فصل اول - تعاریف: 1 – مسئول معدن یا سرپرست معدن:
شخصی است که توسط دارنده پروانه عملیات به این سمت منصوب میشود و مسئولیت کلیه عملیات معدن را به عهده دارد.
2 – مسئول فنی:
طبق ماده 66 آیین نامه اجرایی قانون معادن مسئول فنی عملیات کسی است که اداره کلیه امور فنی معدن به عهده اوست و توسط دارنده پروانه عملیات از میان افراد واجد شرایط انتخاب و به وزارت صنایع و معادن معرفی میشود و طبق ماده 65 آیین نامه اجرایی ضوابط و حدود صلاحیت مسئولین فنی معادن تا تصویب و ابلاغ قانون نظام مهندسی معدن توسط وزارت معادن و فلزات تعیین میشود.
3 – مسئول ایمنی:
مسئول ایمنی هر معدن نظارت بر ایمنی عملیات معدن را به عهده داشته توسط مسئول یا سرپرست معدن به این سمت منصوب میشود. طبق ماده 65 آیین نامه اجرایی قانون معادن ضوابط و حدود صلاحیت مسئول ایمنی از طریق وزارت کار و امور اجتماعی با هماهنگیوزارت صنایعومعادن تعیینمیشود.جانشینمسئول ایمنی نیز تابع همینشرایط است.
4 – مهندس ناظر:
شخصی است که طبق ماده 69 آیین نامه اجرایی قانون معادن تعیین میشود و از طرف وزارت صنایع و معادن مامور نظارت و کنترل عملیات معدنی است.
5 – پروانه اکتشاف – پروانه بهره برداری:
طبق مواد مندرج در قانون معادن و آیین نامه اجرایی آن تعریف میشود.
6 – تونل:
حفاری زیرزمینی افقی یا تقریباً افقی است.
7 – تونل شیب دار:
تونلهایی که تا حدود 18 درجه شیب داشته باشند.
8 – چاه مایل:
حفاری مایلی که به سطح زمین راه داشته و دارای شیب بین 18 درجه تا 90 درجه باشد و برای باربری مورد استفاده قرار میگیرد.
9 – چاه یا چاه قائم:
حفاری قائم یا با شیب 90 درجه است که به سطح زمین راه داشته باشد و معمولاً برای باربری مورد استفاده قرار میگیرد.
10 – دویل:
حفاری زیرزمینی شیب دار و با سطح مقطع نسبتاً کوچک که معمولاً به طرف بالا حفاری میشود و برای منظورهای مختلف مورد استفاده قرار میگیرد.
11 – پذیرگاه:
محل توقف، بارگیری و تخلیه واگنها و انجام وظایف مختلف زیرزمینی که معمولاً در محل ارتباط با چاه قائم یا چاه مایل در زیرزمین احداث میشود.
12 – گالری – راهرو:
انواع حفاریهای زیرزمینی و معمولاً با طول زیاد است.
13 – راه مورب:
به انواع راهروهای شیب دار راه مورب گفته میشود.
14 – بونکر:
محلی برای تخلیه و انباشت سنگ میباشد.
15 – چال:
سوراخی که در سنگ برای قراردادن ماده منفجره حفر میشود.
16 – خرجگذاری:
قراردادن مواد منفجره در داخل چال است.
17 – فشنگ:
به هر قطعه ماده منفجره جامد (معمولاً انواع دینامیت) گفته میشود.
18 – آتشباری:
به عملیات خرجگذاری و انفجار مواد منفجره برای تخریب سنگ آتشباری گفته میشود.
19 – آتشبار:
شخصی که مسئولیت عملیات آتشباری را به عهد دارد.
20 – مواد ناریه – مواد منفجره:
موادی که قابلیت انفجار داشته و در معدن برای تخریب سنگ مورد استفاده قرار میگیرد.
21 – گاز ذغال:
گازی که درکانسارهای ذغالسنگ همراه با سایر هیدروکربورها وجوددارد و عمدتاً از متان تشکیل شدهاست. اینگاز چنانچه بهنسبت معینی با هوا مخلوطشود قابلیتانفجارپیدا میکند.
22 – کلیه تجهیزات، دستگاهها و ماشین آلات معدنی که در این آیین نامه از آنها نام برده شده:
مانند شاول یا بیل مکانیکی، لودر، بلدوزر، پرفراتور، گریدر، واگن، لوکوموتیو، دستگاه گمانهزنی، دستگاه سیم برش، بالا بر چاه، وینچ و غیره و کلیه قسمتها و قطعات آنها مطابق تعاریفی است که در متون و کتابهای معدنی آورده شده است.
این مقاله به صورت ورد (docx ) می باشد و تعداد صفحات آن 85 صفحه آماده پرینت می باشد
چیزی که این مقالات را متمایز کرده است آماده پرینت بودن مقالات می باشد تا خریدار از خرید خود راضی باشد
مقالات را با ورژن office2010 به بالا باز کنید
دانلود پایان نامه آماده
دانلود پایان نامه رشته گرافیک گرافیک ، رشتهای با شاخهای از هنرهای ترکیبیبافرمت ورد قابل ویرایش تعداد صفحات 73
هنر
، سوای مجموعهای از تعریف خاص ، شخصی و کنایی چندین و چند تعریف مقبول ، معقول و منطقی - و یا لااقل قابل بحث و اعتنا - دارد که این تعاریف ، در موارد بسیار ، مکمل یکدیگرند و برطرفکننده کم داشتهای هم ، و سر جنگ و جدال با هم و نفی یکپارچه همدیگر را ندارند . ما در اینجا ، بدون بحث ، یکی از تعاریف را به عنوان وسیله کارمان انتخاب میکنیم : هنر ، بیان زیبا و متالی احساس ، عاطفه و اندیشه انسانی است . به هنگام تقسیمبندی و برشمردن انواع هنرها ، معمولاً ، نقاشی را به عنوان یکی از هنرهای اصلی و مستقل نام میبرند . در این صورت ، و با تکیه به تعریف کلی هنر ، نقاشی باید چنین تعریفی داشته باشد : نقاشی ، بیان زیبا و متعالی احساس ، عاطفه و اندیشه انسانی است و به مدد خط و طرحها و رنگ و سایر ابزارهایی که به نام این هنر مورد استفاده هنرمند قرار میگیرد . تعریف گرافیک ، اما به این سادگیها نیست - چه هنر باشد ، چه نباشد .
تعریف گرافیک
ما ، در قدم اول ، باید مساله ”چاپ“ را که به نوعی در واژه ”گرافیک “ حضور یافته است و منشاء پیدایی آن مربوط است ، از یاد ببریم ، و یا به آن چندان بهایی ندهیم که سراسر تعریف هنر گرافیک را زیر سلطه خود بگیرد ، بفشارد ، و به آن خط بدهد . حذف عامل ”چاپ“ از مفهوم و تعریف گرافیک ، به معنای کوچک شمردن فن غولآسای چاپ نیست ، بلکه به عکس ، دقیقا به همین خاطر است که امروزه ، حضور موثر چاپ را در بسیاری از دقایق زندگیمان حس میکنیم . در زمان حاضر، ” چاپ“ ، شاید بتوان گفت همانقدر که در هنر گرافیک حضور دارد که در هنرهای ” هنرهای ادبی“ (=ادبیات ) و سینما ؛ یعنی بدون عامل چاپ ، علیالاصول ، نه ادبیاتی وجود دارد نه سینمایی ؛ اما این امر باعث نشده است که ما عامل چاپ را وارد تعریف ادبیات و سینما بدانیم . اگر روزگاری هم گرافیک ، ”هنر ارسال پیام به مدد امکانات چاپی“ بود ، و یا ”فن استفاده از چاپ برای ابلاغ مقاهیمی که به مدد کلمات و تصاویر قابل ارائه هستند “ .... امروز دیگر چنین نیست ؛ چرا که هنر گرافیک ، در عصر ما ، به همت و با جرات و جسارت سرداران بزرگ این رشته ، به مقولهای بسیار پیچیده ، ظریف ، وسیع ، چه بسیار تغییر دهنده، نافذ و به راستی خطرناک تبدیل شده است .