توضیحات را مطالعه کنید
سلام دوستان:
قسمت اول مجموعه تست های درس متون فقه دارای 350 تست با پاسخ می باشد که به عنوان «قسمت اول» به فروش می رسد.
همچنین فایلی با نام 670 تست درس متون فقه با پاسخ وجود دارد که شامل این 350 تست نیز هست و با نام «کل مجموعه تستها» به فروش می رسد.
بنابراین دوستانی که مجموعه 670 تست را خریداری کنند، این 350 تست نیز در فایل خریداری شده وجود دارد.
این اقدام جهت رعایت وضعیت مالی بعضی از دوستان انجام شده که اگر بخواهند با قیمت کمتری به بخشی از این تستها دست یابند.
ولی برای دوستانی هم که مجموعه را بطور کامل خریداری کنند علاوه بر اینکه تخفیف بیشتری در نظر گرفته شده است، یک pdf که دارای 170 نکته کلیدی متون فقه و نیز 390 تست با پاسخ و حاوی تست های آزمون های سراسری، آزاد و ... است، هدیه می شود
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:29
مقدمه
پیش از سخن گفتن از این جنبه مهم در سیره پیامبر(ص)، بهتر آن میبینیم چند نکته زیر را یادآور شویم: یکم: عاطفه، بخش مهمی از شخصیت بشری را تشکیل میدهد و واقعگرایی، به عنوان مهمترین ویژگی عمومی اسلام، ایجاب میکند آنرا مورد توجه قرار دهیم و در راستای تحقق ثمرات مورد انتظار، رهنمونش سازیم؛در اینجاست که میبینیم حضرت علی (علیه السلام) در توصیف هماهنگی موجود میان عوامل تشکیل دهنده شخصیت انسانی یعنی عقل، اندیشه، عاطفه، حواس و رفتار، میفرماید: «خردها، راهبر و پیشوای اندیشهها و اندیشهها، راهبر و پیشوا
پیش از سخن گفتن از این جنبه مهم در سیره پیامبر(ص)، بهتر آن میبینیم چند نکته زیر را یادآور شویم:
یکم: عاطفه، بخش مهمی از شخصیت بشری را تشکیل میدهد و واقعگرایی، به عنوان مهمترین ویژگی عمومی اسلام، ایجاب میکند آنرا مورد توجه قرار دهیم و در راستای تحقق ثمرات مورد انتظار، رهنمونش سازیم؛ در اینجاست که میبینیم حضرت علی (علیه السلام) در توصیف هماهنگی موجود میان عوامل تشکیل دهنده شخصیت انسانی یعنی عقل، اندیشه، عاطفه، حواس و رفتار، میفرماید: «خردها، راهبر و پیشوای اندیشهها و اندیشهها، راهبر و پیشوای دلها و دلها، راهبر و پیشوای حواس و حواس، راهبر و پیشوای اندامهای آدمیاند.»[1] و بدین ترتیب، ریشههای رفتار آگاهانه انسان را با دقت بازمیگوید.
اسلام در همه این مراحل، تمامی تلاش و کوشش خود را در جهت پرورش انسان بهکار میگیرد:
الف ـ عنصر خردورزی غریزی را در انسان میپروراند و او را به تأمل و تدبر و تعقل و استدلال و نظر و امثال آنها، سوق میدهد.
ب ـ بر روشهای منطقی روند خردورزی انگشت میگذارد و از هر شیوه مغایر با گفتوگوی سالم و درستی که نتایج آنرا مورد خدشه قرار میدهد، دوری میجوید.
ج ـ عنصر عاطفی را میپروراند و آنرا با عشق ناب و اصیلی نسبت به پرشکوهترین محبوب یعنی پروردگار متعالی که جامع همه گونه کمال مطلق است، سیراب میسازد و عاطفه را به اوج والایی و شکوهش میرساند.
د ـ به شریعت مقدس خود، فطرت گرایی اصیلی را میبخشد که رفتارها را سامان میدهد و نقشه سعادت و خوشبختی آدمی را ترسیم میکند.
ﻫ ـ اراده قوی و آگاهی را پرورش میدهد که فراتر از هر انگیزه عاطفی برافروختهای، اطمینانمان میبخشد که جهتگیری عاطفه، جهتگیری درستی است و در عین حال آزادی خود در شکل دهی به رفتارها را حفظ میکند و از همین آزادی است که مسئولیت، زاده میشود. ما در شمار آن کسان نیستیم که "اراده" را "عواطف برافروخته" توصیف میکنند وگرنه گرفتار "جبری" میشویم که هم به لحاظ وجدانی و هم از نظر شرعی، غیرقابل قبول است. عواطف و احساسات نیز نقش مؤثر خود را بر اراده و رفتار آدمی دارند و هم از اینروست که اسلام به شیوهها و روشهای گوناگون، بر آن انگشت گذارده است؛ از جمله:
1ـ شیوههای ارشادی مستقیمی که ما را از هواهای لجام گسیخته و طغیانی برحذر میدارند. قرآن کریم میگوید: «أرایت من اتخذ الهه هواه أفانت تکون علیه وکیلا» (سوره فرقان ـ43) (آیا آن کس را دیدی که هوای نفس خود را خدای خویش گرفته است؟ و آیا تو بر او مراقب توانی بود؟)
2ـ شیوههای غیرمستقیم از جمله استفاده از امثال و داستانهایی در ستایش از کسانی چون پیامبران که بر هواهای نفس و اراده خود تسلط یافتند و زمام آنرا در اختیار خود گرفتند.
3ـ ارایه الگوهای عملی از رفتار پیامبراکرم(ص) و دیگر پیشوایان اهل بیت بزرگوار و یاران گرامی آنحضرت که در مکتب وی پرورش یافتند .
4ـ فراخواندن مسلمانان به هرچه پرشکوهتر و والاتر ساختن عشق خود یعنی عشق به خدا، عشق به پیامبر و عشق به اهل بیت پاک و یاران مخلص آن حضرت (ص) که تنها در آنصورت، عواطف و احساسات در منظومهای پرشکوه و هماهنگ با اندیشه و آفریننده کار نیک، سامان میگیرند.
چکیده
از اوائل قرن بیستم تاکنون و بخصوص در نتیجه دو جنگ بین المللی که تحولات بسیار عمیق در زندگی اجتماعی و اقتصادی کشورهای مختلف پیدا شد و بالاخص سالهای بعد از جنگ بین المللی دوم این تحولات و تغییرات اثرات بسیار آموزنده و ثمربخشی در پیشرفت علوم قضائی داشته و ایجاب نموده است که در اعمال شغل وکالت دادگستری نیز به موازات تکامل تدریجی قوانین و اصلاحاتی که در نحوه رسیدگی و آئین دادرسی بعمل آمده است قوانین و مقررات و نظامات خاص وضع و تدوین گردد،زیرا در حقیقت وکیل دادگستری در حسن جریان امور قضائی سهم مؤثری داشته و در اجراء قوانین با دستگاه دادگستری معاضدت و اشتراک مساعی مینماید و با پیروی از موازین قانونی به منظور دفاع از حقوقی که مورد تجاوز و یا تهدید قرار میگیرد قیام نموده قدرت فعاله،اطلاعات وسیع و تجارب خود را در خدمت افراد یا خانواده هائی که حیثیت و شرافت یا اموال آنها مورد تجاوز واقع شده است قرار میدهد.
در این نوشته بر آنیم که بررسی و تبیین مقوله وکالت دادگستری در حقوق ایران بپردازیم . فصل اول این نوشتار بر تعریف مفهوم وکالت در فقه و حقوق ایران و سپس به تاریخچه وکالت در جهان می پردازد . در فصل دوم شغل وکالت در دادگستری ایران و شرایط و موارد احراز وکالت به شخص را مورد بررسی قرار می دهیم . فصل سوم به مشکلات و موانع در وکالت دادگستری می پردازیم و چالش های پیش روی این شغل شریف را مورد بررسی قرار می دهیم .
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:14
تقوا
محقق طوسى، راه دیگر مانعزدایى از سیر و سلوک را «تقوا» و تقوا را داراى سه ضلع و رکن معرفى کرده است: ترس از خدا و تحاشى از کار زشت و قصد قربت در آن ترس و این تحاشى. در باره تقوا آمده است:
«بلى من أوفى بعهده و اتقى فإن الله یحب المتقین» (1)
متقین، محبوب خدا هستند. البته همان طور که تقوا مراتبى دارد محبوبیت الهى هم درجاتى دارد. مهم، آن است که انسان در تقوا سه رکن آن را رعایت کند:
رکن اول این که از خدا بترسد و این خوف، خوف ساده باشد و بر اساس ترس از خدا تحاشى داشته باشد.
رکن دوم «تحاشى» از گناه است، بدین معنا که اگر گناه در وسط باشد، انسان خود را به حاشیه بکشد تا به آن آلوده نشود؛ مثل این که، گفته مىشود: «از گناه اجتناب کنید» ؛ یعنى، شما دریک جانب قرار گیرید و گناه در جانب دیگر قرار گیرد؛ یعنى، سعى کنید با پروا از متن که گناه است به حاشیه صفا و نجات قدم بردارید.
رکن سوم این است که چه در آن ترس و چه در این حاشیه رفتن، منظور، نزدیک شدن به خدا باشد . برخى افراد از ترس زندان یا براى حفظ آبروى خود و هراس از ریختن آبرو، گناه نمىکنند و از آن تحاشى دارند و البته اینها خوب است. چون دورى از گناه، «توصلى» است؛ اما نشانه سیر و سلوک نیست. «سالک الى الله» خود را در مسیر خدا مىبیند و مسیر هم مستقیم و زمام این سالک در این مسیر مستقیم به دست خداست؛ چنانکه مىفرماید:
«ما من دابة إلا هو اخذ بناصیتها إن ربى على صراط مستقیم» (2) .
کسى که گفت:
«إیاک نعبد و إیاک نستعین»
قهرا خود را در تحت زمام حق مىبیند:
«یا من بیده ناصیتى، یا علیما بضرى و مسکنتى، یا خبیرا بفقرى و فاقتى» (3)
و مشابه این مضمون در «مناجات شعبانیه» چنین آمده است:
«بیدک لا بید غیرک زیادتى و نقصى و نفعى و ضرى» (4) .
بنابراین، انسان سالک خود را در راهى مىبیند که زمام راهیان آن به دست خداست. از این رو پرهیز و ترس او «قربة الى الله» است؛ زیرا اگر چنین نباشد، او براى خود مىترسد؛ نه براى رضاى خدا و بنابراین، اهل سیر نیست.
اگر انسان از گناه توبه کند و به جایى برسد که از توبه نیز توبه کند، در فضایل، مخلص است و هرگز ریا نمىکند. تقوا که از بهترین اوصاف انسان سالک است، گاهى انسان آن را به این انگیزه، تحصیل مىکند که در دنیا و آخرت عزیز باشد. چنین انسانى اخلاص ندارد؛ زیرا کار را براى تحصیل رضاى خود کرده است، نه رضاى خدا و در حقیقت او با تقوا نیست؛ زیرا او لباس تقوا را در بر کرده است تا در قیامت، جامه زرین جاه و عزت را بپوشد.
این که مىگویند صراط مستقیم، از مو باریکتر و از شمشیر تیزتر است، نمونههایش در این بحثها ظهور مىکند. گاهى تشخیص وظیفه، از تشخیص یک موى باریک، باریکتر است. آنها که موشکافى مىکنند توان این را دارند که این مسائل را به طور دقیق ارزیابى کنند.
توضیح و تحلیل مطلب این است که مراتب اهل تقوا متفاوت است؛ زیرا:
.1 گاهى کسى براى عزت و جاهمند شدن نزد جامعه، جامه تقوا را در بر مىکند. این صبغه ریائى دارد و از بحث خارج است.
.2 گاهى براى عزیز شدن نزد خدا و اولیاى الهى پرهیزکار مىشود، این عمل نیز، خوب ولى ابتدایى یا متوسط است و بنابراین، باید آن را هم رها کرد.
.3 گاهى انسان مىداند که خدا او را عزیز مىکند ولى او براى عزیز شدن با تقوا نمىشود . این هم کمال خوبى است. چون او براى عزیز شدن، جامه تقوا را در بر نکرده است.
شلینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:239
فهرست و توضیحات:
فصل اول
بررسی واژه فضاءمعنای اصطلاحی قضا در فقهدادرسی در اسلام حکم مشروعیت قضا در اسلام اقسام قضاء مشروعیت و ثبوت قضا در اسلام قضاء بخشی از وظایف رهبری است انتصاب فاضی از دیدگاه امامیه اذن عام و اذن خاص انتصاب قاضی در زمان غیبت انتصاب قاضی در دیدگاه اهل سنّت خلافت بر اساس شورا چیست چگونگی انتخاب قاضی وگماردن آنفصل دوم
طرق اثبات ولایت قاضی استماع بینّه استفاضه مکاتبه ادعای قاضی چگونگی اثبات ولایت قاضی در شرایط کنونی چگونگی قبول یا ردّ حکم دلیل تشتّت آراء چیست دلایل وجوب قضاءمستندات استجناب قضاءفصل سوم
شرایط قاضی بلوغ عقل اسلام (ایمان) عدالت عدالت از دیدگاه فقهای اسلام نشانه های عدالت علم و اجتهاد علم قاضی از دیدگاه فقهای اسلامفصل چهارم
جایگاه وتعریف اجتهاداجتهاد از دیدگاه مامیه اجتهاد از دیدگاه اهل سنّت اقسام وحد اجتهاد اعتبار شرط اجتهاد از نظر امامیه نظریه اول عدم اعتبار شرط اجتهاد از نظر امامیه نظریه دوّم اعتبار شرط اجتهاد از نظر اهل سنّت مجتهد مطلق و متجزی دادرسی غیر مجتهد استخلاف و نیابت در قضاء قضاء غیرمجتهد در شرایط اضطرار تجزی در اجتهاد نزد اهل سنت قضاء مقلد نزد اهل سنتفصل پنجم
رجولیت یا مرد بودن در قاضی فقه شیعه و دادرسی زن فقه اهل سنّت و دادرسی زن شرط طهارت مولد شرط بینایی، شنوایی، گویایی ، حافظه و توانایی خواندن و نوشتن حافظه کتابت بینایی شنوایی و گویایی نتیجهفصل ششم
6-1 قضاء تحکیم و یا حکمیت در دعاوی
6-2 قضاء تحکیم از دیدگاه فقهای شیعه
6-3 قضاء تحکیم از دیدگاه فقهای اهل سنت
6-4 حوزه عمل قاضی التحکیم
6-5تحکیم در زمان غیبت
6-6 شرایط قاضی در حقوق موضوعه
فصل هفتم
نتیجه پایان نامه
چکیده انگلیسی
اعلام
فهرست منابع
چکیده :
از آنجا که مبانی
استنباط احکام شرعی در فقه شیعه با توجه به حجیّت احادیث ائمه (ع) متفاوت با منابع اهل سنّت می باشد لذا در اغلب موارد نظریه فقهای شیعه و مستندات ایشان بطور جداگانه مورد بررسی قرار گرفته و سپس دیدگاه فقهای مکاتب اهل سنت آورده شده، در انتخاب آراء فقها نیز سعی شده است تا معروفترین و معتبرترین نظریات از کتب موجود ارائه شود.
قبل از ورود به بحث اصلی یعنی شرایط قاضی، مباحث مقدماتی و لازم مبنی بر بررسی واژه قضاء، نگرش اسلام به دادرسی، رابطه دادرسی با وظایف رهبری، چگونگی انتصاب قاضی در زمان غیبت نزد شیعه و انتخاب قاضی از دیدگاه اهل سنّت ، ثبوت قضاء و حکم آن در اسلام و راههای اثبات ولایت قاضی بیان گردیده و آنگاه وارد محور اصلی بحث یعنی شرایط قاضی شده ایم، از میان شرایط مختلف سه شرط عدالت، اجتهاد و رجولیت (مرد بودن قاضی) به لحاظ اهمیت موضوع پرداخته و پس از آن، بیان شرایط قاضی التنصیف و قاضی التحکیم و تفاوت حکمیت با دادرسی و نیز قانون موضوعه در ایران و نتیجه کلی ملحقات آن، معرفی اجمالی اعلام و اشخاصی که نام ایشان در متن و پاورقی آمده و فهرست منابع می باشد.