هدف از تحقیق حاضر بررسی رابطه بین افسردگی و هیستری در بین زنان حدود سنی 35 ساله منطقه یازده شهر تهران که فرضیه های عنوان شده عبارتند از اینکه بین افسردگی و هیستری رابطه ی معنی داری وجود دارد و هیستری در بین زنان غیر شاغل بیشتر از شاغل است که جامعه مورد مطالعه زنان حدود سنی 35 ساله شاغل منطقه یازده تهران است که حجم نمونه استفاده شده با روش نمونه گیری طبقه ای 40 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردیده که پرسش نامه M.M.P.I بر روی آنها گردیده که جهت آزمون فرضیه ارزش آماری ضریب هم بستگی در سطح آمار استنباطی استفاده گردیده که نتایج به دست آمده حاکی از آن است که بین افسردگی و هیستری رابطه معنی داری وجود دارد و هیستری در بین زنان غیر شاغل بیشتر از زنان شاغل است و سطح معنی داری آنها در سطح 5% > p است. تعداد صفحات:132
دانلود پایان نامه آماده
دانلود پایان نامه رشته روانشناسی مقایسه زنان عادی و ویژه با فرمت ورد و قابل ویرایش تعداد صفحات 85
چکیده پژوهش
پژوهش حاضر به منظور مقایسه زنان عادی و ویژه پرداخته شده است . ابتدا مقدمه ای راجع به مسئله و تعریف موضوع مورد بحث پرداخته ایم . یعنی به تعریف روسپی و روسپیگری پرداخته ایم . بر هیچ کس پوشیده نیست که اهمیت مسئله فحشا و عواقب شوم آن ها را به سوی مطالعه این مساله کشانیده است . انسان در طول تاریخ از انواع انحراف ها و آسیب های اجتماعی رنج برده است و همواره در جستجوی علل و عوارض آن و رهایی از این مسائل بوده است . دادن اطلاعات پیرامون این موضوع به دختران جوان بی گناهی که ممکن است روزی بر اثر یک برخورد تصادفی یا پیش آمدی شوم به بدترین سرنوشت دچار شوند خدمت به سزایی است و جز وظایف هر شخص نسبت به اجتماعش است که باید ادا شود . هدف از پژوهش حاضر ، شناخت عوامل موثر در جامعه و هم خانواده که زمینه ساز به فحشا کشیده شدن زن ها می شود و اینکه با استفاده از داده ها و نتایج آماری شیوع این مساله را سنجیده و گستردگی آن را مورد بررسی قرار دهد . در این تحقیق جامعه مورد مطالعه در مورد زنانی است که در مراکز و کانون اصلاح و ترتبیت ویژه زنان تحت عناوین مرکز امیدوار و شفق نگه داری می شوند . و هم چنین زنان عادی که در کانون خانواده زندگی می کنند . روش نمونه گیری در این پژوهش روش نمونه گیری در دسترس است که تعداد نمونه در این تحقیق بالغ بر 80 نفر می باشد که 40 نفر آن ها از بین زنان ویژه و 40 نفر آن ها از بین زنان عادی انتخاب شده اند و مورد مطالعه قرار گرفته اند . و پرسشنامه را در اختیار آن ها قرار داده و این پرسشنامه ، پرسشنامه ای خود ساخته بوده است . در این پژوهش 5 فرضیه را مد نظر قرار داده ایم که به شرح زیر می باشد : 1- مقایسه زنان عادی و ویژه از لحاظ میزان رضایتمندی زناشویی 2- مقایسه زنان عادی و ویژه از لحاظ میزان اعتقاد به مسائل مذهبی 3- مقایسه زنان عادی و ویژه از لحاظ میزان اعتماد به همسر 4- مقایسه زنان عادی و ویژه از لحاظ میزان اجبار در ازدواج 5- مقایسه زنان عادی و ویژه از لحاظ میزان تحصیلات بعد از تجزیه و تحلیل داده های آماری به محاسبات آماری پرداخته ایم. در این پژوهش 5 فرضیه در نظر قرار گرفتند با توجه به سطح معنی داری 05/0 ≥ p مورد تایید قرار گرفته است . در پایان نیز سعی شده خلاصه ونتیجه گیری قابل قبولی ارائه شود و پیشنهادها و راهکارهایی برای هموار کردن راه محققان بعدی ارائه شود . محدودیتها نیز از نظر پوشیده نمانده است و به بررسی آن ها پرداخته ایم و لیستی از منابع مورد استفاده در این پژوهش آورده شده است .
روسپیگری :
روسپیگری تسلیم وقاحت و بی شرمی شدن است . روسپیگری نوع خاصی از رابطه جنسی میان مرد و زن است که بر اساس برخی شرایط بر قرار ذیل است : 1- بدون قاعده و آشفته است . 2- مبتنی بر روابط پولی است . 3- مبتنی بر فقدان احساسات است . ( داریا پور. 1373 . ص 78 )
توسعه پایدار به عنوان یکی از بستر های رشد بشر در جوامع انسانی زمانی محقق خواهند شد که از منابع انسانی آن به نحو بهینه استفاده شود و این درحالی است که زنان به عنوان نیمی از منابع انسانی در کشور ما یعنی ایران نادیده گرفته شده اند.
در این تحقیق سعی داریم که نحوه و لزوم مشارکت زنان در جامعه و موانع پیش روی آنها از ابعاد مختلف فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی مورد بررسی قرار دهیم و ضمن اشاره به دیدگاه اسلام به مسئله اشتغال زن به پیشنهاد راهکار های جهت حضور هر چه پر رنگ تر زنان در جامعه و همچنین اثرات آن بر توسعه اقتصادی کشور بپردازیم.
این تحقیق که در 18 صفحه و با فرمت docx تهیه شده و مناسب برای رشته های مدیریت و اقتصاد و همچنین به علت رعایت قواعد تحقیق مناسب برای درس روش تحقیق نیز می باشد.
دانلود پایان نامه آماده
دانلود پایان نامه رشته علوم اجتماعی بررسی تاثیر اشتغال زنان بر کارکردهای خانواده با فرمت ورد و قابل ویرایش تعدادصفحات 200
مقدمه:
زن نیمی از پیکره اجتماع است و به تعبیر رابیند رانات تاثور متفکر بزرگ هندی: بهترین دوست مرد. هیچ متفکر واقع بین و حق شناسی نمی تواند این حقیقت مسلم را مورد انکار قرار دهد که اگر نقش زنان در پیشرفت و تعالی جامعه ای از مردان آن جامعه بیشتر نباشد، کمتر هم نیست. تجربه «اصلاح ساختار فرهنگی» و تجدید نظر درباورها و نگرش ثابت کرده است که هر اندازه جامعه ای شرایط مساعد و همسانی را برای رشد و سپردن مسئولیت ها (فارغ از چارچوب های تنگ نظرانه و متحجرانه) فراهم آورد، به همان میزان توسعه و ترقی جامعه نیز روند شتابان تری یافته است. در عصر حاضر زن در جامعه نقش قابل توجهی دارد. همچنین در خانواده نیز نقش های مهمی را ایفا می کند: از جمله تربیت فرزندان آگاه و عالم، فراهم کردن محیط آرام و ایجاد آرامش در خانواده و فعالیت در امور اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی و این امر موجب شده است که زنان باری از جامعه را بدوش بکشند و پای به پای مردان در پیشبرد اهداف جامعه نقش مهمی داشته باشند. اکنون به رسمیت شناختن نیروی کار زنان در تمام امور فرهنگی و اقتصادی و سیاسی خواست و نیاز جوامعی است که در قرنها این نیرو را در زیر انواع پوشش های اخلاقی، نادیده گرفته بودند.
بیان مسئله
انسان بطور طبیعی ، گرایش به رشد و تکامل دارد و اصلیترین تفاوت او با دیگر موجودات داشتن تفکر و خلاقیت است. این انسان متفکر، علیالقاعده میباید بر اساس تفکر علمی، روشهای نوین و شیوههای جدید در زندگی و محیط مادی اطراف خویش بیافریند. در نتیجه، دینامیک بودن ، آفریدن و خلقکردن و حرکت به سوی تکامل جزو ذاتی انسان است. بطور طبیعی از انسان انتظار رشد و تکامل میرود و اگر سکون و ایستایی بر دورهای از تاریخ بشر حاکمیت دارد و یا مللی علیرغم تحولات توسعه صنعتی هنوز زندگی دردوران معیشتی را سپری میکنند، بدون تردید موانعی در مقابل رشد و ترقی آنها وجود دارد. با رفع این موانع و آمادهسازی زمینههای رشدن جامعه باید در یک روند طبیعی به تحولات مادی و توسعه صنعتی نائل آید. با توجه به این فرض، انسان محور و کلید اصلی توسعه به شمار میآید. یکی از موضوعات اساسی در برنامهریزیهای خرد و کلان اقتصادی کشورها، توجه به نیروی انسانی است. چنانجه این نیروی انسانی ماهر و متخصص باشد، سهم زیادی را در رشد و توسعه خواهد داشت. زنان در حدود نیمی از جمعیت جهان را تشکیل میدهند و نقش آنان عمدتاً در برنامههای ملی و بینالمللی ، در رابطه با نحوه با مقاطع بحران اقتصادی و توسعه سرمایهگذاری ، در مناطق قابل پیشرفت، بسیار حائز اهمیت است. بنابراین زنان میتوانند در فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی سهیم بوده و با کسب آموزش در جهات مختلف از جمله حرفه، در بالا بردن سطح تولید و بهرهوری بیشتر از نظر اقتصادی و رشد و توسعه کشور سهم بسزایی داشته باشند. (هر چند که تجزیه و تفکیک شغل و تفاوت دستمزد، تقریباً در همه جا بر شکاف بین آنچه که زنان تولید میکنند و آنچه را که بدست میآورند تأکید میکند.)
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 16
فهرست مطالب:
مدیر
چکیدهدر این مقاله به اشتغال زنان به عنوان مدیر در کشور پرداخته شده است. برخی اطلاعات آماری در این زمینه ارائه میشود و دو پرسش در خصوص اشتغال زنان در عرصه مدیریت مطرح میگردد و براساس پژوهشهای انجام شده به آنها پاسخ داده میشود. در پایان تعدادی راهکار برای فراهم آوردن زمینه اشتغال زنان در پستهای مدیریتی ارائه میشود.
تاریخ جهان شاهد نقش بسیار عظیم و غیرقابل انکار زنان در حوادث گوناگون است. امروزه که مباحث توسعه کشورهای جهان مطرح میباشد، نقش زنان در این فرآیند به شدت مورد توجه قرار گرفته است. برگزاری جلسات، سمینارها و کنگرههای متعدد در خصوص جایگاه زنان و نقش آنان در توسعه حکایت از این موضوع حیاتی دارد.
با کمی دقت میتوان دریافت که برگزاری این گونه برنامهها نشان از موضوع نه چندان خوشایند دیگری نیز دارد و آن این است که تاکنون یا حداقل در سدههای اخیر نقش زنان به عنوان نیمی از جمعیت جهان در حال توسعه نادیده گرفته شده که این امر نشان از وجود تبعیضات و نابرابریهای جنسیتی در زمینههای گوناگون سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و غیره دارد. جامعه انسانی از عدم حضور واقعی زنان در عرصههای مختلف لطمات جبران ناپذیری دیده و بدین خاطر در دو دهه اخیر درصدد جبران این نقیصه بر آمده است.
برای رسیدن به تعادل، برابری و رفع تبعیضات و در نتیجه توسعه بهتر و کاملتر جامعه، نیاز به آن است که زنان بتوانند در فرآیند تصمیمگیری در سطوح مختلف جامعه شرکت نمایند. خوشبختانه در بسیاری از کشورها این تلاشها، موفقیتهای چشمگیری را در پی داشته است. از آن جمله میتوان به کشورهایی همچون نروژ، دانمارک و فنلاند اشاره نمود که بیش از ۴۰ درصد مناصب تصمیمگیری در اختیار زنان است. متأسفانه در بسیاری از کشورهای جهان سوم این مسأله چندان شایان توجه نیست و تنها تعداد محدودی از زنان در پستهای مدیریتی و مهم تصمیمگیری کشور قرار دارند. در ایران علیرغم آن که قانون اساسی کشور راه را برای تصدی اکثر مناصب تصمیمگیری برای زنان باز گذاشته با این وجود تنها ۸/۲ درصد مشاغل مدیریتی در کشور به زنان اختصاص یافته است.
ممکن است برای خواننده این سؤال پیش آید که به راستی چه ضرورتی به مدیریت زنان در بخشهای گوناگون جامعه وجود دارد؟
در پاسخ به این سؤال بایستی اذعان داشت که امروزه توانمندسازی زنان و مشارکت کامل آنان بر پایه برابری، در همه زمینهها از جمله در فرآیند تصمیمگیری و مدیریت جامعه یکی از پیش نیازهای توسعه پایدار میباشد که کشور ما سخت بدان نیازمند است. در جوامعی که هنوز تعادل مطلوب و قابل قبول و مشارکت عادلانه زن و مرد در فعالیتهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی فراهم نشده و فرصت منصفانه بروز خلاقیت و استعداد انسانها برقرار نگردیده است و فرآیند توسعه آن گونه که انتظار داشتهاند موفق نبوده است. تداوم و شتاب توسعه هنگامی رخ خواهد داد که زن و مرد و دوشادوش یکدیگر مسئولیت توسعه را بر عهده بگیرند.