تحقیق در مورد نقش تربیت در کودک

تحقیق در مورد نقش تربیت در کودک

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه:14

 فهرست مطالب

مقدمه

 

بخش اول

 

چگونه شروع کنیم؟

 

نقش خانواده در تربیت کودک

 

شناخت کودک

 

از زمان تولد تا دو سالگی

 

بخش دوم

 

مسائل تربیتی

 

کودک و مدرسه

 

آغاز ورود به مدرسه

ترس کودک از مدرسه

قال الصادق (ع) :«کونو دعاتاً نامس به غیر السنتکم»

امام صادق (ع) می فرماید مردم را به غیر زبانتان بعضی با اعمالتان به کارهای خوب دعوت کنند. این موضوع درتربیت کودکان بسیار موثر است برای اینکه کودک در سنین کودکی زبان ما را نمی فهمد و باتوصیه و نصیحت و اندرزبه انچه ما می خواهیم توجه نمی کند اما نحوه رفتار و کردار و عملکرد ما در خانه و در محیط جامعه به نوعی برای او یک الگو است. بچه ها در سنین کودکی دقیقا کارهای والدین را تقلید می کند برای مثال وقتی والدین نماز می خوانند کودک هم سعی می کند مثل والدین رکوع و سجود را انجام دهد با نحوه غذا خوردن. حتی در جمع کردن سفره غذا و دیگر کارها سعی می کند دقیقا همانکاری که والدین انجام می دهند همانرا تکرار کند از این تربیت کودکان به نحوه رفتاروالدین بستگی دارد.

 

 

 

 

بخش اول

چگونه شروع کنیم؟

نقش خانواده در تربیت کودک

دوران کودکی مهم ترین بخش زندگی است که پایه گذار شخصیت بزرگ سالی می باشد. هر چه سن کودک پایین تر باشد نقش پذیری بیشتر است بنابراین سالهای اولیه زندگی مهمترین بخش تربیت می باشد. کودک این دوران زندگی خود را در خانواده به سر می برد و از این جهت خانواده بیشترین تاثیر را در تربیت کودک دارد. رابطه اولیه مادر و کودک رابطه والدین با یکدیگر و رفتارهای اعضا خانواده بنیانگزار اولیه شخصیت کودک هستند تربیت کودک گاهی از این هم عقب تر می رود به طوری که رفتارها و سخنان والدین پیش از تولد فرزند و در دوران جنینی را هم در بر دارد. بعدها کودک با محیط های بیرونی خانواده آشنا می شود و به مدرسه می رود باز هم نقش خانواده در تعلیم و تربیت کودک بسیار زیاد است در این زمان خانواده هایی که از اصول تعلیم و تربیت اطلاع کافی داشته باشند می توانند بگونه ای رفتارکنند تا محیط بیرونی بیشترین تاثیر در رشد فرزندشان داشته باشد این قسمت به این دلیل بیان شد تا خانواده ها مخصوصا مادران بدانند که مهمترین نفش را در سعادت و شکوفایی فرزندان دارند و تصور نکنند که مهد کودک ،کودکستان، مدرسه و... مهمتر است. هرچند که در این مراکز افرادی مطلع از قوانین تعلیم و تربیت وکارآزموده کارمی کنند ولی این افراد هیچ گاه نمیتوانند جای خانواده را بگیرند و سپردن کودک به این مراکز مسئولیت پدر و مادر را کم نمی کند همچنین خانواده هایی که توان این کار را ندارند که از خردسالی کودک خود را به مراکز مختلف تعلیم و تربیت بسپارند نباید تصور کنند که پرورش کودک آنهابا مشکل روبرو می شود این خانواده ها اگر نقش خود را به خوبی بازی کنند می توانند این کمبود ها را جبران نمایند.

نتیجه: تخصصی شدن علوم روانشناسی و تعلیم و تربیت به معنی بی نیاز شدن خانواده ها از این علوم نیست و خانواده تا حدودی باید از این مسائل مطلع باشند.

 

 

 



خرید و دانلود تحقیق در مورد نقش تربیت در کودک


تحقیق : نقش خانواده در تربیت کودک

تحقیق : نقش خانواده در تربیت کودک ، با فرمت ورد 93 صفحه

فهرست مطالب:

مقدمه  2

اهمیت دوره قبل از دبستان   4

فصل اول

بخش اول :   والدین به عنوان عاملان وراثت و محیط       5

بخش دوم : اهمیت خانواده و تاثیر فوق العاده آن   7

بخش سوم : خانواده و مسئولیت آن در قبال کودک    11

بخش چهارم: حقوق کودکان از نظر اسلام    16

بخش پنجم: نخستین وظایف والدین      20

بخش ششم : وظایف اصلی والدین در تربیت کودک        23

فصل دوم

بخش اول :وظایف والدین در جنبه معنوی و روانی      31

بخش دوم : پرورش اخلاقی کودکان   37

بخش سوم : پرورش عاطفه کودکان در بعد جنسی      46

بخش چهارم :پرورش عاطفی کودکان        49

بخش پنجم: پرورش اجتماعی کودکان 55

خلاصه   84

منابع     89       

 

نقش خانواده در تربیت کودک

مقدمه:

خانواده به عنوان اولین کانونی که فرد در آن قرار می‌گیرد دارای اهمیت شایان توجهی است. اولین تأثیرات محیطی که فرد دریافت می‌کند از محیط خانواده است و حتی تأثیرپذیری فرد از سایر محیطها می‌تواند نشأت گرفته از همین محیط خانواده باشد. خانواده پایه گذار بخش مهمی از سرنوشت انسان است و در تعیین سبک و خط مشی زندگی آینده ، اخلاق ، سلامت و عملکرد فرد در آینده نقش بزرگی بر عهده دارد.عواملی چون شخصیت والدین ، سلامت روانی و جسمانی آنها ، شیوه‌های تربیتی اعمال شده در داخل خانواده ، شغل و تحصیلات والدین به وضعیت اقتصادی و فرهنگی خانواده ، محل سکونت خانواده ، حجم و جمعیت خانواده ، روابط اجتماعی خانواده و بی‌نهایت متغیر دیگر در خانواده وجود دارند، شخصیت فرزند ، سلامت روانی و جسمانی او ، آینده شغلی ، تحصیلی ، اقتصادی ، سازگاری اجتماعی و فرهنگی ، تشکیل خانواده او و غیره را تحت تاثیر قرار می‌دهند.

نگاهی هرچند سطحی به وضع کودکان و نوجوانان و حتی بزرگسالان در جامعه ما , و نیز بسیاری از نقاط جهان , ما را با مسائل و دشواریهای عظیمی در زمینه روابط اخلاق انسانی , که ناشی از روشهای غلط تربیت است , آشنا می کند . بلایی عظیم متوجه جامعه بشری است . بلایی که غفلت از آن به قیمت شرف انسانی و فنای اخلاق تمام میشود .

وضع روابط در سطح جهانی آن چنان بحرانی است که اگر مدعی شویم در این زمینه با آفتی بزرگ مواجهیم , گزاف نگفته ایم . انحرافات , کج رویها , ناسازگاریها , انحطاطهای اخلاقی در سطح وسیع صورت مسلم و قطعی پیدا کرده و روزگار حال و آینده نسل کنونی و بعدی را به خطر افکنده است .

اگر در جوامع کنونی فریادها از این نابسامانی بلند نیست , بدان خاطر است که مردم تدریجا با چنین زمینه ای خو کرده و گمان دارند وضع باید به همین گونه ای باشد , که هست .

امروزه ما و دیگر جوامع بشری با خطری عظیم روبه رو هستیم . فساد و افساد نسل و سرایت ناسازگاریها و نابهنجاریها به دیگران و توسعه و گسترش آن در سطوح مختلف و به خطر افتادن حیات شرافتمندانه نسل .

به عقیده جامعه شناسان زمینه کج رویها و انحرافات را نخست خانواده و بعد اجتماع و فرهنگ به وجود می آورند . بنابراین , برای اصلاح این زندگی شوریده و افسار گسیخته در سطح جهانی باید به سالم کردن این دو محیط پرداخت

برای وصول به هدف اصلاح خانواده لازم است در دو زمینه برنامه ریزی صورت گیرد , که عبارتند از :

1-   سازندگی نسلی که جدیدا پا به عرصه حیات می گذارد , وصول به چنین هدفی مستلزم آن است که برای ساختن کودکی که در حال ورود به جهان ماست , برنامه ای اندیشیده شود .

2-   بازسازی نسل موجود از خرد و کلان , که طاغوت زده , استعمارزده و مستضعف و ستم کشیده هستند و این از طریق برنامه ریزیهای صحیح و جدید امکان پذیر است .

در طریق وصول به اهداف مذکور همه و مخصوصا والدین مسئولند ,از آن بابت که تربیت صحیح حق کودک است و طفل امانتی از خدا در دست والدین و جامعه است و هرگونه سهل انگاری در تربیت طفل عواقب وخیمی برای کودک و مردم اجتماع و کیفری سخت برای مسئولان دارد .

اهمیت دوره قبل از دبستان

دوره قبل از دبستان , که از تولد تا 7 سالگی را شامل می شود , به طور کلی برای هر فرد انسانی دوره پرفراز و نشیبی است و از آنجا که اساس و پایه زندگی آینده هر فردی در این دوره بنیان گذاشته می شود , این دوره نزد صاحبنظران و متخصصان روانشناسی و تعلیم و تربیت از اهمیت وافری برخوردار است .

در این مقاله سعی شده اصول و ضوابطی که برای تربیت اخلاقی و رفتاری کودکان در این دوره مطرح است ,عرضه شود و برنامه حیات بخش اسلام در این رابطه طرح شده و زمینه لازم برای سازندگی نسل آینده هموار شود .

 

فصل اول

بخش اول :   والدین به عنوان عاملان وراثت و محیط

" کودک اعم از پسر و دختر امانتی است الهی و ودیعه ای است آسمانی که به پدر و مادر سپرده می شود و قلب پاک فرزند گوهر گرانمایه و نفیس و آئینه مصفایی است , که از هر گونه نقش و نگار خالی است و قابلیت پذیرفتن همه نقشی را دارد .

پس اگر او را طبق اصول پرورشی و با موازین صحیح تربیت به عادتهای نیک تمرین دهند , به همان خو می گیرد و بر آن صفات نشو و نما می کند و به هر چیزی که نظرش را جلب کنند بدان متمایل می شود .

" والدین نخستین کسانی هستند که کودک از آنها منشاء می گیرد و با آنها در تماس است . اینها عاملان تربیتند و عالیترین نقش را در زمینه پرورش و رشد شخصیت او ایفا می کنند . والدین از یک سو عامل وراثتند و از سویی دیگر عامل محیط .

عامل وراثت :

از آن بابت که خصایص بسیاری را از خود و اجداد خویش به کودکان منتقل می کنند ( خصایص جسمی و روحی ) .

عامل محیط :

یعنی دامان پدر و مادر نخستین مدرسه کودک است , که شخصیت وی در آن رنگ می گیرد . بسیاری از همتهای بلند , ارزشهای عالی , خلق و خوی نیکو , آزادگی ها , درون طبعی ها , کج خلقیها و انزوا طلبی هااز دامان والدین منشاء می گیرد .

سنین مهم در تربیت

ماههای اول تولد تا سن 6 سالگی اوج پذیرش روح کودک است . تاثیر خانواده در 4-5 سال اولیه زندگی کودک فوق العاده زیاد است , زیرا در این مرحله از عمر حس " تقلید " در کودک بسیار قوی است و این دوره , مرحله کسب عادت است .

اگر کودک در این سن مورد مراقبت دقیق خانواده قرار گیرد , فردی آرام ودارای شخصیتی متعادل و فرمانبر خواهدشد و برعکس چنانچه از مهر و محبت خانوادگی محروم بماند , فردی کج رو و بزهکار خواهد شد .

 

بخش دوم :  

اهمیت خانواده و تاثیر فوق العاده آن

" تاثیر خانواده در کودک و نقش مهم آن در سازندگی فرهنگی , اجتماعی , اخلاقی و عاطفی بسیار مهم و عظیم است . مساله خانه و نقش او در پرورش کودک و دادن مبانی زندگی اجتماعی و فرهنگی را نمی توان نادیده گرفت . با همه تاثیرهایی که طفل از جامعه و همبازیها و معلمان خود می گیرد , باز بیشتر تحت تاثیر خانواده است

نقشهای مهم خانواده

1- نقش سازندگی

2- نقش فرهنگی

3- نقش اجتماعی

1-   سازندگی خانواده :

طفل فطرتا پاک به دنیا می آید و این خانواده است که او را صالح یا فاسد بار می آورد . تربیت و خانواده حتی خصایص و صفات وراثتی را تحت الشعاع قرار می دهد و گاه خنثی می سازد . کودک دفتری از کتاب طبیعت است که در آن چیزی نوشته نیست .

این خانواده است که در آن دفتر جملات افتخار آمیز یا ذلت آفرین می نویسد . خانواده شخصیت کودک را رنگ می دهد و خط مشی او را در زندگی حال و آینده معین می سازد و در او سازندگی یا ویرانگری ایجاد می کند .

2-   نقش فرهنگی خانواده :

کودک در جایی به دنیا می آید , که از قبل ساخته و دارای فرهنگی ارزیابی شده , یا غلط است . طفل از هما روزهای تولد این فرهنگ را از طریق والدین , کسان و بستگان می گیرد و بر این اساس ذهن و افکار او شکل می یابد .

بر اساس ذوق و نظر والدین است . در جنبه کسب اطلاعات و معلومات عمومی , مساله زبان و مکالمه , طرز معاشرت و آداب زندگی , اخلاق , عشق و محبت , صمیمیت و همکاری , همدردی و همسانی , شرافت و عزت نفس و صدق و صفا نیز خانواده نقش اساسی دارد .

خانواده مهمترین مرکز انتقال تمدن است بدان حد که میزان انسانیت و مدنیت آدمی بسته به این است که در کدام خانواده و با چه بعدی از مدنیت پرورش یافته است .

3-  نقش اجتماعی خانواده :

خانواده نخستین مسئول صلاح و فساد جامعه است . از آن بابت که بنیانهای فکری کودک در خانواده گذاشته می شود . نخستین محیطی که فرد را به زندگی اجتماعی می کشاند و تمایلات و اندیشه های دینی , سیاسی , عقیدتی , اجتماعی و ایده آلها اغلب از آنجا منشاء می گیرد .

خانواده مسئول عیب ها و فسادهای بیشمار اجتماعی و منبع هرگونه خیر و برکت و نعمت و سعادت جامعه است .

4-   نقش عاطفی و اخلاقی خانواده :

خانواده اولین محلی است که طفل احساسات و عواطف قوی و یا ضعیف خود را به دست می آورد . خانواده وسیله ای برای انتقال آداب و اخلاق و رسوم و سنت صحیح یا غلط است .

کودک در خانه اخلاق , اعتماد به نفس , پاکدلی , مقررات , احترام به قانون , ادب , انسانیت , مهر و عاطفه , انس و الفت و یگانگی و مهرورزی را یاد می گیرد و یا خشونت و بی بند و باری و کینه توزی و سخت دلی و ... را می آموزد . "

وراثت یا تربیت

" کودکان حامل بسیاری از صفات و خصایصی هستند که از والدین به آنها ارث رسیده و این عوامل بیولوژیکی در زندگیشان دارای نقش و اهمیت بسیار است . ریشه بسیاری از خصایص وراثتی از چند نسل قبل ودر برخی موارد از حدود 7 نسل قبل است .

بخش اعظم بیماریها , اخلاق و رفتارها ی اجداد گذشته از طریق ژن به کودک منتقل می شود . بعلاوه بیماریهای والدین , وضع طبیعی هریک , محیط روانی مادردر دوران حمل , بعد فرهنگی والدین , طرز فکر اندیشه ها , جهان بینی ها , اعتیادها و ... همه از عواملی هستند که برروی کودکان تاثیر می گذارند .

کودک از طریق وراثت خصایصی را به خود می گیرد , که بعضی از آنها به هیچ صورت قابل تغییر نیست . مثل : وضع چهره , رنگ پوست , مو , میزان هوش , قد و نارسایی مغزی و عضوی .

با این که وراثت عامل مهمی در زندگی انسان است , ولی قدرت تربیت بسیار زیاد است و ان را تحت تاثیر قرار می دهد . به هر میزان که عامل تربیتی قویتر باشد , خصایص و صفات ارثی را بیشتر تحت تاثیر قرار خواهد داد . این امر نیز در اسلام مورد تائید است . ".

حضرت علی ( ع ) فرمود :

سجایای اخلاقی دلیل پاکی وراثت و فضیلت ریشه خانوادگی است

 

بخش سوم :

خانواده و مسئولیت آن در قبال کودک



خرید و دانلود تحقیق : نقش خانواده در تربیت کودک