تفسیر و نکات سوره آل عمران (آیه 148 تا 200)
یونس جاویدی
(آیه 148)ـ آنها با این طرز تفکر و عمل به زودى پاداش خود را از خدامى گرفتند ((لذا خداوند هم پـاداش ایـن جـهـان کـه فـتح و پیروزى بر دشمن بود و هم پاداش نیک آن جهان را به آنها داد)) (فتیهم اللّه ثواب الدنیا وحسن ثواب الا خره).
و در پـایـان آیه آنها را جز نیکوکاران شمرده و مى فرماید: ((خدا نیکوکاران رادوست دارد)) (واللّه یحب المحسنین).
(آیه 149).
چه زیانى از این بالاتر که انسان اسلام را با کفر، و سعادت را با شقاوت ، وحقیقت را با باطل معاوضه کند.
(آیـه 150)ـ در ایـن آیـه تـاکید مى کند که ((خدا پشتیبان و سرپرست شماست و اوبهترین یاوران است)) (بل اللّه مولـیکم وهو خیر الناصرین).
یـاورى است که هرگز مغلوب نمى شود و هیچ قدرتى با قدرت او برابرى ندارد در حالى که یاوران دیگر ممکن است گرفتار شکست و نابودى شوند.
(آیه 151)ـ در این آیه اشاره به نجات معجزه آساى مسلمانان بعد از جنگ احد مى کند و مى فرماید: ((مـا بـه زودى در دل کـفار رعب و وحشت مى افکنیم))یعنى ، همان طور که در پایان جنگ احد افکندیم و نمونه آن را با چشم خود دیدید(سنلقى فى قلوب الذین کفروا الرعب).
و در جمله بعد، علت افکندن رعب و ترس را در دلهاى آنها چنین بیان مى کند: ((به این جهت که آنها چیزهایى را بدون دلیل شریک خدا قرار داده بودند))(بم اشرکوا باللّه ما لم ینزل به سلطانا).
در پـایـان آیـه بـه سرنوشت این افراد اشاره کرده ، مى فرماید: این افراد به خود واجتماع خود ستم کـرده انـد ((و بـنابراین جایگاهى جز آتش نخواهند داشت و چه بدجایگاهى است)) (وماویهم النار وبئس مثوى الظالمین).
(آیه 152).
(آیـه 153)ـ در ایـن آیـه صحنه پایان احد را به مسلمانان یادآورى مى کند ومى فرماید: ((به خاطر بـیـاوریـد هـنـگـامى را که به هر طرف پراکنده مى شدید و فرارمى کردید و هیچ نگاه به عقب سر نـمى کردید که سایر برادران شما در چه حالند درحالى که پیامبر از پشت سر شما را صدا مى زد)) (اذ تصعدون ولا تلوون على احدوالرسول یدعوکم فى اخریکم).
(آیـه 154)ـ شب بعد از جنگ احد، شب دردناک و پراضطرابى بود،مسلمانان پیش بینى مى کردند کـه سـربـازان فـاتـح قـریـش بـار دیـگـر بـه مـدینه بازگردند دراین میان مجاهدان راستین و تـوبـه کـنـنـدگـانـى که از فرار احد پشیمان شده بودند، به لطف پروردگار اعتماد داشتند و به وعـده هـاى پـیـغـمـبر دلگرم بودند آیه مورد بحث ماجراى آن شب را تشریح مى کند و مى گوید: ((سـپس بعد از آن همه غم و اندوه روزاحد، آرامش ر ابر شما نازل کرد)) (ثم انزل علیکم من بعد الغم امنه).
(آیه 156).
بهره بردارى منافقان !
حـادثـه احـد زمینه را براى سمپاشى دشمنان و منافقان آماده ساخت ، به همین دلیل آیات زیادى بـراى خـنثى کردن این سمپاشیها نازل گردید در این آیه نیز به منظور درهم کوبیدن فعالیتهاى تخریبى منافقان و هشدار به مسلمانان ، نخست به مؤمنان خطاب کرده ، مى گوید: ((اى کسانى که ایـمـان آورده اید ! شما همانند کافران نباشید که هنگامى که برادرانشان (در راه خدا) به مسافرتى مـى رونـد و یا در صف مجاهدان قرار مى گیرند و کشته مى شوند مى گویند: افسوس اگر نزد ما بودندنمى مردند و کشته نمى شدند)) (ی ایها الذین آمنوا لا تکونوا کالذین کفروا وقالوالا خوانهم اذا ضربوا فى الا رض او کانوا غزى لو کانوا عندنا ما ماتوا وما قتلوا).
(آیـه 157)ـ دوم : ((تـازه اگـر در راه خدا بمیرید یا کشته شوید (و به گمان منافقان مرگى زود رس دامـن شـما را بگیرد چیزى از دست نداده اید) زیرا آمرزش ورحمت پروردگار از تمام اموالى کـه شـمـا یـا مـنافقان با ادامه حیات براى خودجمع آورى مى کنید بالاتر است)) (ولئن قتلتم فى سبیل اللّه او متم لمغفره من اللّه ورحمه خیر مما یجمعون).
(آیه 158)ـ سوم : از همه گذشته مرگ به معنى فنا و نابودى نیست که این قدر از آن وحشت دارید بـلـکـه دریچه اى است به سوى زندگانى دیگرى در سطحى بسیار وسیعتر و آمیخته با ابدیت ((و اگر بمیرید و یا کشته شوید به سوى خدا بازمى گردید)) (ولئن متم او قتلتم لا لى اللّه تحشرون).
(آیه 160).
نتیجه توکل !
در ایـن آیـه کـه مـکمل آیه قبل است ، نکته توکل بر خداوند بیان شده است وآن این که : قدرت او بـالاتـرین قدرتهاست و ((اگر خداوند شما را یارى کند هیچ کس برشما پیروز نخواهد شد، و اگر دست از یارى شما بردارد کیست که بعد از او شما رایارى کند)) (ان ینصرکم اللّه فلا غالب لکم وان یخذلکم فمن ذا الذى ینصرکم من بعده).
فایل ورد 6 ص
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:15
سوره مبارکه رحمن تنها سورهاى است که خود سوره با یکىاز اسماء الله آغاز مىشود،با اسم مبارک«رحمن».ما در «بسم الله الرحمن الرحیم» بعد از «الله» با اسم«رحمن»روبرو مىشویم.
«رحمن»از نظر لغوى مبالغه در رحمت است،در عنایت وجود وبخشندگى،و این اسم به غیر خداوند اطلاق نمىشود،بر خلاف بعضىاز اسمهاى دیگر مثل«رحیم»[که]به غیر خدا هم«رحیم»مىشود گفت.
در واقع«رحیم»امرى است که فى حد ذاته مىتواند مراتب و درجاتداشته باشد که شامل به اصطلاح رحمت امکانى هم بشود،یعنىرحمت از آن جهت که منسوب به یک ممکن الوجود است،و لهذا درقرآن به پیغمبر اکرم«رحیم»اطلاق شده است: «لقد جاءکم رسول منانفسکم عزیز علیه ما عنتم حریص علیکم بالمؤمنین رؤوف رحیم» .کلمههاى«رؤوف»و«رحیم»هم از اسماء الله است ولى از اسمائى است کهاختصاص به خداوند ندارد،یعنى در عین اینکه شانى از شؤون الهى رابیان مىکند به غیر خدا هم اطلاق مىشود،یعنى رحمت به آن معنى کهدر«رحیم»هست و رافت به آن معنى که در«رؤوف»هست به اصطلاحدرجه امکانی هم دارد که مىشود آن را به یک ممکن نسبت داد.ولى«رحمن»به آن معناى«مبالغهاى»که دارد،یعنى آن نهایت درجه رحمتو رحمتشاملهاى که تمام هستى را در بر گرفته است،مثلا خود پیغمبرهم به تمام وجود خودش مشمول رحمن است، و هر موجود و مخلوق دیگرى. این [اسم] به غیر خدا اطلاق نشده است.
اکثریت قریب به اتفاق آیات این سوره مبارکه تذکر و یاد آورىنعمتها و آلاء پروردگار است،و لهذا از یک طرف با لفظ «الرحمن» شروعمىشود[که]رحمت است و از طرف دیگر مکرر مانند یک ترجیع بند31 بار این آیه تکرار شده است: «فباى الاء ربکما تکذبان» .مخاطب،جن وانس هستند:پس به کدامیک از نعمتهاى الهى تکذیب مىآورید،یعنىکدامیک از نعمتهاى الهى را مىتوانید انکار کنید؟پس اصلا روح و سیاقاین سوره تذکر و یاد آورى نعمتهاست براى اینکه انسان متنبه و متوجهباشد که نعمتهاى الهى را چه ذهنا و فکرا و چه عملا مورد انکار قرارندهد و همیشه به آن نعمتها توجه داشته باشد.توجه به نعمت،روحشکر و سپاسگزارى را در انسان به وجود مىآورد و انسان را بیشتر متذکرخدا مىکند و بیشتر در صراط عبودیت قرار مىدهد و از مخالفت وعصیان باز مىدارد.
حال مىخواهیم ببینیم که این نعمتها را که خدا در قرآن مىخواهدبشمارد چگونه شمارش مىکند؟در این شمارش کردنها مسلما حسابىدر کار است،[چون]خلقت است،خصوصا که بعد هم همواره صحبتاز حسبان و میزان و نظام موجود در کار عالم است و قهرا نمىتواند خودقرآن که جزئى از کار پروردگار است از حسبان و نظام خارج باشد،اینهم خودش حسابى و نظامى دارد.ببینیم خداى رحمن که با اسم«الرحمن»خودش با ما مواجه است از چه نعمتى شروع کرده،نعمتاول،نعمت دوم،نعمتسوم،و چه را بیان مىکند.بلا فاصله مىفرماید:
«الرحمن علم القران» خداى رحمن قرآن را آموخت.ضمیر مفعول یا اسممفعولش هم بیان نشده[که آیا]قرآن را به پیغمبر آموخت؟قرآن را بهوسیله پیغمبر به مردم آموخت؟یا قرآن را به پیغمبر و مردم همهآموخت،به پیغمبر از طریق وحى و به مردم از طریق پیغمبر؟ معلوماست که وقتى متعلق ذکر نمىشود براى این است که نمىخواهداختصاص بدهد و الا مىتوانست بفرماید: «الرحمن علمک القران» رحمن،تو را اى پیغمبر قرآن آموخت،چنانکه بعضى جاها داریم: «و علمک ما لم تکن تعلم» و اگر مقصود فقط مردم مىبودند،مثلا مىفرمود:«علمکمالقران»یا«علم الانسان القرآن»که بعد مىگفتیم از پیغمبر انصراف دارد.
وقتى که[متعلق]ذکر نمىشود معلوم است که نظر به متعلق خاصنیست.همینطور که بعضى از مفسرین هم گفتهاند،در اینجا نمىفرمایدقرآن را نازل فرمود،[مىفرماید]قرآن را تعلیم داد،یعنى اول قرآن را بهصورت یک حقیقت موجود فرض مىکند،که آن حقیقتى که قبلا وجودداشته تنزیلش همان تعلیمش است و تعلیمش مساوى با تنزیلش است.
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:17
توسلبهقرآنبرایرسیدنبهجایگاهشایستهامتاسلامی
منافعو مصالحاسلاممهمترینمسألهاز نظر قرآن
فاصلهگیریدنیایاسلاماز توصیهها و سفارشاتقرآنی
تأکید قرآنبر سعادتدنیا
زندگیواقعیو هدفآناز نظر اسلام
توجهقرآنبهشرایطزمانو مکان
برخورد قرآنبا منافقین
توسلبهقرآنبرایرسیدنبهجایگاهشایستهامتاسلامی
«...تردید نکنیمکهتا قرآنبینما عزیز و حاکمنباشد، امّتاسلامینمیتواند بهجایگاهیکهشایستهاستدستپیدا کند و اگر قرآنجایخودشرا در بینما پیدا کند آنروز، ما عزّتدنیا و آخرترا خواهیمداشت. دربارهاینخاصیتقرآن بهما گفتهاند کههر وقتظلمتها و شبههها در جامعهشما خودنماییکند بهقرآنمتوسّلشوید و بهآنپناهببرید. زمانما کمیایننگرانیرا بوجود آوردهکهموجمخرّبفرهنگغربو توطئههایدشمنانخدا، جوانانما را مورد آسیبقرار بدهد کهبهترینراهبرایما توجّهبهقرآناستکهخوشبختانهچنینوضعیدر جامعهپیدا شدهاست. ولیبهبخشیاز جامعهمحدود است. ما امیدواریمهمهیجامعهما از ایننورانیتبهرهبگیرند...»
[ سخنرانیدر مراسمافطار با قاریانقرآنکریم- 16 آذر 1379 ]
***
منافعو مصالحاسلاممهمترینمسألهاز نظر قرآن
«...قرآنگاهیتحلیلمیکند و میفرماید: از ترساینکهفقیر شوید، از ترساینکهضرر کنید، از ترساینکهمصیبتیپیشبیاید و بعداً روابطخارجینداشتهباشید و فلانچیز مورد علاقهشما آسیبنبیند، اینکارها و تخلّفاترا انجاممیدهید.
مطلبیکهمیخواهمعنوانکنمایناستکهما باید در فرهنگاسلامییکاولویتمهمّ بگنجانیمو آنهمتقدّممنافعاسلامبر همهچیز است. اینخیلیمهماست. اینخواستقرآناست. یقیناً روحاسلاماز مسلمانانواقعیمیخواهد کههر جا پایخدا، پیامبر (ص)، قرآن، امّتاسلامیو مصالحاسلامپیشمیآید، جاییبرایترجیحسایر منافعنباشد.مثلاً مصالحجغرافیاییبرایخیلیاز ملّتها و دولتها پیشمیآید. مسایلنژادی، حزبیو منافعمادّیو تجاریهممهماست. نمیتوانبهدولتیگفتنسبتبهاینها بیتوجّهباشد. منافعدولتها مهماست. اما منافعو مصالحاسلاممهمتر است. در داخلیکدولتهمجریانهایمختلف، احزابو باندها هستند کهباید منافعآنها در راستایمصالحدولتباشد و منافعدولتهایاسلامیهمباید در راستایمصالحاسلامباشد.
واقعاً مسایلیکهقرآنبرایمصالحاسلاماز ما خواستهاست، امروز در دنیایاسلامکمعملمیشود. در گذشتههمنبودهاست. یا لااقلمنزمانیرا سراغندارمکهنامببرمکهمثلاً در فلانتاریخمنافعاسلامدر اولویتدولتها بود. حتّیدر مدینهکهجمعیتمحدودیداشتو شهریبود و مسایلقومیو جغرافیاییمطرحنبود، همینمشکلوجود داشت. گفتمکهآیاتمتعدّدیبهاینمسألهاشارهمیکنند...»
[ سخنرانیدر مراسمکنفرانسبینالمللیوحدتاسلامی- 7 تیر 1378 ]
***
فاصلهگیریدنیایاسلاماز توصیهها و سفارشاتقرآنی
«...واقعاً از آنچهکهقرآناز ما خواستهو آنچهکهالاندنیایاسلامبهآنپایبند است، خیلیفاصلهداریم. البتهاز اولظهور اسلاماینفاصلهبود. اینرا از گلایةقرآنمیفهمیمکهنسبتبهمسلمانانمدینهآنهمدر یکواحد کوچکدر دنیایآنروز دارد. پیداستکهمسلمانانهیچوقتبهاینندایمهمّ الهیکهیکنوعولایتبینامّتواحد اسلامیاست، لبّیکنگفتند. اینمسألهباید در دستور کار قرار بگیرد و رویآنکار کنید کهراهحلاینمعضلچیست؟
گفتماینگلایهرا از مدینهداریم. در سورهتوبه، سورةمائدهو سورههایدیگر قرآنآیاتزیادیاستکهخداوند بعضیاز مسلمانانرا توبیخمیکند کهچرا بهروابطاسلامیاهمیتنمیدهید؟ چرا بهاولویتهایجامعهاسلامیتوجهنمیکنید؟
در همینآیهایکهدر اولصحبتمخواندم، به مسلمانانمیگوید: ایاهلایماناگر پدرانو برادرانشما کفر را بر ایمانبگزینند، نباید آنها را دوستبدارید. و هر کساز شما (با وجود کفر) آنانرا دوستبدارد،بیشکستمکاراست.
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:20
فهرست مطالب
فجر
(این سوره در مکه نازل شده و دارای 30 آیه می باشد)
والفجر1 و لیال عشر2 والشفع والوتر3 واللیل إذا یسر4 هل فی ذلک قسم لذی حجر5 ألم ترکیف فعل ربک بعاد6 إرم ذات العماد7 التی لم یخلق مثلها فی البلاد8 و ثمودالذین جابوا الصخر بالواد9 و فرعون ذی الاوتاد10 الذین طغوا فی البلاد11 فأکثروا فیها الفساد12 فصب علیهم ربک سوط عذاب13 إن ربک لباالمرصاد14 فأما الإنسان اذا ما ابتلاه ربه فأکرمه و نعمه فیقول ربی أکرمن15 و أما إذا ما ابتلاه فقدر علیه رزقه فیقول ربی أهانن16 کلا بل لا تکرمون الیتیم17 و لا تحاضون علی طعام المسکین18 و تأکلون التراث أکلا لما19 و تحبون المال حبا جما20 کلا إذا دکت الأرض دکا دکا21 و جاء ربک و الملک صفا صفا22 و جایء یومئذ بجهنم یومئذ یتذکرالإنسان و أنی له الذکری23 یقول یا لیتنی قدمت لحیاتی24 فیومئذ لا یعذب عذابه أحد25 و لا یوثق و ثاقه أحد26 یا أیتها النفس المطمئنة27 إرجعی إلی ربک راضیه مرضیة28 فادخلی فی عبادی29 و ادخلی جنتی30.
محتوای سوره مبارکه فجر:
این سوره همانند بسیاری دیگر از سوره هایی که در مکه نازل شده ، دارای آیاتی کوتاه، تکان دهنده، پرطنین و توأم با انذارهای فراوان است.
در بخش اول این سوره به سوگندهای متعددی که در نوع خود بی سابقه است برخورد می کنیم که خود مقدمه ای برای تهدید جباران به عذاب الهی است .
در بخش بعدی این سوره به شماری از اقوام طغیانگر پیشین مانند قوم عاد و ثمود و فرعون و انتقام شدید خداوند از آنان اشاره شده است، تا قدرت های جبار متذکر شوند.
در سومین بخش این سوره ، به تناسب آیات پیشین به امتحان و آزمایش انسان به صورت مختصر اشاره کرده و کوتاهی او در اعمال خیر را به باد انتقاد می گیرد.
در آخرین بخش این سوره مسأله معاد و سرنوشت مجرمان و کافران، و همچنین پاداش عظیم مؤمنانی که صاحب نقوس مطمئنه هستند، مورد بررسی قرار می گیرد .
تفسیر
سوگند به چهارده معصوم:
در آغاز این سوره به پنج سوگند بیدارگر اشاره شده، نخست می فرماید:
والفجر: قسم به فجر و شکافتن پرده سیاه شب.
" فجر" در اصل به معنای شکافتن وسیع است. و از آنجا که نور صبح، تاریکی شب را می شکافد از آن تعبیر به" فجر" شده است، و می دانیم فجر بر دو گونه است: " کاذب" و " صادق":
فجر کاذب:
همان سپیدی طولانی است که در آسمان ظهر می شود و آن را تشبیه به دم روباه می کنند که نقطه باریک آن در طرف افق است و قاعده مخروط آن در وسط آسمان.
فجر صادق:
از همان ابتدا در افق گسترش پیدا می کند، نورانیت و شفافیت خاصی دارد، مانند نهری آب زلال، افق مشرق را فرا می گیرد و بعد در تمام آسمان گسترده می شود. فجر صادق اعلام پایان شب و آغاز روز است، در این موقع روزه داران باید امساک کنند و وقت نماز صبح وارد می شود.