قسمتی از متن این تحقیق 75 صفحه ای در زیر آمده هست «نوروز و ماهی»«بیشتر روایات اسطوره ای- افسانه ای ایران دورة پیشدادی را زمان پیدایی نوروز و جمشید، چهارمین پادشاه پیشدادی را بنیانگذار نوروز و آئین نوروزی به شمار آورده اند. دوران جمشید در یشت ها دوران طلایی به شمار آمده است. در آن دوران خوردنی ها کاهش نمی یافت، چهارپایان و مردمان نمی مردند، گیاهان نمی خشکیدند، سرما و گرما و پیری و رشک وجود نداشتند. جمشید بر هفت کشور زمین فرمان می راند و نیک بختی، شهرت ، گله و رمه، خشنودی و حرمت را از دیوان گرفته بود. پس آنگاه که دروغ گفت، فرّه به صورت مرغی از پیش او بیرون رفت[1]».«افسانه های فراوانی دربارة جمشید و چگونگی پیدایش نوروز در تاریخ و ادبیات ایرانی اسلامی آمده است. فردوسی در داستان پدید آمدن نوروز نقل میکند که وقتی جمشید از کارهای کشوری بیاسود، بر تخت کیانی بنشست و همة بزرگان لشکری بر گرد تخت او فراهم آمدند و به او گوهر پاشیدند. جمشید آن روز را که نخستین روز از فروردین و آغاز سال بود نوروز نامید و جشن گرفت ابن بلخی افسانه به تخت نشستن جمشید در آغاز بهار و نوروز خواندن آن روز را نقل می کند و می گوید: که به فرمان جمشید همة بزرگان به استخرگرد آمدند و در ساعتی که شمس به درجة اعتدال ربیعی رسید وقت گردش سال، در آن سرای به تخت نشست و تاج بر سر نهاد و آن روز جشن ساخت و نوروز نام نهاد و آن سال باز، نوروز آئین شد و آن روز هرمز از ماه فروردین بود و در آن روز بسیار خیرات فرمود و یک هفته متواتر به نشاط و خرمی مشغول بودند[2]».[1] - علی بلوکباشی، نوروز جشن، نوزایی، آفرینش، دفتر پژوهش های فرهنگی، تهران، 1380، اول، ص 13.
[2] - همان مأخذ، ص 14.