تفسیر،اجراونمره گذاری
نیاز به یک ابزار معتبر و دقیق برای سنجش افسردگی هنگامی به وضوح احساس میشود که بدانیم اغلب اوقات، تشخیص و درمان افسردگی مساله مرگ و زندگی است. طبق بررسیهایی که صورت گرفته است تقریبا تمامی کسانی که در یک شهر کوچک دست به خودکشی زدهاند، در خلال چند هفته قبل از آن به پزشک خانوادگی یا پزشکان دیگر مراجعه کردهاند، اما علیرغم این، در هیچ یک از موارد، درمان ضدافسردگی تجویز نشده است. از آنجا که افسردگی دارای جلوههای گوناگونی است، متخصصان به راحتی از تشخیص آن غافل میشوند. از طرف دیگر، نشانههای گسترده افسردگی( سردرد، یبوست، کم شدن اشتها، کمردرد، خستگی مزمن) باعث میشوند که کار تشخیص آن با دشواری مواجه شود. از اینرو ساخت ابزاری دقیق برای سنجش افسردگی بسیار ضروری مینماید.[1]
اعتبار و روایی Reliability & Validity
به علت اهمیت این ابزار در تشخیص مداخله بالینی، پژوهشهای روانسنجی فراوانی درباره ویژگیهای روانسنجی آن انجام شده است. از مهمترین این پژوهشها میتوان به فراتحلیلی اشاره کرد که در سال 1988 توسط ای.تی.بک، استیر و گاربین انجام شد. بک و همکارانش با بررسی پژوهشهایی که از این ابزار استفاده کرده بودند دریافتند که ضریب اعتبار آن با استفاده از شیوه بازآزمایی، برحسب فاصله بین دفعات اجرا و نیز نوع جمعیت مورد آزمون از 48/0 تا 86/0 متغیر بوده است. بک و همکاران بار دیگر در سال 1996 ضریب اعتبار بازآزمایی آزمون.........