راهنمای سرمایهگذاران غیرحرفهای برای سرمایهگذاری در بورس
مقاله ای مفید و کامل
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word(قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:40
چکیده :
ضمن تایید اقدام شما برای اینکه پساندازهای خود را از طریق بازار سرمایه به تولید مولد تبدیل کنید، بهاطلاع جنابعالی/ سرکار میرساند که بازار سرمایه در کنار بازدههای خوبی که در طی سالهای نسبتاً طولانی داشته است، متضمن ریسک نیز میباشد.
بنابراین، توصیههای زیر را درنظر داشته باشید و پس از آن اقدام به سرمایهگذاری کنید.
در صورتیکه پسانداز شما زیر 30 میلیون ریال است، توصیه نمیشود که در بازار سرمایه سرمایهگذاری کنید. بهترین محل برای سرمایهگذاری این وجوه بازار پول یعنی بانکهاست. علت آن است که امکان نیاز فوری شما به این وجوه بسیار بالا خواهد بود، و بهتر است از چنین حداقلی برای پشتوانة زندگی خود استفاده کنید، و این پساندازها را بهشکلی نگاه دارید که نقدشوندگی بالا دارند، و بدون ریسکاند. درصورتیکه با مبالغ در اختیار میتوانید کاری را شروع کنید که دوست دارید، یعنی خود مستقیماً آن را به یک دارایی سرمایهای ( به یک کار فیزیکی و عملی ) تبدیل کنید، به جای اینکه سهام بخرید، بهتر است همان کار را بکنید. البته، باید مطمئن شوید که در آن کار موفق میشوید. بنابراین، بههیچ وجه توصیه نمیشود که وسیلة کار خود را بفروشید و به خرید و فروش سهام بپردازید. مثلاً، توصیه نمیشود کامیون خود را که وسیلة کار شماست و یا کارگاه خیاطی، آموزشگاه حرفهای، مطب و یا شرکت خود را بفروشید و با آن در بازار سرمایه حضور یابید. اول باید کار خود را بتوانید انجام دهید و بعد در بازار سرمایه، پساندازهای خود را سرمایهگذاری کنید. مسکن ضرورتی تام دارد و برای هر شهروند ایرانی و خانوادة او تهیة مسکن امری حیاتی است. بنابراین، اگر بین خرید مسکن و خرید سهام میخواهید تصمیم بگیرید، توصیه میکنیم نسبت به خرید مسکن اقدام کنید. هرگز مسکن خود را نفروشید تا وجوه آن را به خرید سهام اختصاص دهید. اگر حرفهای نیستید، تسهیلات نگیرید و از دیگران قرض نکنید تا سهام بخرید. به کسانی هم که مدعیاند وجوه شما را به نرخ بالایی از شما دریافت میکنند تا در بازار سرمایهگذاری کنند، وجهی ندهید. اگر تا بهحال سهام نخریدهاید، مطلع باشید که خرید سهام متضمن دریافت سود، دریافت سهام جایزه، شرکت در جلسات سالیانهای که مجامع عمومی نام دارد و نیز شرکت در افزایش سرمایه میباشد. بنابراین، باید با این موضوعات ساده که سود چیست، شرکتها چهگونه افزایش سرمایه میدهند، و چهگونه باید در مجامع عمومی حضور یابید، آشنا شوید. بهعلاوه، اگر سهام دارید، حتماً در مجامع عمومی شرکتها حضور یابید تا مراحل کار را فرابگیرید. اگر تاکنون سهامی نخریدهاید، توصیه میشود برای مدت چند روز در محل یکی از تالارهای بورس یا تالارهای اختصاصی حضور یابید و در آن محل اطلاعات را دنبال کنید. همچنین از طریق سایت www.irbourse.com و یا دیگر سایتهای شرکتهای معتبر کارگزاری و سرمایهگذاری و سایر کسانیکه سایتهای معتبر دارند، اطلاعات بگیرید و یا روزنامههای اقتصادی را بخوانید. مناسب است اگر بتوانید 10 یا 15 روز قبل از اقدام به خرید سهام، در تالارهای بورس و یا تالارهای اختصاصی کارگزاران حاضر شوید و با فرایند سرمایهگذاری آشنا شوید. اگر تا بهحال سهامی نخریدهاید، شایسته است در یکی از کلاسهای کوتاهمدتی که راهنمای سرمایهگذاری است، شرکت کنید. درحال حاضر، کلاسهای متعددی تشکیل میشود. آنگاه که تصمیم به خرید سهام میگیرید، مطلع باشید که سهام دارای ریسک است. بنابراین، به سودآوری شرکتها و مخصوصاً سودآوری مستمر آنها ( سود عملیاتی ) توجه خاص کنید. اگر تابهحال سهام نخریدهاید، حتماً از شرکتهای بزرگ شروع کنید و بلافاصله وارد خرید سهام شرکتهای کوچک و متوسط نشوید (به بندهای 11 و 12 رجوع کنید). از شایعه و دنبالروی و تصمیمگیری براساس شایعه پرهیز کنید. فکر نکنید که در بازار سرمایه معجزه رخ میدهد. ممکن است کسانی در تالارهای بورس و یا در جاهای دیگر باشند که قصد دادن اطلاعات نادرست به شما دارند تا از آن طریق، خود بهرهمند شوند. مثلاً، به شما میگویند سهمی را بخرید که وضعیت مناسبی ندارد و شما فردا آن سهم را میخرید، درحالیکه ممکن است خود آنان فروشندة آن سهم باشند. یا ممکن است به شما بگویند فلان سهم را بفروشید، درحالی که خودشان فردا خریدار آن سهم باشند. بنابراین، از کسانی که اعتماد دارید مشورت بگیرید و بههیچ وجه بهدنبال شایعات نروید. بهدنبال چیزی که درصدگیری نامگرفته است، نروید. اگر قیمت سهمی هر روز دارای نوسان است و تغییرات شدید میکند، چندان بهدنبال آن نباشید. بهدنبال سهامی باشید که قیمت آنها ثبات نسبی دارد. اگر مثلاً 10 میلیون تومان دارید، حتماً ترکیبی از سهام را بخرید. اصطلاحاً به اینها سبد سهام میگوییم. مثلاً 5 سهم بخرید، یعنی 2 میلیون تومان به هر سهم اختصاص دهید. بدینترتیب، ریسک شما کاهش پیدا میکند. در انتخاب این سهام، از صنایع مختلف سهم بخرید: مثلاً اگر سهم 5 شرکت را از صنایع سیمان، خودرو، پتروشیمی، ساختمانی، مالی، مقاطعکاران بزرگ، گروههای دیگر خریداری کنید، این توزیع به شما کمک میکند تا ریسک خود را کاهش دهید. مصلحت آن است که سهام را بهشکل سبدی بخرید که فرد کارشناس و متخصص انتخاب کرده است. بهزودی در بازار سرمایة ایران، سبدهایی طراحی شده و بهفروش خواهد رسید. یک نوع از این سبدها، صندوق سرمایهگذاری مشاع نام دارد که دردست انتشار است. اینها را در آیندة نزدیک خواهیم داشت. آنچه درحال حاضر دردسترس است، سهام شرکتهای سرمایهگذاری است.۱۲. اگر بازار دچار هیجانات شدید شد، یعنی شاخص بهشدت نوسان بهطرف بالا یا پایین داشت، بهتر است هیچ کاری نکنید. همة افراد با تجربه در چنین دورههایی نه میفروشند و نه میخرند، بلکه به بررسی بیشتر و گردآوری اطلاعات میپردازند. توجه بفرمایید که بعضی کاهشهای شدید قیمت ممکن است بهدلیل افزایش سرمایه باشد، و واقعاً قیمت کاهش نیافته باشد.
۱۳. عرضههای اولیه، سهامی است که برای اولینبار به بورس میآید. بعضی از این سهام دولتی است که سازمان خصوصیسازی عرضه میکند، و بعضی از آنها را بخش خصوصی ارائه میدهد. در طی چندسال گذشته، خرید سهام عرضههای اولیه با سود مناسب همراه بوده است، از اینرو، خرید سهام در عرضههای اولیه (بهویژه عرضههای دولتی) قابلتوصیه است. البته، عرضههای اولیة نامناسب هم وجود داشته است.
1۴. بهزودی اوراق مشارکت شرکتهای پذیرفتهشده در بورس نیز منتشر میشود. از آنجا که ناشران این اوراق پرداخت اصل و سود علیالحساب را تضمین میکنند، ریسک این اوراق بهمراتب کمتر از سهام است. بهعلاوه، در مقایسه با اوراق مشارکت دولتی و بانک مرکزی، سود قطعی مورد انتظار این اوراق بالاتر است. بنابراین، توصیه میشود که بخشی از منابع خود را به خرید اوراق مشارکت شرکتها اختصاص دهید.
1۵. اگر شما خود را سرمایهگذاری حرفهای میدانید، و از وضع شرکتهای مختلف بورس اطلاع کامل دارید، توصیههای ما به شما مربوط نمیشود. مخاطب این توصیهها صرفاً سرمایهگذاران غیرحرفهایاند.
۱۱. سهام را برای چند روز یا چند هفته نخرید. افق سرمایهگذاری بلندمدت داشته باشید، و اگر سهمِ مطمئنی خریدهاید، حداقل افق سرمایهگذاری 6 ماهه داشته باشید. از نوسانات گاهبهگاه قیمت سهامِ مطمئنی که خریدهاید، نگران نباشید.
[ادامه قانون تجارت
ماده 13 - ورقه تعهدسهم بایدمشتمل برنکات زیرباشد.
1 - نام وموضوع ومرکزاصلی درمدت شرکت .
2 - سرمایه شرکت .
3 - شماره وتاریخ اجازه انتشاراعلامیه پذیره نویسی ومرجع صدورآن .
4 - تعدادسهامی که موردتعهدواقع می شودومبلغی اسمی آن وهمچنین مبلغی که ازبابت نقدادرموقع پذیره نویسی بایدپرداخت شود.
5 - نام بانک وشماره حسابی که مبلغ لازم توسط پذیره نویسان بایدبه آن حساب پرداخت شود.
6 - هویت ونشانی کامل پذیره نویس .
7 - قید اینکه پذیره نویس متعهداست مبلغ پرداخت نشده سهام مورد تعهدراطبق مقررات اساسنامه شرکت پرداخت نماید.
ماده 14 - ورقه تعهدسهم دردونسخه تنظیم وباقیدتاریخ به امضاءپذیره نویس یا قائم مقام قانونی اورسیده نسخه اول نزدبانک نگاهداری ونسخه دوم باقیدرسیدوجه ومهروامضاءبانک به پذیره نویس تسلیم می شود :
تبصره - درصورتی که ورقه تعهدسهم راشخصی برای دیگری امضاءکندهویت ونشانی کامل وسمت امضاءکننده قیدومدرک سمت ازاخذوضمیمه خواهدشد.
ماده 15 - امضاءورقه تعهدسهم بخودی خودمستلزم قبول اساسنامه شرکت وتصمیمات مجامع عمومی صاحبان سهام می باشد.
ماده 16 - پس ازگذشتن مهلتی که برای پذیره نویسی معین شده است ویا درصورتی که مدت تمدیدشده باشدبعدازانقضای مدت تمدیده شده موسسین حداکثرتایکماه به تعهدات پذیره نویسان رسیدگی وپس ازاحرازاینکه تمام سرمایه شرکت صحیحاتعهدگردیده واقلاسی وپنج درصدآن پرداخت شده است تعدادسهام هریک ازتعهدکنندگانی راتعیین واعلام و مجمع عمومی موسس را دعوت خواهندنمود.
ماده 17 - مجمع عمومی موسس بارعایت مقررات این قانون تشکیل می شود وپس ازرسیدگی احرازپذیره نویسی کلیه سهام شرکت وتادیه مبالغ لازم وشور درباره اساسنامه شرکت وتصویب آن اولین مدیران و بازرس یا بازرسان شرکت راانتخاب می کند. مدیران و بازرسان شرکت بایدکتباقبول سمت نمایند قبول سمت به خودی خوددلیل براین است که مدیرو بازرس باعلم به تکالیف و مسئولیت های سمت خودعهده دارآن گردیده اندازاین تاریخ شرکت تشکیل شده محسوب می شود.
تبصره - هرگونه دعوت واطلاعیه برای صاحبان سهام تاتشکیل مجمع عمومی سالانه بایددوروزنامه کثیرالانتشارمنتشرشودیکی ازاین دوروزنامه بوسیله مجمع عمومی موسس وروزنامه دیگرازطرف وزارت اطلاعات وجهانگردی تعیین می شود.
ماده 18 - اساسنامه ای که به تصویب مجمع عمومی موسس رسیده وضمیمه صورت جلسه مجمع واعلامیه قبولی مدیران و بازرسان جهت ثبت شرکت به مرجع ثبت شرکتهاتسلیم خواهدشد
و...
NikoFile
نظریه های کنترل مدیریت و مدل برتری EFGM
مقاله ای مفید و کامل
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word(قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:34
چکیده :
در این مقاله نظریه های کنترل مدیریت اصلی بررسی می شوند و شش نمونه غالب شناسایی می گردند. نمونه های کنترل شناسایی شده مقایسه می شوند و در رابطه با (EEM) مدل برتری EFM برای بررسی کردن اینکه آیا EEM می تواند بعنوان مدل کنترل مدیریت پذیرفته شود تحلیل می شوند . بر اساس تحلیل ، مزایا و نیز معایب EEM بعنوان مدل کنترل بحث می شوند.
مقدمه
از شروع قرن بیستم، جایی که نظریه پردازان مدیریت پیشین مثل تایلور، امرسون و چرچ ایده های اساسی کنترل را ارایه دادند، مفاهیم و چهارچوبهای نظریه کنترل مدیریت بطور مداوم تغییر کردند . چنانکه گروه تحقیق بری (Berr) (1998) به آن اشاره می نماید، مطالعه اولیه کنترل و مدیریت بنظر می رسد که ریشه در نمونه عملی گرایانه بجای مکانیکی در راستای نظریه های مدیریت و سازمان کلی دیگر داشت که در بعضی دوره غالب بودند. معهذا، مطالعه نوشتجات در خصوص موضوع نشان میدهد که طیّ چند دهه گذشته، نقطه نظرات جایگزین مختلف بر اساس مجموعه مفاهیم و فرضیات مختلف ارایه گشته اند.
TQM فلسفه مدیریت نسبتاً جدید می باشد که از روش بمراتب باریکتر و مکانیک گرایانه شناخته شده بعنوان کنترل کیفی آماری ارایه شده با شوارت نسبت به روش کلی نگر و انسانگرایانه به موجب اصطلاح TQM تکامل یافته است . طی پنج درصد گذشته فرضیات و نمونه های اساسی بطور مداوم موازی با تغییرات نمونه ها در داخل نظریه کنترل مدیریت و سازمان تغییر یافته اند.
علی رغم افزایش تأکید بر روی TQM طی دهه 80 و 90 و علی رغم حقیقتی که کیفیت برنامه اصلی برای مدیران عالی گردید، تلاش های نسبتاً محدودی در خصوص تحقیق (جستجو) ، انعکاس و تحلیل چهارچوب TQM دیده شده از دیدگاه نظری وسیعتر وجود داشته اند. در واقع، این همچنین یکی از نقدهای عمده بود که حرکت کیفی اغلب از نظریه پردازان مختلف طی قسمت وسطی و آخر دهه 90، مخصوصاً از نظریه پردازان سازمان دریافت کرد.
گرچه پی می بریم که اکثر نقدها از نظریه پردازان سازمان غیر معقول هستند، زیرا آن اغلب بر اساس آگاهی ناکافی درباره حرکت کیفی و فرآیند شوی TQM می باشد، باور داریم که دو عرصه میتوانند و بایستی بطور متقابل با یادگیری از یکدیگر منتفع گردند. در این خصوص نقدهای معتبر ممکن است فرآیند یادگیری را تحریک نمایند و امیدواریم که این مقاله می تواند تحقیق جدید را که آگاهی از TQM و نظریه سازمان را یکپارچه می سازد شروع سازد.
با این ملاحظه در زمینه، هدف کلی مقاله مقایسه کردن تفکر معاصر در داخل نظریه های کنترل مدیریت ، محتواها و مفاهیم / اصول اساسی یکی از مدل های پاداش کیفی برجسته، مدل برتری EFQM می باشد. در این مقاله، فرض خواهیم کرد که مدلهای پاداش کیفی سرشناس مثل مدل بالدریگ و مدل برتری اروپایی آخرین مرحله در تکامل نظریه های مدیریت را منعکس می سازند.
اهداف این مقاله عبارتنداز:
بررسی کردن بعضی از نظریه های کنترل مدیریت اصلی، و بر اساس بررسی نوشتجات .بررسی کردن اینکه آیا مدل برتر EFQM قابل مقایسه با تفکر جاری درداخل نظریه های کنترل مدیریت می باشد. بررسی کردن احتمالیت و نیز قابلیت تطبیق مدل بعنوان مدل کنترل مدیریت.2) تعریف و مفاهیم اصلی کنترل مدیریت.
بررسی در خصوص نوشتجات انتخابی درباره نظریه های کنترل مدیریت نشان می دهد که روش های مختلف بر اساس فرض های مختلف تا عرصه های تأکید ، سنجش اهمیت مختلف و غیره وجود دارند.
در جهت هدف، تطبیقی، دارای ساختار اجتماعی، اقتضایی، بوروکراتیک، بازار و ارزش، سیرنتیک ، خوداستایی و نمونه های سیاسی ، اصول مدیریت، سپرنتیک، اقتضایی ، نمایندگی، روانشناختی و دید موردی ، دید عقلانی – فنی و جمع گرا چند مثال نمونه های شناسایی شده مختلف در نظر یه های کنترل مدیریت می باشند.
فرقها در تعاریف پذیرفته شده با متخصصان مختلف هر دو انتخاب روش خاص نظریه پردازان و جنبه تکامل واژگانی که جنبه در نظر گرفته می شود منعکس می سازند. در اینجا چند تعریف را که نقطه نظرات مختلفی را که نظریه پردازان در عرصه دارند نشان میدهند انتخاب کرده ایم.
(78) Hofstade:
کنترل مدیریت فرآیند اجتماعی در سیستم اجتماعی می باشد یا ممکن است سیستم اجتماعی فنی باشد،
آنتونی (65):
کنترل مدیریت فرآیندی است که با آن مدیران تضمین می کنند که در برآورده سازی (تأمین) اهداف سازمان منابع بطور مؤثر و کارا بدست آورده می شوند و استفاده می گردند.
آنتونی و ویرون (80)
کنترل مدیریت فرایندی است که با آن مدیریت تضمین می کند که سازمان استراتژی های خود را بطور مؤثر و کارا انجام می دهند.
مرچنت (85): کنترل سازمانی بعنوان فرایند سیستماتیکی تعریف می شود کهاز طریق آن مدیران فعالیت های سازمان برای سازگار ساختن آنها با انتظارات مقرر در برنامه ها و کمک کردن به آنها برای دستیابی به تمام استانداردهای پیش تعیین شده تنظیم می نماید.
سیسمونی (91):
سیستمهای کنترل مدیریت بعنوان روال ها، گزارش ها و روشهایی که اطلاعات را برای بدست آوردن یا تغییر دادن الگوها در فعالیت سازمانی کبار می برند بطور وسیع تعریف می گردند.
آناری و پل درها:
کنترل مدیریت به تمام ترتیبات سازمان رسمی یا غیررسمی اشاره می کند که برای تأمین اهداف سازمانی طرح می شوند. آن شامل ساختار رسمی ، کنتر لهای عملیاتی، پاداش ها، بودجه ریزی، برنامه ریزی و سایر فعالیتهای مشابه می باشد.
آنتونی و Govindarajam (2001):
کنترل مدیریت فرآیندی است که با آن مدیران اعضای دیگر سازمانها را برای اجرا کردن استراتژی های سازمان تحت تأثیر قرار میدهند.
تعاریف ارایه شده نشان میدهند که مشابهت ها و فرقها در میان آنها وجود دارند. در اینجا فرض می کنیم که مشابهت ها ممکن است مربوط به مفاهیم اصلی کنترل مدیریت باشند، در حالیکه فرق ها ممکن است مربوط به نمونه های پذیرفته شده مختلف باشند.
اکثر تعاریف به نظر می رسند که شامل مفاهیم فرآیند سیستماتیک ، مدیران ، اهداف / مقاصد ، استراتژی ، کارآمدی و کارایی، نگهداری و تضمین می باشند. چنانکه چندین نظریه پرداز به آن اشاره کردند ، اکثر تعاریف کنترل بنظر می رسند که به چند مسأله کلیدی تأکید می ورزند با تأکید بر روی پیامدها، تأکید بر روی رفتار مشارکت کنندگان سازمانی در ارتباط با تأثیر این رفتار بر روی پیامدهای سازمانی . تأکید بر روی مشارکت کننده سازمانی مربوط به مفهوم کارایی میباشد و ارتباط با پی آمدها مرتبط با کارآمدی است. در راستای این چند مسائل کلیدی، اکثر نظریه پردازان بنظر می رسند که توافق میکنند که بعضی از عملکردهای اصلی فرآیندهای کنترل مدیریت شامل برنامه ریزی ، تعیین استانداردهای عملکرد، هماهنگ سازی، اطلاعات ارتباطی ، ارزیابی، تأثیرگذاری بر افراد و پردازش اطلاعات باشند.
اگر بر روی فرقها بین تعاریف تأکید ورزیم، چندین پدیده جدی را پیدا می کنیم، اولاً بجای اهداف / مقاصد سازمانی، مفهوم استراتژی ها بنظر می رسند که در تعاریف بعدی پذیرفته می شوند. ثانیاً نقش مدیران به نظر آنتونی در آخرین تعاریفش از 98 تأثیر مدیریت را بکار برد و در تعریف قبلی اش از 65 ، مدیران تضمین می کنند. ثالثاً ، در حالیکه سیسمونی (91) بر روی جنبه های تدوین شده فرآیند اجتماعی در نظر می گیرد. رابعاً در تعاریف پیشین نقش اهداف / مقاصد سازمانی پیش تعیین شده بطور صریحتر بیان می گردد، در حالیکه این جنبه تا اندازهای بطور مبهم تر در تعاریف بعدی ارایه می شود. چنانکه در فوق ذکر شد، یک دلیل مکث برای این نظریات مختلف می تواند با نمونه های مختلف که نظریه پردازان دارند و ماهیت متغیر خود سازان توجیه گردند.
برای بدست آوردن نظر اجمالی ، مرچنت و سیسمونی شش روش مختلف را در داخل عرصه تحقیق کنترل مدیریت شناسایی کردند، این شش روش مختلف مدیریت بعنوان نتیجه تلاش مؤلفان شناسایی شدهاند ، جایی که هدف فراهم کردن دید اجمالی نوشتجات تحقیقی بود. شش روش یا نمونه شناسایی شده از نوشتجات کنترل مدیریت متفاوت از روش های شناسایی شده از نظریه های سازمان در کل نیستند. آن ممکن است طبیعی باشد زمانی که ما کنترل مدیریت را بعنوان قسمتی از نظریه های سازمان در نظر می گیریم.
شش روش کنترل مدیریت با الهام از چندین نظریه سازمان و نگاه اجمالی نوشتجات مرچنت و سیسمونی و توام با بررسی نوشتجات ما توضیح داده شده اند، شش روش توضیح داده شده که رشد پخش ذیل بحث می گردند. بعنوان چهارچوب چند بعدی ذهنی برای تحلیل مدل برتری اروپایی حد ارزیابی اینکه آیا مدل می تواند بعنوان مدل کنترل مدیریت در نظر گرفته شود پذیرفته خواهند شد.
3- شش روش کنترل مدیریت جایگزین
دید کنترل بوروکراتیک و مکانیکی:
دید کنترل بوروکراتیک و مکانیکی مکانیزمهای عمدتاً رسمی را در سازمانهای برحسب اهداف، قواعد، روش ها، خط مشی ها، سلسله مراتب قدرت، سیستمهای پاداش، استاندارد سازی و سایر مکانیزمهای بوروکراتیک دیگر را برای استانداردسازی و تحت تأثیر قرار دادن رفتار، ارزیابی کردن عملکرد و نظارت انحراف های غیرمطلوب از استاندارد بکار می برد. در اینجا مفاهیم کنترل و مسایل مربوط بعنوان عملکرد مجزای مدیریت عمل می شوند و سبک غالب فهرست سازیهای متعدد درباره اصول و روش های مدیریت توصیفی جهت دار می باشد. اکثریت نوشتجات قبلی در خصوص کنترل مدیریت، مثل نوشته های امرسون (1912) ، چرخ (1914) فایول (1916، 1949، دیمر (1915). می توانند در این روش طبقه بندی شوند.
بعلاوه، اکثر نوشتجات متعلق به نمونه های عملکرد وگرا، جایی که روش ها و فرایند کنترل مدیریت دررابطه با عملکردشان در پشتیبانی اهداف مدیریت بدون شک و سؤال در مورد اهداف سازمانی غیرمسأله وار شرح می شوند می توانند در این روش طبقه بندی شوند.
دید لیبرنتیک کنترل
از دید سیبرنتیک ، هر فرآیند کنترل، یعنی، فعالیت ها برای برنامه ریزی، بودجه ریزی، ارزیابی عملکرد، مقایسه، کشف فرقها، اصلاح، تخصیص منبع و سیستمهای پاداش از پردازش اطلاعات دیده می شوند و بعنوان فعالیت های بر اساس اطلاعات در نظر گرفته می شوند. ایده اصلی نظر سیبرنتیک توانایی خود تنظیمی سیستم بر اساس حلقه های پس خوراند، با اهداف از قبل تعیین شده ، پیامدهای مقایسه شده با اهداف بعنوان فرآیند دینامیک بسته به حلقه های پس خوراند صورت خواهند پذیرفت. مفاهیم حلقه های تغذیه به جلو در کنترل دید سیبرنتیک پیشرفته تر شامل می گردند. در این دید، مدلسازی و شناسایی روابط متقابل و الگوهای سببی در نظر گرفته می شوند که مهم می باشند.
و...
NikoFile
تجزیه و تحلیل سیستم اطلاعاتی بانک پاسارگاد
مقاله ای مفید و کامل
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word(قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:36
چکیده :
معرفی انواع سپرده ها..................... 4
افتتاح حساب سرمایه گذاری کوتاه مدت....... 5
حساب سپرده سرمایه........................ 7
حساب و سرمایه گذاری بلندمدت............. 10
مفقودی ، سرقت و یا معدوم شدن گواهی سپرده سرمایه گذاری بلندمدت 12
نرخ سود و طریقه پرداخت آن............... 12
نحوه حساب سپرده بلندمدت................. 14
فوق العاده ها و هزینه ها................ 18
افتتاح حساب از طریق وکالت............... 25
افتتاح حساب توسط قید.................... 15
صدور گواهی سپرده سرمایه گذاری بلندمدت... 16
سرقت و معدوم شدن گواهی سپرده............ 16
مزایا................................... 26
تقصیرات و تنبیهات اداری................. 23
بازنشستگی ، وظیفه و از کار افتادگی و پس انداز
آئین نامه استخدامی...................... 22
بهداشت و رفاه مستخدمین.................. 31
گزارش کار............................... 32
چکیده :
معرفی انواع سپردهها
انواع سپردههای عرضه شده توسط بانک پاسارگاد عبارتنداز:
سپرده اندوخته فردا سپرده قرض الحسنه پس انداز عادی و ویژه سپرده قرض الحسنه جاری سپردههای سرمایهگذاری کوتاه مدت کوتاه مدت ویژه ۳ ماهه کوتاه مدت ویژه ۶ ماهه کوتاه مدت ویژه ۹ ماهه بلند مدت ۱ ساله ۲ ساله ۳ ساله ۴ ساله ۵سالهگواهی سپرده مدت دار ویژه سرمایه گذاری عام گواهی سپرده مدت دار ویژه سرمایه گذاری خاصجدول نرخ جدید سود سپرده های سرمایه گذاری کوتاه مدت ویژه شش ماهه و نه ماهه
حساب سپرده سرمایه گذاری کوتاه مدت
مشتریان گرامی میتوانند با افتتاح حساب سپرده سرمایهگذاری کوتاه مدت وجوه خود را به حساب مورد نظر واریز و به سهولت برداشت نمایند و علاوه بر آن از سود سپرده سرمایه گذاری کوتاه مدت بصورت روزشمار بهرهمند گردند.
حداقل مبلغ مورد نیاز برای افتتاح حساب سپرده سرمایهگذاری کوتاه مدت ۱۰۰.۰۰۰ ریال میباشد، لذا چنانچه مانده آن از حداقل تعیین شده کمتر گردد به حساب مذکور سودتعلق نخواهد گرفت. سود سپرده های کوتاه مدت به صورت علی الحساب و برمبنای کمترین مانده در روز قابل پرداخت می باشد. شرط تعلق سود به سپرده های سرمایهگذاری کوتاه مدت تداوم وجود سپرده به مدت ۳۰ روز میباشد. بدیهی است سود سپردههای مفتوحه در طی ماه محاسبه و در ماه بعد به حساب واریز می گردد. نرخ سود:محاسبه نرخ سود
نحوه افتتاح حساب سپرده سرمایه گذاری کوتاه مدت:شما مشتری گرامی برای بازکردن حساب سپرده سرمایه گذاری کوتاه مدت، با در دست داشتن شناسنامه عکس دار خود و با تکمیل نمونه های لازم،می توانید نسبت به افتتاح حساب مورد نظر اقدام نمایید.
هر شخص حقیقی که به سن ۱۸ سال تمام رسیده باشد ویا حکم رشد وی از طرف دادگاه صالحه صادر شده باشد می تواند به نام خود در بانک سپرده سرمایهگذاری کوتاه مدت افتتاح نماید. افتتاح حساب سپرده سرمایه گذاری کوتاه مدت با حق برداشت از حساب توسط مادر به نام فرزند صغیر خود در صورتی مجاز است که مادر وصی و یا قیم فرزند صغیر خود باشد.افتتاح حساب سپرده سرمایه گذاری کوتاه مدت مشترک:ممکن است چند نفر (دو یا بیشتر(تصمیم بگیرند به صورت مشترک حساب سپرده سرمایه گذاری کوتاه مدت افتتاح نمایند که در این صورت رعایت نکات زیر الزامی است.
نحوه و تر تیب استفاده از حساب قید و میزان سهم هر یک مشخص و چگونگی برداشت از حساب صریحا تعیین واعلام شود. امضاء یا امضاها تا زمانی که مخالفت کتبی از طرف هیچ یک از صاحبان به بانک اعلام نشده باشد معتبر خواهد بود.برای اینکه وکیل حق استفاده ازحساب را داشته باشد باید وکالت نامه رسمی (ثبتی) که از جانب صاحب حساب به وی داده شده است را هنگام افتتاح حساب ارائه نماید در غیر اینصورت صاحب حساب و وکیل وی می توانند با مراجعه به شعبه و تنظیم وکالت نامه داخلی بانک در حضور مسئول مربوطه اقدام نمایند. افتتاح حساب از طریق وکالت:افتتاح حساب توسط قیم:قیم می تواند به نام صغیر حساب سپرده سرمایه گذاری کوتاه مدت افتتاح نماید و لیکن حق برداشت از حساب مذکور مستلزم کسب اجازه کتبی از طرف اداره امور سرپرستی دادگستری می باشد.
افتتاح حساب توسط وصی:در صورت ارائه وصیتنامه که توسط دادگاه تأیید شده باشد و احراز هویت شخص وصی میتوان به نام صغیر حساب سپرده سرمایهگذاری کوتاه مدت افتتاح نمود.
افتتاح حساب برای اتباع خارجی:افتتاح حساب برای اتباع خارجه با ارائه گذرنامه و اجازه اقامت معتبر که به تایید وزارت کشور رسیده میسر می باشد.
صدور دفترچه یا کارت حساب سپرده سرمایهگذاری کوتاه مدت:پس از تکمیل نمونه مشخصات مشتریان حقیقی با تنظیم نمونه درخواست افتتاح حساب و نمونه درخواست صدورکارت برای متقاضیان کارت وهمچنین نمونه مقررات حساب مشترک، به منظور استفاده ازحساب به صورت مشترک وامضاء آنها از جانب صاحب یا صاحبان حساب، وکیل، وصی، قیم و یا افتتاح کننده ونیز پرداخت وجه، یک جلد دفترچه سپرده سرمایه گذاری کوتاه مدت(نمونه دفترچه بالا) و یا کارت از جانب شعبه با درج شماره حساب صادر و تحویل می گردد.
مفقود و سرقت شدن دفترچه:هنگام مفقود و یا سرقت شدن فترچه حساب سپرده سرمایهگذاری کوتاه مدت مشتری می بایستی مراتب را به شعبه بازکننده حساب اطلاع داده و با تکمیل و تحویل یک برگ اقرارنامه به شعبه و الصاق و ابطال یک فقره تمبر ۱۰.۰۰۰ ریالی بر روی آن اقدام نماید. شعبه پس ازدریافت اقرارنامه و تکمیل برگ افتتاح حساب توسط مشتری حساب قبلی را بسته ویک جلد دفترچه حساب سپرده سرمایهگذاری کوتاه مدت با همان مشخصات و شماره حساب جدید صادر وبا اخذ رسید به مشتری تحویل می نماید.
و...
NikoFile
موانع تحول اداری
مقاله ای مفید و کامل
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:48
چکیده :
پیام اکثر اصلاحات موفق و ناموفق اداری در جهان ، آن بوده است که تحول به ندرت از طریق شانس یا تصادف حادث می شود ، بلکه نیازمند « مدیریت تحول » است .
« مدیریت تحول » به مجموعه ی فعالیت ها و رفتار هدفداری تأکید دارد که طی آن زیر ساخت های تحول مورد توجه و متناسب با شرایط و ویژگی های سازمان ، برنامه ریزی وجهت شروع تحول صورت می پذیرد .
موفقیت تحول اداری ، در صورتی تضمین می شود که مدیریت و راهبری آن بر عهده کسانی باشد که عزمی راسخ و دیدگاهی روشن و مقبول نسبت به آینده و مسیر حرکت اصلاحات داشته باشند.
نقش مدیریت تحول همانا انتقال این عزم و دیدگاه روشن نسبت به آینده در سازمان می باشد ، همچنین ایجاد هماهنگی های لازم نسبت به ایجاد درک روشن نسبت به اثرات و اهمیت تحول از دیگر نقش های مدیریت تحول به شمار می رود.
مدیریت تحول خود حرکتی را طراحی می نماید که نسبت به تمامی ارکان و ابعاد و ملزومات آن حرکت درکی روشن و شفاف دارد . که ضمن این آگاهی تمامی عوامل تقویت کننده و بازدارنده را نیز به طور دقیق شناسائی خواهد نمود وبر اساس آنها مراحل بعدی را گام خواهد برداشت .
در این مقاله می خواهیم پیرامون موانع و عوامل بازدارنده تحول اداری بحث کنیم ، باشد که بتوانیم با بازکردن زمینه این بحث به گونه ای امکان تحقق تحول اداری را تسریع نمائیم .
شناسائی موانع عمده تحول اداری خود به عنوان یک بحث آسیب شناسانه مورد توجه خواهد بود . و پرداختن به آن بسیار مهم می باشد.
عمده موانع تحول ادرای را به شرح زیر می توان برشمرد:
1- مقاومت گروه های متأثر از اصلاحات « زیان بران اصلاحات و دینفعان وضع موجود » :تحول اداری به نوعی به هم ریختن یک ساختار غیر کارآ با بهره وری پایین با فرهنگ سازمانی مبتنی بر عدم مشارکت جمعی و عدم بهره برداری از توانائی های افراد ، در جهت طراحی ساختاری پویا و بهره ور با رفتار سازمانی کاملاً همگرا و فرهنگ سازمانی مشارکت طلبانه و خلاق ، خواهد بود . در این بین گروه ها و افرادی که خود از پتانسیل پایینی برخوردار هستند و همچنین کارآئی و بهره وری لازم را نیز ندارند و نمی توانند این ساختار شکنی را تحمل نمایند ، با ایجاد زمینه های یأس و نا امیدی و بیان عباراتی که به نوعی این ساختار شکنی را مانند سایر فعالیت های غیر کارآ معرفی نماید ، سعی خواهند نمود تا مانعی جهت تحقق تحول ایجاد نمایند.
می توان این گروه را « زیان بران اصلاحات و ذینفعان وضع موجود » نام گذاشت . کسانی که اصلاحات / تحول اداری دخمه های کم کاری ، پشت هم اندازی ، بی انگیزه گی ، عدم کارآئی ، بهره وری کم و برخورد ارباب مآبانه با مراجعانِ ، آنها را ویران خواهد نمود . و بر همین اصل است که از تحول زیان می بینند . تمام حیات و هستی کاری این گروه در پایدارماندن وضع موجود است ، وضعی که طی آن سازمان ها نه تنها رشدی نخواهند داشت ، بلکه حتی از درون نیز به مرور منهدم خواهند شد .
مدیریت تحول ، از وظایف مهمش شناسائی این گروه ها وافراد و یافتن علل و دلائل مخالفت آنها است . البته این امر بسیار ظریف و حساس می باشد که اقدام مدیریت تحول نیز باید بسیار دقیق و ظریف صورت گیرد. این امر خود حکایت از روشن بینی و دقت نظر دارد. عدم توجه به این خصلت و این رویکرد خود نقصی بزرگ و خلل در کار تحول ایجاد خواهد نمود.2- اختلاف نظر در هدف ها ، چشم انداز و آینده مطلوب فعالیت سازمان ؛ این بخش ناشی از عدم درک روشن نسبت به اهداف ، استراتژی ها و میزان اهمیت برونداد های سازمان بوده است . علاوه بر اینکه وقتی در سازمانی نسبت به اهداف و استراتژی درک روشن نباشد ، عدم توجه جدی نسبت به آینده و طراحی برنامه برای دست یابی به آینده مطلوب نیز ممکن نخواهد بود.
سازمان ها در بسیاری از مواقع به دلیل نداشتن تصویر روشن نسبت به اهداف ، چشم اندازها و آینده مطلوب ، دستخوش اختلافات و تفاوت هائی می شوند که فضای حاکم بر سازمان را برای هرگونه فعالیت هدفدار ناامن و غیر ممکن می سازند. طرفین اختلاف هیچ راهکار مشخصی را نیز برای حل مشکل ارائه نمی نمایند. چرا که اساساً نسبت به کلیت اهداف و استراتژی ها و بروندادها و اهمیت آینده نگری تعریفی مشخص ندارند و به همین دلیل اختلافاتشان نیز هیچ گونه گشایشی را برای سازمان به همراه نخواهد داشت .
اساس این اختلافات در ناآگاهی است و در برخی سازمان ها و ساختارها این ناآگاهی عمدی صورت می گیرد چرا که کارگزاران اصلی سازمان نیز نسبت به اهداف ، استراتژی ها و آینده تعریف و نگاه روشنی ندارند.
مدیریت تحول ، در این بخش قبل از هر چیز باید ریشه های عدم دریافت تعریف صحیح از اهداف ، استراتژی ها و آینده مطلوب را شناسائی نماید و ضمن پذیرفتن واقعیت وجودی چنین امری در ساختار سازمان با چشمانی باز نسبت به مراحل بعدی قدم بردارد.در مراحل بعدی این بخش و در جهت بر طرف کردن این اختلاف وایجاد همگرائی ذهنی بیشتر در ارکان و کارکنان سازمان ، مدیریت تحول باید از طریق جلسات فردی و گروهی ، جلسات آموزشی ، گردهمائی ها و سمینارهای علمی نسبت به تبیین بیشتر ودقیق اهداف ، استراتژی ها ، چشم اندازها و آینده مطلوب سازمان اقدام نماید.
3- اختلاف نظر در خط مشی ها و راه کارهای تحول اداری ؛ این بخش در ادامه ی دو بخش قبلی قابل پیش بینی است . و بیشتر نیز در سازمان هائی که تعریف درستی از تحول اداری نداشته باشند خود را نشان می دهد. البته این بخش ها به عنوان یک مانع صددرصدی برای تمامی سازمان ها وارکان و بخش های مختلفشان شناخته نمی شود. به عبارتی می توان سازمان هائی را یافت که نسبت به دو بند قبلی اقداماتی سنجیده و دقیق داشته اند و در نتیجه این بخش در موردشان صدق نمی کند . و این بخش بیشتر در مورد سازمان هائی که فاقد مدیریت تحول قوی و کارآمد به همراه اقدامات قبلی هستند ، تحقق می یابد.
در بسیاری از مواقع اختلافات در خط مشی ها و راه کارهای تحول اداری از مقاومت گروه های متأثر از اصلاحات صورت می پذیرد . چون آنها خود را متعهد در حفظ وضع موجود و نه تحول و تغییر در ساختار و سیستم اداری می دانند .
اختلافات در خط مشی ها و راه کارهای تحول اداری ، خود از عدم درک درست از اهداف واستراتژی ها نیز ناشی می شود.
مدیریت تحول اداری ، برای گذر از این مرحله باید بتواند با طراحی روشن یا روشهائی که بر اساس آن تمامی کارکنان سازمان ضمن باور ضرورت قطعی تحول اداری نسبت به آن نیز برنامه ریزی نمایند. همچنین کارکنان با ارائه راهکارها ، روش ها و ارائه خط مشی هائی که منجر به تحول اداری می شود خود در امر تحول اداری سهیم بوده و مشارکت نمایند.برگزاری مسابقات گوناگون ، نشستهای علمی ، ارائه پروژه های کاری در جهت پاسخگوئی به مشکلات و موانع سرراه ارتقاء سطح بروندادهای سازمان ، بهره وری بیشتر و تغییر و تحول ساختاری در جهت تحول اداری امری مهم و جدی است و همچنین استفاده از تمامی افکار و تمایلات کارکنان در راستای بهبود وضع موجود را به همراه خواهد داشت .
4- ارتباط و پیوند اندک با محیط های علمی و بین المللی ؛ هرسازمانی میزان تعامل و ارتباط فعالیت هایش با محیط های علمی و بین المللی خود تغییراتی را در ساختار و فرهنگ سازمانی به همراه خواهد داشت. همچنان که این نوع ارتباط الزامات و بایدهائی را از نظر رفتار اداری بر سازمان تحمیل خواهد نمود. در نتیجه سازمان هائی که ارتباطی با محیط های علمی ندارند و یا ارتباطات بین المللی اندکی دارند یا اصلاً فاقد آن هستند ، نوعاً فعالیت هایشان سنتی و قدیمی و فرد مدارانه خواهد بود. در این سازمان ها افراد معدودی گرداننده محسوب می شوند و مابقی مهره هائی بیش نیستند. به همین دلیل بحث تحول اداری در چنین ساختارهائی یا ممنوع است و یا اگر هم مطرح شود امکان تحقق خارجی نخواهد داشت .
ارتباط با محیط های علمی خود مانند پنجره ای است که همیشه نور و روشنائی را بر سازمان می تاباند . این پنجره هوای تازه را برای سلول های سازمان به ارمغان می آورد .
ارتباط و پیوند با محیط های علمی ، آخرین یافته ها و دست آوردِ کاربست آنها را در اختیار سازمان می گذارد و همین امر باعث می شود تا بتوان در چنین سازمانی هم بحث تحول / اصلاحات را مطرح نمود و هم اینکه از مفاهیم علمی برای تبیین بهتر این مفهوم استفاده بهینه کرد.
پویایی یک سازمان در گرو ارتباط مستقیم آن با علم و پایگاه ها و محیط های علمی است و به میزانی که سازمان از چنین رویکردی به دور باشد سنتی تر عمل خواهد نمود و در نتیجه اصل « زیان بران اصلاحات و ذینفعان وضع موجود » برای آن سیستم یک اصلی مهم می شود.
محیط های بین المللی محل دادو ستد یافته های جدید و نو خواهد بود که به میزان ارتباط سازمان با چنین محیط هائی امکان برخورداری و دسترسی به آنها نیز فراهم می گردد و در نتیجه می توان تحول اداری را از موضوعات مفید آنها سیراب نمود .
مدیریت تحول به خصوص در قرن جاری که قرن دانستن است ، باید نسبت به چنین رویکرد اقدامی جدی نماید و ضمن تقویت ارتباط سازمان خود با محیط های علمی ، امکان دسترسی به مجامع و نشست های بین المللی مرتبط را نیز فراهم نماید و بدانیم به میزانی که سازمان این رویکرد را جدی پیگیری نماید امکان طرح تحول اداری در آن شدنی تر خواهد بود.در پایان باید گفت ؛ تحول اداری فرآیندی از جنس اصلاحات است ، و اصلاحات نیز یعنی تغییر وضع موجود به نفع بهره وری بیشتر ، کارآئی افزونتر و نهایتاً به نفع پویایی و زندگی سازمان است . لذا شناسائی موانع این تحول از ملزومات اولیه اصلاحات و تحول اداری و از وظایف مهم و حیاتی مدیریت تحول به شمار می رود
تاثیر توسعه نهادهای سیاسی بر تحول نظام اداری
چکیده
نظامهای سیاسی بر اساس بنیادهای ارزشی و فرهنگ خاص خود شکل می گیرند و برای عملی کردن ارزشها، ساختارها و نهادهای حکومتی مناسب خود را شکل می دهند. هر یک از ساختار ها و نهادها، کارکرد های خاص خود را به اجرا می گذارند و نظام سیاسی را در تحقق هدفها و ارزشها یاری می رسانند. در این تحقیق، نظام اداری کشور زیرمجموعه نظام سیاسی در نظر گرفته شده است. هدف تحقیق حاضر مطالعه تاثیر توسعه نهادهای سیاسی بر تحول نظام اداری دردودوره مشخص از تاریخ معاصرایران است.
1)از استقرار تا پایان نظام مشروطه (1285 تا1357)؛
2)از استقرار نظام جمهوری اسلامی تاکنون ( 1357 تا 1380 ).
مقدمه
نظام اداری هر کشوری، سیستم تنظیم کننده کلیه فعالیتها برای نیل به هدفهایی است که ازپیش تعیین شده است. امروزه به لحاظ شرایط داخلی و موقعیت بین المللی کشورمان، ضرورت تحول در نظام اداری کشور بیش از هر زمان دیگری احساس میشود. با توجه به اینکه نظام اداری به ساختار و بنیان اجتماعی و اهداف فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشور وابسته است و نمی توان به صورت انتزاعی به آن پرداخت، لذا با توجه به تاثیر مؤلفه های پیش گفته به خصوص نظام سیاسی و توسعه نهادهای سیاسی بر اصلاح نظام اداری، تحقیق حاضر ضمن پرداختن به مؤلفه های اخیر از آغاز تا پایان استقرار رسمی سلطنت مشروطه ( 1285 تا1357)به طور گذرا و جمهوری اسلامی ایران(1357 تا1380)به عنوان تحقیق تکوینی در پی طرح و تبیین آن است.
روش تحقیق
در این پژوهش عمدتاً از روش کتابخانهای استفاده شده است. در روش شناسی نیز بر مبنای سنخیت موضوع و رویکرد نظری در مباحث مطرح شده، تلفیقی از ساختار گرایی و کارکرد گرایی در تحقیق و تحلیل موضوع به خصوص از تحلیل ساختاری-کارکردی « فردریگز» که اکثر صاحب نظران مسائل مدیریت دولتی تحلیل ساختاری-کارکردی او را در مطالعه نظامهای اداری مناسب می دانند، استفاده شده است.
به طور کلی تحلیل ساختاری-کارکردی بر دو نکته تأکید می ورزد:
1 - بررسی تعامل و کنشهای متقابل میان اجزای متشکله یک نظام اجتماعی؛
2 - تجزیه و تحلیل کنشهای متقابل یک نظام با عوامل محیط به آن.
یافته های تحقیق
الف – یافته های تحقیق حاصل از مطالعه تطبیقی و آرشیوی:
1)نهادهای سیاسی در هر کشوری سیاستگذاران و واضعان خط مشی عمومی آن کشور به شمار می روند و نظام اداری مجری آن سیاستها و واضعان خط مشی است.
2) بیشترین استخدام نیروی انسانی در کشور های توسعه یافته در ایالات و ادارات محلی مشاهده می شود . در حالی که در کشور های در حال توسعه اغلب در دولت مرکزی متمرکز شده اند؛
3) جامعه ما جزء جوامع منشوری به شمار می رود. جوامع منشوری جوامعی تعریف می شوند که در آنها ، بین میزان رشد سیاسی و رشد بوروکراتیک تعادل برقرار نباشد و بوروکراسی ( به علت عدم توسعه اداری ) در مصاف با سایر نهادهای سیاسی برتری داشته باشد . وجود قدرت بوروکراتیک در جوامع منشوری بوروکراتها را برای مداخله در فرایند سیاسی وسوسه می کند . در این جوامع، با بالا بودن قدرت بوروکراتیک کارایی اداری کاهش مییابد. در نتیجه کارایی بوروکراسی در این جوامع در مقایسه با جوامع آمیخته یا پراکنده پایین تر است؛
4) در کشور هایی که به توسعه سیاسی رسیده اند ویژگیهایی از قبیل ظرفیت، قابلیت و رشد ادامه دار در آنها مشاهده میگردد؛
5) وجود بوروکراسی « مدرن » قوی در یک سیستم سیاسی که نهادهای سیاسی آن عموماً ضعیف هستند به نوبه خود یک مانع عمده در سر راه توسعه سیاسی محسوب می شوند؛
6) در نظامهای سیاسی سنتی،نخبگان سیاسی از میان منابع سنتی مشروع برخاستند که بیشتر مذهبی هستند؛
7)ضعف مشاهده شده در فرایند هماهنگی در نظام مدیریت دولتی ایران ، میتواند به دلیل نامشخص بودن مراجع سیاستگذار و تصمیم گیر باشد؛
8)تحول اداری از جمله تحول در هدفها، ارزشها ، تصمیم گیری و ساختار تشکیلات می تواند منوط به تحول و دگرگونی نظری و کلامی، نسبت به شیوه نگرش مسئولان در امور حکومت و دولت باشد؛
9)با اطمینان می توان ادعا کرد که تحول در اندیشه مسئولان نهادهای سیاسی نسبت به حکومت، موجب طرح تحول اداری در شرایط موجود شده است؛
10)طرح تحول در شرایط موجود ، میتواند در نتیجه فعال شدن و سر برآوردن جناحهای سیاسی و انگیزه رشد و ارتقای کارآیی و اثر بخشی سازمانهای دولتی توسط مسئولان نهادهای سیاسی باشد؛
11)انتظار می رود که تحول اداری به تنهایی و بدون انجام اصلاحات سیاسی در شرایط موجودامید رسیدن به توسعه را کاهش دهد.
و...
NikoFile
ارزش پیشگویی درآمدها، جریانات نقدی و متعلقات در دوره پیرامون بحران مالی آسیا
مقاله ای مفید و کامل
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word(قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:27
چکیده :
این مقاله ارزش پیشگویی درآمدها، جریانات نقدی عملکرد و متعلقات را در هنگ کنگ، مالزی، سنگاپور و تایلند برای دوره 2001- 1994 بررسی میکند. ما همچنین اثر بحران مالی آسیای سال 1997 را بر قدرت پیشگویی ارزیابیهای عملکرد حسابداری بررسی میکنیم. ما جریان نقدی آینده و بازدههای اضافه آینده را بر درآمدها (یا جریان نقدی و متعلقات) برای دورههای 1996- 1994 (دوره پیش از بحران)، 1998- 1997 (دوره بحران) و 2001- 1999 (دوره بعد از بحران) برمیگردانیم. یافتههای ما نشان میدهند که ارزیابیهای حسابداری، قدرت روشنگر برای جریانات نقدی رو به جلوی اساله دارند. تحلیلهای بازدههای اضافه رو به جلوی اساله ما نشان میدهند که سرمایه گذاران، ارزیابیهای حسابداری را در دورههای پیش و بعد از بحران، کم و در طول دوره بحران، زیاد برآورد کردهاند.
معرفیاین مقاله ارزش پیشگویی درآمدها، جریانات نقدی عملکرد و متعلقات را در هنگ کنگ، مالزی، سنگاپور و تایلند برای دوره 2001- 1994 بررسی میکند. تحقیق قبلی در آمریکا نشان میدهد که درآمدها و جریانات نقدی و متعلقات مفاد اطلاعاتی دارند. هدف اولیه این مقاله تعیین این موضوع است که آیا این معیارهای عملکرد حسابداری اطلاعاتی دارند. هدف اولیه این مقاله تعیین این موضوع است که آیا این معیارهای عملکرد حسابداری اطلاعات مفیدی در دیگر روشهای حسابداری مخصوصا در چهار اقتصاد برجسته آسیایی ارائه میدهد. مطالعه ما بر جنبه مهم مفیدی مثلا توانایی پیشگویی (FASB، 1980) تاکید دارد. ما به قدرت پیشگویی درآمدها، جریانات نقدی و متعلقات را برای جریانات نقدی آینده و بازدههای سهام اضافه رسیدگی میکنیم.
هنگ کنگ، مالزی، سنگاپور و تایلند با استانداردهای حسابداری بین المللی موافقت کردند و استانداردهای حسابداریشان منشاهای قانون مشترک دارند. سراسر دهه 1990، هنگ کنگ و سنگاپور با کره جنوبی و تایوان (اقتصادهای «اژدهایی» نامیده شدند)، اقتصادهای صنعتی جدید فرض شدند و جلو از اقتصادهای آسیایی دسته بندی گردیدند. مالیز و تالیند وسط اقتصادهای رو به رو آسیا قرار دارند. این چهار اقتصاد برای یک مطالعه رسیدگی ارزش پیشگویی معیارهای عملکرد حسابداری فراهم میآیند. معیارهای حسابداری پذیرفته شده توسط این اقتصادها شبیه GAAP US/UK است. با این وجود، این اقتصادها، اقتصادهای پیشرفته را در اعمال انشای مالیشان به تاخیر میاندازند و اطلاعات حسابداریشان نسبتا نابهنگام است. علاوه بر این، تحلیلاین اقتصادها همچنین به ما اجازه میدهد تا رسیدگی کنیم که آیا ویژگیهای اطلاعاتی معیارهای عملکرد حسابداری زمانی متفاوتند که شرکتها در یک دوره بحران اقتصادی عمل میکنند. دوره زمانی 2001- 1994 به ما اجازه میدهد تا بررسی کنیم که آیا بحران مالی آسیایی 1997 هیچ اثری بر قدرت پیشگویی این ارزیابیهای عملکرد داشته است یا خیر.
اینمقاله ازتحقیق حسابداریقبلی پیروی میکند که اطلاعاتدرآمدها و دیگر معیارهای عملکرد حسابداری را بررسی مینماید. تحقیق حسابداری بدوی در این ناحیه نشان میدهد که درآمدها مفاد اطلاعاتی دارند. علاوه بر این یافتههای تحقیق بال و براون (1968)، بیور و راکس (1972) و پاتل و کاپلن (1977) نشان میدهند که درآمدها، واسطه بالاتری با بازدههای اوراق بهادار از جریانات نقدی با بازدههای اوراق بهادار دارد. در تحقیق بعد، ویسون (1986) و ریبورن (1986) پی بردند که جریانات نقدی و متعلقات، مفاد اطلاعاتی بالاسری ماورای درآمدها دارند. با این وجود، برنارد و اسنوبر (1989) پی بردند که نتایج ویسون (1986) دوره زمانی طولانیتری باقی نماند. لیونات و زاروین (1990) یافتند که هیچ مفاد اطلاعاتی بالاسری جریانات نقدی ماورای درآمد خالص وجود ندارد.
با این وجود، آنها نشان دادند که واسطه جریانات نقدی با بازدههای سهام زمانی افزایش مییابد که درآمدها در مولفههای جریانات نقدی از فعالیتها و متعلقات مالی، سرمایه گذاری و عملیاتی، جمع نشوند. سرانجام، دکو (1994) توانایی درآمدهای حسابداری و جریانات نقدی را به منظور ارزیابی عملکرد شرکت همان طور که در بازدههای سهام منعکس شد، بررسی مینماید. متعلقات توانایی درآمدها را به منظور منعکس ساختن عملکرد شرکت بهبود میبخشند (i) فاصله ارزیابی کوتاهتر شرکت (ii) فراریت بیشتر نیازهای سرمایه کار شرکت و فعالیتهای سرمایه گذاری و مالی و (iii) چرخه عملکرد طولانیتر شرکت.
اکثر مطالعاتقبلی سودمندیدرآمدها، جریاناتنقدی ومتعلقات اطلاعاترا از شرکتهای ایالات متحده و انگلستان استفاده کردند. با این وجود، بازارهای سرمایه رو به نمو (ECMها) ممکن است از بازارهای توسعه یافته در ارزیابی اطلاعات حسابداریشان متفاوت باشند. حتی بین روشهای گزارش مالی UK GAAP و US توسعه یافته، پوپ و والکر (1999) دریافتند که تفاوتهایی در ویژگیهای خط زمانی درآمدهای معمول و درآمدها بعد از اقلام غیر عادی وجود دارد. ECM به یک بازار سهام واقع در یک کشور پیشرفته ارجاع میشود. ECMها در آسیا شامل اندونزی، کره، مالزی، فیلیپین، تایوان و تایلند هستند. ساداگران و دیگا (1997) ویژگیهایگزارش مالی را در ECMها تحلیلکردند. درکی وجوددارد کهکفایت افشادر ECMها، پشتکفایت افشادر بازارهای سهام پیشرفته قرار دارد.
برای مثال، مرکز تحقیق وتحلیل مالی بین المللی در گرایشات حسابداری و حسابرسی بین المللی گزارش میکند (1995) که شرکتها در ECMها در مقایسه با شرکتهای مقیم در بازارهای پیشرفته، افشاهای مالی کمتری را ارائه میدهند.
این مقاله، تحقیق قبلی را به منظور بررسی اینکه آیا درآمدها، جریانات نقدی عملکرد ومتعلقات ارزش پیشگویی در چهار بازار سرمایه آسیا را دارند یا خیر، بسط مییابد. ما همچنین بررسی میکنیم که آیا قدرت پیشگویی معیارهای عملکرد حسابداری در طول دوره بحران رو به زوال میرود. درآمدهای حسابداری در طول یک دوره اثر معاملات فروش را در طول یک دوره مالی، اثر فعالیتهای دورههای گذشته نظیر کاهش بها و هزینه کالاهای فروخته شده و اثر هزینهها برای سرمایه گذاریهای ایجاد کننده سودهای آینده نامعین، برای مثال تحقیق و توسعه خلاصه میکنند. در مقایسه، جریانات نقدی در ارزیابی نقدینگی و قدرت پرداخت بدهی شرکت مهم هستند. انعکاس متعلقات جاری در یک سرمایه کار خالص شرکت (دارائیهای جاری- بدهیهای جاری) نظیر حسابهای دریافتنی (حساب بدهکاران)، موجودی کالا، حسابهای پرداختنی (حساب بستانکاران) و بدهیهای متعلقه را تغییر میدهد. متعلقات غیر جاری شامل کاهش قیمت و مالیاتهای معوق میباشند. ما قدرت پیشگویی را به عنوان توانایی معیارهای حسابداری به منظور توضیح جریانات نقدی رو به جلوی اساله و بازدهها تعریف میکنیم.
ما جریانات نقدی آینده و بازدههای اضافی آینده بر درآمدها (یا جریانات نقدی و متعلقات) را برای دورههای 1996- 1994 (قبل از بحران مالی آسیایی)، 1998- 1997 (در طول بحران) و 2001- 1999 (بعد از بحران) برمیگردانیم. نتایج نشان میدهند که درآمدها قدرت توضیحی برای جریانات نقدی رو به جلوی اساله دارند. درآمدها به طور مثبت و قابل توجه به جریانات نقدی رو به جلوی اساله در کل سه دوره مربوط میشوند. نتایج با یافتهها در تحقیق قبل در ایالات، متحده و دیگر کشورها نامتناقض هستند. یعنی، درآمدها، جریانات نقدی و متعلقات، مفاد اطلاعاتی دارند. این معیارهای عملکرد حسابداری، ارزش پیشگویی برای جریانات نقدی آینده دارند.
رابطه بین متغیرهای حسابداری و بازدههای اضافه رو به جلوی اساله جالب است. در دورهقبل ازبحران (1996- 1994)، درآمدها بهطور مثبت و قابل توجه به بازدههای مازاد آینده مربوط میشوند. همچنین ضریبها بر جریانات نقدی و متعلقات مثبت و قابل توجه بودند. با این وجود، در طول بحران (1998- 1996) درآمدها به طور منفی و قابل توجهی با بازدههای مازاد آینده در ارتباط بودند. ضریب بر متعلقات به طور قابل توجهی منفی بود اما ضریب بر جریانات نقدی قابل توجه نبود. بعد از بحران (2001- 1999) درآمدها دوباره به طور مثبت و قابل توجهی با بازدههای اضافه مربوط میشوند. رابطه مثبت بین بازدههای مازاد آینده و درآمدها، جریانات نقدی و متعلقات در دورههای قبل و بعد از بحران و پیشنهاد میکند که سرمایه گذاران ممکن استاین معیارهای حسابداری را کم برآورد کنند. درمقایسه، سرمایه گذاران درآمدها و متعلقات را در طول بحران زیاد قیمت گذاردند همان طور که توسط رابطه منفی بین این معیارهای حسابداری و بازدههای مازاد آینده را ملاک قرار دادند.
مدل بازدهها قدرتی توضیحی در طول دورههای پیش از بحران (k2 تطبیق یافته 82/2 درصد) و بحران (62/1 درصد) داشتند. نتایج مشابه برای جریانات نقدی و مدل متعلقات بدست آمدند. مخصوصا آزاد سازی مالی و/ یا دسترسی بسیار به بازارهای سرمایه بین المللی که دسترسی به سوخت مالی دوره شکوفایی چرخه اقتصادی فراهم میآورند. درمرحله بعد، بدتر کردن دورههای تجارت، نرختبادل گران و افزایش هزینه اعتبار منجر به رشد اقتصادی کمتر میگردد. کامینسکی و رینهارت مشاهده کردند که ضعیف و خراب کردن پایههای اقتصادی باعث بحرانهای بانکداری و پولی میشود. این ممکن است کمبود قدرت توضیحی درآمدها، جریانات نقدی و متعلقات را در دورهپیش ازبحران توضیحدهد. پیشرفتبعدی درقدرت توضیحی اعداد حسابداری بعد از بحران ممکن است به خاطر انجام اصلاحات مالی در این اقتصادها باشد.
باقیمانده این مقاله همانند ذیل سازمان مییابد: بخش 2 مدله و انگیزه برای این مقاله راتوصیف میکند نمونهها و متغیرهای استفاده شده در این مقاله در بخش 3 توصیف میشوند. نتایج و تحلیلها در بخش 4 ارائه میشوند. سرانجام بخش 5 شامل خلاصه این مقاله است.
مدلهاشرکتها در ECMها به منظور افشاهای مالی کمتر در مقایسه با افشاهای مالی در بازارهای پیشرفته گزارش میشوند (گرایشات حسابداری و حسابرسی بین المللی، 1995). مطالعات قبلی مفاد اطلاعاتی معیارهای عملکرد حسابداری را در ایالات متحده وانگلستان و دیگر اقتصادهای پیشرفته بررسی کردهاند. این مقاله به ارزش پیشگویی سه معیار عملکرد حسابداری- درآمدها، جریانات نقدی و متعلقات در اقتصادهای آسیایی هنگ کنگ، مالزی، سنگاپور و تایلند رسیدگی میکند. هنگ کنگ و سنگاپور اقتصادهای جدیدا پیشرفته و مالزی و تایلند اقتصادهای رو به نمو در نظر گرفته میشوند. اگرچه افشاهای مالی در این اقتصادها پشت افشاهای مالی در اقتصادهای پیشرفته قرار دارد، ما انتظار داریم معیارهای عملکرد حسابداری در این اقتضاها قدرت پیشگویی داشته باشند.
و...
NikoFile