پس از شهادت امام حسین(ع) رسالت خطیر و سنگین زینب کبری(س) آغاز شد. او در سخت ترین شرایط جسمی و روحی، بزرگ ترین و خطیرترین مسئولیت ها را به عهده گرفت و با موفقیت کامل آن را به انجام رساند.
… تصور عظمت وبزرگی کاری که زینب(س) انجام داد، هر انسان منصف و حق جویی را در برابر عظمت شخصیت و بزرگی این بانوی بزرگ به کرنش و تحسین و ستایش وا می دارد. زینب کبری (س) پس از شهادت امام حسین(ع)سه وظیفه و رسالت مهم بر عهده داشت که در این مقاله به طور اجمالی مورد بررسی قرار خواهد گرفت:
– نخست، پرستاری از امام زمانش و حمایت و دفاع از جان آن حضرت در برابر تعرضات و تهاجمات دشمن
– دوم، حمایت و دفاع از زنان و کودکان اهل بیت
– سوم، مسئولیت پیام رسانی خون شهیدان و بیدادگری و آگاه بخشی به مسلمانان
پروژه به صورت اختصاصی تهیه شده و دارای 10 منبع معتبر و معرفی شده در صفحات آخر می باشد
این پروژه در قالب فایل WORD و در 31 صفحه ارائه شده است
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:15
فلسفه قیام امام حسین چه بود ؟ چرا امام حسین قیام کرد ؟ انگیزه قیام چه بود ؟ اما اینکه امام حسین چرا قیام کرد ؟ این را سه جور مى توان تفسیر کرد . یکى اینکه بگوئیم قیام امام حسین یک قیام عادى و معمولى بود و العیاذ بالله براى هدف شخصى و منفعت شخصى بود . این تفسیر است که نه یکنفر مسلمان به آن راضى مى شود و نه واقعیات تاریخ و مسلماتتاریخ آن را مى کند .
تفسیر دوم همان است که در ذهن بسیارى از عوام الناس وارد شده که امام حسین کشته شد و شهید شد براى اینکه گناه امت بخشیده شود . شهادتآن حضرت به عنوان کفاره گناهان امتواقع شد , نظیر همان عقیده اى که مسیحیان درباره حضرت مسیح پیدا کردند که عیسى به دار رفت براى اینکه فداى گناهان امت بشود . یعنى گناهان اثر دارد و در آخرت دامنگیر انسان مى شود , امام حسین شهید شد که اثر گناهان را در قیامتخنثى کند و به مردم از این جهت آزادى بدهد . در حقیقت مطابق این عقیده باید گفت امام حسین علیه السلام دید که یزیدها و ابن زیادها و شمر و سنان ها هستند اما عده شان کم است , خواست کارى بکند که بر عده اینها افزوده شود , خواست مکتبى بسازد که از اینها بعدا زیادتر پیدا شوند , مکتب یزید سازى و ابن زیاد سازى بگرد کرد . این طرز فکر و این طرز تفسیر بسیار خطرناک است. براى بى اثر کردن قیام امام حسین و براى مبارزه با هدف امام حسین و براى بى اثر کردن و از بین بردن حکمت دستورهائى که براى عزادارى امام حسین رسیده هیچ چیزى به اندازه این طرز فکر و این طرز تفسیر مؤثر نیست . باور کنید که یکى از علل ( گفتم یکى از علل چون علل دیگر هم در کار هست که جنبه قومى و نژادى دارد ) که ما مردم ایران را این مقدار در عمل لا قید و لا ابالى کرده این استکه فلسفه قیام امام حسین براى ما کج تفسیر شده , طورى تفسیر کرده اند که نتیجه اش همین است که مى بینیم . به قول جناب زید بن على بن الحسین درباره مرجئه ( مرجئه طایفه اى بودند که معتقد بودند ایمان و اعتقاد کافى است , عمل در سعادت انسان تأثیر ندارد , اگر عقیده درست باشد خداوند از عمل هر اندازه بد باشد مى گذرد ) هؤلاء اطمعوا الفساق فى عفو الله یعنى اینها کارى کردند که فساق در فسق خود به طمع عفو خدا جرى شدند . این عقیده مرجئه بود در آنوقت . و در آنوقت عقیده شیعه در نقطه مقابل عقیده مرجئه بود , اما امروز شیعه همان را مى گوید که در قدیم مرجئه مى گفتند . عقیده شیعه همان بود که نص قرآن است & الذین آمنوا و عملوا الصالحات & هم ایمان لازم است و هم عمل صالح .
فلسفه قیام امام حسین (ع)
منطق شهید
زینب کبرى
گذشته قافلهاازجان
.
شمر بن ذى الجوشن
عصر تاسوعا
امام حسین و استخدام وسیله
شعارهاى تاریخى عاشورا
قیام توابین