده است.
در شهری که در جویهایش آب روان ، ریگ روان است مردم بزرگوار و پرتلاشی بودند که توانستند از سده های دوراین شهر را بعنوان یکی از مراکز بزرگ تمدن ایران نگه دارند و نظیرش هیچ جای دنیا نیست.
در یزد نشانه های عالی اخلاقی و معماری و باستان شناسی با هم در آمیخته اند و جزء فرهنگ جدایی ناپذیراین مردمند.
مسجد جامع کهن فهرج تنها مسجدی است که در جهان اسلام ، ساختمان آن از ابتدا تا به امروز تغییر نکرده است.
" دکتر محمد کریم پیرنیا"
شهر بزرگ و تاریخی یزد نگینی است درخشان در قلب سرزمین پهناور ایران ودژی است استوار در کویر. نشانه پیروزی و سپیدی و پاکی و سر سبزی و آبادی بر اهریمن تیرگی و خشکی و ویرانی.
" دکتر علی سیدی "
یزد از نظر بنایی خشتی و گلی در دنیا بی نظیر است
" پروفسور کازولا "
اماکن مذهبی
مجموعه امیر چخماق
امیر جلال الدین چخماق از سرداران و امرا شاهرخ تیموری و حاکم یزد با همکاری همسر خود فاطمه خاتون در جهت آبادانی یزد مجموعه ای شامل تکیه، میدان، حمام، کاروانسراها، خانقاه، قنادخانه، چاه، آب سرد . از همه مهمتر مسجد امیر چخماق را بنیان نهادند. سنگ نصب شده در کرباس مسجد به طرف میدان و نثر وقفنامه بر آن به خط نسخ، شبکه های ظریف از کاشی های معرق دور خارجی گنبد محراب صفه اصلی با طاقنمای مقرتس کاری و این مسجد را از نظر مرتبه زیبایی بعد از مسجد جامع قرار داده است. این بنا مسجد جامع نو نیز نامیده شده است. این مجموعه در قرن هشتم هجری قمری بنا نهاده شده است
مسجد جامع کبیر
این مسجد یکی از باارزشترین میراث تاریخی هنری و گنجینه ای معماری اسلامی است. بانی ساختمان اصلی مسجد را علاء الدوله گرشاسب آل بویه – قرن ششم هجری – می دانند ولی مسجد کنونی مربوط به آل مظفر و تیموریان قرن هشتم و نهم هجری است. از امتیازات هنری و معماری این مسجد می توان قدرت و استواری کاشیکاریهای نفیس و جالب، سر در بلند، دو کتیبه نفیس یکی به خط کوفی و دیگری به خط ثلث بر روی کاشی لاجوردی معرق در کنار سر در باشکوه، دو مناره زیبا و تزئینات کاشی کاری شده دیوارهای داخلی شبستان و زیر گنبد و خارج گنبد را نام برد. ارتفاع مناره های آن حدود 48 متر و ارتفاع سر در آن در حدود 24 متر می باشد
مسجد ریگ
این مسجد که کاروانسرای مخروبه بوده است، توسط امیر معین الدین اشرف بنا گردید. منار گلی مزین به کاشی با خطوط و نقوش مهندسی، قفسه ای چوبی در بالای منار کتیبه خط ثلث بر کاشی معرق در سه طرف در، در کنده کاری دو لنگه ای کاشی های شش ضلعی فیروزه ای و آبی با حاشیه های سیاه سفید مرسوم قرن نهم هجری در بدنه محراب و طاقنمای محراب با گچکاری مقرنس از برجستگیهای مهم این مسجد به شمار می رود
امامزاده جعفر
امامزاده جعفر از نوادگان امام صادق (ع) و مهمترین زیارتگاه مورد احترام مردم یزد، در محله قدیمی مصلی عتیق واقع شده است. وی در زمان خلافت متوکل عباسی از مدینه به یزد مهاجرت کرد و به شاگردی در دکان آهنگری پرداخت. وی در سال 423 ه. ق. در گذشت و در محل فعلی دفن شد
مسجد ملا اسماعیل
این مسجد بزرگ در جنوب میدان خان قرار گرفته است و اثر همت والای آخوند ملا اسماعیل عقدائی در سال 1222 می باشد. این مسجد مشتمل است به ایوان وسیع با دهنه 75/15 متر و شبستان با 32 ستون و گنبد های بسی عالی، نقش و نمای آجری درگاهها و گاهی تلفیق شده به کاشی و سنگ مکتوب در طرف چپ بالای سر در بزرگ ورودی با مطالبی با خط نستعلیق و سنگ لوحه های مختلف.
مسجد شاه طهماسب
این مسجد در میدان بعثت واقع بوده است. بانی بنای قدیمی آن بیگم دختر شاه طهماسب صفوی است که به همسری نور الدین میر میران از خاندان شاه نعمت الله در آمد، از بنای قدیم آن چیزی باقی نمانده مگر دو سنگ مرمر یکی در محراب و دیگری بر ستون میدان
مسجد فرط
مسجد کوچکی واقع در محله دار الشفا که گفته شده بعد از خروج ابو مسلم در خراسان و تسلط او بر یزد آنرا ساخت و امام رضا (ع) هنگام سفر از مدینه به خراسان در این مسجد عبادت نموده است. بر اساس سنگ محراب آن زمان احداث آنها را هشتصد تا نهصد سال قبل تخمین می زنند
مسجد چهل محراب
این بنا در قرن هفتم هجری توسط خواجه شمس الدین محمد بنا شده است. علت شهرت آن به چهل محراب آن است که در آن چهل محراب کاشی تعبیه شده بود. در حال حاضر فقط شش قطعه از کاشی باقی مانده است
بقعه سید شمس الدین
این در سال 767 هجری قمری بنا شده است. این بنا دارای ایوان بلند، نقاشی و ترئینات گچ بری می باشد. ایوان بلند آن دارای کاشیکاری معرق و رنگارنگ است. در وسط سقف ایوان بلند ترنجی بزرگ و در گوشه های سقف گل و بوته های زیبایی نقش داده شده است. در داخل ایوان سنگ قبر مرمری، مربوط به بهاءالدین فراش موجود است که تاریخ 850 را نشان می دهد
بقعه سید رکن الدین
این بنا در سال 725 هجری قمری بنا نهاده شده است و محل دفن سید رکن الدین محمد قاضی می باشد. این بنا دارای گنبد، گچ بریهای خطوط اسلیمی داخل ایوان بلند و مقرنسهای چهار گوشه بنا و مخراب بلند می باشد. در داخل بقعه آثار تزئینات آجرکاری و خطوط کوفی و نستعلیق بر دیوارها و حتی در قسمت سقف که با آب رنگ نقاشی شده است به چشم می خورد
مسجد جامع فهرج
این مسجد که در 30 کیلومتری شرق یزد قرار گرفته، از خشت و گل ساخته شده است. تاریخ بنای آن به صدر اسلام باز می گردد. این مسجد در تاریخ معماری اسلامی – ایرانی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. ستونهای قطور و پوشش تاق آن از نوع پیز گهواره ای است و مناره مسجد که از گل ساخته شده است به دوره های بعدی مربوط می باشد.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 21 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
پیشگفتار:
درهر دوره از زمان کشاورزی به عنوان یکی از نیازهای مهم جامعه به شمار رفته است که در این بین بستگی به دوره زمان ٬ مناطق ( سرد سیر وگرمسیری ) کوهستانی یا غیر کوهستانی وحاصل خیزبودن یا نبودن زمین بستگی داشته که چه نوع محصولی در زمین مورد نظر کاشته وبرداشته شود . در قدیم با توجه به تجربه های سنتی از نسل به نسل برای بهتر شدن محصول استفاده می شده است که امروزه با توجه به پیشرفت علم و تجربه های اند یشمندان و استفاده از محصولات شیمیایی در جهت بهبود محصول تلا شهای بسیاری شده است که این تلاشها , تلاشهای مثمر ثمری بوده است
در بین شاخه های کشاورزی کشت هر محصول در جای خود و برای استفاده های گوناگون که از آن می شود ویژگی وارزشهای خاص خود را دارد . که در این بین با غداری هم یکی از مجموعه هایی است که امروزه با توجه به بودن امکانات کشاورزی از لحاظ وسایل وابزار و داروهای جلوگیری از بیماریهای درختی و . . . قابل استفاده به عنوان تجارت و پروژه ای برای هر چه بهتر شدن وضع مادی آنهایی که می خواهند در زمینه کشاورزی فعالیت داشته باشند .
در این پروژه بخشهایی همچون نحوه احداث باغ وشرایط نگهداری ونحوه بهره وری بهتر که در اصول با غداری حاکم است اشاره ای هر چند جزیی شده است . که بی شک گفته ها ونوشته های این اثر بدون نقص نخواهد بود که پیشاپیش خواستار بخشش وعفو بزرگوارانه شما می باشم .
در پایان از زحمات کلیه عزیزانی که من را در چاپ این اثر یاری نموده اند نهایت قدر دانی می نمایم .
همچنین از جناب آقای منصور امامداد استاد بزرگوار – زحمتکش وصبور دانشگاه آزاد اسلامی واحد دزفول که بنده را در ارائه این مقاله یاری نموده اند تشکر وقدردانی می نمایم .
مسعود عبدالهی
خرداد 86
تعریف باغداری
باغداری یکی از شاخه های کشاورزی می باشد که به دو نوع سنتی و مکانیزه ( به روز ) احداث می شود در باغداری باید به شرایط آب وهوایی , خاک و محصول هایی مشابهه مورد نظر که در آن منطقه وجود دارند توجه و وقت نمود مثلاُ برای نمونه احداث باغ مرکبات را در منطقه ای سردسیر مثل ارومیه را می توان شروع نمود . که جواب مسلما” منفی است . چرا ؟
در باغداری آیا تجربیات ما کافی است یا باید از تجربه ای مهندسین و کار دانان در این عرصه کمک گرفت چون باغداری مساوی است با صرف هزینه + وقت .
که با به هدر رفتن محصول دو ضربه بزرگ یعنی وقت وپول را از دست خواهیم داد . پس باید با وسواس ودقت بیشتری درشروع برای احداث , نگهداری و پرورش محصول نمود .
احداث و باغداری سیب هم یکی از دیگر انواع باغداری میوه ها می باشد . که این محصول با توجه به شرایط میوه باید در مناطق سرد سیر باشد .
امروزه , سیب به عنوان یک میوه مهم در امر غذایی کشورها محسوب می شود که قسمتی از آن به صورت روز مره ( میوه ) وقسمتی از آن به صورت کنساتره ( آب میوه ) – سرکه – مربا و مواد غذایی در کارخانجات بسته بندی و در دسترس قرار می گیرد .
سیب
میوه درختی از طبقه Malus است که عضوی از خانواده گل سرخیان بوده و در طول تاریخ کشت می شده است . بیشتر گروه سیبها به گونه M . domestica یا پیوند یها تعلق دارند .
اجداد وحشی سیبها احتمالا”درختی به نام sieversii Malus که فاقد اسم همگانی است بود که هنوز هم در قر اقستان یافت می شود . محققان در حال مطالعه روی M . sieversii که در برابر بسیاری از بیماریها وآفات مقاوم است می باشند یک سیب مقاوم تر در برابر سرما بوجود آورند
تاریخچه
در کلیه مناطق آب وهوایی خنک , سیب غذای بسیار مهمی بوده است . نسبت به سایر میوه های درختی ( احتمالا”بجز مرکبات ) سیب را می توان برای ماهها انبار نمود در حالیکه همچنان ارزش غذایی خود را حفظ می کند . سیبهای زمستانی که در اواخر پاییز چیده شده ودر دمای بالای انجماد در سرد خانه یا اتاق سیب نگهداری می کنند از سال 1800 غذای مهمی در اروپا و آمریکا به شمار می رفته است .
گونه های سیب
بیش از 7500 گونه سیب شناسایی شده است . این گونه ها در نقاط فراشمالگانی , نیمه حاره ومعتدل وجود دارند . چون در ختان سیب به شرایط خنک کننده ( chilling requirement ) نیاز دارند در آب وهوای استوایی گل نمی دهند .
در بین رایج ترین گونه های تجاری سیب می توان به این موارد اشاره کرد Braeburn نیوزیلند ( , سیب نارنجی » cox بر یتانیا – گونه قدیمی که امروزه محبوبیت گذشته را ندارد( , فوجی ) آسیا , استرالیا ( , گالا ) نیوزیلند ( , سیب طلائی ) آمریکا , اروپا ( , گرانی اسمیت ) استرالیا و کالیفرنیا ( , جونا گلد ) آمریکا ( , جوناتان ) آمریکا ( , مکین تاش ) کانادا ( , سیب قرمز ) آمریکا ( و نوعی سیب زمستانی آمریکا . ( تمامی این سیبها بجز نوع آخر شیرین و رنگین هستند . گرانی اسمیت ترش
است وبعضی از مردم آنرا بصورت تازه می خورند در ضمن برای آشپزی هم مطلوب هستند . پوست آن سبز روشن خالدار است . این گونه سیب برای رشد کامل نیازمند آب وهوایی گرم بوده وفصل رشدطولانی مدتی دارد اگر چه میوه های نامرغوب تر در مناطق نا مناسب رویش می کنند .
طعم سیبها
مزه سیبها برای اشخاص متفاوت است و در طول زمان تغییر می کند . مثلا”شهر واشنگتن ( آمریکا ) به کشت سیب قرمز شهرت داشت اما در سالهای اخیر کشت گونه های دیگر نیز محبوبیت یافته است : بعضی از مردم آمریکا سیب قرمز را بعنوان سیبی نا مرغوب با طعمی بسیار ملایم وساختاری نرم به حساب می آورند . این افراد به سیبهای ترد مثل فوجی وگالا تمایل یافته اند .
معمولا”سیبهای جدید شیرین تر از انواع قدیمی هستند . بیشتر سیبهای آمریکا ی شمالی و اروپا
طعمی شیرین وملس دارند اما سیبهای ترش طرفداران بسیار اندکی دارند . سیبهای خیلی شیرین با طعم کم ترش در آسیا محبوبیت دارند . تمامی گونه سیبهای جدید نرم ولی ترد هستند . سایر موارد مورد نیاز در پرورش سیب عبارت است از پوست رنگین , عدم وجود رنگ قهوهای , راحتی حمل ونقل , امکان انبار , محصول فراوان , مقاومت در برابر بیماریها , نمونه شکل سیب قرمز واشنگتن , ساقه بلند ( تا آفت کشها امکان نفوذ به تمامی قسمتهای میوه را داشته باشند ) وطعمی قابل قبول برای میانگین افراد , گونه های قدیمی اغلب ترش , دارای شکلهای نا بهنجار وقهوه ای هستند ودارای رنگ و ساختار گوناگون می باشند . امروزه تعداد بسیار کمی از گونه های قدیمی در سطح کلان تولید می شود اما بسیاری از این گونه ها توسط باغداران خانگی وکشاورزانی که مستقیما” محصو لشان را در بازارهای محلی عر ضه می کنند به عمل می آیند . بسیاری از گونه های خارق العاده واز نظر یومی مهم , با طعم وظاهر منحصر به فرد شان برای کشف وجود دارند : مبارزاتی برای حفظ سیب در سراسر جهان آغاز شده تا از انقراض چنین میراث بومی جلوگیری شود .
گونه هایی از سیب را بخصوص برای تولید آب سیب کشت می کنند . سیبهای آب گیری قطعا”برای خوردن بسیار ترش وزننده هستند اما با آنها یک نوشیدنی خوش طعمی تولید می شود که با سیبهای خوراکی معمولی نمی توان تهیه نمود .
پرورش سیب
سیبها مانند بیشتر گیاهان چند ساله معمولا” بصورت لقاح غیر جنسی و از طریق پیوند تکثیر می شوند . سیبهای بذری گاهی اوقات بطور اساسی با درخت ما در تفاوت دارند . بیشتر گونه های جدید سیب بصورت سر چشمه بذری دارند که یا شانسی رشد کردهاند و یا از طریق باروری عمدی گونه های پر آتیه پرورش یافته اند . اصطلاحات بذری , دانه سیب و تخم که در نان گونه سیب وجود دارد بیانگر منشاء بذری سیب می باشد . همچنین سیبها می توانند جوانه هایی غیر عادی بو جود آورند ( جهشهایی بر روی یک شاخه مجزا ) . بعضی از جوانه های غیر عادی منجر به نسل هایی بهتر از گونه های مادریشان می شوند . بعضی از آنها به قدری از درخت مادر متفاوت می شوند که دیگر گونه هایی جدید به حساب می آیند .
بعضی از پرورش دهندگان سیبهای معمولی را , با سیبچه یا سیبهای غیر عادی مقاوم در برابر سرماپیوند می زنند تا گونه های مقاوم تری بوجود آورند . مثلا”از دهه 40 مرکز آزمایشات Excelsior در دانشگاه مینه سوتا و ویسکانسین پیشرفت دائمی را در سیبهای مقاوم مهم که هم از نظر تجاری و هم باغداری خانگی رشد گسترده ای دارند در سراسر مینه سوتا وویسکانسین ایجاد کرده اند .مهمترین ابداع آنها Haralson فراوان ترین سیب کشت شده در مینه سوتا , Wealthy
ZHoneygold و Honeycrisp می باشد . شیرینی و ساختار Honeycrisp به قدری مورد علاقه مصرف کنند گان است که باغداران مینه سوتا درختان پاگرفته و پر بار خود را قطع می کنند تا برای این نوع سیب انبار احداث کنند عملی که تا کنون انجام نشده بود .
شروع به احداث باغ
باغهای سیب را با کاشت درختان دو یا سه ساله احداث می کنند . این درختان کوچک معمولا”از گلخانه که در آنجا درختان را با روش پیوند جوانه تولید می کنند تهیه می شود . ابتدا با استفاده از کشت بافت یا خوابانیدن شاخه یک گیاه پیوندی بصورت بذری یا کلون شده بعمل می آورند که برای رشد آن , یک سال وقت لازم است . سپس بخش کوچکی از شاخه یک درخت بالغ ( قلمه ) از گونه مورد نظر را تهیه می کنند . ساقه بالایی وشاخه های گیاه پیوندی رابریده وبه جای آن قلمهرا قرار می دهند . دیر یا زود این دو قسمت با هم رشد کرده ودرخت سالمی را بوجود می آورند .
گیاهان پیوندی در اندازه نهایی درخت تاثیردارند . در حالیکه بسیاری برای پرورش دهندگان , دارای گیاهان پیوندی زیادی هستند , این گیاهان پیوندی به صاحبان خانه فروخته می شود که فقط به داشتن چند درخت از یک یا دو گونه مختلف تمایل دارند : گیاه پیوندی بذری معمولی که یک درخت کامل بوجود می آورد یا گیاه پیوندی نیمه کوتاه که درخت تا حدی کوچکتر به بار می آورد . گیاهان پیوندی کوتاه عموما”در برابر آسیبهای ناشی از سرما و باد آسیب پذیرتر هستند . درختان کوتاه کامل اغلب به وسیله پایه و داربست تثبیت شده و در باغهای چگالی بالا کاشته می شوند این باغها برای کشت آسانتر بوده و حاصلخیزی هر واحد از زمین را تا حد زیادی افزایش می دهد .
بعضی از درختان از طریق پیوند ” بین ساقه ای ” بین گیاه پیوندی راست ساقه و درخت که نتیجه رشد هر دو پیوند است بوجود می آیند .
پس از کاشت درخت کوچک در باغ , باید قبل از کسب توانایی تحمل مقدار زیادی غذا 3 تا 5 سال (نیمه کوتاه ) یا 4 تا 10 سال (درختان معمولی ) بزرگتر شوند . در طول این مدت پرورش مناسب شاخه های بزرگ وچیدن جوانه هایی که رشد نادرست دارند از اهمیت زیادی بر خوردار می باشد همچنین ساخت داربستی مناسب که در آینده سنگینی بار میوه را تحمل کند .
موقعیت
درختان سیب نسبتا”به شرایط خاک بی تفاوت هستند و در دامنه گسترده ای از مقادیر PH و سطوح حاصلخیز ی رشد می کنند . آنها حتما” باید در مقابل باد مراقبت شده ونباید در مناطق پست که در معرض آخرین سرماهای بهاری می باشند کاشته شوند . برای این درختان زهکشی مناسب ضروری بوده و خاکهای سنگین یا زمین مسطح باید به گونه ای محکم شود تا از عدم قرار گرفتن سیستم ریشه ها در خاک اشباع شده با آب مطمئن شویم .
گرده افشانی
درختان سیب با خود آمیزش پذیر نیستند و نیاز به گرده افشانی بصورت دگر گشنی دارند . مدیریت گرده افشانی بخش مهمی از پرورش درخت سیب محسوب می شود . قبل از کاشت درخت مرتب کردن تولید کنند گان گرده بسیار مهم است گونه های سیب یا سیبچه که تامین کننده گرده هایی فراوان , رستنی و آمیزش پذیر هستند . ممکن است باغهای میوه دارای ردیفهای یک در میان گونه های گشنی پذیر یا درختان سیبچه متناوب و یا شاخه های پیوند خورده سیبچه باشند . بعضی گونه ها گرده های بسیار معدود یا گرده های نا بارور تولید می کنند بنابراین گرده افشانان خوبی به حساب نمی آیند . پرورشگا ههای گل وگیاه خوب دارای لیست گشنی پذیری گرده افشانان هستند .
گاهی اوقات پرورش دهندگانی که دارای باغسانهای قدیمی با یک گونه درخت هستند برای گرده افشانی , دسته هایی از گلهای سیبچه را درون بشکه یا سطلهای فراهم می کنند . پرورش دهندگان خانگی که دارای یک درخت بوده وفاقد گونه های دیگر در همسایگی اشان هستند نیز می توانند از این روش البته در مقیاس کوچک تر استفاده کنند .
پرورش دهندگان درخت هر سال هنگام گل دادن معمولا” گرده افشانهایی را برای جابجایی گرده تهیه می کنند . عموما”از کندو عسل استفاده می شود وانجام این کار توسط زنبور دارانی صورت می گیرد که در ازاء مزد به تهیه کند و مبادرت می ورزند .در باغات تجاری از زنبور های کارگر باغی نیز بعنوان گرده افشانهای مکمل استفاده می شود .چون آنها نیش نمی زنند احتمالا”پرورش دهندگان خانگی در مناطق حومه از این زنبورها استفاده می کنند .بعضی زنبورهای وحشی مثل زنبورهای درودگر و زنبورهای تک زی دیگر ممکن است به این امر کمک کنند . بعضی مواقع ملکه های زنبورهای درشت در باغات حضور دارند اما معمولا” تعدادشان به قدری نیست تا گرده افشانهای با اهمیتی به حساب آیند .
گرده افشانی نا کافی علائمی بسیار کم داشته و برای سیبها ناگوار است و موجب کندی رسیده شدن میوه می گردد . برای ارزیابی گرده افشانی باید دانه ها را شمرد . سیبهای که به خوبی گرده افشلنی شده اند دارای 7 تا 10 دانه با بهترین کیفیت می باشند . سیبهایی که کمتر از 3 دانه دارند معمولا”نمی رسند ودر اوایل تابستان از روی درخت خواهند افتاد . گرده افشانی نا مناسب یا نتیجه کمبود گرده تولید شده ویا سبب شرایط آب وهوایی نا مناسب برای گرده افشانی در زمانی گلدهی می باشد .
سرما هنگام گل دهی
یک مشکل کلی , سرمای دیر هنگام است که موجب نا بودی ساختار خارجی ظریف گل می شود . بهتر است برای فیلتر سازی هوا درختان در زمینهای شیبدار کاشته شوند اما شیب نباید رو به جنوب باشد ( در نیمکره شمالی ) چون این کار موجب گل دادن زود رس درخت ودر نتیجه افزایش آسیب
آن در برابر سرما خواهد شد . اگر سرما زیاد جدی نباشد می توان صبح قبل از تابش خورشید روی شکوفه ها روی درخت آب پاشید با این کار امکان نجات شکوفه ها وجود دارد .
آسیبهای ناشی از سرما را می توان 24 ساعت پس از سرما تخمین زد . اگر مادگی گیاه به سمت عقب بر گشته بود نشان دهنده از بین رفتن گل و عدم تولید میوه خواهد بود .
وجود منبع آب در نزدیکی محل پرورش سیب تا خیر گرمای بهار می شود که نتیجه این مزیت به تاخیر افتادن شکوفایی تا زمان به حداقل رسیدن احتمال سرما می گردد . مناطقی از آمریکا مثل ساحل شرقی دریاچه میشیگان بود ساحل جنوبی دریاچه انتاریو و اطراف برخی در یاچه های کوچکتر که این تا خیر کنند گی آب به همراه خاک مناسب و خوب زهکشی شده وجود دارد پرورش سیب را در این نواحی ممکن ساخته است . پرورش دهندگان خانگی سیب احتمالا”امکان استفاده از منبع آب را ندارند اما آنها می توانند از شیبهای رو به شمال یا سایر ویژگیهای جغرافیایی برای تاخیر اندازی شکوفایی در بهار استفاده کنند . درختان سیب یا هر میوه دیگر که در آمریکا در شیبهای رو به جنوب کاشته شوند خیلی زود شکوفه داده ودر سرمای بهار بسیار آسیب پذیر خواهند بود .
هرس: درختان سیب هر دو سال بار دهی هرس می شوند اگر میوه را در مواقعی که درخت محصول زیادی دارد هرس نکند موجب کاهش گل دهی در سال بعد خواهد شد هرس خوب حتی خارج از زمان آن , به برداشت محصول قابل توجه در هر سال کمک می کند
کاستن از بار درخت
درختان سیب هر سال مستعد بار دهی است . اگر میوه را در مواقعیکه درخت محصول زیادی دارد , بار آن را کم نکنند موجب کاهش گل دهی در سال بعد خواهد شد . کم کردن از بار درخت حتی خارج از زمان آن , به برداشت محصول قابل توجه در هر سال کمک می کند .
آفات
درختان سیب در مقابل تعداد بیماریهای قارچی و باکتریایی وآفات حشر های آسیب پذیر هستند . تقریبا”در تمامی باغات میوه برنامه های فعال سمپاشی برای حفظ کیفیت خوب میوه ها , سلامتی درخت و محصول زیادی انجام می شود .یکی از جریانات در حال انجام در مدیریت باغها , استفاده از IPM یا کنترل یکپارچه آفات است که سمپاشیهای غیر ضروری را هنگام عدم وجود آفت یا هنگام کنترل طبیعی آنها را کاهش می دهد .
سمپاشی برای آفات حشره ای نباید زمان شکوفه دهی انجام شود چون این امر موجب مرگ گرده افشانها می شود . و نیز در باغاتی که در آنها از آفت کشها استفاده می شود نباید اجازه رشد گیاهانی که مورد توجه زنبورها هستند داده شود . شبدر سفید هلندی یکی از انواع فراوان علفها هستند که بسیاری از زنبورها در زمان تماس با گلها ی آن در سطح باغات مسموم می شوند .
از بین بیشترین بیماریهای خطرناک می توان به fireblight بیماری باکتریایی ودو بیماری قارچی به نامهای black spot وخال زدگی سیب ( cedar –applerust ) اشاره کرد .
Plum curlico جدی ترین آفت حشره ای محسوب می شود . سایر این آفات عبارتند از :کرمحشره وکرم سیب .
پرورش سیب بدون استفاده از مواد شیمیایی بسیار دشوار است اگرچه در تعداد معدودی باغ با استفاده از گونه های مقاوم در برابر بیماری و کنترلهای پرورشی بسیار خوب این کار بصورت تجاری موفق , انجام شده است . آخرین ابزار در پرورش طبیعی , اسپری کردن لایه نازکی از خاک معدنی کائولین است که وجب تشکیل مانعی طبیعی در مقابل بعضی آفات شده و مانعی آفتاب سوختی سیب می گردد .
برداشت
بیشتر درختان بالغ هر سال معمولا”5-10 بوشل ( 100 -200کیلوکرم ) محصول سیب دارند . سیبها را با استفاده از نردبا نهای سه شاخه که بگونه ای طراحی شده اند تا بین شاخه ها ثابت شوند , برداشت می کنند . گونه های کمی که چیده نمی شوند ضمن رشد بسیار زیاد محصول فراوانی می دهند که تقریبا”برداشت آن ممکن نیست . درختان کوتاه هر سال تقریبا”3 -5 بوشل (50 -100 کیلوگرم ) محصول ببار می آورند .
گونه های مختلف بر اساس محصولشان و اندازه نهایی درخت متفاوتند حتی اگر پیوند یکسانی داشته باشند .
تجارت
45 میلیون تن ( سنجش وزن برابر1000 کیلو ) سیب در سال 2002 به ارزش تقریبا”10 میلیون دلار آمریکا در جهان پرورش یافته است که تقریبا” نیمی از آنرا چین تولید نموده است . آمریکا با تولید 10 درصد محصول جهان دومین تولید کننده عمده سیب می باشد . ترکیه هم یکی از تولید کنند گان بزرگ این محصول محسوب می شود . فرانسه , ایتالیا , آفریقای جنوبی وشیلی در بین صادر کنندگان عمده سیب قرار دارند
شر ایط درخت سیب
به طور کلی در خت سیب ویژه کاشت در مناطق سردسیر می باشد . البته این بدان معنا نیست که در دیگر مناطق کشت و کار نمی شود بلکه در مناطق سردسیر کیفیت و کمیت محصول در خت سیب بیشتر می باشد وگرنه در مناطق معتدل نیز می توان محصول برداشت نمود .
نیاز سرمایی جوانه های سیب بالا می با شد و برای رفع این نیاز سرمایی باید ساعت های زیادی را در سرما بگذاراند تا بتواند محصول خوبی تولید نماید و به همین دلیل مناطق سیب کاری ایران بیشتر در مناطق سردسیر می باشد .
شرایط محیطی احداث باغ
از آنجا که در احداث باغ هزینه های اولیه آماده سازی و همچنین هزینه های نگهداری سالیانه تا زمان بار دهی درختان میوه زیاد است , بایستی در انتخاب نوع درخت بسیار دقت نمود چرا که اشتباه در این مرحله زیان های جبران نا پذیری برای شما به دنبال خواهد داشت .
شرایط محیطی : از آنجا که پس از کاشت درختان شما توانایی تغییر محیط باغ را ندارید , بنابراین باید در انتخاب خود دقت بسیاری نمایید .
دما : درختان میوه برای رشد مناسب خود به دامنه گرمایی ویژه ای نیاز دارند و همچنین مقاومت گیاهان مختلف در برابر سرما و گرما متفاوت است . از سویی دیگر کیفیت و کمیت میوه تا حدودی تحت تاثیر دما قرار می گیرد . نکته مهم این است که درختان میوه باید در طول زمستان تعداد مشخصی ساعت دمای زیر 7 درجه سلنتیگراد را داشته باشند تا شکوفه های آنها شروع به رشد نمایند . در صورت عدم در یافت سرمای کافی رکود شکوفه ها بر طرف نشده و در نتیجه گل و میوه ای نخواهیم داشت . البته سرما زدگی بهاره را نیز نباید فراموش کرد چرا که برخی مناطق سرمای دیررس بهاره دارند و این مناطق برای کاشت درختان حساس مناسب نیستند . به علاوه در احداث باغ بایستی به اختلاف دمای شب و روز و همچنین وجود عواملی مانند تگرگ که آسیب جدی به برگ و گل درختان وارد می کند نیز دقت نمود .
نور : نور عامل فتو سنتز ( غذا سازی ) در گیاهان می باشد , و داشتن نور مناسب و کافی سبب افزایش کیفیت وکمیت میوه می گردد . استفاده از نور مصنوعی در سطح باغ غیر ممکن است ولی با یک هرس مناسب می توان نور را به تمام نقاط یک درخت هدایت کرد . از طرفی نور بر روی رنگ برخی میوه ها مانند سیب قرمز تاثیر زیادی دارد و کاشت درخت سیب قرمز در مناطقی که پاییزی ابری دارند اشتباه می باشد و در عوض بهتر است در این مناطق سیب های زرد و سبز کاشته شوند .
موقیعیت مکانی احداث باغ :
هر محل از لحاظ عرض خغرافیایی , ارتفاع از سطح دریا , شیب زمین و . . . , ویژگی های منحصر به فرد خود را دارد . مثلا” هر چه عرض جغرافیایی بیشتر باشد نور خورشید زاویه کمتری دارد و میزان نور و دمای محیط کمتر است . افزایش ارتفاع هم باعث کاهش دما می گردد . موقیعت نیکره شمالی ( ایران ) سبب شده تا شیب های جنوبی گرمتر باشند . یعنی در بهار زودتر گرما شده و در تابستان گرم و خشک هستند و به علاوه در پاییز هم دیر تر سرد می شوند . در این مناطق خطر سرما زدگی زمستان کمتر و خطر سرما زدگی بهاره بیشتر است . در شیب های جنوبی فصل رشد طولانی تری هم داریم .
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 30 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
مقدمه
انسان موجودی است مدنی الطبع و اجنماعی است به این معنا که زندگی فردی و جدا از اجتماع برای او تقریباً محال است . هر یک از افراد جامعه به کار دیگران محتاج است و رفع این احتیاجات به صورت متقابل روابطی را بوجود می آورد که متنوع و گوناگون است . از زمانهای بسیار دور که انسانها تمدن ها را بوجود آوردند و از تجرد خارج گردیده و به سوی مرکز نشینی و مرکزیت یافتن تمایل پیدا کردند روابط بین آنها نیز گسترش یافت ، بشر اولیه برای رفع حوائج محدود خود مربوط به شکار و نگهداری آن بود مجبور به رعایت مواردی شد که به مراقبت رویه و عرف مشخصی را بوجود آورد . دادوستد و گسترش آن در بین قبایل اولیه و تمدنهای نخستین باعث پدید آمدن روابط مشخص مالی شد و با افزایش جمعیت بوجود آمدن زندگیهای نوین ، پیدایش شقوق مختلف عرفی و قانونی برای مشخص شدن روابط اجتماعی و دوام و نسق اجتماع لازم به نظر آمد . از دیرباز انسانها یاد گرفته بودند که در مقابل دادن کالایی ، کالایی دیگر را دریافت کنند که ارزشی معادل کالای اولیه برای آنها داشت رفته برای سهولت در امر معاملات پول رایج شد و به آرامی قراردادهای معاملاتی نیز بر آن اضافه گردید تا انسانها بتوانند با سرزمین های دیگر و همسایگان خود روابط معاملاتی داشته باشند و بتوانند حوائج و احتیاجات خود را برآورده سازند . رفته ، رفته با گسترش جوامع معاملات به صورت مشخص و معین درآمد و کم کم به صورت قراردادهای معاملاتی درآمد که به صورت کلی به آنها عقد اطلاق می شود .
عقود به دو صورت معین و غیر معین در می آید که عقود معین به عقدهایی اطلاق میشود که در قانون قالب و مشخصی دارد و جوانب و زوایای مختلف آن را قانونگذار معین و مشخص کرده و عقود نامعین مجموع قواعدی است که قانونگذار بطور کلی آن را قبول کرده و در قانون مدنی در ماده 10 آنها را گنجانده و اجرای ضوابط و جزئیات آنرا به متعاملین سپرده است .
ماده 10 ق.م می گوید : ((قرار دادهای خصوصی نسبت به کسانی که آنرا منعقد نموده اند در صورتیکه مخالف صریح قانون نباشد نافذ است. )) بجا خواهد بود که در اینجا تعریف عقد را نیز یادآوری کنیم عقد در لغت به معنی گره زدن است . مطابق ماده 183 ق.م (( عقد عبارت است از این که یک یا چند نفر در مقابل یک یا چند نفر دیگر تعهد بر امری نمایند که مورد قبول آنها باشد. ))
اما به عنوان تعریف کلی می توان گفت : توافق ارداه یک یا چند شخص در مقابل یک یا چند شخص دیگر ، مبنی بر تعهد انجام امری یا تملیک مالی . بنابر این برای اینکه عقدی بوجود آید حداقل باید دو اراده موافق یکدیگر که موضوع معین و مشخصی را اعم از تعهد به امری یا انتقال مالی را در نظر دارند وجود داشته باشد . عقود مطابق ماده 184 ق.م به اقسام ذیل تقسیم می شود : لازم ، جایز ، خیاری ، منجز ،معلق .
معمولاً متعاملین عقد درضمن عقد شروطی را قرار می دهند که به آن شرط ضمن عقد می گویند .
شرط و تعریف آن
اینک به تعریف شرط ضمن عقد می پردازیم :
قانون مدنی تعریفی از شرط ننموده ولی می تون گفت شرط تعهد فرعی است که ضمن تعهد اصلی قرار داده می شود . بنابراین رابطه ای که بین شرط و عقد وجود دارد رابطه اصل و فرع محسوب می شود و بقای شرط منوط به بقای عقد است لیکن بطلان و زوال شرط تاثیری در عقد ندارد مگردر مواردی که جهت خاصی در ایجاد شرط وجود داشته باشد که جزیی از عقد اصلی را تشکیل دهد .
طرفین عقد می توانند هر شرطی که مورد نظرشان باشد در عقد قید کنند ولی باید توجه نمایند که شرط از شروط باطل و مفسد عقد نباشد . همچنانکه گفته شد قانون مدنی تعریفی از شرط ننموده بلکه انواع آنرا مشخص نموده است . ماده 234 ق.م شروط صحیح را بر سه قسم شمرده است که عبارتند از :
1- شرط صفت
2- شرط نتیجه
3- شرط فعل اثباتاً یا نفیاً
اینک مختصری در مورد هر کدام از این شروط بحث می کنیم .
فصل اول
گفتار اول : شرط صفت
عبارتست از شرط راجع به کیفیت یا کمیت مورد معامله ، بطور مثال در مورد عقد نکاح که یکی از عقود معین و لازم می باشد هر گاه طرفین یا یکی از آنها داشتن وصف و صفت خاصی را در دیگری شرط نماید مثلاً زوجه شرط نماید که زوج دارای دکترای اقتصاد باشد و پس از عقد مشخص شود که دارای آن صفت نمی باشد طرف متقابل با استفاده از ماده 1128 ق.م که می گویند : (( هر گاه در یکی از طرفین صفت خاصی شرط شده و بعد از عقد معلوم شود که طرف مذکور فاقد وصف مقصود بود، برای طرف مقابل حق فسخ خواهد بود خواه وصف مذکور در عقد تصریح شده یا عقد متبایناً بر آن واقع شده باشد. )) در مورد شرط صفت در معاملات به عنوان مثال شخصی زمینی را می خرد به شرط آنکه دارای پنجاه متر عرض و صدمتر طول باشد در این مثال مورد معامله عین خارجی است و موضوع شرط مساحت است که از اوصاف کمی زمین می باشد ، پس از انجام معامله اگر مشخص شود که شرط مقرر در مورد معامله موجود نیست مشروط له می تواند مطابق 235 ق.م معامله را فسخ کرده و یا به همان صورت قبول نماید .
شرط صفت بر دو نوع است :
الف-شرط راجع به کیفیت :
عبارت از شرطی است ضمن عقد که موضوع آن وصفی از اوصاف و عوارض مورد معامله باشد مانند : جنس ، بو ، وضعیت ساختمانی و امثال آن .
ب-شرط راجع به کمیت :
عبارت از شرطی است ضمن عقد که موضوع آن مقدار مورد معامله از حیث مساحت ، وزن و عدد می باشد . ذکر مقدار در معامله بر دو نوع است .
اول : ذکر مقدار در معادله گاه ، صرفاً بعنوان وصف مورد معامله در معامله ذکر شده است . مثلاً کسی باغ زیبایی را در شمال می خرد به بهای یکصد میلیون تومان و در حین معامله فروشنده می گوید که مساحت باغ پنجاه هزار متر مربع می باشد و پس از خرید معلوم
می شود 49 هزار متر مربع می باشد. در اینجا پرداخت مبلغ پول برای آن باغ و درختها و ساختمانهای موجود در آن است و صرف مساحت آن برای وصف بکار رفته است در این موارد مطابق ماده 355 قانون مدنی می گوید (( اگر ملکی بشرط داشتن مساحت معین فروخته شده باشد و بعد معلوم شود که کمتر از آن مقدار است مشتری حق فسخ معامله را خواهد داشت و اگر معلوم شود که بیشتر است بایع می تواند آن را فسخ کند مگر اینکه در هر دو صورت طرفین به محاسبه زیاده یا نقیصه تراضی نمایند. ))
مشاهده می شود چون زمین برخلاف وصف معین در آمده مشروط له ، که از تخلف شرط متضرر می گردد می تواند معامله را فسخ یا به همان وضع قبول نماید .
دوم : ذکر مقدار در معامله گاه ، علاوه بر جنبه وصفی برای تعیین مقدار مورد معامله است که متعاملین به نسبت آن عوض در نظر گرفته اند . بطور مثال هر گاه کسی ملکی را به قیمت متری ده هزار تومان می خرد و فروشنده می گوید که زمین پنج هزار متر است تعیین مقدار در این حالت دو جنبه دارد یکی جنبه وصفی ، دیگری جنبه مقدار بهایی که ثمن در معامله در مقابل مقدار مساحت تعیین شده است ، لذا در صورتیکه زمین کمتر از پنج هزار متر درآمد ، مشتری می تواند از جنبه وصفی که قبلاً گفتیم استفاده نماید و معامله را فسخ کندو می تواند از جنبه آنکه زمین از مقدار معین که در مقابل آن ثمن احتساب شده کمتر است معامله را قبول و از ثمن به همان نسبت کمتر بپردازد . که ق.م در ماده 384 به پیروی از حقوق امامیه چنین می گوید (( هر گاه در حال معامله مبیع از حیث مقدار معین بوده و در وقت تسلیم کمتر از آن مقدار درآید مشتری حق دارد که بیع را فسخ کند یا قیمت موجود را با تادیه حصه ای از ثمن به نسبت موجود قبول نماید و اگر مبیع زیاده از مقدار معین باشد زیاده مال بایع است. )) موردی که توضیح داده شد در صورتی است که مورد معامله قابل تجزیه باشد ولی اگر قابل تجزیه نباشد مثل یک تخته فرش نفیس که نمیشود آنرا تجزیه کرد بلکه برای جبران ضرر هر یک از طرفین ( بایع یا مشتری ) می تواند معامله را فسخ نماید . این است که ماده 385 ق.م می گوید : (( اگر از قبیل خانه یا فرش باشد که تجزیه آن بدون ضرر ممکن نمی شود و بشرط بودن مقدار معین فروخته شده ولی در حین تسلیم کمتر یا بیشتر درآمد در صورت اولی مشتری و در صورت دوم بایع حق فسخ خواهد داشت. ))
گفتار دوم : شرط نتیجه
آن است که تحقق امری در خارج شرط شود ( ماده 234 ) استاد جناب دکتر کاتوزیان در تعریف شرط نتیجه می فرمایند در صورتی که نتیجه یکی از اعمال حقوقی ضمن عقد شرط گردد مقصود این باشد که موضوع شرط با وقوع عقد خود به خود انجام شود شرط را نتیجه گویند مثلاً در ضمن عقد نکاح شرط شود به محض انعقاد عقد زن مالک خانه ای شود که متعلق به شوهر می باشد یا مثلاً شوهر وکیل امور اجرایی اموال و متعلقات زن خود بشود در این صورت بدون آنکه احتیاج به عقد دیگری باشد با همان عقد اول اینطور محقق می شود یا مثلاً زن شرط نماید اگر شوهر در مدت معینی غیبت نماید و یا اینکه نفقه به او نپردازد زن حق خواهد داشت خود را مطلقه نماید .
نتیجه که بصورت شرط قرارداده می شود سبب عقد تبعی که ضمن عقد اصلی تحقق
می نماید حاصل می گردد یعنی دو عقد اصلی و تبعی با یکدیگر پیدایش می یابند و قصد انشاء معامله تبعی و همچنین چیزیکه دلالت بر آن می نماید در ضمن انشاء بر معامله اصلی موجود می شود .
قانونگذار در این مورد در ماده 236 ق.م می گوید (( شرط نتیجه در صورتی که حصول آن نتیجه موقوف به سبب خاصی نباشد آن بنفس اشتراط حاصل می شود. ))
استاد دکتر امامی در این مورد می فرمایند (( در صورتیکه شرایط لازم برای حصول شرط نتیجه در حین عقد اصلی موجود باشد ، شرط نتیجه یعنی آنچه مورد نظر و قصد طرفین بوده حاصل می شود ، ولی هر گاه یکی از شرایط لازم برای حصول نتیجه نباشد ، عقد اصلی بدون شرط نتیجه که مورد نظر طرفین است حاصل میگردد . )) در این صورت هرگاه مشروط له جاهل به این امر بوده بنابر مستنبط از ماده 240 ق.م می تواند برای رفع خسارت خود فسخ اصلی را فسخ نماید و یا همانگونه قبول کند .
لازم به ذکر است که اختیار کسی که شرط به نفع او شده است تابع قواعدی است که گفتیم یعنی اگر او به بطلان شرط و تشریفاتی بودن عمل حقوقی تبعی جاهل باشد به موجب مستفاد از ماده (240) ق.م حق فسخ عقد را خواهد داشت .
مطابق ماده 244 ق.م طرف معامله که شرط به نفع او شده می تواند از عمل به آن شرط صرف نظر کند . در این صورت مثل آنست که آن شرط در معامله قید نشده باشد ، لیکن شرط نتیجه قابل اسقاط نیست. )) زیرا با وقوع عقد نتیجه مورد نظر حاصل می شود و امری باقی نمی ماند تا قابل اسقاط باشد یا از ابتدا شرط به دلیل مخالف بودن با شرع باطل است و امر باطل در حکم معدوم است و قابل تصرف نیست ولی حق فسخی که به سبب بطلان شرط نتیجه برای مشروط له بوجود می آید همیشه قابل اسقاط است و بهر فعل یا لفظی که دلالت بر آن کند حاصل می شود . تنها نکته لازم به ذکر این است که در صورتیکه مشروط له در حین معامله عالم به عدم یکی از شرایط لازم برای تحقق شرط نتیجه باشد ، نمیتواند معامله را فسخ نماید زیرا شرایط لازم برای تحقق شرط نتیجه باشد ، نمیتواند معامله را فسخ نماید زیرا با علم به عدم پیدایش شرط معامله بسیط و بدون شرط و بدون شرط منعقد شده باشد .
گفتار سوم : شرط فعل
طبق ماده 234 ق.م شرط فعل آن است که اقدام یا عدم اقدام به فعلی بر یکی از متعاملین یا بر شخص خارجی شرط شود . کاری که موضوع شرط قرار می گیرد ، ممکن است مادی باشد مانند ساختن عمارت ، مواظب از کودک ، تعمیر ماشین ( مثبت ) یا باز نکردن پنجره ، یا نبریدن درخت ( منفی ) و ممکن است ناظر به انجام دادن یا خودداری از عمل حقوقی خاصی باشد ، نظیرالزام به دادن صدقه ،وکالت و فروش مال ، انشاء وصیت و دادن رهن ضامن ( مثبت ) یا اجیر نشدن برای کار معین ، اجاره ندادن ملک ( منفی ) مانند اینها .
فصل دوم
گفتار اول : اقساط شرط فعل
شرط فعل بر دو قسم است الف) مثبت ب) منفی
الف) شرط فعل مثبت :
آن است که مشروط علیه در ضمن عقد انجام عملی را به عهده بگیرد مثلاً : خریدار در ضمن عقد بیع تعهد نماید باغ خود را مجاناً به فروشنده هبه کند .
ب) شرط فعل منفی :
آن است که مشروط علیه در ضمن عقد تعهد نماید که از انجام عمل معینی برای مدتی محدود یا نامحدود و استمراری خودداری کند به عنوان مثال :
پاساژداری ضمن فروش یک مغازه طلا فروشی به کسی تعهد کند هیچ مغازه دیگری را به منظور طلا فروشی در پاساژ خود نفروشد .
در شرط فعل کسی که ملزم به انجام فرد شده است باید آن را بجا آورده و در این باره از قول مشهور فقها در تدوین قانون مدنی پیروی شده است . ماده 237 ق.م ( هر گاه شرط در ضمن عقد شرط فعل باشد اثباتاً یا نفیاً کسی که ملتزم به انجام شرط شده است باد آن را بجا آورده و در صورت تخلف طرف معامله می تواند به حاکم رجوع نموده تقاضای اجبار به وفای شرط بنماید. ) روشن و مشخص شدن شروط صحیح اقساط شرط توضیح داده می شود .
گفتار دوم : اقساط شرط
الف : اسقاط شرط فعل
پس از بوقوع پیوستن هر معامله ای که در آن شرط فعل قرار داده شده است مشروط له ضمن اینکه اجرای شرط را از مشروط علیه تقاضا می نماید می تواند از حق خود اعراض نماید و در این صورت مثل اینکه شرطی قرار داده نشده بود رفتار می شود یعنی معامله و عقد بیع به جای خود باقی است و شرط کان لم یکن تلقی می شود این است که ماده 244 ق.م می گوید :
((طرف معامله که شرط به نفع او شده می تواند از عمل به آن شرط صرفنظر کند در اینصورت مثل آ ن است که این شرط در معامله قید نشده باشد ... ))
اسقاط حق حاصل از شرط فعل ممکن است لفظی باشسد یا عملی یعنی ممکن است کسی که شرط به نفع او شده به لفظ بگوید از حق خود اعراض کردم و یا اینکه مبادرت در انجام فعلی نماید که حاکی از اعراض از حق شرط خود می باشد مثلاً کسی که در سک گاراژ شرط فعلی به نفع او شده که صاحب گاراژ هیچ مغازه دیگری را به اجاره اطاقساز دیگری ندهد خودش پس از شش ماه رشته کاری خود را عوض کرده و نقاشی ماشین دایر نماید شرط صفت و شرط فعل قابل اسقاط نیست .
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 29 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید