تحقیق چگونه می توانم انگیزه ی پرسشگری را در دانش آموزانم تقویت نمایم؟/
در زیر به مختصری چکیده، تعداد صفحات، فرمت فایل و فهرست مطالب آنچه شما در این فایل دریافت می کنید اشاره شده است:
خلاصه و چکیده تحقیق:
آنچه هم اکنون فرا روی شما همکاران قرار دارد، خلاصه ای از پژوهش تقویت انگیزه ی پرسشگری در دانش آموزان است. روشی که اخیرا در آموزش و پرورش ما مورد توجه بعضی از اساتید و روانشناسان تربیتی قرار گرفته است.
روحیه پرسشگری، خلاقیت و کنجکاوی دانش آموزان را بر می انگیزد و طبق نظریه شناختی پیاژه « به علت مواجه با سوال یا پرسش،تعادل ذهنی دانش آموز بر هم می خورد.» یعنی دانش آموزان برای بیرون آمدن از عدم تعادل ذهنی و برای یافتن پاسخ تلاش می کند. در نتیجه ی این پرسشگری ها،خلاقیت او نیز زیاد می شود. پرسشگری و کنجکاوی یکی از زیباترین ویژگی است که خدای توانا به ما بخشیده است. با روحیه پرسشگری، معلم و دانش آموزان کلاس از حالت یکنواختی و خسته کننده خارج می شوند و فکر بچه ها در مواجه با سوالات گوناگون و چالش گر به تکاپو می افتد و آنها را به فکر وا می دارد و فرموده ی حدیث «یک ساعت فکر کردن بهتر از هفتاد سال عبادت است»مصداق پیدا می کند. انگیزه ی پرسشگری،قدرت بیان دانش آموزان را زیاد می کند و مشارکت آنها را با دیگران بر می انگیزد. و والدین را نیز برای یافتن سوالات فرزندانشان درگیر می کند و در نتیجه ارتباط بین خانه و مدرسه محکم تر می شود. با پرسش و بحث بین گروه ها در کلاس، اعتماد به نفس بچه ها بالا می رود و با تعیین انواع سوالات متفاوت، به تفاوتهای فردی دانش آموزان توجه می شود و در نهایت با تشویق بچه ها به پرسشگری،سطح علمی و معلومات کلاس پیشرفت کرده و بر خلاقیت آنها افزوده می شود.
تعداد صفحات: 21
فرمت فایل: word
فهرست مطالب:
مقدّمه 3
چکیده 4
توصیف وضعیت موجود و تشخیص مسئله 5
گردآوری اطلاعات(شواهد1)7
تجزیه و تحلیل و تفسیر داده ها 8
جایگاه پرسشگری در اسلام 9
خلاصه یافته های اولیه 10
نمودار تجزیه و تحلیل عدم پرسشگری در دانش آموزان12
انتخاب راه جدید به صورت موقّت 13
اجرای طرح جدید و نظارت بر آن 14
گرد آوری اطلاعات(شواهد2)16
ارزش یا بی تاثیر اقدام جدید و تعیین اعتبار آن 18
تجدید نظر و دادن گزارش نهایی یا اطلاع رسانی 19
منابع و مآخذ 21
فرمت فایل:word
تعداد صفحات:80
به نام خدا
فصل اول – مقدمه
تاریخ هر قوم و ملتی شناسنامة آن قوم و ملت است و هر موجود بیشناسنامه ، گمنام و بی اعتبار است . گذشت قرون و اعصار نمایانگر آن است که آدمی به همان اندازه که نگران آیندة خویش است ، به گذشتة خود نیز دلبستگی دارد . گویی گذشتة او پشتوانة زندگی حال و آیندة اوست . بنابراین ، تاریخ و شناخت آن جزء جداناپذیر زندگی انسان است . تاریخ با تمام لعزندگی و ابهامش جالب است . هیچ گوشهای از تاریخ آسوده از دستبرد و تحریف و دگرگونی نمایده است و در بسیاری از موارد از تاریخ جز نقل جنگها و کشمکشهای پادشاهان و موجه جلوه دادن اعمال زورمندان و صاحبان قدرت و تحقیر مردم چیز دیگری بر جا نمانده است . این تحریفها ، دستبردها و اعمال نظرها باعث شده است که برخی تاریخ را تاریکترین علم بدانند . اما تمام دستبردها و تحریفها و دگرگونیها و تاریکیها و ابهامها ، نمیتوانند مانع از علاقه ، توجه و دقت نظر انسان به انسان باشند و همین امر باعث میشود که انسان دیر یا زود به حقایق تاریخ پی ببرد و از آن درس عبرتی برای حال و آیندة خود بگیرد . اگر بقول اسپنسر[1] تاریخ عبارت از تحقیق حال جامعة فعال باشد نه جنگ پادشاهان ، دیگر شرح حال ،اشخاص قوی صفات تاریخ را تشکیل نمیدهد ، بلکه شرح اختراعات بزرگ و افکار نو ،اساس تاریخ میگردند بنابراین میتوان تاریخ را در یک معنی خاص عبارت از مجموعهای از ترکیبها و تحلیلهای بیشمار و رشد زوال مظاهر حیات دانست که گذشته ملتها در آن به تصویر کشیده شده و بر جزئی از وقایع میبایست در س عبرتی برای آیندگان باشد .
اهمیت تاریخ آموزش و پرورش
تاریخ به معنی عام خود در برگیرندة رشتههای گوناگون و متعددی است و اعتبار هر یک از رشتههای آن متناسب با اوضاع واحوال خاص زندگی اجتماعی اقوام و ملتهاست . بنابراین هر رشته از تاریخ یک مقام و ارزش اعتباری خاص در یک اوضاع و احوال اجتماعی ، اقتصادی و سیاسی خاص خواهد داشت . اما آنچه امروزه مورد قبول همگان است این است که در تاریخ هر ملتی «تاریخ آموزش و پرورش » آن ملت ممتازترین درجة اهمیت تاریخی را در بر دارد . زیرا تاریخ بمعنای خاص خود به اعتبار شناخت فرهنگ آن جامعه معتبر و با ارزش است . شاید به همین جهت است که علم تاریخ و توجه به فرهنگ و تمدنهای کهن که آموزش و پرورش آنها بیشترین سهم را در تاریخ فرهنگ و تمدن آنها داراست در پیشرفتهترین کشورهای جهان مقام والایی یافته است و بر خلاف آن که گمان میکنند توجه به تاریخ و فرهنگ ملتها و سنتهای کهن آنان ، ویژه ملتهای عقب افتاده و کم رشد است در کشورهای پیشرفته «متروپل»هزینه بر رسیدای تاریخی ، رقم قابل ملاحظهای را در برمیگیرد . تا جایی که امروزه تاریخ آموزش و پرورش هر ملتی را مترادف با تاریخ تمدن و فرهنگ
معنوی آن جامعه میدانند . زیرا
اولاً : تاریخ آموزش و پرورش هر ملتی بطور مستقیم و کامل با تاریخ عمومی فکر بشر مربوط بوده و علل اعمال و اقدامات آدمی را در زمانهای مختلف روشن میسازد .
ثانیاً : عقاید و نظریات علمای تعلیم و تربیت هر عصری از افکار معاصران خود مجزا نبوده و بر حسب اتفاق پیدا نمیشود . بلکه معتقدات اخلاقی و مذهبی و سیاسی آن عصر در چگونگی اندیشههای آنان کاملا مؤثر است .
ثالثاً : عقاید متفکران هر دورهای در باب مسائل آموزش و پرورش و بطور کلی پیرامون مسائل فرهنگی هر جامعه در افکار و اخلاق مردم آن دوره و نسلهای بعد نیز تاثیر زیادی باقی میگذارد . و بررسی وشناخت اینگونه مسائل است که به تاریخ آموزش و پرورش اهمیت خاصی داده است .
رابطة تاریخ آموزش و پرورش و علوم تربیتی
از آنجا که پایه و اساس فرهنگ و اصول تربیتی امروزی در هر کشوری در گذشته پیریزی شده است و با توجه به اینکه جوامع امروزی میکوشند که مسائل و معضلات جامعه خود را از طریق توجه بیشتر به آموزش و پرورش حل کنند و بعبارت دیگر کوششی دائمی و فزاینده در جهت بالا بردن سطح فرهنگی عمومی جامعه دارند که این فرهنگ عمومی خودر یشه در گذشته و تاریخ آن جامعه دارد ، لذا
اولاً : بدون تردید تاریخ و آموزش و پرورش را میبایست یکی از مهمترین موارد علوم تربیتی در هر فرهنگی محسوب داشت و آنرا در برگیرندة جامع عدهای از شعبههای تعلیم و تربیت دانست . ثانیاً : رابطة تاریخ آموزش و پرورش با علوم تربیتی از طریق مطالعة احوال ، افکار و نظریات تربیتی ، اخلاقی ، فلسفی و ... بزرگان تعلیم و تربیت در هر دوره کاملاً مشخص و روشن است تا جایی که تاریخ آموزش را میتوان بزرگترین محرک اخلاقی و تربیتی درهر دورهای بحساب آورد .
ثالثاً : مطالعه شرح حال نام آوران بزرگ در هر دوره بویژه آنانکه از پیشروان تعلیم و تربیت عصر خویش بودهاند ما را در مبارزه با مسائل ومعضلات تربیتی عصر خود نیرومندتر و استوارتر میسازد. زیرا مطالعه شرح احوال هر یک از این متفکران تربیتی میتواند سرمشق و الگویی باشد برای ابراز جدیت ما در راه توسعه آموزش و پرورش.
بنابراین شاید بتوان به جرأت اظهار داشت که تاریخ آموزش و پرورش و علوم تربیتی با هم رابطهای عمیق و ناگسستنی داشته و پیدا کردن مرزی بین آنها محال و غیر ممکن میباشد .
تدوین دقیق آموزش و پرورش ایران بویژه قبل از اسلام بدلیل کمبود منابع چندان آسان نیست . هر چند نویسندگانی و علاقمندانی تا کنون تلاشهای فراوان و گامی ارزندهای در این باب انجام دادهاند ولی اکثر منابع مورد استفاده آنان یا نوشتهها و آثار یونانیان دربارة ایران بوده است ، یا سنگ نوشتهها و کتیبههائیکه در نقاط مختلف فلات ایران مشاهده میشود و یا آثار مستشرقین و اروپائیانی که در گذشته به این مسائل نظر انداخته و اظهار نظراتی کردهاند که در هر صورت مأخذ ومنابع پراکنده و گاهی غیر قابل اعتماد ، نتوانسته است دقیقا اوضاع آموزش و پرورش ایران باستان را ترسیم کند . لذا با استفاده از کوششهایی که در این زمینه انجام گرفته و با استفاده از همان نوشتهها مختصرا به تاریخ آموزش و پرورش ایران میپردازیم .
[1]-هربرتاسپنسر،به نقل از ویل دورانت ، تاریخ فلسفه ، ترجمة زریاب خوئی ، جلد 2 ، ص 517
فرمت فایل:word
تعداد صفحات:50
مقدمه
مفهوم فراشناخت با وجود اهمیت بنیادی آن ( در آموزش وپرورش ، روان شناسی وعلوم شناختی از جمله هوش مصنوعی ) هنوز تعریف روشنی نداشته وبه خوبی درک نشده است. پژوهش های شناختی مفصل ، مشتمل بر بررسی های بالینی دانش آموزان در حین حل مسأله وبرنامه های کامپیوتری با مؤلفه های چند وجهی تا حدی به این اشاره کرده اند که چگونه فراشناخت با شناخت تعامل پیدا می کند. در خلال دهه آینده ، می توان انتظار داشت که تعاریف بسیار دقیق تری از فراشناخت ارایه شوند. به اعتقاد لستر ، گارافالو وکرول « درحال حاضر، آن چه که به وجود آورنده باور ما نیست به فراشناخت وسایر عوامل غیر شناختی در حل مسایل ریاضی است بیش ترناشی از بازتاب های ما معلمان ویادگیرندگان ریاضی بر تجارب خودمان است تا این که ناشی از پژوهش های دقیق ونظام وار باشد. » هم چنین ، به گفته هجدوس ، « با وجود این که فراشناخت نقشی جنجالی در آموزش ریاضی بازی کرده است هنوز درباره ماهیت آن وچگونگی استفاده از آن درک بیش تر نحوه تفکر حل مسآله دانش آموزان فقط به نتیجه گیری های
موقتی رسیده ایم».
مطالعه رفتار نهانی انسان ، مشکل وپیچیده است. اما این کار عملی و قابل انجام است. پژوهشگران نیازمند تمرکز برروی چگونگی ایجاد ارتباط بین جنبههای نظری وعملی نقش فراشناخت هستند. پژوهشگران با هم وبا هم فکری هم، باید یکدیگر کار کنند تا بتوانند این رفتار پنهانی را به ، میزان زیادی آشکار سازند.
درزمانی که برای انجام تحقیق با حل مسأله مصاحبه می شود پژوهشگران می توانند با طرح سؤال هایی از قبیل این که برای حل مسایل ریاضی چه کارمی کنید ؟ از چه دانشی کمک می گیرید ؟ چگونه فرآیند حل مسأله را کنترل می کنید ؟ چه باوری نسبت به خود ریاضی وغیره دارید ؟ اطلاعات ارزشمندی در ارتباط با شناخت پیچیدگی های یادگیری انسان به دست آورند. گاهی از موقعیت های حل مسأله برای طرح چنین سؤال هایی استفاده می شود که از آن جمله می توان به مسأله زیر اشاره کرد :
« ... مردی برای خرید یک جفت کفش 5 دلاری به کفاشی می رود وبهای آن را با یک اسکناس 20 دلاری تقلبی می پردازد. صاحب مغازه متوجه تقلبی بودن اسکناس نشده وبرای خرد کردن 20 دلاری نزد همسایه قصابش می رود وقصاب چهار عدد اسکناس 5 دلاری به او داده و 20 دلاری تقلبی را می گیرد. صاحب کفاشی به مغازه اش بر می گردد وبه خریدار، آن کفش و15 دلار را پس میدهد. پس از مدتی قصاب همراه با FBI به کفاش اطلاع می دهد که 20 دلاری تقلبی بوده است. بنابراین ، کفش فروش 20 دلاری دیگربه قصاب می دهد و FBI ، 20 دلاری تقلبی را بر می دارد. دراین میان ، صاحب کفاشی چقدر ضرر کرده است ؟
هدف این تحقیق پرداختن به معنی فراشناخت ونقش آن در آموزش حل مسأله ریاضی است. که با این حال قبل از ورود به بحث اصلی ، جهت درک بهتر این واژه به ارایه تعریف آن می پردازیم. جزء اول این واژه « فرا» است. که « فرا» به تغییروضعیت یا حالت اشاره می کند ، مانند متابولیسم همچنین ، « فرا» به معنی بالاتر وماوراء است، مانند متابولیسم. همچنین ، « فرا» به معنی بالاتر وماوراء است، مانند متافیزیک ، ومتازبان.
اما جزء دوم این اصطلاح ، یعنی شناخت، « فرایندهای درونی ذهنی یاراه هایی است که از طریق آنها اطلاعات پردازش می شوند، یعنی راه هایی که ما به وسیله آن ها، اطلاعات را مورد توجه قرار می دهیم. تشخیص می دهیم وبه رمز در می آوریم ودر حافظه ذخیره می سازیم وهر وقت که نیاز داشته باشیم آن ها را از حافظه فرا می خوانیم ومورد استفاده قرار می دهیم. به سخن دیگرما از راه فرآیندهای شناختی ، جهان پیرامون خود را می شناسیم واز آن آگاه می شویم وبه آن آگاه می شویم وبه آن پاسخ می دهیم.
شناخت ، به فرآیندهایی اشاره می کند که افراد به کمک آن ها ، یاد می گیرند، فکرمی کنند وبه یاد می آورند. به طور خلاصه ، شناخت یعنی دانستن وکسب شناخت درباره جهان هستی یعنی دانستن جهان هستی.
فراشناخت چیست ؟
فراشناخت اصطلاحی است که اولین بار توسط فلاول (1976) در زمینه حافظه به کاربرده شد. فلاول ، فراشناخت را شناخت درباره شناخت می دانست یا به طور کلی، فراشناخت را دانش وکنترل شناخت تعریف کرد واز آن به بعد، متخصصان مختلف از این اصطلاح در حیطه های مختلف مانند هوش مصنوعی، ادراک ، پردازش، اطلاعات یادگیری اجتماعی ، ریاضیات وغیره صحبت به میان آوردند.
با این حال ، به گفته سیف تاریخچه فراشناخت به قبل از فلاول بر می گردد. به گفته او، «نخستین بارهارلو (1949) مفهوم یادگرفتن یادگیری را که در یک رشته آزمایش با میمون ها انجام داد، مطرح ساخت. دراین آزمایش ها، میمون ها، وادار می شدند تا مسایلی را که به آن ها داده می شد، حل کنند. یافته جالب هارلو این بود که هر چه مسایل بیش تری را حل می کردند در حل مسأله تواناتر می شدند. یعنی حیوان ها یاد می گرفتند که چگونه یاد بگیرند. روان شناسان پیرو رویکرد خبرپردازی در دهه های اخیر، به جای مفهوم یادگرفتن یادگیری هارلو، از اصطلاح فراشناخت استفاده کردند».
فلاول با بررسی نتایج تحقیق رزنیک و گلاسر در مورد فعالیت های حل مسأله کودکان، به مطالعه در مورد ناتوانی دانش آموزان در فرآیند حل مسأله وچگونگی به کاربردن استراتژی مناسب پرداخت وچنین اظهار داشت :
« ... حدس خودم درباره این موضوع از جایی سرچشمه می گیرد که اگر بخواهم نامی برآن بگذارم، محدوده ای را شامل می شود که اغلب تحقیقات وتفکرات اخیرم را در آن جای داده ام. این حوزه توسعه «فراشناخت » است وبه خصوص ، گونه هایی از آن که فرا حافظه نامیده می شود را در خود دارد «فراشناخت» اشاره به دانش شخص درباره فرآیندهای شناختی خویش ونتایج یا هر چیزی مرتبط به آن دارد که از آن جمله می توان به خواص یادگیری مرتبط اطلاعات یا داده ها ، اشاره کرد. اگر درهریک از شرایط زیر قرار بگیریم ، به نوعی با فراشناخت ( فراحافظه – فرایادگیری – فراتوجه – فرازبان یا هر چیز مشابه ) درگیر شده ام : اگر متوجه شوم که در یادگیری A نسبت به یادگیری B، مشکلات بیش تری دارم، اگربه فکرم برسد که قبل ازاین که C را به عنوان یک واقعیت بپذیرم، دوباره آن را بررسی کنم، اگربه ذهنم خطور کند که قبل ازاین که تصمیمات بگیرم کدام گزینه بهترین انتخاب است بهتر است که تمام گزینه ها را دریک تکلیف چند گزینه ای مورد موشکافی قراردهم؛ اگر متوجه شوم که واقعا مطمئن نیستم آزمایشگر از من چه می خواهد اگر احساس کنم که بهتر است D را یادداشت برداری کنم، زیرا ممکن است که آن را فراموش کنم ؛ اگر فکرکنم که باید برای بهتر فهمیدن E از کسی سؤال کنم تا مطمئن شوم که آن را درست فهمیده ام. چنین مثالی هایی، می تواند به طور پایان ناپذیری فزونی یابند. درهرنوع از تبادلات شناختی در محیط انسانی یا غیر انسانی، یک دسته بزرگ از فعالیت های پردازش اطلاعات می تواند جریان داشته باشد. از میان سایر چیزها فراشناخت به نظارت وسازماندهی ناشی از آن، و هماهنگی این فرآیندها در رابطه با موضوع ها یا داده های شناختی که آنها را در بردارد، اشاره می کند واغلب در خدمت بعضی اهداف ملموس ومشخص است».
در دل هر دسته از سؤالات مربوط به آموزش حل مسأله اساسی ترین سؤال ها ، راجع به فهمیدن این موضوع است که زمانی که کسی مسأله ای را حل می کند در واقع چه کار می کند؟ در دهه گذشته ، مشخص کردن مراحل حل مسأله پژوهشگران را به ادبیات جدیدی راهنمایی کرده است. هم چنان که سیلور توضیح می دهد، هریادگیرنده ومعلم جدی ریاضی، تشخیص می دهد که توانایی حل مسأله ، بسیارفراترازداشتن مجموعه ای از مهارت ها و تکنیکها است ...
توانایی تنظیم فرآیندها در طول حل مسأله وحداقل یک آگاهی در مورد ظرفیتها و محدودیت های خود شخص ، ضروری است در واقع ، سیلورادعا می کند که این ها، توانایی فراشناختی فرد هستند.
لامکس نیز معتقد است که « فراشناخت تفکردرباره تفکراست. به عبارت دیگر توجه به استراتژی ها وفرآیندهایی است که به وسیله آن ، می توانیم یاد بگیریم ودرک کنیم».
شونفیلد ابراز می دارد : « ... فراشناخت اصطلاحی است که کاربردهای گسترده ای دارد وبه دانش، فهمیدن وتنظیم فرآیندهای تفکربه وسیله فرد اشاره دارد ... »
اصطلاح فراشناخت ، علی رغم نیاکانش مفهوم تازه ای است. مهم تر ازاین ، شیوه به کارگیری این اصطلاح – که همراه با رفتار فراشناختی ، به عنوان مؤلفه الگوهای فرآیند شناختی عمل می کند – تازه است ومنعکس کننده پیشرفت های اخیر در فهمیدن و الگوسازی فرآیند های پیچیده تفکر است.
شونفیلد تحقیقات درباره فراشناخت را درحیطه های آموزش ریاضی ، در سه مقوله جدا از هم، اما مرتبط با هم ، خلاصه کرده است :
1- دانش شما درمورد شناخت خودتان تا چه حد است ؟ به این معنا که تا چه اندازه به توضیح فرآیند فکری خویش هستید ؟
2- کنترل یا خود – نظمی ، یعنی آیا می توانید آن چه را که انجام می دهید ، ردیابی کنید ؟
3- نظام باوری : تصورات وجهان بینی شما در مورد خودتان ، رایضی وحل مسأله چیست ؟
وی در توضیح سه مورد یاد شده می نویسد :
« 1- دانش فراشناختی : به داوری فرد درباره ظرفیت های ذهنی ورفتار خود، مربوط می شود. مثال هایی از دانش فراشناختی مشتمل است از ارزیابی فرد از :
الف ) مقدار اطلاعاتی که می تواند بدون خطا به خاطر بسپرد؛
ب ) چگونه موضوع درسی ریاضی ای را که در تدریس شده به خوبی میفهمد ؛
ج ) انواع حساب های [ محاسبات ] ذهنی که می تواند انجام دهد ؛
هـ ) توانیی های وی برای فهمیدن وبه کارگیری محتوای ریاضی.
2- کنترل یا خود – نظمی : به توانایی فرد برای بازبینی ، ارزیابی و ( اگر لازم باشد ) اصلاح رفتار خود در حین انجام تکلیف های پیچیده نظیر حل مسأله ریاضی مربوط می شود. پژوهش نشان داده اند که عملکرد خود – نظمی مسأله حل کن های خبره ، خیلی بهتر از مسأله حل کن های تازه کار است.
3- نظام باورها : به مجموعه ای از فهمیدن های صریح وضمنی مربوط است که افراد درباره خودشان ، ریاضیات وماهیت تفکر ریاضی دارند. تصورات آدمی ازاین که ریاضیات چیست وچگونه انجام می شود ، رفتار ریاضی فرد را در موقعیت های مختلف شکل می دهد.
این فایل شامل تجربیات مدون مدیر دبستان برای ارتقاء رتبه شغلی خبره به عالی می باشد که در فرمت word و در 60 صفحه تنظیم شده و موضوع ان مدیریت دبستان و ایده الها می باشد.
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه18
فهرست مطالب ندارد
معلمی هنر است, عشقی است آسمانی
معلمی هنر است , معلمی عشقی است الهی و آسمانی , تا خدا بوده و هست , معلم بوده و هست و هر روز روز معلم است .
از میان روابط انسانی , آنچه والاترین است , رابطه بین معلم و شاگرد است , و بهترین نوع این رابطه را که سر شار از ادب و فروتنی است , در حکایت موسی و خضر می یابیم که در آن حکایت , موسی در مقام شاگرد و خضر در جایگاه رفیع معلم جای دارد و چه شیرین نقل میکند این حکایت را کتاب خدا , طرفه آنجا که موسی به خضر میگوید : از تو پیروی میکنم تا از آنچه به تو تعلیم داده شد و مایه رشد انسان است به من بیاموزی. و خضر در جواب میگوید : تو هر گز هم پای من نمی توانی صبر کنی , چگونه شکیبایی خواهی کرد ؟ موسی بی درنگ میگوید اگر خدا بخواهد مرا شکیبا خواهی یافت و در هیچ کاری نافرمانی تو نمی کنم . و از این رو است که نقش معلم را در جامعه , همچون نقش انبیا میدانیم چرا که معلم ایمان را بر لوح جان و ضمیر های پاک حک میکند , و ندای فطرت را به گوش همگان می رساند , سیاهی جهل را از دلها می زداید , و زلال دانایی را در روان آدمی جاری می سازد , کیست که نداند دغدغه معلم , چرخش حیات بشر , بر مدار ارزش و کرامت انسانی است , آری معلمی هنر است , معلمی عشقی است الهی و آسمانی .
صفحات تقویم های چاپ شده در این آب خاک به لحاظ نامگذاری ایام به مناسبت های گوناگون , همواره یکی از شلوغ ترین تقویم های چاپ شده در دنیاست. وبه دشواری می توان صفحه ای را پیدا کرد که به یک رویداد، واقعه، یادبود، یادگار و نظایر آن اختصاص داده نشده باشد. که از جمله ارج گذاری تقویمی ,که در12 اردیبهشت ثبت گردیده روز معلم است . اما آنچه در حقایق روزمره جامعه می گذرد حکایت دیگریست که امروزه روز معلم به عنوان تربیت کننده ی نسل فردا، در حادترین شرایط اجتماعی به سر می برد خاصه در دو دهه اخیر نه تنها وضع عمومی، معیشتی، اجتماعی، روانی، علمی و نگرش های عمومی آنان به جامعه بهبود نیافته، بلکه این فرآیند روندی نزولی را طی کرده است تا بدانجا که بار ها شاهد اعتراض این قشر از جامعه به صورت گرد همایی و تظاهرات خیابانی بوده ایم .
نسل امروز 12 اردیبهشت هر سال را که از قضای روز گار سالروز شهادت روحانی فرهیخته ای چون مرتضی مطهری است , روز معلم میداند اما شاید کمتر کسی از نسل پس از انقلاب بداند که مبنای نامگذاری این روز ( روز معلم ), واقع قتل معلم ابوالحسن خانعلی دبیر دبیرستان جامی تهران در12 اردیبهشت سال 1340 است که در تجمع اعتراض آمیز معلمان به میزان حقوق دریافتی خود درمیدان بهارستان توسط رئیس کلانتری بهارستان به ضرب گلوله گشته شد تا حادثه ای بیاد ماندنی در تاریخ این کهنه دیار ثبت گردد . حال امروز چگونه باید التیامی بر زخم کهنه ی دل پیام آوران آگاهی بود با کدام واژه کدام سرود؟
می توان در سایه آموختن
گنج عشق جاودان اندوختن
اول از استاد، یاد آموختیم
پس، سویدای سواد آموختیم