در سالهای اخیر، مفهوم حاکمیت شرکتی به عنوان یک جنبه اصلی و پویای تجارت تبدیل شده است و در اقتصاد امروز توجه به آن به طور تصاعدی رو به افزایش است و پیشرفتهای متعددی درخصوص نحوه اعمال حق حاکمیت شرکتی در سطح جهانی صورت گرفته است بطوریکه سازمانهای بینالمللی مانند سازمان توسعه اقتصادی (OECD) استانداردهای قابل قبول بینالمللی را در این مورد فراهم میکنند. در امریکا این نتیجه در سطوح تحصیلی دانشگاهی و بریتانیا همچنان مورد تدریس واقع میگردد و تبع آن نیز سازمانها به تقویت سیستمهای حاکمیت شرکتی خود بطور مستمر ادامه میدهند و به سهامداران و روابط آنها، میزان و سطح پاسخگویی، بهبود عملکرد هیأت مدیره، حسابرسان و سیستمهای حسابداری و کنترل داخلی، بصورت ویژه توجه میشود و همواره بدنبال روشهایی هستند که شرکتها با این روشها بهتر کنترل و اداره شوند. افزون بر آن، سرمایهگذاران جزء، سرمایهگذاران نهادی، حسابداران و حسابرسان و سایر بازیگران صحنه بازار پول و سرمایه از فلسفه وجودی و ضرورت اصلاح و بهبود دائمی حاکمیت شرکتی، آگاهند. اگرچه این موضوع با بحران مالی اخیر در امریکا و اورپا تا حدودی چالش برای این مفهوم و فرآیند اجرای آن دربر داشته است اما امید است با بازنگری نسبت به مفاهیم و ابعاد این مفهوم تا حدود زیادی این اشکالات را کاهش داد. اولین مفهوم عبارت حاکمیت شرکتی، از واژه لاتین Gvbernar به معنای هدایت کردن گرفته شده که معمولاً برای هدایت یک کشتی بکار میرود و دلالت بر این دارد که حاکمیت شرکتی مستلزم هدایت است تا کنترل. روشهای متعددی برای تعریف حاکمیت شرکتی وجود دارد که از تعاریف محدود و متمرکز بر شرکتها و سهامداران آنها تا تعاریف جامع و دربرگیرنده پاسخگویی شرکتها در قبال گروه کثیری از سهامداران، افراد یا ذینفعان، متغیر هستند.
در اهمیت حاکمیت شرکتی برای موفقیت شرکتها و رفاه اجتماعی شکی نیست. این موضوع با توجه به رخدادهای اخیر اهمیت بیشتری یافته است. فروپاشی شرکتهای بزرگ از قبیل انرون، ووردکام، آدفی، سیکو، لیوسنت، گلوبال کروسینگ، سانبیم، تیکو، اکسروکس و … که موجب ایجاد ضرور و زیان بسیاری بر سرمایهگذاران ذینفعان شد و ناشی از سیستمهای ضعیف حاکمیت شرکتی در سطح بینالمللی بوده است. به دنبال فروپاشی انرون و موارد مشابه دیگر، کشورهای سراسر دنیا سریعاً با حوادث مشابه، واکنش بازدارانه نشان دادند. در امریکا به عنوان یک واکنش سریع به این فروپاشیها، لایحه ساربینز آکسلی در جولای 2002 تصویب گردید که (از سال 2004 لازمالاجرا است) و در ژانویه 2003 گزارشهای هیگس و اسمیت در بریتانیا در پاسخ به شکستهای حاکمیت شرکتی، انتشار یافتند و در حال حاضر نیز اگرچه در بازار بورس و اوراق بهادار کشور این موضوعات با گذشت بیش از 2دهه مطرح میباشند اما اساساً شرکتها و جامعه بدان آگاهی کامل دارند و نه نسبت به وجود و عدم وجود آن حساسیت دارند که شاید علت این موضوع را باید در جای دیگری در سطح فرهنگ جامعه و بازار سرمایه دنبال نمود
فهرست :
حاکمیت شرکتی
حاکمیت شرکتی چیست
تاریخچه حاکمیت شرکتی در برخی کشورها
اصول حاکمیت شرکتی
حقوق و رفتار عادلانه سهامداران
منافع سایر ذینفعان
نقشها و مسئولیتهای هیأت مدیره
صداقت و رفتار اخلاقی
افشاء و انتشار رفتار اخلاقی
چارچوب نظری حاکمیت شرکتی
مدلهای حاکمیت شرکتی در سراسر جهان
کدها و دستورالعملها
احزاب و حاکمیت شرکتی
کنترل و ساختارهای مالکیت
انتشار سهامداران اصلی شرکت
مکانیزمهای کنترل
کنترلهای داخلی حاکمیت شرکتی
روشهای کنترل داخلی و حسابرسان داخلی
گزارشگری مالی و حسابرس مستقل
مشکلات سیستماتیک حاکمیت شرکتی
بطوریکه سازمانهای بینالمللی مانند سازمان توسعه اقتصادی (OECD) استانداردهای قابل قبول بینالمللی را در این مورد فراهم میکنند. در امریکا این نتیجه در سطوح تحصیلی دانشگاهی و بریتانیا همچنان مورد تدریس واقع میگردد و تبع آن نیز سازمانها به تقویت سیستمهای حاکمیت شرکتی خود بطور مستمر ادامه میدهند و به سهامداران و روابط آنها، میزان و سطح پاسخگویی، بهبود عملکرد هیأت مدیره، حسابرسان و سیستمهای حسابداری و کنترل داخلی، بصورت ویژه توجه میشود و همواره بدنبال روشهایی هستند که شرکتها با این روشها بهتر کنترل و اداره شوند. افزون بر آن، سرمایهگذاران جزء، سرمایهگذاران نهادی، حسابداران و حسابرسان و سایر بازیگران صحنه بازار پول و سرمایه از فلسفه وجودی و ضرورت اصلاح و بهبود دائمی حاکمیت شرکتی، آگاهند. اگرچه این موضوع با بحران مالی اخیر در امریکا و اورپا تا حدودی چالش برای این مفهوم و فرآیند اجرای آن دربر داشته است اما امید است با بازنگری نسبت به مفاهیم و ابعاد این مفهوم تا حدود زیادی این اشکالات را کاهش داد. اولین مفهوم عبارت حاکمیت شرکتی، از واژه لاتین Gvbernar به معنای هدایت کردن گرفته شده که معمولاً برای هدایت یک کشتی بکار میرود و دلالت بر این دارد که حاکمیت شرکتی مستلزم هدایت است تا کنترل. روشهای متعددی برای تعریف حاکمیت شرکتی وجود دارد که از تعاریف محدود و متمرکز بر شرکتها و سهامداران آنها تا تعاریف جامع و دربرگیرنده پاسخگویی شرکتها در قبال گروه کثیری از سهامداران، افراد یا ذینفعان، متغیر هستند.
در اهمیت حاکمیت شرکتی برای موفقیت شرکتها و رفاه اجتماعی شکی نیست. این موضوع با توجه به رخدادهای اخیر اهمیت بیشتری یافته است. فروپاشی شرکتهای بزرگ از قبیل انرون، ووردکام، آدفی، سیکو، لیوسنت، گلوبال کروسینگ، سانبیم، تیکو، اکسروکس و … که موجب ایجاد ضرور و زیان بسیاری بر سرمایهگذاران ذینفعان شد و ناشی از سیستمهای ضعیف حاکمیت شرکتی در سطح بینالمللی بوده است. به دنبال فروپاشی انرون و موارد مشابه دیگر، کشورهای سراسر دنیا سریعاً با حوادث مشابه، واکنش بازدارانه نشان دادند. در امریکا به عنوان یک واکنش سریع به این فروپاشیها، لایحه ساربینز آکسلی در جولای 2002 تصویب گردید که (از سال 2004 لازمالاجرا است) و در ژانویه 2003 گزارشهای هیگس و اسمیت در بریتانیا در پاسخ به شکستهای حاکمیت شرکتی، انتشار یافتند و در حال حاضر نیز اگرچه در بازار بورس و اوراق بهادار کشور این موضوعات با گذشت بیش از 2دهه مطرح میباشند اما اساساً شرکتها و جامعه بدان آگاهی کامل دارند و نه نسبت به وجود و عدم وجود آن حساسیت دارند که شاید علت این موضوع را باید در جای دیگری در سطح فرهنگ جامعه و بازار سرمایه دنبال نمود
فهرست :
حاکمیت شرکتی
حاکمیت شرکتی چیست
تاریخچه حاکمیت شرکتی در برخی کشورها
اصول حاکمیت شرکتی
حقوق و رفتار عادلانه سهامداران
منافع سایر ذینفعان
نقشها و مسئولیتهای هیأت مدیره
صداقت و رفتار اخلاقی
افشاء و انتشار رفتار اخلاقی
چارچوب نظری حاکمیت شرکتی
مدلهای حاکمیت شرکتی در سراسر جهان
کدها و دستورالعملها
احزاب و حاکمیت شرکتی
کنترل و ساختارهای مالکیت
انتشار سهامداران اصلی شرکت
مکانیزمهای کنترل
کنترلهای داخلی حاکمیت شرکتی
روشهای کنترل داخلی و حسابرسان داخلی
گزارشگری مالی و حسابرس مستقل
مشکلات سیستماتیک حاکمیت شرکتی
عملکرد آینده شرکتها امروز وابستگی زیادی به کیفیت تصمیماتی دارد که توسط مدیریت سازمان بصورت مؤثر اتخاذ میگردد و صاحبان این تصمیمات همیشه نیازمند کسب اطلاعات از درون و برون سازمان هستند که براساس این اطلاعات مدیریت بتواند بصورت کاملاً عقلائی استراتژیهای سازمان را با استفاده از منابع در اختیار راهبری نماید. اطلاعات مربوط به فرآیندهای اقتصادی عملاً توسط سیستمهای حسابداری و قوانین آمره مورد گزارشگری قرار میگیرد که این فرآیند از یک طرف متأثر از بخشهای اقتصادی و اجتماعی کشورها میباشد و از طرفی دیگر با توجه به تغییرات سریع عوامل سیاسی این فرآیند استانداردگذاری و تبیین آن در حسابداری را با مشکلات و پیچیدگیهای زیادی مواجه نموده است. تنوع حسابداری و اهداف آن عملاً برای تهیه و مهیا سازی اطلاعات با استفاده از معیارهای اندازهگیری فرآیندهای اقتصادی در طول دورههای مختلف و برای ذینفعان مختلف متعدد میباشد بطوریکه بر همین اساس حسابداری مالی به صورت گذشتهنگر و برای تهیه و تنظیم اطلاعات جهت تصمیمگیری کاربران و ذینفعان خارج از سازمان میباشد این در حالی است که حسابداری مدیریت به مدیریت در ارائه حوزه عمل بیشتر در استفاده بهینهتر از اطلاعات در اختیار چشماندازهای مدیریت را ترسیم نماید کمک مینماید چرا که این اطلاعات مورد نیاز است. بمنظور اطمینانبخشی از برنامهریزی، کنترل، ساماندهی و تصمیمگیری صحیح حسب توابع در اختیار و در کنترل میباشد. از طرفی دیگر حسابداری مالی با استفاده از اطلاعات واقعی حقایق زمان را در جهت مسیر تکامل و حرکت شرکت نشان میدهد اما عملاً این اطلاعات نشانی از دلایل و عوامل ایجاد حقایق تحصیلی را نمیدهد.
بنابراین نتایج حاصل از حسابداری مالی را میتوان با کمک از مبانی حسابداری مدیریت مورد بهبود و اثربخشی بیشتر قرار داد. در مقابل حسابداری مالی عملاً اطلاعات حسابداری مدیریت ماهیت هنجاری ندارند اما برعکس اطلاعات حسابداری مدیریت در جهت ایجاد جهتگیریها و ایدههای آیندهنگری امری عملی میباشد. مضافاً اینکه در شرایطی که شرکتها در شرایط اقتصادی رقابتی پیچیدهتری قرار میگیرند همواره پدیدههای حسابداری مدیریت در حال تغییر خواهند بود این موضوع بسیار حیاتی برای بقای و ادامه عمر حسابداری مدیریت میباشد.
فهرست:
مقدمه
حسابداری مدیریت یا حسابداری مدیریتی
سیر تحول در حسابداری مدیریت
تعیین هزینه در مرحله کنترل مالی
هزینه یابی در حسابداری
نتایج دوره تکامل حسابداری مدیریت
نقش درون شرکتی
نتیجهگیری
ایده یک واقعیت اقتصادی قابل آزمون و قابل مشاهده به عنوان موضوع فعالیت حسابرسی بخشی از یک موضوع است که نویسندگان مختلف در دهه اخیر پیرامون آن اظهار نظرهای متعددی داشتهاند. به ویژه اینکه برای حسابداران چند استدلال مستقیم و غیرمستقیم برای گزارشگری پیرامون پدیدهها و رویدادهای دنیای واقعی و برای اثبات آنها با رجوع به شواهد دنیای واقعی وجود دارد. برای مثال کمیته مفاهیم انجمن حسابدارای امریکا (A.A.A، 1973)، حسابرسی را یک واقعیت پیشفرض از رویدادها و اقدامات اقتصادی تعریف کرده است بطوریکه حسابرسی را به شرح زیر تعریف مینماید: حسابرسی عبارت است از فرآیند سیستماتیک جمعآوری و ارزیابی بیطرفانه شواهد درباره ادعاهای مربوط به رویدادهای اقتصادی به منظور تعیین میزان انطباق این ادعاها با معیارهای از پیش تعیین شده و گزارش نتایج به استفادهکنندگان ذینفع.
مطابق با تعریف مذکور کمیته مفاهیم بینالمللی بین تدوین این واقعیت آزمونپذیر و ادعاهای حسابداری (و مرتبط ساختن زبان با تجربه) و اعتبار بخشیدن به این ادعاها (با تطبیق رعایت آنها با قواعد تدوین شده) در حسابرسی، تفاوت قائل میشوند و در واقع کمیته مذکور واقف است که به دلیل ماهیت حسابداری، خیلی از جنبههای حسابرسی با گواهی (شهاتدهی) سروکار دارند نه با واقعیت های تجربی. از طرف دیگر “استرلینگ” (1979) در رابطه با موضوع حسابرسی هنجاریتر مفهوم حسابرسی را بیان میدارد. او عقیده خود را در زمینه حسابدارانی که در حل مشکلات حسابداری ناتوان بوده توضیح میدهد بیان میدارد که: صورتهای مالی باید پدیدههای تجربی را تشریح نمایند. از این رو لازم است در جستجوی قوانین و تئوریهایی باشیم که اجازه میدهند (از نظر علمی) آن پدیدهها را پیشبینی کنیم. به طور خلاصه، همانطور که به نظر میرسد که حسابداری هم بر آن دلالت داشته باشد، هدف اصلی باید حسابداری کردن موضوعات و پدیدههای تجربی باشد
فهرست :
حسابرسی به عنوان معیاری برای بیان واقعیتهای اقتصادی
مقدمه
ابعاد اطلاعاتی حسابرسی
هدف حسابرسی
معیارهای کیفیت اطلاعات و حسابرسی
نتیجهگیری
عملکرد آینده شرکتها امروز وابستگی زیادی به کیفیت تصمیماتی دارد که توسط مدیریت سازمان بصورت مؤثر اتخاذ میگردد و صاحبان این تصمیمات همیشه نیازمند کسب اطلاعات از درون و برون سازمان هستند که براساس این اطلاعات مدیریت بتواند بصورت کاملاً عقلائی استراتژیهای سازمان را با استفاده از منابع در اختیار راهبری نماید. اطلاعات مربوط به فرآیندهای اقتصادی عملاً توسط سیستمهای حسابداری و قوانین آمره مورد گزارشگری قرار میگیرد که این فرآیند از یک طرف متأثر از بخشهای اقتصادی و اجتماعی کشورها میباشد و از طرفی دیگر با توجه به تغییرات سریع عوامل سیاسی این فرآیند استانداردگذاری و تبیین آن در حسابداری را با مشکلات و پیچیدگیهای زیادی مواجه نموده است. تنوع حسابداری و اهداف آن عملاً برای تهیه و مهیا سازی اطلاعات با استفاده از معیارهای اندازهگیری فرآیندهای اقتصادی در طول دورههای مختلف و برای ذینفعان مختلف متعدد میباشد بطوریکه بر همین اساس حسابداری مالی به صورت گذشتهنگر و برای تهیه و تنظیم اطلاعات جهت تصمیمگیری کاربران و ذینفعان خارج از سازمان میباشد این در حالی است که حسابداری مدیریت به مدیریت در ارائه حوزه عمل بیشتر در استفاده بهینهتر از اطلاعات در اختیار چشماندازهای مدیریت را ترسیم نماید کمک مینماید چرا که این اطلاعات مورد نیاز است. بمنظور اطمینانبخشی از برنامهریزی، کنترل، ساماندهی و تصمیمگیری صحیح حسب توابع در اختیار و در کنترل میباشد. از طرفی دیگر حسابداری مالی با استفاده از اطلاعات واقعی حقایق زمان را در جهت مسیر تکامل و حرکت شرکت نشان میدهد اما عملاً این اطلاعات نشانی از دلایل و عوامل ایجاد حقایق تحصیلی را نمیدهد.
بنابراین نتایج حاصل از حسابداری مالی را میتوان با کمک از مبانی حسابداری مدیریت مورد بهبود و اثربخشی بیشتر قرار داد. در مقابل حسابداری مالی عملاً اطلاعات حسابداری مدیریت ماهیت هنجاری ندارند اما برعکس اطلاعات حسابداری مدیریت در جهت ایجاد جهتگیریها و ایدههای آیندهنگری امری عملی میباشد. مضافاً اینکه در شرایطی که شرکتها در شرایط اقتصادی رقابتی پیچیدهتری قرار میگیرند همواره پدیدههای حسابداری مدیریت در حال تغییر خواهند بود این موضوع بسیار حیاتی برای بقای و ادامه عمر حسابداری مدیریت میباشد.
فهرست:
مقدمه
حسابداری مدیریت یا حسابداری مدیریتی
سیر تحول در حسابداری مدیریت
تعیین هزینه در مرحله کنترل مالی
هزینه یابی در حسابداری
نتایج دوره تکامل حسابداری مدیریت
نقش درون شرکتی
نتیجهگیری
در سالهای اخیر، رشته حسابداری مدیریت پیشرفتهای قابل توجهی در توسعه تکنیکهای حسابداری و اعمال کنترلهای جدید و توجه ویژه به مفهوم کیفیت در سازمانها را به همراه داشته است. این تحولات عبارتند از نوآوریها در زمینههایی از قبیل سیستمهای مبتنی بر کامپیوتر، بودجه انعطافپذیر، بهبود در روشهای هزینهیابی و استفاده از انواع روشهای کمی و کیفی در جمعآوری، تجزیه و تحلیل و گزارش دادههای حسابداری میباشد. بدین ترتیب این امری روشن است که حسابداری مدیریت به سرعت در حال ورود به دوره جدیدی از افزایش سطح مهارتهای فنی و پیچیده در حال حرکت است. با این حال، در یک بعد انتقادی، حسابداری مدیریت هنوز بنظر میرسد در دوره قرون تاریک سیر میکند. در حالی که از یک طرف، حسابدارها نیازمند تبدیل شدن به افرادی متخصص با استفاده از ابزاری قدرتمند و فنی هستند و از سوی دیگر، هنوز حسابداران متمایل به نشان دادن وضعیت خود از عدم آگاهی از ملاحظات رفتاری در سازمانهای خود برای استفاده از تحلیلهای خود به عنوان ابزار حسابداری مدیریت هستند در حالی که این موضوعی بسیار تأسف آور است زیرا برآیند آن به حدی است که تکنیکهای حسابداری گاهی اوقات میتواند پاسخهای رفتاری ناخواسته، قدرتمند و پیچیدهتر از این تکنیکها به استفادهکنندگان ارائه دهد زیرا که این احتمال وجود دارد که عوامل ناشی از سوءاستفاده در یک سازمان ناشی از یک نظریه رفتاری ناخواسته و پیشبینی نشده که میتواند تبعات منفی زیادی را برای سازمان منجر شود، صورت پذیرد.
فهرست :
مقدمه
حسابداری مدیریت به عنوان یک فرآیند رفتاری
مفروضات رفتاری حسابداری مدیریت
مفروضات مرتبط به احترام به اهداف سازمان
مفروضات مرتبط به توجه به رفتار مدیریت
مفروضات مرتبط به توجه به نقش حسابداری مدیریت
برخی از مفروضات رفتاری مربوط به تئوری سازمانهای مدرن
مفروضات مرتبط به اهداف سازمان
مفروضات مرتبط به رفتار شرکتکنندگان
مفروضات مرتبط به رفتار مدیریت
عواقب ناشی از مفروضات رفتاری سنتی
نتیجه