لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:202
فهرست و توضیحات:
مقدمه
بیان مسئله
اهمیت و ضرورت مسئله
اهداف تحقیق
پیشینه طرح پژوهش
تجزیه و تحلیل
روش تحقیق
سابقه تحقیق
اصطلاحات و مفاهیم
هنر و معماری اسلامی
خلاقیت و هنر
هنر و هنر دینی
هنر اسلامی
ماده هنر اسلامی
هنر یونانی – رومی و هنر مسیحی
امپراطوری روم در سالهای 395 و 410 میلادی پس از سقوط امپراطوری روم غربی ، منحصر به روم شرقی یعنی امپراطوری بیزانس گردید و وارشا هنر ، بخش شرقی یعنی جنبه یونانی مآب هنر رومی شد. سپس با تصرفات و تحولاتی هنر خاص مسیحی بیزانس ایجاد گردید . از بزرگترین جلوه های هنری بیزانس کلیسای معروف « ایا صوفیه » که به یونانی به معنای حکمت مقدس است را می توان نام برد. این کلیسا پس از فتح قسطنطنیه از سوی مسلمانان عثمانی به مسجد تبدیل شد.
هنر مسیحی در حقیقت بر ویرانه های یکی از بزرگترین هنرهای جهان یعنی هنر یونانی – رومی تسبح یافت و شیوه ای جدید از معماری ، نقاشی و شعر و موسیقی و صنایع را بنا نهاد که با لذات متباین با هنر یونانی – رومی بود. از نظر متفکران مسیحی ، آثار هنری جلوه تذکری بودند برای تجسم لامعوت در ناسوت و خدا در وجود مسیح (ع) .
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه98
هنر و معماری اسلامی
جهانی شدن را با سه رویکرد مورد توجه و تأمل قرار دادهاند. گروهی آن را معادل غربی شدن قلمداد کرده و چون این تمدن را فاقد صلاحیتهای لازم برای جهانشمولی فرهنگ و اندیشهاش (به ویژه در ابعاد اخلاقی و آرمانگرایی) میدانند، جهانی شدن را خطری برای جهان معاصر ارزیابی میکنند و البته دلائل کافی وافی برای اثبات مدعای خویش – در فقدان صلاحیتهای لازم تمدن غربی – دارند. اما این که جهانی شدن کاملاً معادل غربی شدن باشد، فیه تأمل.
گروهی دیگر جهانی شدن را تحقق رؤیاهای بشری در رسیدن به زبان و اندیشهای مشترک دانسته و آن عاملی برای رسیدن به نوعی عدالت جهانی و توزیع همسان و یکسان ماده و معنا در سطح جهان میدانند. از دیدگاه اینان جهانی شدن فرصتی طلایی برای رسیدن به سطحی از ترقی است که ضعفها و قوتها در هم آمیزند و حاصل این آمیختن، نوعی عدالت در بهرهبری از امکانات مادی و معنوی زمین باشد و گروه سوم، صحت و واقعنگری هر دو دیدگاه فوق را در تبیین دقیق جهانی شدن، انکار، و آن رامحصول ذوقزدگی از یک سو و بدبینی مفرط از دیگر سو میدانند اینان عقیده دارند، جهانی شدن از برای ملتها و تمدنهایی که صاحب ایده و اندیشهاند، یک فرصت است. جهانی شدن تنها فرصتی برای عرضه کردن استعدادها قابلیتهای تمدنها و فرهنگها – به ویژه معنایی و معنوی – در جهان آیینهگونی است که رسانهها آن را ساخته و پرداختهاند و نه صرفاً بستری مطیع و مهیا برای سلطهگری جهانی تمدنهایی خاص. به یک عبارت از تصور جهانی شدن لزوماً استعداد جهانی بودن حاصل نمیگردد. لذا باید از این فرصت برای رسیدن به جهانی بهتر، عادلانهتر و بخردانهتر بهره جست و این با شناخت جهان و فرهنگهایش و نیز ایدهها و اندیشههایش حاصل میشود