داستانهاى کودکى بزرگان تاریخ‏ جلد 2

داستانهاى کودکى بزرگان تاریخ‏ جلد 2

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:html

 

 

 

 

حافظ شیرازى‏

مقدمه‏

اکنون جلد دوم کتاب داستانهاى کودکى بزرگان تاریخ را مطالعه مى‏کنیم. کودکى بزرگانى که تاریخساز بوده و هر کدام به نوعى، دنیا را تکان داده و سرگذشتهاى جذاب و سرنوشت سازى از خود بجاى گذاشته‏اند.
در این کتاب داستانهاى بزرگانى را مطالعه مى‏کنیم، تا ببینیم کودکى آنان چگونه بوده؟ آنان چه کرده‏اند؟ و با چه شیوه هایى از یک دهکده کوچک، از یک سرزمین گمنام، از چنگال فقر و تهیدستى، از میان دردهاى یتیمى و بى کسى و از کابوس وحشتناک آوارگى و پریشانى، خود را نجات داده و در سایه تلاش و پشتکار و با قدرت دانش و ابتکار خویش، در آسمان تاریخ براى همیشه زنده مانده و درخشان گردیده‏اند.
آرى، کودکان و نوجوانانى که یک روز مانند سایر همسن و سالهاى خود، در مزرعه و دهکده، در بخش و شهر و در مدرسه و کارخانه قدم بر مى‏داشتند و زندگى عادى داشتند، اما در روزگار دیگرى بخاطر تحصیل و کوشش و ابتکار و خلاقیت خود بجایى رسیدند، که یکى میکرب را کشف نمود و از این ناحیه بزرگترین خدمت را به جامعه بشریت انجام داد، افرادى در فیزیک و شیمى اختراعات و اکتشافات معجزه آسایى پدید آوردند، اشخاصى در علوم دینى مشعلدار هدایت و راهبر زندگى انسانیت شدند، برخى با شعر و ادب خویش، چون خورشید در آسمان تاریخ درخشیدند، جمعى با قدرت علم و قلم، کتابهاى عمیق و ماندگار خود غذاى فکرى سالم براى نسلها فراهم کردند، بعضى با حکمت و فلسفه خویش، فکر و فرهنگ الهى و معنوى را گسترش بخشیدند، و بالاخره تعدادى هم با مبارزه و فداکارى خود توانستند ملتهایى را از چنگال بردگى و ستم استعمار نجات داده و به فضاى دلاراى آزادگى و امنیت برسانند.
بارى، در این کتاب هم تعداد بیست و سه داستان و سرگذشت از مردان و زنان مبارز و مجاهد و مخترع و مکتشف و دانشمندانى را مى‏خوانیم، که در طى قرنها هر کدام شخصیت بزرگى گردیده و خدمتهاى فوق العاده‏اى به جهان انسانیت نموده‏اند. اما باید توجه داشته باشیم، این کتاب در مقایسه با جلد اول آن دو تفاوت دارد:
اول: جلد اول کتاب داستانهاى کودکى بزرگان تاریخ داراى پنجاه داستان بود، در حالى که این جلد، با تقریبا همان تعداد صفحه، از بیست و سه داستان تشکیل گردیده و در نتیجه، داستانها طولانى‏تر تنظیم شده است.
دوم: در جلد اول، داستانها تقریبا بر اساس مراتب تاریخى آورده شده بود، در صورتى که در این جلد، معیار تنظیم داستانها بر پایه حرف اول عنوان آن و ترتیب حروف الفباء تنظیم یافته است.
ولى در این مقدمه، این نکات مهم را هم باید مورد توجه داشته باشیم، که قهرمانهاى این داستانها، که به موفقیتها و مقامهاى بلند انسانى و اجتماعى دست یافته‏اند، همگان این جهات مشترک را داشته‏اند:
1 - آنان هیچگاه نیروهاى جوانى خلاق و سازنده خود را، به هرز و هدر نداده‏اند.
2 - از ولگردى، هوسرانى، تن پرورى، شهوترانى، بى عارى و خلافکارى و کجروى پرهیز جدى داشته‏اند.
3 - آنان استعدادها و شخصیت گرانقیمت انسانى خویش را با هوسهاى زودگذر و با هیچ چیز دیگرى مبادله نکرده‏اند.
4 - از لغزیدن دیگران، درس نلغزیدن و از افتادن دیگران، درس خویشتن‏دارى و خلاصه از بدبختى دیگران، عبرت و درس خوشبختى آموخته‏اند.
5 - و بالاخره، کوشش و تلاش، دقت و پشتکار، استفاده از فرصت، تحمل رنج نادارى و بیمارى، مبارزه با نگرانى و آوارگى و شکستن موانع راه پیروزى، خصلتهایى بوده که براى آنان کامیابى و سربلندى آفریده است.
همه این درسها را هم امام على (ع) در چند جمله بیان نموده است.
آن حضرت فرموده: هر کس خویشتن را در وادى لذتها رها سازد، راه بدبختى و انحراف را پیموده است. ?
هر کس تجربه‏هاى استوار و محکم بدست آورد، شخصیت خود را از غلتیدن در تباهى‏ها مصون داشته است. ?
هر کس دوست مى‏دارد به مقامهاى بلند قدم گذارد، حتما باید خواسته‏هاى خودسرانه نفسانى خویش را مهار سازد. ?
هر کس از سرگذشتهاى دیگران عبرت بیاموزد، مثل این است که با گذشتگان تاریخ مى‏زیسته است. ?
هر کس از نردبان ترقى و پیشرفت بالا رود، مورد تعظیم و ستایش همه ملتها قرار مى‏گیرد. ?

به آسمان سعادت، کسى عروج کند که بند بگسلد و بر هوس خروج کند


در پایان، یادآورى این نکته هم لازم خواهد بود، که کار تنظیم تعدادى از داستانهاى این مجموعه را، فرهنگى خدمتگزار، آقاى حسین تمنایى به عهده داشته، که ضمن سپاس، بهبودى و سلامت و موفقیت ایشان را از درگاه خداوند متعال خواستاریم.
تهران، 25/12/1372
احمد صادقى اردستانى‏

امام على (ع)

فاطمه دختر اسد با عجله خود را به نزدیک خانه کعبه رسانید و در حالى که دست به دعا برداشته بود، اینطور به راز و نیاز پرداخت:
اى خداى من! من به تو ایمان دارم، به همه کتابهاى آسمانى و همه پیامبرانت نیز ایمان دارم، من سخن جدم ابراهیم خلیل را هم تصدیق مى‏کنم، او این خانه کهن را به پاى داشت، تو را به حق آن که این خانه را ساخت و به حق کودکى که در شکم من است سوگند مى‏دهم وضع زایمان را برایم آسان به گردان. ?
سیزدهم ماه رجب، سى سال بعد از حمله ابرهه پادشاه یمن با سپاه فیل سوار او به خانه کعبه و مطابق با سال 600 میلادى بود، در حالى که نه قبل از آن و نه بعد آن چنین حادثه‏اى رخ نداده بود. حادثه اینست که:
وضع زایمان فاطمه در خانه کعبه واقع شده و على (ع) در خانه خدا به دنیا آمده است. ?
وقتى کودک به دنیا آمد، پدر او ابوطالب هم از ولادت این کودک به قدرى شادمان شد، که دست به دعا برداشت: اى خداى من! اى خداى کعبه و طواف! تو را به حق این کودک که او را پاکى و درستى بخشیده‏اى، سوگند مى‏دهم، قبل از آنکه مرگ من فرا برسد، جوانى زیبا و دلدائى او را مشاهده کنم.
ابوطالب غیر از على (ع) سه پسر دیگر هم به نامهاى: عقیل، طالب و جعفر داشت، اما تولد آخرین فرزند او برایش شادى و خرسندى فوق العاده‏اى به وجود آورده بود، بدین خاطر براى تولد او جشنها گرفت، شترها قربانى کرد و افراد دسته دسته به خانه‏اش مى‏آمدند و به او تبریک و تهنیت مى‏گفتند.
زندگانى ابوطالب با داشتن چهار پسر و یک دختر به نام ام هانى طراوت و شکوه زیادى داشت، اما این طراوت و شادابى چندان طولى نکشید و خشکسالى و قحطى که در مکه به وجود آمد، زندگى ابوطالب را هم مانند بسیارى از افراد از لحاظ مادى تحت فشار قرار داد و او که مرد عائله‏مندى بود، طعم تلخ تنگدستى و کمبود مخارج زندگى را بیش از دیگران مى‏چشید.
در چنین وضعى حضرت محمد (ص) که سى و هشت ساله بود، و خود هم درد یتیمى و سختى معیشت را به خوبى احساس کرده بود، مشکل زندگى ابوطالب را با عموى دیگر خود عباس بن عبدالمطلب که از ثروتمندان مکه بود، در میان گذاشت و چاره جوئى آن، مورد قبول او هم واقع شد.
حضرت محمد (ص) و عباس به اتفاق نزد ابوطالب رفتند، مذاکره انجام شد، ابوطالب، عقیل و طالب را نزد خود نگاهداشت و عباس، جعفر را انتخاب کرد و على (ع) را که از همه کوچکتر بود و هفت سال داشت، براى سرپرستى و نگهدارى به حضرت محمد (ص) سپرد.
على (ع) خود در این باره مى‏گوید: به هنگام کودکى، پیامبر اسلام مرا در دامان خویش پرورش مى‏داد، مرا در آغوش خود مى‏گرفت، نوازش مى‏داد و کنار خود مى‏خوابانید، من بوى خوش او را استشمام مى‏کردم، او غذا در دهان من مى‏گذاشت، او هرگز از من دروغ و خلافى مشاهده نکرد. من پیوسته دنبال او حرکت مى‏کردم و از اخلاق و رفتار پسندیده او استفاده مى‏بردم. مرا به کارهاى نیک وادار مى‏ساخت. هر سال هم که به غار حرإ؛ مى‏رفت جز من کسى او را نمى‏دید و از کارش اطلاعى پیدا نمى‏کرد.
البته این در حالى بود که آئین اسلام هنوز در هیچ خانه‏اى وارد نشده بود. ?
آنگاه که بعثت پیغمبر (ص) واقع شد و اسلام ظهور کرد على (ع) نه ساله شده بود، در دامن پیامبر پرورش یافته بود و در چنین سن و سالى که خدیجه هسمر پیامبر هم اسلام آورده بود، على (ع) هم به دامن پرمهر اسلام وارد شد. ?
على (ع) به خود مى‏گوید: نور وحى را که به پیامبر (ص) نازل مى‏شد من مى‏دیدم و بوى دلاراى نبوت را احساس مى‏کردم. ?
عفیف کندى مى‏گوید: یک روز براى خریدن عطر و لباس وارد مکه شدم، در مسجد الحرام کنار عباس بن عبدالمطلب که یکى از بازرگانان مکه بود نشسته بودم، خورشید به وسط آسمان نزدیک مى‏شد، ناگاه مشاهده کردم مردى که حدود چهل سال داشت وارد مسجد الحرام شد و در حالى که به آسمان نگاهى انداخت، کنار خانه کعبه قرار گرفت، بعد نوجوانى وارد شد و در عقب سر او سمت راستش ایستاد، سپس زنى آمد و عقب سر او سمت چپ قرار گرفت و هر سه نفر به عبادت و نماز مشغول شدند.
این صحنه براى من تعجب آور و تماشائى بود، از عباس پرسیدم این مرد کیست؟ من امروز چیز تازه‏اى مى‏بینم!
عباس گفت: این مرد برادرزاده من محمد بن عبدالله و آن پسر على بن ابیطالب پسر برادر من و آن زن هم خدیجه همسر محمد (ص) است.
محمد (ص) عقیده دارد آئینى را از جانب خداوند آورده است و تاکنون در زیر این آسمان همین سه نفر طرفدار و پیرو این آئین هستند. عظمت و ارزش این آئین هم براى آنان به قدرى است، که آن را از همه خزینه‏هاى کسرى و قیصر براى خود بالاتر مى‏دانند.
البته عفیف کندى خود هم بعد مسلمان شد، اما پیوسته افسوس مى‏خورد که اگر من هم از همان روز اسلام آورده بودم، پس از على بن ابیطالب (ع) دومین مرد مسلمان محسوب مى‏شدم. ?
به هر حال پیغمبر (ص) دوشنبه به رسالت مبعوث شد و على (ع) روز سه‏شنبه به او ایمان آورد و پیوسته براى ترویج اسلام در کنار رسول‏ ? خدا قرار داشت، فداکارى‏ها کرد، و جانفشانى‏ها نمود.
بارى، على (ع) از هفت سالگى تحت سرپرستى و تربیت پیامبر قرار گرفته بود، اولین مردى است که در نه سالگى اسلام آورد و به همراه رسول خدا در مسجد الحرام نماز جماعت خواند.
او از ظهور اسلام در مکه پیوسته همراه و همراز پیغمبر بود، پس از هجرت به مدینه هم برادر و یاور پاکباخته رسول خدا بود و در همه صحنه‏ها و جنگهاى تبلیغى و دفاعى پیامبر حضور داشت.
امام على (ع) در جنگهاى: بدر، احد، خندق، خیبر و سایر جنگها به غیر از جنگ تبوک - که جانشین آن حضرت در مدینه گردید - شرکت داشت و عموما فرمانده و پرچمدار سپاه اسلام محسوب مى‏گردید، شجاعتها به خرج داد و پیروزى‏ها براى اسلام بدست آورد.
آرى، على (ع) که از کودکى یارى اسلام را عهده دار شده بود، در همه مدت بیست و سه سال نبوت در کنار پیامبر و همدوش او بود، براى حفظ اسلام و گسترش تعالیم زندگى ساز این آئین مقدس نهایت خلوص و فداکارى را از خود نشان داد و همه سختى‏ها و مشکلات طاقت فرسا را تحمل نمود و همیشه طرفدار حق و درستى بود و هیچگاه از اجراى عدالت و انسانیت غفلت نداشت.
به همین جهت پیامبر اسلام درباره او فرموده است:
على (ع) همراه حق است و حق هم همراه على (ع) است، هرجا حق وجود دارد، على (ع) هم آنجا حضور دارد، هرکس هم از على (ع) اطاعت کند، از حق پیروى کرده است. ?
موضوع خلافت و جانشینى على (ع) از پیامبر (ص) هم، از همان روزهاى آغازین گسترش اسلام روشن بود، زیرا در سال سوم بعثت که آیه قرآن نازل شد: اى پیامبر! خویشان نزدیکتر خود را بیم بده و به اسلام دعوت کن رسول خدا در چند نوبت قوم و خویشان خود را در مجلسى دعوت‏ ? نمود و مسئله رسالت خویش و لزوم اطاعت از خود را اعلام داشت و اضافه کرد: هر کس از شما در این راه مرا کمک دهد، او برادر من وصى من و خلیفه من در بین شما مى‏باشد.
على (ع) مى‏گوید، من آن روز از همه کوچکتر بودم، برخاستم و دعوت پیامبر (ص) را پذیرفتم، آن حضرت هم گردن مرا به دست گرفت و فرمود:

ان هذا افخى و وصیى و خلیفتنى فیکم، فاسمعوا له و اطیعوا

خرید و دانلود داستانهاى کودکى بزرگان تاریخ‏ جلد 2


تحقیق در مورد زندگانی حضرت امام علی النقی الهادی (ع)

تحقیق در مورد زندگانی حضرت امام علی النقی الهادی  (ع)

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:16

 

 

 

 

 

1.حضرت امام علی النقی الهادی (ع ) اصحاب و یاران امام دهم (ع ) صورت و سیرت حضرت امام هادی (ع )شهادت امام هادی (ع ) زن و فرزندان امام هادی (ع )

 

 

 

حضرت امام علی النقی الهادی (ع)


تولد امام دهم شیعیان حضرت امام علی  النقی  (ع ) را نیمه ذیحجه سال 212
هجری قمری  نوشته اند . پدر آن حضرت ، امام محمد تقی جوادالائمه (ع ) و مادرش
سمانه از زنان درست کردار پاکدامنی بود که دست قدرت الهی او را برای تربیت
مقام ولایت و امامت مأمور کرده بود ، و چه نیکو وظیفه مادری را به انجام
رسانید و بدین مأموریت خدایی قیام کرد . نام آن حضرت - علی - کنیه آن امام
همام " ابوالحسن " و لقبهای مشهور آن حضرت " هادی " و " نقی " بود . حضرت
امام هادی (ع ) پس از پدر بزرگوارش در سن 8 سالگی به مقام امامت رسید و
دوران امامتش 33 سال بود . در این مدت حضرت علی النقی (ع ) برای نشر احکام
اسلام و آموزش و پرورش و شناساندن مکتب و مذهب جعفری و تربیت شاگردان و
اصحاب گرانقدر گامهای بلند برداشت        
نه تنها تعلیم و تعلم و نگاهبانی فرهنگ اسلامی را امام دهم (ع ) در مدینه
عهده دار بود ، و لحظه ای  از آگاهانیدن مردم و آشنا کردن آنها به حقایق مذهبی 
نمی آسود ، بلکه در امر به معروف و نهی از منکر و مبارزه پنهان و آشکار با
خلیفه ستمگر وقت - یعنی  متوکل عباسی - آنی آسایش نداشت . به همین جهت بود
که عبدالله بن عمر والی مدینه بنا بر دشمنی دیرینه و بدخواهی درونی ، به متوکل
خلیفه زمان خود نامه ای  خصومت آمیز نوشت ، و به آن امام بزرگوار تهمتها زد ، و
نسبتهای ناروا داد و آن حضرت را مرکز فتنه انگیزی و حتی ستمکاری وانمود کرد و
در حقیقت آنچه در شأن خودش و خلیفه زمانش بود به آن امام معصوم (ع ) منسوب
نمود ، و این همه به جهت آن بود که جاذبه امامت و ولایت و علم و فضیلتش
مردم را از اطراف جهان اسلام به مدینه می کشانید و این کوته نظران دون همت که
طالب ریاست ظاهری و حکومت مادی دنیای فریبنده بودند ، نمی توانستند فروغ
معنویت امام را ببینند . و نیز " مورخان و محدثان نوشته اند که امام جماعت
حرمین ( = مکه و مدینه ) از سوی دستگاه خلافت ، به متوکل عباسی نوشت : اگر
تو را به مکه و مدینه حاجتی است ، علی بن محمد ( هادی ) را از این دیار بیرون
بر ، که بیشتر این ناحیه را مظیع و منقاد خود گردانیده است       " .
این نامه و نامه حاکم مدینه نشان دهنده نفوذ معنوی امام هادی (ع ) در
سنگر مبارزه علیه دستگاه جبار عباسی است          



خرید و دانلود تحقیق در مورد زندگانی حضرت امام علی النقی الهادی  (ع)


تحقیق در مورد زندگانی حضرت امام محمد باقر ( ع )

تحقیق در مورد زندگانی حضرت امام محمد باقر ( ع )

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:26

 

 

 

 

 

 

حضرت امام محمد باقر ( ع ) شهادت امام باقر ( ع ) .زنان و فرزندان

 

حضرت امام محمد باقر ( ع )

 

نام مبارک امام پنجم محمد بود . لقب آن حضرت باقر یا باقرالعلوم است ،

بدین جهت که : دریای دانش را شکافت و اسرار علوم را آشکارا ساخت . القاب

دیگری مانند شاکر و صابر و هادی نیز برای آن حضرت ذکر کرده اند که هریک باز

گوینده صفتی از صفات آن امام بزرگوار بوده است .

کنیه امام " ابوجعفر " بود . مادرش فاطمه دختر امام حسن مجتبی ( ع )

است . بنابراین نسبت آن حضرت از طرف مادر به سبط اکبر حضرت امام حسن ( ع )

و از سوی پدر به امام حسین ( ع ) می رسید . پدرش حضرت سیدالساجدین ، امام زین

العابدین ، علی بن الحسین ( ع ) است .

تولد حضرت باقر ( ع ) در روز جمعه سوم ماه صفر سال 57هجری در مدینه

اتفاق افتاد . در واقعه جانگداز کربلا همراه پدر و در کنار جدش حضرت سید

الشهداء کودکی بود که به چهارمین بهار زندگیش نزدیک می شد .

دوران امامت امام محمد باقر ( ع ) از سال 95هجری که سال درگذشت امام

زین العابدین ( ع ) است آغاز شد و تا سال 114ه . یعنی مدت 19سال و چند ماه

ادامه داشته است . در دوره امامت امام محمد باقر ( ع ) و فرزندش امام جعفر

صادق ( ع ) مسائلی مانند انقراض امویان و بر سر کار آمدن عباسیان و پیدا شدن

مشاجرات سیاسی و ظهور سرداران و مدعیانی مانند ابوسلمه خلال و ابومسلم خراسانی 

و دیگران مطرح است ، ترجمه کتابهای فلسفی و مجادلات کلامی در این دوره پیش

می آید ، و عده ای از مشایخ صوفیه و زاهدان و قلندران وابسته به دستگاه خلافت

پیدا می شوند . قاضیها و متکلمانی به دلخواه مقامات رسمی و صاحب قدرتان پدید

می آیند و فقه و قضاء و عقاید و کلام و اخلاق را - بر طبق مصالح مراکز قدرت

خلافت شرح و تفسیر می نماید ، و تعلیمات قرآنی - به ویژه مسأله امامت و ولایت

را ، که پس از واقعه عاشورا و حماسه کربلا ، افکار بسیاری از حق طلبان را به

حقانیت آل علی ( ع ) متوجه کرده بود ، و پرده از چهره زشت ستمکاران اموی و

دین به دنیا فروشان برگرفته بود ، به انحراف می کشاندند و احادیث نبوی را در

بوته فراموشی قرار می دادند . برخی نیز احادیثی به نفع دستگاه حاکم جعل کرده و

یا مشغول جعل بودند و یا آنها را به سود ستمکاران غاصب خلافت دگرگون می نمودند .

اینها عواملی بود بسیار خطرناک که باید حافظان و نگهبانان دین در برابر آنها

بایستند . بدین جهت امام محمد باقر ( ع ) و پس از وی امام جعفر صادق ( ع )

از موقعیت مساعد روزگار سیاسی ، برای نشر تعلیمات اصیل اسلامی و معارف حقه

بهره جستند ، و دانشگاه تشیع و علوم اسلامی  را پایه ریزی نمودند . زیرا این

امامان بزرگوار و بعد شاگردانشان وارثان و نگهبانان حقیقی تعلیمات پیامبر

( ص ) و ناموس و قانون عدالت بودند ، و می بایست به تربیت شاگردانی عالم

و عامل و یارانی شایسته و فداکار دست یازند ، و فقه آل محمد ( ص ) را جمع

و تدوین و تدریس کنند . به همین جهت محضر امام باقر ( ع ) مرکز علماء و

دانشمندان و راویان حدیث و خطیبان و شاعران بنام بود . در مکتب تربیتی امام

باقر ( ع ) علم و فضیلت به مردم آموخته می شد . ابوجعفر امام محمد باقر ( ع )

متولی صدقات حضرت رسول ( ص ) و امیرالمؤمنین ( ع ) و پدر و جد خود بود و

این صدقات را بر بنی هاشم و مساکین و نیازمندان تقسیم می کرد ، و اداره آنها

را از جهت مالی به عهده داشت . امام باقر ( ع ) دارای خصال ستوده و مؤدب

به آداب اسلامی بود . سیرت و صورتش ستوده بود . پیوسته لباس تمیز و نو

می پوشید . در کمال وقار و شکوه حرکت می فرمود . از آن حضرت می پرسیدند : جدت

لباس کهنه و کم ارزش می پوشید ، تو چرا لباس فاخر بر تن می کنی ؟ پاسخ می داد :

مقتضای تقوای جدم و فرمانداری آن روز ، که محرومان و فقرا و تهیدستان زیاد

بودند ، چنان بود . من اگر آن لباس بپوشم در این انقلاب افکار ، نمی توانم

تعظیم شعائر دین کنم .



خرید و دانلود تحقیق در مورد زندگانی حضرت امام محمد باقر ( ع )


تحقیق در مورد زندگی دوباره

تحقیق در مورد زندگی دوباره

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:13

 

 

 

 

پی‌‌نوشتها:

مراتب و درجات زندگی (حیات)

زندگی پاکیزه ناشی از ایمان و انجام عمل شایسته

زندگی‌‌بخشی قیام مهدوی در آیات و روایات

 

بار دیگر جهان آماده استقبال از رستاخیز طبیعت می‌‌شود. زمین و زمان گوش به زنگ اسرافیل بهارند، تا در صور خود بدمد و با دمیدنش زمین مرده دگربار زندگی و طراوت یابد؛ درختان به شکوفه بنشینند و انواع گل و ریحان در دشت و دمن برویند.

چه عظمتی است در این بهار! چه شکوهمند است حیات پس از مرگ و چه زیباست زنده شدن دوباره طبیعت.
به دلیل شباهتهای زیادی که میان بهار (رستاخیز طبیعت) و قیامت (رستاخیز انسانها) وجود دارد، در قرآن کریم و کلمات معصومان(ع) بارها از زنده شدن جهان طبیعت در بهار، هم به عنوان دلیل و شاهد و هم به عنوان تذکار و اندرز نسبت به زنده شدن انسانها در روز قیامت یاد شده است.
از جمله در یکی از آیات کریمه قرآن می‌‌خوانیم:

والله الذی أرسل الریاح فتثیر سحاباً فسقناه إلی بلد میّت فأحیینا به الأرض بعد موتها کذلک النشور.1
و خدا همان کسی است که بادها را روانه می‌‌کند؛ پس [بادها] ابری را برمی‌‌انگیزند، و [ما] آن را به سوی سرزمینی مرده راندیم، و آن زمین را بدان [وسیله]، پس از مرگش زندگی بخشیدیم، رستاخیز [نیز] چنین است.

و در آیه دیگری می‌‌فرماید:
... و تری الأرض هامده فإذا أنزلنا علیها الماء اهتزّت و ربت و انبتت من کلّ زوج بهیج ذلک بأنّ الله هوالحقّ و أنّه یحیی المؤتی و أنّه علی کلّ شی‌‌ء قدیر.2
... و زمین را خشکیده می‌‌بینی و[لی] چون آب بر آن فرود آوریم به جنبش درمی‌‌آید و نمو می‌‌کند و از هر نوع [رستنیهای] نیکو می‌‌رویاند. این [قدرت‌‌نماییها] بدان سبب است که خدا خود حق است، و اوست که مردگان را زنده می‌‌کند و [هم] اوست که بر هر چیزی تواناست.

اما بهار یادآور رستاخیز دیگری نیز هست. رستاخیزی که هیچ کمتر از قیامت کبرا نیست و در شکوه و عظمت هیچ از زنده شدن مردگان در روز حساب کم ندارد. آری، این رستاخیز چیزی جز رویداد عظیم ظهور نیست. رویدادی که هم نجاتبخش است و هم حیاتبخش؛ هم به انسانها زندگی دوباره می‌‌بخشد و هم به جهان طبیعت. از این روجا دارد که در آستانه بهار طبیعت، یادی از بهار جانها داشته باشیم. همو که در زیارت حضرتش خطاب به ایشان می‌‌گوییم:
السلام علی ربیع الأنام و نضره الأیّام.3
سلام بر بهار مردمان و خرمی‌‌بخش روزگاران.

همو که همه انبیا و اولیا در انتظارش بوده‌‌اند و سرور همه اولیاء، امیر مؤمنان علی(ع) در فراق او و یارانش ناله سر داده است که:
آه آه شوقاً إلی رؤیتهم.4
وه که چه آرزومند دیدار آنانم.



خرید و دانلود تحقیق در مورد زندگی دوباره


بررسی روان شناختی گزاره های انتظار منجی آخرالزمان

بررسی روان شناختی گزاره های انتظار منجی آخرالزمان

این مقاله علمی ترویجی، به بررسی روان شناختی گزاره های انتظار منجی آخرالزمان با نگاه ویژه به اعتقاد شیعه ی اثنی عشری می پردازد. در این مقاله ابتدا به وجود اعتقاد به منجی آخرالزمان در ادیان مختلف اشاره شده است؛ سپس به بررسی و تطابق برخی از گزاره های انتظار برای این اعتقاد با مبانی روان شناختی پرداخته شده است .



خرید و دانلود بررسی روان شناختی گزاره های انتظار منجی آخرالزمان