ریزپردازنده

ریزپردازنده

 ریزپردازنده که CPU هم نامیده می گردد، پتانسیل های اساسی برای انجام محاسبات و عملیات مورد نظر در یک کامپیوتر را فراهم  می نماید. ریزپردازنده  از لحاظ فیزیکی  یک تراشه است . اولین ریزپردازنده در سال 1971 و با نام Intel 4004  معرفی گردید. ریزپردازنده فوق چندان قدرتمند نبود و صرفا" قادر به انجام عملیات جمع و تفریق  چهار بیتی بود. نکته مثبت پردازنده فوق، استفاده از صرفا" یک تراشه بود.قبل از آن مهندسین و طراحان کامپیوتر از چندین تراشه و یا عصر برای تولید کامپیوتر استفاده می کردند.
اولین ریزپردازنده ای که بر روی یک کامپیوتر خانگی نصب  گردید
، 8080 بود. پردازنده فوق هشت بیتی و بر روی یک تراشه قرار داشت . این ریزپردازنده در سال 1974 به بازار عرضه گردید.اولین پردازنده ای که باعث تحولات اساسی در دنیای کامپیوتر شد ، 8088 بود. ریزپردازنده فوق در سال 1979 توسط شرکت IBM طراحی و اولین نمونه آن در سال 1982 عرضه گردید. وضعیت تولید ریزپردازنده توسط شرکت های تولید کننده بسرعت رشد و از مدل  8088 به 80286 ، 80386  ، 80486 ، پنتیوم ، پنتیوم II ، پنتیوم III و پنتیوم 4  رسیده است .

 

این فایل دارای 23 صفحه می باشد.



خرید و دانلود ریزپردازنده


دانلود روش تحقیق بررسی رشد قضاوت اخلاقی در دانشجویان دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) قزوین

 دانلود روش تحقیق بررسی رشد قضاوت اخلاقی در دانشجویان دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) قزوین

 دانلود روش تحقیق بررسی رشد قضاوت اخلاقی در دانشجویان دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) قزوین با فرمت ورد و قابل ویرایش تعدادصفحات106

ضرورت و اهمیت پژوهش:
اخلاق یکی از موضوعات مهم روان شناسی رشد است، اخلاق در روان شناسی تربیتی و تعلیم و تربیت جایگاه مخصوص و ویژه‌ای دارد. اگر به اخلاق در فرایند تعلیم و تربیت توجه شایسته شود، آنگاه تعلیم و تربیت می‌تواند به حالت آرمانی خویش نزدیک شود و چنان‌چه نظام تعلیم و تربیت در شناخت و آموزش و ارایه اخلاق شایسته ناموفق و نارسا باشد حتماً اگر توان مناسب در جهت رشد ذهنی، ‌بدنی، اجتماعی و عاطفی را داشته باشد ولی باز هم احساس می‌شود که عنصری اساسی و فرایندی همه جانبه در کنار خود ندارد و این چیزی غیر از اخلاق نمی‌باشد.
(رمضانی، 1378)
مطالعات روان شناسان شناختی نشان می‌دهد که فرایند تحول قضاوت‌های اخلاقی، مانند تحول شناختی، مراحلی ثابت غیر قابل تغییر و جهان شمول را طی می‌کند. در این دیدگاه با تأکید بر مرحله‌ای بودن تحول اخلاقی، مفهوم آمادگی برای تربیت اخلاقی یکی از مفاهیم اساسی است. از نظر روان شناسان شناختی، هر مرحله محدودیت‌ها و نکات قوت خاص خود را دارد. افزودن بر این ، مرحله زبان خاص خود را داشته و باید از آن برای تربیت اخلاقی کودک و نوجوان استفاده کرد. در مرحلة واقع‌گرایی اخلاقی، اخلاق رشد چشمگیری ندارد، زیرا ارتباط کودک و بزرگسالان یک رابطة‌ یک جانبه و مبتنی بر اطاعت است و در آن احترام و همکاری متقابل وجود ندارد. مرحلة اصلی تحول اخلاقی و تربیت اخلاقی با احترام متقابل شروع می‌شود، رفتار اخلاقی خود پیرو در جریان احترام متقابل با همسالان شکل می‌گیرد. از این‌رو شرایط برای ایجاد ارتباطهای اجتماعی کودکان و نوجوانان با همسالان باید هر چه بیشتر فراهم آید. (کدیور، 1378)
آگاهی از پیشروی رشد اخلاقی می‌تواند از جهات مختلف با ارزش باشد. دانستن این‌که چگونه و چرا کودکان از نظراخلاقی مسایل را درست یا غلط مورد قضاوت قرار می‌دهند ممکن است مستقیماً با انواع استدلال‌هایی که مربی در مورد خوبی و بدی امور به آنها عرضه می‌دارد، در رابطه باشد. نتایج تحقیقات مختلف در باب رشد اخلاقی مبین این واقعیت است که گرچه توانایی‌های شناختی روبه رشد نقش مسلمی در تکوین مفهوم درست و غلط در کودک دارند، اما به همان اندازه عوامل دیگری نیز در این میان نقش دارند. در صورتی که بخواهیم تربیت اخلاقی کودکان و نوجوانان که یکی از اهداف مهم هر نظام به منزلة نوعی سرمایه گذاری جهت تأمین
آینده‌ای بهتر است، محقق گردد باید قوانین تحول را شناخته و این شناسایی را به کار گیریم.
مسأله تربیت اخلاقی درست همگام با مسایلی است که ما دربارة منطق و آموزش ریاضیات بیان می‌داریم.
آیا مدرسه می‌خواهد افرادی بار بیاورد که زیر فشار و اجبار سنتهای قبل باشد. در این صورت اصل اقتدار یا استناد به قدرت اخلاقی معلم با نظام تشویش و تنبیه که اخلاق اطاعت را تحکیم می‌کند، کافی است.
اما برعکس اگر مدرسه بخواهد افرادی را بار بیاورد که دارای وجدان آزاد باشند و حقوق و آزادی دیگران را محترم شمرند، بدیهی است که در این صورت توسل به اقتدار معلم و دروس که به بهترین وجهی در مورد اخلاق ایراد گردیده است، برای ایجاد روابط زنده‌ای که از استدلال و خود پیروی و تقابل سرچشمه می‌گیرند، کافی نخواهد بود.
تنها یک زندگی اجتماعی بین خود شاگردان یعنی یک خود رهبری حتی‌الامکان نامحدود که به موازات کار فکری در بین جمع تشکیل شده باشد، می‌تواند شخصیت‌هایی بار آورد که به خود حاکم باشند و بین آنها احترام متقابل برقرار باشد. (پیاژه، 1369 )
بشر در سیر تحولی خویش همواره میان دو قطب میان گرایی  و میان واگرایی  قرار می‌گیرد. این وضعیت در تمام زمینه‌های شناختی، عاطفی و اجتماعی خود را نشان می‌دهد. انسان در هر مرحله از رشد خود از میان گرایی شروع می‌کند و در پایان آن مرحله به میان واگرایی می‌رسد، این آزادسازی ضروری نیاز به تلاش‌های فکری و اخلاقی فراوان دارد. در این میان تعادل جویی از راه خود نظم جویی  و به کمک سه عامل دیگر تحول روانی (رشد ارگانیگ، تمرین و تجربه، تعامل‌ها و انتقال‌های اجتماعی) به تشکیل شناخت‌ها در طی سال‌ها منتهی می‌شود. (منصور، دادستان، 1367)
با توجه به مطالب فوق می‌توان گفت که هدف والای تربیت چیزی جز رهایی فرد از خود میان بینی عقلی و اخلاقی و رسیدن به روابط متقابل که وابسته به هر نوع زندگی اجتماعی است،‌ نخواهد بود. به عبارت دیگر تربیت اخلاقی پابه پای تربیت عقلی، بر آن است که افراد را با وجدانی آزاد، بارآورد تا حقوق و آزادی دیگران را محترم بشمارند، ضمن آنکه استقلال و خود پیروی خود را حفظ کنند، این را نباید از نظر دور داشت که بشر از طریق تماس دایم با محیط اجتماعی است که موفق می‌شود، وجدان اخلاقی را در خود پایه‌ریزی و تقویت نماید. (پیاژه، 1369)
در یک نظام آموزش و پرورش هدفمند که به سوی شکوفایی همه جانبه استعدادها و توانایی‌های دانش پژوهان گام بر می‌دارد، باید به موازات پرورش منطقی و عقلانی، جریانات عاطفی، اخلاقی و اجتماعی را مد نظر داشته باشد. دانستن سطح قضاوت اخلاقی کودک ممکن است به والدین و دیگران کمک کند تا با آنها به نحوی متقاعدکننده و منطقی گفتگو کنند. کودکان استدلال دیگران را در صورتی که با سطح قضاوت اخلاقی آنها متناسب باشد، درک می‌کنند.
متناسب بودن استدلال اخلاقی با سطح درک کودک باعث می‌شود که کودک حتی در غیاب بزرگسالی‌که‌استدلال‌آورده‌است‌در‌برابر‌وسوسة کار خلاف مقاومت کند. (ماسن – پاول هنری،‌1370)
آزمودنی‌های این پژوهش در سنین جوانی، واقع می‌باشند. با عنایت به این‌که تمامی قوای زیستی، روانی، فکری و عاطفی فرد از دوران بلوغ تغییر و تحولات اساسی می‌یابد و بر هر یک از این تغییرات و تحولات نیز قانونمندی خاصی حاکم است،‌ می‌توان اذعان نمود که هیچ برنامه‌ریزی‌ای برای این دوران بدون آگاهی نسبت به این قانونمندی‌های مؤثر و کارگشا نخواهد بود. البته به اندازه‌ای که وقوف به این قانونمندی‌ها لازمة یک برنامه‌ریزی جامع و اصولی است،‌ آگاهی به اهداف و مقاصدی که باید رهنمای رشد و شکوفایی استعدادهای جوانان باشد نیز از ارکان اصلی برنامه‌ریزی برای نوجوانان و جوانان خواهد بود.
بنابراین پس از تبیین قانونمندیهای حاکم بر رشد و شکوفایی قوا و استعدادهای نوجوانی و جوانی و برنامه‌ریزی مبتنی بر اهداف و مقاصد تعلیم و تربیتی این دوره، نوبت به تعیین نقش و جایگاه هر یک از دستگاهها و نهادهای دولتی و غیر دولتی در عرصه‌های آموزشی، تربیتی، تبلیغی، ورزشی، هنری، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی خواهد رسید تا هر یک به عنوان جزیی از یک مجموعة منظم در برنامة ساماندهی امور جوانان کشور نقش آفرینی کنند. (لطف آبادی، 1380)

تاریخچه مختصر در جهان و ایران
ماری سیلیامک گراوث  از اولین کسانی بود که تحقیقات وسیع و جامعی در زمینة رشد اخلاقی کودکان انجام داد. بعد از آن ژان پیاژه  (1980-1896) مراحل تحول اخلاقی را از کودکی تا بزرگسالی مورد بررسی و تعمق قرار داد و سپس لورنس کهلبرگ  با الهام از نظریه پیاژه در سطحی وسیع‌تر به تحقیق پرداخت و مراحل تحول را تا سنین بالاتر بررسی کرد.
هارت شورن  ومی  (1930-1928) در یک تحقیق جامع و رساله اخلاق را مورد سنجش قرار دادند. (کریمی، 1378) پژوهش‌های‌هاروور 1934، جانسون 1962، مدیناس 1959، نشان دهندة یک همگرایی کامل بین سطح استدلال اخلاقی و افزایش سن هستند.
بندورا و مک دانالد (1963) به دنبال این بودند که نشان دهند رشد اخلاق، مراحلی را که پیاژه و کهلبرگ گفته اند، طی نمی‌کند. (کریمی، 1378)



خرید و دانلود  دانلود روش تحقیق بررسی رشد قضاوت اخلاقی در دانشجویان دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) قزوین


مقاله رشد اخلاقی کودکان

مقاله رشد اخلاقی کودکان

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:6

فهرست و توضیحات:

مقدمه

تجزیه و تحلیل

روش تحقیق

رشد اخلاقی کودکان

از رامین کریمی
یکی از چالش های اصلی دوران کودکی ارتقای نحوه دستکاری کردن محیط اطراف کودک است به عنوان مثال یاد دادن قواعد بازی از جمله این موارد است. در این مورد قواعد فیزیکی مانند پایداری شیء در کنترل محیطی به اندازه قواعد زبان شناسی در برقراری ارتباط از اهمیت برخوردار است. اگر این قواعد به اندازه کافی وجود نداشته باشد کودک باید به دنبال قواعد دیگری برود تا بتواند با تمرین هر روزه آنها دنیای اجتماعی که در آن زندگی می کند را اداره کند.
قواعد اجتماعی شامل دونوع اصلی هستند(تیوریل، کیلن، هالویگ ۱۹۸۷). نوع اول قواعد اخلاقی است که مشوق افراد برای انجام اعمال خیر و ضامن درستکاری و مشخص کننده اعمال خوب از بد می باشد. به عنوان مثال، مردم مجاز نیستند که همدیگر را بکشند یا اموال دیگری را به غارت ببرند. علاوه بر این یک سری قوانین رسمی که به قوانین اجتماعی معروفند در هر جامعه برای کنترل رفتارهای نادرست و هدایت آنها به راه راست وجود دارد. این نوع قاعده ممکن است مشتمل شود بر دادن صندلی به یک فرد پیر یا گفتن لطفاً و متشکرم و یا صبر کردن و اجازه دادن به ماشین فردی که در حال پیچیدن است باشند. به علاوه کودکان باید هم قواعد اخلاقی و هم قوانین اجتماعی را که شاید در موقعیت های مختلف تفاوت های بسیاری بین آنها وجود داشته باشد یاد بگیرند. به عنوان مثال بین قواعد خانوادگی مان و قواعد کلاس درس یا رفتارهای مورد انتظار والدین و رفتارهای دوست داشتنی همسالان تفاوت هایی وجود دارد و گفتن این مطلب ضرورتی ندارد که اکتساب قواعد اجتماعی جزء انکارناپذیر و بسیار مهم رشد کودکان است.(گرالینسکی و کوپ ،۱۹۹۳ مکویی و مارتین، ۱۹۸۳). رشد اخلاقی در قوانین اجتماعی اصولاً برای راهنمایی و تشخیص رفتارهای درست و غلط برای کودکان طراحی شده است. به همین دلیل مطالعه این که کودکان چگونه این قوانین را بفهمند و اجرا کنند به طور سنتی تحت عنوان اخلاقی بودن یا رشد اخلاقی مطرح شده است. تا دهه های اخیر، رشد اخلاقی یکی از حوزه های مورد مطالعه فقط فلاسفه و اندیشمندان مذهبی بود. امروزه روانشناسی رشد، بحث ها و مطالب بسیار زیاد و جالبی را عنوان کرده است.
تحقیقات معاصر در زمینه رشد اخلاقی به دو سطح اصلی تقسیم بندی شده اند. کانون توجه برخی از محققان کردار اخلاقی، توصیف علل رفتاری کودکان است. برای مثال، علل دزدی در کودکان، علل دعوا کردن آنها و عواملی که باعث می شود آنها به گروه های گانگستری  بپیوندند از جمله حوزه های مطالعاتی این گروه محققان است. عده دیگری از محققان استدلال اخلاقی که در آن به چگونگی فکر کردن کودکان درباره آنچه که دیگران انجام می دهند را مورد مطالعه قرار می دهند. در این نوع مطالعه یک موقعیت اخلاقی را برای کودکان توصیف می کنند و از آنها درباره قضاوت آن موقعیت سؤالاتی می پرسند: آیا رفتار انجام گرفته درست بود یا نه؟ آیا شخص برای انجام رفتارش باید تنبیه شود؟ اگر باید تنبیه شود به چه اندازه؟
این مقاله از سه دیدگاه نظری اصلی در زمینه رشد اخلاقی آغاز و سپس به آنچه که روانشناسان درباره رشد توانایی های استدلال اخلاقی انجام داده اند می پردازد و سپس به مطالبی درباره کردار اخلاقی اشاره می کند که در آن عوامل موثر بر رفتارهای مطلوب اجتماعی و سپس عوامل پرخاشگری و دیگر رفتارهای ضد اجتماعی مورد بررسی قرار گرفته است.
   
نظریه های رشد اخلاقی
دو نظریه در زمینه مطالعه رشد اخلاقی از اهمیت بیشتری برخوردار است.(گینز و اسننل ،۱۹۸۵ وینربی، ۱۹۹۳). یکی این که آیا عقاید و رفتارهای اخلاقی در درون هر کودک وجود دارد و به تدریج در طول زمان در او بروز می کند و یا این که این عقاید در درون یک فرهنگ وجود دارد و به کودک منتقل می شود. البته، شما در خواهید یافت که این موضوع یکی از اشکال بحث ماهیت در برابر طبیعت خواهد بود. دومین نظریه مشتمل بر قواعد اخلاقی به طور کلی است و معتقد است که آنچه از کودک بروز می یابد از یک عنصر زیست شناختی که در همه اعضای انواع که جنبه جهانی دارد نشأت گرفته است. از جهت دیگر، اگر قواعد اخلاقی در درون گروه اجتماعی رشد یابد بسیار استبدادی بوده و بنابر این از هر فرهنگ به فرهنگ دیگر متفاوت خواهد بود. این دو سؤال در قلب بسیاری از محققان روی این موضوع باقی است.
الگوهای رشدی- شناختی
همان طور که انتظار می رفت دیدگاه رشد اخلاقی بیشتر متوجه رشد استدلال اخلاقی کودکان شده است. نظریه پردازان این دیدگاه معتقدند شکل های مختلف رشد شناختی پایه اساسی برای رشد اخلاقی و درک رفتار اخلاقی در کودکان است و ما باید ابتدا توانایی استدلال اخلاقی و دانش مربوط به مسائل اخلاقی خودمان را افزایش دهیم(دورایز ،۱۹۹۱ رست ۱۹۸۳).دیدگاه شناختی علاوه بر این معتقد است که کردار اخلاقی یک کودک از یک موقعیت به موقعیت دیگر ثبات قابل توجهی را نشان می دهد و واکنش به یک فرآیند واحد از استدلال اخلاقی و کردار اخلاقی به طور روشنی مربوط به هم می باشد. نهایتاً این الگوها به طور نزدیکی به نظریه های شناختی مرتبط اند، آنها از نقطه نظر مراحل رشد اخلاقی با هم متفاوتند(کربزو ون هسترن، ۱۹۹۴).
رشدگرایان شناختی با ارائه سؤالات اخلاقی اغلب پیچیده شروع کردند. مطالبی مانند درست یا غلط بودن سقط جنین، کنترل حمل اسلحه و مجازات کشتن، باعث ایجاد بحث هایی در هر دو جنبه استدلال اخلاقی و کردار اخلاقی می شود. کودکان بزرگتر و بزرگسالان آنچه که به آنها نشان داده می شود را به نوبت بررسی کرده و با بحث های مختلف و سنجیدن شواهد مختلف از همه جنبه ها به آنها پاسخ می دهند. بر عکس نوجوانان به سختی دیدگاه افراد دیگر را که خیلی متفاوت از عقیده آنان است درک می کنند و فقط مسأله را از جنبه خاصی بررسی می کنند و به نتایج ساده ای می رسند(تیورل، هبلد برنت و اینریب، ۱۹۹۱). این مشاهدات رشدگرایان شناختی را به این نتیجه سوق می دهد که توانایی استدلال اخلاقی مبتنی بر رشد توانایی های شناختی در طول رشد کودک است.
این الگوها بسیاری از تحقیقات شناختی را به سوی رشد اخلاقی هدایت کرده اند. در اینجا ما این الگوها را ساده توصیف می کنیم و در بخش بعد، برخی از یافته های تحقیقی مرتبط با آنها را بررسی خواهیم کرد.



خرید و دانلود مقاله رشد اخلاقی کودکان


دانلود تحقیق آیا ورزش کشتی بر رشد قد تاثیر دارد؟

دانلود تحقیق آیا ورزش کشتی بر رشد قد تاثیر دارد؟

پیش گفتار :

با فرا رسیدن فصول معتدل و گرم سال  و تعطیلی مدارس،خیلی از پدر و مادران برای روزهای تعطیل بچه های خود،از کلاس های ورزشی استفاده می کنند.به همین علت پرسشهای فراوانی نیز فکر آن ها را مشغول کرده است. فرزند من در چه ورزشی مستعد است؟سن شروع ورزش چه زمانی است؟چه ورزش هایی باعث افزایش قد می شوند؟آیا والیبال و بسکتبال به رشد قد کمک می کنند؟فرزند من به کشتی علاقه دارد.اگر به کلاس کشتی برود،قد کوتاه نمی شود؟و سوال هایی از این قبیل برای والدین وجود دارد.از آنجایی که بیشتر پدرها و مادرها دوست دارند،فرزندان قدبلندی داشته باشند و بیشتر ابهامات در این زمینه است،سعی می کنم توضیحاتی در این زمینه ارائه نمایم.برای این منظور ابتدا لازم است عواملی که در رشد جسمانی تاثیرگذارند،توضیح داده شود.

 

فایل ورد  6 ص



خرید و دانلود دانلود تحقیق آیا ورزش کشتی بر رشد قد تاثیر دارد؟