عنوان درس: فلسفه حقوق
موضوع تحقیق:
وظایف دال و معیارهای گزینش مسئولین طبقات مختلف اجتماع از دیدگاه نهج البلاغه
با فرمت قابل ویرایش word
تعداد صفحات: 133 صفحه
تکه های از متن به عنوان نمونه :
عنوان صفحه چکیده ............................................................................................. مقدمه.......................................................................
بخش اول:..........................................................
فصل اول: کلیات بخش.......................................
الف: توضیح واژههای کلیدی......................................................
فصل دوم:.............................................................................................
معرفی نهج البلاغه فیض الاسلام..................................
بخش دوم:...............................................
فصل اول: اساسی ترین اهداف و وظایف حکومت اسلامی................................................
فصل دوم: صفات و مشخصات و الیان.................................................
فصل سوم: وظایف کلی و الیان در برابر مردم.................................
- خطوط اصلی وظایف....................................
خواص و مشخصات و وظایف دالی در ارتباط درآن............................
وظایف والیان درقبال عیوب مردم
فصل چهارم: وزرا و مشاوران حکومت.......................................... فصل پنجم: حقوق ملت..................................
فهرست منابع :
چکیده:
از آنجا که بعد از رسول خدا (ص) از جمع ائمه معصومین (ع) تنها حضرت علی (ع) موفق به تشکیل حکومت اسلامیشده است لذا این حکومت نمونه و سرمشق خوب برای همه عدالت خواهان و مدعیان حکومت دینی است تا با اقتدا به آن امام همام بتوانند حداقل در راه آن حضرت هر چند اندک حرکت کنند چرا که ایشان خود فرموده اند « که عمل کردن مانند من ممکن نیست » اما حرکت در مسیر ایشان آرزوی است که بر دل هر عدالت خواهی نقش بسته است لذا در این مقاله تلاش شده است با بهره برداری اندک از آیات کریم قرآن و با اتکای بیشتر بر فرمایشات مولا و اشاره کوتاهی به اساسی ترین اهداف و وظایف حکومت اسلامیشامل :
1 – جمع آوری مالیاتهای کشور
2 – جهاد و مبارزه پیگیر با کلیه دشمنان ( ائم از داخلی و خارجی )
3 – تنظیم برنامه و اقدام جدی برای ایجاد جامعه صالح
4 – تنظیم برنامه و اقدام برای عمران و آبادانی شهرها
اشاره برای رسیدن به این اهداف به مشخصات افرادی که باید این مهم را به انجام برسانند شامل 9 صفت از جمله: پروا پیشه بودن در برابر خداوند، مقدم داشتن اطاعت خداوند برهرطاعتی، تسلط برهوای نفس و پیروی از اوامر خداوند که در قرآن آمده است. پیروی کند آنچه را که خداوند در کتابش قرآن به آن امر کرده است. بر هوای نفس مسلط باشد و …. بیان شده است و سپس وظایف والیان در برابر مردم شامل :
خطوط اصلی وظایف از جمله : قلب خود را برای مردم سرشار از رحمت کند .در مورد ایشان ، دوستی و لطف داشته باشد و ….
و سپس وظایف والیان در قبال عیوب مردم از جمله: عدم تلاش برای کشف عیوب و رازهای مردم که پنهان است، دورکردن کینه دشمنی نسبت به مردم از قلب خود، و …. در ادامه درخصوص شناخت طبقات اجتماع شامل:
لشکریان ، امیران و نویسندگان ، قاضیان ، کارمندان ، مالیات دهندگان ، بازرگانان ، طبقه محروم و سپس وظایف والی نسبت به هر یک از طبقات ذکر شده و مشخصات و صفات هر یک از طبقات به طور مشروح ارائه شده ست و سپس به وظایفی که والی شخصاً عهده دار آنهاست به همراه مواردی که لازم است والی مستقیماً نظارت کند و در پایان این بخش وظایف فردی و اجتماعی والی ارائه شده است در بخش دوم با استفاده از قرآن مجید معیارهای گزینش مدیران و فرماندهان در قرآن مجید شامل ایمان به هدف ، علم و قدرت ، امانت داری و درستکاری ، صداقت و راستی ، وراثت صالحه ، سعه صدر ، دلسوزی و عشق به کار ، تجربه و آزمودگی ، شجاعت و قاطعیت عدالت و دادگری ، پایگاه مردمی، پای بند بودن به اصول و ضوابط و انتها ویژگیهای پنجگانه فرمانده بزرگ اسلام حضرت ختمیمرتبت پیامبر اکرم ( ص) که درآیه 128 سوره توبه آمده است ارائه شده و در پایان نتیجه گیری مبنی بر اینکه مهمترین عامل و موثرترین عامل کارگزاران نظام میباشند زیرا احکام الهی فاقد نقص و عیب بوده لذا در صورت اجر سعادت بشری تأمین خواهد شد، لیکن اجرا کنندگان این احکام هستند که میتوانند در اجرای آن اگر از شرایط لازم برخوردار باشند موفق شده و در غیر اینصورت باید شاهد رخت بر بستن عدالت و برقراری ظلم و تبعیض در جامعه بود . زیرا بی عدالتی نتیجه ای جز دوری مردم از نظام و عدم موفقیت نظام اسلامیچیزی به همراه نخواهد داشت با این تفاوت که عدم موفقیت نظام را در این مرحله دیگر به کارگزاران نسبت نداده بلکه ریشه عدم موفقیت ( را با توجه به تبلیغات فعل حاکم بر جهان ) را در ناکارآمدی نظام اسلامیخواهند داشت. ضمناً کلید واژه های این بحث شامل :
والیان ـ صفات ـ وظایف اهداف ـ فرماندهان ـ مدیران میباشد.
مقدمه :
یکی از چالشهای اصلی فرا روی ادیان، موضوع کار آمدی آن دین در عصر حاضر است.
امروزه شیوه متخذه در سطح جهان مخصوصاً جوامع غیر اسلامیو آن دسته از جوامعی که اسلام را نیز در قالب برداشت های مسیحی پروتستان در آورده و نقش فردی برای دین قائل شده اند اکثراً معتقدند دین قادر به ارائه الگوی مناسب برای اداره جامعه نیست لیکن در مقابل اسلام مدعی است با بیان کردن دستورات اسلام جوامع به تعالی رسیده و قادرند زمینه رشد و کمال انسانها را در عین بهره برداری از رفاه و آسایش فراهم نمایند اما برای پیاده کردن این دستورات نیاز به مجریانی است که بتواند این احکام را بخوبی پیاده کنند در غیر اینصور ت مشکلات جوامع دیگر بروز خواهد کرد که در این راستا بهترین راهنما کُتب آسمانی و دستورات حیات بخش پیامبران الهی و ائمه معصومین (ع) میباشد که دراین خصوص فرمایشات مولا امیرالمومنین در انتخاب کارگزاران و بیان صفات و ویژگیهای آنها به تفکیک اقشار و متناسب با مسئولیتها میتواند راهنمای مناسبی برای کارگزاران نظام اسلامیباشد و چنانچه در انتخاب افراد ملاکهای مربوطه رعایت نشود و روابط بر ضوابط مطروحه حاکم شود دیگر نمیتوان انتظار داشت افرادی که شایسته انجام کاری نیستند از عهده آن کارها به نحو شایسته برآیند و در نتیجه متأسفانه شاهد ناکارآمدی نظام به جای ناکارآمدی کارگزاران حاکم خواهد شد لذا به دلیل اهمیت این موضع که به کلیت و تمامیت هر نظامیبر میگردد و مخصوصاً در زمان فعلی که تلاش دشمن بر تبلیغ ناکارآمدی نظام های اسلامیاست پرداختن به این موضع میتواند مشکلات ریشه ای فراروی نظام را دفع کند .
بیانات مولا امیرالمومنین در همه زمینه ها هادی و کارگشاست اما با استفاده تخصصی از آن در موارد مختلف میتوان این فرمایشات را در جامعه کنونی کاربردی کرده و با خارج کردن آنها از حالت توصیه ، سفارش وصیت بعنوان دستورالعمل زندگی و قانون اجرایی جامعه تبدیل کرد و با استعانت از این فرمایشات مانع از پیروزی دشمن در این نبرد تبلیغاتی شد .
تاکنون نویسندگان زیادی به تفسیر فرمایشات مولا پرداخته و جزوات و مقالات فراوانی مخصوصاً درباره عهدنامه مالک اشتر به رشته تحریر درآمده است اما کمتر مقاله ای اقدام به تفکیک موضوعات و ارائه آن به عنوان فرامینی که هم اکنون لازم الاجرا است پرداخته لذا این تحقیق در تلاش است با تفکیک مطالب ذیل به طور مشروح به آن بپردازد .
1- صفات و مشخصات والیان در نظام اسلامیچه میباشد .
2- ملاکهای گزینش والیان ، فرماندهان و مدیران در نظام اسلامیچیست .
3- وظایف کلی والیان در برابر مردم و متقابلاً وظایف مردم در برابر والیان چیست .
4- وظایف والی نسبت به طبقات مختلف اجتماع چه میباشد؟....
و.....
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل : word ( قابل ویرایش و آماده ی پرینت )
تعداد صفحه : 2
مقدمه
سید جواد ذبیحی درکهای مؤذن و خواننده دعاهای مذهبی و آوازهای اصیل ایرانی بود.
پدرش سید اسدالله ذبیحی درکهای، مداحی از ساکنان روستای درکه واقع در شمال تهران بود. سیدجواد ذبیحی نیز از جوانی فینه عربی به سر میگذاشت
و ...
**********************************************************
***برای دانلود این مقاله به پایین همین صفحه رفته ، پس از پرداخت مبلغ میتوانید آن را دریافت کنید**
در این فیلم آموزش قصد داریم مشکلات مربوط به هارد دیسک را قرار دهیم . همانطور که می دانید این هارد دیسک یکی از قطعات مهم در سیستم کامپیوتر می باشد که وظیفه ذخیره سازی اطلاعات بر روی دیسک خود دارد . حال ممکن است به دلیل استفاده ی نادرست از هاردیسک مشکلاتی برای این قطعه پیش آید .
در این پست می توانید متن کامل این پایان نامه را با فرمت ورد word دانلود نمائید:
فهرست مطالب
مقدمه :
فصل اول : بررسی و تفسیر قاعده لاضرر
گفتار اول : مدارک قاعده لاضرر
متن حدیث لاضرر
گفتار دوم : معانی قاعده لاضرر
مفاد حقوقی روایت
نقد و بررسی نظرات مربوط به معنای قاعده لاضرر
گفتار سوم : شرح اشکالاتی که بر قاعده لاضرر وارد شده
فصل دوم : تنبیهات قاعده لاضرر
گفتار اول : دفع ضرر از خود با اضرار به غیر
گفتار دوم : تحمل ضرر غیر
گفتار سوم : تعارض ضررین بر یک نفر
گفتار چهارم : تعارض ضررین نسبت به دو نفر
گفتار پنجم : تعارض قاعده لاضرر و قاعده تسلیط
گفتار ششم : اضرار به غیر در اثر اکراه
گفتار هفتم : آیا قاعده لاضرر شامل امور عدمی هم میشود
گفتار هشتم : رابطه خیارات با قاعده لاضرر
گفتار نهم : رابطه قاعده لاضرر باشفعه
گفتار دهم : منع سوء استفاده از حق و قاعده لاضرر
گفتار یازدهم : موارد کاربرد قاعده لاضرر در قانون مدنی
مقدمه
از جمله قواعدی که در تعدیل یا تکمیل نصوص شرعی کاربرد مؤثر دارد و احکام فرعی فراوانی از آن متفرع شده است قاعده لاضرر یا قاعده نفی ضرر است . با آنکه نصوص شرعی متعددی به عنوان مدرک قاعده مزبور مورد استناد فقها واقع شده است اما بدون تردید قبح ضرر و حسن جلوگیری از آن و در نتیجه نهی از ضرر از احکامی است که عقل صرفنظر از متون شرعی یا ادله نقلی به آن حکم میکند و از مستقلات عقلیه است به عبارت دیگر این قاعده از قواعد کلی مبتنی بر انصاف است .
اهمیت قاعده مذکور به حدی است که بسیاری از فقها از گذشته دور و نزدیک در تالیفات و تقریرات خود رساله مستقلی را به آن اختصاص دادهاند .
مرحوم علامه بزرگوار شیخ مرتضی انصاری از جمله فقهای بزرگی است که رساله مخصوصی درباره قاعده لاضرر تنظیم نموده این رساله در آخر کتاب مکاسب ایشان به چاپ رسیده است و این در حالی است که مرحوم شیخ در ذیل قاعده اشتغال در آخر فوائدالاصول نیز قاعده لاضرر را مورد بحث قرار داده است . همچنین مرحوم علامه ملا احمد نراقی در کتاب عوائد الایام و نیز محقق بزرگوار شیخ شریعت اصفهانی در خصوص این قاعده تحقیق کردهاند
در زمان معاصر امام خمینی مدظله در این باب تحقیقی به عمل آوردهاند که در ضمن چند رساله دیگر تحت عنوان الرسائل در سال 1384 ه ـ ق در قم به چاپ رسیده است .
فصل اول
بررسی و تفسیرقاعده لاضرر
گفتار اول : مدارک قاعده لاضرر
1-قرآن
در قرآن کریم آیاتی وجود دارد که مستقیما بر نهی از اضرار تاکید دارد که به ذکر چند نمونه از آن مبادرت میگردد .
ــ در آیه 233 سوره بقره چنین آمده است :«لا تضار والده بولدها ولا مولود له بولده » به این معنی که پدر و مادر نباید به فرزند خود و خود زیان برسانند یا در صدد زیان رساندن برآیند و یا به پدر و مادر نباید به سبب فرزند زیان رسانیده شود .
ــ در آیه 231 سوره بقره میفرماید : « و لا تمسکو هن ضرارا لتعتدو » در این آیه از اینکه مردان برای ضرر زدن و تجاوز به حقوق زنان آنان را نگهداری کنند و از طلاق آنها خودداری کنند صراحتا نهی شده است .
ــ خداوند در آیه 12 از سوره نساء میفرماید : « من بعد وصیه یوصی بها او دین غیر مضار » یعنی از بعد وصیتی که وصیت میشود به آن یا دینی غیر ضرر رساننده . قضیه از این قرار است که میفرماید ترکه بین ورثه تقسیم میشود بعد از آنکه مورد وصیت یا دینی که « غیرمضار » است از ترکه خارج گردد یعنی وصیتی که موصی به ورثه ظلم نکرده و ضرر نزده باشد چون ممکن بود موصی به قصد اضرار به ورثه به دینی اقرار کند و بدین وسیله ورثه را از میراث ممنوع و محروم نماید .
آیه 284 سوره بقره میفرماید : « و لا یضار کاتب و لا شهید » ( کاتب و گواهی دهنده دین نباید ضرر برساند ) یعنی کاتب و تنظیم کننده دین و معامله نباید امری را که غیر واقع است بنویسد و همچنین شاهد باید دقیقا به چیزی که اتفاق افتاده گواهی دهد و چیزی از آن نکاهد .
2- احادیث و روایات
فقها در بحث از قاعده لاضرر اغلب به روایاتی که در این باره وجود دارد استناد کردهاند و به ندرت به آیات قرآنی اشاره کردهاند . روایات مورد استناد در این باره روایات متعددی هستند که از طرق مختلف نقل شده و در همه آنها عبارت « لاضرر و لاضرار » ذکر شده است معروفترین این روایات روایتی است که به وسیله زراره و ابو عبیده حذاء با اندک اختلافاتی نقل شده است در کتب اهل سنت نیز عبارت « لا ضرر و لاضرار » به عنوان حدیث نبوی نقل شده است .
(ممکن است هنگام انتقال از فایل ورد به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
همراه با تمام ضمائم (پیوست ها) با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است
تفسیر سوره یوسف
با فرمت قابل ویرایش word
تعداد صفحات: 16 صفحه
تکه های از متن به عنوان نمونه :
نخستین مطلبى که در این سوره بیان شده، اشاره به روشنگرى آیات قرآنى است و اینکه قرآن به زبان عربى نازل شده است. مى فرماید: این، آیاتِ کتاب روشنگر است. این جمله یا اشاره به آیات همین سوره است که در آن قصه یوسف آمده و یا اشاره به مجموع قرآن است و در هر دو صورت خاصیت روشنگرى قرآن را بیان مى کند.
صفت دیگرى که در اینجا براى قرآن ذکر شده، عربى بودن است، مى فرماید: ما قرآن را به زبان عربى فرستادیم تا شما بیندیشید; چون مردم مکه عرب زبان بودند و اگر قرآن به زبانهاى دیگرى مانند عبرى یا سریانى نازل مى شد، آنان به درستى آن را نمى فهمیدند ولذا به زبان عربى نازل شد تا براى آنان قابل فهم باشد. البته اسلام یک دین جهانى است و اختصاص به عربها ندارد ولى به هر حال باید قرآن به یکى از زبانهاى دنیا نازل مى شد وبهتر و کارآمدتر این بود که به زبان همان قومى نازل شود که پیامبر اسلام(ص) از آنها بود و باید دعوت خود را از آنان شروع مى کرد، از این رو قرآن به زبان عربى نازل شد تا مخاطبان آن بتوانند در آن اندیشه کنند و لذا در این آیه مى فرماید: قرآن را به زبان عربى نازل کردیم باشد که شما در آن بیندیشید. ضمناً زبان عربى زبان گسترده و پرواژه اى است و قابلیت آن را دارد که هرگونه مفهومى را برساند و به طورى که زبان شناسان اظهار مى دارند کمتر زبانى از چنین قابلیتى برخوردار است.
در عین حال که قرآن به زبان عربى نازل شده است، در برخى از آیات قرآنى واژه هاى غیر عربى که از زبانهاى دیگر مانند فارسى و عبرى و یونانى و قبطى وارد عربى شده،نیز دیده مى شود مانند:
استبرق،سجّیل، اباریق، ارائک، تنّور، حوب، رسّ، سجّین، سرادق، سکر، سینا، فردوس، قراطیس، قسوره، قنطار، کافور، مرجان، مشکاة، و مانند آنها. کسانى در این باره کتابهاى مستقلى نوشته اند مانند سیوطى که کتابى تحت عنوان «المهذب فیما وقع فى القرآن من معرب» نوشته و تاج الدین سبکى که قصیده اى در این باره دارد.
بدون شک اشتمال قرآن بر واژه هاى غیر عربى، در عربى بودن قرآن اشکالى به وجود نمى آورد چون نوع کلمات قرآن و شیوه آن عربى است و این مقدار در عربى بودن یک سخن کافى است.
مطلب دیگر اینکه.......
و........