گزارش تخصصی معلمان آسیب شناسی درس زبان انگلیسی و چالشها و مشکلات در رابطه با علاقه مندی و جذب دانش آموزان به این درس مهم

گزارش تخصصی معلمان آسیب شناسی درس زبان انگلیسی و چالشها و مشکلات در رابطه با علاقه مندی و جذب دانش آموزان به این درس مهم

دانلود گزارش تخصصی معلمان آسیب شناسی درس زبان انگلیسی و چالشها و مشکلات در رابطه با علاقه مندی و جذب دانش آموزان به این درس مهم بافرمت ورد وقابل ویرایش تعداد صفحات 110

دانلود گزارش تخصصی معلمان,راهکارها,پیشنهادات,گزارش تخصصی فرهنگیان,

این گزارش تخصصی جهت ارائه برای ارزشیابی و کسب امتیاز کامل و همچنین جهت ارائه به عنوان تحقیق ارتقاء شغلی بسیار کامل میباشد

مقدمه


زبان جزو نخستین وسایل ارتباطی میان انسان ها بوده است. قبل از پیدایش جوامع بشری، انسان ها به اشکال گوناگون معنا را به یکدیگر انتقال می دادند، تصاویرحک شده بر دیوار غارها، استفاده از آتش برای فرستادن پیام خطر،تقلید صدای حیوانات و... قبل از ارتباط کلامی برای انتقال معنا به کار گرفته شدند.
زبان جزو نخستین وسایل ارتباطی میان انسان ها بوده است. قبل از پیدایش جوامع بشری، انسان ها به اشکال گوناگون معنا را به یکدیگر انتقال می دادند، تصاویرحک شده بر دیوار غارها، استفاده از آتش برای فرستادن پیام خطر،تقلید صدای حیوانات و... قبل از ارتباط کلامی برای انتقال معنا به کار گرفته شدند.
سپس ارتباطی قراردادی میان صدا و معنا از کلمات بکار رفت و همه چیز نام گذاری شد. بعد ها که زبان حالت قانونمندی یافت؛ هر قبیله بسته به ساختار فرهنگی اجتماعی خود آن را به گونه ای به کار گرفت که توانستند هدف غائی<ارتباط> را حفظ کنند.
تنوع و گوناگونی زبان امتیاز ویژه ای را برای هرقوم دارد و از این رو هر زبان دارای نکات ظریف، کنایه ها و اشاراتی است که نمی توان آن را نادیده انگاشت و با هیچ ترجمه سلیسی نمی توان لذت فهم کلمات آن را به دیگر زبان ها رساند، مگر آنکه آن زبان را فراگرفت.
اما بنا بر بعضی ملاحظات سیاسی یا تهاجم نظامی ارزشهای فرهنگی بعضی ملل، از جمله زبان تحت نفوذ عوامل خارجی قرار گرفتند. شاید یکی از مهمترین دلایل به کار گرفتن آسان تر انگلیسی، فرانسه یا اسپانیایی حضور استعماری بلند مدت دولتمردان سابق کشورهای فوق در دیگر کشورها باشد.چین با بیش از یک میلیارد و دویست میلیون نفر، هند با جمعیت یک میلیارد نفر و روسیه با صد و پنجاه میلیون نفر چنین نفوذی را از زبان خود در دیگر کشورها ندارند.
البته تک زبانی جهانی امر بسیار نکوهیده ای است و نباید از تقویت زبان شیرین خودمان <فارسی> غافل شویم، اما از یاد نبریم که اگر به یادگیری زبان انگلیسی اهمیت ندهیم مشکلات جدی را خواسته یا نا خواسته فرارو خواهیم داشت! چرا که جهان رو به توسعه در هر ثانیه در حال تولید علم و فن آوری است و غالب این پژوهشهای علمی به زبان انگلیسی در مجامع بین المللی ارائه می شود و یا در اینترنت به نمایش در می آید. از طرفی نیروی انسانی از مهمترین سرمایه های ملی هر کشور است،سیستم آموزشی ما چند درصد از سهم جهانی تولید فن آوری رابا تربیت شاگردان کارآمد امروز و آینده سازان فردا کسب خواهد کرد؟ در جهان امروز که عصر ارتباطات است و به عبارتی اینترنت، کره خاکی را به شکل دهکده ای در آورده، سهم ما در زبان آموزی چه اندازه است؟
در سال ۲۰۰۴ گزارشی از مرکز زبانی میشل توماس انگلستان صورت گرفت که به موجب آن دستمزد یک کارگر متوسط بواسطه دانستن زبان دوم تا ۳۰۰۰ پوند در سال افزایش می یابد... مطالعات نشان می دهد که شخص دو یا چند زبانه می تواند به خاطر دانش زبان خارجی و استفاده از آن در راه های موفقیت، بهتر از مهندس یا برنامه نویس رایانه پول در آورد.
حال بنا بر هر دلیل به وضعیت زبان آموزی در مدارس کشورمان نگاهی داشته باشیم.توجه داشته باشید که از مقطع راهنمایی تا دبیرستان و پیش دانشگاهی دانش آموزان بطور متوسط ۲، ۳ یا ۴ساعت زبان انگلیسی در هفته می آموزند، و این در حالی است که پس از پایان دوره تحصیلی متوسطه از بر آوردن کمترین نیاز خود عاجزند!!
بعنوان مثال اگر به کشورهای خارجی سفر کنند یا جهانگرد خارجی را در شهر خود ببینند توانایی ارتباط با او را ندارند! جملاتی ساده را نمی توانند درک کنند یا متن انگلیسی را بخوانند و بدان پاسخ دهند! و نقاط ضعف از این دست فراوان است. مشکل از کجاست؟ می دانید که ازعوامل مؤثر تدریس در هر وضعیت آموزشی معلم، روش آموزش و شاگرد است .
هنوز شاگردان از زبان آموزی در کلاس فقط گرامر نویسی می دانند!چرا که اغلب کلاس ها بواسطه نبود

امکانات سمعی و بصری با شیوه GTM هدایت می شود.کتابهای درسی برایشان جذاب نیست و انگیزه لازم برای خواندن زبان ندارند! ولب به شکوه و گلایه می گشایند چرا زبان می خوانیم؟ نمی شد زبان نداشتیم؟ کتابها را بسیار سخت و گاهی دشمن خود می پندارند.
راستی صحبت از کتاب های انگلیسی شد، آیا کتا بهای مدارس منا بع مناسبی برای آموزش زبان هستند؟
کتاب های انگلیسی از لحاظ محتوا و ظاهر (طراحی، تصاویررنگی) باید به روز شوند. آیا تصاویر کتاب های سال اول و دوم متوسطه مناسب سن دانش آموزان است؟ از لحاظ محتوا نیز این کتاب ها در سطح کلان (ملی) نمی تواند پاسخگوی نیاز واقعی فراگیران در برقراری ارتباط با انگلیسی زبانان باشد.
بعنوان مثال در امتحانات داخلی و حتی نهایی (سال سوم متوسطه) مهارت شنیدن در بخش مکالمه کتاب درسی( ( LANGUAGE FUNCTION، در شکل سؤالات جور کردنی( ( Match آزمون کتبی گرفته می شود؟ در حالی که شیوه صحیح آن است که فراگیران توسط دبیر یا با پخش نوار کاست، متنی را گوش دهند و سپس به سوالات آن پاسخ دهند!.
آیا برای دانش آموزان پیش دانشگاهی مشکل نیست که با سه سال زبان آموزی با سبکی متفاوت در مقطع متوسطه ناگهان به کتاب( ( Reading based بپردازند؟ آن هم در یک قدمی کنکور! چرا تحول در مواد درسی زبان انگلیسی در آخرین و حساس ترین مرحله صورت گرفته است؟آیا بهتر نبود تغییر در تالیف کتاب های انگلیسی از پایه اول متوسطه آغاز می شد؟
در طول سالهای تحصیلی فراگیران برای تقویت مهارت listening چند ساعت نوارآموزشی گوش می کنند؟ یا چند ساعت فیلم های آموزشی انگلیسی می بینند؟ آیا با کلاسهایی که هیچ گونه شعر، تمرینهای مناسب، بازی یادگیری زبان برای کاستن اضطراب، تحقیق و... ندارند می توان به دانش افزایی فراگیران امید داشت؟
امروزه که عصر ارتباطات است شاید این سوالات بسیار پیش پا افتاده به نظر برسد ولی بیاییم واقع گرا باشیم، دانش آموزان ما از شنیدن تلفظ کلمات زبان با امکانات سمعی در کلاسها محرومند؛ حال این محرومیت دلایل مختلفی دارد، از جمله: نبود امکانات، بی حوصلگی بعضی دبیران برای پخش نوار آموزشی در کلاس و همچنین زمان کم تدریس!
واقعاً در کشورمان استاد، مدرس و پژوهشگر دلسوز نیست که هنوز یادگیری زبان انگلیسی به معضلی لاینحل تبدیل شده است؟ چرا تشتت آراء در این حیطه فراوان است؟ چرا پاسخ مناسبی نیا فته ایم؟چه کسی باید این خلا را پر کند؟مگر مدعی نیستیم که جوانان با استعدادی داریم! پس ما راچه شده؟ به کشوری مثل ترکمنستان نگاه کنیم که درآنجا نه یک زبان بلکه چند زبان زنده دنیا (فارسی، عربی، روسی، و انگلیسی) از مقطع ابتدایی آموزش داده می شود! ما چه تفاوتی با دیگران داریم؟
آموزش زبان خارجی در مالزی از سال های اول ابتدایی، در مدارس مصر از ۹ سالگی، در ونزوئلا اموزش زبان اسپانیایی در مدرسه است، همچنین دو زبان انگلیسی و فرانسه ازپیش دبستانی (۶ سالگی) آغاز می شود.
در نروژ، ایتالیا و مالت از ۶ سالگی، در مدارس بلژیک فرانسوی در ۱۰سالگی وانگلیسی ۱۲ سالگی اجباری است و یادگیری اسپانیایی یا آلمانی در۱۵ سالگی ادامه می یابد.
دبیران متوسطه بخشی از ضعف شاگردان در درس زبان انگلیسی را ناشی از بنیه علمی ضعیف از مقطع راهنمایی می بینند.همین شاگردان با پیشرفت نه چندان مقطع متوسطه را به هر شکل به پایان می رسانند و به دانشگاه راه می یابند! و در ابتدای تحصیلات عالی از درس زبان پیش نیاز می خورند؟ چرا؟
آیا ضعف بنیه علمی نشان می دهد آموزش و پرورش با تمام مشکلاتی که با آن مواجه است در آموزش زبان انگلیسی منفعل بوده است؟... متأسفانه عدم توانایی کاربرد زبان ادامه می یابد تا آنجا که دانشجویان برای تحصیلات تکمیلی و حتی دکترا (که نیاز به امتیاز قابل قبولی در آزمون تافل تخصصی دارند) با آن دست به گریبان می شوند!؟
چند درصد از دبیران ما کار با رایانه و ارتبا ط با INTERNET را می دانند؟ ساعات ضمن خدمت همکاران به چه شکل می گذرد؟ آیا این کلاسها توان علمی آنان را با تجربه کاریشان پیوند می زند؟یا ساعاتی از عمر گرانبهایشان را با اعطای گواهینامه ضمن خدمت مبادله می کنند؟چرا هنوز به این مسائل سطحی نگاه می کنیم؟
انسان موجود پیچیده ای است که آشنایی با روحیات او نیاز به روانشناسی دارد. چند درصد از دبیران توانسته اند بی انگیزگی فراگیران را با همین شرایط فعلی بناچار برطرف کنند؟ از اینکه بارها مشاهده کرده ایم فرزندان ما در کلاس با داشتن نیروی جوانی و تحرک، در کلاس زبان به نیروی منفعلی تبدیل شده اند چه کاری صورت دادیم؟ در نظر بگیرید اگر تعدادی دانش آموز در شهرهای بزرگ در کلاسهای خصوصی یا موسسات زبان در یادگیری انگلیسی موفقیت نسبی داشته اند برای دیگر دانش آموزان کشور این چنین نبوده است!
همه دانش آموزان چنان تمکن مالی ندارند تا از کلاسهای مکالمه زبان بهره برند.
معتقدیم که دانش آموزان باید برای زندگی بهتر زبان دوم را بیاموزند، اگر چنین راهکارهایی معرفی و تا حد امکان اجرایی شوند نتا یج بهتری حاصل خواهد شد:
۱) معلم: معلم زبان باید مهارت هایی در تربیت مطلوب بدست آورد:
الف) تسلط عالی به زبانی که یاد می دهد.
ب) آشنایی خوب با زبانشناسی زبانی که تدریس می کند.
ج) آشنایی گسترده با ادبیات کشور بیگانه
د) آشنایی مقدماتی از روانشناسی تربیتی و مسائل نظری و عملی تدریس
۲) تدریس زبان انگلیسی از مقطع ابتدایی: همانند دیگر کشورها که زبان آموزی را از مقطع ابتدایی با برنامه و اجرای صحیح آغاز می کنند، ما نیز می توانیم چنین طرح مفیدی را عملی کنیم. دولت هر سال هزینه های گزاف برای افت تحصیلی فراگیران و از جمله در درس زبان انگلیسی می پردازد، یعنی، با میانگین هزار ساعت تدریس در مقطع های راهنمایی و متوسطه (بدون احتساب هزینه های خانواده ها جهت کلاس های تقویتی و خصوصی) نتیجه قابل قبولی نمی گیرد.
اگر آموزش زبان از مقطع ابتدایی آغاز شود وضعیت بحرانی فعلی حتماً بهبود خواهد یافت.
۳) فعال کردن گروههای آموزشی دبیران: تشکیل جلسه تخصصی هر ماه یکبار برای رفع مشکلات تحصیلی، استاندارد سازی آزمون های ترم اول و دوم با طرح سؤالات هماهنگ، تشکیل کلاسهای ضمن خدمت با رویکردی نوین به طوری که یک ششم ساعات تدریس موظف هفتگی به این کلاس اختصاص یابد، یعنی به دانش افزایی و تثبیت یافته های کنونی آنها، حتی اگر به بررسی مقاله ای علمی باشد می تواند به ارتقاء کیفی آموزش کمک کند. باید محیطی فراهم شود تا همکاران با یکدیگر در مورد تدریس کلاسی به تبادل تجربیات و اطلاعات بپردازند و از حضور فعال صاحب نظران، مؤلفان و استدان دانشگاه در جمع دبیران زبان انگلیسی در گروه های آموزشی استفاده شود.
۴) احترام به نظرات دبیران بعنوان افرادی که درگیر مستقیم با فراگیران هستند:
کتاب های علمی و کمک آموزشی در حیطه آموزش زبان نگارش شده اما تجربه عملی تدریس کلاسی به مراتب مؤثر تر از مطالعه تئوریها و روشها است. پس در تالیف کتاب های زبان انگلیسی متوسطه در ایران باید ازتجربیات دبیران بهره برد. از جمله آنها بررسی دلایل افت تحصیلی پایه اول متوسطه است، ضعف در درس انگلیسی سالانه منجر به تجدیدی عده زیادی از دانش آموزان و درنهایت به افت تحصیلی آنان ختم می شود؟ آیا تاکنون نظرات دبیران دلسوز را در این مورد خواسته ایم؟ و برای رفع این مشکل در عمل کاری را صورت داده ایم؟
۵) تخصیص امکانات و بودجه: متأسفانه بیشتر مدارس ما امکانات کافی از جمله آزمایشگاه زبان ،رایانه و دستگاه وی سی دی برای تقویت مهارتهای LISTENING SPEAKING ندارند. کتاب های فعلی بیشتر بر دو مهارت خواندن و نوشتن تاکید دارند در حالی که دو مهارت دیگر در عمل نقشی در رفع نیاز فراگیران ندارند.
۶) تأکید همه جانبه در همه مدارس کشور بر آموزش استفاده از فرهنگ لغت یک زبانه Monolingual Dictionary از سال اول دبیرستان بعنوان مرجع لازم، موثق و بهترین خود آموز برای برطرف کردن مشکلات لغوی است.
باید همه دبیران در سال اول دبیرستان علائم آوایی( ( phonetic symbols )را بر اساس قرارداد انجمن بین المللی آوانگاری(( IPA )حتماً تدریس کنند تا فراگیران حتی در منزل بتوانند به آسانی لغتی را همراه با تمام مشخصات بشناسند.
۷) افزایش ساعت تدریس زبان
ساعت های تدریس زبان اندک است و در بعضی دروس از جمله زبان متوسطه ۳ (با توجه به اهمیت کتاب برای گرفتن دیپلم و آمادگی برای ورود به دانشگاه) قابل قبول نیست! یعنی دبیر نمی تواند با ساعت کم تدریس هفتگی که گاهی با تعطیلات نیز همراه می شود، تقویم سالانه درسی را بدون تعجیل اجرایی کند.
۸) برگزاری جشنواره کتاب سال برای آنکه از کتاب های آموزشی نو از سوی دبیران و استادان دانشگاه و دیگر مولفان مجرب بهره مند شویم، باید آنان را به این عرصه مهم دعوت کنیم و از آنان یاری بطلبیم تا شاید با بهره مندی از تجربه علمی و عملی آنان در تالیف کتاب های درسی تحولی درخور شأن آموزش و پرورش و بویژه آموزش زبان گام برداریم.
نقش فرهنگ و آمیزش با زبان انگلیسی
جوامع بشری از ابتدا تاکنون برای برقراری ارتباط با یکدیگر از ابزارهای متعددی استفاده می کرده اند که در این میان زبان تنها وسیله ای است که می توان از طریق آن پیچیده ترین مفاهیم را به شکلی ساده و کامل انتقال داد، اما نکته ای که در اینجا به ذهن خطور می کند این است که مردم سراسر این کره خاکی با زبان های مختلفی با هم صحبت می کنند و این موضوع خود برقراری ارتباط میان جوامع مختلف را مشکل می سازد. پس باید زبانی مشترک در سراسر دنیا وجود داشته باشد تا مردم برای برقراری ارتباط با یکدیگر از آن استفاده کنند. به دلیل تاثیر بالای نظامی، اقتصادی، علمی، سیاسی و فرهنگی بریتانیا بر جهان پس از سده هجدهم و تاثیر ایالات متحده آمریکا از سده بیستم میلادی به این سو، این زبان در سطح جهان گسترش یافته و به عنوان زبان دوم، زبان بین المللی در بسیاری نقاط جهان کاربرد پیدا کرده‌است و امروزه در فعالیت های مختلف جهانی به عنوان ابزار اصلی انتقال مفاهیم به کارگرفته می شود. از این رو اهمیت یادگیری زبان انگلیسی در جهان کنونی بر هیچ کس پوشیده نیست و روز به روز نیز با گسترش ارتباطات بین جوامع مختلف بر اهمیت آن افزوده می شود(37).
زبان انگلیسی به عنوان زبان مادری در کشورهای انگلستان، آمریکا، کانادا، استرالیا، ایرلند، نیوزلند، آفریقای جنوبی، غنا و بسیاری کشورهای دیگر کاربرد دارد. امروزه از نظر تعداد، افرادی که از زبان انگلیسی بعنوان گویش اصلی استفاده می کنند، پس از چینی و اسپانیایی، سومین زبان جهان هستند. تعداد کسانی که زبان مادری‌شان انگلیسی است امروزه ۳۸۰ میلیون نفر است(37).
امروزه یادگیری زبان انگلیسی یک ضرورت انکار ناپذیر است چراکه زبان انگلیسی، زبان علم است و آموزش رشته‌های مختلف در سطوح عالی و تولید علم به زبان انگلیسی صورت می گیرد. با افزایش روند جهانی سازی ارتباطات بین المللی، برنامه‌های رادیوئی و تلویزیونی، تجارت جهانی و آموزش علوم جدید همگی به زبان انگلیسی صورت می‌گیرند و عدم آشنایی با این زبان برابر با عدم زندگی در دنیای مدرن امروزی است.
اما در این میان نظرات بسیاری در مورد آموزش و یادگیری زبان انگلیسی وجود دارد برخی اعتقاد دارند آموزش حتماً باید همراه با یادگیری فرهنگ کشور مورد نظر صورت گیرد و برخی براین باورند که آموزش زبان انگلیسی باید بدون اعتنا به فرهنگ کشور مورد نظربوده و به بُعد امپریالیستی زبان انگلیسی تاکید می کنند. به همین جهت با توجه به اهمیت یادگیری زبان انگلیسی، این مقاله سعی دارد که به نحوه آموزش این زبان از دیدگاههای مختلف اشاره کرده و مزایا و معایب آموزش زبان انگلیسی و اهمیت ان را در کشورهای غیرانگلیسی زبان و مسلمان مورد بحث قرار دهد.

نقش فرهنگ در آموزش زبان انگلیسی
در نمونه های متعارف آموزش زبان انگلیسی غالباً گفته می شود که آموزش انگلیسی را نمی توان از آموزش فرهنگ گویش کنان بومی آن زبان جدا کرد. بر همین اساس بسیاری از معلمین زبان بر وجود رابطه مهم بین زبان و فرهنگ سخنوران بومی و بر لزوم ادغام آن فرهنگ در آموزش زبان تاکید دارند. کراوفورد - لانگ (1984) قاطعانه بیان می کند که مطالعه زبان بدون مطالعه فرهنگ سخنوران بومی آن زبان کار عبثی است(11).
به نظر نوستراد زبان وابسته به فرهنگ است و بدون توجه به روابط اجتماعی و فرهنگی یک جامعه که زبان بخشی از آن است ، درک مفاهیم زبان امکانپذیر نیست(24) . رابرت لادو در کتاب آموزش زبان معتقد است که زبان پاره ای از فرهنگ مردم و مهمترین وسیله برای ایجاد ارتباط میان افراد اجتماع است و از اینرو زبان نه تنها بخشی از فرهنگ است ، بلکه اگر فرهنگ را شبکه ای در نظر بگیریم ، زبان پایه اساسی آنست به گونه ای که بخشهای دیگر شبکه با کمک آن توصیف می شود(22) .
الی هینکل (2005) نیز معتقد است که زبانشناسان کاربردی و معلمان انگلیسی متوجه اند که زبان دوم و خارجی را بندرت می توان بدون آگاهی از فرهنگ جامعه ای که به آن زبان تکلم می کنند، آموخت و تدریس کرد(18).
ساپیر همچنین در توجیه نظریه مربوط به رابطه فرهنگ و زبان خود می گوید که لازمه درک یک شعر ساده صرفا دانستن معنی واژه های آن نیست، بلکه باید با پدیده های زندگی اجتماعی مردمی که مفاهیم واژه ها از آنها نشات گرفته اند آشنا بود. به سخن دیگر بدون آگاهی از الگوهای زندگی اجتماعی یک جامعه زبانی، نمی توان به ارزشهای واقعی و مفاهیم واژه ها پی برد. و بالاخره بروکسی معتقد است که زبان عنصر اساسی فرهنگ مردم است(27).
اسکات (1965) بیان می کند که متخصصان امر آموزش زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی بر این عقیده هستند که یادگیری زبان تنها با یادگیری صورت زبانی (آواها، کلمات، واژه آرایی آواها و کلمات) نیست و مطالعه چگونگی ادای جملات تنها عنصر لازم جهت ارتباط زبانی موثر و کامل نیست، به عبارت دیگر، یادگیری فرهتگ افرادی که به آن زبان صحبت می کنند برای یادگیری زبان آنها ضروری است(28).
نلسون بروکس معتقد است که آموزش نکات فرهنگی بیش از آنچه که تاکنون تصور می رفته اهمیت دارد، بویژه اگر هدف از آموزش زبان یادگیری نحوه ارتباط با سخن گویان آن باشد .به عقیده وی، زبان آموز در کلاس درس، برای اولین بار با بسیاری از الگوهای فرهنگی و اجتماعی زبان بیگانه مواجه می شود و عکس العمل و برداشت وی از این الگوها برای ایجاد ارتباط مناسب و درست حائز اهمیت است(6).  بنظر ندسیلی یادگیری الگوهای زبانی، آگاهی از نظام اجتماعی سیاسی، مذهبی و اقتصادی جامعه را به دنبال ندارد و حال آنکه کلاس­های آموزش زبان می­تواند وسیله مناسبی برای آگاهی از الگوهای اجتماعی و فرهنگی جامعه زبانی بیگانه باشد. به عقیده وی ایجاد ارتباط با سخن گویان زبان خارجه، بدون آگاهی از فرهنگ آنان غیر ممکن نیست، اما معتقد است که با آموزش زبان، ناگزیر آموزش فرهنگ نیز صورت می پذیرد، زیرا که الگوهای فرهنگی زمینه آموزش زبان همواره خودنمایی می­کند. اگر فرهنگ را از زبان جدا سازیم و یا اگر زبانی را با فرهنگ زبانی دیگر در آمیزیم، زبان آموز را با مفاهیم نادرست روبرو ساخته ایم و موجب سوء تفاهم شده ایم(6).
ویلکنینز هم معتقد است که اگر هدف نهایی آموزش زبان خارجی ایجاد ارتباط با خارجیان از طریق مطالعه آثار ادبی آنها، سخن گفتن و مکاتبه با آنها و از این قبیل است  برای رسیدن به این هدف، مطالب درسی زبان آموزان باید صرفا حاوی الگوهای فرهنگی همان زبان خارجی باشد. اینکه نکته های فرهنگی چگونه باید تدریس شود، نظرات گوناگونی ارائه شده است. برخی معتقدند که مطالب فرهنگی ابتدا از طریق آشنا ساختن زبان آموز با نکته های فرهنگی زبان مادری وی ارائه شود و برخی دیگر به انگیزش معتقدند(6).
باتوجه به نظرات مختلفی که بیان شد برخی از کارشناسان و محققان اموزش زبان انگلیسی همراه با یادگیری فرهنگ آن زبان  لازم و ضروری می دانند و گر نه، آن را کاری عبث و بیهوده می دانند.

آموزش زبان انگلیسی جدا از فرهنگ
اسمیت (1987) بر این باور است که لزومی ندارد گویش کنندگان غیر بومی، انگلیسی را همانند افراد بومی آن زبان، بکار برند. اگر این منطق پذیرفته شود، ارتباط مستقیم و معمولی بین زبان انگلیسی و فرهنگ­های بومیانی که به این زبان سخن می گویند، پیش فرض انگاشته نخواهد شد(29)، اما این به منزله تدریس انگلیسی در خلاء فرهنگی نمی‌باشد.
بلکه بر اساس نظر کاچور (1992) انگلیسی بیانگر مجموعه ای از فرهنگها و نه یکی دو فرهنگ خاص می باشد. همچنین آلپتکین و آلپتکین معتقدند که یک زبان باید مستقل از محتوای فرهنگی آن تدریس شود و تنها در امر تدریس باید به نگرش های بین المللی ارجاع داده شود(21). پژوهشگرانی نیز هستند که به مقوله امپریالیسم زبانی پرداخته اند. برای مثال، سورش کاناگاراج (1999) نویسنده سریلانکایی در کتاب مقاومت در برابر امپریالیسم زبانی در آموزش زبان، تلاش کرده است معلم های زبان را نسبت به جنبه های سیاسی و زوایای پنهان آموزش زبان آگاهی دهد (38). شوهامی (2006) در مورد این زوایای پنهان می گوید «روشی است که به موجب آن زبان، با ماهیت شفاف، پویا و سیال برای مقاصد عقیدتی و سیاسی مورد سوء استفاده قرار می گیرد(30).
 اکبری (2004) نیز در تحقیقی تحت عنوان امپریالیسم زبانی، دمکراسی زبانی و آموزش زبان، ایده دمکراسی زبانی را مطرح و تاکید کرده است کاربران انگلیسی زبان تفاوتهای فرهنگی و تنوع موجود در گونه های متفاوت انگلیسی را بپذیرند. به بیان دیگر، با بهره گیری از پدیده دمکراسی زبانی راه برای سوء استفاده های امپریالیستی از زبان تا حد امکان مسدود گردد(38).
اساساً ویدو سان (1998) معتقد است زبان فی نفسه حائز ویژگی برتری(هژمونیک) نمی‌باشد. وی می افزاید اگر زبان دارای قدرت امپریالیستی باشد هیچ گاه نمی‌توانیم چنین قدرت ماورای کنترل را به چالش بکشیم. بنابر این، زبان نیست که کنترل هژمونیک دارد، بلکه کاربرانند که از آن به عنوان ابزار تسلط استفاده می کنند(34).
بر طبق تعریف تر پان یر ( 1991)  هژمونی چیزی بیش از تفوق صرف یک عنصر بر عنصر دیگر است. به بیان دیگر، عامل پذیرش است که شالوده این مفهوم را می سازد(33). به عنوان مثال، گریبس (1995) چگونگی تبدیل شدن زبان مجله پزشکی مکزیک به انگلیسی را این گونه به تصویر می کشد. در وهله نخست، خلاصه مقالات به انگلیسی منتشر و پس از مدتی مقالات نیز برای انتشار به انگلیسی ترجمه می شد. سرانجام مسئولان نشریه ویراستاری امریکایی را برای ویرایش مقالات استخدام کردند و نشریه پس از آن تنها مقالات نوشته شده به انگلیسی را پذیرش می کند(15).
نگرش مردم برخی کشورهای غیر انگلیسیزبان به آموزش انگلیسی به عنوان زبان خارجی
از دید مردم برخی کشورها اموزش زبان انگلیسی در مجموع برای کشور میزبان مفید است زیرا روزنه ای به سوی دنیای تکنولوژی پیشرفته و توسعه صنعتی را به روی مردم آن دیار می گشاید. با این حال، معیارها و ارزش های فرهنگی کشورهای انگلیسی زبان که معمولاً با ورود اطلاعات و ابزار فنی همراه است، اغلب، بی هیچ تعصب میهن پرستانه، به مثابه صفاتی نا آشنا و غیرقابل قبول از فرهنگ زبان مقصد، تلقی می شود. در واقع مردم کشور میزبان، به این دلیل که در یک سوی جریان واقعا یک جانبه اطلاعاتی قرار دارند ( که از جهان غرب مخابره می شود)، در این فکرند که مبادا فرهنگ خاص آنها با خطر نابودی روبه رو گردد. از این رو با تحمیل محدودیت هایی بر حوزه ای اموزشی و فرهنگی، از نحوه ادامه حیات خود دفاع می کنند(26). در ژاپن، آموزش انگلیسی ابزاری کارآمد برای ایجاد ارتباط بین فرهنگی و روابط بین المللی تلقی نمی شود؛ بلکه به مثابه نماینده نظامی مدون از ویژگی های زبانی فرد آمریکایی یا بریتانیایی آرمانی، تدریس می گردد(1، 23). در چین و کره  نیز، ظاهراً نقش های ارتباطی و یا فرهنگی انگلیسی مورد توجه نیست، بلکه تنها به تدریس مشخصه های دستوری آن بسنده می شود (31).  نخبگان فرهیخته نقاط دیگر آسیا و همچنین مناطقی در آفریقا و آمریکای لاتین نیز چون بر این باورند که برنامه های آموزش انگلیسی به طور اخص و نوگرایی به طور اعم، به لحاظ فرهنگی با نیازهای کشور آن ها منطبق نیست، هویت ملی آن ها را تهدید می کند(2).
پیشنهاداتی به این مضمون ارانه شده که باید انگلیسی را ابتدا از جنبه های زبانی و فرهنگی انگلیسی- امریکایی آن زدود تا با نیازهای فراگیران انگلیسی به عنوان ربان خارجی در کشورهایی مانند ژاپن و ونزوئلا منطبق شود. وانگهی در تهیه مواد اموزشی داخلی (که سعی می شود به لحاظ فرهنگی و تجربی مناسب طبع زبان آموزان کشورهای در حال توسعه باشد) افزایش نظرگیری مشاهده می شود. کتاب های درسی آموزش زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی در کشورهای کویت با تاکید بر موقعیت کویت تهیه می شود(20). در کشور چین نیز مطالب آموزشی با اقتباس از کتاب های درسی دهه 1960 بریتانیا تهیه می شود، البته با این تفاوت که محتوای فرهنگی آن ها را با هدف تقویت معیارها و ارزش های این کشور، کاملا تغییر می دهند(28). بنا به گفته فرودنشتاین و همکاران (1981)، فراگیرندگان انگلیسی به عنوان زبان خارجی در کشورهای صنعتی اروپایی نیز مایلند به گونه ای انگلیسی بین المللی را فراگیرند که از معیارها و ارزش های فرهنگی افراد بومی آن زبان عاری باشد. در واقع، بسیاری از این زبان آموزان در عین حال که علاقمندند انگلیسی را به طور رضایت بخش فراگیرند تا با نگرش های بین المللی حوزه هایی مانند فرهنگ موسیقی پاپ، فرهنگ مسافرت و فرهنگ علمی – که وسیله اصلی ارتباط آن­ها انگلیسی است آشنا شوند و احساس همبستگی به پذیرش معیارها و  ارزش ها و فرهنگ های کشورهای انگلیسی زبان را ندارند(13).
بررسی عمیق تر در این زمینه نشان می دهد که علاقه مردم در کشورهای میزبان به فراگیری انگلیسی بر پایه معیارها و ارزش های ملی و بین المللی از آن حکایت دارد که آن ها احتمالا مایل به دو زبانه شدن منهای دو فرهنگه شدن هستند، یعنی به پدیده ای که پالستون(1978) نیز اشاره داشته است(25).
نگرش مسلمانان به  آموزش زبان انگلیسی
به جرأت می‏توان گفت که عموم مسلمانان همواره نگران وجود یا احتمال وجود عوارض فرهنگی در آموزش زبان انگلیسی‏ بوده‏اند.برای مثال، هاید به آن دسته از کارشناسان‏ آموزش و پرورش در مراکش اشاره می‏کند که بر تفکیک زبان‏ انگلیسی از فرهنگ کشورهای انگلیسی‏زبان اصرار دارند و معتقدند: این زبان باید صرفاً به صورت ابزار، آن هم در حد وسیلهء زبانی برای رسیدن به اهداف خاص تدریس شود(2).
به گفتهء وی، این کار به این دلیل است که در مراکش، انگلیسی را ابزار نفوذ امپریالیسم می‏دانند. چنین دریافتی، حاصل‏ تجربهء دوران طولانی حکومت‏های استعمارگر فرانسه و اسپانیا بر این کشور بوده است. افزون بر این،واقعیت شایان ذکر دیگر این است که انگلیسی‏دانی،اغلب با مظاهری از این دست قرین‏ بوده است که:«انگلیسی کلید کاریابی است»،«انگلیسی انسان‏ را با جامعهء بین المللی پیوند می‏دهد»،«انگلیسی زبان تجدد است» و....نزد این کارشناسان آموزشی، خطر چنین نمادسازی ها‏ این است که تلویحاً زبان و فرهنگ‏های بومی زبان‏آموزان را واپس‏گرا و عاجز از تجدد معرفی می‏کند. ازاین‏رو، فرهنگ‏زدایی یا از میان بردن اعتقاد به توانایی زبان و فرهنگ بومی در پرداختن به دنیای مدرن، قربانیان آن را در کنف حمایت نیروهای‏ استعمارگر فرهنگی مانند آموزش زبان انگلیسی قرار می‏دهد. علاوه بر مراکش، کشورهای عربی دیگر آفریقای‏ شمالی نیز ظاهرا دربارهء زبان‏های خارجی چنین تجربه‏ای را از سر گذرانده‏اند.برای مثال، طبق گزارش شومان، یکی از لوازم‏ کسب وجهه در جامعه، دانستن زبان خارجی، مثل فرانسه یا انگلیسی است. هرکس که بخواهد در جامعه او را فردی فرهیخته بدانند، باید بتواند به زبان خارجی سخن بگوید. در بازار پررونق زبان‏های‏ خارجی، زبان عربی نزد بسیاری از مردم، مرتبهء مادون را داشت.  شومان وابستگی این کشورها به غرب را نتیجهء وابستگی‏ فرهنگی دورانی می‏داند که آن‏ها تحت سلطهء فرانسه و انگلیس‏ بوده‏اند. مردم مراکش،الجزایر و تونس تحت نفوذ کامل سیاست‏ استعماری فرانسه بودند و بنای چنین سیاستی عبارت بود از تربیت فرهیختگان بومی که طرز گفتار و تفکرشان مانند فرانسوی‏ها باشد(4).
حاجی رستملو نیز اشاره به بحث تهاجم فرهنگی غرب در قالب آموزش زبان انگلیسی دارد و بیان می کند که در چند دهه گذشته به دلیل گسترش تقاضا برای یادگیری انگلیسی در کشورها ی توسعه یافته و توسعه نیافته، غربی ها تلاش کرده اند از کتب اموزشی زبان انگلیسی نیز که تقریبا تولید و توزیع آن ها  انحصاراً در اختیار خودشان قرار دارد، به عنوان ابزاری برای خدمت به اهداف تهاجم فرهنگی خود استفاده کنند. وی ترویج فرهنگ بی بند و باری و ضد اخلاقی، تخطئه دین و دینداری، برجسته نمایی موفقیت های غرب و بی توجهی به جایگاه خانواده را بخشی از مشخصه های این هجمه فرهنگی در این کتابها دانسته است(3).
 هیمن ضمن‏ بحث دربارهء آموزش زبان در آفریقا،چنین می‏گوید: منظور از تدریس ادبیات منحصر به اروپا...در مدارس‏ ما جز این نیست که دانش‏آموزان ما هرروز نقش فرنگیان را در آینهء تاریخ آنان ببینند.فرزندان ما را وامی‏دارند که دنیا را آن‏گونه‏ که فرنگیان ساخته‏اند و دیده‏اند، ببینند و تحلیل و ارزیابی‏ کنند. تازه از این هم بدتر،فرزندان ما با تصور واژگونه‏ای از خود و تاریخ خود چنان‏که در ادبیات امپریالیستی اروپا جلوه‏ یافته و تفسیر شده است،روبه‏رو می‏شوند.  فرهنگ‏زدایی در بسیاری از کشورها به قدری حاد است که‏ مزورعی در تشریح اوضاع آفریقای غربی می‏گوید: به نظر بسیاری از افراد، آموزش و پرورش به معنی تکلم و نگارش‏ به زبان انگلیسی است(4).
از کلام چی‏شیمبا نیز همین مفهوم برمی‏آید؛ آن‏جا که می‏گوید:«کلید موفقیت در آموزش متوسطه در آفریقا در دوران استعمار عبارت بود از:«توانایی انتقال آنی فکر فرد از محیط حاضر به محیط اروپایی.»ازاین‏رو،میزان مفهوم«دانش‏ آموختگی»از دیدگاه تعلیم و تربیت غرب و بنابراین با توجه به‏ میزان آشنایی فرد با زبان انگلیسی با زبان‏های دیگر اروپایی‏ سنجیده می‏شد و به انگلیسی ‏سخن گفتن تقریباً همردیف روشنفکری تلقی می‏شد(10). گرانبارترین نفوذ استعمار از راه تسلط بر فکر افراد تحت‏ سلطه صورت ‏گرفت. با این‏حال، تجربیات همین کشورها از استعمار بود که درنهایت، به مبارزهء با آن انجامید. مبارزه با قدرت‏های استعماری-با عاملیت وحدت‏بخش‏ اسلام-ادامه یافت و نسل‏ اندر نسل بر ذهن و نگرش مسلمانان‏ عرب‏زبان در برابر هرچه وابسته به غرب بود، تأثیر گذاشت. بعد از آن‏که کشورها به استقلال دست یافتند،مردم سعی کردند نفوذ کشورهای استعمارگر، ازجمله نفوذ فرهنگی و زبانی را محو کنند(1).
ازاین‏رو، مقاومت اندیشه در برابر گویش انگلیسی در برخی از نواحی‏ جهان اسلام و همین‏طور کشورهای دیگری هم که با استعمار دست‏وپنجه نرم کرده‏اند، معلول رابطهء زبان انگلیسی با استعمار و امپریالیسم بوده است. فیشمن  چنین استدلال‏ می‏کند: با فاصله گرفتن تدریجی نسل‏های جدید از جهان‏بینی‏های قشری و بسته‏ای که والدین و معلمان آن‏ها در مسیر مبارزات سرنوشت‏ساز خود برای کسب استقلال سیاسی و فرهنگی عرضه کرده و از آن دفاع کرده‏اند، انتظار می‏رود رفته‏رفته‏ از قدرت این مقاومت فکری کاسته شود. با این‏همه، به دلیل‏ مداومت سلطهء امپریالیسم فرهنگی غرب بر این مردم استعمارزده- که در کسوت استعمار نو اثر آن از گذشته هم زیانبارتر است - این‏گونه افکار منفی نسبت به زبان انگلیسی و انگیزه فراگیری آن، هنوز بکلی از بین نرفته است(12).
عوارض آموزش زبان انگلیسی در کشورهای مسلمان
مسائلی که در بالا از آن‏ها سخن به میان آمد، طرز تفکر زبان‏آموزان را نسبت به یادگیری زبان انگلیسی تاحدی تحت تأثیر قرار داده است. درحالی که از یکسو لازم است فرد از عوارض فرهنگی یادگیری و آموزش زبان‏ انگلیسی و«خطر»جذب شدن در جامعه «انگلیسی» یا غربی‏ باخبر باشد؛ ولی از سوی دیگر همین آگاهی نیز سبب شده است‏ که بسیاری از مسلمانان نسبت به یادگیری این زبان نگرش منفی‏ پیدا کنند. درصورت تداوم این نگرش‏های منفی و زبان کفر قلمداد شدن زبان انگلیسی، حاصلی جز بی‏نصیبی برای‏ مسلمانان به‏بار نخواهد آورد.
همانطور که بیان شدزبان انگلیسی، زبان علم است و آموزش رشته‌های مختلف در سطوح عالی و تولید علم به زبان انگلیسی صورت می گیرد. با افزایش روند جهانی سازی ارتباطات بین المللی، برنامه‌های رادیوئی و تلویزیونی، تجارت جهانی و آموزش علوم جدید همگی به زبان انگلیسی صورت می‌گیرند و عدم آشنایی با این زبان برابر با عدم زندگی در دنیای مدرن امروزی است. حـدود ۹۵% مقـالات علمی منتشر شده، به زبان انگلیسی است کـه تنها حدود ۵۰% از آنها مربوط بـه کشورهای انگلیسی‌زبان (مانند آمریکا و انگلستان) می‌باشد. علاوه بر این تقریباً همه کنفرانسها و مسابقات بین‌المللی به زبان انگلیسی برگزار می‌شود
زبان انگلیسی زبان رسمی اخبار و اطلاعات مبادله‌شده‌ی جهان است. حدود نیمی از روزنامه‌های منتشر‌شده‌ی جهان به انگلیسی است. تنها در کشور هند سه هزار مجله‌‌ی انگلیسی‌ زبان منتشر شده است. پنج تا از بزرگترین شبکه‌های اطلاع‌ رسانی (CBS,NBC,ABC,BBC,CBC) به انگلیسی برنامه پخش می‌کنند. همچنین فقط مجله‌ها و روزنامه‌های انگلیسی زبان هستند که به راحتی در هر کجای جهان یافت می‌شوند. ۷۵% تله‌تکس‌های دنیا به انگلیسی فرستاده می‌شود و بیش از ۸۰% از صفحه‌های اصلی سایت‌ها به انگلیسی‌ هستند. همچنین حدود ۷۰% ایمیل‌های دنیا به انگلیسی فرستاده می‌شوند حدود ۸۰% اطلاعات کامپیوتر‌ها به انگلیسی پردازش می‌شوند. یادگیری فنون کامپیوتر برای افرادی که به انگلیسی تسلط دارند فوق‌العاده راحت است. سیاستمداران کشورهای مختلف از زبان انگلیسی برای برقراری ارتباط با یکدیگر استفاده می‌کنند. انگلیسی، زبـان اصلی سازمانهایی از قبیـل سازمـان ملل متـحد (UN)، نـاتـو (NATO) و… می‌باشد. بنابراین وقتی تعداد مسلمانان متبحر در زبان انگلیسی کافی نباشد، در آن صورت نمی‏توان از معلومات‏ مفیدتری که ناقل آن زبان انگلیسی است، بهره‏مند شد؛ همچنین دیگر قادر نخواهیم بود که در عرصهء جهانی به رقابت با سایر کشورها بپردازیم(7).
گرادول به طور خلاصه 12 حوزه بین‌المللی انگلیسی را به این شرح بر می شمارد(14).
    * انگلیسی زبان کاری سازمانها و کنفرانس های بین‌المللی است.
    * انگلیسی امروزه زبان علم و فناوری گشته است.
    * انگلیسی زبان بانکداری بین‌المللی، امور اقتصادی و تجاری است.
    * انگلیسی زبان آگهی تجاری برای برند های جهانی است.
    * زبان محصولات شنیداری - بصری - فرهنگی است.
    * زبان گردشگری بین‌المللی است.
    * زبان آموزش متوسطه است.
    * زبان ایمنی بین‌المللی در هوا و دریاست.
    * انگلیسی زبان حقوق بین‌الملل است.
    * زبان واسط در ترجمه حضوری و غیر حضوری است.
    * زبان انتقال فناوری است.
    * زبان ارتباط اینترنتی است.
 به همین جهت یادگیری این زبان بسیار حائز اهمیت است.
آموزش زبان انگلیسی با توجه به ویژکی های خاص این درس، همواره با مشکلات و مسایلی همراه بوده و بیش از همه، برای دبیران و مدرسان این زبان که در ارتباط مستقیم با امر آموزش هستند، چالش برانگیز است. برای رویارویی با هر چالشی، در مرحله ی نخست لازم است، مشکل را شناخت، در مرحله ی دوم امکانات و استعدادها را مشخص کرد و در آخرین گام به ارئه راهکارها پرداخت. در همین راستا ،  نگارنده عوامل زیر را  به عنوان موانع و مشکلات پیش روی آموزش کارآمد زبان انگلیسی در مدارس شایسته ی توجه و تاکید می داند:
1.  جابه جایی دبیران زبان انگلیسی و تغییر محل تدریس آنها در سازمان دهی های سالانه
2.  تفاوت کتاب های درسی پایه های اول، دوم و سوم متوسطه با کتاب درسی سال چهارم با توجه به متون علمی و وقت کافی برای اتمام کتاب چهارم در مقایسه با سایر پایه ها.



خرید و دانلود گزارش تخصصی معلمان آسیب شناسی درس زبان انگلیسی و چالشها و مشکلات در رابطه با علاقه مندی و جذب دانش آموزان به این درس مهم


مقاله و تجربه ارتقا شغلی خبره و عالی بررسی رابطه موجود امکانات آموزشی و همکاری مدیر بر رضایت شغلی معلمان و نقش...

مقاله و تجربه ارتقا شغلی خبره و عالی  بررسی رابطه موجود امکانات آموزشی و همکاری مدیر بر رضایت شغلی معلمان و نقش...

فایل حاضر کامل ترین و دقیقترین مقاله ایست که  برای همه پایه ها قابل استفاده است در  قالب ورد و قابل ویرایش تعداد صفحات  152طراحی گردیده است و طبق آخرین بخشنامه های آموزش و پرورش بروز رسانی گردیده است و آماده چاپ می باشد. در نگارش این مقاله تمامی نکات مورد نیاز اداره آموزش و پرورش لحاظ گردیده است.به همراه این مقاله دقیق و کارآمد سه نمونه فرم ویژه ارتقای شغلی هم برای شما اسال می گردد

مقدمه
شناسایی و ایجاد انگیزه در افراد جامعه و راهنمایی آنها برای آنکه بتوانند مشاغلی را انتخاب نمایند که توانایی واستعداد انجام آن را دارند می تواند گام بزرگی در راه رسیدن به رضایت شغلی باشد، فردی که با توجه به علایق و استعدادهایش و با انگیزه، شغلی را انتخاب کند نسبت به کسانی که بدون آگاهی از شغل و تصادفی شغلی را انتخاب می کنند، رضایت خاطر بیشتری خواهند داشت و البته این رضایت خاطر زمانی بیشتر می شود که فرد با گذراندن دوره های آموزشی احساس آمادگی بیشتری می کند زیرا که آمادگی بیشتر سبب موفقیت در کار و نهایتا رضایت بیشتر از شغل می شود.
هر فردی باید سرانجام با توجه به رغبتها و استعدادهای خود و نیاز جامعه شغل مناسبی را برگزیند. در جوامع صنعتی برخلاف جوامع سنتی هیچگاه مشاغل افراد از قبل تعیین شده نیستند بلکه رغبتها،‌تواناییها، استعدادها و نیازهای شغلی جامعه تعیین کننده شغل آینده فرد می باشد. رضایت شغلی معلم نیز یکی از عواملی است که باید به آن توجه شود. بسیاری از کشورهای جهان سوم در برابر فشار آنی و کیفیت نامطلوب سازمانهای آموزشی. مجبور به کاهش بودجه آموزش و پرورش می شوند تا به خیال خود به سرمایه گذاریهایی برای افزایش فوری تولیدات بپردازند اما غافل از آنند که کاهش بودجه آموزش و پرورش خود موجب نزول بیشتر کیفیت آموزشی زیربنایی همه حرفه ها و مشاغل می گردد و سرانجام دور باطلی را مداومت می دهد که وابستگی بیشتر از نتایج آن است.
بهترین بازخورد را آموزش و پرورش با فراهم کردن امکانات باید بتواند از محصول خود برای رفع نیازهای خود و درجهت تامین نیروی انسانی خویش داشته باشد. رضامندی شغلی تاثیر متقابل روی فرد و سازمان دارد، فرد همراه با خواستها و آرزوهایی به سازمان می پیوندد و هماهنگی و همسویی سازمان با این آمالها در فرد ایجاد رضایت شغلی می نماید و این رضامندی شغلی ، خود باعث نوآوری و خلاقیت در کار، افزایش میزان تولید و یا خدمات شده و از این رهیافت سازمان هم از سلامت و پویایی برخوردار می گردد.
 

بیان موضوع
بررسی رابطه موجود امکانات آموزشی و همکاری مدیر بر رضایت شغلی معلمان و نقش آن در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان.
فرضیه های تحقیق:
HO : امکانات آموزشی مدرسه رضایت شغلی معلمان را افزایش نمی دهد.
HA :‌ امکانات آموزشی مدرسه رضایت شغلی معلمان را افزایش می دهد.
HO : همکاری مدیر مدرسه با معلمان رضایت شغلی آنان را افزایش نمی دهد.
HA :‌ همکاری مدیر مدرسه با معلمان رضایت شغلی آنان را افزایش می دهد.
HO : پیشرفت تحصیلی دانش آموزان با میزان رضایت شغلی معلمان رابطه ندارد.
HA: پیشرفت تحصیلی دانش آموزان با میزان رضایت شغلی معلمان رابطه دارد.
متغیرها :‌
متغیر مستقل: امکانات آموزشی و همکاری مدیر
متغیر وابسته:‌رضایت شغلی معلمان و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان

اهمیت و ضرورت تحقیق:‌
کارایی و رضایت شغلی از عوامل مهمی هستند که باید در توسعه جامعه صنعتی مورد توجه قرارگیرند. هر فردی سعی دارد شغلی را انتخاب کند که علاوه بر تامین نیازهای مادی از نظر روانی او را ارضا نماید. بدین لحاظ برای نیل به این هدف یعنی گماردن افراد در مشاغل مناسب. مطالعه فردی و بررسی خصوصیات آنها لازم و ضروری است.  
گرچه نتایج تحقیقات فی نفسه و بصورت انتزاغی هرچه که باشد با ارزش است اما زمانی این نتایج مفهوم واقعی خواهند داشت که از آنها به عنوان یک رکن مهم در تصمیم گیریها استفاده شود.
نتیجه تحقیق حاضر و پژوهشهایی از این قبیل حداقل می تواند به عنوان یک منبع اطلاعاتی مفید مورد استفاده دست اندرکاران امور اجرائی و تصمیم گیرندگان قرارگیرند. پژوهش حاضر نیز با الهام از نظریات پژوهشگران گذشته تحقیقی کاربردی را ارائه می نماید که نتیجه عملی این تحقیق می تواند ضمن شناساندن برخی عوامل موثر بر رضایت شغلی معلمان و نقش آن در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان، مدیران را در صحنه عمل یاری نماید.
مدیران می توانند با بررسی و تجزیه و تحلیل نتایج بدست آمده از این پژوهش دریابند که عواملی مثل ، میزان قدردانی از معلمین به لحاظ خدمات آنها و ... در رضایت شغلی آنها و در نتیجه پیشرفت تحصیلی دانش آموزان تا چه اندازه موثر است. از دیگر نتایج جنبی این پژوهش می تواند با فراهم آوردن اطلاعات مناسبی در زمینه میزان تاثیر مشورت با آنان در تهیه برنامه ها و میزان تخصص مدیران در رضایت شغلی معلمین، دست اندرکاران تعلیم و تربیت را یاری می نماید . تحقیقاتی از این قبیل می تواند ضمن ایجاد یک چارچوب نظری مناسب، مدیران را متوجه خطرات و چالشهایی که در این راستا پیش روی دارند، بنماید. و معلمان را هم بالاخص مورد حمایت و تشویق و ترغیب قراردهد.



خرید و دانلود مقاله و تجربه ارتقا شغلی خبره و عالی  بررسی رابطه موجود امکانات آموزشی و همکاری مدیر بر رضایت شغلی معلمان و نقش...


کنش پژوهی بررسی رابطه بین سلامت سازمانی و تعهد سازمانی مدارس متوسطه اول از دیدگاه دبیران

کنش پژوهی  بررسی رابطه بین سلامت سازمانی و تعهد سازمانی مدارس متوسطه اول از دیدگاه دبیران

 دانلود کنش پژوهی  بررسی رابطه بین سلامت سازمانی و تعهد سازمانی مدارس متوسطه اول از دیدگاه دبیران با فرمت ورد و قابل ویرایش تعدادصفحات 225


مقدمه
چون انسان موجودی است زیستی و روانی، لذا نیازهای او در قلمرو زیستی و روانی قرار دارد . سرشت نیازمند انسانی او را به زندگی اجتماعی سوق می دهدو به او می آموزد که باید روابط خود را  با محیط و انسان ها برقرار سازد. محیط بی جان و جاندار قادر به تاثیر  در او هستند، در سایه تاثیرات محیطی انسان ها ، عکس العمل نشان می دهند  وبه زبان روان شناسی از خود بروز رفتار می کنند (عسکریان، 1383، ص 75 و 76).  
شخصیت هر عضو سازمانی در قالب الگوهای رفتار سازمانی او مشخص می شود، الگوهای رفتاری فرد در سازمان می تواند تابعی از الگوهای مدیریتی آن سازمان باشد. شخصیتی که زیرساز آن، شخصیت خود فرد قبل از ورود به سازمان  است و تاثیرات عوامل محیطی مختلف در سازمان در لایه های فرهنگی فرد از عوامل تشکیل  دهندة شخصیت اوست. (عسکریان، 1385، ص 102)
پس رفتار سازمانی از کنش ها و واکنش هاییکه اعضای سازمان با در نظر گرفتن تاثیر فرهنگ و هویت سازمانی، ارزش های رایج، هدف مشترک سازمانی،  هماهنگی یا فعالیت سایر افراد سازمان از خود بروز می دهند، تشکیل یافته است. به طور کلی زمانی که فرد وارد سازمان می شود، انتظار دارد در قبال در اختیار دادن انرژی و مهارت خود ، از سازمان دریافتی داشته باشد . یعنی یک مبادله  و معامله ای بین فرد و سازمان پدید می آید و این رابطه زمانی موفقیت آمیز تلقی می شود که فرد احساس کند توانایی و مهارتی که در اختیار سازمان  قرار می دهد کمتر از حقوق و مزایایی است که دریافت می کند و سازمان نیز با توجه به مخارجی که افراد می پردازند، منفعت قابل قبولی را به دست می آورد . بنابراین هنگامی که دو طرف موجود در رابطه سازمانی خشنود باشند، پدیده ای رخ می دهد که به آن سینرژی می گویند(نیاز آذری، 1381، ص 46 و ص 61)
به عبارت  دیگر فرایند رهبریت اثری مستقیم بر توانایی سازمان در ارضای نیاز های کارمندان، ایجاد جو مطلوب کاری و اثر بخشی دارد. این فرایند شامل مباحثی از جمله مهارت های رهبریت، استراتژی ها ، رفتار، خط مش های مدیریت یا بوروکراسی: ارتباطات، حل درگیری ها و مسائل، انگیزش، تعهد  به اهداف سازمانی و روحیه می باشد (شیرازی، 1373، ص 282).
یکی از عناصر عمده ای که تشکل سازمان های آموزشی بدون آن امکان پذیر نیستند ، نیروی انسانی آموزشی آن سازمان ها یعنی معلم است که صرفاً در امر تدریس و برخوردار بودن معلم از دانش وسیع نمی تواند، ملاک اصلی برای اشتغال پایگاه اجتماعی و مقام معنوی معلم باشد، بلکه شرایط خاص دیگری نیز می خواهد ، برخورداری از شرایط خاص، به منظور ایجاد دگرگونی های لازم در فتار دانش آموز و تکمیل استنتاجات او از مفاهیم است (عسکریان، 1385، ص 47).
بنابراین وجود نیروی انسانی وفادار به اهداف و ارزش های سازمان و تمایل به حفظ عضویت در آن تمایل خواهد داشت که با تمام تلاش و کوشش خود فراتر از وظایف و مسئولیت های تعیین شده در چارچوب شرح و شغل فعالیت می کند . چرا که احساس تعهد درونی و الزام  عملی نسبت  به وظیفه بزرگترین عامل اجرایی برای ممانعت از هر گونه قصور در انجام کار می باشد (بابایی،‌1376، ص 55).
 از میان همه اشکال تعهد، تعهد سازمانی    لذت بخش تر،‌ پر جاذبه تر، رایج تر به نظر می رسد به طوری که این علاقه مندی و توجه از طریق مطالعات متعددی که روابط بین تعهد سازمانی و پیش شرطها و پیامدهایش را مورد بررسی قرار داده اند قابل مشاهده است (اشرفی، 1374).
اما انچه که به دنبال تلاش های علمی قابل ملاحظه ای که در دهه های اخیر صورت گرفته و در پی توضیح و سنجش جو اجتماعی مدارس بوده، بحث سلامت  سازمانی  جلب نظر می کند.
سلامت سازمانی به وضعی فراتر از اثر بخشی کوتاه مدت سازمان  دلالت  داشته و به مجموعه ای از خصایص  سازمانی نسبتاً پر دوام اشاره می کند،‌یک سازمان سالم،‌به این معنا ، نه فقط در محیط خود پایدار می ماند،‌بلکه دردراز مدت قادر است به اندازه کافی با محیط خود سازگار شده، توانائیهای لازم را برای بقای خود پیوسته ایجاد کند و گسترش دهد (مایلز، 1969).
در این تحقیق  بحث سلامت سازمانی و رابطه  آن با تعهد سازمانی از دیدگاه دبیران مطرح است.
که جهت رسیدن به وضع مطلوب و اثر بخش که ناشی از رضایت شغلی درسازمان (مدارس) است می توان به عوامل مختلفی از جمله سلامت سازمانی اشاره کرد که در راستای تحقق سلامت  شازمانی، تعهد سازمانی نیز برآورده خواهد شد ، که این تحقیق رابطه بین این دو مقدار می باشد.

بیان مسئله
بسیاری از مردم در داخل یک سازمان متولدشده ، در سازمانی دیگر تحصیل کرده و بسیاری از دارایی خود را از سازمان کسب کرده اندو در درون یک سازمان از دنیا رفته اند. بسیاری از فعالیت های آنها توسط سازمانی به نام دولت تنظیم می شود اکثر افراد بالغ بهترین  ایام عمرشان را به کار برای سازمان ها و داخل آنها می گذرانند . پس سازمان ها تاثیری بر زندگی انسان ها ندارند و توجه به علل و چگونگی اقدامات سازمان ها لازم است (الوانی، 1380، ص 16).
یکی از چار چوب های نظری مشهور سودمند در مورد تعریف و توضیح و سنجش جو اجتماعی مدارس سلامت سازمانی است اندیشه سلامت کامل در این  سازمان ، توجه را به  عواملی که رشد و شکوفایی آن را تسهیل و  نیز به شرایطی که از پویا ییهای کامل  آن جلویگری می کنند، جلب میکند.
بررسی سلامت سازمانی یک سازمان آموزشی ، احتمالاً در ایجاد تعهد سازمانی و رضایت شغلی نیز یاری بخش است.
یک سازمان سالم، نه فقط در محیط خود پایدار می ماند، بلکه در دراز مدت قادر است به اندازه کافی با محیط خود سازگار شده،  توانائیهای لزم را برای بقا خود پیوسته ایجاد کندو گسترش دهد (مایلز1999).
انسان کوشش می کند که بر اساس یک عمل فکری مبنای معقول برای رفتار خود بیاید. علت این است که انسان در بین صد ها هزار انواع موجودات که دارای مغز هستند، تنها موجودی است که در بسیار موارد با‌آگاهی نسبت به خود و دنیای اطراف تفکر می نماید و با توجه به عوامل ارثی و پرورش شخصیت خودرفتار خاصی را صحیح و منطقی جلوه می دهد. رفتار مفهوم هدفمدار   است. یعنی جهت حصول هدف خاصی برانگیخته می شود و ممکن است همواره آگاهانه و به صورت ناخودآگاه سرزند. واحد اساسی رفتار فعالیت    است. به عبارت دیگر رفتار سلسله ای از فعالیت ها است که در یک واحد زمانی از یک نفر بروز می کند (نیاز آذری، 1381، ص44).
پس فردی که به عضویت یک سازمان آموزشی درآمده، وظیفه وشغلی به اومحول شده و از ان پس ارتباط و تعهد بین او وسازمان آموزشی ایجاد می شود. (نیاز آذری، 1381،‌ص 47).
بنابراین یکی از دغدغه های بسیاری از سازمان ها به ویژه سازمان های آموزشی که رابطه تنگاتنگی با انسان ها دارد و از حساس ترین و پیچیچده ترین سازمان ها به حساب می آیند . تعهد نیروهای انسانی این سازمان ها به کار و حرفه خویش است چرا که بدون تعهد و دلسوزی مربی  نمی تواند رابطه مطلوبی با کارکنان و به ویژه دانش آموزان برقرار کند و وظیفه ی خطیر آموزش و پرورش را در آن ها به منصه ظهور برساند و از آنجایی که عوامل بسیاری در این امر دخیل  هستند پس مطالعه ی  این عوامل به ما کمک می کند شرایط و ویژگی های محیط سالم را که از هر گونه فشار نابجا از طرف محیط خارجی بوده و نیز ارتباط منطقی با جامعه دارد، را بشناسیم و با استفاده ی بهینه از تمامی عوامل بتوانیم تمامی شرایط را برای تعلیم و تربیت فراهم سازیم.
تعهد سازمانی مقولة مهم و حیاتی در سازمان ها بوده که عمر نسبتاً کوتاهی از آن در مدیریت رفتار سازمانی سپری شده است. تعهد سازمانی افراد با توجه به ساختار سازمان از لحاظ تمرکز، تکراری بودن، ارتباطات مناسب، اندازه سازمان، حقوق و فرصت های ارتقاء،‌عادلانه بودن، توزیع انسجام، بار نقش و همچنین ویژگی های فردی شامل مشارکت شغلی،‌سابقه فرصت، میزان تحصیلات، تجربه خدمت و ویژگی های محیطی شامل فرصت های شغلی و مسئولیت خانوادگی تفاوت دارد (ساروقی، 1375، ص68).
هر اندازه فرد در شغل محوله دارای سطح بالاتری از مسئولیت ، استقلال و شغل مورد علاقه و غیر تکراری باشد تعهد سازمانی بیشتری ابراز می دارد، همچنین افرادی که از سرپرستان خود و عدالت ارزیابی بازده کاری خویش، رضایت بیشتری دارند و احساس می کنند که سازمان در مسائل رفاهی به آنان توجه بیشتری دارد، سطح تعهد بالاتر دارند،‌در مقابل فرصتهای ارتقاء شغل کمتر، تنش بیشتر و ابهامات مربوط به شغل تمایل به نشان دادن سطح پایین تر تعهد را به وجود
می آورد(استرون، 1377، ص 73)  
 



خرید و دانلود کنش پژوهی  بررسی رابطه بین سلامت سازمانی و تعهد سازمانی مدارس متوسطه اول از دیدگاه دبیران


دانلود روش تحقیق بررسی رابطه کمال‌گرایی والدین با عزت‌نفس، جرأت‌ورزی و خودکارآمدی فرزندان آنها در بین دانش‌آموزان دختر

دانلود روش تحقیق بررسی رابطه کمال‌گرایی والدین با عزت‌نفس، جرأت‌ورزی و خودکارآمدی فرزندان آنها در بین دانش‌آموزان دختر

دانلود روش تحقیق بررسی رابطه کمال‌گرایی والدین با عزت‌نفس، جرأت‌ورزی و خودکارآمدی فرزندان آنها در بین دانش‌آموزان دختر با فرمت ورد و قابل ویرایش تعدادصفحات 122

اهمیت و ضرورت مسأله:
اکثر ما دوست داریم کارمان را عالی و بدون نقص و در حد تمام و کمال انجام دهیم و اگر مرتکب کوچکترین اشتباهی شویم دچار یأس و ناامیدی شده و کار را رها می‌کنیم و زبان به خود سرزنشگری و خود انتقادگری و ارزیابی منفی از خود می‌گشاییم. امروز موانع فراوانی در فرایندهای روان‌شناختی بهنجار افراد وجود دارد که هر کدام می‌تواند مشکلاتی را در روند پیشرفت آنها به وجود آورند. کمال‌گرایی را می‌توان یکی از این موانع در نظر گرفت. کمال‌گرایی به عنوان یک مفهوم روان‌شناختی، در واقع یک سازه شخصیتی همواره در محاق فراموشی است.
با نظر اجمالی و از منظری روان‌شناختی، مشاهده می‌شود که متأسفانه در جامعه ما دو وجه مثبت و منفی کمال‌گرایی به گونه‌ای در هم تنیده شده که تمایز آن دو دشوار است. ما در جامعه‌مان کمتر خانواده‌ای می‌یابیم که به دلیل اشتباه کوچکی که فرزندش مرتکب شده، زبان به انتقاد از وی نگشاید و یا با سپردن مسئولیت به او بدون توجه به توانمندیهایش انتظار دارند که وی از عهده آن مسئولیت‌ها کاملاً برآید. اگر به درد دل خانواده‌ها درباره وضعیت تحصیلی فرزندانشان گوش دهیم بیشتر از این که فرزندانشان نتوانسته‌‌اند نمره بیست بگیرند شکایت می‌کنند.
گاهی اوقات همین حساسیت و توجه بیش از حد والدین نسبت به عملکرد تحصیلی یا توقعات بالای آن‌ها می‌تواند بر برخی عوامل شخصیتی و روان‌شناختی فرزندان آنها ( از جمله عزت‌نفس، جرأت‌ورزی و خودکارآمدی) اثر بگذارد.
در کشور ما آن چنان که شایسته است به کمال‌گرایی پرداخته نشده و شمار پژوهش‌ها و بررسی‌های انجام شده در این زمینه محدود است. از آن‌جایی که این ویژگی با تمام دشواری‌هایی که برای افراد به وجود می‌آورد در جامعه کنونی روز به روز در حال رشد و گسترش است و با توجه به اهمیت نقش والدین، محقق در این پژوهش به بررسی رابطه کمال‌گرایی والدین با عزت‌نفس، جرأت‌ورزی و خودکارآمدی فرزندانشان پرداخته است که با حصول نتایج می‌توان الگوهای مناسب تربیتی و روابط سالم با فرزندان را معرفی و پیشنهاد نمود.
اهداف پژوهش:
هدف کلی: هدف کلی پژوهش حاضر بررسی رابطه کمال‌گرایی والدین با عزت‌نفس، جرأت‌ورزی و خودکارآمدی فرزندان می‌باشد.
اهداف جزئی: هدف‌های جزئی پژوهش عبارتند از:
-    شناسایی و ارزیابی کمال‌گرایی والدین
-    شناسایی و ارزیابی عزت‌نفس، جرأت‌ورزی و خودکارآمدی فرزندان
فرضیه‌های پژوهش:
1-    بین کمال‌گرایی والدین و عزت‌نفس فرزندان رابطه وجود دارد
1-1)    بین کمال‌گرایی پدران و عزت‌نفس فرزندان رابطه وجود دارد
2-1)    بین کمال‌گرایی مادران و عزت‌نفس فرزندان رابطه وجود دارد
2-     بین کمال‌گرایی والدین و جرأت‌ورزی فرزندان رابطه وجود دارد
1-2)    بین کمال‌گرایی پدران و جرأت‌ورزی فرزندان رابطه وجود دارد
2-2)    بین کمال‌گرایی مادران و جرأت‌ورزی فرزندان رابطه وجود دارد
3- بین کمال‌گرایی والدین و خودکارآمدی فرزندان رابطه وجود دارد
1-3)   بین کمال‌گرایی پدران و خودکارآمدی فرزندان رابطه وجود دارد
2-3)   بین کمال‌گرایی مادران و خودکارآمدی فرزندان رابطه وجود دارد
متغیرهای پژوهش:
در این تحقیق متغیرهای زیر به کار می‌روند:
متغیر پیش بین: متغیر مستقل (پیش‌بین) هر متغیری است که به منظور تعیین این مطلب که آیا در رفتار نفوذ می‌کند یا نه مورد پژوهش قرار می‌گیرد. در پژوهش‌های تجربی، متغیر مستقل، متغیری است که به وسیله آزمایشگر و به منظور تعیین رابطه آن با پدیده مورد مشاهده، دستکاری، کنترل یا انتخاب می‌شود. در پژوهش‌های غیرتجربی و همبستگی که امکان دستکاری آن وجود ندارد متغیر مستقل (پیش‌بین) متغیری است که فرض می‌شود قبلاً دستکاری شده است (هومن، 1380)



خرید و دانلود دانلود روش تحقیق بررسی رابطه کمال‌گرایی والدین با عزت‌نفس، جرأت‌ورزی و خودکارآمدی فرزندان آنها در بین دانش‌آموزان دختر


پایان نامه ی مقایسه رابطه میزان افسردگی ما بین دو گروه افراد ورزشکار و غیر ورزشکار. doc

پایان نامه ی مقایسه رابطه میزان افسردگی ما بین دو گروه افراد ورزشکار و غیر ورزشکار. doc

 

 

 

 

 

نوع فایل: word

قابل ویرایش 50 صفحه

 

جهت دریافت درجه ی کارشناسی در رشته ی روان شناسی

 

مقدمه:

در حال حاضر جوامع بشری با همه پیشرفت و جهش که در کلیة متون و علوم مختلف بشری است توجه ناچیزی به جنبه های روانی ، تربیتی ، عاطفی ، اخلاقی ، اجتماعی و بهداشت روانی افراد نموده است .

پیچیدگی و گرفتاریهای جوامع انسانی امروز آگاهی لازم در زمینه های یاد شده را اجتناب نا پذیر و ضروری می نماید . به نظر می رسد اوضاع و احوال شرایط زندگی مدرن و پیچیدگی حاصل از آن انزوا و فرد گرایی همراه با آن از عوامل عمده ای است که زمینة ابتلاء به بیماری روانی از جمله افسردگی را فراهم می کنند .

 

موضوع تحقیق:

الف – مسأله : آیا رابطه بین افسرگی و فعالیت های ورزشی موجود است .

هدف کلی و آرمانی تحقیق :‌

1–هدف این تحقیق بررسی رابطه بین تمرینات ورزشی و افسردگی کمتر است .

2-ارائه کارهای مناسب و پیشنهادات مؤثر در زمینة اثرات مثبت فعالیت های ورزشی در درمان و کاهش افسردگی و میزان خودکشی .

ب – فرضیه :‌

افرادی که به فعالیت ورزشی می پردازند افسردگی کمتری را نسبت به افرادیکه ورزش نمی کنند نشان می دهند .

 

فهرست مطالب:

فصل اول

مقدمه موضوع تحقیق

الف – مسئله

ب – فرضیه

فایدة تحقیق

روش انجام تحقیق

پیش فرض

نمونة تحقیق و چگونگی نمونه برداری

روش آماری تحقیق

روش جمع آوری داده ها

تعریف واژه ها

الف – افسردگی

ب – ورزش

فصل دوم

تعریف افسردگی

علائم افسردگی

نشانه های افسردگی تب قطبی

1-نشانه های بد جانی

2-نشانه های شناختی

3-نشانه های انگیزشی

4-نشانه های بدنی

طبقه بندی افسردگی

دوره افسردگی

فصل سوم

جامعه تحقیق

نمونه برداری

نمودار شماره 1

نمودار شماره 2

نمودار شماره 2

نمودار شماره 4

ابزار تحقیق

نمودار شمارة 5

نمودار شمارة 6

دستور اجرا

نحوه نمره گذاری

جدول تحقیق میزان افسردگی

جدول شماره 1

طرح آزمایشی

الف – متغیر مستقل

ب – متغیر وابسته

شیوه اندازه گیری

کنترل ها

نمودار شماره 7

نمودار شماره 8

فصل چهارم

تحلیل نتایج

شیوه اندازه گیری

شیوه گروه بندی

جدول شماره 1

جدول شماره 2

محاسبه لایه های آماری گروه اول

محاسبه لایه های آماری گروه دوم

جدول شماره 3

جدول شماره 4

الف تدوین فرضیه

مسأله

فرضیه

آزمون و مقایسه میانگین دو گروه مستقل

خطای استاندارد

جدول شماره 5

فرضیه در این بخش

فرضیه صفر

فرض خلاف

نتیجه

فصل پنجم

بحث و نتیجه گیری

خلاصه فصول

مشکلات و محدودیتها

پیشنهادات

منابع

 

منابع و مأخذ:

الف – دلاور علی – 1372 – روش آماری در روان شناسی و علوم تربیتی انتشارات دانشگاه نور تهران

ب – شاملو سعید – 1370 – آسیب شناسی روانی - تهران – انتشارات رشد

ج – گنجی ، حمزه – (مترجم) – فرانسوا برتیوم – اندره لامورد (نویسنده) مقدمه تحقیق در روانشناسی – انتشارات پناه افزای 1373

د – قراچه داغی – مهدی – (مترجم) دیود برنز (نویسنده) روانشناسی افسردگی تهران ، انتشارات روشنگر – 1370

هـ- نعمت زاده ماهانی – کاظم – بازبینی ادبیات و توصیه های نظری اثرات ضد افسردگی و ورزش

و – خلجی – حسن – فعالیت های جسمانی و فواید روان شناختی آن – 1372

ر – پور افکاری – نصرالله – نشان شناسی بیماری روانی – انتشارات تابش



خرید و دانلود پایان نامه ی مقایسه رابطه میزان افسردگی ما بین دو گروه افراد ورزشکار و غیر ورزشکار. doc