از ابتدای سال همه دولتمردان بدنبال مهیا کردن ساز و کار لازم جهت اجرای جهاد اتصادی بودند که ناگهان موضوع اختلاس بزرگ در سیستم بانکی کشور اذهان همه آحاد جامعه را به خود معطوف کرد و همزمان برای یافتن جواب نسبت به این موضوع برای اذهان پرسشگر جامعه سئوالات متعددی مطرح گردید بطوریکه بخشی از مردم این سوء جریانات را ناشی از ضعف موجود در سیستم های نظارتی داخلی سازمانها و بخشی دیگر ناشی از ضعف در رسیدگی انجام شده توسط دستگاههای نظارتی برون سازمانی (این دستگاهها شامل سازمان بازرسی کل کشور، دیوان محاسبات کشور و سازمان حسابرسی و … می باشد) می دانند وگروهی دیگر هر دو عامل را موثر می دانند. زیرا که با اعلام این اختلاس ، اولین چیزی که در ذهن تمام آحاد جامعه متبلور شده این سئوال است که پس نقش سیستم های نظارتی و کنترلهای داخلی در این سازمانها چه می شود؟ و حسابرسان و بازرسان داخلی این سازمانها در این بین چه کاری انجام می داده اند؟ چرا این موضوعات را کشف ننموده اند؟ مسئولیت عدم کشف چنین سوء جریاناتی در جامعه به عهده کیست؟ همچنین نقش دستگاههای نظارتی برون سازمانی چه بوده است؟ آیا کشف این موضوعات جزء مسئولیت این دستگاه ها نمی باشد؟ آیا فرآیند کنترلی موجود در این سازمانها کلی و همه جانبه نگر می باشد؟ آیا اساسا” این نهادهای نظارتی دارای نیروی متخصص و مجرب جهت کشف این موارد می باشند؟ لذا در این ارتباط اگرچه همواره آحاد جامعه بدنبال دریافت پاسخ روشن از این نهادها بودند اما دستگاه های درون سازمانی و برون سازمانی غالبا”، با اتخاذ جانب احتیاط در پاسخگوئی به این سئوالات و گاها” با استفاده از شیوه های فرافکنی نسبت به ابعاد موضوع مربوط بصورتی کاملا” سطحی پاسخ داده اند ویا در برخی از موارد با اتخاذ شیوه سکوت سوالات مردم را بی پاسخ رها کرده اند. و در مواردی نیز اعضاء محترم جامعه حرفه ای حسابداری و حسابرسی کشور از موضوع مربوطه به نفع خود استفاده نموده و با طرح موضوعات مختلف در روزنامه ها و مجلات دستگاههای نظارتی مورد نظر خود را مورد مواخذه قرار داده اند. لذا ما در اینجا جهت شفاف سازی ابعاد موضوع و با توجه به نقش و جایگاه حسابرس و بازرس قانونی این سازمانها به عنوان یکی از دستگاههای نظارتی و مسئولیت این واحد نظارتی را برای جامعه روشن می سازیم که در این ارتباط لازم می دانیم تا مسئولیت حسابرس و بازرس قانونی را در تطابق با استانداردهای حسابداری بین المللی با توجه به سیر تاریخی تکامل استانداردهای مذکور تحت عنوان مسئولیت حسابرس شرکتها در قبال تقلب نسبت به سئوالات مطروحه آن را دقیقا” مورد بررسی و موشکافی، قرار می دهیم تا این موضوع برای آحاد جامعه پاسخی را هرچند کوتاه ارائه نماید.
فهرست :
مفهوم تقلب و آثار آن
فرآیند حسابرسی
سیر تاریخی تمرکز حسابرسان بر روی شناسائی و کشف تقلب
بیانیه کوهن و کمیسیون تجارت
افزایش مسئولیت تشخیص تقلب و بیانیه شماره 99 در استانداردهای حسابرسی (SAS)
فاصله انتظاراتی
قوانین حسابرسی
تغییر در مسئولیت حسابرسان
چاره حسابرسی
برنامه های رسیدگی و توصیه ها یی برای کمک به حسابرسان جهت شناسائی تقلب
نتیجه گیری
منابع
ایده یک واقعیت اقتصادی قابل آزمون و قابل مشاهده به عنوان موضوع فعالیت حسابرسی بخشی از یک موضوع است که نویسندگان مختلف در دهه اخیر پیرامون آن اظهار نظرهای متعددی داشتهاند. به ویژه اینکه برای حسابداران چند استدلال مستقیم و غیرمستقیم برای گزارشگری پیرامون پدیدهها و رویدادهای دنیای واقعی و برای اثبات آنها با رجوع به شواهد دنیای واقعی وجود دارد. برای مثال کمیته مفاهیم انجمن حسابدارای امریکا (A.A.A، 1973)، حسابرسی را یک واقعیت پیشفرض از رویدادها و اقدامات اقتصادی تعریف کرده است بطوریکه حسابرسی را به شرح زیر تعریف مینماید: حسابرسی عبارت است از فرآیند سیستماتیک جمعآوری و ارزیابی بیطرفانه شواهد درباره ادعاهای مربوط به رویدادهای اقتصادی به منظور تعیین میزان انطباق این ادعاها با معیارهای از پیش تعیین شده و گزارش نتایج به استفادهکنندگان ذینفع.
مطابق با تعریف مذکور کمیته مفاهیم بینالمللی بین تدوین این واقعیت آزمونپذیر و ادعاهای حسابداری (و مرتبط ساختن زبان با تجربه) و اعتبار بخشیدن به این ادعاها (با تطبیق رعایت آنها با قواعد تدوین شده) در حسابرسی، تفاوت قائل میشوند و در واقع کمیته مذکور واقف است که به دلیل ماهیت حسابداری، خیلی از جنبههای حسابرسی با گواهی (شهاتدهی) سروکار دارند نه با واقعیت های تجربی. از طرف دیگر “استرلینگ” (1979) در رابطه با موضوع حسابرسی هنجاریتر مفهوم حسابرسی را بیان میدارد. او عقیده خود را در زمینه حسابدارانی که در حل مشکلات حسابداری ناتوان بوده توضیح میدهد بیان میدارد که: صورتهای مالی باید پدیدههای تجربی را تشریح نمایند. از این رو لازم است در جستجوی قوانین و تئوریهایی باشیم که اجازه میدهند (از نظر علمی) آن پدیدهها را پیشبینی کنیم. به طور خلاصه، همانطور که به نظر میرسد که حسابداری هم بر آن دلالت داشته باشد، هدف اصلی باید حسابداری کردن موضوعات و پدیدههای تجربی باشد
فهرست :
حسابرسی به عنوان معیاری برای بیان واقعیتهای اقتصادی
مقدمه
ابعاد اطلاعاتی حسابرسی
هدف حسابرسی
معیارهای کیفیت اطلاعات و حسابرسی
نتیجهگیری