لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:3
فهرست مطالب
نماز جزء برنامههای حکومت اسلامی
نماز موهبتی الهی
رکوع و سجود
الّذین ان مکّنّا هم فی الأرض اقاموا الصّلوة و اتوا الزّکوة و امروا بالمعروف و نهوا عن المنکر و للّه عاقبة الاُمور:
یاران خدا کسانی هستند که هر گاه در زمین به آنها قدرت بخشیدیم، نماز را برپا میدارند و زکات را ادا میکنند و امر به معروف و نهی از منکر مینمایند و پایان همه امور از آن خداست. (حج ، 41)
ـ این آیه خطاب به یاران خدا است که در آیه قبل وعده یاری به آنها داده شده است و مقام و اوصاف مؤمنین را بیان میکند.
ـ آنها هرگز پس از پیروزی، همچون خودکامگان و جباران به عیش و نوش و لهو و لعب نمیپردازند و در غرور و مستی فرو نمیروند؛ بلکه پیروزیها و موفقیتها را نردبانی برای ساختن خویش و جامعه قرار میدهند. آنها پس از قدرت یافتن، تبدیل به یک طاغوت جدید نمیشوند، ارتباطشان با خدا محکم و با خلق خدا نیز مستحکم است؛ چرا که نماز سمبل پیوند با خالق است و زکات، رمزی برای پیوند با خلق، و امر بمعروف و نهی از منکر پایه های اساسی ساختن یک جامعه سالم محسوب میشود.[1]
ـ همین چهار صفت برای معرفی این افراد کافی است، و در سایه آن سایر عبادات و اعمال صالح و ویژگیهای یک جامعه با ایمان و پیشرفته فراهم است.
ـ مؤمنان تنها قبل از پیروزی به در خانه خدا نمیروند بلکه بعد از پیروزی هم به مقتضای (الّذین ان مکنّاهم فی الأرض اقاموا الصّلوة...) رابطه خود را با او همچنان محکم میدارند و پیروزی بر دشمن را وسیلهای برای نشر حق و عدالت و فضیلت قرار میدهند.
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:165
مقدمه
مسجد کانون تجلی هویت معنوی مسلمانان و فضای انس و الفت با معبود آفریننده جهانی بر پایه حکمت و نظم و وحدت، از صدر اسلام تا کنون مهمترین عنصر شهری و معماری و کانون تبلور عالیترین اشکال برآمده از باورهای عمیق اعتقادی، خلاقیت، ذوق و سلیقه معماران مسلمان بوده است و مساجد دوره اسلامی کشورمان، میراث گرانبهای این سرزمیناند که آوازه آنها در سراسر گیتی پراکنده است.[1]
بی شک حال و هوای معنوی حاکم بر مساجد تاریخی و سنتی این سرزمین، هر بینندهای را مسحور خود کرده و به راستی که این مساجد بازتابی از عالم معقولات به عالم محسوسات اند تا گوشهای از آن عالم مقدس را با «معماری قدسی»[2] خود بر انسان عاجز از درک ماوراء بنمایانند. گرچه ابعاد مختلف فرهنگی، اقلیمی، سیاسی، اقتصادی، دانش فنی و ... حاکم بر جامعه در طول تاریخ بر تحولات ظاهری مساجد تأثیر گذاشتهاند، اما روح معنوی حاکم بر مساجد ـ فضای راز و نیاز انسان با خالق یکتا ـ که از منبعی مشترک سرچشمه میگیرد، سبب ایجاد انسجام و پیوندی بین مساجد صدر اسلام تا پیش از دورههای متأخر شده است، گویی هر یک با زبان حال خود قصه واحدی میسرایند و "عجب آنکه این قصه را از هر زبانی که میشنوی نامکرر است.3 "
اما متأسفانه در مساجد معاصر کشورمان بیشترین تغییر و گسستگی را در مقایسه با سیر منسجم تحولات ظاهری مساجد گذشته شاهدیم که به دلیل عدم پیوند محکم میان صورت و معنا در این بناها، طبعاً فاقد کیفیتهای فضایی و حال و هوای مساجد گذشته میباشند. بررسی علت یا علل این انقطاع و کم مایگی مساجد اخیر گرچه در محدوده این پژوهش نمیگنجد، اما بی تردید نمیتوان آن را صرفاً حمل بر روح معماری حاکم بر زمانه و تفاوت نگرش و نیاز انسان امروزی دانست. چرا که آن معبود لایزال و فطرت و نیازهای معنوی آدمی همواره ثابت و تغییر ناپذیرند و بنابراین معماری مساجد، باید کالبد و روحی مشترک و پایدار در همه اعصار داشته باشد که سوای از مقتضیات معماری زمانه باشد. سید حسین نصر با انتقاد بر پیروان تحول کالبدی معماری مسجد بر اساس شرایط زمان و بدون توجه با ماهیت معنوی پایدار این مکان میگوید: قدری تأمل و تعمق فاش خواهد ساخت که غالباً انگیزه ایجاد تحول در سبک معماری مسجد، زائیده به اصطلاح «مقتضیات زمانه» نیست، بلکه از این واقعیت نتیجه میشود که طرفداران اینگونه تحولات، خود از سنت اسلامی دور ماندهاند و حتی نسبت به نبوغ قومی ایرانیان بیگانه شدهاند. صدق و امانت اقتضا میکند که شخص نقایص و نقاط ضعف فردی خویش را با القاب و عناوینی چون «ضروریات زمانه» نپوشاند و آنگاه که خود صورت و معنای مذهبی را که مادرِ این سبک معماری است در نمییابد، و حتی ریشه های فرهنگی عمیقتر مردم خود را، که این معماری طی اعصار در دامان ایشان پرورش یافته و شکوفا شده، نمیشناسد، بی پروا به جعل دیگری از معماری قدسی دست نزند. زوال هنر قدسی برای دین همانقدر مصیبت زاست که تضعیف تعالیم روحانی و اخلاقی یا انکار احکام تشریعی آن.[3]
بی شک، تلاش در جهت یافتن ویژگیهای کالبدی و ظاهری مساجد غنی این سرزمین، یکی از مقدمات مسیر دستیابی به آن جانمایه مقدس، مشترک، پایدار و انکار ناپذیر مساجد خواهد بود و ازآنجا که «هندسه مسجد» به عنوان یکی از مهمترین شاخصههای کالبدی آن، با نقش انتظام بخشی فضا و سازه، ایجاد تعادل و توازن، قرینگی و ... در ابعاد کمی و کیفی مسجد، عنصری واسط بین صورت و معنای آن میباشد، میتوان آن غنای از دست رفته را از این منظر در محضر «هندسه» جستجو کرد. هندسهای که مفاهیم متعالی را برای تجلی در این عالم، در «اشکال» متبلور میکند، هندسهای شایسته مسجد!
پس از تقرب به این الگو و مبنا قراردادن آن، میتوان با توجه به فن و تکنولوژی ساخت زمان، شرایط مکان طرح، فرهنگ و اعتقادات مردم و ذوق و خلاقیت طراح، به طراحی مسجدی دست یافت که برای عبادت کننده مسلمان تا حد امکان شایستهترین فضای راز و نیاز با معبود و در عین حال پیوند با سایر مسلمین به دور از دنیای پر هیاهوی امروزی را فراهم کند.
رساله حاضر در پنج فصل ارائه میشود. ساختار و فصول رساله در تصویر(2) نشان داده شده است. خلاصه فصول رساله عبارتند از:
فصل نخست با عنوان «مقدمه»، ابتدا به آشنا شدن با مسأله مورد مطالعه در پژوهش، یعنی هندسه در معماری مسجد میپردازد. پس از آن اهمیت پژوهش، زمینههای پژوهش، پرسشها و فرضیههای مطرح شده در پژوهش، اهداف پژوهش و روش تحقیق بیان میشود. مهمترین اصطلاحات بهکار رفته در متن پژوهش نیز در این فصل معرفی و شرح داده شده است. فصل دوم با عنوان «شناخت هندسه در معماری»، به تعریف مفهوم و معنای هندسه پرداخته و با بررسی واژه هندسه در معنای لغوی، معنای قدر و اندازه از دیدگاه قرآن و معانی شکل و نظم و ارتباط آنها با هندسه به ویژه در معماری، به معرفی هندسه میپردازد. سپس با بیان جایگاه هندسه در معماری جوامع مختلف و به ویژه معماری ایرانی و اسلامی و آشنایی با اشکال اصلی هندسی و مفاهیم آنها، اهمیت و جایگاه هندسه در معماری معرفی میشود.فصل سوم با عنوان «هندسه در معماری مسجد»، ابتدا با معرفی مهمترین فضاها در معماری مسجد شامل: ورودی، هشتی، حیاط، ایوان، گنبدخانه و شبستانها و سرانجام محراب، و بررسی هندسه متناسب آنها، به بیان سلسله مراتب حرکت و ورود به مسجد تا رسیدن به سرمنزل مقصود و دیاگرام هندسی ناظر به آن میپردازد. علاوه بر آن، سلسله مراتب آماده شدن نمازگزار قبل از برپایی نماز و سلسله مراتب نمازگزاری نیز در دیاگرامهای هندسی متناظری بیان میشود. این دیاگرامهای هندسی در طراحی مساجد به کار میروند.فصل چهارم با عنوان «بررسی طرحهای مختلف مساجد و هندسه مساجد اصیل اصفهان»، در ابتدا به بررسی طرحهای مختلف مساجد در معماری گذشته و معماری معاصر و بیان هندسه کلی حاکم بر آنها میپردازد. نتایج بررسی طرحهای این مساجد، کهن الگوی هندسی حیاطدار شبستانی را به عنوان الگوی مناسب و دیرینه در معماری مساجد ایرانی معرفی میکند. پس از آن، با انتخاب چهار مسجد اصیل و غنی در شهر اصفهان و معرفی آنها، هندسه این مساجد در حوزههای عملکرد، سازه، تقارن و تعادل و نظام پر و خالی، با توجه به پلانها، نماها و مقاطع هریک، بررسی میشود. نتایج بررسی هندسی این چهار مسجد، سبب تقرب به الگوی هندسی مناسب طراحی مسجدی در شهر اصفهان خواهد شد
[1]. کار گروهی- مجموعه مقالات همایش معماری مسجد: گذشته، حال، آینده - جلد اول- انتشارات دانشگاه هنر – تهران- مقدمه، ص7
[2]. در تعریف «هنر مقدس»، تیتوس بورکهارت چنین می گوید:"تنها هنری که قالب و صورتش نیز بینش روحانی خاص مذهب مشخصی را منعکس سازد، شایسته ی چنین صفتی است."از این منظر معماری مسجد نیز، «معماری مقدس» و یا «معماری قدسی» شناخته می شود. بورکهارت،تیتوس – هنر مقدس- ترجمه:ستاری،جلال- انتشارات سروش-چاپ دوم 1376- ص 7
3. حاجی قاسمی،کامبیز- گنجنامه،دفتر دوم،« مساجد اصفهان»- مرکز اسناد و تحقیقات دانشکده معماری و شهر سازی دانشگاه شهید بهشتی-1375- ص 81 . نصر،سید حسین- هنر و معنویت اسلامی – ترجمه: رحیم قاسمیان- دفتر مطالعات دینی هنر- تهران،1375- صفحه 78
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:74
متن
عبادت به معنای اظهار ذلّت، عالیترین نوع تذلّل و کرنش در برابر خداوند است. در اهمیّت آن، همین بس که آفرینش هستی و بعثت پیامبران (عالم تکوین و تشریح) برای عبادت است. خداوند میفرماید:
»و ما خلقت الجنّ و الانس الاّ لیعبدون»
هدف آفرینش هستی و جن و انس، عبادت خداوند است.
کارنامه همه انبیاء و رسالت آنان نیز، دعوت مردم به پرستش خداوند بوده است:
«و لقد بعثنا فی کلّ امّة رسولاً أن اعبدوا اللّه و اجتنبوا الطّاغوت»
پس هدف از خلقت جهان و بعثت پیامبران، عبادت خدا بوده است.
روشن است که خدای متعال، نیازی به عبادت ما ندارد، «فانّ اللّه غنیٌّ عنکم» و سود عبادت، به خود پرستندگان بر میگردد، همچنانکه درس خواندن شاگردان به نفع خود آنان است و سودی برای معلّم ندارد.
آنچه انسان را به پرستش و بندگی خدا وا میدارد (یا باید وادار کند) اموری است، از جمله:
1ـ عظمت خدا
انسان وقتی خود را در برابر عظمت و جلال خدایی میبیند، نا خود آگاه در برابر او احساس خضوع و فرو تنی میکند. آن سان که در برابر یک دانشمند و شخصیت مهم، انسان خویشتن را کوچک و ناچیز شمرده، او را تعظیم و تکریم میکند.
2ـ احساس فقر و وابستگی
طبیعت انسان چنین است که وقتی خود را نیازمند و وابسته به کسی دید، در برابرش خضوع میکند.
وجود ما بسته به اراده خداست و در همه چیز، نیازمند به اوییم. این احساس عجز و نیاز، انسان را به پرستش خدا وا میدارد. خدایی که در نهایت کمال و بی نیازی است. در بعضی احادیث است که اگر فقر و بیماری و مرگ نبود، هرگز گردن بعضی نزد خدا خم نمیشد.
3ـ توجّه به نعمتها
انسان، همواره در برابر برخورداری از نعمتها، زبان ستایش و بندگی دارد. یاد آوری نعمتهای بیشمار خداوند، میتواند قویترین انگیزه برای توجه به خدا و عبادت او باشد. در مناجاتهای امامان معصوم، معمولاً ابتدا نعمتهای خداوند، حتی قبل از تولّد انسان، به یاد آورده میشود و از این راه، محبت انسان به خدا را زنده میسازد آنگاه در خواست نیاز از او میکند. خداوند هم میفرماید:
»فلیعبدوا ربَّ هذا البیت، الّذی أطعمهم من جوعٍ و ءامنهم من خوفٍ»
مردم پروردگار این کعبه را بپرستند، او را که از گرسنگی سیر شان کرد و از ترس، ایمنشان نمود.
در آیهای دیگر است که پروردگارتان را بندگی کنید، چون شما را آفرید.
4ـ فطرت
پرستش، جزئی از وجود و کشش فطری انسان است. این روح پرستش، که در انسان فطری است، گاهی در مسیر صحیح قرار گرفته و انسان به «خدا پرستی» میرسد، و گاهی انسان در سایه جهل یا انحراف، به پرستش سنگ و چوب و خورشید و گاو و پول و ماشین و همسر و پرستش طاغوتها کشیده میشود.
انبیاء برای ایجاد حسّ پرستش نیامدهاند، بلکه بعثت آنان، برای هدایت این غریزه فطری به مسیر درست است.
علی ـ علیه السلام ـ میفرماید: «فبعث اللّه محمّدا بالحقّ لیخرج عباده من عبادة الأوثان الی عبادته» خداوند، محمّد ـ صلی الله علیه و آله و سلّم ـ را به حق فرستاد، تا بندگانش را از بتپرستی، به خدا پرستی دعوت کند.
بیشتر آیات مربوط به عبادت در قرآن، دعوت به توحید در عبادت میکند، نه اصل عبادت. زیرا روح عبادت در انسان وجود دارد. مثل میل به غذا که در هر کودکی هست، ولی اگر راهنمایی نشود، به جای غذا، خاک میخورد و لذّت هم میبرد!
اگر رهبری انبیاء نباشد، مسیر این میل فطری منحرف میشود و به جای خدا، معبودهای دروغین و پوچ پرستیده میشود. آنگونه که در نبود حضرت موسی ـ علیه السّلام ـ و غیبت چهل روزهاش، مردم با اغوای سامری، به پرستش گوسالهی طلایی سامری روی آوردند.
فلسفه عبادات
احکام و برنامههای عبادی اسلام، همه حکمت و فلسفه دارد:
اولاً: به دلیل صدها آیه و حدیث، که مردم را به تعقّل و تفکر فرا میخواند و هیچ مکتبی به اندازه اسلام به اندیشیدن دعوت نکرده است.
ثانیاً: یکی از انتقادهای شدید قرآن بر مشرکان و بت پرستان، تقلید کور کورانه و بی دلیل از نیاکان است.
ثالثاً: خود قرآن، بارها در کنار بیان احکام و دستورها، به دلیل آن هم اشاره کرده است. امامان معصوم نیز در روایات، به بیان این حکمتها پرداختهاند و دانشمندان اسلام، گاهی به تألیف کتاب هایی پیرامون این موضوع اقدام کردهاند.
به علاوه، با پیشرفت دانش بشری، روز به روز پرده از اسرار احکام الهی و دستورهای دینی برداشته میشود و هر چه از عمر اسلام میگذرد، بر عظمت و جلوهی آن افزوده میگردد.
با توجه به همهی نکات فوق، یاد آور میشود که:
1ـ لازم نیست دلیل همه احکام را، همه مردم در همه زمانها بدانند. گاهی دلیل برخی از آنها الآن روشن نیست ولی گذشت زمان، آنرا روشن میسازد.
2ـ در فلسفه احکام، تنها نباید نظر به فواید و آثار مادّی آنها داشت و تنها به بعد اقتصادی و بهداشتی و... توجه کرد و از آثار روحی و معنوی آخرتی آن غافل بود.
3ـ کسی که خدا را حکیم و دستورهایش را بر اساس حکمت میداند، نباید بخاطر اینکه امروز دلیل حکمی را نمیداند از انجام آن تخلّف کند. مریض، اگر بگوید: تا از خواص دارو آگاه نشوم مصرف نمیکنم، از درد خواهد مرد. البته باید دارو را مصرف کند و در صدد شناخت هم باشد.
4ـ در هر جا که از قرآن و حدیث، دلیل محکمی بر فلسفه حکمی نداریم، بهتر است ساکت باشیم و با یک سری توجیهات و حدسیّات دلیل تراشی نکنیم.
لینک و پرداخت دانلود * پایین مطلب *
فرمت فایل : word ( قابل ویرایش )
تعداد صفحه : 21
فهرست :
فریضة نماز
اهمیت و ضرورت موضوع
نماز ، عبادت بزرگ
فطرت
و ...
مقدمه :
نیاز به پرستش و نیایش یکی از نیازهای اساسی و عمیق است که در عمق روح و روان بشر وجود دارد استاد شهید مرتضی مطهری رحمه الله علیه در این باره می فرماید: یکی از پایدارترین و قدیمی ترین تجلّیات روحی آدمی و یکی از اصل ترین ابعاد وجود انسان ها حس نیایش و پرستش است مطالعه آثار زندگی بشر نشان می دهد که هر زمان و هر کجا که بشر وجود داشته نیایش و پرستش هم وجود داشته است. نیایش و دعا ارتباط روانی انسان با مرکز و مبدأ آفرینش تست. هدف آفرینش عبادت ماست. قرآن می فرماید: وَ نا خَلَقْتُ الجن و الانس اِلاّ لِیَعْبُدوُن. (سورة ذریات آیه 56)
و ما جن و انس را مگر برای عبادت نیافریدیم.
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:2
فهرست مطالب
هود، اسوه صراحت در تبلیغ
شیوههاى تبلیغى حضرت هود(ع)
تأکید بر توحید و نفى آلههیادآورى به همراه انذارنصح و امانترعایت ادب و احترام دربرابر ناسزا و تهمتعدم درخواست مزد
جدول مشخصات و عناصر شیوههاى تبلیغ حضرت هود(ع)
حضرت هود(ع)، پیامبر قوم عاد و از نسل نوح و از انبیاى عهد قدیم است. حدود 58 آیه در قرآن درباره حیات و دعوتش نازل شده و نامش هفت بار در لابهلاى آیات آمده است. آیات 65 تا 72 سوره اعراف، 50 تا 60 سوره هود، و آیات 123 تا 140 سوره شعراء به تفصیل، ماجراى دعوت هود را شرح مىدهند. در لسان قرآن، شباهت بسیارى میان دعوت هود و حضرت صالح وجود دارد و شیوههاى آنان عمدتاً مشترک مىباشند.
هود، اسوه صراحت در تبلیغ
شکى نیست که شرایط و احوال مخاطبان از عوامل مهم تعیین شیوههاى دعوت است. در دعوت هود، مخاطبان بیشترین عناد و اصرار بر کفر را از خود نشان دادند، بهطورى که هر مبلّغى از هدایتشان ناامید مىگشت:
و این قوم عاد بود که آیات پروردگارشان را انکار کردند و فرستادگانش را نافرمانى نمودند و به دنبال فرمان هر زورگویى ستیزه جوى رفتند و سرانجام در این دنیا و روز قیامت، لعنت بدرقه آنان گردید. آگاه باشید که عادیان به پروردگارشان کفر ورزیدند. هان، مرگ بر عادیان، قوم هود.(1)
هود با مشاهده چنین صفاتى، ضمن رعایت خیر خواهى و اخلاص (نُصح) استراتژى خود را بر صراحت بیان و تبلیغ بى پرده و بى پروا بنا مىنهد. در معدود آیات حکایتگر دعوتهود، نمونههاى این صراحت در تبلیغ را بهویژه در جملات پایانى خطابهاى حضرت هود شاهدیم:
- پس از آن که آنها را به عبادت خداى یگانه و نفى بتان فرا مىخواند، آنها را دروغزن قلمداد مىکند: إنْ أنتم إلّا مُفتَرُون.(2)
- آنها را براى برائت از شرک به گواهى مىخواند: قالَ إِنِّى أُشْهِدُ اللَّهَ وَاشْهَدُوا أَنِّى بَرِىءٌ مِمّاتُشْرِکُونَ * مِنْ دُونِهِ فَکِیدُونِى جَمِیعاً ثُمَّ لا تُنْظِرُونِ؛(3) گفت: من خدا را گواهمىگیرم و شما شاهد باشید، من از آنچه جز او شریک مىگیرید، بیزارم، پس همه شما در کار من نیرنگ کنید و مرا مهلت ندهید.
- پس از اعتراض به پرستش بتان مىگوید: فَانْتَظِرُوا إِنِّى مَعَکُمْ مِنَ المُنْتَظِرِینَ؛(4) پس منتظر باشید. من هم با شما از منتظرانم.
- و به صراحت از نافرمانى و جرم منع مىکند: وَلا تَتَوَلَّوْا مُجْرِمِینَ؛(5) و تبهکارانه روى برمگردانید.
البته باید توجه داشت که این صراحت لهجه و بى پروایى هرگز به مفهوم اهانت و گستاخى به مخاطبان نیست و تنها به منظور القاى صلابت و قطعیت دعوت است، چنانکه وقتى او را به سفاهت و دروغگویى متهم مىسازند، آرام و با احترام تنها به دفع تهمت از خود مىپردازد:
سران قومش که کافر بودند گفتند: ما تو را در نوعى سفاهت مىبینیم و جدّاً تو را از دروغگویان مىپنداریم. گفت: اى قوم من، در من سفاهتى نیست ولى من فرستادهاى از جانب پروردگار جهانیانم.(6)
تعابیر فوق، بیش از هر چیز صراحت و جسارت حضرت هود را دربرابر سرکشى و سبکسرى قوم عاد نشان مىدهد، از این رو او را اسوه صراحت در تبلیغ لقب داد.