معرفی آزمون هوش هیجانی بار –اُن
آزمون هوش هیجانی بار –اُن در سال 1980 با طرح این سؤال که «چرا بعضی مردم نسبت به بعضی دیگر در زندگی موفق ترند»، آغازگردید. در این سال مؤلف ، مفهوم ، تعریف واندازه ای از هوش غیرشناختی (بار- اُن، 1992،1988، a1996،c 1996،a1997وb1997) ارائه نمود. استراتژی وی (جهت ساخت آزمون)شامل 4 مرحله اصلی است:
طبقه بندی متغیرهای مختلف و تشخیص این که این متغیرها، تحت چه واژهای کلیدی قرار می گیرند؛ جهت تعیین عملکرد مؤثر و موفق، و همچنین سلامت هیجان مثبت (بر اساس تجارب بالینی مؤلف و مرور پیشینه در رابطه با سلامت روان ) بدست آمده است.تعریف عملیاتی این عوامل ساختن طرحی از پرسشنامه ، جهت آزمون این عملتفسیر نتایج و بکارگیری آنها برای دسترسی به پایایی، ساختار عاملی و روایی آزمون
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:13
فهرست:
تغذیه و هوش
هوش و استعداد رابطه مستقیم با تغذیه فرد دارد. پس پیگیری رشد کودک در این میان اهمیت خاصی خواهد داشت . در برخورد با والدین زیاد شنیده می شود که فرزند من ضعیف است یا اینکه از قد و وزن کودک خود راضی نیستند . البته این یک مطلب نسبی است و باید در ابتدا به بررسی راهی بپردازیم که بر اساس آن از شرایط رشد قدی و وزنی کودک خود اطمینان حاصل کنیم . در این رابطه قبلا دانشمندان به نتیجه خوبی دست یافته اند و آن بررسی و تحلیل رشد کودک بر اساس شاخصهای خاصی است که بدان شاخص رشد یا نمودارهای متروپولیتن می گویند که این نمودارها برای هر کشوری بسته به شرایط رشدی کودکان آن کشور طراحی و تدوین شده است .اهمیت پیگیری و تحلیل قد و وزن کودک در ایران توسط مراکز بهداشت و خانه های بهداشت روستائی ویاتوسط متخصصین رشد و کارشناسان تغذیه پیگیری می شود . روش کار نیز به این صورت است که در هر مرحله از مراجعه کودک قد و وزن او توسط افراد آموزش دیده تعیین و بر روی نمودار خاص خود نقطه گذاری می شود و در صورتیکه نقاط شکل گرفته در مراجعات کودک سیر منطقی داشته باشد والدین از رشد قدی و وزنی کودک خود اطمینان حاصل می کنند و در غیراین صورت مشکل پیگیری خواهد شد . در کودکان کم وزن به علت عدم تامین حد اقل نیازهای غذائی روزانه کودک ،اولین شاخص در کاهش وزن و کاهش رشد قد خودنمائی می کند خوب این بدان معنا است که سطح سلولی بدن به علت عدم دریافت مواد غذائی نتوانسته به رشد و تکثیر خود ادامه دهد . پس می توان گفت مغز نیز که یکی از اجزای بدن است به اندازه کافی رشد نکرده و نتوانسته به ظرفیتهای لازم خود دست یابد. البته اگر در دوران رشد کودک خیلی زود به جبران خسارات وارده بپردازیم جای امید هست که بدن و اندامهای آن به ظرفیتهای لازم خود برسند و جبران کاستی ها نیز بشو د . اما اگر سو ء تغذیه برای مدت طولانی ادامه داشته باشد کودک دچار یک سری رخدادهای ناخوشایند خواهد شده که مهم ترین آنها عقب ماندگی ذهنی کودک است و در ادامه ممکن است برون ده قلب نیز کاهش یافته و درنتیجه ریه ها نیز به خوبی نقش خود را در تامین اکسیژن سلولها تامین نکنند .
شرح مختصر : تحقیق حاضر به بررسی مقایسة هوش هیجانی گروهی که با جنس مخالف رابطه دوستی دارند و گروه فاقد این ارتباط، در افراد مجرد (دختر و پسر) 17 ـ 39 ساله شهر تهران می پردازد. برای این پژوهش، که در آن از آزمون هوش هیجانی بار ـ ان استفاده شده است، تعداد 120 نفر از افراد مجرد (60 نفر دختر و 60 نفر پسر) شهر تهران، به روش تصادفی انتخاب شده اند. پس از جمع آوری پرسشنامه ها، داده های کمی با استفاده از روش آماری T برای گروه های مستقل مورد آزمون قرار گرفتند. نتایج مهم این پژوهش: حاکی از آن است که بین میانگین نمرات دو گروه (دارای رابطه و بدون رابطه دوستی) در متغیر های حل مسئله، خود شکوفایی، واقع گرایی، خوش بینی، عزّت نفس، کنترل تکانش، انعطاف پذیری، خود ابرازی و هوش هیجانی کلی تفاوت معنی دار وجود دارد، و در این موارد، تفاوت به نفع گروهی است که با جنس مخالف رابطه ندارند. در سایر متغیرها تفاوتی بین دو گروه وجود ندارد
فایل : word
قابل ویرایش و آماده چاپ
تعداد صفحه :130
بیا ن مسأ له
هوش هیجانی از سازه هایی ا ست که از طریق تظاهرا ت هیجانی و با درک وا نسجام بخشیدن به هیجا نها جلوه گر می شود . به نظر مایر وسا لووی[1] (1993) هوش هیجانی گونه ای هوش اجتماعی ا ست که توانایی برخورد با عواطف در خود و دیگران را در بر می گیرد.همچنین آ نان بر این باورند که هوش هیجانی قابلیتی ا ست که تفکر و اقدامات هر فرد را هدایت می کند .چنین برداشتی از هوش هیجانی این سوال را پیش می آورد که آیا هوش هیجانی با خلاقیت که یکی از انواع تفکر بوده و رفتاری است که از فرد سر می زند دارای همبستگی است یا خیر ؟
همچنین مساله دیگر آن ا ست که بسیاری از نظریه پردازان هوش هیجانی نظریه های خود را با ارزشیابی که از بزرگسالان به عمل آورده اند عملیاتی کرده اند و از ابزارهایی در این خصوص از آنها بهره گیری شده است مقیاس چند عاملی هوش هیجانی مایر و همکاران،(2000) مقیاس درک عاطفی بارنت[2] (1996) آزمون EQMAPکوپروساواف[3] (1997) و مقیاس هوش هیجانی شوتی[4] و دیگران (1998) بوده است . با این همه بیشتر ابزا رها یی که برای بر آورد هوش هیجانی با جنبه های مختلف آ ن ساخته ا ست عمومأ برای گروه سنی بزرگسالان و گاهی برای کودکان مورد استفاده قرار می گیرد (سالیوان 1999)[5].
در میان ابزارهای که برای گروه جوانان قابل استفاده ا ست سیاهه هوش هیجانی بارآن[6](2000) می باشد. به هر حال هوش هیجانی به دلیل مزایایی چون ارتقا سطح اعتماد به نفس انعطاف پذیری همدلی همسازی با دیگرا ن و تأ ثیر آ ن بر عملکرد خلاقانه افراد مورد تأ یید ا ست. چرنیس[7] (2000) و عاملی سازنده در حیات اجتماعی شخص تلقی می شود . لازاروی و فولکمن[8] (1984). در ایران در خصوص همبستگی و اثر گذاری هوش هیجانی و خلاقیت پژوهش چندانی انجام شده است . و با در نظر گرفتن اینکه هوش هیجانی زمینه ای برای ارتقا عملکرد خلاقانه است و نسل جوا ن برای سازندگی بیشتر نیازمندآن هستند کوشش زیادی صورت نگرفته است. ولذا پژوهش حاضر به دنبا ل پاسخگویی به ا ین سوا ل ا ست که آیا در بین دا نش آموزان دوره متوسطه همبستگی بین هوش هیجانی و خلاقیت آنان مشاهده می شود یا نه ؟
اهمیت و ضرورت موضوع پژوهش
از آنجا که توجه به هوش هیجانی و خلاقیت نقش مهمی در تعلیم و تربیت دارد لازم ا ست دست اندرکاران نظام آموزشی توجه به پرورش و رشد و شکوفایی خلاقیت را در نظر دا شته باشند.
بایستی به معلمان خاطر نشان ساخت که رفتار خلاق و عوامل درونی و بیرونی مرتبط با آن رفتار را می توان تغییر داد و در بهبود آن تلاش کرد. بار آن،(1999)،لذا شناخت خصوصیات افراد خلاق و ویژگیهای شخصیتی آنها امری ضروری است.
نلر[9] (1960) یک مانع بر سر راه خلاقیت را نحوه تفکر دانش آموزان درباره خودشان می داند که آنها ارزیابی های منفی از خود داشته ونیز عدم باور دا شتن خود می تواند خلاقیت را پایین بیاورد.
گلمن[10] (1995) معتقد است می توانیم با شناسایی پایه های هوش هیجانی و آموزش به افراد، توانایی درک خود، مقاومت و کنترل احسا سات خود را افزایش دهیم و در ابعاد مختلف رشد در بعد شناختی هیجانی اخلاقی و اجتماعی تغییرات زیادی ایجاد کنیم .
گمان بسیاری از محققان مانند گیلفورد و تورنس[11] (1985) این است که خلاقیت را باید مجموعه یکپارچه از عناصری مانند (سیالی، ابتکار، انعطاف پذیری و بسط ) دانست که در کنار هم صفتی وحدت یافته را به نام خلاقیت می سازند.
در مورد هوش عمومی و خلاقیت همواره این سوال مطرح است که آیا خلاقیت یکی از عوامل هوش است.یا اینکه بین این دو استقلالی وجود دارد ؟ عده ای معتقدند بین این دو ارتباطی قوی وجود دارد و آنها شبیه بهم هستند و خلاقیت بدون هوش بی معنی ا ست .
عده ای دیگر معتقدند بین این دو ارتباطی وجود ندارد و آنها مستقل از هم عمل می کنند . در این دیدگاه اظهار می شود خلاقیت ترکیبی یکپارچه از عناصر مختلف سیالی ابتکار انعطاف پذیری و بسط ا ست. که بعدی خاص تحت عنوان خلاقیت را می سازند و این عناصر با هم در تعامل و ارتباط هستند.
این گمان نیز هست که اگر پیوستگی بین هوش و خلاقیت وجود دارد تا حد معینی از ارتباط است (سطح آستانه ای ) . و پس از این حد دو حوزه عملکردی مستقل خواهند داشت. علاوه بر اینها ادعا می شود لزومأ هر فرد باهوشی خلاق نیست و هر فرد خلاقی نیز کم هوش نیست . چنین مساله ای بر این عقیده استوار ا ست که خلاقیت ویژه افرادی خاص (با ضریب هوشی معین )ا ست. که تنها آنها قادرند قدرت آفرینندگی را دارا باشند و بعبارت ساده تر خلاقیت دارای توزیعی غیر نرمال است . گیلفورد[12] (1967) اعتقاد دارد ارتباط بین دو مفهوم در زیر سطح آستانه ای 120 بسیار قوی تر از سطوح بالای آ ستا نه ای است .
نظریه آ ستانه ای در حقیقت به میزانی معین از هوش برای خلاقیت اشاره دارد. تورنس (1967) نیر این میزان را با حداقل ممکن بین 115 تا 120 فرض می کند . (دادستان 1372 ).
یکی از کارکردهای اصلی آموزش و پرورش این است که دانش آموزان را نسبت به شخصیت خودشان آگاه سازد. دانش آموزان باید از همان سالهای ابتدا یی مدرسه بی همتا بودن خود و دیگران را بطور عمیق و کامل احساس کنند. فرد برای رسیدن به خلاقیت و خود شکوفایی نیازمند اعتماد به خود است .شخص باید به ارزش فردی خود اطمینان داشته باشد . اسبورن (1370).
[1] -Mayer& salowy
[2] -Barent
[3] -Coper
[4] -Shoty
[5] -Salivan
[6] Bar on
[7] -Cherrniss
[8] -Foulkman
[9] -Neler
[10] -Golman
[11] -Torrance
[12] -Gilford